طبق مطالعات و آمارها ، جهان در حال حاضر امنتر از گذشته است. مرگهای ناشی از جنگ ، بیماری و قحطی طی قرن گذشته بهطور پیوسته در حال کاهش است. به همین ترتیب ، در طول چهل سال گذشته میزان جرم و جنایت در بیشتر کلانشهرهای دنیا کاهشیافته است.
کودکان مهارت ریسک پذیری را دارند در آینده میتوانند تصمیمات خوبی برای رشد و موفقیت خودشان بگیرند.
پس چرا اکثر مردم احساس میکنند جهان بهطور فزایندهای خطرناک شده است؟ محققان معتقدند چند دلیل مختلف وجود دارد که ادراک ما با واقعیت مطابقت ندارد:
چگونه ریسکپذیری به رشد کودک کمک می کند؟
ظهور اینترنت. داشتن ارتباط جهانی این اطمینان را میدهد که هر زمان که اتفاق تلخی رخ دهد حتی در آنسوی دنیا ، بهسرعت از آن آگاه میشویم. علاوه بر این ، رسانههای اجتماعی دیدگاه بسیار شخصی و “سطح زمینه” ای از وقایع منفی به ما میدهند.
این لزوماً چیز بدی نیست ؛ این به ما کمک میکند تا با افرادی که زمینههای بسیار متفاوتی با ما دارند همدلی داشته باشیم. بااینحال ، این میتواند منجر به ایجاد این تصور اشتباه از جانب والدین و فرزندان شود که دنیا مکانی بسیار خطرناک است.
نگرانیهای حریم خصوصی. دستگاههای دیجیتال تهدیدهای خاصی مانند پیگرد ، آزار و اذیت و تماس جنسی نامناسب را به خانههای افراد پیشگام و بزرگسالان آورده است. درحالیکه کودکان همیشه با این خطرات و ریسک ها روبرو بودهاند ، ماهیت موذیانه ارتباطات دیجیتالی آنها را در ذهن والدین، بزرگتر نشان میدهد.
انجمنهای شهرنشینی و سایر اقلام فرهنگی باعث شده تا مردم در انزوای نسبی زندگی کنند. خانوادهها بهجای اینکه در یک شهر شلوغ باشند ، بهاحتمالزیاد امروزه در چندین شهر زندگی میکنند. ارتباط محلات نیز از گذشته بیشتر است. بهاینترتیب ، والدین دیگر اطمینانی به این ارتباطات و شلوغی ها ندارند.
این امر باعث افزایش ترس از غریبهها شده است. اکنون والدین بهجای اینکه به کودکان اجازه دهند سفرهای کوچک (مثلاً به فروشگاه یا پارک محلی) را انجام دهند ، فرزندان خود را در داخل خانه یا خیلی نزدیک به خانه نگه میدارند تا ریسک این خطرات را پایین بیاورند.
گرچه بسیاری از نگرانیهای والدین معتبر است ، اما مهم است که درک کنیم برای رشد فردی ، کودکان به تعادل احتیاج دارد. زیرا بیرون رفتن برای محافظت از کودک در برابر آسیب جدی جسمی یا روحی کاملاً مناسب است.
بااینحال ، هنگامیکه والدین بیشازحد از کودکان خود محافظت میکنند تا جایی که می خواهند کودک خود را هر ساعت چک کنند یا تکالیف کودک خود را برای او انجام دهند (بهطوریکه او را از احتمال اشتباه و خطر و ریسک در امان نگاه دارند) و با این کار از خودمختار شدن فرزندان خود جلوگیری میکنند. به یاد داشته باشید: فقط با ریسک پذیری کودکان میتوانند مدیریت هوشمندانه ریسک را یاد بگیرند.
ریسک پذیری کودک قسمت مهمی است زیرا به رشد شناختی ، عاطفی و اجتماعی کودکان کمک میکند.
بااینحال ، بهعنوان بزرگسالان ، ما اغلب میترسیم کنترل رفاه فرزندان خود را به دست کودکان خود بسپاریم تا آن ها بتوانند به این مزایا دسترسی پیدا کنند.
ریسک پذیری کودک و فضای بازی
ریسک پذیری کودک بهطورکلی با یادگیری مبتنی بر بازی در فضای باز برای کودکان، همراه است.
در فضای باز کنترل کمتری بر شرایط محیط بازی کودکان داریم. موانع سخت ، خطرناک در محیط وجود دارد که کودکان برای گشتوگذار در محیطهای بیرونی نیاز دارند که ما آنها را برای ورود به این فضاها، باز می داریم.ما بهعنوان والدین و مربیان باید به این فکر کنیم که چگونه میتوان ریسکپذیری سنجیده شده را تشویق کرده تا بتوانیم از مزایای شگفتانگیز ریسک پذیری کودک بهرهمند شویم. بنابراین ، در این مقاله بهترین مزایایی که کودکان از بازیهای پرخطر و پر ریسک یاد میگیرند را بیان میکنیم.
