گفتگوی درونی و ذهنی | با خودت درست صحبت کن!
شاید شما با این عبارت آشنا باشید ، “واقعیت خود را ایجاد میکنید”. این یک عبارت محبوب و جذاب است که بهطور مکرر در جنبش های پتانسیل انسانی استفاده میشود و به روشی که ذهن ما ، از طریق توجه و قصد ، تجارب ما را درست میکند و واقعیت ما را درک میکند ، اشاره دارد.
دکتر دیوید سیمون میگوید ، “واقعیت یک عمل انتخابی توجه و تفسیر است.” مطابق این دیدگاه ، توجه ما همان چیزی است که تمرکز ذهنی خود را بر آن معطوف میکنیم . مغز ما دائم در حال تفسیر موضوعات است که عقل آن را تجزیهوتحلیل میکند و بعدازآن برای ما معنی مییابد. این تفسیر در قالب گفتگوی داخلی و گفتگوی درونی صورت میگیرد.
اما گفتگوی درونی و ذهنی چیست؟
به بیان ساده ، گفتگوی درونی و ذهنی گفتگویی است که ذهن ما با خودش دارد. این صدای زیر متنی است که منطق ، استدلال و عقاید را در موقعیتها ، افراد و رویدادها اعمال میکند. گفتگوی درونی و ذهنی همچنین بهعنوان یک فیلتر برای آن تجربیات و رنگی است که ما جهان را در آن میبینیم.
به همین ترتیب ، گفتگوی درونی در رساندن معنا از زندگی و واقعیت ما نقشی حیاتی دارد. وقتی گفتگوی درونی ما تاریک ، منفی و ناخوشایند است ، جهانی را میبینیم که از طریق این خصوصیات فیلتر شده است. برعکس ، وقتی که گفتگوی درونی مثبت ، نشاطآور و خوشبینانه داریم ، آن حالتها را زمینه زندگی خود میدانیم.
در ادامه به شش مرحله میپردازیم که میتواند به شما کمک کند تا بر گفتگوی درونی خود مسلط شوید وزندگی خود را به شکلی دلخواه تحقق بخشید.
۱. برای کنترل گفتگوی درونی زمانی را در سکوت بگذرانید
مراقبه یکی از اولین و اساسیترین مراحل تسلط بر گفتگوی درونی و نشخوار ذهنی ما است. ما معمولاً هرروز بین ۶۰،۰۰۰ تا ۸۰،۰۰۰ فکر داریم و ساکت کردن محیط آشفته ذهنی ما سرزمینی خالی را ایجاد میکند که میتوان یک گفتگوی داخلی مثبت را روی آن ترسیم کرد. وقتی ذهن بیحرکت است ، به یک مزارع حاصلخیز تبدیل میشود که پذیرای بذرهایی است که در آنجا میکاریم.
علاوه بر این ، مراقبه آگاهی ،شاهد ماجرا بودن ما را پرورش میدهد و به ما کمک میکند تا به تفسیر ذهنی و محتوای آن توجه کنیم. تا زمانی که وضوح ذهنی ناشی از مراقبه را نداشته باشیم ، غلبه بر تمایل به تکرار فکری روان با گفتگوی درونی مثبت بسیار دشوار میشود. ذهن ما آشفته است ، مانند امواج مواج نزدیک به ساحل در حال تلاطم است. هرچه بیشتر علیه ذهن مبارزه کنیم ، مراقبه و سکون سختتر میشود.
مراقبه و ذهن آگاهی در جهت کنترل گفتگوی درونی
هنگامیکه یک تمرین مراقبه ذهن آگاهی را شروع میکنید ، آشفته و پریشان میشوید که افکار شما دائماً درگیر میشوند. حتی ممکن است نکات منفی زندگی مانند درد یا ضربه را در خود نشخوار کنید. در تلاش برای مجبور کردن خود به سکوت ذهنی ، ممکن است سعی کنید با حواسپرتی و افکاری که در اطراف آن چرخیدهاند مبارزه کنید. این تجربه میتواند احساس غرق شدن و شکست را در شما ایجاد کند ، زیرا سکوت یک هدف دستنیافتنی به نظر میرسد.
