صبر و تحمل حسین نسبت به رفتار همکارش آرش کم شده بود. چند روز قبل، آرش بار دیگر او را آزار داده بود، او این کار را دوباره در حضور سایر همکاران در جلسه هفتگی تیم انجام داد. بنابراین، حسین تصمیم گرفت به او بگوید که چه احساسی در او ایجاد کرده است. اما درست زمانی که میخواست به او نزدیک شود و با او صحبت کند، نتوانست این کار را انجام دهد.
آرش دیروز دوباره اظهارنظرهای مشابهی انجام داد. و یکبار دیگر، حسین از ناتوانی خود در پاسخ دادن به آراش، سرافکنده و ناامید شد. اما او هنوز هم با توجه به اینکه عزم خود جزم کرده بود تا قاطعانه پاسخ آرش را بدهد، نتوانست پاسخ خود را بهدرستی ابراز کند. او احساس میکند با خودش دچار مشکل شده است، اما این بار با خود عهد بست که دیگر کوتاه نیاید و به این وضعیت خاتمه دهد.
ممکن است شما در موقعیتی مانند موقعیت حسین یا میلیونها نفر دیگر مانند حسین قرارگرفته باشید و مانند او احساسات او را تجربه کرده باشید که گاهی قادر به انجام کاری در این زمینه نیستید. اما با یادگیری چگونگی ابراز وجود بیشتر خود، میتوانید محکم روی پای خود بایستید و قاطعانه رفتار کنید و روابط خود را به یک رابطه قوی و مطمئن تبدیل کنید.
در این مقاله، ما به چرایی اهمیت قاطعیت در محل کار میپردازیم و برخی از راهکارها را بررسی میکنیم که میتوانید از آنها برای قاطعیت بیشتر استفاده کنید.
قاطعیت، چگونه قاطعانه رفتار کنیم؟
قاطعیت چیست؟
تشخیص رفتار واقعی قاطع بودن همیشه آسان نیست. این موضوع به این دلیل اتفاق میافتد که بین قاطعیت و پرخاشگری مرز خوبی وجود ندارد و افراد اغلب این دو را اشتباه میگیرند. به همین دلیل، لازم است که این دو رفتار را تعریف کنیم تا بتوانیم آنها را بهوضوح از هم جدا کنیم و بین آنها تفاوت قائل شویم.
قاطعیت بر اساس تعادل است.
این امر مستلزم صراحت در مورد خواستهها و نیازهای شما است، درحالیکه شما حقوق، نیازها و خواستههای دیگران را در نظر میگیرید. وقتی ابراز وجود میکنید و قاطعانه صحبت میکنید، به خود اطمینان دارید و از این طریق قدرت میگیرید تا نظر خود را محکم، منصفانه و با همدلی بیان کنید.
رفتار پرخاشگرانه مبتنی بر پیروزی است.
شما بدون توجه به حقوق، نیازها، احساسات یا خواستههای افراد دیگر، آنچه را که به نفع خودتان است انجام میدهید. وقتی پرخاشگر هستید، قدرتی که استفاده میکنید خودخواهانه است. ممکن است رفتار خود را بهصورت قلدرمعابانه و با پرخاشگری بروز دهید. شما آنچه را که میخواهید، اغلب بدون سؤال کردن، به دست میآورید.
به طور مثال، رئیسی که بعدازظهر قبل از تعطیلات روی سر شما کار فراوان میریزد و از شما میخواهد فوراً آن کارها را انجام دهید رفتار او کاملاً پرخاش گرایانه است. درست است کار باید انجام شود اما با ریختن کارها روی سر شما در زمان نامناسب احساسات شمارا نادیده گرفته است.
از طرف دیگر، هنگامیکه به رئیس خود میگویید که کار پس از بازگشت از تعطیلات انجام خواهد شد، بین انفعال (عدم برخورد کافی) و پرخاشگری (خصمانه، عصبانی یا بیادب بودن) به نقطهای درست برخورد خواهید کرد. شما درحالیکه نیاز رئیس خود را برای انجام کار به رسمیت میشناسید، حقوق خود را بهدرستی بیان کردهاید و آن را به دست میآورید.
