فرتوت یا فرطوط؟

خانه » بلاگ » فرتوت یا فرطوط؟

فهرست عناوین

بسته کلمات: فرتوت یا فرطوط؟

اصطلاح فرتوت یا فرطوط را حتما در مکالمه های روزمره شنیده اید اما آیا اصطلاح فرتوت درست است یا فرطوط؟ به چه معناست و کجا کاربرد دارد؟ 

یکی از گنجینه‌های مهم و ارزشمند زبان فارسی، عبارات و ضرب المَثَل ­های زیبایی است که در متون فارسی و ادبیات عامیانه بیان می‌شوند. گاه محققان ادبیات فارسی تلاش کرده­‌اند تا ریشه برخی از امثال را یافته و یا اینکه داستان کلی و زمینه تاریخی این سخنان کوتاه را بیابند. از این رو این محتوا را در قالب بسته کلمات راه اندازی کرده و در جهت آگاهی از ادبیات فارسی قدم برداشته‌ام. در این سری از مقالات به مفهوم و کاربرد عبارت پرکاربرد و مهم  پرداخته ایم، و در این مقاله عبارت پرکاربرد فرتوت یا فرطوط، را بررسی خواهیم کرد.

 

معنی فرتوت

در لغت نامه دهخدا

حال در لغت نامه های متفاوت معنی این کلمه را بررسی خواهیم کرد:

فرتوت . [ ف َ ] (ص ) پیر سالخورده و خرف شده و از کار رفته را گویند. (برهان ). خرف . (فرهنگ اسدی ). 

از این کلمه شاعران نامی در اشعار خود هم به کرات استفاده کرده اند که در ادا

پیرفرتوت گشته بودم سخت

دولت تو مرا بکرد جوان .

رودکی .

دم مرگ چون آتش هولناک

ندارد ز برنا و فرتوت باک .

فردوسی .

ز بوی گل و سنبل و ارغوان

همی گشت فرتوت از سر جوان .

اسدی .

ای گنبد گردنده ٔ بی روزن خضرا

با قامت فرتوتی و با قوت برنا.

ناصرخسرو.

شباهنگام کاین عنقای فرتوت

شکم پر کرد از این یکدانه یاقوت .

نظامی .

آن یکی می‌گفت بیکاری مگر

یا شدی فرتوت و عقلت شد ز سر؟

مولوی .

کس از من نداند در این شیوه به

نبینی که فرتوت شد پیر ده .

سعدی (بوستان ).

– فرتوت سر ؛ به مجاز، کم خرد. آن که عقلش را از دست دهد :

مشعبد جهانی است فرتوت سر

کند کار دیگر، نماید دگر.

جوینی .

– فرتوت شدگی ؛ پیرشدگی و از کار رفتگی از پیری . (ناظم الأطباء).

در فرهنگ معین

در فرهتگ معین هم این کلمه تعریف خاص خود را دارد:

پیر سالخورده و از کار افتاده. بسیار پیر ؛ پیر فرتوت گشته بودم سخت / دولت او مرا بکرد جوان (رودکی: ۵۰۹).

 

کلمه فرتوت درست است یا فرطوط؟

همان طور که در معنی کلمه فرتوت آورده شد ، به معنای از کار افتاده، پیر و سالخورده است. این واژه با املای فرتوت درست است و نوشتن، کاربرد و استفاده از آن به شکل فرطوط اشتباه می‌باشد، حتی در ادبیات فارسی واژه‌ای به شکل فرطوط و دارای معنا وجود ندارد و استفاده از این کلمه به شکل فرطوط به این دلیل است که تلفظ حرف “ت” و “ط” یکسان است ولی با دو حالت نوشتاری در ادبیات فارسی وجود دارد که همین موضوع باعث ایجاد سوء تفاهم در املای این کلمه میشود. چون در زمان‌های گذشته به صورت لفظی و غیر نوشتاری کلمات و عبارات به نسل‌های آینده انتقال داده می‌شد. که ممکن بود اشتباه در املای واژگان و لغات به صورت طبیعی اتفاق بی افتد.

 

کاربرد فرتوت

فرتوت به معنی پیر و سالخورده و از کار افتاده است. که کاربردهای متفاوتی می‌تواند داشته باشد.

 در لغت نامه دهخدا آورده شده است که:

فرتوت سال به معنی : ضعیف شده و از کار افتاده از پیری و کهن‌سالی است و فرتوت سر به معنی : شخصی است که عقل و خرد خود را از دست داده باشد.

به صورت کلی از این کلمه زمانی استفاده میشود که چیزی یا کسی از کار افتاده باشد .

 

برای خواندن مطالب بیشتر روی جملات زیر کلیک کنید:

دستباف یا دستبافت ؟

غداره یا قداره؟

سنباده یا سمباده؟

 

جمع بندی

 

در این مقاله کلمه فرتوت را بررسی کردیم، به معنی فرتوت پرداختیم و کاربرد و مفهوم آن را گفتیم. کلمه فرتوت به معنی سالخورده و از کار افتاده است و متضاد آن کلماتی مانند جوان، برنا، بزرگسال، نورسته و شاب می باشد که البته املای آن با کلمه فرطوط اشتباه گرفته میشود که کلمه فرطوط در ادبیات فارسی وجود ندارد. همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم با سری مقالات بسته کلمات به آگاهی بیشتر از زبان و ادبیات فارسی پرداخته و معانی و مفهوم و ریشه ضرب المثل ها را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم ضرب المثل یا عبارت خاصی مد نظر دارید برای ما بنویسید تا در مقالات بعدی معنی، ریشه و مفهوم آن را بررسی کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید