چگونه در جمع ابراز وجود کنیم؟
آیا تا به حال شده است که در جمعی حضور داشته باشید و بخواهید راجع به صحبتی که در میان است، نظر بدهید ولی هر چه سعی کرده اید نتوانستید؟ یا مثلاً با تور به یک سفر رفته اید و در اتوبوسی که حدود ۴۰ نفر مسافر نشسته اند، طبق روال، یکی یکی همسفرها خودشان را معرفی کرده اند و وقتی نوبت به شما رسیده است دچار وحشت شده، بدنتان لرزیده، صورتتان سرخ شده و نمی دانستید باید چکار کنید؟ با خودتان گفته اید اگر بروم و صحبت کنم، تته پته می کنم و بعد همه من را مسخره می کنند. پس اعلام کرده اید که مایل به معرفی خودتان و ابراز وجود در جمع نیستید. ولی بعد مدام خودتان را مورد شماتت قرار داده اید که چرا نتوانسته اید جلوی جمع از خودتان بگویید و بقولی ابراز وجود کنید. این حال و احوال ممکن است برای همه ی ما در زندگی پیش بیاید که بخواهیم نظری را ارائه کنیم اما در جمع استرس میگیریم و یا خجالت میکشیم و یا حتی از قضاوت شدن نظرمان یا مخالفت با ما میترسیم. در این مطلب قصد داریم این موضوع را کاملا حرفه ای بررسی کنیم و ببینیم چطور میتوانیم در جمع های مختلف نظر خود را ابراز کنیم.
چرا نمیتوانیم ابراز وجود و اظهار نظر کنیم؟
خب باید بگویم که این حال و احوال منشاء ریشه ای دارند و به زمان کودکی ما بر می گردند. یادتان می آید زمانی که کودک بوده اید و می خواستید حرفی بزنید اما والدین یا اطرافیان به شما می گفتند بچه که حرف نمی زند. بچه خوب باید دست به سینه بنشیند و حرفی نزند ولی گوش کند.
یعنی در آن زمان، اطرافیان به شما القاء کرده اند که خوب بودن و مودب بودن یعنی اینکه دست به سینه بنشینی و حرفی نزنی و اصلاً ابراز وجود نکنی. بچه ای خوب است که بدو بدو نکند، چیزی نخواهد، حرفی نزند، احساسش را بروز ندهد و تابع بزرگترها باشد. چنین بچه ای بچه خوبی است و پدر و مادر دوستش دارند.
پس شما هم بخاطر اینکه مورد پذیرش والدین و خانواده قرار بگیرید، کاری را که آنها می گفتند انجام میدادید ولی بعد که بزرگتر و بزرگتر شدید این افکار و باورها هم با شما رشد کردند. سپس یک مرتبه متوجه شدید که در جمعی قرار دارید و باید حرفی بزنید و ابراز وجود کنید ولی شما چنین قدرتی را در خود پرورش نداده بودید و دچار ترس و اضطراب می شوید.
البته منظور من این نیست که فقط والدین می توانند بر روی ما تاثیرگذار باشند. محیط مدرسه، رفتار معلم و مسئولان مدرسه هم بر روی رشد روانی ما بسیار موثر هستند. معلم یا ناظمی که نگاه تحقیرآمیز نسبت به شما داشته و یا هر وقت که خواستید در کلاس صحبت کنید مورد مسخره شدن قرار گرفتید، اینها می توانند عواملی باشند که مانع ابراز وجود شما شده اند.
یا شاید وضعیت جسمانیتان با دیگر همسالانتان مغایرت داشته است. مثلاً قد بسیار بلند یا خیلی کوتاهی داشته اید. یا در سن نوجوانی جوشهای وحشتناکی در صورتتان بوجود آمده است. پس اگر چنین شرایط یا شبیه به اینها را داشته اید، طبیعی است که حالا نتوانید ابراز وجود کنید. به عبارتی، دلیل همه اینها به فقدان عزت نفس و اعتماد بنفس مربوط می شود.
