کمال گرایی در ازدواج

یا

(پذیرفتن همسر خود آنگونه که هست)

در این مقاله من (سبحان رئوفی) قصد دارم درباره ی اینکه کمال گرایی در ازدواج چیست؟ بنویسم.

کمال گرایی در ازدواج چیه؟ما باید این رو بپذیریم که بعضی چیزها در همسرمون هست که تغییر نخواهد کرد یا همسرمون توانایی تغییر اون رو نداره.
اینا حتما نباید چیزای اخلاقی باشن، بلکه می تونن چیزای کوچیکی باشن که شما دوست ندارین.

تغییردادن عادت ها

در زندگی مشترک گاهی چیزهایی درهمسرتون میبینید که اصلن دوستش ندارید.شاید طرز آویزون کردن حوله ،یا فشار دادن خمیر دندون یا…. .
بعضی از زوج ها بیست ساله که سر این موضوعات ساده و کوچیک با هم دعوا دارند.بنظرتون وقتش نرسیده که نواقص همسرتون رو بپذیرید و کمال گرایی در ازدواج رو کنار بذاریم.

داستان چای و خرما 

اجازه بدید یک مثالی از کمال گرایی در ازدواج از زندگی خودم بزنم:

همسر من همیشه عادت داره که به همراه چای خرما بخوره.
خرما جز خریدهای ماهانه ی ما محسوب میشه.خب تا اینجاش که خوبه ولی موضوع اینه که اون یه عادت دیگه ای هم داره که من باهاش مشکل دارم و اونم اینه که همسرم بعد از خوردن خرما با چای، هسته ی خرما رو میندازه توی لیوان چای!!!
بله این کار بنظر نباید مشکل و خللی در زندگی ما ایجاد کنه ولی کرده.اوایل به همسرم تذکر میدادم که این کارو نکنه و اونم با گفتن اینکه ای وای ببخشید حواسم نبود حلش میکرد.
تا اینکه دیدم که با توجه به تذکرات اون همچنان به کارش ادامه میده. در واقع همسرم اصلن قصد ناراحت کردن من رو نداشت و نداره اما این کار برایش یه عادت شده بود و همیشه بعد از انجامش یادش میفتاد که نباید هسته ی خرمایی که خورده رو توی لیوان چایی بندازه.

تصمیم جدی من

یک روز تصمیم گرفتم که برای تموم کردن این موضوع یه صحبتی کنیم .من بهش گفتم که وقتی تو این هسته ی خرما رو توی لیوان میندازی این حس به من دست میده که انگار آب دهنت رو توی لیوان انداختی. واقعن منزجر کننده است.اون هم با من همراهی کردم و باز هم ازم عذر خواهی کردو گفت نمیدونست که این موضوع تا این حد من رو ناراحت میکنه.
خب من دیگه مطمئن شدم که این کار دیگه تکرار نمیشه و واقعن همه چی حل شده اما متاسفانه هیچ تغییری در کار نبود هر بار که هسته ی خرما رو توی لیوان چای میدیدم از ناراحتی خونم به جوش میومد گاهی هم منفجر می شدم و بد و بیراه میگفتم یا اینکه سکوتن میکردم و دم نمیزدم اما تا مدت ها خشمگین بودم.

تصمیم خیلی جدی من

بعد از یکی دو هفته این فکر به مغزم خطور کرد که :فکر نکنم که اون هیچ وقت عوض بشه!”
نشستم و راه هایی که پیش رو داشتم رو تجزیه و تحلیل کردم
۱.من تونم ترکش کنم
۲. هر بار که هسته ی خرماهارو توی لیوان ها میدیدم احساس بدبختی کنم
۳.اون رو به عنوان کسی که بعد از خوردن خرما  هسته ی اون رو توی لیوان میندازه بپذیرم.

نتیجه گیری من

خب راه اول که غیر ممکن و احمقانه اس.راه دوم هم فرسایشی و فلاکت باره. بهترین راه برای من راه شماره ی سه است.
منظورم از گفتن این داستان اینه که ممکنه همه ما توی زندگی مشترکمون با ایم موضعات سر و کله بزنیم اولین عملی که باید در مواجه باید انجام بدیم در خواست تغییره.
بله شاید اون بتونه این کار بکنه اگه شما خوشحال میشید اما  میتونم قول بدم که چیزهایی هست که همسرتان در رابطه با آن ها یا نمی تواند و یا نمی خواهد تغییر کند.
نمی خوام دلسردتون کنم ولی همسرتون هرگز کامل نخواهد بود و هرگز اونی که شما میخوایید نخواهد شدپس بهترین راه برای شما پذیرفتن و دوری از کمال گرایی در ازدواج هست.
و در آخر پیشنهاد میکنم کتاب به سوی ازدواج رو به رشد نوشته ی گری چاپمن رو مطالعه کنید.