سخنرانیها چه اهدافی دارند؟

سخنرانیها چه اهدافی دارند؟
آیا میدانید هدف شما از زندگی چیست؟ آیا برای نوشتن بهترین آهنگ پاپ ساختهشدهاید؟ آیا میخواهید یک فوتبالیست مشهور در جهان باشید؟ یا اینکه برای کمک به افراد دیگر برای رسیدن به رؤیای وحشیانه خود (هر چه که باشد) کمک کنید؟آیا میدانید چرا هر روز سر کار میروید؟ آیا فقط برای پول است؟ یا نمیتوانید تمامروز در خانه بمانید؟ یا اینکه برای رسیدن به کاملترین پتانسیل خود این کار را انجام میدهید؟
آیا حتی میدانید چرا این مقاله را میخوانید؟ آیا به این دلیل است که میخواهید مهارتهای سخنرانی عمومی خود را ارتقا دهید؟ آیا دلیلش این است که عاشق خواندن وبلاگهای آنلاین هستید؟ یا دلیلش این است که شما فقط خوب هستید؟ در هر صورت از شما به خاطر خواندن این مقاله تشکر میکنیم.
هدف سخنرانی
هر “صحبتی” را نمیشود سخنرانی نام گذاری کرد… سخنرانی هدف و مسیر مشخصی را دنبال میکند!
پیش از اینکه بخواهیم سخنرانی انجام دهیم لازم است که انگیزه و هدف از سخنرانی را با خودمان شفاف کنیم… و از خودمان سوال کنیم:
قرار است بعد از سخنرانی ما، مخاطبان چه کارهایی انجام دهند؟
آنها برای رسیدن به چه چیزی، پای صحبت ما حاضر شده اند؟
همین حالا، بزرگترین دغدغه مخاطبان چیست؟
چرا می خواهیم سخنرانی انجام دهیم؟
هدف از این سخنرانی چیست؟
چرا اینجا هستیم؟
وقتی به سوالات بالا پاسخ دهیم، خودمان با خودمان شفاف میشویم. انگیزه و هدف سخنرانی را پیدا میکنیم، یعنی این که می دانیم دقیقا باید چه نکاتی را رعایت کنیم، تا سخنرانی بهتری داشته باشیم.
هدف سخنرانی این است که به دیگران آگاهی دهد و به آنها اطلاعاتی بدهد تا بتوانند تصمیمی درست بگیرند. بنابراین:
سخنرانی که بدون هدف و مقصد به سخنرانی میرود، در حقیقت وقت خود و مخاطبان خود را گرفته است
وظیفه سخنران این است که حرکتی در مخاطب خود ایجاد کند، تا مخاطب خودش راه را پیدا کند
همیشه شروع هر کاری، سخت ترین قسمت آن کار است…
اتفاق های خوش آیند وقتی به سراغ ما می آیند که ما در مسیر و در حال حرکت باشیم.
به میلیاردری گفتند:
چطور میلیاردر شدی؟ میلیاردر شدن سخت بود؟
پاسخ داد: میلیاردر شدن اصلا سخت نیست!
میلیونر شدن است که سخت است و زحمت دارد…
بنابراین: شروع هر کاری سخت ترین قسمت آن کار است… وقتی کاری را شروع می کنیم و قدم اول را برمی داریم، قدم های بعدی هم مشخص می شوند می توانیم راه مان را تا رسیدن به مقصد پیدا کنیم.
هر موضوعی یا هر چیزی هدف خود را دارد. همه ما دلایل خاصی برای انجام کارهای خود داریم. بدون آن ، ما خود را در مسیر گم میکنیم، گیج میشویم .ممکن است هیچ راهنمایی نداشته باشیم! بله. در مورد سخنرانی در جمع نیز همین اتفاق میافتد.
صحبت بدون هدف مانند این است که با ماشین خود در امتداد یک بزرگراه رانندگی کنید اما ندانید کجا میخواهید بروید. ممکن است در طول مسیر چیز جالبی را کشف کنید یا شاید هم، نه، هیچچیزی نبینید. اما از یکچیز مطمئن هستیم ، این فقط اتلاف وقت ، سوخت و انرژی خواهد بود. بهاحتمالزیاد در پایان راه خود را گم خواهید کرد یا به همانجایی که شروع کردهاید باز میگردید.