امتیاز کلیدی
قاطعیت به معنای یافتن تعادل مناسب در نقطهای بین انفعال (نه بهاندازه کافی قاطعانه) و پرخاشگری (رفتار عصبانی یا خصمانه) است. این به معنای داشتن حس قوی نسبت به خود و ارزشهای خود است، و این موضوع کار شمارا پشتیبانی میکند که به آنچه میخواهید و لیاقت آن رادارید برسید. و این به معنای ایستادن پای ارزشها خود حتی در سختترین شرایط است.
قاطعانه بودن به معنای اقدام و پاسخ بدون توجه به حقوق، احساسات، خواستهها یا نیازهای دیگران نیست این رفتار ،رفتار پرخاشگر گونه است.
شما میتوانید با شناسایی نیازها و خواستههای خود، به آنها به روشی مثبت و با یادگیری پاسخ با کلمه”نه” در صورت لزوم، از خود دفاع کنید. همچنین شما میتوانید از تکنیک های ارتباط قاطعانه برای برقراری ارتباط محکم و مستقیم افکار و احساسات خود استفاده کنید.
احتمالاً یکشبه این موضوع اتفاق نخواهد افتاد، اما با تمرین منظم این تکنیکها، بهآرامی اعتمادبهنفس لازم را برای ابراز قاطعانه پیدا میکنید. همچنین احتمالاً خواهید فهمید که از، کارآیی و احترام بیشتری برخوردار هستید.
فواید قاطع بودن
یکی از مهمترین مزایای قاطع بودن و قاطعیت این است که میتواند به شما کمک کند تا اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنید، زیرا درک بهتری از اینکه چه کسی هستید و چه ارزشهایی دارید به دست میآورید.
ابراز وجود قاطعانه چندین مزیت دیگر را نیز به همراه دارد که میتواند به شما در محل کار و سایر زمینههای زندگی کمک کند. بهطورکلی، افراد قاطع:
مدیران بزرگی هستند. آنها کارها را با رفتار منصفانه و با احترام به مردم میسپارند و در مقابل دیگران با آنها رفتار یکسانی از خود بروز میدهند. این بدان معناست که آنها اغلب موردپسند واقعشده و بهعنوان رهبرانی دیده میشوند که مردم میخواهند با آنها کار کنند.
درباره راهحلهایی که به موفقیت “برد-برد” میرسند مذاکره کنید. آنها قادرند ارزش موقعیت حریف خود را تشخیص دهند و میتوانند بهسرعت نقاط مشترکی پیدا کنند.
بهترین راه حل مسئله است.
افرادی که قاطع هستند هر کاری که لازم است برای یافتن بهترین راهحل برای مشکلاتی که با آن روبرو هستند انجام میدهند . این کار به آنها احساس قدرت میدهد.
کمتر مضطرب هستند و استرس کمتری دارند. آنها اعتمادبهنفس دارند و وقتی کارها طبق برنامه پیش نرفته یا مطابق انتظار پیش نمیرود، احساس خطر و قربانی شدن نمیکنند.
خطرات قاطع بودن
برخی از فرهنگهای سازمانی و ملی دوست دارند مردم منفعل باشند و ممکن است رفتار قاطعانه را بیادبانه یا حتی توهینآمیز تلقی کنند. تحقیقات حاکی از آن است که جنسیت میتواند در چگونگی درک رفتار قاطعانه تأثیر داشته باشد، و مردان بیشتر از زنان به دلیل قاطع بودن پاداش دریافت میکنند.
بنابراین، پرداختن به زمینهای که در آن کار میکنید قبل از شروع تغییر رفتار، بهای خود را دارد.
بااینحال، این بدان معنا نیست که شما باید بهراحتی تسلیم وضعیت موجود شوید! بلکه جسور باشید درحالیکه باید از سادهلوحی و پرخاشگری پرهیز کنید. ابتدا گامهای کوچک را امتحان کنید، این کار را تا جایی ادامه دهید که در محل کار خود بدانید که چه چیزی برای شما مناسب است.
چگونه قاطعانهتر شویم
همیشه قاطعانهتر شدن آسان نیست، اما ممکن است. بنابراین، اگر تمایل دارید و یا محل کار شما بیشتر از انعطافپذیری منفعل یا پرخاشگرانه استفاده میکند، پس بهتر است در زمینههای زیر کارکنید تا به شما کمک کند تعادل درست را برقرار کنید
۱. برای خود و حقوق خود ارزش قائل شوید
برای داشتن قاطعیت بیشتر، باید درک خوبی از خود داشته باشید و همچنین به ارزش ذاتی خود و ارزش خود برای سازمان و تیم خود اعتقاد راسخ داشته باشید.