در آغوش گرفتن ذهن در مراقبه شبیه یافتن موج مناسب است. هنگامیکه به ساحل دریا میروید مشاهده میکنید که امواج دریا در نزدیکی ساحل بسیار بزرگ و خشمگین هستند اما کمی دورتر از ساحل امواج آرام را مشاهده میکنید که دقیقاً این موضوع را میتوان به ذهن خود نسبت داد.
آرام کردن ذهن و تاثیر آن بر گفتگوی درونی
تلاش برای آرام کردن ذهن و خاموش کردن نجوای درونی خود برای مراقبه خاموش میتواند مانند تلاش برای مبارزه با امواج نزدیک به ساحل باشد. ذات ذهن شما تولید فکر است. مانند اقیانوس ، ریتم و جریان خاص خود را دارد. باید به آن احترام گذاشته شود ، و نباید از آن ترسی داشت و یا با آن مبارزه کرد.
در مراقبه ، وقتی ذهن بافکر ادامه میدهد عصبانی و ناامید شدن بیمعنی است. این موضوع بهسادگی کار خود را انجام میدهد. تلاش برای مبارزه با این افکار ، فقط باعث ناامیدی شما شده و مانع توانایی شما در تجربه ذهن آگاهی کامل میشود. هنگامیکه مبارزه با آن را متوقف کردید و اجازه دادید بهطور طبیعی جریان یابد ، میتوانید شروع به عقبنشینی در اعماق درونی ذهن خود کنید و فراتر از هرجومرج و حواسپرتیهای خود بروید.
قدردانی از ذهن در تمام کشورها
در تمرین یک روش مراقبه مبتنی بر مانترا مانند مراقبه صدای اولیه مانند آنچه در اینترنت پر است ،مانترا خود را بدون زحمت و بهراحتی تکرار میکنید. مانترا ابزاری است که ذهن را به خود مشغول میکند ، بنابراین میتوانید بیشتر به مراقبه بپردازید. در اصل مانترا تفکری است که جایگزین افکار دیگر میشود و گفتگوی درونی و ذهنی را یاکت میکند.
همانطور که مانترا خود را تکرار میکنید ، به فکر ادامه خواهید داد. اما اگر به آنها اجازه دهید سیراب شوند ، باگذشت زمان ذهن آرامتری را تجربه خواهید کرد. مراقبه خاموش به شما کمک میکند تا آگاهی را از مغز پرمشغله خود دور کنید تا به آرامش و خوشبختی درونی برسید. کاهش تنفس و سکوت ذهن برای شما وضوح ایجاد میکند تا همهچیزهای زیبا را در درون خود ببینید زیرا شما بازتاب کمال مطلق کل جهان هستید.
با این وجود ، فعالیت به همان اندازه زیبایی در آبهای آرام وجود دارد. اگر میتوانید یاد بگیرید که از ذهن در تلاطم خود، قدردانی کنید ، آماده خواهید بود که سکوت آن را تجربه کنید. تلاطم اقیانوس هدایای پوستههای زیبا ، سنگها و موجودات دریایی را به ارمغان میآورد. فعالیت ذهن، اگر از مکانی عمیقتر مشاهده شود، میتواند خلاقیت و راهحلهایی شگرف را برای شما به همراه داشته باشد.
همهچیز بستگی به مکانی دارد که در آن قرار دارید. آیا شما دائماً تحت تأثیر امواج ناهموار قرار میگیرید؟ یا اینکه بدون دردسر و بیترس روی تخته موجسواری خود شناور هستید؟ ریشه در سکوت حاصل از تمرین مدیتیشن خود پیدا خواهید کرد که آسانتر میتوانید با چشمانداز جدیدی به هیاهوی زندگی روزمره قدم بگذارید. بهعبارتدیگر ، دستیابی به آرامش درونی از طریق عقبنشینی ذهن به معنای جلوگیری از نقصهای زندگی نیست ، بلکه در آغوش کشیدن آنها از یک دیدگاه جدید است.
