با قانون ۲۰-۸۰ زندگیات را برنامهریزی کن و به موفقیت برس!
قانون ۲۰-۸۰ یکی از مفاهیم بسیار مفید برای مدیریت زندگی و زمان است.
برایان تریسی میگوید: من به طور مکرر در نوشتههایم به قانون ۲۰-۸۰ اشاره میکنم ، بنابراین فکر میکنم زمان آن فرا رسیده است که مقدمهای مناسب برای این مفهوم بنویسم. من معتقدم که این موضوع برای هر فرد بازاری و تجاری، برای هر انسانی، موضوع اساسی است . بنابراین اگر شما هرگز در مورد این قانون چیزی نشنیدهاید، لطفاً همه چیزهایی را که میخواهیم به شما بگوییم را بخوانید و جذب کنید ، این امر میتواند زندگی شما را تغییر دهد.
قانون ۲۰-۸۰ یک جهت آماری به نظر میرسد و از برخی جهات این موضوع آماری نیز هست. من شخصاً علاقه زیادی به ریاضیات و فراتر از آمار اولیه وب مانند بازدید از صفحه، نمایش، بازدیدکنندگان بینظیر ندارم و وقتی میخواهم کارم را سرعت ببخشم و نرخ تبدیل خود را آزمایش و تقسیم کنم سعی میکنم از همه اعداد پیچیده جلوگیری کنم. من با احساسات ، ایدهها و مفاهیم بهتر کار میکنم.
نکته خوب در مورد قانون ۲۰-۸۰
نکته خوب در مورد قانون ۲۰-۸۰ این است که شما نیازی به درک آمار برای یک موضوع ندارید. بله ، پایههای آن در اقتصاد وجود دارد و با استفاده از تجزیهوتحلیل آماری توسط شخصی به نام پارتو “ثابت شده است” ، اما منظور آن نیست که فقط توسط اساتید اقتصادی درک شود و یا مورد استفاده قرار گیرد.
نمیتوانم دقیقاً به یاد بیاورم که اولین بار چه زمانی در مورد قانون ۲۰-۸۰ آگاهی پیدا کردم، اما میدانم که چه زمانی این قانون را به خانه، کار وزندگی خود وارد کردم. من در کتابفروشی محلی خود بودم و نسخهای از کتاب زندگی با قانون ۲۰-۸۰ توسط ریچارد کوخ را برداشتم. کوخ قانون ۸۰-۲۰را در زندگی خود اجرا کرد و با نوشتن یک سری کتاب در این زمینه ، آن را از آن خود کرد.
زندگی با قانون ۲۰-۸۰ بهخوبی برای من مناسب بود زیرا در مورد زندگی روزمره به دنبال تولید حداکثر رضایت با تمرکز بر احساسات ما است(کوخ کتابهای دیگری نیز با موضوع قانون ۸۰/۲۰ برای مشاغل و مدیران نوشته است که من خیلی از آنها لذت نبردم) . در آن زمان من گاهی خودم را به تنبلی متهم میکردم که “سخت کارنکردهام” اما فهمیدم آنچه انجام میدهم در سبک زندگی ۸۰-۲۰ است و درواقع احتمالاً بسیار مثمر ثمر تر از کسانی است که سختتر از خودم کار میکنند.
دقیقاً قانون ۸۰-۲۰ چیست؟
اعداد که در این قانون وجود دارد به این معنی است که ۸۰ درصد از نتایج شما از ۲۰ درصد از ورودیهای شما حاصل میشود. همانطور که پارتو با تحقیقات خود نشان داد این قانون “به معنای بسیار خشن ، نسبت ۸۰-۲۰ درست است ، اما در بسیاری از موارد این نسبت میتواند بسیار بیشتر باشد ۱-۹۹ ممکن است به واقعیت نزدیکتر باشد.
واقعاً مهم نیست که چه اعدادی را اعمال میکنید ، نکته مهمی که باید درک کنید این است که در زندگی شما فعالیتهای خاص (۲۰ درصد) انجام میدهید که بیشترین (۸۰ درصد) شادی و بازده شما را در زندگی به وجود میآورند .