این خودباوری اساس اعتمادبهنفس و رفتار قاطعانه است. این موضوع به شما کمک میکند تشخیص دهید که لیاقت برخورد شایسته و احترامآمیز رادارید، به شما اطمینان میدهد که برای حقوق خود پایبند باشید و از مرزهای خود محافظت کنید و نسبت به خود، خواستهها و نیازهای خود وفادار بمانید.
نکته: درحالیکه اعتمادبهنفس یکی از جنبههای مهم قاطعیت است، اما بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنید که این موضوع به معنای اهمیت دادن به خود و غرور و خودپسندی نیست. حقوق، افکار، احساسات، نیازها و خواستههای شما بهاندازه دیگران اهمیت دارد، اما مهمتر از خواسته دیگران نیست.
مقایسه خود را متوقف کنید
مقایسه خود با دیگران نبردی است که به باخت منجر میشود. ما نهتنها به دنبال چیزهایی هستیم که کمبود آنها را در زندگی خود احساس میکنیم، بلکه خود را در احساس کمبود داشتن پیدا میکنیم.
شما هیچوقت جای افراد دیگر نبودهاید، و شما زندگی آنها را به همان روشی که تجربههای خود را پشت سر گذاشتهاید، میبینید و خود را با اطلاعاتی که بههیچوجه نمیتوانند دقیق باشند مقایسه میکنید.
مقایسه تمرکز شما و آن شخص را به خود جلب میکند، اما قدرت شما در مواردی است که میتوانید در زندگی خود تأثیر بگذارید. شما موجود بینظیری هستید و هیچکس مثل شما در دنیا وجود ندارد.
شروع به تمرکز بر روی چیزهایی کنید که در زندگی شما درست پیش میروند. به شخصی که به آینه نگاه میکند توجه کنید. او ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. کمالگرایی درونی را رها کنید و شروع کنید به قدردانی از استعدادهایتان و آنچه را که ارائه میدهید. شروع دیدن ارزشهای خود، سریعترین راه برای جلبتوجه به مکان مناسب است
خود را به پایان نرسانید
برخی از افراد فقط به دلیل گرفتن حقوق در مشاغلی میمانند که دوست ندارند. برخی دیگر در روابطی قرار میگیرند که دیگر باعث به لرزه درآمدن قلب آنها نمیشود. برخی از ما در کنار دوستانی هستیم که ما را تهی میکنند. اگر برای هر کاری کوتاه بیایید، این کار ارزش آن را ندارد. شما سزاوار آرامش خاطر و خوشبختی و شاد بودن هستید.
اگر مدام با خود میگویید، “باید چیزی بهتر از این وجود داشته باشد”، احتمالاً در حال پایان دادن به رفتار قاطع خود هستید. به کمترین چیزها قناعت نکنید به دنبال بهترینها برای خود باشید.
۲. نیازها و خواستههای خود را با اطمینان بیان کنید
اگر قرار است در حد توان خود عمل کنید، باید مطمئن شوید که اولویتهای شما، نیازها و خواستههای شما، برآورده میشوند.
منتظر نمانید تا شخص دیگری نیاز شمارا تشخیص دهد. ممکن است برای همیشه صبر کنید! با ابتکار اقدام کرده و اولین قدم را بردارید و مواردی را که هماکنون نیاز دارید، شناسایی کنید. سپس، اهدافی را تعیین کنید تا بتوانید به آنها برسید.
هنگامیکه این کار را انجام دادید، میتوانید به رئیس یا همکار خود بگویید این دقیقاً همان چیزی است که شما از آنها برای کمک گرفتن برای دستیابی به اهدافی که بهروشنی و با اطمینان لازم دارید درخواست کردهاید.
فراموش نکنید که به اسلحهی خود بچسبید. حتی اگر در حال حاضر آنچه میخواهید امکانپذیر نیست، با لحن باادب گونه بپرسید آیا میتوانید ظرف شش ماه دوباره درخواست خود را از آنها بکنید یا خیر.
روشهایی برای درخواستهای خود پیدا کنید که از قربانی کردن نیازهای دیگران جلوگیری میکند. به یاد داشته باشید، شما میخواهید افراد به شما کمک کنند و درخواست کارها به روشی بیشازحد تهاجمی یا با فشار آوردن احتمالاً آنها را از انجام این کار منصرف میکند و حتی ممکن است به رابطه شما آسیب برساند.