در این صورت برای مخاطبان شما نیز همین اتفاق خواهد افتاد.
از خودت بپرس!
بنابراین ، قبل از اینکه تصمیم بگیرید روی صحنه بروید یا در مقابل مردم برای سخنرانی بایستید ، ابتدا باید این سؤالات را از خود بپرسید.
چرا میخواهم صحبت کنم؟ هدف من از سخنرانی چیست؟ دلایل من چیست؟ هدف سخنرانی من چیست؟ چرا من سخنرانی میکنم؟
با شنیدن کلمه “هدف” چه فکری میکنید؟ به بیان فنی ، میتوان هدفی را به این دلیل تعریف کرد که چرا چیزی وجود دارد ، چگونه از یک شیء استفاده میکنیم یا چرا چیزی را میسازیم. برای اهداف سخنرانی عمومی ، هر سه میتوانند قابلاستفاده باشند. بهعنوانمثال ، وقتی در مورد هدف سخنرانی صحبت میکنیم ، میتوانیم سؤال کنیم که چرا یک سخنرانی خاص انجامشده است.
میتوانیم سؤال کنیم که چگونه قرار است از اطلاعات درون سخنرانی استفاده کنیم. و میتوانیم سؤال کنیم که چرا شخصاً سخنرانی میکنیم؟ برای این فصل خاص ، ما بیشتر به آن جنبه آخر تعریف کلمه “هدف” علاقهمندیم: چرا ما سخنرانی میکنیم یا هدف سخنرانی ما چیست؟
از گذشته تا اکنون
از زمانی که دانشمندان نوشتن در مورد سخنرانی در جمع را بهعنوان یک پدیده متمایز آغاز کردند ، طیف وسیعی از سیستمهای مختلف برای طبقهبندی انواع سخنرانیهای مردم ایجادشده است. ارسطو در مورد سه هدف گفتاری صحبت کرد: مشورت (سخنرانی سیاسی) ، قانون (سخنرانی در دادگاه) و حماسی (سخنرانی ستایش یا سرزنش) که مهمترین آنها بود.
ارسطو همچنین در مورد سه هدف: قضایی (سخنرانی دادگاه) ، مشورتی (سخنرانی سیاسی) ، و نمایشگرانه (سخنرانی تشریفاتی – شبیه فوری ارسطو) صحبت کرد. ، سنت آگوستین نیز در مورد سه هدف گفتاری خاص: آموزش (ارائه اطلاعات به مردم) ، لذت بردن (سرگرم کردن مردم یا نشان دادن عقاید غلط به مردم) و تحرک (ترغیب مردم به ایدئولوژی دینی) نوشت. تمام این سیستمهای شناسایی سخنرانیهای عمومی تلاش کرده اند به مردم در تعیین هدف کلی صحبتهایشان کمک کنند.
این نوع از سیستمهای طبقهبندی سخنرانیهای عمومی نشان میدهد که اهداف کلی سخنرانی در طول تاریخ برای سخنرانیهای عمومی کاملاً ثابت بوده است. دانشمندان مدرن سخنرانی عمومی معمولاً از یک سیستم طبقهبندی با سه هدف کلی: اطلاعرسانی ، ترغیب و سرگرمی استفاده میکنند
اخباری
اولین هدف سخنرانی که برخی از افراد دارند اطلاعرسانی است. به زبان ساده ، این در مورد کمک به مخاطبان برای به دست آوردن اطلاعاتی است که قبلاً در اختیار نداشته اند. سپس مخاطبان میتوانند از این اطلاعات برای درک چیزی (بهعنوانمثال ، سخنرانی در مورد یک فنآوری جدید ، سخنرانی در مورد مهارت های ارتباطی) یا انجام یک کار جدید یا بهبود مهارتهای خود استفاده کنند.
مهمترین ویژگی مباحث آموزنده این است که هدف کسب دانش است. توجه داشته باشید که هدف تشویق مردم به استفاده از این دانش به روش خاصی نیست. وقتی یک سخنران شروع به تشویق مردم به استفاده از دانش به روشی خاص میکند ، دیگر اطلاعاتی را ارائه نمیدهد بلکه شروع به متقاعد کردن افراد میکند.
