آیا احساس میکنید فاقد تخیل و خلاقیت هستید؟
ممکن است شما خلاقیت را مانند چیزی بدانید که بازاریابان باهوش یا نویسندههای تبلیغاتی هنگام نیاز به ارائه تبلیغات جذاب یا ویژگی شخصی که فقط افراد خاصی مانند کارآفرینان موفق یا بازیگران درخشان از آن برخوردارند.
اما طبق گفته کیت سویر ، روانشناس تحقیقاتی و نویسنده کتاب “زیگزاگ: مسیر غافلگیرانه برای خلاقیت بیشتر” ، همه میتوانند فقط با برداشتن چندین قدم بسیار ساده ، خلاقیت بیشتری داشته باشند ، اما لزوماً مسیر آن خطی و مستقیم نیست. مسیر خلاقیت به سمت با لا و گایین و چپ و راست است ، فرایندی که در آن مراحل رسیدن به تخیل و اصالت بیشتر از یکدیگر ساخته و تغذیه میکنند.
به وقت خلاقیت !
این مقاله یک گوهر است ، غرق در یافتههای جذاب مطالعات تحقیقاتی و یک چاه عمیق از تاکتیکها که شمارا به فکر دیگری میاندازد. در حقیقت ، این مقاله از چیزی که احتمالاً یک تغییر بنیادی در ذهنیت برای اکثر مردم است ، حمایت میکند. ارائه ایدههای خوب چیزی نیست که ما آن را تا زمانی که به آن نیاز مبرم داشته باشیم، استفاده کنیم و وقتی نمی خواهیم آن را رها کنیم. بلکه خلاقیت مهارتی است که میتوان از آن برای حل مشکلات زندگی و همچنین کشف فرصتها از آن استفاده کرد.
در ادامه به مراحلی برای پرورش خلاقیت همراه با نمونهای از نکاتی عالی اشاره می کنیم که میتواند در این راه به شما کمک کند.
۱. سؤال درست بپرسید.
به داستان اینستاگرام و استارباکس توجه کنید. اگر بنیانگذاران آن برای حل سؤالات اصلی که میخواستند پاسخ دهند ، تلاش نمی کردند، هیچیک از این شرکتها مانند امروز موفق نبودند.
شوالتز مؤسس استارباکس سرانجام از خود پرسید “چگونه میتوانم یک محیط راحت و آرام را برای لذت بردن از قهوه عالی ایجاد کنم؟” و گرچه کوین سیستروم در ابتدا در مورد چگونگی ایجاد یک برنامه عالی برای به اشتراکگذاری موقعیت مکانی فکر میکرد ، اما سؤال بهتر این بود که “چگونه میتوانیم یک برنامه ساده اشتراک عکس ایجاد کنیم؟”
شما باید به سرعت ، بدون تفکر بیشازحد ، ۱۰ سؤال تغییر یافته از همان موضوع را بنویسید. بهعنوانمثال ، برای سؤال “چگونه میتوانم تلهموش بهتری بسازم” ، ممکن است سؤالاتی مانند “چگونه موشها را از خانهام بیرون بکنم؟” و “موش چه میخواهد؟” یا “چگونه میتوانم حیاط خانه خود را بیش از داخل خانه برای موش جذاب کنم؟” استفاده کنید که یکی از سؤالات جدید شما احتمالاً سؤالی بهتر از سؤال اصلی شما خواهد بود.
زندگی خود را رفع اشکال کنید.
از یک محصول یا وضعیت ناقص که هرروز با آن در تماس هستید ، بیرحمانه انتقاد کنید. هنگامیکه فهرستی تهیه کردید ، به روشهایی برای از بین بردن مزاحمتها فکر کنید. این میتواند خلاقیت را تقویت کند زیرا مشکلات کوچک اغلب علائم مشکلات بزرگتر است. استیو جابز ، یک مبتکر نابغه ، در یافتن اشکالاتی که باعث دور شدن تجربه کاربر از یک محصول شده بود ، بسیار عالی عمل کرد.
چیزی بسازید سپس آن را دوباره تعبیر کنید.
بعضیاوقات قبل از اینکه به سؤال درستی برسید ، باید چیزی بسازید. پس از انجام این کار ، به این فکر کنید که خلاقیت شما برای مقاصدی غیر از قصد اصلی شما مورداستفاده قرار میگیرد. این فرآیند اولین فرضیات شمارا دور میاندازد و شمارا مجبور میکند که چشماندازهای جدیدی را در نظر بگیرید.
۲. متخصص شوید.