ابتدا باید از خود بپرسیم که:
- ۱ .چرا یادگیری مبتنی بر بازی در فضای باز به ریسک پذیری کودک کمک میکند؟
- چرا ریسک از بازی مخاطرهآمیز شکل میگیرد؟
- ۳ .آیا بازی مخاطرهآمیز بهعنوان یک فلسفه آموزشی است؟
- ۴ .مزیت خطرپذیری در اوایل کودکی چیست؟
وقتی بچههایتان را از ریسکپذیری منصرف میکنید ، با این کار خودتان روی سلامتی کودک خود قمار میکنید.
بچهها وقتی اجازه و فرصت لازم برای ریسکپذیری را کسب میکنند واقعاً بزرگ میشوند و میآموزند: برای بالا رفتن از یک سطح به سطح بالاتر باید تلاش کنند، سرگردانی مستقل را تجربه کنند، از ابزارهایی که بزرگسالان استفاده می کنند بهره مند شوند و دوچرخهسواری در یک سراشیبی با بیشترین سرعت ممکن تجربه کنند که اینها میتواند نمونههایی از ریسک پذیری کودکان باشد.
گرچه طبیعی است که بخواهید کودک خود را از آسیب در امان نگهدارید ، اما در معرض ریسک قرار دادن کودکان احتمال دارد در مقابل ، آسیبدیدگی ارزش آن را داشته باشد که اعتماد به نفس روحی و جسمی کودک بالا برود. تحقیقات نشان میدهد که اکثریت آسیبهایی که بچهها در حین بازی در معرض خطر در فضای باز می بینند جزئی هستند که به درمان پزشکی کم یا بدون نیاز به آن برطرف میشوند.
ریسک پذیری کودک باعث سلامت جسمی میشود
بیشتر بازیها و رفتارهای پرخطر حداقل شامل برخی از فعالیتهای بدنی است ، چه یک پیادهروی به سمت مدرسه یا پارک بهتنهایی باشد ، چه از درختی بالا بروند و یا با ترفندهای جدید اسکیت بورد را امتحان کنند.
عدم پذیرش با کم کردن شدت ریسک میتواند میزان فعالیت بدنی کودک شمارا کاهش دهد. نکتهای که در اینجا باید به آن توجه داشته باشید این است که اکثر کودکان به ۶۰ دقیقه بازی فعال روزانه (حداقل!) نیاز دارند که با کاهش آن نمیتوانند سلامتی جسمی خود را به دست آورند .
یک مطالعه نشان داد که وقتی والدین بازی مستقل و بیرونی فرزندان خود را محدود میکنند ، آن دسته از کودکان تقریباً نیمی از میزان فعالیت بدنی همسالان خود را دارند که بازی آنها محدودیتی ندارد. نگاهی به انواع رفتارهای پرخطر که توسط یک محقق رشد کودک شناساییشده است می اندازیم (که برای تهیه این لیست کودکان را در پارک های سه کشور مختلف بررسی کردهاند):
- در ارتفاعات بازی میکنند
- با سرعتبالا بازی میکنند
- با وسایل خطرناک بازی میکنند
- بازی در نزدیکی عناصر خطرناک (مانند آب یا آتش)
- بازی خشن و سنگین (مثل کشتی)
- دور از نظارت بزرگسالان بهتنهایی کودک سرگردان است
بله ، بیشتر کودکان این کارها را انجام میدهند و عضلات ، استخوانها ، قلب و ریههای خود را به چالش میکشند و تقویت میکنند که اینیکچیز خوبی برای آنها است. آیا هیجان ارتفاع یا سرعت آن چیزی است که برای حرکت دادن کودک شما (و حرکت برای مدتزمان طولانیتر) لازم است؟
با اجازه دادن به فرزند خود برای بازی در فضای آزاد مانند پارک یا دوچرخهسواری و هم ورزشهای سازمانیافته مانند اسکی ، اسکیت یا ورزشهای رزمی ، این ریسکها را برای کودکان خود بپذیرید و یا ایجاد کنید.
آموزش به همراه بازی
یادگیری مبتنی بر بازی یکی از ویژگیهای اساسی مدلهای فرهنگی اجتماعی یادگیری و آموزش بوده است. مربیانی مانند وریو امیلید معتقد بودند که بازی به کودکان کمک میکند تا ازنظر اجتماعی و شناختی و ریسک پذیری کودک ، رشد کنند.
در ادامه به برخی از مزایای بازی اشاره میکنیم:
- کودکان میتوانند از تخیل خود برای توسعه دانش و درک جهان استفاده کنند.