ممکن است انتظار داشته باشید که ما بگوییم که ۲۰ درصد فعالیتهای شما ۸۰ درصد پاداش مالی شما را تولید میکند و این میتواند درست باشد ، احتمالاً تعداد معدودی فعالیت در هر هفته انجام میدهید که درآمد شما را تولید میکند. شما قطعاً میتوانید قانون ۲۰-۸۰ را در اکثر جنبههای زندگی کاری خود اعمال کنید ، بااینحال ما معتقدیم که خوشبختی و رضایت کلی شما متغیرهای بسیار بهتری است که باید روی آنها تمرکز کنید. پول مطمئناً در خوشبختی شما نقش مهمی دارد و پول شما تحت تأثیر روابط ۲۰-۸۰ قرار دارد ، اما این تنها مؤلفهای است که منجر به رفاه عمومی شما میشود ، که باید مهمترین نگرانی شما باشد.
یک ادعا است که میگوید ۸۰درصد از نتایج (یا نتایج) از ۲۰درصد از علل (یا ورودیها) برای هر رویداد مشخص ناشی میشود. در تجارت ، هدف از قانون ۲۰-۸۰ شناسایی ورودیهایی است که بهصورت بالقوه بیشترین بازده رادارند و آنها را در اولویت قرار میدهند. بهعنوانمثال ، هنگامیکه مدیران ،عوامل مؤثر در برنامهریزی موفقیت شرکتشان را شناسایی میکنند ، باید بیشترین تمرکز را برای آن عوامل داشته باشند.
اگرچه بدیهیات ۲۰-۸۰ بهطور مکرر در تجارت و اقتصاد مورداستفاده قرار میگیرد ، شما میتوانید این مفهوم را در هر زمینهای مانند توزیع ثروت ، امور مالی شخصی ، عادتهای هزینهای و حتی خیانت در روابط شخصی به کار ببرید.
مثالی برای قانون ۲۰-۸۰
شرایط اقتصادی زیادی برای همه افراد وجود دارد ، به عنوان مثال توزیع ثروت و منابع در سیاره زمین ، جایی که درصد کمی از مردم بزرگترین بخش را کنترل میکنند بهوضوح قانون ۲۰-۸۰ را نشان میدهد. نمونههای تجاری وجود دارد مانند اینکه ۲۰ درصد از کارمندان ۸۰ درصد از تولید یک شرکت یا ۲۰ درصد از مشتریان با ۸۰ درصد از درآمد (یا معمولاً حتی نسبتهای متفاوتتر) را به وجود میآورند. این قوانین سختی نیستند ، هر شرکتی اینگونه نخواهد بود و این نسبت دقیقاً ۲۰-۸۰ نخواهد بود ، اما این احتمال وجود دارد که اگر به بسیاری از معیارهای اصلی در یک کسبوکار نگاه کنید ، قطعاً این موضوع اقلیتی برای اکثریت ایجاد میکند.
در سطح خرد فقط با مشاهده عادتهای روزمره میتوانید نمونههای زیادی را در مورد قانون ۲۰-۸۰پیدا کنید. شما احتمالاً بیشتر تماس تلفنی خود را با تعداد بسیار کمی از افرادی که از آنها شمارهدارید ، برقرار میکنید. شما احتمالاً قسمت زیادی از پول خود را صرف خرید چند چیز (شاید اجاره ، پرداخت وامها یا غذا) میکنید. یک فرصت خوب وجود دارد که شما میتوانید بیشترین وقت خود را فقط با چند نفر از کل مجموعه افرادی که میشناسید، بگذرانید.
ما به شما نحوه استفاده از قانون ۲۰-۸۰در زندگی و اقتصاد بازگو میکنیم ، گرچه نمیشود همیشه از آن استفاده کرد اما فقط روشی است که ما برای ساختن زندگی خود و بالا بردن کیفیت زندگی خود میتوانیم از آن استفاده کنیم زیرا برای بهبود کارایی خود برای سبک زندگی بهتر کاربرد فراوانی دارد.این قانون که بهعنوان اصل پارتو نیز شناخته میشود ، میگوید که ۲۰ درصد از فعالیتهای شما ۸۰ درصد از نتایج شما را تشکیل میدهد.
در این صورت ، شما باید هدف خود را برای همیشه تغییر دهید.
قانون۲۰-۸۰ چگونه به وجود آمد؟
همانطور که گفتیم ، قانون ۲۰-۸۰″اصل پارتو” نیز نامیده میشود. این نام به نام بنیانگذار آن ، ویلفردو پارتو ، اقتصاددان ایتالیایی ، در سال ۱۸۹۵ گرفته شد. او متوجه شد که به نظر میرسد مردم در جامعه بهطور طبیعی به آنچه او “چند حیاتی” یا ۲۰ درصد برتر ازنظر پول و نفوذ مینامد تقسیم میشوند و “قسمت بیاهمیت ماجرا ” یا ۸۰ درصد جامعه را طبقه پایین جامعه تشکیل میدهد.