رمز موفقیت استثنایی در تواناییهای طبیعی نیست ، بلکه در تمرین عمدی آنها است. در حقیقت ، تحقیقات نشان میدهد که در کلاس جهانی بودن در هر کاری به ۱۰ هزار ساعت تمرین نیاز دارد. بااینوجود این فقط تکرار یک کار نیست. این باید شامل تحتفشار قرار دادن خود برای تسلط بر وظایفی باشد که اندکی فراتر از توانایی شما باشد.
قبل از اینکه در آن زمینه خلاقیت ایجاد کنید ، باید در یک زمینه متخصص شوید. سویر در کتاب خود مینویسد: “خالقان موفق دانش را فقط دوست ندارند ، بلکه آنها عطش آن را دارند. آنها نمیتوانند از پرسیدن سؤال دست بردارند و همیشه ازآنچه از معلمان و کتاب آموختهاند ، فراتر میروند.” روشهای زیادی برای انجام این کار وجود دارد.
به صحبتهای TED گوش دهید. آنها فیلمهای رایگان سخنرانیهای الهامبخش ، خندهدار یا جذاب هستند که توسط افراد درخشان ارائهشده است. برای شروع ، ۶ گفتگوی TED را که هر کارآفرینی باید مشاهده کند را بررسی کنید.
از تمام حواس خود استفاده کنید تا کاملاً در یک موضوع غوطه ورشوید. بیایید بگوییم شما میخواهید در مورد یک شهر اروپایی مانند سالونیک ، یونان اطلاعات کسب کنید. پس برای غوطه وری در آن شما میتوانید زبان یونانی را بیاموزید ، عکسهای سالونیک را بهصورت آنلاین جستجو کنید ، برخی از غذاهای سنتی آن را بپزید ، فیلمهایی از جشنوارههای سنتی آن را تماشا کنید ، و به موسیقی محلی آن گوش کنید .
۳. ذهنی باز و آگاه داشته باشید.
افراد خلاق همیشه در جستجوی راهحلهای ممکن هستند. این کار را میتوانید با آگاهی بیشتر و تمرکز بر روی ذهن خود انجام دهید . شما باید عمداً از راه حل هایی که قبلا استفاده می کردید استفاده نکنید و یک مسیر جدید را انتخاب کنید. در عوض ، سعی کنید گشادهرو و کنجکاو باشید و در برابر افراد کلیشهای مقاومت کنید.
شانس خود را ایجاد کنید.
محققان دریافتند افرادی که خود را خوششانس توصیف میکنند بیشتر از افرادی که خودرا بدشانس توصیف میکنند ، متوجه راه حل ها و فرصت ها میشوند. آنها همچنین در فرصتهای غیرمنتظره فعال هستند و به درستی عمل میکنند و بهخوبی با دیگران ارتباط برقرار میکنند زیرا کنجکاو هستند. افراد بدشانس تمایل به تنش دارند و چنان روی اهداف کوچک متمرکز هستند که فرصتها را از دست میدهند و یا خلاقیتی برای استفاده از فرصت ها از خود نشان نمی دهند.
اجازه ندهید حوادث شمارا آزار دهد. بسیاری از اختراعات ، مانند پنیسیلین ، آدامس و… به این دلیل به وجود آمد که کسی وجود داشت که از کنار یک حادثه یا اتفاق به راحتی عبور نکرد ، بلکه در عوض آن را مطالعه کرد.
با اسباببازیهای کودکان بازی کنید.
بازی با کودکان واقعاً در ایجاد خلاقیت تاثیر گذار است . سویر مینویسد: “اگر وارد هر شرکت ابر خلاق شوید ، اسباببازیهایی را در آنها پیدا خواهید کرد.”
۴. بازی کنید و تظاهر کنید.
هنگام بازی ، ذهن شما میتواند سرگردان شود و همین امر باعث می شود ناخودآگاه شما خلاقیتی را پیدا کنید. به همین دلیل است که برای شکوفایی خلاقیت ، وقت بازی کردن لازم است.
آینده را کاوش کنید.
تصور کنید که پنج سال دیگر بهشدت موفق هستید. جزئیات را درباره این موفقیت به یاد داشته باشید. سپس تاریخچه چگونگی رسیدن به آنجا را بنویسید و از خود سؤالاتی از قبیل: “اولین قدمی را که برای حرکت به سمت هدف خود برداشتم چه بود؟ یا “یک مانع اولیه چه بود و چگونه از کنار آن عبور کردم؟”
چیزی را لغو کنید.
اگر در پایان روز ، کاری را ناتمام بگذارید ممکن است شروع آن در روز بعد کمی برای شما راحتتر باشد. این به این دلیل است که رشتههای شناختی در ذهن شما آویزان است و هنگام انجام فعالیتهای غیر شغلی ، ضمیر ناخودآگاه شما ممکن است به آنها متصل شود و به شما بینشی ناگهانی بدهد.
مبتدی شوید.