۲. برای کنترل گفتگوی درونی قدرشناسی را پرورش دهید
. قدرشناسی را پرورش دهید
قدرشناسی یک حالت ذهنی قدرتمند است که باعث تغییر شکل محسوسی در فضای داخلی ما میشود. وقتی توجه خود را به چیزهایی میسپاریم که میتوانیم از آنها سپاسگزار باشیم ، خودبهخود از ذهنیت منفی خارج میشود از گفت وگوی درونی منفی دور خواهیم شد. فقط با تکرار بیانیه ، من از _____ بسیار سپاسگزارم ، ما در گفتگوی درونی و ذهنی خود،حرکت مثبت ایجاد میکنیم.
تمرکز بر روی چیزهای خوب یا نشاطآور در زندگی شما همچنین باعث میشود تا هوشیار باشید و به دنبال همان تجربههای شایسته قدرشناسی برای ورود به زندگی خود باشید ، یا بهقولمعروف ، جایی که توجه جلب میشود ، انرژی جریان مییابد.
قدردانی دریچه روابط بیشتر را باز میکند
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ در مجله اموشن Emotion منتشر شده است ، نهتنها گفتن “متشکرم” رفتار خوبی را نشان میدهد ، بلکه نشان دادن قدردانی میتواند به شما کمک کند دوستان جدیدی را پیدا کنید و حس خوبی از این کار بگیرید و این حس خوب باعث میشود گفتگوی درونی شما ناخودآگاه بهبود یابد.
این مطالعه نشان داد که تشکر از یک آشنای جدید باعث میشود آنها بیشتر به دنبال یک رابطه مستمر باشند. بنابراین خواه از یک غریبه به خاطر نگهداشتن درب ورودی یک اداره تشکر کنید و یا برای آن همکاری که در پروژهای به شما کمک کرده است ، یک یادداشت تشکرآمیز ارسال کنید ، تأیید مشارکت دیگران میتواند فرصتهای جدیدی را به وجود آورد.
قدرشناسی سلامت جسمی را بهبود میبخشد.
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ در «شخصیت و تفاوتهای فردی» منتشر شد ، افراد قدرشناس درد کمتری را ازلحاظ ذهنی و جسمی تجربه میکنند و احساس سلامتی میکنند. جای تعجب نیست که افراد قدرشناس همچنین بیشتر مراقب سلامتی خود هستند. آنها بیشتر اوقات ورزش میکنند و احتمالاً در معاینات منظم شرکت میکنند که احتمالاً در طول عمر و گفتوگوهای ذهنی بیشتر نیز مؤثر است.
قدرشناسی سلامت روانشناختی را بهبود میبخشد.
قدرشناسی ، بسیاری از احساسات سمی را کاهش میدهد ، از حسادت و کینه گرفته تا ناامیدی و پشیمانی و افکار و گفت وگوی درونی منفی را از بین میبرد. رابرت امونز ، محقق برجسته قدردانی ، مطالعات متعددی در مورد ارتباط بین قدردانی و رفاه انجام داده است. تحقیقات وی تأیید میکند که قدردانی بهطور مؤثر شادی را افزایش میدهد و افسردگی را کاهش میدهد و ذهن را آرام تر میکند و گفت وگو های منفی ذهنی را تسکین میدهد.
قدرشناسی باعث افزایش همدلی و کاهش پرخاشگری میشود.
. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ توسط دانشگاه کنتاکی انجام شد ، افراد قدرشناس بیشتر رفتارهای اجتماعی دارند ، حتی اگر دیگران رفتار اجتماعی کمتری داشته باشند. شرکتکنندگان در مطالعه که در مقیاسهای سپاسگزاری رتبه بالاتری داشتند نشان داد، حتی اگر افراد بازخورد منفی داشته باشند ، کمتر میتوانند در مقابل دیگران کینه به دل بگیرند. آنها حساسیت و همدلی بیشتری نسبت به افراد دیگر و کاهش میل به انتقامجویی را تجربه کردند که این موضوع نشان میدهد این درگیریهای ذهنی تسین مییابد.
افراد قدرشناس بهتر میخوابند.
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۱ در روانشناسی کاربردی که در مورد سلامت و رفاه منتشرشده است ، نوشتن در یک دفترچه سپاسگزاری، خواب را بهبود میبخشد. فقط ۱۵ دقیقه را صرف یادداشت کردن چند موضوع که نسبت به آنها احساس سپاسگزاری دارید،کنید و قبل از خواب آنها را بنویسید که این موضوع ممکن است باعث شود خواب بهتر و طولانیتری داشته باشید. این مطالعه به وضوح نشان میدهد گفتگوی درونی افراد به راحتی تسکین پیدامیکند.