۳. قبول کنید که نمیتوانید رفتار دیگران را کنترل کنید
در قبول مسئولیت واکنش مردم نسبت به ابراز وجود و قاطعیت خود اشتباه نکنید. اگر بهعنوانمثال آنها نسبت به شما عصبانی یا با رفتار کینهتوزانه برخورد میکنند، سعی کنید از عکسالعمل مشابه آنها جلوگیری کنید.
به یاد داشته باشید که فقط میتوانید خود و رفتار خود را کنترل کنید، بنابراین در صورت متشنج شدن اوضاع همه تلاش خود را انجام دهید تا با آرامش موضوع را حل کنید. تا وقتی احترام میگذارید و نیازهای شخص دیگری را نقض نمیکنید، حقدارید آنچه را که میخواهید بگویید یا انجام دهید.
۴- خواستهی خود را به روشی مثبت بیان کنید
آیا از اجازه دادن به دنیا برای اینکه به شما بگویند این کار را انجام بده آن کار را انجام نده خسته شدهاید؟
در کتاب”خود مسئولانه”، از رابرت بیرد آورده شده است که یادگیری نحوه ابراز سخنان قاطعانعه و برخورد قاطعانه به روشی مولد برای داشتن یک زندگی معتبر، مطمئن و سالم ضروری است.
غالباً ما احساسات خود را برای خود نگه میداریم زیرا از واکنش احتمالی گفتار یا کردارمان میترسیم. اما نکته اصلی این است که خود را به روشی بیان کنید که هم در درون خود و هم در بیرون نتیجه مثبتی ایجاد کند.
در زیر به ۴ نکته برای بیان مؤثر خود و برخورد قاطعانه برای بهبود سلامت روان و همچنین کمک به افراد اطراف خود برای درک دیدگاه شما اشارهشده است.
مهم است که بگویید چه چیزی در ذهن شما است، حتی وقتیکه یک مسئله دشوار یا منفی برای حلوفصل دارید. اما شما باید این کار را بهگونهای سازنده و حسابشده انجام دهید.
از ایستادگی در برابر خود و مقابله با افرادی که شما و یا حقوق شمارا به چالش میکشند نترسید. حتی میتوانید به خود اجازه دهید عصبانی شوید! اما به یاد داشته باشید که احساسات خود را کنترل کنید و همیشه احترام بگذارید.
الف. احساسات خود را بشناسید
سرکوب کردن احساسات عادی است زیرا از داشتن این احساسات خجالت میکشیم. بهعنوانمثال، شما با دوست خود برنامهای برای ملاقات میگذارید اما او بهظاهر این قول و قرار را فراموش میکند.
در این شرایط احساس ناراحتی و عصبانیت اشکالی ندارد. از این طریق نزدیک شدن به احساسات به شما کمک میکند تا بهتر با احساسات خود ارتباط برقرار کرده و بنابراین اضطراب و افسردگی را در زندگی خود کاهش دهید. این موضوع برای بهبود وضعیت سلامت روان شما حیاتی است.
ب. درباره احساسات خود بنویسید
نوشتن درباره احساسات خود در یک دفترچه یادداشت میتواند راهی عالی برای برقراری ارتباط با خود باشد. همچنین به اعتبار سنجی احساسات شما کمک میکند این موضوع بسیار مهم است زیرا در این فرآیند دوست داشتنها و دوستنداشتنها را درک خواهید کرد.
ج. احساسات خود را به روشی پربار ابراز کنید
مهم است که بدانید چگونه میتوانید احساسات خود را از حالت خام و اصلاحنشده به چیزی مولد تبدیل کنید که به شما یا دیگران در اطراف شما آسیب نرساند. بهعنوانمثال، بهجای اینکه روی شخصی فریاد بزنید و به او بگویید از او متنفر هستید، از دفترچهای که در آن احساسات خود نوشتید استفاده کنید تا روشهای مختلف بیان آن را بهگونهای که برای روابط شما با آن شخص مفید باشد، بفهمید.
ابراز احساسات خود به روشی مولد سخت است و نیاز به تمرین دارد. اگر بتوانید این روش را در زندگی خودتان پیاده کنید، بهبود چشمگیری در نحوه ارتباط دیگران با شما و همچنین آرامش روحی که میتواند برای شما ایجاد کند، مشاهده خواهید کرد.