پس حالا چکار کنیم؟ دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم بقیه عمرمان هم به این منوال بگذرد یا چاره ای بیندیشیم. خوشبختانه الان دیگر میشود به کتابها و سایتهای مفید مراجعه کرد و از این طریق اطلاعات کسب نمود. ولی باید این را هم بدانید که دانشِ تنها به شما توانایی نخواهد داد. باید پس از کسب دانش، به عمل روی بیاورید و دانسته های خود را از مرحله تئوری به مرحله عملی تبدیل کنید.
در ادامه، من سیزده مرحله را که باعث تقویت اعتماد به نفس شما شده و در نتیجه، باعث ابراز وجود در شما می شود را بیان می کنم.
مرحله اول ابراز وجود
تغییر باور
این که شما نمی توانید ابراز وجود کنید یعنی اینکه شما حس خود کم بینی نسبت به خودتان دارید. پس اول باید دید و باور خود را نسبت به خودتان تغییر دهید. باید بپذیرید حس خود کم بینی بطور ناخوداگاه در وجودتان رخنه کرده است. پس داشتن چنین حسی دلیل بر واقعی بودن آن نیست. شما یک سری باورهایی دارید که نه تنها برایتان سودی نداشته اند بلکه مضر هم بوده اند. حالا فهرستی از باورهای خود بنویسید. باورها را بررسی کنید و ببینید برایتان مفید بوده اند و یا ضرر داشته اند. اگر مفید بوده اند آنها را حفظ کرده و اگر ضرر داشته اند آنها را خط زده و دور بیندازید. یعنی سعی کنید بعد از این، به آن باورها بها نداده و باوری ارزشمند را جایگزین آن کنید.
مرحله دوم ابراز وجود
توسعه فردی
توسعه فردی به چه معناست. یعنی اینکه استعدادها و تواناییهای خود را رشد و پروش دهید. هر چقدر شما بیشتر در این زمینه ارتقاء پیدا کنید حالتان بهتر شده، اعتماد بنفستان بالاتر رفته و در نتیجه بهتر می توانید ابراز وجود کنید. لازم به توضیح است که توسعه فردی به یکباره و یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه فرایندی زمانبر است. پس باید در زمینه توسعه فردی وقت و انرژی صرف کرده و مهارت کسب نمایید. به نظر من اعتماد به نفس چیزی نیست که فقط با یک عامل کسب شود بلکه بسته ایست که داخل آن محتویات مختلفی وجود دارد. بنابراین هر چقدرشما توانمندتر بشوید راحت تر می توانید ابراز وجود کنید. چون شما دیگر خود را فردی ضعیف و شکست خورده
نمی بینید.
مرحله سوم ابراز وجود
دوری از عوامل منفی
یعنی اینکه از اشخاص، محیطها و شرایطی که حس بی لیاقتی و بی کفایتی به شما منتقل می کنند اجتناب کنید. پس باید شما بسیار آگاه و هوشیار باشید تا بتوانید چنین شرایطی را درک کرده و از آن دور شوید.
مرحله چهارم ابراز وجود
ارتباط با اشخاص موفق
سعی کنید با افرادی که موفق هستند و اعتماد بنفس بالایی دارند مرتبط شوید. افرادی که حس ارزشمندی و لیاقت به شما می دهند. کسانی که شما را دوست دارند و خواهان رشد و پیشرفت شما هستند. دوستانی که مایل به ابراز وجود شما هستند. به سمت محیطهایی بروید که بتوانید نظرات خود را مطرح کرده و بقولی ابراز وجود کنید. افرادی که اهل دست انداختن و مسخره کردن شما نیستند، گزینه های مناسبی هستند.
مرحله پنجم ابراز وجود
خود را تشویق کنید
سعی کنید با کوچکترین کار مثبتی که انجام می دهید به خودتان پاداش دهید. هیچوقت نگویید این که کاری نبوده است، همه این کار را می کنند. این را به یاد داشته باشید که حتی کوچکترین کار مثبت هم ارزشمند است. با تشویق، شما کودک درونتان را زنده و شاد می کنید و باعث ایجاد انگیزه در خودتان می شوید و مسیر رشد برایتان دلپذیرتر خواهد شد.