قدرشناسی عزتنفس را بهبود میبخشد.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ در مجله روانشناسی کاربردی ورزشی منتشر شد ، نشان داد که قدردانی باعث افزایش عزتنفس ورزشکاران میشود ، که یک جز اساسی برای عملکرد مطلوب است. مطالعات دیگر نشان داده است که قدرشناسی مقایسههای اجتماعی را کاهش میدهد.
افراد قدرشناس بهجای اینکه نسبت به افرادی که پول بیشتری دارند و یا مشاغل بهتری دارند ،کینهتوزی کنند و عزتنفس خود را پایین بیاورند، میتوانند از موفقیتهای دیگران قدردانی کنند و در آرامش باشند و افکار خود را از منفیها به سمت افکار مثبت منحرف کند.
۳. برای کنترل گفتگوی درونی بهطور فعال از منفی نگری اجتناب کنید
شکی نیست که منفی نگری در دنیای مدرن ما گسترده است. به هرکجا که نگاه کنیم ، به نظر میرسد پایانی برای آن وجود ندارد. این ، تا حدی ، ناشی از سوگیری منفی مغز ما است . یک تمایل واقعی برای مشاهده موقعیتها و حوادث منفی راحتتر از موارد مثبت است. ما این مصنوعات عصبی را از اجداد باستانی خود به ارث بردهایم که به دلیل ذهنیت مداوم برای بقا ، مجبور بودند همیشه مراقب خطر یا هر چیزی باشند که زندگی آنها را به خطر می انداخته است.
یک غروب آفتاب زیبا یا یک وعده غذایی خوب تحتالشعاع نیازهای شدیدتر ایمنی و پناهگاه قرار گرفت. ما هنوز این تمایل را در سیستم عصبی خود داریم که اغلب توانایی دیدن چیزهای خوب دنیا را مهار میکند ، حتی وقتیکه این چیز جالب جلوی دید ما قرار دارد. بنابراین ، ما باید خود را متعهد کنیم که هرچه بیشتر از منفی گرایی دور شویم و درنهایت از گفت وگوی درونی منفی خود جلوگیری کنیم.
انرژی منفی میتواند مسری باشد و گفتگوهای درونی و ذهنی را با ترس ، عصبانیت و سایر شرایط روحی متراکم و آلوده کند. اگرچه نمیتوانیم از همه افکار منفیها جلوگیری کنیم ، اما آگاهی از تمرکز مجدد توجه ما را به دور از موارد منفی و به سمت موارد مثبت هدایت میکند.
الف: ابتکار منفی را بگیرید
بسیاری از موقعیتها میتوانند باعث ایجاد نگرش منفی شوند: بار سنگین کار ، برخورد شخصی یا فقط استرس کاری روزمره میتواند باعث چنین اتفاقی شود. آگاه باشید و به دنبال علائم اولیه منفی نگری باشید. شکایت ، ناامیدی ، عدم اطمینان و احساس ناامیدی یا خصومت با مدیریت همه نشانههای هشداردهنده هستند.
اما به یاد داشته باشید: اینها فقط نشانههای منفی نگری است. آنها نشانه بیرونی هستند که نشان میدهد چیزی عمیقتر در جریان است. این وظیفه شما بهعنوان مدیر و رهبر بدن است که بفهمید مسئله واقعی چیست و چگونه باید به آن پاسخ دهید و حتی ذهن خود را آرام کنید زیرا با شناسایی عوامل آن باعث جلوگیری از بروز آن میشوید.
ب: صحبت کنید
این ممکن است با یک فرد یا یک گروه اتفاق بیافتد. هدف این بحث سرزنش کردن نیست ، این فقط باعث دفاع بیشتر افراد میشود و منفی نگری را افزایش میدهد. نه ، هدف از بحث این است که حرکت به سمت شیوه دیگری از عملکرد شروع شود. برای انجام این کار ، باید تلاش کنید تا نگرانیهای افراد درگیر را بشنوید و درک کنید. سپس به آنها کمک کنید تا واقعیت وضعیت را ببینند. در صورت لزوم ، ممکن است لازم باشد به آنها بگویید که هیچ تحمل منفی در کار نیست.
