چگونه مهارت سخنرانی بداهه را کسب کنیم؟
شما را به سمیناری به عنوان مهمان ویژه دعوت می کنند و بدون هماهنگی قبل یک دفعه به شما می گویند که چند دقیقه ای برای مخاطبان آن سمینار صحبت کنید! اگر مهارت سخنرانی بداهه را داشته باشید برای شما مشکل نخواهد بود، اما اگر از چنین مهارتی برخوردار نباشید کار سختی را پیشرو دارید.
در مورد مطالب ارائه شده در آن سمینار اطلاع خاصی ندارید و نمی دانید که چه باید بگویید.
در اینجا یکسری افکار مثبت منفی در ذهن تکرار می شوند که:
تو نمی توانی
مطمئنا خراب خواهی کرد
آبرویت می رود
با سخنرانی بداهه این مشکل پیش نمی آید و این موقعیت را به خوبی پشت سر می گذارید.
کاربرد سخنرانی بداهه
لیستی تهیه کنید از جاهایی که گمان می کنید امکان سخنرانی بداهه وجود داشته باشد. مثلا:
- در شرکتی هستید و مدیران آن شرکت می خواهند عملکرد شما را بررسی کنند.
- وسط سمیناری از شما می خواهند که چند کلمه ای صحبت کنید.
- به عنوان یک سخنران ممکن است سوالاتی از شما پرسیده شود که از قبل جوابشان را ندانید.
- سمینار مشترکی دارید و سخنران قبلی بدون هماهنگی دقیقا محتوا شما را گفته است!
تقریبا در هر جایی که فکرش را کنید سخنرانی بداهه کاربرد دارد و باید به این مهارت ضروری دست پیدا کنید.
۳ گام طلایی سخنرانی بداهه
برای هر فردی ممکن است موقعیتی پیش بیاید که مجبور باشد در مورد موضوع خاصی صحبت کند. گاهی برای سخنرانی و صحبت کردن چند روزی زماندارید و خود را برای سخنرانی آماده میکنید.
گاهی پیش میآید سخنرانی و صحبت شما بهصورت غیرمنتظرهای اتفاق میافتد و شما هیچ فرصتی برای آماده کردن سخنرانی خود ندارید و مجبور هستید بهصورت بداهه سخنرانی کنید که این موضوع میتواند شمارا به چالش بکشد یا برایتان چالشبرانگیز باشد.
هنگامیکه شما مهارت سخنرانی بداهه را نداشته باشید سخنرانی خود را نابود میکنید و این امر میتواند ضربهی بدی به برند شخصی شما وارد کند اما اگر سخنرانی بداهه را بلد باشید این کار میتواند برایتان بسیار شیرین هم باشد که البته این مهارت هم مانند مهارتهای دیگر نیاز به تمرین و تکرار دارد تا بتوانید یک سخنرانی بداههی عالی را ارائه دهید.
حال ما قصد داریم در این مقاله به ۳ گام طلایی سخنرانی بداهه و ۱۲ نکتهی مکمل انجام آن بپردازیم.
- سخنرانی بداهه چیست؟
- چرا باید سخنرانی بداهه را بلد باشیم؟
- ۳ گام طلایی سخنرانی بداهه چیست؟
- چگونه میتوانیم با داستان در سخنرانی بداهه شروع کنیم؟
- چگونه میتوانیم داستانها را به موضوع اصلی گره بزنیم؟
- نکات کلیدی مکمل ساختارFAT چیست؟
بداهه صحبت کردن به چه معناست؟
سخنرانی بداهه نوعی سخنرانی است که شما در یک مکان و بدون آمادگی انجام میدهید.
سخنرانی بداهه چیزی است که اکثر مردم حتی بیشتر از سخنرانی در جمع از آن میترسند. زمانی برای آمادهسازی وجود ندارد و گاهی سخنرانی بداهه بیش از چند دقیقه طول میکشد.
سخنرانی بداهه نوعی سخنرانی است که بدون هیچگونه آمادگی قبلی اجرا یا ارائه میشود. این سخنرانی پنجتا هشت دقیقه طول میکشد و زمان آمادهسازی مختصر، چند دقیقهای دارد.
و البته که سخنرانی بداهه میتواند بهاندازه یک پروژه حرفهای هرلحظه، برایتان پیش بیاید و یا هرروز این کار را انجام دهید یا بهاندازهی باران بهاری گاهبهگاه باشد. درهرصورت انتظار میرود که شما چیزی هوشمندانه، طنزآلود و جذاب بگویید.
موقعیتهای گفتاری بداهه که باید آمادهباشید
اصولاً سخنرانی بداهه به دلیل اینکه بدون آمادگی قبلی است، اتفاق میافتند که شما باید بتوانید زمانی که کمترین آمادگی را دارید از عهدهی این کار برآیید. ممکن است بیشتر سخنرانیهایی که ارائه میدهید آماده کنید، اما برخی از این سخنرانیها و این رویدادهای برنامهریزی نشده هستند که تأثیر بیشتری بر برند شخصی شما خواهد داشت.
این موضوع نحوهی عملکرد شما درزمانی است که شما کمترین آمادگی رادارید:
موقعیتهایی که ممکن است نیاز به سخنرانی بداهه داشته باشید:
- معرفی خود در رویدادهای شبکهسازی اجتماعی مانند نمایشگاهها، افتتاحیهها
- در یک سمینار از شما دعوت میشود که سخنرانی کنید
- از شما خواسته میشود در یک مهمانی صحبت کنید.
- وقتی در یک میزگرد شرکت میکنید و از شما سؤالاتی پرسیده میشود
- وقتی در یک مصاحبه شرکت میکنید و از شما سؤالاتی پرسیده میشود.
- با یک خبرنگار مصاحبه میکنید.
- وقتی در یک جلسه مجبور میشوید از عقاید و منافع شرکت خود حمایت کنید
- در مراسم تودیع و معارفهی یک مسئول از شما بخواهند سخنرانی کنید
- دانشگاه شما از شما میخواهد که برای یک مراسم سخنرانی کنید.
سخنرانی بداهه از چه اجزایی تشکیلشده است؟
هر گفتار خوب دارای ساختارهای است که با رعایت آنها میتوانیم سخنرانی و صحبتهای خود را جذاب و تأثیرگذار کنیم. سخنرانی بداهه نیز از این قانون مستثنا نیست و دارای ویژگیهای خود است که عبارتاند از:
F = Feeling = احساس ایجاد کنید
A= Anecdote = حکایت یا یک داستان مرتبط بیان کنید
T = Tie back = جمعبندی کنید و حکایت و موضوع اصلی را به هم گره بزنید.