د. خود را خلاقانه بیان کنید
نوشتن، رقص، موسیقی و لباس، رسانههای خارقالعادهای برای بیان احساسات درونی و خوشحال کردن شما هستند. بهعنوانمثال، اگر احساس غم و اندوه میکنید، ممکن است لباس کسلکنندهای انتخاب کنید یا اگر احساس خوشبختی و شادی میکنید، میتوانید برای به تصویر کشیدن این احساس، رنگهای روشن بپوشید. این موضوع میتواند یک روش عالی برای برقراری ارتباط با خود و دیگران ازنظر عاطفی باشد.
به همین ترتیب، لوازم جانبی میتواند راهی عالی برای انعکاس احساسات شما برای نشان دادن شخصی معتبر و قاطع است. معتبر بودن در زندگی برای سلامت روان و خوشبختی شما ضروری است.
نوشتن، رقص، موسیقی و لباس، رسانههای خارقالعادهای برای بیان احساسات درونی و خوشحال کردن شما هستند. بهعنوانمثال، اگر احساس غم و اندوه میکنید، ممکن است لباس کسلکنندهای انتخاب کنید یا اگر احساس خوشبختی و شادی میکنید، میتوانید برای به تصویر کشیدن این احساس، رنگهای روشن بپوشید. این موضوع میتواند یک روش عالی برای برقراری ارتباط با خود و دیگران ازنظر عاطفی باشد.
به همین ترتیب، لوازم جانبی میتواند راهی عالی برای انعکاس احساسات شما برای نشان دادن شخصی معتبر و قاطع است. معتبر بودن در زندگی برای سلامت روان و خوشبختی شما ضروری است.
اولین واکنش خود را متوقف کنید
اگر اولین واکنش شما به کسی که از شما انتقاد میکند این است که او را، پس بزنید یا حالت تدافعی پیدا کنید، یک دقیقه وقت بگذارید و اصلاً واکنش نشان ندهید. نفس عمیق بکشید، و کمی فکر کنید این کار نشان میدهد که شما بجای اینکه رفتار پرخاشگرانه دارید رفتار قاطعانه از خود نشان میدهید.
فردی را میشناسم که تعریف میکرد، من شخصاً وقتی موردانتقاد قرار میگیرم کمی عصبانی میشوم. اما به خودم یاد دادهام که بلافاصله واکنش نشان ندهم بهعنوانمثال، حداقل یک ساعت به خود فرصت میدهم قبل از پاسخ دادن به یک پیام تحقیرآمیز به آن فکر کنم یا اینکه بهجای گفتن چیزی که بعداً پشیمان میشوم از کسی دور میشوم.
این گذشت زمان به من اجازه میدهد تا کمی بیشتر از واکنش اولیه خود به آن فکر کنم. این کار به من اجازه میدهد تا با منطق از احساسات هیجانی خود عبور کنم. من چیزی در برابر احساسات ندارم، اما وقتی یک احساس منفی است، گاهی اوقات میتواند آسیب بیشتری به منافع من وارد کند. بنابراین اجازه میدهم احساساتم روند خود را طی کنند، و سپس وقتی آرام تر شدم پاسخ میدهم.
تبدیل یک منفی به یک مثبت
یکی از رمزهای موفقیت در هر کاری که میتوان انجام داد توانایی یافتن چیزهای مثبت در مواردی است که اکثر مردم آنها را منفی میدانند. بیماری میتواند ما را مجبور کند برنامه ورزشی خود را متوقف کنیم؟ آیا این اتفاق یک استراحت خوب است؟
این سؤالات میتواند به ما این امکان را بدهد که درک کنیم چیزهای برای ما مهم نیستند و از اینکه در کنار عزیزانمان هنوز زنده و در امنیت هستیم سپاسگزار باشیم.
با انتقاد میتوانید همین کار را انجام دهید: نکات مثبت را در آن پیدا کنید. مطمئناً، انتقاد ممکن است بیادبانه و پست باشد، اما در اکثر انتقادها، میتوانید یکتکه طلا پیدا کنید: بازخورد صادقانه و پیشنهادی برای پیشرفت.
بهعنوانمثال، این انتقاد: “شما در مورد یک موضوع بارها و بارها مینویسید و پستها و مقالات شما خستهکننده و کهنه هستند.”
میتوان مطالعه کرد: “من باید پستهای خود بیشتر متنوع کنم و روشهای جدیدی برای دیدن چیزهای قدیمی پیدا کنم.”