بیایید به یک مثال واقعی از اینکه چگونه فردی میتواند بهطور تصادفی از اطلاعرسانی به متقاعدشدن برسد ، نگاهی بیندازیم. بگذارید بگوییم به شما گفتهشده است تا در مورد یک برنامه واکسیناسیون جدید به مخاطبان اطلاع دهید. در یک سخنرانی آموزنده ، هدف از سخنرانی این است که برای مخاطبان خود توضیح دهید که برنامه چیست و چگونه این موضوع کار میکند.
اگر با اینوجود مخاطبان خود را برای شرکت در برنامه واکسیناسیون تشویق میکنید ، دیگر آنها را در مورد این برنامه آگاه نمیکنید بلکه آنها را ترغیب میکنید تا در برنامه شرکت کنند. یکی از رایجترین اشتباهاتی که دانشجویان جدید سخنرانی در جامعه انجام میدهند این است که مرز بین اطلاعرسانی و متقاعدسازی را از بین میببرند.
چرا ما دانش مشترک داریم
اشتراک دانش فرآیند ارائه اطلاعات ، مهارتها یا تخصص بهنوعی به افرادی مربوط است که میتوانند از آن بهرهمند شوند. در حقیقت، درک و تبادل دانش بهقدری مهم است که یک زمینه کامل مطالعه ، به نام مدیریت دانش ، ایجادشده است تا به افراد (بهویژه مشاغل) کمک کند تا در مهار و تبادل دانش مؤثرتر باشند.
در دنیای حرفهای ، تقسیم دانش از اهمیت بیشتری برخوردار است. هرساله میلیونها نفر به امید فراگیری اطلاعات یا مهارتهای جدید که به آنها در زندگی شخصی یا شغلی کمک خواهد کرد ، بهنوعی در همایش یا سمینارهای تقسیم دانش شرکت میکنند .
به دلایل مختلف افراد انگیزه دارند دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارند . برای برخی ، احساس شخصی موفقیت یا مسئولیتپذیری آنها را به سمت به اشتراک گذاشتن دانش خود (عوامل انگیزشی درونی) سوق میدهد. دیگران به دلیل تمایل به شناخت یا امکان ارتقا شغل (عوامل انگیزشی بیرونی) به سمت تقسیم دانش سوق داده میشوند. اشتراک دانش بخش مهمی از هر جامعه است ، بنابراین هدف یادگیری نحوه سخنرانیهای آموزنده یک مهارت ارزشمند است که میتواند نیاز این افراد را برآورده کند.
انواع متداول مباحث آموزنده
اوهیر ، استوارت و روبنشتاین شش نوع کلی از مباحث گفتاری آموزنده مانند: اشیا، ، افراد ، رویدادها ، مفاهیم ، فرایندها و مسائل را شناسایی کردند. اولین نوع سخنرانی آموزنده به اشیا مربوط میشود ، که میتوان هدف آن را نحوه طراحی اشیا ، نحوه عملکرد آنها و معنی آنها دانست. بهعنوانمثال افرادی که در نمایشگاهها هستند نحوه کار محصولات خود را بهصورت عملی نشان میدهند و در مورد آنها صحبت میکنند.
تمرکز روی افراد
نوع دوم سخنرانی آموزنده هدفشان این است که روی افراد متمرکز هستند. سخنرانیهای مبتنی بر مردم تمایل به سرگذشت افراد دارند. چنین مباحثی میتواند بازگو کننده دستاوردهای فرد و توضیح اهمیت وی در تاریخ باشد. برخی از سخنرانان که از شهرت خاصی برخوردار هستند ، بر زندگی خود و چگونگی شکلگیری حوادث مختلف تمرکز دارند.
معروف است که اوتی والتر اولین زن در ایالاتمتحده است که یک آژانس تبلیغاتی را اداره میکند. اوتی علاوه بر کار در تبلیغات ، زمان زیادی را بهعنوان سخنران حرفهای سپری کرده است. او هنگامیکه از یک تجارت به یک تجارت دیگر میرفت و سعی در ایجاد علاقه برای نوشتن و زمینه های مربوط به نوشتن داشت ، اغلب اوقات داستان مربوط به سالهای اولیه تبلیغات خود را تعریف میکرد. برای سخنرانی مردم محور لازم نیست مشهور باشید. در عوض ، میتوانید مخاطبان خود را در مورد یک قهرمان تاریخی یا معاصر آگاه کنید که دستاوردهای آن بهطور گستردهای شناختهنشده است.