نکات مهم قبل و حین سخنرانی بداهه
شما باید از قبل گفتار خود را تمرین کنید یکراه برای تمرین سخنرانی بداهه، یک بازی گفتار بداهه است پس تا آنجا که ممکن است بیشتر سخنرانی بداهه کنید هرچه تجربه حضور درصحنهی بیشتری کسب کنید، بهتر قادر خواهید بود از پس موقعیتهای مختلف برآیید. این تجربه نیز در هنگام سخنرانی بداهه مفید خواهد بود شما میتوانید از بازی مافیا برای تمرین بداهه گویی استفاده کنید.
باور کنید که شما سخنران خوبی هستید پس باید فکرکنید که هستید. به یاد داشته باشید که اگر به خود اعتقادی ندارید، چرا مخاطب بهعنوان شنونده باید به صحبتهای شما گوش دهد؟ همچنین، ۹۹.۹٪ از مواقع شنوندگان متحدان شما هستند و دشمن شما نیستند.
به آنها بگویید که آماده این سخنرانی بداهه نیستید این کار را بهصورت مختصر و حرفهای انجام دهید و از عذرخواهیهای بیهوده پرهیز کنید.
اول:
شوخطبعی همیشه یخشکنی خوبی است با استفاده از شوخطبعی شما با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنید و آنها به شما توجه میکنند.
دوم:
با داستان شروع کنید یک نکته بیان کنید، یک داستان بگویید. اگر داستان خندهدار باشد حتی میتواند خیلی بهتر تأثیر خود را بر روی مخاطب شما بگذارد.
اگر گیر کردید و یا موضوع صحبت خود را فراموش کردید، وانمود کنید که اینیک مکث معنیدار است. اکثر مردم حتی متوجه نخواهند شد که اتفاقی در حال رخ دادن است.
سوم:
موضوع را تنظیم کنید و کمی تمرکز را تغییر دهید اگر موضوع سخنرانی موضوعی است که زیاد از آن آگاهی ندارید، کمی آن را چکشکاری کنید و جهت سخنرانی را از منظری که نسبت به آن احساس اعتمادبهنفس بیشتری دارید تنظیم میکنید و درباره آن صحبت کنید.
سادهترین راه این است که در طول سخنرانی بداهه به این سؤالات پاسخ دهید:
شما کی هستید؟
چه (یا در مورد چه چیزی)؟
چه زمانی؟ جایی که؟ چرا؟
در اصل همان ساختار FAT است اما از زاویه دیگری توضیح دادهشده است.
ارائه خود را به یک جلسه پرسش و پاسخ تبدیل کنید بهاینترتیب از شنوندگان نکاتی درباره آنچه میتوانید درباره آن صحبت کنید دریافت خواهید کرد و میتوانید بهراحتی به سخنرانی بداهه خود بپردازید.
مدتزمان صحبت خود را کوتاهتر کنید کل زمانتان را حرف نزنید و به یاد داشته باشید: هیچکس تاکنون از کوتاه بودن زمان سخنرانی شکایت نکرده است!
چرا باید سخنرانی بداهه را بلد باشید؟
- ممکن است سخنران اصلی دیرتر برای سخنرانی حاضر شود و شما مجبور به سخنرانی بداهه شوید.
- در یک جلسه، بهطور غیرمنتظره از شما خواسته میشود که چند دقیقهای را برای حضار صحبت کنید.
- شما مجبور هستید (یا خودتان تصمیم میگیرید) در یک بحث (مثلاً جلسه والدین) شرکت کنید.
- سخنرانی تشویقی در یک جشن تولد یا رویداد مشابه دیگر (بهعنوانمثال، روز تولد همکار).
- مصاحبه غیرمنتظره (یا حتی از قبل توافق شده).
- شما باید بهطور غیرمنتظره خود را در یک رویداد معرفی کنید یا در مورد حوزه فعالیت خود صحبت کنید.
- سؤالات غیرمنتظره در طی یک جلسه پرسش و پاسخ پس از ارائه شما.
نکات اجرایی برای سخنرانی بداهه
- فرض کنید از ما بخواهند در یک جلسه در مورد موفقیتها و اقدامات شرکت یا کسبوکار یا دانشگاه خود صحبت کنیم. ابتدا ما تصور میکنیم این کار آسانی است و پشت تریبون یا میز سخنرانی میرویم.
در این لحظه به دلیل اینکه در موقعیت جدیدی قرار گرفتیم دچار استرس شدیدی میشویم و همهچیز را فراموش میکنیم و شروع به تپق زدن میکنیم و بعد متوجه میشویم که اصلاً سخنرانی درست و جالبی ارائه ندادهایم.
اما اگر نکاتی که در ادامه به آن اشاره میشود را در سخنرانی بداهه استفاده کنید میتوانید یک سخنرانی تأثیرگذار از خود ارائه دهید.- “به حقیقت بچسبید، از تجربه شخصی بگویید و با صدای بلند تمرین کنید.”
- تجربه کنید و با صدای بلند تمرین کنید. “
۱. به حقیقت بچسبید.
- نیازی به زیباسازی، اغراق یا کشش حقیقت نیست. حقیقت همیشه بهاندازه کافی خوب است.
بهعنوانمثال، اگر از حضور همکاران خود در یک جلسه احساس خوشحالی میکنید، پس نگویید که “فوقالعاده هیجانزده” هستید. گفتن اینکه احساس خوبی دارید بهاندازه کافی خوب است. حداقل وقتی حقیقت را بگویید معتبرتر خواهید بود.
اکنون، گفتن حقیقت به معنای افشای اسرار شرکت نیست. شما در حال حاضر به حقیقت خود پایبند هستید. اگر نمیدانید، پس میگویید که نمیدانید؛ اگر مطمئن نیستید، پس میگویید مطمئن نیستید.
چسبیدن به حقیقت شمارا از بسیاری از ناراحتیهای روحی نجات میدهد.
۲. تجربیات شخصی خود را به اشتراک بگذارید.
- وقتی از تجربه شخصی صحبت میکنید، پس به مواردی اشاره میکنید که از نزدیک با ماجرا برخورد داشته اید و نیاز به تحقیق، نیاز به تفحص، و نیاز به حفظ چیزی ندارید.