بعداً ، او کشف کرد که تقریباً تمام فعالیتهای اقتصادی تابع این اصل است ، بهاینترتیب ۸۰ درصد ثروت ایتالیا در آن زمان توسط ۲۰ درصد از جمعیت کنترل میشد.
ما میتوانیم قانون ۲۰-۸۰ پارتو را در نظر بگیریم و آن را تقریباً در هر شرایطی اعمال کنیم. درک اصل موضوع برای یادگیری نحوه اولویتبندی وظایف ، روزها ، هفتهها و ماهها ضروری است. مثلاً در تجارت ، برای برنامهریزی استراتژیک ضروری است ، که یکی از ویژگیهای رهبری است که توسط مهمترین رهبران جهان به اشتراک گذاشته میشود.
ما در این مقاله ، در مورد کاربرد آن بهطور خاص برای تعیین هدف و بهرهوری بحث خواهیم کرد.
اصل پارتو چگونه کار میکند؟
اصل پارتو مفهومی است که نشان میدهد از هر ده مورد در هر لیست کلی دو کار ، ارزش بیشتری نسبت به هشت مورد دیگر دارد.
واقعیت ناراحتکننده این است که اکثر مردم در ۱۰ یا ۲۰ درصد موارد مهم مورد حیاتی خود را نادیده میگیرند و در عوض با کمترین یا ۸۰ درصد ، از چیزهای بیارزش خود که به برنامهریزی برای موفقیت نمیانجامد درگیر هستند.
نحوه اعمال قانون ۲۰-۸۰ برای تعیین هدف
در ادامه شما باید کارهای متفاوتی انجام دهید شما باید برای اعمال مؤثر قانون ۲۰-۸۰ در تعیین اهداف SMART که باعث افزایش بهرهوری کلی شما میشود کاری انجام دهید پس:
ابتدا یک کاغذ بردارید و ده هدف را یادداشت کنید. سپس از خود بپرسید: اگر امروز فقط میتوانستید یکی از اهداف موجود در آن لیست را انجام دهید ، کدامیک از اهداف بیشترین تأثیر مثبت را در زندگی شما خواهد داشت؟
سپس دومین هدف مهم را انتخاب کنید. آنچه پیدا خواهید کرد این است که پس از اتمام این تمرین ، مهمترین مورد که ۲۰درصد اهداف خود را با آن تعیین خواهید کرد که بیش از هر چیز دیگری به شما کمک میکند،کدام مورد است.
شما باید با اهدافی که با این روش انتخاب کردهاید به راه خود ادامه دهید و آنها را بهعنوان باارزشترین اهداف انتخاب کنید.
قورباغه خود را قورت دهید
شما اغلب افرادی را میبینید که به نظر میرسد در تمام طول روز مشغول هستند اما به نظر میرسد خیلی کم به موفقیت میرسند. این اتفاق تقریباً همیشه به این دلیل است که آنها مشغول کارهایی هستند که ارزش کمی دارند درحالیکه در انجام یک یا دو فعالیت تعلل میکنند که میتواند تفاوت عمدهای برای شرکتها و شغلشان ایجاد کند.
ارزشمندترین کارهایی که میتوانید هرروز انجام دهید اغلب سختترین و پیچیدهترین کارها هستند ، اما بازده و پاداش برای انجام آنها میتواند بسیار زیاد باشد.
قبل از شروع کار ، همیشه از خود بپرسید ، “آیا این وظیفه در ۲۰ درصد بالای فعالیتهای من است یا در ۸۰ درصد پایین؟”
قانون این است: ابتدا در مقابل وسوسه انجام موارد کوچک مقاومت کنید.
اگر تصمیم بگیرید که روز خود را باکارهای کمارزش شروع کنید ، بهزودی این عادت ایجاد میشود که همیشه کارهای کمارزش را شروع کنید.
استفاده از قانون پارتو برای رسیدن به موفقیت در زندگی
نقطه آغازین برنامهریزی جهت موفقیت های بزرگ همیشه یکسان بوده است.این کار با تصور کردن رؤیاهای بزرگ آغاز میشود.هیچچیز مهمتر و هیچچیز سریعتر از این نیست که شما محدودیتهای خود را کنار بگذارید . شما با خیالپردازی چیزهای شگفتانگیزی را تجربه میکنید که برای داشتن آنها تلاش میکنید.