د. رفتارهای خاص را ذکر کنید
وقتی مسئله منفی را به گوش کسی میرسانید، از تعمیم دادن آن استفاده نکنید. این شمارا در مسیر بحث بیپایان سوق خواهد داد. در عوض ، نمونههای خاصی از رفتارهایی که باید متوقف شوند را بیابید. این موضوع به آنها کمک میکند تأثیر مستقیم اعمالشان را درک کنند و همچنین به شما کمک میکند گفتگوهای درونی خود را به درستی مدیریت کنید.
و. به درک کردن خود گوش دهید
همانطور که نباید سریع به احساسات پاسخ دهید ، همچنین نباید در حال صحبت کردن در مورد پرونده خود در خانه باشید. واقعاً به شکایات گوش فرا دهید. یک احتمال خوب وجود دارد که کارمند از یک منظر دیگر شرایط را ببیند ، احتمالاً این موضوع دیدگاهی است که ازدستدادهاید یا به آن توجه نکردهاید. این فرصتی برای یادگیری شما نیز هست.
ز.برخی از قوانین زمینی را تنظیم کنید
داشتن تبادل یک گام مثبت و ضروری است. اما برای از بین بردن منفی نگری در آینده کافی نیست. برای انجام این کار ، شما باید از این بحث بهعنوان سکوی پرشی در تنظیم برخی از قوانین اساسی ذهنی استفاده کنید.
بهعنوانمثال ، شما باید قوانین اساسی داشته باشید که بیان کند شایعات و انتشار نظرات منفی قابلقبول نیستند. سپس برخی از اقدامات عملی جایگزین را برای زمانی که با اتفاقات و نظرات منفی روبرو میشوید یا در آینده تجربه میکنید ، توسعه میدهید. و برای اینکه این سیاستها ادامه داشته باشند ، باید عواقب مرتبط با گسترش افکار و اتفاقات منفی را نظر بگیرید . این موضوع باعث میشود فیلترهایی برای گفت وگوهای درونی منفی برای خود داشته باشید.
۴. برای کنترل گفتگوی درونی قدرت تصدیقات را مهار کنید
“من هستم ، دو کلمه از قدرتمندترین کلماتی هستند که بعد از چیزی که میخواهید قرار میگیرد که واقعیت شمارا شکل میدهد.”
اظهارات قوی و مثبتی در مورد خود گفتاری است که میتواند به برنامهریزی مجدد ذهن ناخودآگاه و گفتگوی درونی شما نسبت به یک محیط ذهنی سازندهتر کمک کند. “تأیید” به معنای محکم ساختن چیزی است که میخواهید درست باشد یا تجربه کنید.
تأییدها به ما کمک میکند تفکرات ذهنی قدیمی ، کهنه یا منسوخشده خود را با ایدههای جدید و الهامبخشتر جایگزین کنیم. با تمرین منظم ، تأییدها میتوانند به شما کمک کنند تا گفتگوی درونی و ذهنی خود را بر روی اهداف خود متمرکز کنید و توجه خود را به آنچه میخواهید بیشتر ازآنچه نمیخواهید ، معطوف کنید.
کتاب های خودیاری
کتابهای خودیاری اغلب قدرت تصدیقهای مثبت را ارتقا میدهند.شما ، من و تقریباً همه افراد در قرن بیست و یکم نام آنها را شنیدهاید. اما اگر قبلاً هرگز آنها را امتحان نکردهاید ، ایده فوقالعاده ناخوشایند به نظر میرسد.
اینکه به خود بگویید چقدر عالی هستید ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما اگر اینهمه کاری است که انجام میدهید ، احتمالاً روشهای مؤثرتری برای انجام این کار وجود دارد. اگر شک دارید ، درک اینکه چگونه و چرا اظهارات مثبت تا این حد محبوب شدهاند ، ضرری نخواهد داشت که بفهمید تأییدهای مثبت چیست.