بیاموزید که چگونه یک کار جدید مانند ، شعبده بازی ، کندهکاری چوب یا تیراندازی باکمان را می توان انجام داد.
۵. ایدههای زیادی ایجاد کنید.
اگر بخشی وجود دارد که شما در آن، با ایدههای جدیدی روبرو میشوید و بسیاری از آنها را درک میکنید ، خود را در مجاورت آن قرار دهید. از خود بپرسید آیا روشهای مختلفی که میتوانید از یک گیره کاغذ ، آجر یا چاقو استفاده کنید وجود دارد؟ پنج دقیقه به خود فرصت دهید تا یک لیست طولانی تهیه کنید. نگران این نباشید که ایدههای شما احمقانه هستند یا نه.
سرنگون کنید.
اینجایی است که شما برای ادامه تولید کلمات جدید از ارتباط آزاد استفاده میکنید. بااینحال ، این ترفند استفاده از نوع متفاوتی از ارتباط بین هر یک است. بهعنوانمثال ، اگر با “هویج” شروع کنید ، نمیتوانید سبزیها دیگری را برای ایجاد خلاقیت استفاده کنید. در عوض ، ممکن است از کلمه “چوب” برای تکیب با کلمه هویج استفاده کنید ، مانند عبارت “هویج و چوب” ، سپس عبارت “چسب” را نیز به آن ها اضافه کنید زیرابه چسب چوب فکر میکنید .حال با آن می توانید یک جمله خلاقانه ایجاد کنید به طور مثال: هویج مانند چوبی است که در زمین فرو رفته است و به آن چسبیده است.
زمان ایده را تعیین کنید.
زمانی که احساس هوشیاری می کنید، و حس آرامش بینظیری دارید ، یکزمان منظم برای بهره گرفتن از خلاقیت برای خود داشته باشید . جولیا کامرون ، نویسنده کتاب محبوب خود آموزی “راه هنرمند” پیشنهاد میکند هرروز صبح ۳۰ دقیقه وقت بگذارید تا در یک دفترچه یادداشت بهصورت آزاد و بدون تعصب ایده های خود را بنویسید. همانطور که انجام میدهید ، متوجه ایدههای جدید خواهید شد.
۶. ایدههای فیوزی.
این شامل ترکیب چیزهایی است که بهطورمعمول باهم همخوانی ندارند. در مطالعه اخیر ، پال هوارد جونز ، عصبشناس انگلیسی از مردم خواست فقط با سه کلمه داستانی بسازند. کلمات مربوط به یک گروه از افراد مانند “مسواک” ، “دندان” و “درخشش” بودند. مجموعه دیگری از افراد کلمات نامرتبط مانند “گاو” ، “زیپ” و “ستاره” را دریافت کردند. افرادی که کلمات نامربوط را دریافت کردند داستانهای خلاقانهتری را ساختند.
انجمنهای از راه دور ایجاد کنید.
در دو کتاب مختلف به صفحه ۵۶ بروید و جمله پنجم را در هرکدام پیدا کنید. حال داستانی ایجاد کنید که ارتباط این دو را بیان می کند.
از قیاس استفاده کنید
شباهت بین دو چیز را پیدا کنید که در سطح مختلف متفاوت به نظر میرسند. چیزی را پیدا کنید که از مشکل شما برداشتهشده و سپس پنج ویژگی ساختاری آن را تعریف کنید.
زمانی که ما با افرادی که مثل خودمان هستند ، دور هم جمع میشویم، اگرچه ممکن است این کار باعث آرامش شود اما کششی برای خلاقیت ندارد. همچنین سعی کنید خود را مانند شخص دیگری مانند یک آشپز ، یک دانشجوی خارجی ، یک بازرس ساختمان تصور کنید. به این موضوع فکر کنید چنین افرادی دنیا را چگونه میبینند؟
۷. بهترین ایدهها را انتخاب کنید.
اگر شش مرحله اول را دنبال کردهاید ، باید ایدههای زیادی داشته باشید. اکنون این ترفند انتخاب بهترین موارد است.
بدانید که به دنبال چه چیزی هستید.
برای انجام این کار ، شما باید به شهود خود اعتماد کنید . این حسی است که به شما یک ایده زیبا می دهد . شما باید با ایدههایی ساده ، زیبا و محکم همراه شوید (منظور این است که از طرحی استفاده کنید که در شرایط ناسازگار یا در صورت استفاده نادرست به کار خود ادامه دهد).
ایدهها را وادار به رقابت با یکدیگر کنید.