- کودکان بهجای مشاهده یا گفتن ، با “انجام دادن” یاد میگیرند ، که میتواند درک را افزایش دهد.
- کودکان فعالانه چیزهای جدیدی درباره خود و محیطشان کشف میکنند.
- کودکان در حین بازی با یکدیگر صحبت میکنند ، که به رشد زبان کمک میکند.
- معاشرت کودکان در حین بازی میتواند باعث افزایش مهارتهای اجتماعی مانند مذاکره ، ابراز وجود و به اشتراکگذاری شود.
بازی در فضای باز عنصر ریسک را اضافه میکند. در فضای بسته میتوانیم محیط را کنترل کنیم. ما میتوانیم از نرم بودن کف اتاقها ، درب قفلشده و قابل دسترس نبودن مواد قابل اشتعال اطمینان حاصل کنیم تا کودک خود را از خطرات موجود حفظ کنیم.
در ادامه به برخی از مزایای خاص بازی در فضای باز اشاره کردهایم:
- آزادی اکتشاف (بهویژه با بازی بدون ساختار) ؛
- فرصتهایی برای کشف منحصربهفرد و معتبر اشیا جدید ، اشکالات و مناظر طبیعی.
- فرصتی برای دستکاری اشیا طبیعی و تبدیل آنها به ابزار بازی.
- یادگیری اولیه در مورد آبوهوا ، فصول و دنیای طبیعی.
ریسک پذیری کودک سلامت عاطفی کودک را افزایش میدهد
برای به دست آوردن اعتمادبهنفس ، بچهها باید چیزهای بزرگ و ترسناک را امتحان کنند و در مورد آن ریسک پذیر باشند. آنها باید ببینند که حتی در صورت عدم موفقیت ، میتوانند دوباره تلاش کنند. درنهایت ، آنها مهارت جدیدی را فرا میگیرند. و این احساس خیلی خوبی به آنها میدهد. این مهارت در صورت بیشتر بودن خطر و ریسک ، معنادارتر است حتی اگر ریسک و خطر شکست (یا حتی آسیبدیدگی) بیشتر باشد.
اکثر بچهها بلافاصله سعی نمیکنند با بزرگترین و ترسناکترین مانعی که میتوانند پیدا کنند مقابله کنند. در عوض ، آنها بهتدریج پیش میروند و بهعنوانمثال از امنیت بیشتری برخوردار میشوند تا از یک سازه کوهنوردی بالا روند که این موضوع ممکن است روزها یا ماهها طول بکشد.
کودکان درواقع خطر ذاتی خود را کاهش میدهند. آنها هرچند وقت یکبار بر ترس خود غلبه میکنند. این به معنای تمرین پایداری و مقاومت است. مهارتهای بزرگ و مهم زندگی که همه ما دوست داریم فرزندانمان آن را داشته باشند فقط با یادگیری ریسک پذیری کودک امکان پذیر است.
هنگامی که بچهها به سرعت حرکت میکنند و موقعیت خود را بسیار تغییر میدهند ،مانند زمانی که سوار تاب هستند یا از میلههای موجود در پارک به صورت وارونه آویزان میشوند ، هر دو رفتارهایی هستند که والدین ممکن است آنها را خطرناک ببینند . اما آنها در حال توسعه سیستم دهلیزی خود هستند و جای تعجب دارد که این سیستم به بچهها کمک میکند احساسات خود را تنظیم کرده و حتی در مدرسه به درسهای خود توجه کنند.
فضاهای بازی که امکان بازی پرمخاطره را فراهم میکند ، تعاملات اجتماعی را تقویت میکند ، مانند اینکه یک کودک ، کودک دیگری را تشویق میکند یا به او کمک میکند . بازی آزاد و خطر پذیر به معنای خلاقیت و حل مسئله نیز هست. به همین دلیل آن ها از خود می پرسند بهترین راه رسیدن به بالای یک تخته سنگ بزرگ چیست؟ از کجا میتوان چوبهای بزرگ پیدا کرد ، و چهکاری میتوانیم انجام دهیم یا با آنها کار کنیم؟
بنابراین دفعه بعدی که فرزندتان تصمیم گرفت از شاخه درخت بهصورت وارونه آویزان شود یا دور از دید شما دوچرخهسواری کند: نفس عمیقی بکشید و بگذارید این کار را انجام دهند زیرا برای سلامتی او مفید است.
زمان ریسک پذیری کودک
چه زمانی مناسب است که به کودک خود فرصت دهید تا استقلال و ریسک کردن را تمرین کند و تعیین محدودیت چه زمانی منطقی است؟ متخصصان در مورد چگونگی ترغیب خطرپذیری و ریسک پذیری کودک خردسال ضمن حفظ محیط ،در مورد ایمنی نیز تحقیق میکنند.
