کلیدهای رسیدن به موفقیت در کار گروهی

خانه » بلاگ » کلیدهای رسیدن به موفقیت در کار گروهی

فهرست عناوین

آیا تا به حال برایتان این سوال پیش آمده که چگونه بعضی از کارهای گروهی خیلی خوب به ثمر می­نشینند و نتیجه می­دهند، اما بعضی گروه های دیگر فقط همان اوایل تشکیل، سر پا هستند و به مرور به فراموشی سپرده می­شوند؟ من تجربه حضور در گروههای مجازی گردشگری و نویسندگی را دارم. البته تشکیل این گروه ها بخاطر نوعی تبادل تجربه سفر و یا نوشتن بود و قرار نبود که اعضاء گروه، کار مشخصی انجام بدهند. ولی چیزی را که متوجه شده ­ام اینست که در ابتدای تشکیل گروه، اعضاء با ذوق و شوق وارد می­شوند و ایده و انگیزه می­دهند ولی بعد از گذشت زمان متوجه می­شویم که گروه در حال خاک خوردن است.
بد نیست اکنون از یک تجربه­ نه چندان جالبی که در گروه ترجمه داشتم برایتان بگویم. ماجرا به اینصورت بود که باید کتابی ترجمه می­شد، پس صفحات آن کتاب بین افراد تقسیم شد و قرار شد مثلاً نهایتاً تا سه ماه آینده همگی بخشهای خود را ترجمه کرده و در گروه قرار دهیم.

کلیدهای رسیدن به موفقیت در کار گروهی

اوایل همه با ذوق و شوق وارد شدند، اما بعد از گذشت یکی دو هفته هر کس بهانه­ای آورد مثل کار داشتم، امتحاناتم شروع شده و ….نتوانستم ترجمه کنم. چیز دیگری را که متوجه شدم این بود که از همه بدتر خود مدیر گروه پیگیری لازم را انجام نمی­داد و بسیار گرفتار بود.
بخاطر همین من انگیزه کار در این گروه را از دست دادم و به این نتیجه رسیدم که فعالیت در این گروه اتلاف وقت است، بنابراین پیامی اعتراض­آمیز در گروه قرار داده و از آن خارج شدم.
پس اینجا متوجه شدیم که مشارکت در کار گروهی نیازمند یک سری مشخصه است که باید رعایت شود. از آنجا که این مسأله برای اینجانب خیلی اهمیت داشت لازم دانستم تا اطلاعات خود را هم با شما در میان بگذارم.
شاید در ابتدا کار گروهی ساده به نظر برسد ولی وقتی در دل کار قرار می­گیریم به دشواری آن پی می­بریم.
در کار گروهی، افراد مختلف با تجربیات متفاوتی که در کار و زندگی شخصی خودشان دارند، و همچنین موفقیتهایی که در کارهای پیشین خود بدست آورده­اند، گرد هم جمع می­شوند و یک گروه را تشکیل می دهند تا در آن موفقیتهای بیشتری کسب کنند.
هر گروهی، به مواردی اصولی نیازمند است تا بتواند به موفقیت دست پیدا کند و تا زمانی که این موارد اصولی رعایت نشوند، هیچ موفقیتی در کار نخواهد بود.

کار گروهی باید هدف مشخصی داشته باشد

قبل از تشکیل گروه، باید هدف از تشکیل آن مشخص گردد و به اطلاع اعضاء رسانده شود. در نتیجه اعضای گروه باید متوجه اهداف گروه بشوند و برای رسیدن به آن ها تلاش نمایند. آگاهی داشتن از هدف، لازمه شروع و استمرار فعالیت گروهی است. اعضای گروه باید بر روی تمام جزئیات مسیری که با هم طی خواهند کرد توافق داشته باشند و از یکدیگر حمایت کنند.