این فقط یک مثال است – شما میتوانید این کار را با هر انتقادی انجام دهید. گاهی اوقات فقط کسی روز بدی را پشت سر میگذارد، اما بسیاری از اوقات حداقل یک حقیقت در انتقاد وجود دارد.
آن را فرصتی برای بهبود ببینید. بدون آن پیشرفت مداوم اتفاق نمیافتد، و ما فقط بیحرکت نشستهایم. پیشرفت چیز خوبی است.
۶. یاد بگیرید که “نه” بگویید
گفتن “نه” کار سختی است، خصوصاً وقتی عادت به انجام آن ندارید، اما اگر میخواهید قاطعانه عمل کنید گفتن آن بسیار حیاتی است.
دانستن محدودیتهای خود و اینکه چقدر توانایی انجام کار رادارید به شما کمک میکند تا وظایف خود را بهطور مؤثرتری مدیریت کنید و زمینههای شغلی خود را که از شما احساس سوءاستفاده میکنند مشخص کنید.
به یاد داشته باشید که شما بهاحتمالزیاد نمیتوانید همه کارها را انجام دهید یا همه را راضی نگه دارید، بنابراین مهم است که در صورت لزوم با گفتن کلمه”نه” از وقت و میزان انجام کار خود محافظت کنید. وقتی مجبورید “نه” بگویید، سعی کنید یک راهحل برنده- برنده مناسب برای همه پیدا کنید.
آن را با مهربانی به دیگران بگویید.
شما باید بتوانید چند جمله مثبت برای نه گفتن آماده کنید تا درد نه شنیدن در شنونده کمتر شود و رفتار شما قاطعانهتر گردد.
مثال: به نظر میرسد اینیک فرصت عالی است، اما من باید از آن عبور کنم. ممنون که مرا در نظر گرفتید!
مثال: پیشنهاد شما جذاب است و خوشحالم که آن را مطرح کردید، اما مناسب ما نیست.
شما باید دلایل خود را بیان کنید.
علاوه بر تعارفاتی که ممکن است انجام دهیم، نکته دیگر این است که ممکن است وقتی به شخصی نه میگوییم قدردان شما به خاطر گفتن دلیل خود ،شود. پس بعضیاوقات بهتر است در مورد محدودیتهای خود صریح باشید.
مثال: من امروز بعدازظهر نمیتوانم جلسه را برای شما مدیریت کنم، من مشغول انجام استخدام یک فرد جدید هستم . مهلتی برای من تعیینشده است که باید در آن زمان این کار را انجام دهم.
مثال: اینیک خرید شیرین زمین است، اما ما در حال حاضر بودجهای برای این نوع پروژهها نداریم.
مثال: سفر به ترکیه جالب به نظر میرسد، متشکرم! متأسفانه، تابستان امسال فرصتی برای گردش و مسافرت خارجی نخواهم داشت.
در موارد دیگر، ممکن است ترجیح دهید مواضع خود را کمتر آشکار کنید .
مختصر توضیح دهید
همیشه لازم نیست وقتی به کسی نه میگویید مواضع خود را توضیح دهید. بااینحال، اغلب ارائه دقیقتر و نه پاسخ کامل دادن، کمی باملاحظهتر است، زیرا ممکن است دیگران در مورد شما فکر کنند که شما بدون فکر کردن صحبت کردید اما اشکالی ندارد زیرا رفتار شما قاطعانه است.
اگرچه مختصر نگهداشتن این نوع پیامها عاقلانه است، اما ممکن است کمی کوتاه به نظر برسد:
مثال بد: من نمیتوانم در این زمینه کمک کنم.
مثال بهتر: متأسفانه میترسم نتوانم در این زمینه کمکی بکنم.
در بالا هنگام استفاده از کلمه متأسفانه توجه کنید. این نشان میدهد که شما تشخیص میدهید پاسخ شما احتمالاً گیرنده را هیجانزده نخواهد کرد و از گفتن آن هیچ لذتی برای شما ایجاد نمیشود.
یک مثال خوب دیگر: از اینکه برای انجام این کار به من فکر کردید متشکرم. فعلاً نمیتوانم کار بیشتری انجام دهم، اما در تماس باشید چون ممکن است وقت من آزاد شود.