دانستن اینکه چه زمانی باید به کودک استقلال بیشتری برای ریسک کردن داد و چه زمانی باید محدودیتها را تعیین کرد ، یکی از چالش برانگیزترین جنبههای فرزند پروری است. ما در فرهنگی زندگی میکنیم که اغلب کودکان را از خطر محافظت میکنند ، اما آیا این همیشه روش سالم و خوبی است؟ آیا این برای کودک مفید است؟
ریسک پذیری کودک چگونه انجام میشود؟
خطرپذیری در یک محیط امن باعث ایجاد اعتمادبهنفس میشود و مهارتهای ارزشمند زندگی را به شما میآموزد وکودکان خودتنظیمی را یاد میگیرند . بهعنوانمثال کودک با خود فکر می کند، “چقدر ارتفاع این درخت زیاد است؟” یا “با چه سرعتی میتوانم دوچرخهسواری کنم و سریع متوقف شوم؟”
اجازه دادن به کودکان به استقلال و ریسک مناسب این پیام را به او میدهد که: “من به شما اعتماد دارم”.
خطرپذیری به شما کمک میکند مناطقی را ببینید که کودک شما ممکن است به راهنمایی یا پشتیبانی بیشتری در این موردنیاز داشته باشد. در اینجا برخی از راهنماییها در مورد چگونگی مذاکره در مورد تعادل سالم خطر و ایمنی با کودک خود و راهکارهای ساده برای برداشتن کنترل وجود دارد.
تشویق رفتارهای خطرناک و ریسک پذیری کودکان
ریسک پذیری کودک در مقابل مزایا را تحلیل کنید
هنگام تصمیمگیری در مورد مناسب بودن فعالیتی برای فرزندتان ، دو سؤال خوب باید از خود بپرسید: “بدترین اتفاقی که میتواند بیفتد چیست؟” و “بهترین اتفاقی که میتواند بیفتد چیست؟” ما بهعنوان والدین ، گاهی تصمیمات را بر اساس ترس میگیریم و بر واقعیت تمرکز نداریم.پرسیدن این سؤالات از خود میتواند به ما کمک کند تا عینیت بیشتری نسبت به موضوع داشته باشیم.
فرزند خود را در نظر بگیرید
کودکان با سرعت خود رشد میکنند. آنچه ممکن است برای یک کودک کاملاً مناسب باشد ممکن است برای کودک دیگری مناسب نباشد. هنگام تصمیمگیری درباره مثلاً سوار شدن به سه چرخه یا استفاده از وسایل بازی ، سطح مهارت کودک خود را با مهارتهای حرکتی در نظر بگیرید.
هنگام فکر کردن در مورد اینکه آیا کودک شما برای انجام فعالیتهایی از قبیل رفتن به مدرسه با پای پیاده یا گذراندن شب در خانه یکی از دوستانش آماده است یا نه ؟ پس توانایی کودک در سنین ابتدایی برای دنبال کردن دستورالعملها را بررسی کنید.
ارزیابی محیط زیست
کشور و جهان ما با ظهور رسانههای اجتماعی و ارتباطات دیجیتال بسیار کوچکتر شده است ، با این حال محیطهایی که در آنها زندگی میکنیم هنوز بسیار متفاوت است. مهم است که از واقعیتهای جوامع خاص خودمان آگاه باشیم ، مانند میزان جرم ، ترافیک و امنیت کلی تا تصمیمات خود را بر اساس این واقعیتها تنظیم کنیم.
مهارتها و محدودیتها را به کودک خود آموزش دهید
محدود کردن ریسک برای کودکان، فرصتهای رشد آنها را محدود میکند. اجازه دادن زودهنگام برای آزاد گذاشتن کودکان ، آنها را برای چالشهای احتمالی آماده نمیکند. از بین بردن فعالیتها بسیار خطرناک با فعالیت هایی با ریسک کمتر، یک استراتژی مفید است که میتواند فاصله بین آزادی را بسیار کم یا زیاد برطرف کند.
بهعنوانمثال ، قبل از اینکه به کودک اجازه دهید از درختان بالا برود ،میتواند وقت خود را صرف بالا رفتن از سازههای پارک محل زندگی خود کند. سپس ، هنگامیکه کودک شما آماده کاوش و بالا رفتن از یک درخت شد ، به او نشان دهید که چگونه درختانی با شاخههای کم ارتفاع را انتخاب کند و چگونه اندامها و شاخههایی را که فرزند شمارا پشتیبانی میکند ، شناسایی کند.
پیشبینی چالشهایی که کودک شما ممکن است تجربه کند و مهارتهای لازم پیش از موعد به آنها کمک میکند تا این مهارتها را برای استفادههای بعدی رشد دهند.