اگر در گفتن شک دارید، فقط کافی است داستانی از گذشته خود، در رابطه با شرایط بگویید. این موضوع سخنرانی شمارا بینظیر و ارزشمند میکند.
بهعنوانمثال، شخصی از شما در مورد آینده سخنرانی سهبعدی میپرسد. بهجای اینکه از خود داستان غیرواقعی ارائه دهید، در مورد اینکه اولین بار سخنرانیهای سهبعدی را تجربه کردید بگویید.
صبر کنید، شما هرگز چنین چیزی را ندیدهاید. مشکلی نیست درباره آخرین باری که با همسرتان در مورد سخنرانی سهبعدی صحبت کردید بگویید.
صبر کنید هرگز چنین کاری نکردید مشکلی نیست درباره اولین باری که در مورد سخنرانی سهبعدی شنیدید صحبت کنید. - ایده را اینجا میگیرید. نیازی به جبران هیچچیزی نیست، فقط کافی است به نزدیکترین تجربه با موضوع در حافظه خود نگاه کنید و آن را به اشتراک بگذارید.
۳. با صدای بلند تمرین کنید.
فکر کردن روی پاها مانند رقص است، بافکر کردن در مورد یک موضوع نمیتوانید یاد بگیرید.
دو روش برای تمرین گفتار بداهه وجود دارد:
الف. بهخودیخود یا خودکار. هرروز یک موضوع تصادفی متفاوت انتخاب کنید و در مورد آن با صدای بلند صحبت کنید. آنچه شما میگویید لازم نیست کامل، فصیح یا روشنگر افراد باشد. نکته مهم این است که با صدای بلند صحبت کنید. وقتی در ترافیک گیر میکنید این کار را انجام دهید. یک موضوع تصادفی را انتخاب کنید و سپس فقط یک دقیقه یا بیشتر در مورد آن صحبت کنید. زیادهروی نکنید فقط روزی یکبار این کار را انجام دهید.
ب. در یک گروه صحبت کنید. تمرین در مقابل یک گروه و دریافت بازخورد حرفهای بهترین راه برای یادگیری گفتار بداهه است. ما میدانیم که به دلایل زیادی این گزینه دشوارتر از تمرین بهصورت تنهایی است.
یافتن گروه مناسب، پیدا نکردن وقت فقط دو مورد از دشواریهای آن است. بااینحال، غیرممکن نیست. میتوانید کلاسهای مختلف گفتاری را امتحان کنید یا به یکی از دورههای فن بیان ما بپیوندید تا زمانی که یکی از موارد موردنظر شمارا پیدا کند. آن وقت میبینید که ارزشش را خواهد داشت
فرمول سخنرانی بداهه سریع و جنجالی که میتوانید فوراً استفاده کنید
در یک سخنرانی بداهه ، ساختار پادشاه است. بدون یک ساختار منسجم و تمرین شده، شما سروصدا خواهید کرد و هیچ اهمیتی نخواهید داد که تمرینی انجام نداده اید. درواقع، ساختار پادشاه است و ملکه به همراه هیئت همراه رزمی به عنوان هدایت محتوای شما به شکلی مختصر و مرتبط با موضوع شما خواهد بود.
۱-فرمول طلایی سخنرانی بداهه
فرمول های زیادی وجود دارد که شما میتوانید برای سخنرانی بداهه استفاده کنید، با این حال، در اینجا میخواهم یک فرمول عالی را که در بالا نیز به آن اشاره شد با شما به اشتراک بگذارم.
این فرمول FAT نامیده میشود.
فرمول طرح بداهه
F = Feeling = احساس
احساس صادقانه خود را در مورد موضوع، شرایط یا شخص به اشتراک بگذارید. اگر پس از حضور در آنجا احساس هیجان میکنید، این تصوری است که به اشتراک میگذارید (یادتان باشد که به حقیقت نزدیک باشید)
A= Anecdote = حکایت یا یک داستان مرتبط
یک داستان مرتبط را به اشتراک بگذارید. بیشتر اوقات، ما اولین تجربه خود را با موضوع در میان میگذاریم. بهعنوانمثال، اگر موضوع خرید ماشین است، پس ما داستانی درباره اولین اتومبیل خود در دانشگاه صحبت میکنیم. اگر موضوع یک شخص باشد، پس ما اولین تجربه ملاقات با آن شخص را به اشتراک میگذاریم.
T = Tie back جمعبندی و گره زدن
پس از پایان صحبتهایتان سعی کنید حکایت و داستان خود را به نتیجه و موضوع ربط دهیم و آنها را به هم گره بزنید
وقتی از شما خواسته میشود در مورد شخصی یا چیزی صحبت کنید، همیشه میتوانید از این روش استفاده کنید
به این مثال سخنرانی بداهه که با استفاده از روش FAT بیانشده است توجه کنید:
سناریو: از شما خواسته میشود از گروهی از کارآموزان که در تابستان با بخش شما کار میکردند، تشکر کنید.
الف- گام اول ،چگونه از احساس در سخنرانی بداههی خود استفاده کنیم؟
من میخواهم از علی، سبحان و سپیده برای همکاری در تابستان با بخش ما تشکر کنم. از کار آنها بسیار راضی هستیم و من نمیدانم که ما بدون آنها چگونه این کار را انجام میدادیم (فقط اگر این حقیقت باشد این را بگویید).
چگونه سخنرانیهای خود را ازنظر احساسی قدرتمند کنیم
از طریق اجراهایی مانند صحبتهای آقای معظمی یا آقای عرشیانفر، میبینیم که چگونه احساسات میتوانند از محتوا و حتی از یک سخنران غیراحساسی فراتر روند. این کلید اصلی سخنرانی مهم یا سایر رویدادهایی است که شما به دنبال حداکثر بازدهی ازنظر نحوه جذب مخاطب هستید.
ازنظر سخنرانیهای خود، شما باید پیام خود را بهگونهای توسعه دهید که به مخازن عاطفی تبدیل شود. بنابراین این موضوع درواقع مربوط به تجربه عاطفی مخاطب شما است و بدانید که این پاسخ میتواند علیرغم محتوای تحلیلی، مالی یا فنی رخ دهد.
در حقیقت، اگر در این زمینهها بهطور مکرر بحث میکنید، بسیار مهم است که بفهمید احساسات بر روی مخاطبان چگونه کار میکنند. ما در این قسمت به پنج نکته اشاره میکنیم که میتوانید آگاهانه یک “برخورد عاطفی” بین شما و شنوندگان ایجاد کند.