دو مورد از آنها را انتخاب کنید و تفاوت آنها را تعریف کنید . این کار را با ظریفترین روشهای ممکن انجام دهید. یا اگر بیش از ۵۰ ایده دارید ، هرکدام را روی یک یادداشت مهم یا کارت شاخص بنویسید. ایدههایی را که به نظر میرسند مرتبط با یکدیگر هستند ، به هم نزدیک کنید یا به اصطلاح یک کاسه کنید. شما به خوشههای ایده خواهید رسید و میتوانید تفاوتهای جالب بین ایدهها را بررسی کنید. شاید همه آنها در یک بعد متفاوت باشند.
به گذشته خوب نگاه کنید وقتی تصمیم گرفتید ایده خوبی است ، جوانب مثبت و منفی آن را مشخص کنید ، به هر یک از آنها توجه کنید که چقدر اهمیت دارد. مجموع مزایای آن باید بهطور قابلتوجهی بیشتر از میزان منفی یا معایب باشد. همچنین باید به بدترین حالت فکر کنید. چه اتفاقات وحشتناکی ممکن است برای خنثی کردن موفقیت ایده شما رخ دهد؟
هرگز ویرایش را متوقف نکنید.
همیشه میتوان همهچیز را بهتر کرد. یک وکیل مدافع منفی پیدا کنید تا با یک سری دلایل ، بد بودن ایده شما را دنبال کند. یا ، از افرادی که اعتماد دارید بخواهید ، صادقانه از ایدههای شما انتقاد کنند. در این گام حتی می توانید از ایدههای شکستخورده نیز دوباره استفاده کنید.
۸- از ایدههای عالی خود چیزی بسازید.
سویر شرکت طراحی سیلیکون ولی IDEO را برای استفاده از “تفکر طراحی” معرفی میکند ، که سعی دارد نسخههای ساده ای از ایده را در اسرع وقت ؛شاید در عرض یک ساعت یا یک روز با استفاده از مواد ساده مانند رس یا مقوا برای شکل دادن به مفهوم جدید مورد استفاده قرار دهد. اینیک روش تفکر از طریق ساختن است ، فرایندی که اغلب منجر به ایدههای بیشتر میشود.
کشیدن یک عکس. حتی اگر فکر میکنید نمیتوانید نقاشی بکشید ، حداقل میتوانید مانند کودکان نقاشی کنید زیرا هیچکس مجبور نیست که چیزی را که روی کاغذ میگذارید ببینید. مشکلات انتزاعی و نا مشهود مانند رابطه شما باکسی یا حجم کار خردکننده ،بیشترین سود را از تبدیل آنها به یک طرح ایجاد می کند. فیلم های کارتونی با اشکال اغراقآمیز یا استفاده از نمادهای ساده به شما کمک میکند.
کولاژ درست کنید. یک دسته از مجلات را بگیرید و به دنبال عکس و تبلیغات بگردید. هر مشکلی را که به مشکل شما مربوط میشود به هر شکل ممکن بردارید و با آنها یک تابلو یا پوستر بزرگ درست کنید و روی دیوار بچسبانید. این هنر را در نزدیکی میز کار خود نگهدارید و در مورد آن فکر کنید. ممکن است دیدگاه جدیدی در مورد مشکل خود پیدا کنید.
۹. بهسادگی شروع کنید.
خلاقیت همیشه وجود دارد. شما باید شروع کنید ایده ها خواهد رسید. وقتی بدقلق هستید ، وقتی فکر میکنید چیزهایی وجود دارد که باید در لیست انجام کارهای خود قرار دهید و باید انجام شود ، وقتی احساس میکنید توان انجام آن را ندارید ، وقتی منتقد درونی شما سعی میکند شمارا حتی از تلاش منصرف کند ، بههرحال این کار را انجام دهید.
مایکل میکالکو ، نویسنده کتاب “شکستن خلاقیت” کارهای خاصی انجام می دهد ، او بهراحتی مینشیند و مینویسد : ” مرا به یک تاریکی مسالمتآمیز قرض ده ” او این کار را تا زمانی ادامه می دهد که افکار و گفتههای خودش به او برسند. سپس او فقط ادامه میدهد.
۱۰. به یاد داشته باشید بیش از یک پاسخ ، وجود دارد.
فرض کنید در یک کلاس علوم تجربی یا کلاس فیزیک مبتدی هستید که معلم از شما می پرسد که: “چگونه میتوان با استفاده از فشارسنج ارتفاع ساختمان را تعیین کرد؟”اکثر دانشآموزان ، پس از یادآوری سخنرانی استاد در این مورد ، پاسخ می دهند ، “فشار جو را در بالای ساختمان اندازهگیری کنید ، سپس آن را در پایین ساختمان اندازه بگیرید ، تفاوت را یادداشت کنید و سپس ارتفاع را محاسبه کنید.”