همانطور که یک انسان عاقل یکبار گفت: “شما باید رؤیاهای بزرگ را ببینید ، زیرا فقط رؤیاهای بزرگ قدرت حرکت ذهن مردان رادارند.” وقتی شروع به دیدن رؤیاهای بزرگ میکنید ، سطح عزتنفس و اعتمادبهنفس شما بلافاصله بالا میرود. شما در مورد خود و توانایی خود در مقابله با آنچه برای شما اتفاق میافتد احساس قدرت بیشتری خواهید کرد. دلیل اینکه بسیاری از افراد به این موفقیت ناچیز دست مییابند این است که آنها هرگز به خود اجازه نمیدهند که به عقب برگردند و زندگی گذشته خود را به وجود آورند.
نظریه محدودیتها
یک اصل قدرتمند که میتوانید از آن برای دیدن رؤیاهای بزرگ وزندگی بدون محدودیت استفاده کنید ، در آنچه الیها گلدرت “تئوری محدودیتها” مینامد ،یکی از بزرگترین پیشرفتها در تفکر مدرن است. آنچه گلدرات دریافت ،این است که در هر فرآیند ، برای رسیدن به هر هدفی ، یک گلوگاه یا بند ناف وجود دارد که بهعنوان محدودیتی درروند کار وجود دارد. این محدودیت سپس سرعت دستیابی به هدف خاصی را تعیین میکند.
آنچه گلدرات دریافت این است که اگر تمام انرژی خلاقیت و توجه خود را در کاهش محدودیت متمرکز کنید ، میتوانید سرعت کار را افزایش دهید و سریعتر از انجام هر کار دیگری کار مورد نظر خود را انجام دهید.
بگذارید برای شما مثالی بزنیم. بگذارید بگوییم شما میخواهید درآمد خود را دو برابر کنید. محدودیت حیاتی یا عوامل محدودکننده کدامند که نمیگذارد شما به نتیجه برسید؟ خوب ، شما میدانید که درآمد شما پاداش مستقیم کیفیت و کمیت خدماتی است که به دنیای خود ارائه میدهید که طبق قانون ۲۰-۸۰ ،۲۰ درصد کارهایی که انجام می دهید ۸۰ درصد نتیجه را به وجود می آورد.
در هر زمینهای که باشید ، اگر میخواهید درآمد خود را دو برابر کنید ، بهسادگی باید کیفیت و کمیت کاری را که برای آن درآمد انجام میدهید ، دو برابر کنید یا به نوعی روی آن ۲۰ درصدی که می تواند تأثیر فراوانی بر کار شما داشته باشد کار کنید . یا باید فعالیتها و مشاغل خود را تغییر دهید تا کاری که انجام میدهید دو برابر ارزش داشته باشد. اما باید همیشه از خود بپرسید: “محدودیت اساسی من کدامند و چه چیزی مانع من میشود یا سرعت مرا در دو برابر کردن درآمد من تنظیم میکند؟”
قانون ۲۰-۸۰در عمل
برایان تریسی میگوید :یکی از دوستان من یکی از پردرآمدترین متخصصان گروه در ایالاتمتحده است. یکی از اهداف او دو برابر کردن درآمدش طی سه تا پنج سال آینده بود.وی قانون ۲۰-۸۰ را در دفتر کاری که با مشتریان در ارتباط بود ، اعمال کرد.
آنچه او دریافت این بود که ۲۰ درصد مشتریانش ۸۰ درصد از سود وی را تأمین میکردند. وی همچنین دریافت که میزان زمان صرف شده برای مشتری با سود بالا تقریباً همان زمان صرف شده برای مشتری کم سود است.بهعبارتدیگر ، او زمان خود را بهطور مساوی بر تعداد وظایفی که انجام میداد تقسیم میکرد درحالیکه فقط ۲۰ درصد از آن موارد به ۸۰ درصد نتایج او کمک میکرد.
بنابراین او در لیست مشتریان خود، خطی برای ۸۰ درصد ترسیم کرد که و زیر اسم کسانی قرارداد که ۲۰ درصد برتر را نشان میدادند و سپس سایر متخصصان صنعت خود را فراخواند و بااحتیاط ، مؤدبانه و با استراتژیک ۸۰ درصد مشتریان خود را که فقط ۲۰ درصد از سود را به وجود میآوردند ، کنار گذاشت.