این کار را انجام دهید تا نفوذ شما اوج بگیرد. بیشتر سخنرانان فقط محتوایی را ارائه میدهند و آن را برای مخاطب روخوانی میکنند، که تقریباً هرگز به سطح احساسی نمیرسد. در عوض، در اینجا پنج قانون برای دستیابی به قدرت احساسی وجود دارد که شما میتوانید با استفاده از آنها در دل مخاطب نفوذ کنید.
۱. یک پیام احساسی ایجاد کنید.
این مخاطبان شما هستند که هنگام صحبت مهم هستند، نه توجه شما به محتوایی که ارائه میدهید. “باند واگن محتوا” همیشه روشن و براق و سرگرمکننده است. اما نفوذ در دل و ذهن مخاطب در شرایط سخنرانی ، نهایی و کامل است.
بنابراین باید در هر مرحله از آمادهسازی از خود سؤال کنید که آیا آنچه را کنار هم قرار میدهم هدف مرا تأمین میکند یا خیر. یکراه عالی برای این کار یادگیری نحوه انجام تحلیل مخاطب است.
ازآنجاکه تأثیرگذاری به معنای تغییر افکار، احساسات یا اعمال است، همه تجربیات عاطفی شما باید طولموج احساسی را پیدا کند. بهطور مثال: چه منفعتی به این شنوندگان درجایی که زندگی میکنند میرسد وزندگی آنها را بهتر میکند؟ این بسیار بالاتر از ارائه محتوا است که حتی نیازی به بیان آن نیست، اما لازم است.
۲. نشان دهید که شما فردی هستید که میتوانند به آن تکیه کنند
محتوا هرگز نمیتواند بهتنهایی زندگی را تغییر دهد. این شما هستید که میتوانید تغییرات بزرگ ایجاد کنید و باعث ایجاد برق در چشمان مخاطبانتان شوید. خبر خوب این است که شما فقط میتوانید برای تحقق این اتفاق و هدف برگزیده شوید. در حقیقت، اتصال در غیر این صورت رخ نخواهد داد. تمام مخاطبان شما همیشه میخواهند شما خودتان باشید و صادقانه درباره چیزی که به آن اعتقاد دارید صحبت کنید.
بنابراین در اینجا یک فرمول ساده برای سخنرانی شما وجود دارد: رابطه خود را با مخاطبان خود صفر کنید و وضعیت خود را فراموش کنید. نگرانی در مورد عملکرد، شمارا به سمت ایجاد نتیجه نهایی “عالی” سوق میدهد. در عوض، فقط شنوندگان را درگیر کنید. آنها پاسخ میدهند!
۳. از زبان احساسی استفاده کنید.
ایجاد ارتباط عاطفی با سایر انسانها اگر در مورد یک موضوع مشترک باشد کار دشواری نیست. اما برای انجام سخنرانی بداهه، شما باید از زبان احساسات استفاده کنید.
اگر میخواهید شنوندگان را به حرکت درآورید، چگونه میتوانید بدون انجام این کار موفق شوید؟ کلمات و دلالتهای احساسی پاسخی صمیمانه در افراد ایجاد میکند. تفاوت بین این موارد را بخوانید: “من این پیشرفت را دوست دارم” و “من این راهحل را دوست دارم!”
به دنبال کلماتی باشید که آواز بخوانند و عشق و محبت را پراکنده کنند .بهجای قدم زدن، با سربلندی اجرا کنید. همانطور که مارک تواین گفت، “تفاوت بین کلمه درست و کلمه تقریباً درست مانند تفاوت بین صاعقه و اشکال رعدوبرق است.”
۴- یک تجربه احساسی ایجاد کنید.
همه ی اینها بخشی از ایجاد یک تجربه احساسی برای مخاطبان شما است. هرگز فقط به انتقال اطلاعات بسنده نکنید، زیرا هیچچیز برای شنوندگان خستهکننده نیست. چرا وقتی میتوانید الهام بگیرید و الهام ببخشید، آموزش دهید؟ وقتی میتوانید آتش بزنید انگیزه ایجاد کنید؟ و چرا وقتی میتوانید زندگی را تغییر دهید، تأثیر بگذارید؟
یک کلید برای ایجاد یک تجربه احساسی، صرفاً خواستن آن است. اگر از تغییر شکل زندگی افراد داخل اتاق خجالت میکشید، در جمع صحبت نکنید. اگر فکر میکنید که نمیتوانید در سطح عاطفی به مخاطبان برسید، شاید سخنرانی بداهه برای شما مناسب نباشد.
یادداشتها، عرشههای پاورپوینت و صورتجلسههای جلسه نیازی به توضیح زیاد ندارند. آنها اطلاعات خود را، بهطور کارآمد ارائه میدهند. شما انسانی هستید که باید در کنار مخاطب باشید تا به آنها بگویید معنی اینها چیست.
۵. دروازه احساسی را بازکنید.
مخاطبان برای اینکه در برابر ایدههای هیجانانگیز (و ازلحاظ احساسی جذاب) شما، آغوش خود را باز کنند، باید راه را نشان آنها بدهید. اگر خودتان پاسخی احساسی از خود نشان نمیدهید، چرا باید مخاطبان شما چنین کنند؟ اگر فقط بدون انسانیت زیاد اطلاعات را منتقل میکنید، ممکن است آنها از شما دوری کنند.
مطمئناً شما کامل نیستید و هرگز کامل هم نخواهید بود. همچنین هرگز سخنرانی یا صحبت بداهه کاملی ارائه نخواهید کرد. اما هر بار که به صورت بداهه سخنرانی میکنید، یک هدیه منحصربهفرد به مخاطبان میدهید.
تمایل شما برای انجام این کار راهی قدرتمند برای جلبتوجه مردم و گوش دادن به شماست. این هم به ایجاد رهبری و هم برای ایجاد جذابیت کمک خواهد کرد. این نکته آغوش شمارا به روی آنها و آغوش آنها را به روی شما بازخواهد کرد. بههرحال، دروازه احساسی هر دو طرف را تغییر میدهد.
ب- گام دوم ،استفاده از داستان و حکایت در سخنرانی بداهه
روز اول شمارا به یاد میآورم. همه شما ساکت بودید، یادداشتبرداری میکردید و احتمالاً فکر میکردید خدای من چه فرد آشفتهای است سپس با ابتکار عمل و سرعت یادگیری خود همه ما را شگفتزده کردید. و در نهایت با کمک شما، ما در حسابرسی مالی خود قرار گرفتیم و موفق شدیم.”