مرحله ششم ابراز وجود
خودتان را مورد سرزنش قرار ندهید
این را بدانید که با سرزنش کردن، نه تنها مشکلی حل نمی شود. بلکه شما عقب گرد هم خواهید کرد. پس اگر اشتباه یا خطایی از شما سر زد، متوجه آن شوید و بدون آنکه خود را سرزنش کنید، سعی کنید خطای خود را جبران کرده و نسبت به خود شفقت داشته باشید. شفقت یعنی اینکه شما نسبت به درد و رنجی که میکشید آگاه باشید و سعیتان کاهش درد و رنج باشد. واضح است که در این مرحله شما نباید نگاه انتقادآمیز، سرزنشگر و قضاوتگر داشته باشید. این امری طبیعی است که در دنیای واقعی، شما نمی توانید جلوی وقوع خیلی از اتفاقات را بگیرید ولی میتوانید نسبت به خودتان مهربان باشید و بپذیرید که اتفاق ناخوشایندی برایتان رخ داده است و برای کم کردن شدت ناملایمات تلاش کنید.
اینکه فکر کنید همه کارها را باید درست و کامل و بدون نقص انجام بدهید، یا اینکه مسوولیت تمام کارها و مسایل را به دوش بکشید و نگاهی نقادانه و قضاوتگر نسبت به خودتان داشته و به اصطلاح کمالگرا باشید، اصلاً برای حال روحیتان خوب نیست. پس از این به بعد سرزنش کردن خود را کنار بگذارید و با عشق دادن به خودتان ابراز وجود کنید.
مرحله هفتم ابراز وجود
هدف گذاری کنید
مطمئنم می دانید که داشتن هدف در زندگی باعث افزایش اعتماد بنفس، عزت نفس و ایجاد انگیزه می شود. هدف باعث بالا رفتن خودباوری شما شده و به شما قدرت تحمل سختیها و دشواریها می دهد. بدون هدف گیج و سر در گم و بلاتکلیف خواهید بود. وقتی هدف دارید صبحها با انگیزه از خواب بیدار می شوید و شبها هم با انگیزه به خواب می روید. فرایند هدف گذاری بسیار مبحث مهم و گسترده ایست که برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به مقاله “هدف گذاری چیست؟” در این سایت مراجعه کنید.
مرحله هشتم ابراز وجود
خودتان را دوست داشته باشید
این را بدانید که مهمترین شخص در زندگیتان خودتان هستید. پس سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید و خود را بپذیرید. منظور از دوست داشتن، پذیرفتن جسم و روحتان است. اگر موردی در جسمتان هست که از آن خوشتان نمی آید و می توانید، آن را اصلاح کنید و در غیر اینصورت بصورت موقت از آن چشم پوشی کنید. این را به یاد داشته باشید که همه انسانها دارای نقص، عیب و ایراد هستند. هیچکس کامل نیست. پس اینقدر به خودتان سخت نگیرید. نسبت به خودتان مهربان باشید. نسبت به خود شفقت داشته باشید. گاهی اوقات خود را در آغوش بگیرید. شاید پیشنهاد من برایتان خنده آور باشد. ولی این یک حقیقت است. مگر ما فردی را که دوست داریم بغل نمی کنیم؟ پس چرا آغوش خود را برای خودمان باز نکنیم؟ چه کسی مهمتر و عزیزتر از خودمان هست؟ از خودتان بخاطر سختیهای مسیرتشکر کنید. احساسات و عواطفتان را درک کرده و نسبت به آنها به دیده احترام نگاه کنید. به خودتان خسته نباشید بگویید. به مرور به این نتیجه می رسید که خودتان در کنار خودتان به آرامش و اطمینان رسیده اید
مرحله نهم ابراز وجود
سعی کنید نسبت به خود حس ارزشمندی پیدا کنید
احساس ارزشمندی یعنی اینکه چقدر شما برای خودتان ارزش و اهمیت قائل هستید. یعنی اینکه وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید چه حسی پیدا می کنید.
احساس ارزشمندی، بخش مهم و اساسی از وجود ما را تشکیل میدهد. هر حس، فکر و حتی رفتار ما از احساس ارزشمندی نشأت میگیرد. بنابراین توجه به این حس میتواند به میزان زیادی برای ما مهم و کلیدی باشد.