گروه باید در مورد ماموریت و اهداف خود کاملاً آگاه باشد. این شفافیت اهداف برای گروه، زمانی تقویت می شود که سازمان انتظار مشخصی از کار ، اهداف ، پاسخگویی و نتایج گروه داشته باشد. پس گروه باید اهداف را درک کند و متعهد به دستیابی به آنها باشد. این جهت گیری روشن و توافق در مورد مأموریت و هدف برای کار گروهی موثر بسیار ضروری است. اعضای گروه باید یک مأموریت کلی داشته باشند که مورد توافق همگی باشد

۱. اولین هدف کار گروهی : در گروه ابراز وجود و اظهار نظر برقرار است

در گروه باید محیطی فراهم شود که تمام افراد بتوانند ابراز وجود کنند. یعنی آنها بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده، تصمیم بگیرند، و عمل کنند. اعضای گروه باید به یکدیگر اعتماد داشته باشند و برای مخالفت و بیان نظراتشان سرزنش و طرد نشوند. وقتی اعضای یک گروه با هم خوب کار می کنند، همکاران با ارائه پیشنهادات و ایده ها احساس راحتی بیشتری می کنند. یک محیط جمعی محترمانه و قابل اعتماد نه تنها همکاران را قادر می سازد تا خلاقانه تر فکر کنند ، بلکه منجر به جلسات طوفان فکری پربارتر و مشترکتر هم می شود.

۲. دومین هدف کار گروهی: اعضای گروه ارتباطات خوبی برقرار می‌کنند

ارتباطات میان اعضاء، باید بر پایه راستی، اعتماد و احترام متقابل باشد. به این ترتیب تمام افراد می­توانند براحتی و به دور از استرس و تشویش، دیدگاه ها، تفکرات و راه حل های مشکلات را بیان کنند. پس همه متوجه می­شوند که برای شنیدن نظراتشان، گوش شنوایی وجود دارد. همچنین تمام اعضای گروه می­توانند مشکلات پیش آمده را مطرح کرده و راه حلی دریافت کنند.

۳.سومین هدف کار گروهی: تفاوت نظرها مزیت محسوب می‌شود

همانطور که می­دانیم انسان موجودی اجتماعی و پیچیده است و خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد. پس احتمال اینکه بین افراد یک گروه تعارض پیش بیاید بسیار بدیهی است ولی گروهی موفق است که بتواند حداقل تعارض و حداکثر هم اندیشی را داشته باشد.
از آنجا که هر عضو گروه، تجربه و نقطه نظر خاص خودش را داراست، در یک گروه تعداد زیادی نظر و تجربه وجود خواهد داشت. بنابراین هر چقدر نظرات و تجربیات بیشتر باشد، گروه یک قدم به جلو پیش خواهد رفت.
تفاوت نظرات نه تنها نکته منفی در نظر گرفته نمی­شود بلکه آن موضوع می­تواند یک مزیت برای گروه بشمار برود. در واقع هر سازمان یا گروهی که بتواند نظرات مختلف را جمع و جذب کند، بهتر و راحت تر به موفقیت دست پیدا خواهد کرد. چون هدف از تشکیل گروه، بهره گیری از اختلافات است و اعضای آن به عنوان افراد بی نظیر در نظر گرفته می­شوند. در نتیجه اعضای گروه می فهمند که نظرات مخالف و دیدگاه های متفاوت می­توانند به موفقیت گروه کمک کنند.

۴. چهارمین هدف کار گروهی: تفاوت نظرها مزیت محسوب می‌شود

در یک گروه موفق، خلاقیت، ابداع، نظرات متفاوت، تشویق و تقدیر وجود دارد. در یک گروه موفق صحبتی از تجربه تلخ و یا شکست قبلی اعضاء وجود ندارد.

۵. پنجمین هدف کار گروهی: درگیری‌های احتمالی حل و فصل می‌شود

یک گروه موفق، مشکلات و درگیری های احتمالی را حل کرده و از درگیری های شخصی اعضاء پشتیبانی نمی­کند.

۶. ششمین هدف کار گروهی: گروه دانش و اطلاعات خود را بروزرسانی می‌کند

-اعضای یک گروه باید مرتب توانمندیشان را بروز کنند و از رکود دور شوند و هر چه در توان دارند در رشد و پیشرفت خود و اعضاء گروه بکار ببرند. تمام افرادی که در یک گروه فعالیت می کنند باید در تصمیم گیری های گروهی شرکت کرده و از بی تفاوتی خارج شوند و البته باید برای بیان نظراتشان مورد حمایت قرار بگیرند.
در نتیجه اعضای گروه متوجه نقش مهم خود در پیشبرد اهداف گروه می­شوند و از این طریق اشتیاق و انگیزه آنان بیشتر می­شود.