اما پاسخ دو نفر از دانشآموزان اشتباه تشخیص داده می شود. یکی از آن ها پاسخ داد ، “فشارسنج را به بالای ساختمان برسانید ، آن را از پشتبام بیندازید ، چه مدت طول میکشد تا صدای تصادف را بشنوید ، و سپس از فرمول شتاب در فضا برای محاسبه مسافت پیموده شده استفاده کنید.” این پاسخ آن چیزی نبود که معلم انتظار داشت. اما درست بود و جواب هم می داد.
دانشآموز دیگری پاسخ داد که صاحب ساختمان را پیدا میکند و درازای گفتن ارتفاع ساختمان ، فشارسنج را به او پیشنهاد دهید. این پاسخ نیز جواب میداد.
۱۱. فیلم کمدی تماشا کنید.
نشان دادهشده است که خندیدن به افراد کمک میکند تا خلاقیت بیشتری داشته باشند ، آزادانه معاشرت کنید و روابط پیچیده را مشاهده کنید. یک مطالعه نشان داد افرادی که بهتازگی ویدئو کمدی از تلویزیون تماشا کردهاند در حل معمایی که مدت زیادی توسط روانشناسان برای آزمایش تفکر خلاق استفاده میشده بهتر عمل می کنند.
ادوارد دو بونو در مورد طنز در کتاب خود به اسم “من درست میگویم ، تو اشتباه میکنی” در این مورد مینویسد که: طنز بر اساس منطقی بسیار متفاوت از منطق سنتی است. اهمیت شوخطبعی این است که نشاندهنده شکلگیری الگو ، عدم تقارن الگو و تغییر الگو است. بنابراین ، شوخطبعی همان خلاقیت و تفکر جانبی است.
۱۲. ترکیب کنید.
ایدهها را به روشی منحصربهفرد ترکیب کنید. به دنبال روابط بین چیزهای ناسازگار باشید. ارتباط مفیدی بین ایدهها ایجاد کنید. دوباره به آنچه معمولاً بدیهی میدانید نگاه کنید. به دو مثال زیر توجه کنید؟
چرخ + کفش بدنسازی = اسکیت غلتکی
تلویزیون + موسیقی = موزیک تیوی MTV.
همانطور که توماس دیج می گوید: “خلاقیت توانایی دیدن روابطی است که هیچکدام وجود ندارد.”
۱۳.دیدگاهها را تغییر دهید.
از دیدگاههای مختلف به موضوع خود نگاه کنید. چگونه یک عارف به این ایده نزدیک میشود؟ چگونه یک دانشمند موشکی به این موضوع نگاه میکند؟ کودک چهکاری با آن انجام میدهد؟ یک فرد بسیار پیر چهکاری میتواند انجام دهد؟ واقعاً یک تنبل چهکاری انجام میدهد؟ اگر دونالد ترامپ بود چهکاری انجام میداد؟
۱۴. در مورد همهچیز کنجکاو باشید.
شما هرگز نمیدانید چه موقع ایدههای تصادفی و بهظاهر نامرتبط باهم ترکیب می شوند و ایده جدیدی را شکل میدهند. در اینجا جملهای از کارل آلی در این مورد نقلشده است:
“فرد خلاق میخواهد همهچیز را بشناسد. او میخواهد در مورد همه چیزها ، تاریخ باستان ، ریاضیات قرن نوزدهم ، تکنیک های تولید فعلی ، آینده گرازها بداند. زیرا او هرگز نمیداند چه زمانی ممکن است این ایدهها باهم ترکیب شوند و ایده جدیدی را شکل دهند. این ممکن است شش دقیقه بعد ، یا شش ماه یا شش سال بعد اتفاق بیفتد. اما او ایمان دارد که این اتفاق خواهد افتاد. ”
۱۵. خود را در خلاقیت غرق کنید.
به موزهها و نمایشگاهها و گالری ها بروید. به سمفونی و کنسرتهای موسیقی سری بزنید. آثار بزرگ ادبیات را بخوانید.در جلسات شعرخوانی حضور پیدا کنید.
۱۶. فرضیات خود را به چالش بکشید.
یک هندوانه چرب و گرد فضای زیادی را اشغال میکند. کشاورزان ژاپنی بهجای اینکه فقط تصور کنند که هندوانهها باید گرد باشند ، شروع بهقرار دادن هندوانه ها در جعبههای مربع و شیشهای کردند. نتیجه نهایی یک هندوانه مربعی شکل بود که بهراحتی در یخچالها جا میشدند. شما چه فرضیاتی ارائه میدهید که شمارا در یافتن راهحلی برای مشکل خود متوقف میکند؟
۱۷. موسیقی آرامشبخش، پخشکنید.