اهمیت وقایع
نوع سوم سخنرانی آموزنده شامل توضیح اهمیت وقایع خاص ، اعم از تاریخی یا معاصر است. بهعنوانمثال ، شما میتوانید در مورد یک نبرد خاص از جنگ ایران و عراق یا یک دولت خاص در مورد ریاست جمهوری سخنرانی کنید. اگر علاقهمند به تاریخ هستید ، ممکن است هدف سخنرانیهای شما رویداد محور باشد.
وقایع تاریخی بیشماری وجود دارد که بسیاری از مردم با آنها آشنا نیستند ،در صورتی که برای آنها این داستانها بسیار جالب است و آن را جالب میدانند. همچنین میتوانید مخاطبان خود را در مورد یک رویداد اخیر یا معاصر آگاه کنید. برخی از این نمونهها شامل کنسرتها ، نمایشها و جشنواره های هنری است. مسابقات ورزشی؛ و پدیدههای طبیعی مانند طوفان ، کسوف و زمینلرزه از این نوع هستند. هدف این است که اطمینان حاصل کنیم که یک سخنرانی آموزنده در مورد واقعه صحبت میکند (چه کسی ،چه چیزی، چه زمانی ، کجا و چرا) و سعی نمیکند مردم را برای قضاوت درباره آن رویداد یا تأثیرات آن ترغیب کند.
نظریه های سخت و دشوار
نوع چهارم سخنرانی آموزنده که هدف سخنرانی مفاهیم یا “ایدهها یا نظریه های سخت و دشوار” است . خواه بخواهید در مورد تئوری های مربوط به تجارت ، جامعهشناسی ، روانشناسی ، دین ، سیاست ، هنر یا هر زمینه مهم دیگری در این زمینه بحث کنید ، هدف این نوع گفتار میتواند کمک به مردم در درک ایده های پیچیده بسیار مفید باشد.
فرایند
پنجمین نوع گفتار آموزنده شامل فرایندها است. گفتار فرآیند را میتوان به دو نوع منحصربهفرد :نحوه عملکرد و نحوه انجام آن تقسیم کرد . اولین نوع گفتار فرآیندی به مخاطب کمک میکند تا نحوه کار یک شیء یا یک سیستم خاص را درک کند. بهعنوانمثال ، میتوانید نحوه تبدیلشدن یک لایحه به قانون را توضیح داد.
مراحل بسیار مشخصی وجود دارد که یک لایحه باید قبل از قانونی شدن طی کند ، بنابراین یک فرایند کاملاً واضح وجود دارد که میتواند برای مخاطبان توضیح داده شود. از طرف دیگر ، گفتار نحوه انجام کار برای کمک به مردم در رسیدن به نتیجه نهایی طراحیشده است.
بهعنوانمثال ، شما میتوانید در مورد چگونگی زود بیدار شدن ، نحوه تعویض لاستیک ، نحوه نوشتن رزومه و میلیونها مبحث دیگر جهتگیری و سخنرانی کنید. طبق تجربه ، سخنرانی در مورد چگونگی سخنرانی معمولاً معمولترین سخنرانی آموزنده در کلاس های سخنرانی عمومی است.
موضوعات اختلافی
نوع نهایی سخنرانی آموزنده شامل موضوعات یا “مشکلات یا موضوعات مورد اختلاف” است . این مبحث سخنرانی آموزنده احتمالاً برای سخنرانان عمومی تازهکار دشوار است زیرا نیاز به پیمودن مرز بین اطلاعرسانی و متقاعدسازی دارد. اگر سعی دارید این نوع سخنرانی را ارائه دهید ، به یاد داشته باشید که هدف شما متعادل نگهداشتن هنگام بحث درباره هر دو طرف موضوع است.
متقاعدسازی و ترغیب کردن
دومین هدف کلی که مردم میتوانند برای صحبت داشته باشند ، متقاعد کردن است. وقتی برای ترغیب صحبت میکنیم ، سعی میکنیم شنوندگان از یک دیدگاه استقبال کنند یا رفتاری را اتخاذ کنند ، در غیر این صورت چنین کاری نمیکردند و به سمینار یا سخنرانی نمیآمدند . یک سخنرانی اقناعی را میتوان از طریق سخنرانی آموزنده با این واقعیت متمایز کرد که شامل فراخوانی برای مخاطب برای ایجاد تغییر در رفتار یا تفکر خود است.