کلمات “در حال حاضر” در آخرین مثال نشان میدهد شما ممکن است برای کارهای دیگر مشکلی نداشته باشید. پاسخ دادن به این روش مؤدبانه کمک میکند تا گزینههای شما دراین بین بازبمانند
۷. از فنون ارتباط قاطعانه استفاده کنید
تعدادی تکنیک ارتباطی ساده اما مؤثر وجود دارد که میتوانید از آنها برای برخورد قاطعانه بیشتر استفاده کنید:
از عبارات “من” استفاده کنید
از “من میخواهم”، “من نیاز دارم” یا “احساس میکنم” برای انتقال ادعاهای اساسی و محکم در صحبتهای خود استفاده کنید. بهعنوانمثال، “من شدیداً احساس میکنم که باید شخص ثالثی را برای میانجیگری در این اختلاف وارد کنیم.”
یکدلی
همیشه سعی کنید شناخت و درک دیدگاه فرد مقابل نسبت به آن موضوع را درک کنید. سپس، بعد از در نظر گرفتن دیدگاه او، آنچه را از او نیاز دارید بیان کنید.
بهعنوانمثال، “من میفهمم که شما در کار با حسن مشکلدارید، اما این پروژه باید تا جمعه به پایان برسد. بیایید همه بنشینیم و باهم یک برنامه ارائه دهیم.”
تشدید
اگر اولین تلاشهای شما برای ادعای خود موفقیتآمیز نبوده، ممکن است لازم باشد این کار را بیشتر انجام دهید. این بدان معناست که با شخصی که از او تقاضای کمک میکنید، محکمتر (گرچه هنوز با لحن مأدبانه صحبت میکنید) درخواست کنید، ممکن است در پایان این اتفاق بیافتد که به او بگویید در صورت عدم رضایت چهکار هنوز میتوانید انجام دهید.
بهعنوانمثال، “رضا، این سومین بار در این هفته است که مجبورم در مورد دیر رسیدن با شما صحبت کنم. اگر یکبار دیگر این ماه دیر بیایید، من روند انضباطی را فعال میکنم.”
بااینحال، به یاد داشته باشید که، صرفنظر از عواقبی که با فرد موردنظر برقرار میکنید، ممکن است درنهایت هنوز به خواسته خود نرسید. اگر این مورد پیش بیاید، ممکن است لازم باشد با تنظیم یک جلسه رسمی برای گفتگو در مورد مشکل، یا تشدید نگرانیهای خود و اعلام آن به مدیر منابع انسانی یا رئیس خود، اقدامات بیشتری انجام دهید.
وقت بیشتری بخواهید
بعضیاوقات، بهتر است چیزی نگویید. شما ممکن است بیشازحد احساساتی باشید یا ممکن است هنوز ندانید که چه چیزی را میخواهید.
اگر چنین است، صادق باشید و به شخص بگویید که برای نوشتن افکار خود به چند دقیقه زمان نیاز دارید. بهعنوانمثال، ممکن است بگویید “علی، درخواست تو من را غافلگیر کرده است. من ظرف نیم ساعت به شما پاسخ میدهم.”
افعال بیانی خود را تغییر دهید
سعی کنید هنگام برقراری ارتباط از افعالی استفاده کنید که واضحتر و شیواتر باشد. این کار به شما کمک میکند تا پیام واضحی ارسال کنید و اگر اقدام به جلوگیری از”قاطعیت” پیام خود کنید، مردم نسبت به آنچه شما از آنها میخواهید گیج و مردد میشوند.
برای این کار، از افعال مانند “خواهد” بهجای “میتواند” یا “باید”، “میخواهم” بهجای “نیاز”، یا “انتخاب به” بهجای “مجبور” استفاده کنید.
مثلاً:
“من هفته آینده به تعطیلات میروم، بنابراین به شخصی احتیاج دارم که حجم کار من را پوشش دهد و آنها را انجام دهد.”
“من میخواهم در این دوره آموزشی شرکت کنم زیرا معتقدم که این کار به من کمک خواهد کرد تا در نقش و حرفهام پیشرفت کنم.”
“من این گزینه را انتخاب میکنم زیرا فکر میکنم موفقیت بیشتری نسبت به سایر گزینههای روی میز خواهد داشت.”
سی دی خشدار باشید
پیامی را که میخواهید زودتر از موعد منتقل کنید آماده کنید.