نشان دادهشده است که موسیقی آرمش بخش مانند آنچه در یوگا و مدیتیشن استفاده میشود امواج مغزی را با سرعت ۶۰ سیکل در ثانیه هماهنگ میکند ، فرکانسی که با افزایش امواج آلفا همراه است. آلفا یک فرکانس ذهنی است که با افزایش خلاقیت همراه است.
۱۸. اغراق کنید.
اگر هزار برابر باهوشتر باشید چه اتفاقی می افتد؟ اگر دو متر قد داشتی باشید چطور؟ رنگها را روشنتر کنید. حالا آن را سیاهوسفید ببینید.
۱۹. دنده را عوض کنید.
در اوقات فراغت قطعات یک ارهبرقی را سر هم کنید. توصیههای انیشتین را دنبال کنید: چرت بزنید. ایزاک آسیموف میگوید : وقتی در نوشتن کتاب گیر می کردم ، پروژه را کنار میگذاشتم و شروع به نوشتن یک کتاب کاملاً متفاوت میکردم.
سیمور کری ، طراح افسانهای رایانههای پرسرعت ، عادت داشت زمان خود را بین ساخت نسل بعدی کامپیوتر فوقالعاده و حفر یک تونل زیرزمینی در زیر خانه تقسیم کند. توماس ادیسون ، مردی که بیش از ۱۰۰۰ اختراع به نام خود دارد ، به اسکله میرود و به ماهیگیری می پردازد.
۲۰. به طبیعت نگاه کنید.
آیا تشبیهاتی وجود دارد که بتوانید از طبیعت الهام گرفت و آن را ترسیم کرد؟ ژرژ د میسترال Georges de Mestral سوئیسی ، مخترع ول کور Velcro ، متوجه شد که چگونه سر دانههای چسبناک گیاهان بیدمشک پس از قدم زدن در جنگل خود را به شلوار و سگش متصل میکنند. این مشاهدات باعث شد او محصولی را اختراع کند باعث قلاب شدن و اتصال محصولات می شود .
۲۱. از ازدحام جمعیت پرهیز کنید.
از توصیههای دیو مک لئون استفاده کنید: سعی نکنید از جمع جدا شوید. در عوض ، از ازدحام جمعیت بهطور کامل خودداری کنید. شرکت مد آلز جافی با انجام کاری متفاوت ازآنچه دیگران انجام میدادند ، موفق به ورود در تجارت چاپ صنفی شد.آن ها بهجای ترسیم یک نوار افقی سنتی که با مواد موجود رقابت کند ، یک نوار عمودی به طول ۱۷.۵ سانتیمتر را انتخاب کرد ، که ویراستاران انعطافپذیری بیشتری در مورد محل اجرای نوار دارند.
چهکاری میتوانید انجام دهید که باکاری که دیگران انجام میدهند متفاوت باشد؟
۲۲. مغز راست خود را بیدار کنید.
مغز مناسب مرکز خلاقیت شماست. ازآنجا که نیمکره راست مغز سمت چپ بدن شمارا کنترل میکند ، میتوانید این مرکز خلاقیت را با تنفس فقط از بینی خود ، پریدن و پایین رفتن روی پای چپ خود و نوشتن با دست چپ خود فعال کنید. همچنین میتوانید با انجام کاری هنری مانند نقاشی ، نواختن ساز موسیقی ، ایجاد یک موسیقی جدید و … سمت راست مغز را بیدار کنید. علاوه بر این ، مدیتیشن باعث تحریک نیمکره راست مغز میشود.
۲۳. از تکنیک کلمات تصادفی استفاده کنید.
با نوشتن شرح مشکل ، چالش یا فرصت خود شروع کنید. سپس ، یک کلمه تصادفی را انتخاب کنید . میتوانید یک فرهنگ لغت را بازکنید و اولین کلمهای را که چشم شما روی آن تمرکز میکند را انتخاب کنید و هر مترادفی را که به ذهن شما خطور میکند بنویسید. پس از یادداشت کردن تعدادی از کلمات یا عبارات کوتاه ، مترادف ها ، مشکل خود را مرور کنید و تعیین کنید که آیا میتوانید هر یک از مترادفهای خود را با مشکل فعلی خودسازگار کنیدیا خیر؟
۲۴. نقشه ذهنی ایجاد کنید.
عنوان موضوعی را در مرکز یک کاغذ سفید بنویسید و سپس شروع به نوشتن ایدههای مرتبط در شاخههای مرتبط با موضوع اصلی کنید. سپس ایدههای بیشتری را بهعنوان زیرشاخه اضافه کنید. به همان اندازه که میخواهید ایدهایجاد کنید. از رنگهای مختلف استفاده کنید و تصاویر را اضافه کنید.