بعضی از داستانها چنان در ذهن ما روشن است که گویی دیروز آنها را شنیدهایم. ما میتوانم به یاد بیاوریم که چه کسی داستان را تعریف میکرد، چه چیزی در مورد آن بود، چه کلمات واقعی بود و بیش از همه، احساس ما به گوش دادن به آن صحبتها چگونه بود.
و این قدرت قصهگویی خوب است. سالها در حافظه شنونده زنده میماند.
هرچقدر هم که پیر باشیم بازهم میتوانیم شیفته داستانی بشویم. به همین دلیل گنجاندن داستانها بهعنوان بخشی از هر سخنرانی که انجام میدهید، آن را بیاندازه افزایش میدهد.
بدیهی است که برخی از دستورالعملها برای دنبال کردن بیشتر مخاطب وجود دارد. این فقط هر داستانی نیست که بگویید و به آن طول و تفسیر بدهید. روشهای خاصی برای بهبود داستانگویی شما نیز هست که شما باید از آن در سخنرانی بداهه استفاده کنید.
با مخاطبان خود شروع کنید
شما باید بدانید که آنها چه کسانی هستند، چه افرادی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند، برای اینکه ازآنچه میتوانید و نمیتوانید به آنها بگویید ایده بگیرید.
نحوه برخورد یا نحوهی بیان داستان شما بین مخاطبان متفاوت خواهد بود، همانطور که شوخطبعی متفاوت است. آنچه برای یک گروه خندهدار است ممکن است برای گروه دیگری خندهدار نباشد. دانستن این موضوع امنیت بیشتری از حدس زدن و به خطر انداختن سخنرانی دارد.
داستان خود را متناسب با موضوع و هدف خود قرار دهید.
داستان گفتن بدون هدف خاص مانند بادکنک پرشده با هوای معمولی است که پایین خواهد آمد.
میخواهید مخاطبانتان هنگام شنیدن داستان شما چهکاری انجام دهند یا اینکه چه احساسی پیدا کنند؟
اگر میخواهید آنها را تحریک کنید تا تغییری ایجاد کنند، قالب کلاسیک “قبل و بعد از داستان” را با تمرکز بر چگونگی ایجاد تغییر و مزایای آن امتحان کنید.
اگر میخواهید مخاطبتان شمارا ببینند، قصهگویی را بیاموزید و بهعنوان یکی از افراد قصه گو شروع به سخنرانی بداهه کنید.
موقعیت، سپس یک داستان شخصی به اشتراک بگذارید که آسیبپذیری شمارا نشان میدهد یا بخشی از سفر خود را از شکست به موفقیت نشان میدهد.
اگر میخواهید مخاطب با شما ارتباط برقرار کند، بهجای تفاوتهایشان، شباهتهایشان را پیدا کنید، داستانهایی را با یک جذابیت جهانی بیان کنید که بگویید من همچنین احساسی داشتم و پاسخ آنها نیز “بله، من هم این احساس را تجربه کردم” را بیان کند.
برای اینکه آنطور که میخواهید سخنرانی بداهه کنید، یک داستان باید متناسب با مخاطب و هدف شما باشد و برای گفتن آن باید صادق باشید.
“اگر میتوانید و مناسب است، از داستانهای شخصی استفاده کنید”
مخاطب، شمارا به خاطر این داستانهای شخصی که بیان میکنید دوست خواهد داشت. از تجربیات خود استفاده کنید تا ذهن مخاطب با داستان شما درگیر شود. افشای ترس، عادتهای خوب و بد یا سوءتفاهم شما باعث میشود مخاطب با شما هم ذات پنداری کند. شما با این کار متخصص بودن خود را متوقف میکنید و یکی از مخاطبان و یکی از آنها میشوید.
قدرت یک داستان خوب این است که آن را انسانی میکند؛ که عبور از موانع برای رساندن ما به قلب خودمان و یکدیگراست. یک داستان به ما کمک میکند احساس، تفکر، شناخت و درک بهتری را تجربه کنیم.
پس از انتخاب داستان، سخنرانی بداههی خود را با استفاده از موارد زیر بهبود بخشید:
کوتاه نگهداشتن آن
اگر بیشازحد داستان خود را طولانی کنید، تأثیر آن از بین میرود و از هدف اصلی خود که موضوع اصلی سخنرانی بداهه بود، فاصله میگیرید.
حذف تمام جزئیات بینتیجه
قانون این است که اگر چیزی، ارزشی به داستان اضافه نکند باید حذف شود.
چگونه میتوانیم داستانسرایی کنیم؟
قصهخوانی را یاد بگیرید و داستانسرایی کنید. قصهگویی ارتباط را بهصورت خوب فعال و مستقیم برقرار میکند.
هرچه بیشتر تمرین خود را انجام دهید، در این مهارت بهتر خواهید شد.
صدای شما متفاوت است
لحن صداهای مختلف را برای شخصیتهای مختلف امتحان کنید. پیدا کنید کجا مکث کنید، کجا یک کلمه را با تأکید بگویید و کجا سریعتر از روی آن رد شوید و آنچه را که میگویید انجام دهید.
بهعنوانمثال، اگر شما سخنرانی بداههی در مورد خوشبخت بودن است، آن را در بدن و در صدای خود منعکس کنید. آن را نشان دهید و همچنین بگویید!
به یاد داشته باشید که داستانپردازی عالی بهجای انفعالی بودن فعال است.
داستان خود را بهخوبی در سخنرانی بداهه تعریف کنید
آیا میدانید روشهای مؤثرتری برای معرفی یا هدایت داستان شما از دیگران وجود دارد؟
درباره بهترین اجرای داستانسرایی بخوانید و تمرین کنید.
برای دریافت بازخورد در مقابل چند دوست معتمد تمرین کنید
قبل از امتحان کردن داستانتان در سخنرانی بداهه ، دریابید که آیا داستان شما با سخنرانی شما هماهنگ است یا خیر.
آیا این عبارت را میدانید: کاش زمین باز میشد و من را میبلعید؟ این عبارت برای خجالت کشیدن از اشتباه گرفتن چیزی، و مایلشدن از وضعیت، دور از دید مردم، با سریعترین زمان ممکن اشاره دارد پس برای اینکه این عبارت را درمورد خود به کار نبرید بهتر است سخنرانی بداهه یا داستانهایی متناسب با سخنرانی بداهه انتخاب کنید.