چرا متقاعد میکنیم
دلایل گفتار اقناعی به دودسته اصلی تقسیم میشود ، که ما آنها را “اقناع محض” و “اقناع دستکاری” شده مینامیم. اقناع محض هنگامی اتفاق میافتد که گوینده شنوندگان را ترغیب میکند که رفتار خاصی انجام دهند یا دیدگاه خود را تغییر دهند زیرا سخنران واقعاً معتقد است که این تغییر به نفع مخاطب است.
بهعنوانمثال ، شما ممکن است تصمیم بگیرید که در مورد اهمیت رعایت بهداشت روح و روان سخنرانی کنید زیرا واقعاً اعتقاددارید که بهداشت روان مهم است و بهداشت نامناسب روان میتواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات جسمی ، اجتماعی و روانی شود. در این حالت ، سخنران هیچ دلیل مخفی یا پنهانی ندارد (بهعنوانمثال ، شما فروشنده قرص های اعصاب نیستید).
از طرف دیگر ،متقاعدسازی به روش دستکاری شده هنگامی اتفاق میافتد که یک سخنران از شنوندگان بخواهد رفتاری خاص انجام دهند یا با گمراه کردن آنها دیدگاه خود را تغییر دهند. غالباً هدف چنین سخنرانی برای تحقق انگیزهای فراتر از ارزش اسمی تلاش متقاعدکننده است. ما این شکل از اقناع را دستکاری مینامیم زیرا گوینده در مورد هدف واقعی تلاش برای ترغیب مخاطب صادق نیست.
درنهایت ، این نوع متقاعدسازی وقتی افراد مخاطب انگیزه باطنی را کشف کنند ، بسیار نادر تلقی میشود و باعث میشود شنوندگان اعتماد خود را از دست بدهند. بهعنوانمثال ، فرض کنید از پزشکی که صاحب مقدار زیادی سهام در یک شرکت دارویی است خواسته میشود قبل از گروهی از پزشکان دیگر در مورد یک بیماری خاص صحبت کند. پزشک بهجای اطلاع رسانی و سخنرانی درباره بیماری ، بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای ترغیب مخاطب میکند که داروی شرکت وی بهترین روش درمانی برای آن بیماری خاص است.
بدیهی است که هدف اصلی سخنران متقاعدسازی است. آیا سخنران به دلیل اعتقاد صادقانه به فواید رفتار یا دیدگاه خاص سعی در ترغیب مخاطب دارد؟ یا آیا سخنران از همه ابزارهای ممکن ، ازجمله تحریف حقیقت، برای ترغیب مخاطب استفاده میکند، زیرا از اتخاذ رفتار یا دیدگاه خاصی از منافع شخصی بهرهمند میشود؟ مگر اینکه لحن و صحبت شما بهطور خاص خواستار سخنرانی برای اقناع دستکاری شود ، درک معمول (و اخلاقی) از تکلم “گفتار اقناعی” این است که شما باید از شکل ناب متقاعدسازی استفاده کنید.
هدف متقاعدسازی در سخنرانی
رفتار در برابر نگرشها ، ارزشها و اعتقادات است
همانطور که در بخشهای قبلی ذکر کردیم ، متقاعدسازی میتواند رفتارها و اقدامات مشاهدهشده از طرف شنوندگان را نشان دهد و همچنین میتواند فرایندهای فکری ناملموس را در قالب نگرش ، ارزشها و اعتقادات برطرف کند.
وقتی هدف گوینده این است که مخاطب را ترغیب به تغییر رفتار کند ، ما اغلب میتوانیم میزان موفقیت متقاعد سازی را مشاهده و حتی بسنجیم. بهعنوانمثال ،سخنران پس از سخنرانی در تلاش برای ترغیب مخاطب به اهدا پول به یک موسسه خیریه است که این موسسه خیریه میتواند میزان دریافت کمک های مالی را اندازهگیری کند.