خوشبختانه ، تأییدهای مثبت تقریباً به همان راحتی که میتوان در عمل تعریف کرد ، آسان است. شما میتوانید برای ایجاد انگیزه در خود ، تشویق تغییرات مثبت در زندگی یا تقویت عزتنفس خود ، از اظهارات مثبت استفاده کنید. اگر مرتباً خود را درگیر گفتگوی منفی با خود میبینید، میتوانید از اظهارات مثبت برای مبارزه با این الگوهای غالباً ناخودآگاه و جایگزینی آنها با روایتهای سازگارتر استفاده کرد.
آیا پشت سر گفتگوی درونی علمی وجود دارد؟
علم ، بله جادو ، نه درصورتیکه بخواهید تغییرات مداوم و طولانیمدت را در شیوههای تفکر و احساس خود ایجاد کنید ، تأییدهای مثبت به تمرین منظم نیاز دارند. خبر خوب این است که عملکرد و محبوبیت اظهارات مثبت بر اساس نظریه روانشناختی کاملاً پذیرفتهشده و تثبیتشده است.
نظریه روانشناختی پشت تصدیقات مثبت
یکی از اصلیترین نظریههای روانشناختی که پشت سر تأییدهای مثبت قرار دارد ، تئوری تأیید خود است .بنابراین ، مطالعات تجربی مبتنی بر اثبات این ایده وجود دارد که میتوانیم با گفتن به خود (یا تأیید) آنچه را که از راههای مثبت باور داریم ، بیان کنیم و گفت وگوهای درونی و ذهنی خود را مثبت تر کنیم.
بهطور خلاصه ، یکپارچگی خودبهخود به کارآمدی جهانی ما مربوط میشود . توانایی درک شده ما برای کنترل نتایج اخلاقی و واکنش انعطافپذیر هنگام تهدید خودپنداری ما است. بنابراین ، ما بهعنوان انسان انگیزه داریم که با حفظ صداقت خود ، خود را در برابر این تهدیدات محافظت کنیم.
۵. برای کنترل گفتگوی درونی گفتار و رفتار بیعیب و نقص را تمرین کنید
گفتار و رفتار شما نتیجه طبیعی گفتگوی درونی شماست. به روشی مشابه ، عملکرد و گفتار شما گفتگوی داخلی شمارا تقویت میکند. بنابراین ، وقتی شما آگاهانه تصمیم بگیرید که گفتار و رفتار بیعیب و نقصی را تمرین کنید ، گفتگوی درونی شما بهطور خودکار مثبت و پالایش بیشتری مییابد.
بیعیب و نقص بودن به معنای رفتار مطابق با بالاترین استانداردهای مناسب است. در اصل ، این به معنای غیرقابل خطاب بودن و بدون تقصیر بودن است. این میتواند یک دستور بلند بالا باشد و اگر چه هیچیک از ما کامل نیستیم ، اما میتوانیم بهطور مداوم آرزو داشته باشیم که روح بیعیب و نقصی را در خود داشته باشیم ، پس میتوانیم برای رسیدن به این آرزو از هر کاری که بهطور بالقوه برای دیگران مضر باشد ، خودداری کنیم.
به نقل از حضرت عیسی مسیح در انجیل متی آمده است که : “این چیزی نیست که به دهان شما وارد می شود و دهان شمارا نجس میکند. شما با کلماتی که از دهان خود خارج میکنید ،آلوده میشوید. ” یادآوری این مسئله میتواند تا حد زیادی در حفظ نقص گفتگوی داخلی شما کمک کند. پس:
خود را باقدرت نگه دارید تا گفتگوی درونی خوبی داشته باشید
اینکه چگونه خود را ازنظر جسمی نگهدارید ،وضعیت بدن ، حالت چهره ، فضایی که شما اشغال میکنید ، عمیقاً ، درعینحال بت ظریف بودن خود ، احساس شمارا ازنظر احساسی و چگونگی بیرون آمدن کلمات از دهان شما شکل میدهد. بنابراین ابتدا بلند شوید ، بایستید (یا بنشینید) ، شانهها به پشت ، لبخندی سبک روی صورت و تماس چشمی زیادی با اطرافیان داشته باشید. این حضور شمارا تقویت میکند و این اطمینان را میدهد که کلماتی که میگویید بهگونهای بیرون میآیند که تأثیر بهینه بر روی شنونده آنها و مخصوصاً خودتان خواهد داشت.