ج- گام سوم ،گره بزنید ، ببندید ، جمعبندی کنید: T= Tie back
ما در تابستان امسال از بودن با شما بسیار سپاسگزار بودیم و میخواستیم بهترین آرزوها را برای شما در سال آینده داشته باشیم. من میدانم که برخی از شما فارغالتحصیل میشوید و مشتاقانه منتظر صحبتهای شما هستیم. امیدوارم که دوباره به کار با ما فکرکنید … موفق باشید!
وقتی داستانتان تمام شد، به یاد داشته باشید که اکنون زمان پیوند دادن آن با موضوع است. بهعنوانمثال: اگر موضوع شما “مارک اتومبیل موردعلاقه شما” است و شما داستان خوبی راجع به اینکه با کدامیک از اتومبیلهای بد (یا خوب) روبرو شدهاید، اکنون زمان آن است که جمعبندی کنیم، این موضوع نشان میدهد که چرا شما یک مارک خاص ماشینسوار میشوید.
شما مجبور نیستید هیچ محتوایی را به خاطر بسپارید، فقط چیزی که باید به خاطر داشته باشید یک ساختار است نتیجه این است که میتوانید برای سناریوهای مختلف از آن استفاده کنید.
سخنرانی بداهه مهارت بسیار خوبی است که هر فردی میتواند آن را یاد بگیرد. من میگویم یک مهارت زیرا این چیزی است که شما بهمرور یاد میگیرید و توسعه میدهید. سخنرانی بداهه چیزی است که با تمرین و بازخورد در آن مهارت به دست میآورید.
۲. سخنرانی بداهه را تمرین کنید
مارکتواین یکبار گفت: “اجرای یک سخنرانی بداهه معمولاً بیش از سه هفته طول میکشد”. بهعبارتدیگر، میتوان این سخنرانی را تمرین کرد. هرچه بیشتر تمرین کنید و مباحث بیشتری را مرور کنید، انجام آن راحتتر خواهد بود.
میتوانید بهتنهایی یا با دوستان خود تمرین کنید. یکی از راههای تقویت سخنرانی بداهه بازی و انجام آن با دوستان خود است
۳. به صحنه بروید و هر زمان فرصتی پیدا کردید سخنرانی بداهه کنید
هرچه بیشتر تجربه کسب کنید، بهتر قادر خواهید بود از پس شرایط غیرمنتظره برآیید. همچنین یاد خواهید گرفت که چگونه با سؤالات مشکوک و چالشها بهصورت هوشمند کنار بیایید.
۴. باور کنید که میتوانید این کار را انجام دهید
اگر فقط به فکر شکست بالقوه باشید، روی چیز اشتباهی تمرکز میکنید. شما در زمان ارائه سخنرانی بداهه مهمترین فرد نیستید. شنوندگان شما مهمترین اشخاص هستند. بههرحال، اگر به خود اعتقادی ندارید، چرا من بهعنوان شنونده باید به صحبتهای شما گوش دهم؟ اغلب اوقات، مخاطب متحد شما است و شما باید آن را همیشه به خاطر داشته باشید.
چرا مخاطبان متحد شما هستند؟ زیرا هرچه بهتر عمل کنید، آنها از ارائه شما بیشتر بهرهمند میشوند.
۵. شما میتوانید سخنرانی بداههی عالی ارائه دهید
یک سخنرانی بداهه مانند هر سخنرانی دیگری است، به این معنی که شروع سخنرانی خود را با گفتن بهانهای خراب نکنید. اگر شنوندگان از اوضاع آگاه باشند، میتوانید این کار را بهصورت مختصر و حرفهای انجام دهید و از عذرخواهیهای بیهوده پرهیز کنید.
بهطور خلاصه توضیح دهید که چرا سخنرانی بداهه است و به بیان موضوع بپردازید. اگر از ساختار FAT استفاده کنید، سخنرانی بداهه برای شما بسیار آسان خواهد بود.
۶. طنز را فراموش نکنید
بهعنوانمثال: اگر اشاره کردید که این سخنرانی بداهه است، با اوضاع شوخی کنید. از امروز، سعی کنید که برای چنین مواردی به یک یا دو داستان خندهدار دربارهی موضوع خود فکرکنید.
درعینحال، به خاطر داشته باشید که اگر مهارت خاصی در شوخی ندارید، سعی نکنید در این کار زیادهروی کنید. این موضوع بسیار مهم است که، هرگز نگویید “من قصد دارم یک داستان خندهدار برای شما تعریف کنم” زیرا انتظارات را بالا میبرید. فقط بگویید که شما میخواهید یک داستان را بگویید، و اگر مخاطب آن را خندهدار ببیند، موفقیت بزرگی برای شما به وجود آمده است!
۷- خود زنی کنید
شروع کار با یک داستان همیشه ایده خوبی است، خصوصاً اگر این داستان شخصی باشد. بهعنوانمثال، میتوانید با داستانی شروع کنید که چگونه مجبور شدید یکبار سخنرانی بداهه کنید و چه اشتباهی رخ داد.
گاهی ممکن است اتفاقی بیفتد که مجبور شوید آنقدر غیرمنتظره سخنرانی کنید که دیگر فرصتی برای تفکر درباره داستانی برای معرفی موضوع نداشته باشید. در این صورت پس از معرفی خود میتوانید با خودزنی به شکل شوخی با خودتان سخنرانی را شروع کنید.
بهعنوانمثال، میتوانید بگویید، “برخی از شما تعجب میکنید که این داستان چگونه به ارائه من ارتباط دارد. واقعاً این موضوع هیچ ربطی به سخنرانی من ندارد… من فقط مجبور شدم خیلی غیرمنتظره سخنرانی کنم که این داستان اولین چیزی بود که به ذهنم خطور کرد و شما بعد از گفتن این موضوع به ادامهی موضوع واقعی میپردازید “.
۸- اگر گیر کردید، وانمود کنید که اینیک مکث معنیدار است
یک سخنران از یونان باستان حقایق اساسی درباره نکات سخنرانی در جمع را بیان می کند. او میگوید:
- واضح صحبت کنید تا شنیده شوید.
- صاف بایستید تا دیده شوید.
- ساکت باشید تا لذت ببرید.
وقت بگذارید و سعی کنید در هنگام مکث از صداهای غیرضروری پرهیز کنید. اکثر مردم حتی متوجه اتفاقاتی که افتاده است نمیشوند.