در زیر فهرستی کوتاه از سخنرانیهای متقاعدکننده رفتار محور وجود دارد که در ردههای مختلف وجود دارند:
شستن مکرر دستها و استفاده از ضدعفونیکننده دست ، تطبیق عادت های رانندگی برای بهبود مسافت پیموده شده ، استفاده از نرمافزار منبع یا شرکت و خرید محصولات یک مدرس میتواند هدف سخنرانی به روش اقناعی یا متقاعد کننده باشد. در همه این موارد ، هدف سخنرانی ایجاد تغییر در رفتار اساسی مخاطب است.
نوع دوم هدف سخنرانی اقناعی شامل تغییر در نگرشها ، ارزشها یا اعتقادات است. نگرش بهعنوان استعداد عمومی فرد ، نسبت به چیزی بهعنوان خوب یا بد ، درست یا غلط ، منفی یا مثبت بودن تعریف میشود. اگر فکر میکنید که کد رنگ لباس در پردیس های دانشگاهی ایده خوبی است ؛پس شما میخواهید سخنرانی کنید و دیگران را ترغیب کنید تا نگرش مثبتی نسبت به قوانین لباس دانشگاه داشته باشند.
هدف متقاعد سازی برای ارزش ها
هدف یک سخنران همچنین میتواند این باشد که شنوندگان را ترغیب کند تا مقداری از ارزش خود را تغییر دهند. ارزش به درک فرد از سودمندی ، اهمیت یا ارزش چیزی اشاره دارد. ما میتوانیم برای تحصیلات دانشگاهی ارزش قائل شویم ، برای فناوری ارزش قائل شویم و برای آزادی نیز ارزش قائل شویم.
ارزشها ، بهعنوان یک مفهوم کلی ، تقریباً مبهم هستند و تمایل به ایده های بسیار والایی دارند. درنهایت ، آنچه در زندگی به آن اهمیت میدهیم درواقع انگیزه ما را برای انجام طیف وسیعی از رفتارها را فراهم میکند. بهعنوانمثال ، اگر برای حفاظت از محیطزیست ارزش قائل هستید ، ممکن است مقدار زیادی از زبالههای خود را نسبت به شخصی که این ارزش را ندارد برای بازیافت تفکیک کنید. اگر برای سابقه خانوادگی و میراث ارزش قائل هستید ، ممکن است انگیزه شما برای گذراندن وقت با بستگان بزرگتر خود و پرسیدن احوال و سرگذشت آنها در ایام جوانی آنها بیشتر از شخصی باشد که این ارزش را ندارد.
سرانجام ، هدف یک سخنران میتواند این باشد که مردم را ترغیب کند تا عقاید شخصی خود را تغییر دهند. اعتقادات گزارهها یا مواضعی هستند که فرد بدون دانش یا اثبات مثبت، آنها را درست یا غلط میداند. بهطورمعمول ، اعتقادات به دودسته اساسی: هستهای و ذهنی تقسیم میشوند.
باورها
باورهای اصلی اعتقاداتی هستند که افراد در طول زندگی خود بهطور فعال درگیر آنها شده و آنها را ایجاد کردهاند (بهعنوانمثال ، اعتقاد به قدرت بالاتر ، اعتقاد به اشکال زندگی فرازمینی) که ممکن است در هر فردی وجود داشته باشد. از سوی دیگر ، باورهای خلقی ، اعتقاداتی هستند که مردم بهطور فعال درگیر آنها نشدهاند.
آنها قضاوتهایی هستند که بر اساس موضوعات مرتبط انجام میشوند و افراد هنگام مواجهه با اتفاقاتی آنها را قضاوت میکنند. بهعنوانمثال تصور کنید که از شما سؤال شده است “آیا گوریلها میتوانند صحبت کنند؟” گرچه ممکن است هرگز با یک گوریل ملاقات نکرده باشید و یا حتی شخصاً آن را دیده باشید ، اما میتوانید فوراً در مورد درک خود از گوریل قضاوت کنید و قطعاً بگویید که آیا شما فکر میکنید گوریلها میتوانند صحبت کنند؟
وقتی هدف سخنرانی، ترغیب مردم برای تغییر عقاید استد ، ترغیب مخاطبان به تغییر باورهای اصلی دشوارتر از ترغیب مخاطبان برای تغییر باورهای خلقی و یا ذهنی است. اگر موضوعی مرتبط با اعتقادات ذهنی پیدا کردید ، استفاده از گفتار برای کمک به شنوندگان در تغییر پردازش عقایدشان یک احتمال واقعبینانه است.