وی سپس مشخصات مشتریان برتر خود را کنار هم قرارداد و شروع به جستجوی مشتری منحصربهفرد در متن فهرست خود نمود. بهعبارتدیگر ، کسی که میتواند کمککننده اصلی سازمان خود باشد و بهنوبه خود میتواند با سطح برتری که مشتریانش به آن عادت کردهاند ، خدمت کند را پیدا کرد و بهجای اینکه درآمدش را در مدت سه تا پنج سال دو برابر کند ، در همان سال اول با آنیک فن ساده مدیریت و دو برابر کرد!
محدودیتهای بهرهوری خود را شناسایی کنید
اکثر افراد بهطورمعمول میتوانند چند مورد را از بین زمان و اهدافشان که در آن قرار دارند شناسایی کنند. گاهی اوقات آنها احساس درماندگی میکنند. گاهی اوقات آنها بهراحتی بهانه میآورند.
چه چیزی مانع شما میشود؟ آیا این مانع سطح تحصیلات یا مهارت شماست؟
اگر هدف شما این است که آثار خود را بهعنوان نویسنده منتشر کرده باشید و یاد بگیرید چگونه یک کتاب را با یک سیستم اثباتشده بنویسید ، دیگر چه راهی پیش روی شماست؟
این شغل فعلی یا شغل آینده شماست؟ محیط فعلی یا سطح سلامتی شماست؟ آیا این موقعیتهایی است که امروز در آن قرار دارید؟ سرعت رسیدن به هدف شما چه قدر است؟
به یاد داشته باشید ، هر آنچه را که یاد گرفتهاید ، میتوانید انجام دهید. به هر موقعیتی که رسیدهاید ، احتمالاً میتوانید خود را از آن خارج کنید. اگر هدف واقعی شما دیدن رؤیاهای بزرگ وزندگی بدون محدودیت است ، میتوانید این کار را استاندارد خود قرار دهید و تمام کارهایی را که در برابر آن انجام میدهید مقایسه کنید.
۳ کلید زندگی بدون محدودیت
سه کلید زندگی بدون محدودیت همیشه یکسان بوده است. آنها وضوح ، صلاحیت و تمرکز هستند.
شماره ۱: وضوح خواستهها ، اهداف و چشمانداز شما
وضوح به این معنی است که شما کاملاً با خود واضح و شفاف هستید و میدانید چه کسی هستید ، چه میخواهید و کجا میروید. شما اهداف خود را یادداشت میکنید و برای تحقق آنها برنامهریزی میکنید. شما اولویتهای بسیار دقیق تعیین میکنید و هرروز کاری میکنید تا شما را به سمت اهداف خود سوق دهد. و هرچه پیشرفت بیشتری در جهت انجام کارهایی که برای شما مهم هستند ، داشته باشید ، اعتمادبهنفس و خودباوری بیشتری خواهید داشت و اطمینان بیشتری خواهید یافت که هیچ محدودیتی برای رسیدن به آن ندارید.
داشتن شفافیت در خواستهها و چشمانداز روشن برای آینده به شما کمک میکند هرروز روی اهداف خود متمرکز باشید. تمرکز ۲۰ درصدی روزانه بر اهداف مهم خود درواقع یکی از مهمترین عادتهای افراد موفق است.
به همین دلیل است که افراد هدفگرا نسبت به افرادی که بهطور منظم هدفگذاری نمیکنند ، وضوح و موفقیت بیشتری در زندگی کسب میکنند. آنها همچنین بهاحتمالزیاد مراقب مدیریت زمان خود هستند و تمایل به تکنیک بهرهوری مانند اصل پارتو دارند.
شماره ۲: صلاحیت در زمینههای کلیدی شما
شایستگی به این معنی است که شما درزمینه نتیجه اصلی در رشته انتخابی خود بسیار پیشرفت میکنید. شما قانون ۲۰-۸۰ را برای هر کاری که انجام میدهید اعمال میکنید و در ۲۰ درصد وظایفی که به ۸۰ درصد نتایج شما کمک میکنند برجسته میشوید. و خود را وقف یادگیری مداوم میکنید. هرگز از رشد دست نمیکشید. میدانید که برتری یک هدف متحرک است. و شما خود را متعهد میدانید که هرروز کاری انجام دهید که به شما امکان میدهد در انجام مهمترین کارها درزمینه کاری خود بهتر و بهتر شوید.