مثلاً اگر دیگر نمیتوانید کار دیگری را بپذیرید، صریح باشید و بگویید: “اکنون نمیتوانم پروژه دیگری را به عهده بگیرم.” اگر افراد هنوز پیام را دریافت نمیکند، پس پیام خود را با استفاده از همان زبان تکرار کنید و از تکرار آن مانند یک سی دی خشدار، خسته نشوید. سرانجام آنها احتمالاً متوجه خواهند شد که منظور شما واقعاً همان چیزی است که میگویید.
مثلاً:
“من دوست دارم شما روی پروژه انتقال خط لوله عسلویه کارکنید.”
“اکنون نمیتوانم پروژه دیگری را بپذیرم.”
“من هزینه اضافی به برای شما پرداخت میکنم.”
“اکنون نمیتوانم پروژه دیگری را بپذیرم.”
“بهطورجدی، این واقعاً مهم است. رئیس من اصرار دارد که این کار انجام شود.”
“اکنون نمیتوانم پروژه دیگری را بپذیرم.”
“آیا این کار را بهعنوان یک لطف شخصی انجام میدهی؟”
“متأسفم، من برای رابطه بین خود ارزش قائلم اما اکنون برایم میسر نیست که بهسادگی بتوانم پروژه دیگری را انجام دهم.”
نکته: مراقب تکنیک سی دی خشدار باشید. اگر از آن برای محافظت از خود در برابر بهرهبرداری استفاده میکنید، قاطعانه و بسیار خوب است. اما اگر از آن برای اذیت و آزار شخصی استفاده کنید که مغایر با منافع وی باشد، این میتواند دستکاری و غیر صادقانه باشد
فیلمنامهنویسی
ممکن است برای شما دشوار باشد که بدانید چگونه باید احساسات خود را واضح و با اعتمادبهنفس به شخصی منتقل کنید که لازم است خود را برای او مطرح کنید. روش فیلمنامه میتواند در اینجا به شما کمک کند. این موضوع به شما این امکان را میدهد آنچه را که میخواهید بگویید با استفاده از یک رویکرد چهارجانبه که شرح میدهد از قبل آماده کنید.
شرح واقعه را به شخص مقابل بگویید که دقیقاً شرایط یا مشکل را چگونه میبینید.
“رضا، هزینههای تولید در این ماه ۲۳ درصد بیشتر از متوسط ماه قبل است. شما هیچ اطلاعی از این موضوع به من ندادید، که باعث شد بعد از شنیدن این خبر کاملاً متعجب شوم.”
احساسات شما. احساس خود را در مورد شرایط توصیف کنید و احساسات خود را بهوضوح بیان کنید.
“این موضوع من را ناامید میکند، و باعث میشود احساس کنم برای شما مهم نیست که کنترلهای مالی در شرکت چقدر اهمیت دارد.”
نیازهای شما. به شخص مقابل دقیقاً آنچه را از او نیاز دارید بگویید تا مجبور نشود منظور شما را حدس بزند.
“من نیاز دارم که شما با من صادق باشید، و به من بگویید که چه کسی هزینههای قابلتوجهی را برای این اتفاق انجام داده است.”
نتایج. تأثیر مثبتی که درخواست شما در صورت تأمین موفقیت نیازهای شما برای شخص دیگر یا شرکت خواهد داشت را شرح دهید.
“اگر این کار را انجام دهید، ما در موقعیت خوبی برای هدف قرار دادن منافع شرکت خواهیم داشت و ممکن است پاداش بهتری در پایان سال دریافت کنیم.”
کلام آخر
پس هرکدام از ما میتوانیم با تکرار و تمرین و استفاده بجا از افعال کلامی خود رفتاری قاطعانه داشته باشیم که به ما کمک میکند از منافع و ارزشهای خود دفاع کنیم و به دیگران اجازهی برهم زدن ارزشها و روال کار خود را نمیدهیم.
ما برای اینکه بتوانیم به روشی قاطعانه به بعضی از درخواستها پاسخ منفی بدهیم نیاز داریم که دلیل موضوع را برای فرد شرح دهیم زیرا وقتی به کسی جواب منفی میدهیم این موضوع میتواند به روابط ما آسیب برساند.
قاطعیت در رفتار یعنی اینکه احساسات و عواطف و منافع خود را بدون اینکه به احساسات و عواطف طرف مقابل آسیب برسانیم بروز دهیم.
شما چگونه با قاطعیت رفتار می کنید؟آیا دوست دارید رفتار قاطعانه داشته باشید ؟