اما بهعنوان یک سخنران عمومی تازهکار ، احتمالاً بهتر است به شما توصیه شود که از پرداختن به باورهای اصلی خودداری کنید. اگرچه به نظر میرسد که باورهای اصلی اغلب هیجانانگیزتر و جالبتر از عقاید موقت هستند اما شما بعید میدانید که در یک سخنرانی پنجتا دهدقیقهای در کلاس ، باورهای اصلی کسی تغییر کند.
هدف سخنرانی سرگرمکننده
هدف کلی نهایی که مردم میتوانند برای سخنرانی در جمع داشته باشند سرگرم کردن است. درحالیکه گفتار آموزنده و اقناعی متمرکز بر نتیجه نهایی فرایند گفتار است ، هدف سخنرانی سرگرمکننده بر موضوع و مناسبت خاص در سخنرانی متمرکز است. یک سخنرانی سرگرمکننده میتواند ریشه آن آموزنده یا ترغیبکننده باشد ، اما زمینه یا موضوع سخنرانی ،سخنرانان را ملزم میکند که در وهله اول لذت و شادی و احساسات مخاطب خود را در نظر بگیرند.
هدف از سرگرم کردن مخاطب چیست؟
سخنرانیهای سرگرمکننده در زندگی روزمره بسیار رایج هستند. هدف اساسی یک سخنرانی سرگرمکننده ، لذت بردن مخاطب از سخنرانی است که میتواند به اشکال مختلفی وجود داشته باشد. سخنرانیهای سرگرمکننده میتواند خندهدار یا جدی باشد. بهطورکلی ، سخنرانیهای سرگرمکننده برای درک عمیق زندگی از مخاطب طراحی نشدهاند بلکه در عوض بهعنوان راهی برای منحرف کردن مخاطب از زندگی روزمره برای مدت کوتاهی عمل میکنند. این بدان معنا نیست که یک سخنرانی سرگرمکننده نمیتواند محتوایی واقعی داشته باشد که بسیار آموزنده یا ترغیبکننده باشد ، اما هدف آن در درجه اول در مورد جنبههای سرگرمکننده سخنرانی است و بر کیفیت آموزنده یا اقناعی سخنرانی متمرکز نیست.
اشکال متداول سخنرانی سرگرم کننده
سه نوع اساسی از سخنرانیهای سرگرمکننده مانند سخنرانی بعد در استندآپ کمدی ، سخنرانی تشریفاتی و سخنرانی الهامبخش وجود دارد. سخنرانی کمدی نوعی سخنرانی است که در آن سخنران موضوعی جدی را در سخنرانی (اعم از آموزنده یا اقناعی) در نظر نمیگیرد و سطحی از شوخطبعی را به سخنرانی تزریق میکند تا سرگرمکننده باشد. برخی از سخنرانان تازهکار سعی میکنند یک سخنرانی معمولی آموزش دهنده را به یک برنامه استندآپ کمدی تبدیل کنند که تمرکز آن یکسان نیست. سخنرانیهای عمومی آموزنده اولین و مهمترین سخنرانیها برای افراد تازهکار است.
سخنرانی تشریفاتی نوعی سخنرانی سرگرمکننده است که در آن زمینه خاص سخنرانی نیروی محرک سخنرانی است. انواع متداول سخنرانیهای تشریفاتی شامل معرفی و مداحی است. در هر یک از این موارد ، حوادث خاصی وجود دارد که گفتار را پیش می برد. شاید شما فردی را معرفی میکنید که در شرف دریافت جایزه است ، در یک مراسم معارفه از مدعوین تشکر تشریفاتی صورت میگیرد یا ممکن است در مراسم خاکسپاری یکی از اقوام خود سخنرانی بکنید. در هر یک از این موارد ، سخنرانی و هدف سخنرانی با توجه به زمینه وقایع تعیین میشود و با میل به اطلاعرسانی یا اقناع انجام نمیگیرد.