۳: تمرکز
تمرکز داشتن نظم و انضباط شخصی است که شما را مجبور میکند روی یکچیز ، که مهمترین چیز است متمرکز شوید و تا زمان رسیدن به آن روی آن باقی بمانید.به عبارت دیگر وقتی شما روی ۲۰ درصد از کارهای مهم خود تمرکز میکنید ۸۰ درصد نتایج را به وجود میآورد.
دو کلمه کلیدی برنامهریزی و موفقیت همیشه توجه و تمرکز بوده است.
توجه این است که بدانید دقیقاً چه چیزی میخواهید باشید ، داشته باشید و انجام دهید. تمرکز ، بدون انحراف یا حواسپرتی ، در یک مسیر مستقیم برای دستیابی به کارهایی که میتوانند تغییر واقعی در زندگی شما ایجاد کنند ، استقامت و استقامت است.
هنگامیکه به خود اجازه میدهید آرزوهای بزرگ خود را ببینید ، خلاقانه فعالیتهایی را که بیشتر وقت شما را میگیرند رها میکنید و انرژی های درونی خود را معطوف به کاهش محدودیتهای اصلی خود میکنید ، با این کار احساس قدرت و اعتمادبهنفس باورنکردنی خواهید داشت.
همانطور که تمرکز خود را برای انجام کاری که دوست دارید انجام میدهید و عالی شدن در آن چند زمینه که میتواند یک تغییر واقعی در زندگی شما ایجاد کند متمرکز میشوید ، شروع به فکر کردن بهجای امکانات میکنید تا غیرممکنها ممکن شوند ، و هرچه بیشتر به سمت تحقق کامل اهداف خود نزدیک میشوید پتانسیل شما برای دستیابی به آن بیشتر میشود.
همیشه در جهت هدف اصلی خود تلاش کنید
سرانجام ، میخواهیم در مورد مطالعهای که به تازگی در مورد نگرش افراد ثروتمند نسبت به افراد فقیر در مورد تعیین هدف انجام شده است ، بحث کنیم. آنچه آنها دریافتند این است که ۸۵٪ از افراد ثروتمند یک هدف بزرگ دارند که آنها همیشه روی آن کار میکنند.
بنابراین ، اگر میخواهید ثروتمند باشید ، کاری کنید که افراد ثروتمند انجام میدهند. یک هدف بزرگ انتخاب کنید و تمام مدت روی آن کار کنید و اگر این کار را انجام دهید زندگی شما را تغییر میدهد.
روشهای کلیدی در اقتصاد
قانون ۲۰-۸۰ معتقد است که ۸۰٪ از نتایج (خروجی) از ۲۰٪ از علل (ورودی) ناشی میشود.
در قانون ۲۰-۸۰ ، شما ۲۰٪ از عواملی را که بهترین نتایج رادارند ، در اولویت قرار میدهید.
یک اصل از قانون ۲۰-۸۰شناسایی بهترین دارایی های موجود اقتصادی و استفاده مؤثر از آنها برای ایجاد حداکثر ارزش است.
این “قاعده” یک دستورالعمل است ، نه یک قانون ریاضی سخت و سریع که شما دوست داشته باشید با آن سریعتر به نتیجه برسید.
درک قانون ۲۰-۸۰
ممکن است شما قانون ۲۰-۸۰ را به عنوان یک علت و معلول ساده تصور کنید: ۸۰٪ از نتایج (خروجیها) از ۲۰٪ از علل (ورودیها) ناشی میشود. این قانون اغلب به این نکته اشاره میکند که ۸۰٪ از درآمد یک شرکت توسط ۲۰٪ از مشتریان آن تولید میشود. که این درآمد از این طریق مشاهده میشود ، این موضوع ممکن است برای یک شرکت سودمند باشد که این امر نشان میدهد شرکتها ۲۰ درصد از مشتریانی را که ۸۰ درصد از درآمد را برایشان به وجود می آورند و بهطور خاص برای آنها بازاریابی میکنند ، متمرکز شود که برای حفظ آن مشتریان و دستیابی به مشتریان جدید با ویژگیهای مشابه میتوان تلاش کرد.