تنظیم مجدد به جلو.
بهجای اینکه خود را با توجه به آنچه نمیتوانید انجام دهید بیان کنید ، گفتار خود را به روشهایی بیان کنید که حرکت روبهجلو را بیان میکند. بهعبارتدیگر ، بهجای “من نمیتوانم ، نمیکنم ، نمیخواهم ، میخواهم ، نیاز دارم” ، بگویید ، “من میتوانم ، هستم ، خواهم کرد ، انتخاب میکنم ، دارم ، دوست دارم من خلق میکنم ، لذت میبرم. ” استفاده کنید.
از مطلق پرهیز کنید.
بهجای “آنها یک احمق کامل هستند” بگویید ، “آنها چیزها را متفاوت از من میبینند. من تعجب میکنم آنچه آنها میبینند من نمیبینم. ” بهجای اینکه “هیچکس در اینجا هرگز به کلمهای که من میگویم گوش نمیدهد” ، سعی کنید ، “به نظر میرسد برخی از مردم به من گوش نمیدهند. من تعجب میکنم که چگونه میتوانم بهگونهای صحبت کنم که دیگران میخواهند بیشتر به آن توجه کنند. ”
از بیان نظر خود عذرخواهی نکنید.
بسیاری از افراد ، بهویژه خانمها ، با عذرخواهی یا چیز دیگری که احتمال بههمریختگی ذهنی را به حداقل میرساند ، نظر خود را مقدمه میکنند. اگر این تو هستی ، لازم نیست از داشتن نظر عذرخواهی کنید. فقط آن را با احترام بیان کنید.
“باید” را به “میتوانم” تبدیل کنید.
کلمه “باید” بهاندازه کافی بیضرر به نظر میرسد. بااینحال ، به نظر میرسد انتظارات ، تعصبات و قوانین ناخودآگاه و کمککننده به اجتماع است. بنابراین بهجای استفاده از کلمه “باید” ، که قضاوت بهتر یا بدتر بودن را دارد ، از کلمه “میتوانم” استفاده کنید و گزینه دیگری را وارد کنید که مطابق با خواستههای شخصی شما باشد. بهعنوانمثال ، بهجای اینکه بگویید “من باید همه درس ها و یا همه کارها را برای ۲۹ اسفند تمام کنم” ، بگویید ، “من میتوانم همه تا ۲۹ اسفند تمام کنم “.
۶. برای کنترل گفتگوی درونی طبیعت واقعی خود را به خاطر بسپارید
وقتی در هیاهوی نفوذی و روایتهای احساسی خود غرق میشویم ، بسیار آسان میشود که خود را گم کنیم و ماهیت واقعی خود را بهعنوان یک روح بیبندوبار فراموش کنیم. ما احساس میکنیم در دنیای برگشت سنگین موقعیتها و داراییها ، نقشها و عناوین محلی هستیم. بااینحال ، این همان چیزی نیست که ما واقعاً هستیم. وقتی ما با خود واقعی وآگاهی خالص خود موارد جدید را شناسایی میکنیم ، فوراً تشخیص خواهیم داد که از هیچ محدودیتی بخوردار نیستیم ، دانش خودبهخودی داریم و در وضعیت تحقق کامل وجود داریم.
هدف خود را برای جلب رضایت دیگران انجام ندهید
اگر کاری را که میخواهید انجام دهید انجام ندهید ، مشکلی پیش میآید ، اما همیشه کاری را انجام میدهید که دیگران میخواهند انجام دهند. به همین دلیل است که نباید دیگران را بهجز خودتان راضی کنید.خشنود کردن دیگران میتواند کار خوبی باشد ، اما بدانید مرزهای شما کجاست. بهجای اینکه همیشه هدف خود را جلب رضایت دیگران قرار دهید ، باید هرازگاهی برای خودتان کارهایی انجام دهید تا بتوانید گفتو گوهای درونی خود را مدیریت کنید.