آخرین نوع سخنرانی سرگرمکننده ، سخنرانی است که هدف اصلی سخنران الهامبخشیدن به مخاطبان خود است. سخنرانیهای الهامبخش مبتنی بر احساسات باهدف ایجاد انگیزه در شنوندگان برای تغییر زندگی خود به طریقی قابلتوجه است. فلورانس لیتاوئر ، سخنران مشهور و حرفهای ، سخنرانی بااحساس “جعبه های نقرهای” را ارائه میدهد.
در سخنرانی ، خانم لیتاوئر نشان داده شد که چگونه مردم میتوانند از نظرات مثبت برای تشویق دیگران در زندگی روزمره خود استفاده کنند. این عنوان از داستانی است که وی در ابتدای سخنرانی نقل میکند ، جایی که او در حال آموزش دادن به گروهی از کودکان در مورد استفاده از گفتار مثبت بود .
کلام آخر
سه هدف کلی برای همه سخنرانیها وجود دارد که عبارتاند از : آگاهسازی ، ترغیب و سرگرمی که گسترهی زیادی را شامل میشوند. بسته به اینکه هدف نهایی شما چیست ، با انتخاب یکی از این اهداف کلی و سپس انتخاب الگوی گفتاری متناسب با آن هدف کلی شروع خواهید کرد.
سخنرانیهای آموزنده میتوانند روی اشیا، ، افراد ، رویدادها ، مفاهیم ، فرایندها یا موضوعات متمرکز شوند. مهم است که به یاد داشته باشید که هدف شما از یک سخنرانی آموزنده ، به اشتراک گذاشتن اطلاعات با مخاطبان است ، نه ترغیب کردن آنها برای انجام کاری یا باور داشتن موضوعی که باید انجام شود.
متقاعدسازی دو نوع موضوع اساسی خالص و دستکاری شده دارد. سخنرانانی که به دلایل محض سعی در ترغیب دیگران دارند این کار را انجام میدهند زیرا آنها درواقع به آنچه مخاطبان را ترغیب به انجام یا فکر میکنند باور دارند. سخنرانانی که دیگران را به دلایل دستکاری ترغیب میکنند ، این کار را اغلب با تحریف حمایت از استدلالهای خود انجام میدهند زیرا انگیزهای پسین در ترغیب مخاطب به انجام کاری یا فکر کردن دارند. اگر یک مخاطب متوجه شود که شما سعی در دستکاری ذهن او داشتید ، اعتماد او به شما از دست میرود.
سخنرانیهای سرگرمکننده میتواند به صورت کمدی، تشریفاتی یا الهامبخش باشد. اگرچه ممکن است عناصر آموزنده یا اقناعی در سخنرانی شما وجود داشته باشد ، اما دلیل اصلی شما در سخنرانی سرگرم کردن مخاطب است.
تصور کنید در حال سخنرانی در مورد حیوانات برای گروهی از دانش آموزان کلاس پنجم هستید. به نظر شما کدام نوع سخنرانی آموزنده بیشترین کاربرد را دارد (اشیا، ، افراد ، رویدادها ، مفاهیم ، فرایندها و مسائل)؟ چرا؟
تصور کنید در حال سخنرانی برای گروهی از رأیدهندگان احتمالی هستید که از یک نامزد سیاسی خاص حمایت میکنند. به نظر شما کدام نوع گفتار اقناعی بیشتر مفید است (تغییر رفتار ، تغییر نگرش ، تغییر ارزش یا تغییر عقیده)؟ چرا؟
تصور کنید که از شما خواستهشده است که در یک ناهار کاری صحبت کنید و میزبان از شما خواسته است که این سخنرانی را جدی اما خونسرد نگهدارید.
هدف از سخنرانی همان ایجاد حرکت اولیه است که به مخاطب نیروی ادامه دادن را در مسیر رسیدن به خواسته هایش بدهد.
پیش از هر سخنرانی، این سوالات بالا را از خود بپرسید و اگر پاسخ قانع کننده ایی داشتید، میتوانید آن سخنرانی را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
به نظر شما کدام نوع سخنرانی سرگرم کننده مفید است؟(سخنرانی بعد از شام ، سخنرانی تشریفاتی یا سخنرانی الهامبخش)؟ چرا؟
به نظر شما در سخنرانی ها چه اهدافی وجود دارد؟آیا دوست دارید سخنران شوید؟
این مقاله به زودی به روز رسانی میشود.
دیدگاهتان را بنویسید