قانون۲۰-۸۰ برنامهریزی و بهینه سازی
در اصل خود ، قانون۲۰-۸۰ در مورد شناسایی بهترین دارایی های موجود اقتصادی و استفاده بهینه از آنها برای ایجاد حداکثر ارزش است. به عنوان مثال ، یک دانشآموز باید تلاش کند تا مشخص کند کدام قسمت از کتاب درسی بیشترین سود را برای امتحان آینده دارد و ابتدا روی آن تمرکز کند. اما این بدان معنا نیست که دانشآموز باید سایر بخشهای کتاب درسی را نادیده بگیرد.
سو ء تفسیر قانون پارتو
قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی یک دستورالعمل است ، نه یک قانون ریاضی سخت که سریع به نتیجه منجر میشود. در واقع، این یک اتفاق است که ۸۰٪ با ۲۰٪ برابر ۱۰۰٪ هستند. ورودی و خروجی بهسادگی واحدهای مختلف را نشان میدهد ، بنابراین نیازی نیست که درصد ورودی و خروجی برابر ۱۰۰٪ باشد.
قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی اغلب سو ء تعبیر میشود. گاهی اوقات سو ء تفاهم نتیجه یک اشتباه منطقی است . یعنی اینکه اگر ۲۰٪ از ورودیها مهمترین هستند ، بنابراین ۸۰٪ دیگر نباید مهم باشند. در مواقع دیگر ، سردرگمی از مجموع ۱۰۰٪ تصادفی ناشی میشود.
مدیران مشاغل کلیه صنایع از قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی برای کمک به کاهش تمرکز و شناسایی مواردی که بیشترین مشکلات را در بخشها و سازمانهایشان ایجاد میکنند ، استفاده میکنند.
در دهه ۱۹۴۰ ، دکتر جوزف جوران ، برجستهترین فرد در زمینهٔ مدیریت عملیات ، قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی را برای کنترل کیفیت تولید مشاغل اعمال کرد. وی نشان داد که ۸۰٪ نقص محصول ناشی از ۲۰٪ مشکلات روشهای تولید است. با تمرکز و کاهش ۲۰٪ مشکلات تولید ، یک تجارت میتواند کیفیت کلی خود را افزایش دهد. جوران این پدیده را در دیدگاهی به نام”تعداد اندکی حیاتی و بسیاری بیاهمیت” بیان کرد.
مزایای قانون۲۰-۸۰ برنامهریزی
اگرچه تحلیل علمی کمی وجود دارد که بتواند اعتبار قاعده ۲۰-۸۰ برنامهریزی را اثبات یا رد کند. اما شواهد زیادی وجود دارد که از اساسی بودن قاعده این قانون حمایت میکند ، اگرچه ازنظر عددی دقیق نباشد.
در یک تحقیق نتایج عملکرد فروشندگان در طیف وسیعی از مشاغل با درج قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی و موفقیت را نشان دادهاند. علاوه بر این ، مشاورانی که استراتژی های مدیریت استفاده میکنند ، اصل ۲۰-۸۰ را در نتایج خود با نتایج خوب گنجاندهاند.
نمونه واقعی قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی
یک دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه هاروارد ،بنام کارلا ، مشغول انجام تکالیفی برای کلاس ارتباطات دیجیتال خود بود. این پروژه برای ایجاد یک وبلاگ و نظارت بر موفقیت آن در طول یک ترم بود. کارلا سایت را طراحی ، ایجاد و راهاندازی کرد. در میانه راه این اصطلاح ، را ارزیابی کرد و در وبلاگهای خود مورد استفاده قرار داد. وبلاگ کارلا اگرچه تا حدودی دیدهشده بود اما در مقایسه با وبلاگ نای همکلاسی نای خود کمترین میزان بازدید را ایجاد کرد.
چه زمانی قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی و موفقیت را اعمال کنید
موفقیت کارلا بعد از خواندن مقالهای در مورد قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی و موفقیت اتفاق افتاد. به او گفته شد شما می توانید از این روش در تمام زمینه ها استفاده کنید. کارلا فکر کرد که چگونه ممکن است قانون ۲۰-۸۰ را برای پروژه وبلاگ خود اعمال کند. او فکر کرد: من برای ساخت این وبلاگ مقدار زیادی از وقت ، توانایی فنی و تخصص خود را نوشته ام. با این وجود ، به دلیل تمام این انرژی مصرفشده ، بازدید بسیار کمی از سایت دارم.