۷. هفتمین هدف کار گروهی: گروه جلسات دوستانه دارد

گفتگوهای غیررسمی، افراد را به هم نزدیکتر کرده و روابط انسانی را گرم تر می کند. دعوت کردن اعضاء به یک رستوران یا دیدن یک نمایش یا یک بازی می­تواند ارتباطات صمیانه تری بین افراد برقرار سازد. از این طریق اعضای گروه از حریم شخصی و فردی خود خارج شده و بهتر برای پیشرفت کار گروهی تلاش می­کنند.

۸. هشتمین هدف کار گروهی: اعضای گروه احساس تعلق و تعهد دارند

چیزی که در یک گروه موفق دیده می­شود احساس تعلق افراد به گروه است. حس تعلق داشتن تأثیری بسیار زیاد در روند بهبودبخشی روابط اعضاء و اهداف گروه دارد. اینکه در گروه، به عضو حس ارزشمندی و لیاقت داده شود حس تعلق او را بیشتر خواهد کرد. در یک کار گروهی تک محوری معنایی ندارد.
اعضاء موظفند مرتب در جریان کارها قرار بگیرند و گزارش کار خود را هم در گروه مطرح نمایند تا شبهات و اشکالات پیش آمده در ابتدای کار رفع شود. اعضاء باید مرتب در جریان صحبتها و نکاتی که مدیر گروه ارائه می­کند، قرار بگیرند و نباید بی اطلاع از روند امور باشند. منظور اینست که تا جایی که می­شود کارها از حالت فردی خارج شده و جنبه اجتماعی و گروهی بگیرد.

۹. نهمین هدف کار گروهی: گروه بطور مداوم خود را ارزیابی می‌کند‌

یک گروه موفق به صورت مداوم خود را مورد بررسی قرار میدهد. موارد مثبت و پیشرفتها حمایت و تقویت می­شوند و بالعکس شکستها و زیانها مرتفع می­گردند.

۱۰. دهمین هدف کار گروهی: در گروه کیفیت تصمیمات بالاتر می‌رود‌

اعضای تیم با هم تصمیمات باکیفیت می گیرند و پشتیبانی و تعهد گروه را برای اجرای تصمیمات اتخاذ شده دارند. آنها همچنین پشتیبانی و تعهد افرادی را که گزارش می دهند به منظور تحقق پیشرفت و موفقیت جمع کسب می‌کنند.

۱۱. یازدهمین هدف کار گروهی: در گروه ارتباطات موثر دیده می شود‌

ارتباطات مهمترین قسمت کار گروهی است. ارتباط خوب به معنای شنونده خوب بودن است. در گروه، از طریق گوش دادن به دیگر اعضاء به آنها احترام گذاشته می­شود. این را باید بدانیم که همیشه چالش اصلی گروه کارها و وظایف آن نیست.
چیزی که چالش اصلی و مهم تلقی می­شود روابط بین اعضاء است. گروه هایی که به خوبی کار می کنند نقاط قوت و ضعف هر یک از اعضای تیم را درک می کنند.

۱۲.دوازدهمین هدف کار گروهی: اعضاء یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند

در بین گروه آنقدر ارتباطات سازنده وجود دارد که در موقع بروز بحران و چالش، اعضاء به کمک یکدیگر رفته و تا حد امکان مشکل را حل می­کنند. حتی فراتر از آن می­توانند مشکلات شخصی یکدیگر را هم برطرف کرده و پناهگاه امنی برای یکدیگر باشند.

۱۳.سیزدهمین هدف کار گروهی: از یک کانال ارتباطی استفاده می‌کنند

استفاده از چندین کانال ارتباطی مانند ایمیل ، تلفن و پیام کوتاه در نهایت می تواند موانعی برای همکاری موفق ایجاد کند.  بنابراین یک گروه موفق فقط یک کانال ارتباطی دارد که به تیم امکان برقراری ارتباط موثر را می دهد. اگر نیمی از گروه در واتساپ باشند و نیمی دیگر از تلگرام استفاده کنند، بهره وری کاهش پیدا می­کند.