نقشه ذهنی راهی عالی برای اتصال ایدهها و جستجوی پاسخهای نوآورانه به سؤالات است. با نوشتن یک موضوع یا کلمه اصلی ، نقشه ذهنی ایجاد کنید. بعد ، اصطلاحات یا ایدههای مرتبط را به کلمه اصلی پیوند دهید. درحالیکه این روش مشابه طوفان مغزی است ، به این روش اجازه میدهد تا ایدههای منشعب شود و یک روش کاملاً بصری برای دیدن چگونگی پیوند این ایدهها ارائه میدهد.
همانطور که شروع به توسعه یک پروژه جدید میکنید ، یک نمودار جریان برای پیگیری ارائه پروژه از ابتدا تا انتها ایجاد کنید. به دنبال مسیرها یا توالیهای مختلف رویدادهایی باشید که ممکن است رخ دهد. نمودار جریان میتواند به شما کمک کند محصول نهایی را تجسم کنید ، مشکلات احتمالی را برطرف کرده و راهحلهای منحصربهفردی ایجاد کنید.
۲۵.الگوهای فکری معمول خود را به هم بزنید.
مسیر دیگری را برای کار خود طی کنید ، غذایی را که قبلاً نخوردهاید امتحان کنید ، به ژانر موسیقی که معمولاً به آن گوش نمیدهید گوش دهید ، مجلات مختلف را بخوانید. چیز جدیدی را کاوش کنید ، چیزی را که همیشه در مورد آن تعجب کردهاید امتحان کنید.
۲۶. با کودک درون خود دوباره ارتباط برقرار کنید.
مداد رنگی و یک کتاب رنگآمیزی که پر از انواع تصاویری است که در کودکی آن ها را دوست داشتید را تهیه کنید و زمانی را برای یک رنگآمیزی دلچسب تنظیم کنید. اگر خارج از خطوط رنگ کنید این موضوع می تواند برای خلاقیت خوب باشد. جک تعریف کنید ، با گچ در پیادهرو نقاشی کنید ، قلعهای بسازید ، به پارک بروید و از تاب بالا بروید و بازی کنید.
۲۷. آن را خراب کنید.
یک مسئله را به کوچکترین اجزا تقسیم کنید و آن را از ابتدا دوباره بسازید و در هر مرحله سؤال کنید که آیا این بهترین روش برای انجام این کار است یا خیر؟
۲۸. سؤالات زیادی بپرسید.
دائماً بپرسید: «اگرچه شود. . . ” “چراکه نه . . . ” “چگونه دیگری میتوان این کار را انجام دهد؟”؛ “چگونه میتوان این را بهبود بخشید؟”؛ “چه گزینههای دیگری وجود دارد؟”؛ “چه چیزی را از دست میدهم؟”
۲۹. تمرکز کنید.
موفقیتهای بزرگ خلاقانه معمولاً فقط پس از توجه کافی به موضوع خود اتفاق میافتد! لحظات ناب معمولاً فقط پس از تلاش آگاهانه شدید رخ میدهد.
در سال ۱۸۱۶ ، مری شلی تابستان را با شوهرش ،شاعر و فیلسوف رمانتیک پرسی شلی ، شاعر لرد بایرون ، و دیگران در سوئیس گذراند. باران زیادی میبارید ، بنابراین آنها با خواندن داستانهای ارواح خود را سرگرم کردند. سپس ، آنها تصمیم گرفتند که هر یک داستانی ترسناک بنویسند و آن را با دیگران به اشتراک بگذارند.
مری روزهای خود را صرف تلاش در مورد یک داستان ترسناک برای به اشتراک گذاشتن با این گروه کرد. سپس ، در خواب و بیدار ، ایده Frankenstein فرانک اشتاین به ذهن او رسید. یعنی اگرچه ایده فرانک اشتاین بهسرعت در ذهن مری قرار گرفت ، اما درنتیجه تمرکز زیاد و تلاش برای فکر کردن در مورد یک داستان ترسناک به وجود آمد.
۳۰. سهمیه مقداری تعیین کنید.
بهجای اینکه به خود بگویید که میخواهید راهحلی برای یک مشکل پیدا کنید ، به خود بگویید که باید ۱۰۰ راهحل ممکن را برای آن ارائه دهید. یعنی بر کمیت بیش از کیفیت تأکید کنید. این به کمالگرای درونی شما اجازه میدهد آرامش پیدا کند و اجازه دهد ایدهها جریان پیدا کنند.
۳۱. قرار داشتن در یک وضعیت ذهنی پذیرا را تمرین کنید.
بهجای اینکه تلویزیون دائماً روشن باشد ، با هنزفری یا آی پاد به موسیقی گوش دهید ، و به جای اینکه خود را با سروصدا و حواسپرتیهای دیگر محاصره کنید ، در یک فضای آرام و قابلتأمل تمرین کنید. این حالت ذهنی بهترین حالت برای اجازه دادن به افکار خلاقانه در ذهن شما است.