او میدانست که حتی اگر یک مطلب جذاب باشد ، اگر کسی آن را نخواند ، ارزش هیچچیز ندارد. کارلا استنباط کرد که شاید بازاریابی وی از وبلاگ مشکلی بزرگتر از خود وبلاگ باشد.
کاربرد
برای اعمال قانون۲۰-۸۰، کارلا تصمیم گرفت “۸۰٪” زمان خود را به همه کسانی که در ایجاد وبلاگ ازجمله محتوای آن استفاده میکنند اختصاص دهد. و بهعنوان “۲۰٪” او بازدیدکنندگان وبلاگ را تعیین کرد.
با استفاده از تجزیهوتحلیل وب ، کارلا تمرکز نزدیک خود را بر بازدید وبلاگ گذاشت. او پرسید:
کدام منابع ۲۰درصدی بالاترین بازدید وبلاگ من را تشکیل میدهند؟
۲۰٪ مخاطبان برتر من که میخواهم به آنها دسترسی پیدا کنم چه کسانی هستند؟
ویژگیهای این مخاطبان بهصورت گروهی چیست؟
آیا میتوانم هزینه و تلاش بیشتری برای جلب رضایت خوانندگان برتر ۲۰درصدی خود انجام دهم؟
ازنظر محتوا ، کدام پست های وبلاگ ۲۰درصد از عناوین بهترین عملکرد من را تشکیل میدهند؟
آیا میتوانم آن مباحث را بهبود ببخشم و حتی بیشتر ازآنچه الآن دارم از محتوای خود بیشتر جذب کنم؟
کارلا این سؤالات را تجزیهوتحلیل کرد و وبلاگ خود را بر این اساس ویرایش کرد:
او طراحی و برند وبلاگ را متناسب با مخاطبان بالای ۲۰٪ مخاطبان خودتنظیم کرد ، استراتژی رایج در بازاریابی خرد را ایجاد کرد.
او برخی مطالب را برای تأمین نیازهای بیشتر خوانندگان هدف خود ، دوباره نوشت.
اگرچه تحلیل وی تأیید کرد که بزرگترین مشکل وبلاگ بازاریابی آن است ، اما کارلا از محتوای آن چشمپوشی نکرد. او اشتباهات رایج ذکرشده در مقاله را به یاد آورد . اگر ۲۰٪ از ورودیها مهمترین موارد هستند ، بنابراین ۸۰٪ دیگر باید بیاهمیت باشند . او نمیخواست این قانون را اشتباه انجام دهد.
نتایج
کارلا با استفاده از قانون ۲۰-۸۰ برنامهریزی در پروژه وبلاگ خود ، مخاطبان خود را بهتر درک کرد و ۲۰٪ از خوانندگان خود را با موارد بیشتری مورد هدف قرارداد. وی بر اساس آنچه آموخته بود ، ساختار و محتوای وبلاگ را دوباره اصلاح کرد و بازدید از سایت وی بیش از ۲۲۰٪ افزایش یافت.
کلام آخر
نحوه تجزیه و تحلیل پارتو و قانون ۲۰-۸۰
تجزیه و تحلیل پارتو بیان میکند که ۸۰٪ از نتایج یک پروژه به دلیل ۲۰٪ کاری است که انجام میشود، یا برعکس. ۸۰٪ از مشکلات با ۲۰٪ از علل ردیابی میشود.
اصل پارتو مشخص میکند که ۸۰٪ عواقب ناشی از ۲۰٪ علل است و رابطه نابرابر بین ورودی و خروجی را تأیید میکند.
پس شما میتوانید با استفاده از این قانون به اهداف خود اولویت دهید و مهمترین آنها را مشخص کرده روی آنها تمرکز کنید . زیرا قانون ۲۰-۸۰ میگوید ۲۰درصد کارهای شما باعث موفقیت ۸۰ درصدی شما میشود و بالعکس. ۲۰ درصد از کارهای شما باعث شکست ۸۰ درصدی شما میشود.
پس بهتر است یک کاغذ بردارید و کارهای روزانه یا اهداف خود را بنویسید و مهمترین آنها را مشخص کنید. و کارهای لازم برای انجام آنها را مشخص کنید و شروع کنید و اقدام کنید و انجام دهید .
به نظر شما قانون ۲۰-۸۰ موفقیت و برنامهریزی چه کاربردهای دیگری دارد؟ آیا دوست دارید این قانون را در زندگی خود اجرا کنید؟