ما در مسیر ارزشدادن به خود، میتوانیم بهترین دوست یا بدترین دشمن خودمان باشیم. اینکه از روبرو شدن با خود واقعیمان طفره برویم کار را سخت تر کرده و دیرتر به ارزش وجودی خودمان پی میبریم. احساس ارزشمندی وقتی بدست میاید که بدانیم کی هستیم و چه ویژگیهای مثبتی داریم. پر واضح است که احساس ارزشمندی ربطی به تعداد افراد مهمی که میشناسید و با آنها رابطه نزدیک دارید سنجیده نمی شود. ارزشمندی ما هیچ ربطی به نوع و مارک پوشش ما ندارد. ارزشمندی ما ربطی به شغل و حرفه و دارایی ما ندارد. ارزشمندی ما به اینکه مخلوقی از مخلوقات خداوند هستیم ارتباط دارد.
مرحله دهم ابراز وجود
نه گفتن را تمرین کنید
این را باید بدانید که نمی توانید همه را راضی نگه دارید. بنابراین در زمانی که لازم می دانید به درخواست مخاطبتان نه بگویید تا جرأتمندیتان افزایش پیدا کند. با مداومت در نه گفتنهای صحیح، جرأتمندی و قدرت ابراز وجودتان بالا خواهد رفت.
مرحله یازدهم ابراز وجود
شکرگزاری کنید
سعی کنید در هر حالی که هستید قدردان و شکرگزار نعماتی را که دارید، باشید. لطفاً از شکرگزاری سطحی و زبانی خودداری کرده و بطور عمیق شکرگزار و سپاسگزار باشید. برای انجام بهتر شکرگزاری، من کتاب “معجزه شکرگزاری” راندا برن را توصیه می کنم. شما پس از پایان کتاب به اثرات مثبت شکرگزاری واقف می شوید
مرحله دوازدهم ابراز وجود
ابراز وجود در جمعهای گروهی
وقتی شما از درون دارای اعتماد بنفس بالا شدید و قدرت پیدا کردید، حالا وقت آن است که در جمعهای دوستانه صحبت کرده و اظهار نظر و ابراز وجود کنید. ابراز وجود یعنی اینکه اگر در جایی که لازمست مخالفت کنید و یا بالعکس موافقت کنید و یا هر نظری را که دارید مطرح کنید.
مرحله سیزدهم ابراز وجود
شرکت در کلاسهای فن بیان
وقتی ما مهارتی را بلد باشیم در آن حوزه اعتماد به نفس بالایی خواهیم داشت و وقتی مسلط نباشیم مرتب دچار ترس و اضطراب می شویم. پس چه بهتر که قبل از اینکه کاری را انجام بدهیم در آن حوزه، تخصص پیدا کنیم. پس در این مرحله، مهارتهای ارتباطی و صحبت کردن در جمع را آموزش ببینید. چون حس اعتماد بنفستان در این زمینه بالا رفته و دیگر بهانه ای برای ممانعت از حضور در جمع نخواهید داشت. با شرکت در کلاسهای گروهی و انجام تمرینها به مرور از حس خجالت فاصله می گیرید و خیلی راحت می توانید ابراز وجود کنید.
کلام آخر
نکته اصلی در مهارت ابراز وجود این است که برای تقویت این مهارت بهترین راهکاری که وجود دارد تمرین و آزمون و خطاست، به این صورت که در جمع های متفاوت نظر خودتان را هر چقدرر هم که احساس میکنید میتواند مسخره باشد بیان کنید، و در پایان لازم است متذکر شوم تمامی مطالب بالا مربوط به دستاوردهای شخصی من هستند. یعنی مطالب و پیشنهادات من بصورت تجربی و عملی بوده است و نه تئوری. امیدوارم به نکات توجه کرده، خسته و دلزده نشوید و تا پایان راه ادامه دهید. موفق باشید.
به نظر شما چه راه حل های دیگری وجود دارد تا بتوانید به راحتی در جمع ابراز وجود کنید؟