نگران نباشید که دیگران چگونه به شما نگاه میکنند
گهگاه به این فکر میکنید که دیگران چگونه به شما نگاه میکنند که این موضوع باعث میشود شما برای چیزهای خوبی خود را تغییر دهید ، اما نباید دائماً در مورد آنچه دیگران فکر میکنند تعجب کنید. اگر میخواهید این وضعیت را تغییر دهید و به آنچه یا کسی میخواهید تبدیل شوید خود را تغییر دهید.
درباره خود بیشتر بدانید تا گفتگوی درونی خوبی داشته باشید
آیا میدانید واقعاً چه کسی هستید؟ از همان زمان جوانی با شما شرط شده است که بهاینترتیب یا اینگونه باشید. صرف اینکه یک روز بخواهید خودتان باشید ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما گاهی اوقات این تنها راهی است که میتوانید یاد بگیرید چگونه خودتان باشید.
. قدر کیستی خود را بدانید
مهم نیست چقدر عجیب هستید ، قدر خودتان را بدانید! هر شخص منحصربهفرد است و هرکسی حداقل کمی افکار عجیبوغریب در ذهن خود دارد. قدر عجیب بودن خود را بدانید و آن را رها کنید.
به کیستی خود اعتماد داشته باشید تا گفتگوی درونی خوبی با خود داشته باشید
آیا به خود شک دارید؟ اگر دائماً خود را با دیگران مقایسه کرده و از خود بپرسید “چه میشود من مثل اوباشم ؟” با این کار به خودتان شک کردهاید و به گفت وگوی درونی و ذهنی منفی دامن زدهاید.
بهجای اینکه همیشه به خودتان شک کنید ، باید نسبت به خود و آنچه هستید اطمینان داشته باشید.با این کار اعتمادبهنفس و تصمیمات خود را به دیگران نشان میدهید که میدانید چهکاری انجام میدهید.
خود را ببخشید
خودتان را ببخشید که منفی فکر کردهاید. خودتان را به خاطر صحبت کردن ، بدون اینکه دو بار فکر کنید ، ببخشید. خود را به خاطر بیادبی با مافوق ، دوستان ، والدین یا خواهر و برادرتان و همسرتان ببخشید.به خاطر برداشتن گامهای اشتباه یا تصمیمگیری اشتباه ، درباره خود فکر منفی نکنید. این نوع تفکر توجه شمارا بر روی مسئله و نه راهحل معطوف میکند و ذهن شما را مشغول میکند که باعث میشود گفتوگوی درونی در ذهن شما آغاز شود. بهتر است که چیزهای خوبی درباره خود بگویید تا اینکه چیزهای منفی بگویید. همیشه گفتن نکات مثبت در مورد خود نشانه این است که خودتان را بخشیدهاید.
کلام آخر
این نکات که در ادامه به آن میپردازیم برای شما مفید خواهد بود: چگونه خود را ببخشیم و ذهن خود مدیریت کنیم و برای یک زندگی شادتر به جلو برویم.
همانطور که در باگاواد گیتا یادآوری میشود: “آتش نمیتواند آن را بسوزاند ، آب نمیتواند آن را مرطوب کند ، باد نمیتواند آن را خشک کند ، سلاحها نمیتوانند آن را خرد کنند. این ابدی است ، هرگز متولد نشده و نخواهد مرد. ” این ماهیت واقعی ماست و وقتی این را به یاد میآوریم ، گفتگوی درونی ما تغییر میکند تا بازتابی از آن آگاهی باشد.
در سانسکریت Sutra Sat Chit Ananda همانطور که در کتاب دی پاک چوپرا با عنوان “تحقق خودبهخود آرزو” شرح دادهشده ، جوهره این ایده را به تصویر میکشد . حقیقت ، آگاهی ، سعادت ؛ گفتگوی درونی من نشاندهنده آتش روح من است.
سعی کنید این ابزارها را در زندگی خود بگنجانید تا گفتگوی درونی خود را مثبت و نشاطآور نگهدارید. تمرین منظم آنها دریچهای برای ایجاد واقعیتی است که میخواهید تجربه کنید.
بنظر شما از چه راه های دیگری می توان گفتگوی درونی خود را مدیریت کرد؟آیا دوست دارید گفتگوی درونی خود را مدیریت کنید؟