۱۴.چهاردهمین هدف کار گروهی: در گروه، کارها پیگیری می‌شوند

اینکه ایده ها مطرح شوند، کارها به جریان بیفتند فرایندی مثبت است ولی برای افت کیفیت امور، لازم است تا وقتی که به نتیجه نرسیده­ایم کار را رها نکرده و پیگیر امور باشیم.
تا اینجا در مورد گروه های موفق صحبت کردیم. در ادامه به بحث در مورد شکست کارهای گروهی می­پردازیم:

علل شکست کارهای گروهی

۱.بعضی ها دوست دارند چند کاره باشند

شاید شما افرادی را دیده باشید که در زمینه­های مختلف فعالیت می­کنند که البته دلایل این کار، میتواند کسب درامد بیشتر، ارتقاء وجهه اجتماعی و …. باشد. وقتی فردی در چند زمینه فعالیت دارد تمرکزش بر روی کارها کم شده و در کیفیت کار انجام شده اثر نامطلوب دارد.

۲.کار انفرادی مورد پسند برخی از افراد است

اینکه چرا بسیاری از افراد جامعه ی ما از کار انفرادی بیشتر لذت می برند دلایل مختلفی دارد از جمله میتوان عدم اطمینان به نتیجه کار افراد دیگر، وسواس، کمال گرایی، خودشیفتگی و ضعف مهارت کار گروهی را نام برد. چون برخی بر این باورند که طرز فکر و عملکرد خودشان از همه بهتر است، بنابراین، اجازه ی مشارکت به دیگران را نمی دهند و ترجیح می دهند که همه کار ها را خود بتنهایی انجام دهند.

۳.نیاز به تحسین و تشویق

یکی دیگر از دلایلی که موجب می شود افراد تمایل بیشتری به کار انفرادی پیدا کنند نیاز به تحسین و تشویق است. برخی تمایل دارند که فقط خودشان برنده و انجام دهنده کارها باشند و آنقدر نیازمند دیده شدن، تحسین و شناخته شدن هستند که حاضر نیستند در یک گروه فعالیت کنند.

۴.تحمل نکردن انتقاد

یکی دیگر از دلایلی که باعث برتری کار انفرادی بر کار گروهی می­شود خودمختاری و خودرأیی است.  اینگونه افراد اگر نظراتشان در گروه حاکم باشد در گروه می­مانند ولی اگر تحت الشعاع دیگران قرار بگیرند، وضعیت بوجود آمده را نمی­توانند تحمل کنند و از گروه خارج می­شوند.

۵.عدم تمایل به پذیرش یا حل تفاوت ها میان اعضای گروه

برخی از افراد تحمل تفاوتها را ندارند بنابراین سعی می­کنند دست از کار گروهی برداشته و به سمت کار انفرادی بروند. آنها دوست دارند دیگران مثل خودشان فکر کنند، مانند خودشان رفتار کنند و تحمل شنیدن حرفهای متفاوت را ندارند.

۶.عدم تمایل به رعایت قوانین و هنجار های کار گروهی

برخی از افراد نمی­توانند زیر بار قوانین موجود در گروه بروند. آنها قوانین ساخته خودشان را دوست دارند. پس مایل هستند در محیطی فعالیت داشته باشند که قانون آنان حکمفرما باشد. بعبارتی آنان تابع قانون دیکتاتورمآبانه ای هستند که توسط خودشان وضع شده است.

۷.ترس و بی اعتمادی نسبت به یکدیگر

اگر در جامعه ای ترس و بی اعتمادی نسبت به یکدیگر رواج پیدا کنند، در آن جامعه تفرقه و پراکندگی صورت می­گیرد. این ترس و بی اعتمادی در بسیاری از جاها دیده می­شود مثلاً در مدرسه، دانشگاه، محل کار و یا حتی خانه. یک دلیل دیگر ترسها را می­توان عدم مدیریت تعارضات و تفاوتها دانست. هرچه اعتماد بین افراد  بیشتر و قوی تر شود، گروه بهتر و راحت تر به سمت اهداف و موفقیت پیش می­رود.
به نظر شما برای یادگیری کار گروهی صحیح چه اقداماتی باید انجام شود؟ سوالی در مورد کار گروهی دارید؟ منتظر پاسخگویی به سوالات شما هستیم…

کلام آخر

در این مقاله عوامل موفقیت در کار گروهی را شناختیم، حالا نوبت شماست که بررسی کنید و ببینید که در کار گروهی چقدر موفق بودید و چه تغییراتی را باید در خود ایجاد کنید؟

دیدگاهتان را بنویسید