باهم تمرین کنید
درحالیکه فعالیتهای چالشبرانگیز را باهم تمرین میکنید ، بهتدریج در مراحل افزایشی ریسک کردن ، کودک آزادی بیشتری به دست میآورد. بهطورکلی ، در دبیرستان ، بچهها باید بتوانند خرید خود را به تنهایی انجام دهند و با خیال راحت از مکانی به مکان دیگر بروند. رسیدن به این نقطه بهتدریج اتفاق میافتد.
وقتی بچهها کوچک هستند ، ما آنها را با خود به خرید مواد غذایی میبریم و درباره کارهایی که انجام میدهیم صحبت میکنیم. وقتی کودکی به اواخر سن ابتدایی میرسد ، ممکن است عابر بانکی را به آنها بدهیم و به آنها اجازه دهیم چیزی را از فروشگاه خریداری کنند.
ممکن است از یک دانشآموز متوسطه بخواهیم که برای خرید چند مورد بهطور مستقل وارد یک فروشگاه شود. درحالیکه ما قادر به نظارت و اصلاح هستیم ، کودکان به این روش آهسته و افزایشی مهارتهای موردنیاز خود را بهتدریج فرامیگیرند که با این کار کودکان میتوانند ریسک کنند.
آیا خطرپذیری سالم یا مفید است؟
بله! بهعنوان والدین ، بهترین استراتژی یافتن تعادل بین محافظت بیشازحد و عدم مراقبت است. این حد وسط به کودکان اجازه میدهد چیزهای جدید را امتحان کنند ، اشتباه کنند و در یک ساختار ایمن مشکلات را حل کنند. بنابراین ، بهترین فرصت را برای یادگیری مهارتهای اساسی لازم برای بزرگسالی را با ریسک کردن متعادل به آنها میدهید.
- بیاموزید که چگونه بازی بدون ساختار به کودکان کمک میکند تا از فرصتها استفاده کنند و از شکست یاد بگیرند.
- مزایای ارائه تشویق در مقابل ستایش و اینکه چگونه میتوانید فرزند پروری مثبت داشته باشید را کشف کنید.
خطرات ناشی از بازی خطرناک
اما بازی ها اغلب ریسک جدی برای رفاه کودکان محسوب میشود. هرکسی که پدر و مادر است میداند که بچهها تمایل به فرار دارند و در یکچشم به هم زدن در موقعیتهای خطرناک قرار میگیرند.بنابراین ، درحالیکه میدانیم مزایای شناختی و اجتماعی برای بازی وجود دارد ، اما گاهی اوقات بهعنوان یک خطر و ریسک بزرگ برای کودکان به آن نگاه میکنیم.
این امر بهویژه هنگامی اتفاق میافتد که بازی در فضای باز و در محیطهایی انجام میشود که کنترل آن دشوار است.اما دلایل بیشتری وجود دارد که بازی بسیار خطرناک و ریسکی تلقی میشود.
ریسک پذیری کودک و خطرات موجود
حبابهای پیچیده
خطرپذیری در اوایل کودکی بهطور فزایندهای بهعنوان یکچیز بد مانند یک حباب در هم پیچیده در دوران کودکی شناختهشده است. ما بهطور فزایندهای فرزندان خود را گرانبها ، بیگناه و نیازمند محافظت، میبینیم .
خطر غریبه
در دنیایی که بهطور فزایندهای از شهرنشینی و چند فرهنگی برخوردار است ، جوامع ما انسجام کمتری نسبت به گذشته دارند. ما در حومه شهر باهم زندگی میکنیم ، اما اغلب در محافل مختلف باهم مخلوط میشویم. ما به مساجد، کلیساها ، مدارس و رویدادهای اجتماعی مختلف میرویم.
این امر منجر به عدم اعتماد به همسایگان خود شده است که ما آنها را بهخوبی نمیشناسیم. ما بهجای اینکه به فرزندانمان اجازه دهیم به خیابان برای بازی بیرون بروند ، آنها را بالباس های ضخیم پوشانده و از ترس غریبههای پایین خیابان آنها را درون خانه نگه میداریم.
هراس رسانهای
در جهانی که رسانهها به بدترین نحو ممکن جهان را احساساتی میکنند ، ما روزانه در معرض داستان آدمربایی ، ضرب و شتم و استثمار کودکان قرار میگیریم. این امر ما را ترغیب کرده است که دریچهها را ببندیم و کودکان را در خارج از منزل رها نکنیم.
بازی مخاطرهآمیز بهعنوان یک فلسفه آموزشی
کشورهای اسکاندیناوی به دلیل استقبال از بازیهای پرخطر مشهور هستند. بیرون آمدن از خانه و ریسک در فضای باز یکی از جنبش های کشورهای اسکاندیناوی در مدرسه فارست بود که کودکان را به یادگیری در فضای باز در محیطهای آبوهوایی ترغیب میکند. در استرالیا نیز، آنها رویه مدارس فارست را پذیرفتند و یک پیچوتاب منحصربهفرد استرالیایی به آن دادند.