۹. مبحث را سفارشی کنید
گاهی اوقات، این تنها راهحل است. بهعنوانمثال: اگر بهطور غیرمنتظره از ما خواسته شود که ۱۵ دقیقه در مورد فلسفه صحبت کنیم، باید اعتراف کنیم این موضوعی است که درباره آن چیزی نمیدانیم.
بنابراین ما چند داستان در چنتهی خود در مورد چگونگی استدلالهای فلسفی از مدرسه و دوران تحصیل نداریم و این چیزی است که ما در مورد فلسفه و منطق بسیار خوب میدانیم. سپس، ما در مورد اینکه چگونه واقعاً در عمل به ما کمک می کند و مخاطبان چگونه میتوانند از آن استفاده کنند صحبت خواهیم کرد.
بهطور خلاصه، اگر موضوع، موضوعی باشد که زیاد از آن آگاهی ندارید، کمی آن را دست کاری کنید و کانون توجه را تغییر دهید، شما میتوانید از منظری که نسبت به آن احساس اعتمادبهنفس بیشتری دارید درباره آن صحبت کنید.
۱۰. در رابطه با گفتار خود، پاسخ پنج سؤال زیر را پیدا کنید:
- چه کسی؟
- چه (یا در مورد چه چیزی)؟
- چه زمانی؟
- جایی که؟
- چرا؟
بهعنوانمثال: اگر مجبورید در مورد این واقعیت صحبت کنید که میخواهید از فن بیان صحبت کنید، سخنرانی بداهه شما میتواند به سؤالات زیر پاسخ دهد:
- “شما چه کسی هستید؟
- برای کنار آمدن با آن چه کاری انجام دادهاید و آیا دیگران میتوانند از آن یاد بگیرند؟
- چه موقع در رابطه با موضوع موفق شدید (یا شکست) (یک داستان کوتاه اینجا اضافه کنید)؟
- از نکات شما کجا میتوان استفاده کرد؟
- اصلاً چرا مهم است؟”
این سؤالات در اصل همان ساختار FAT است اما از زاویه دیگری توضیح دادهشده است.
۱۱. سخنرانی خود را به یک جلسه پرسش و پاسخ تبدیل کنید
اگر در ابتدا نمیدانید چه چیزی بگویید، به یک جلسه پرسش و پاسخ بروید. بهعنوانمثال، موضوع شما “چگونه سخنرانی بداهه انجام دهیم ” است، اما ایده خوبی ندارید. بنابراین شما با چیزی مانند “عزیزان امروز، ما در مورد چگونگی سخنرانی بداهه صحبت خواهیم کرد. چه تعداد از شما سخنرانی بداهه داشته است یا بهطور غیرمنتظره اجراهای عمومی را انجام داده است؟
بهاینترتیب، از شنوندگان نکاتی درباره آنچه میتوانید درباره آن صحبت کنید، دریافت خواهید کرد و میتوانید بهراحتی به سخنرانی بداهه خود بپردازید.
به خاطر داشته باشید که باید شنوندگان خود را تشویق کنید زیرا ممکن است آنها بیشازحد از طرح سؤال، به خاطر خجالتی بودنشان امتناع کنند. اگر کسی سؤالی نمیپرسد، به یکی از نکات بالا بازگردید.
۱۲. در تمام طول سخنرانی یکسره لبخند نزنید
کوتاه بودن همیشه چیز خوبی است. هرچه بیشتر صحبت کنید، احتمال اینکه صحبت شما تا حدی خستهکننده شود بیشتر است و درنتیجه، علاقه شنوندگان از بین میرود.
یک بازی که میتواند به توسعه سخنرانی بداهه شما کمک کند این است که با دوستان خود این بازی را انجام دهید:
کاملاً عادی است که بازیهای مختلف را در گروههای بزرگتر یا کوچکتر انجام دهید. بازیای که ما پیشنهاد میکنیم برای گروههایی با هر شکل و اندازه مناسب است.
قوانین ابتدایی: روی یک کاغذ، هر شرکتکننده موضوعی را که میتواند برای یک یا دو دقیقه در مورد آن صحبت کند، بدون آمادگی مینویسد.
پیشرفته: بر روی یک کاغذ، هر شرکتکننده یک موضوع کاملاً تصادفی را قرار میدهد.
همه مباحث را کنار هم قرار دهید. اکنون، بهنوبت، یک موضوع را انتخاب میکنید و بدون آمادهسازی، حدود یک یا دو دقیقه در مورد آن شروع به صحبت میکنید. اگر موضوع نوشتهشده توسط خود را انتخاب کنید، آن را پس میگیرید و یک موضوع جدید را انتخاب میکنید.
هنگامیکه صحبتهای یک شرکتکننده به پایان رسید، شرکتکننده بعدی موضوع جدیدی را انتخاب میکند و شروع به صحبت در مورد آن موضوع میکند.
شنوندگان دیگر نباید صحبتهای سخنران را در حین سخنرانی قطع کنند.
توصیه میشود که بازخورد دهید، خصوصاً توسط شخصی که موضوع را مطرح کرده است.
چگونه این بازی میتواند سخنرانی بداهه را بهبود بخشد؟
ابتدا عادت دارید در مورد موضوعاتی صحبت کنید که در نگاه اول چیزی دربارهی آنها نمیدانید.
دوم، شما از نظر چگونگی سفارشی کردن یک موضوع، تجربه زیادی کسب میکنید. برای مثال: اگر موضوعی با عنوان “سفر من به ترکیه ” را انتخاب کنید، اما هرگز به ترکیه نرفتهاید، در مورد “آنچه در سفر بعدی به ترکیه، میتوانم انجام دهم” صحبت خواهید کرد.
سوم، شما از افراد دیگر درباره نحوه کار خود بازخورد میگیرید. خیلی زود، متوجه خواهید شد که درواقع خیلی بهتر از آن چیزی هستید که فکر میکنید.
سرانجام، هرچه این بازی رادر شرایط مختلف انجام دهید، احساس راحتی بیشتری خواهید کرد.
یک سخنرانی بداهه میتواند ترسناک باشد، اما سختترین کار دنیا نیست. همهچیز در ذهن شماست، و اکنون میتوانید آن را اصلاح کنید.
تمرینات بداهه گویی
شاید به نظر شما تمرینات بداهه گویی کمی سطحی و غیر عادی باشد، اما این تمرینات را جدی بگیرید و بعد از مدتی تاثیر آن ها را می بینید.