۳۲.به کنجکاوی خود پاداش دهید
یکی از موانع معمول توسعه خلاقیت این است که حس کنجکاوی که نوعی علاقه است را سرکوب کنید. بهجای اینکه خودتان را مواخذه کنید ، وقتی در مورد چیزی کنجکاو هستید به خودتان پاداش دهید. به خودتان فرصت دهید تا موضوعات جدید را کشف کنید.گرچه پاداش دادن به خود مهم است ، اما ایجاد انگیزه ذاتی نیز مهم است. گاهی اوقات ، پاداش واقعی خلاقیت ، خود فرایند است نه محصولی که به وجود میآوریم.
۳۳.ریسک کن
وقتی نوبت به ایجاد مهارتهای خلاقیت میرسد ، باید برای پیشرفت تواناییهای خود تمایل به ریسکپذیری داشته باشید. اگرچه ممکن است تلاشهای شما هر بار به موفقیت منجر نشود ، شما همچنان استعدادهای خلاقیتان را تقویت کرده و مهارتهایی را پرورش میدهید که در آینده به شما کمک میکند.
۳۴.اعتمادبهنفس ایجاد کنید
عدم اطمینان در تواناییهای شما میتواند خلاقیت را سرکوب کند ، به همین دلیل ایجاد اعتمادبهنفس مهم است. پیشرفتی که کسب کردهاید را یادداشت کنید ، در مورد تلاشهایی که انجام دادهاید خود را تمجید کنید و همیشه منتظر راههای پاداش خلاقیت خود باشید.
۳۵.برای خلاقیت وقت بگذارید
اگر برای آنها وقت نگذارید ، قادر به رشد استعدادهای خلاق خود نخواهید بود. هر هفته مدتی را برنامهریزی کنید تا بر روی نوعی از پروژههای خلاقانه تمرکز کنید.
۳۶.بر نگرش منفی غلبه کنید
تمرکز خود را بر روی حذف افکار منفی یا انتقاد از خود بگذارید که ممکن است توانایی شما در ایجاد مهارتهای خلاق قوی مختل کند.
۳۷.با ترس از شکست مبارزه کنید
ترس از اینکه اشتباه کنید یا در تلاش خود شکست بخورید میتواند پیشرفت شمارا متوقف کند. هر زمان که خود را در پناه چنین احساساتی دیدید ، به خود یادآوری کنید که اشتباهات صرفاً بخشی از روند کار هستند. درحالیکه ممکن است گهگاه در مسیر خلاقیت خود گیر کنید ، اما درنهایت به اهداف خودخواهید رسید.
۳۸.ایدههای جدید طوفان فکری
طوفان فکری در هر دو زمینه دانشگاهی و حرفهای یک روش معمول است ، اما این موضوع همچنین میتواند ابزاری قدرتمند برای رشد خلاقیت شما باشد. با تعلیق قضاوت و انتقاد از خود شروع کنید ، سپس نوشتن ایدههای مرتبط و راهحلهای ممکن را شروع کنید. هدف تولید ایدههای بیشتر در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه است. در مرحله بعد ، بر روی روشن کردن و تصحیح ایدههای خود تمرکز کنید تا به بهترین انتخاب ممکن برسید.
خود را به چالش بکشید و فرصتهایی ایجاد کنید
هنگامیکه برخی مهارتهای ابتکاری خلاقیت را به وجود آوردید ، مهم است که برای پیشرفت بیشتر تواناییهای خود ، خود را بهطور مداوم به چالش بکشید. به دنبال روشهای دشوارتر باشید ، چیزهای جدید را امتحان کنید و از استفاده از همان راهحلهایی که همیشه درگذشته استفاده کردهاید خودداری کنید.
علاوه بر اینکه باید خود را به چالش بکشید ، باید فرصتهای خلاقیت خود را نیز ایجاد کنید. این ممکن است شامل حل یک پروژه جدید یا پیدا کردن ابزارهای جدید برای استفاده در پروژههای فعلی شما باشد.
کلام آخر
پس برای اینکه خلاقیت داشته باشید کافی است به مسائل جور دیگری نگاه کنید و به قول شاعر چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. اولین قدم برای شروع خلاقیت پرسیدن سؤال از خود است که باعث می شود پا در مسیر خلاقیت بگذارید . مانند بچه ها بازی کنید یا با آن ها بازی کنید. می توانید هر کدام از مراحل بالا را که دوست دارید استفاده کنید تا به راحتی بتوانید خلاقیت خود را رشد دهید.
به نظر شما چه راه های دیگری برای خلاقیت وجود دارد؟آیا دوست دارید از خلاقیت های خود استفاده کنید؟