مزایای خطرپذیری و ریسک در اوایل کودکی
بنابراین ، بیایید نگاهی به برخی از مزایای خطرپذیر شدن و ریسک پذیری کودک بیندازیم:
قرار گرفتن در معرض فرصتهای جدید
. اگر کودکان ریسک نکنند ، کمتر ممکن است با فرصتها و چالشهای جدیدی مواجه شوند که روحیه و اعتمادبه نفس آنها را گسترش میدهد.
تجربه با مهارتهای جدید.
در محیطهایی که کودکان قبلاً با آنها روبرو نشدهاند (و این شامل عنصری از خطر شکست میشود) ، کودکان برای پیمایش موفقیتآمیز در آن محیطها نیاز به ایجاد مهارتهای جدید دارند.
رشد مهارتهای حرکتی.
به خطر انداختن و ریسک فیزیکی مانند بالا رفتن از درختان و ایجاد تعادل بر روی چوب ها میتواند کودکان را مجبور به بهبود مهارتهای حرکتی خوب و ناخوشایند کند.
مزایای رشد ، اجتماعی و شناختی بازی پرخطر و پر ریسک در اوایل کودکی
توسعه.
این اصطلاحی است که برای توضیح کارها به زبان آموزانی که نمیتوانند بهتنهایی کاری را انجام دهند اما با کمک دیگران انجام میشود؛ استفاده میشود .موقعیتهای خطرناک اغلب درست در منطقه رشد نزدیک به یک کودک قرار دارند. این منطقه ایده آل برای هدف قرار دادن و کمک به رشد کودکان است که با انجام کارهایی باکمی تلاش و دشواری اما قابلدستیابی میباشد.
افزایش اعتمادبهنفس.
اعتمادبهنفس ناشی از مقابله با چالشها و فتح آنها است. اگر هرگز کودکان را به تنهایی در معرض موقعیتهای چالشبرانگیز قرار ندهیم ، آنها در ابتدا برای غلبه بر چالشهای زندگی خودباوری خاصی پیدا نمی کنند.
یک ذهنیت رشد.
وقتی ذهنیت رشد دارید ، این اعتقاد را پیدا میکنید که کنترل موفقیت یا شکست خود را در دست میگیرید. افرادی که فاقد ذهنیت رشد هستند هیچ تلاشی نمیکنند زیرا اعتقاد ندارند که میتوانند برای تأثیر در موفقیت یا شکست خودکاری انجام دهند. وقتی اجازه میدهیم کودکان ریسک کنند ، به آنها نشان میدهیم که اگر تلاش کنند و دوباره امتحان کنند قادر به موفقیت هستند.
مهارت در ارزیابی سناریوها.
همه ما به توانایی اندازهگیری وضعیت و ارزیابی امکان عملی بودن آن نیاز داریم. همانطور که هلن لیتل و شرلی ویور از دانشگاه مک کواری استدلال میکنند ، محدودیت فرصتهای بازی پرخطر و پر ریسک در مدارس همچنین میتواند منجر به “کاهش فرصتهای توسعه مهارتها در ارزیابی ریسک” شود. در مقابل ، اگر به کودکان فرصتهای زیادی برای ارزیابی خطرات موجود در موقعیتهای خاص را بدهیم ، آنها مهارتهای بیشتری در تنظیم خود پیدا میکنند.
درک بیشتر از تواناییهای خودشان. وقتی به کودکان اجازه داده میشود حدود خود را آزمایش کنند ، درک درستی از ظرفیت خود پیدا میکنند. این باعث ایجاد خودآگاهی و احساس واقعبینانه از خود میشود.
دخالت معلم به حداقل میرسد. شناخت گرایان ، مانند ماریا مونه سوری ، استدلال میکنند که راهنمایی معلم اغلب میتواند باعث خاموش شدن تخیل کودکان شود. اگر کودکان را با ریسک کردن تنها بگذاریم ، ممکن است شاهد نتیجهگیری بینظیر ، شگفتانگیز و خلاقانه کودکان درباره خود و جهان باشیم.
شناسایی خطرات و ریسکهای “خوب”
ریسک بخشی اساسی از زندگی است. هر زمان که ما برای کاریابی درخواست میکنیم یا به امید برقراری دوستی با فرد جدیدی تماس میگیریم ، در معرض خطر طرد شدن قرار میگیریم. هر زمان که سرگرمی جدیدی را امتحان میکنیم ، ورزشی را دنبال میکنیم یا هدفی را دنبال میکنیم ، معمولاً درجاتی از خطر جسمی یا عاطفی با ما درگیر میشود.