۱-راجب یک موضوع بی ربط ۵ دقیقه صحبت کنید
مثلا تخصص شما فروش لوازم جانبی موبایل است اما در مورد فرش هیچ اطلاعاتی ندارید.
در اینجا شروع می کنید ۵ دقیقه در مورد فرش هر چیزی که به نظرتان می رسید را می گویید. مثلا:
فرش دست بافت داریم، فرش دست بافت را روی دار قالی می گذارند و آن را درست می کنند، فرش گرد داریم، فرش های کوچک و بزرگ داریم که هر کدوم زیبایی خاصی دارند، فرش قرمز داریم برای افتاحیه فیلم ها، فرش ماشینی داریم که با ماشین های گوناگونی آنها را درست می کنند و …
متوجه مثال شدید؟ باید هر چیزی که در مورد فرش و مربوط به فرش هست را بگویید.
می توانید در مورد آینه صحبت کنید یا یک ساز یا در مورد تلوزیون های مختلف.
سعی کنید هر چیزی را که می بینید در مورد آن ۵ دقیقه صحبت کنید.
هدف تمرین این است که مغزی که می تواند راجب فرش ۵ دقیقه صحبت کند راجب موضوع تخصصی خودش می تواند ساعت ها صحبت کند.
سعی کنید موضوعاتی که در آن تخصص ندارید را انتخاب کنید و به حالت سخنرانی آنها را بیان کنید به طوری که انگار جلوی جمعیت صحبت می کنید.
نگران ساختار بندی صحبت هایتان نباشید و اینجا فقط هدف تقویت مهارت سخنرانی بداهه است.
۲-شباهت ها را پیدا کنید
یک میزی را تصور کنید و یک حیوان. چه شباهت هایی می توان در آن ها پیدا کرد؟
هر دوی آنها ۴ تا پا دارند.
روی آنها می توان اجسام سنگین قرار داد.
روی هر دوی آن ها می توان نشست.
می توان آن ها را جا به جا کرد.
و…
این تمرین چه کمکی می کند؟
به مغز یاد می دهد که دو چیز نامربوط را به هم ربط دهد.
به موضوع قهرمان ورزشی و تمرین سخنرانی بداهه برگردید،آیا به نظر شما این دو موضوع به هم ربط داشتند؟
سعی کردم که دوتا چیز بی ربط را به هم ربط بدهم مثل قهرمان ورزشی و سخنرانی بداهه!
مثال میز و حیوان کمی راحت بود و می توان شباهت های آنها به راحتی پیدا کرد.
اما شما سعی کنید که موضوعات سخت تری را انتخاب کنید و آنها را به هم ربط دهید.
۳-داستان نصفه تعریف کنید
برای انجام این تمرین حتما نیاز است که یک نفر دیگر هم حضور داشته باشد.
این تمرین به این صورت است که شما شروع می کنید به تعریف یک داستان و آن را نصفه و نیمه بیان می کنید و حریف تمرینی شما باید آن داستان را ادامه دهد. کمی از داستان را تعریف می کند و دوباره شما باید ادامه داستان را تعریف کنید.
با انجام این تمرین،حریف تمرینی شما یک سری حرف بی ربط زده و مجبور هستید براساس آن ها ادامه دهید.
این تمرین داستان پردازی و خلاقیت را به شدت بالا می برد و باعث تقویت مهارت بداهه گویی می شود.
۴-خودتان را جای آن نفر بگذارید
مدتی قبل به یک سمیناری دعوت شده بودم که در آن دو سخنران می خواستند سخنرانی همزمان داشته باشند.
از همان اول مشخص بود که کمی استرس دارند چون برای بار اولشان بود که می خواستند با هم اجرا کنند.
سخنران اولی مقداری صحبت می کرد و بقیه صحبت ها را به قول معروف پاس می داد به سخنران دومی.
آن ها نمی توانستند به سخنرانی های خود ساختار خوبی دهند و گاهی اوقات رشته کلام از دستشان در می رفت و صحبت ها را به جاهای بی ربط می کشاندند و طنزهایی را بیان می کردند که برای مخاطبان جالب و خنده دار نبود.
خودم را جای آن دو نفر گذاشتم و پیش خودم گفتم که اگر من جای آن ها بودم، ساختاربندی سخنرانی بهتری داشتم و از طنز در سخنرانی بهتر استفاده می کردم.
تمرینی که باید انجام دهید این است که هر جایی که می روید دقت کنید و ببیند که در آنجا چه کارهایی انجام می دهند و اگر شما جای آنها بودید چه کارهایی انجام می دادید؟
مثلا به یک مغازه ای رفتید و می خواهید چیزی بخرید اما رفتار آن فروشنده با شما جالب نیست. به این موضوع فکر کنید که اگر جای آن فروشنده بودید چه برخوردی با مشتری انجام می دادید؟
در سخنرانی بداهه هم این موضوع وجود دارد و باید مدام خودتان را جای سخنران بگذارید و به این موضوع فکر کنید که اگر جای آن شخص بودید چه سخنرانی انجام می دادید؟
کلام آخر
برای هرکدام از ما ممکن است موقعیتی پیش بیاید که مجبور باشیم سخنرانی یا صحبت کنیم. گاهی این موقعیت میتواند برای ما بسیار استرسزا و ناراحتکننده باشد به این دلیل که آمادگی لازم برای انجام سخنرانی بداهه را نداریم.
مهارتی که میتواند به شما در مورد این موضوع کمک کند سخنرانی بداهه است گامها و نکات اصلی آن را برای شما بیان کردیم.۳ گام کلی و ۱۲ نکتهی مهم برای اجرای سخنرانی بداهه وجود دارد که به شما کمک میکند یک سخنرانی عالی داشته باشید.۱. احساسات مخاطب را درگیر کنید ۲. از حکایت و داستان استفاده کنید ۳. داستان را به موضوع اصلی ربط دهید.
به شرایطی فکرکنید که میتوانید از نکات بالا در آنها استفاده کنید. حال نوبت آن است که روی صحنه بروید. اولین چیز این است که هرچه بیشتر سخنرانی بداهه در جمع را تمرین کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.
کلید موفقیت این مهارت مهم، تمرین، تمرین، تمرین است پس در هر مکانی و زمانی میتوانید این تمرینات را انجام دهید تا بتوانید یک سخنرانی بداههی عالی ارائه دهید.
بنظر شما چه راه های دیگری برای تقویت سخنرانی بداهه وجود دارد؟آیا دوست دارید این سخنرانی را یاد بگیرید؟