آنچه این خطرات را از تلاش برای عبور از یک جاده پرتردد جدا میکند ، این واقعیت است که در این موارد ، پاداش احتمالی اقدامات ما بیش از عواقب احتمالی آن است.
کودکانی که ریسکهای خوبی میکنند از فرصتها بهتر استفاده میکنند ، خود را بابیان کاملتری ابراز میدارند و از اعتمادبهنفس و عزتنفس بیشتری برخوردار میشوند. به همین دلیل آموزش و اطمینان از پیشرفت کودکان در ریسک پذیری آنها بسیار مهم است. برای انجام موارد فوق ، باید از تکنیکهای والدین زیر استفاده کنید:
بگذارید فرزندتان خودش اشتباه کند.
والدین باید بیاموزند که چگونه بین محافظت از کودک خود در برابر آسیبهای غیرقابل انکار و اجازه به کودک خود برای به هم ریختن و عواقب اعمال خود مرزهای مشخصی قائل شوند. بهعنوان یک قاعده کلی ، اگر کودک شما مستقیماً در معرض آسیب جدی جسمی یا عاطفی است ، باید مداخله کنید.
از طرف دیگر ، اگر خطری که او با آن روبرو شده نسبتاً متوسط است یا با توجه به انتخابهای خودش هدایت میشود ،پس باید او را حمایت کنید اما به او فرصت دهید تا آن ریسک را آزمایش کند. بهعنوانمثال ، اگر کودک شما مورد آزار و اذیت قرار میگیرد ، باید از او حمایت کنید.
برعکس ، اگر فرزند شما میخواهد با کودکی دوست شود و شما احساس میکنید این موضوع “تأثیر بدی” روی فرزند شما دارد ، باید به او اجازه این کار را بدهید. اگر کودک دیگر واقعاً شخصیت ضعیفی دارد ، فرزند شما بهزودی خواهد فهمید که چرا بهتر است از چنین افرادی اجتناب کند.
مهارتهای مدیریت ریسک عالی را الگوی خود قرار دهید.
فرزندان ، سختگیرانه از والدین خود تقلید می کنند. این ابزار اصلی آنها برای یادگیری نحوه رفتار و پیمایش در دنیای اطرافشان است. ، اینکه کودک شما چقدر هوشمندانه از پس ریسک برمیآید احتمالاً نشان میدهد که شما چقدر هوشمندانه خطر و ریسک پذیری کودک را مدیریت میکنید.
با تصمیمات خود فکر کنید و برنامهریزی بلندمدت محتاطانه (اما نه بیشازحد محتاطانه) را انتخاب کنید تا پاداشهای کوتاهمدت مشکوک را به دست آورید. تا زمانی که فرزند شما دارای مشکلات کنترل ذاتی نباشد ، احتمالاً پس از رسیدن به بلوغ همان الگوها را نشان میدهد.
به کودک خود بیاموزید که چگونه خطرات “خوب” را شناسایی کند. مانند همه مهارتها ، ریسک پذیری کودک به صورت هوشمندانه باید آموزش داده شود و سپس باگذشت زمان تمرین شود. از طریق فرآیند شناسایی و سنجش خطرات ، کودک خود را راهنمایی کنید. به او بگویید که باید با مشخص کردن اینکه این ریسک، جسمی ، احساسی یا اجتماعی است ، شروع به ریسک کردن کند.
سپس او باید خطرات احتمالی و پاداشهای احتمالی را بسنجد و تصمیم بگیرد که کدام کار را انجام دهد. قبل از ادامه ، او باید در مورد عملکرد خود فکر کند (اینکه چگونه میخواهد به این ریسک نزدیک شود و چرا). سرانجام ، او باید اقدامات خود را پس از به خطر انداختن بررسی کند و از خود سؤال کند آیا کاری وجود دارد که باید متفاوت انجام دهد یا نه.
همه کودکان ، از بسیار تکانشی گرفته تا بیشازحد محتاط ، از ریسکهای اندازهگیری شده سود میبرند. برای بچههای تکانشی ، “آزمونوخطا کننده”، در یادگیری ریسکپذیری هوشمند وجود دارد که منجر به مهارتهای بهتر حل مسئله ، افزایش تحمل ناامیدی و توانایی بهتر در فکر قبل از اقدام میشود.
برای بچههای بیشازحد محتاط ، ریسک پذیری کودک راهی برای مهار کمتر و اعتمادبهنفس بیشتر است. بهعنوان والدین ، وظیفه شماست که فضای موردنیاز کودک را برای یادگیری و رشد همراه با ریسک در اختیار او قرار دهید ، ضمن اینکه از او حمایت و او را تشویق میکنید. اگر بتوانید تعادل درستی پیدا کنید ، با دیدن رشد فرزندتان در یک جوان سرحال و مقاوم پاداش خواهید گرفت.
با کودکان مکالمه واقعی داشته باشید (فقط به آنها دستور ندهید)
تحقیقات نشان میدهد که ترساندن کودکان در موقعیتهای جدید یا حتی خطرناک نه تنها کمک نمیکند بلکه باعث میشود کودکان ترسو شوند. در مثل پایین میتوانید متوجه این موضوع شوید.
به عنوان مثال اگر کودکی چاقویی را در دست بگیرد چه میکنید؟
اگه با چنین صحنهای مواجه شدید از عباراتی مانند “مراقب باشید” برای کودکان استفاده نکنید و به آن ها نگویید مراقب باش، چاقو تیزه. ممکنه دستت ببره و خونریزی کنه.
فقط آن را به آرامی از کودک بگیرید.
در عوض شما میتوانید با ستایش و از عباراتی مانند،عبارات زیر استفاده کنید:
آفرین پسر(دختر) خوبم که تونستی با چاقو میوه قاچ کنی. آفرین که مواظبی و از چاقو به خوبی استفاده میکنی.
برای کودکان مهم است که بینشی در مورد حل مسئله خود ارائه دهید. میتوانید از آنها بپرسید که در صورت استفاده نادرست از چاقو یا انجام ندادن اقدامات ایمنی ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ این به رشد صلاحیت ریسک آنها کمک میکند.
ریسک را بهتدریج بزرگ تر کنید
در طی فرایند تحقیق ، کودکان بیشتر در معرض خطر قرار گرفتند ، اما هیچ جراحتی بیش از قبل وجود نداشت و همه جزئی بودند. همچنین هیچ اتفاق جدی مانند شکستگی استخوان ، و یا حوادثی که نیاز به مراقبت فوری پزشکی داشته باشند ، رخ نداده است پس میتوانید به تدریج و کم کم ریسک پذیری فرزند خود را بالا ببرید.
فرض کنید همه فرزندان شما صلاحیتدارند
مربیان آدام استون دریافتند که پسران، دختران را از بازی های پرخطر حذف نمیکنند بلکه دادهها نشان میدهد که آنها بیشتر با پسران مشارکت میکنند و از آنها دعوت میکنند کارهای پرخطر انجام دهند.والدین ممکن است تعصبات ذاتی نسبت به این موضوع داشته باشند که لزوماً از آنها آگاهی ندارند. بنابراین ، خود را بررسی کنید تا ببینید آیا یک فرد متعصب هستید:
- اجازه میدهد پسرها استقلال بیشتری داشته باشند
- با این فرض که پسران مهارت بیشتری دارند یا دختران واقعاً نمیخواهند اینهمه ریسک کنند
نزدیک باشید اما اجازه دهید کودکان احساس استقلال کنند
کودکان همیشه نمیخواهند تحت نظارت قرار بگیرند. فرصتهایی را جستجو کنید تا آنها احساس کند انگار تنها هستند ، یا از دید شما دور هستند. از فاصله ای مناسب آنها را تحت نظر بگیرید ، اما به آنها اجازه دهید فکر کنند که بهطور مستقل بازی میکنند.
کلام آخر
در مواقعی که مستقیماً آن را درگیر نمیکند ، درباره ریسک پذیری کودک بحث کنید
هنگام راه رفتن باهم به سمت مغازهها ، در مورد خطرات موجود در عبور از جادهها ، مانند اتومبیلهای سریع صحبت کنید. شما میتوانید موقعیتهای ایمن و ناامن را یادداشت کنید و همچنین هنگام گذران زندگی روزمره فرزند خود را ترغیب به مشاهده این موارد کنید. این کار را میتوان در موقعیتهای آرام مانند حمام کردن نیز انجام دهید.
بهاینترتیب ، وقتی زمان آن فرا میرسد که کودک شما مهارت جدیدی مانند عبور از جاده بهتنهایی را بیاموزد ، آنها قبلاً فرصتی برای اندیشیدن تدابیری برای ایمن نگهداشتن خود در یک موقعیت غیر استرس زا داشتهاند.اگر کودک شما دچار سقوط یا اتفاق ناگوار دیگری شده است ، وقتی همهچیز دوباره برطرف شد ، از فرزند خود در مورد علت وقوع آن و اینکه چگونه ممکن است پیشنهاد کند دفعه بعدی از این گونه اتفاقات جلوگیری میکند؟
به او استقلال دهید تا بتواند ریسک کند،مزایای بازی بیرون از خانه کودک خود را در نظر بگیرید زیرا با کمک این بازی ها ،کودک شما سلامت جسمی و روحی خود را پیدا میکند.
به نظر شما از چه راه های دیگری می توان ریسک پذیری کودکان را افزایش داد؟ آیا دوست دارید ریسک پذیری کودک خود را افزایش دهید؟