هنر نه گفتن: چگونه نه بگوییم؟

خانه » بلاگ » هنر نه گفتن: چگونه نه بگوییم؟

فهرست عناوین

علی در اتاق کار خود در حال انجام کارهای خود بود که حسن سراسیمه پیش او آمد و گفت: علی یک‌میلیون تومان پول‌داری به من قرض بدهی چک لوازم‌خانگی‌ام در حال برگ شدن است تا آخر هفته پولت را پس می­دهم. علی چند ثانیه خشکش زد زیرا خودش به پول احتیاج داشت.

زبانش بند آمد ،می­ خواست بگوید نه!من خودم به این پول احتیاج دارم! اما نتوانست جواب نه به حسن بدهد! او پول را به حسن داد و حسن از او تشکر کرد و رفت.علی در ذهن خود شروع به بدگویی در مورد خود و حسن کرد و پیش خود می­گفت کاش پول را به حسن نداده بودم ، آخر این چه‌کاری بود که من انجام دادم؟

چرا من این کار را کردم؟ وای اگر همسرم فاطمه بفهمد بلوا به پا می­کند آخر قرار بود این پول را برایش یک هدیه بخرم! آخر به او قول داده بودم!

بله دوستان هرکدام از ما شرایط این‌چنینی ،شاید سخت­تر و شاید آسان‌تر را  در محیط کار ، خانه، در میان دوستان و یا هر جای دیگری تجربه کرده‌ایم  و شاید بخاطر اینکه نتوانستیم نه بگوییم ضررهای زیادی کرده­ایم. حال ما در این مقاله قصد داریم راه‌حل‌هایی به شما ارائه دهیم که در مواجهه با این معضلات به‌درستی رفتار کنید و دچار ضرر و زیان نشوید . پس این مقاله مهم و کاربردی را از دست ندهید.

هنر نه گفتن،چگونه نه بگوییم؟

صدمه زدن

نه گفتن سخت است شاید برای شما هم این‌چنین باشد. این مشکل بیش‌تر ازآنچه فکر می‌کنیم در بین افراد وجود دارد ، خصوصاً برای کسانی که باهم ارتباط بیشتری دارند . اکثر ما نمی‌توانیم نه بگوییم زیرا فقط از فکر صدمه زدن به احساسات دیگران متنفر هستیم. بسیاری از افراد برای اینکه به کسی نه بگویند و خودشان این کار را انجام ندهند دستیاران یا منشی ­هایی استخدام می‌کنند که برایشان این کار را انجام دهد و اگر کسی درخواستی داشت ابتدا با منشی او تماس بگیرد.

این ایده‌ی خوبی است نه؟این روش می­تواند به شما در محیط کار بسیار کمک کند تا با دقت بیشتری درخواست‌ها را بررسی کنید و وقتی درخواستی را می‌خواهید رد کنید این کار را منشی برای شما انجام می‌دهد.این واقعیت که خودتان مجبور نیستید جواب منفی را به‌طرف مقابل بدهید.،شمارا متمرکزتر و مثمر ثمر تر نگه می‌دارد و به حفظ روابطتان کمک می‌کند.

اما یک سؤال آیا همه‌ی ما مدیر یا مسئول یا کارمند یک اداره هستیم؟معلوم است که نه.پس اکنون باید چه‌کاری انجام داد. وقتی بیرون از محل کار قرار داریم درخواست‌ها از شما به‌صورت مستقیم صورت می‌گیرد و گفتن جواب بله بسیار آسان­تر از نه گفتن است.

وقتی کسی از ما می‌خواهد کاری برایش  انجام دهیم ، غریزه ما این است که  تقریباً همیشه به درخواست‌ها جواب بله بگوییم. این امر هم برای تجارت و هم برای زندگی شخصی ما وجود دارد ، حتی زمانی که یک درخواست  باعث ناراحتی ما می­شود. اگر می‌خواهید در محل کار یا زندگی خود پیش بروید و یک سبک زندگی سالم را پرورش دهید ، یادگیری نحوه گفتن “نه” یک مهارت اساسی و موردنیاز است.

پاسخ منفی ((نه)) بیشتر اوقات مربوط به اولویت‌بندی‌های مهم ما است. وقتی شرایط اقتضا می‌کند که نه بگویید  و زمانی که  بتوانید  با شجاعت این کار را انجام دهید ، احتمالاً این کار شما  هم مثمر ثمر تر است  هم باعث شادی شما خواهد شد. در این مقاله ، ما در مورد چرایی این موضوع صحبت خواهیم کرد و نکاتی را برای کمک به شما در کاهش اثرات منفی هنگام گفتن “نه” ارائه خواهیم داد.

بیایید منفی صحبت کنیم!

دلایلی که می‌ترسیم “نه” بگوییم(در زندگی شخصی و شغلی ما)

بیشتر ما دوست داریم  که هر زمان که بتوانیم تا حد امکان پذیرفتنی و موردقبول دیگران  باشیم. به‌عنوان‌مثال ، اگر یکی از آشنایان بخواهد از شما پولی قرض بگیرد ، تمایل شما این است که، حتی اگر این موضوع متناسب با شرایط شخصی شما نباشد، به او پاسخ مثبت بدهید.

دلایل زیادی وجود دارد که ما تقریباً همیشه می‌خواهیم با اکراه “بله” بگوییم ، مانند:

پرهیز از درگیری. بیشتر ما می‌خواهیم در هر زمان ممکن از بحث‌های مقابله‌ای اجتناب کنیم ، بنابراین توافق با دیگران موضع پیش‌فرض ما می‌شود.

دوست‌داشتنی‌تر شدن. ما معمولاً در برابر درخواست‌ها موافقت خواهیم کرد ، فقط برای این‌که خود را جذاب‌تر نشان دهیم.

وقتی برای شما دشوار است که جواب نه بگویید این نشان نمی‌دهد که شما قاطع نیستید بلکه نشان می‌دهد شما با این موضوع راحت نیستید و پاسخ منفی دادن برایتان بسیار سخت است. برای انجام این کار ، به شما کمک می‌کنیم تا کلمه “نه” را ابزاری بدانید که می‌توانید برای تعیین مرزهای خود در زندگی و در دید دیگران از آن استفاده کنید. بگذارید در این مورد بیشتر صحبت کنیم.

دلیل مبارزه ما با نه گفتن

چرا نه گفتن برای ما سخت است؟  برخی می‌گوید این اتفاق به این  دلیل می‌افتد که ما می‌خواهیم از روابط خود محافظت کنیم و این قطعاً قسمت عمده‌ای از این اتفاق بسیار زجر دهنده  است. اما ما حتی به غریبه‌های نمی‌توانیم نه بگوییم.

پس می‌توان از این موضوع این‌طور استنباط  کرد که ما این کار را برای حفظ ظاهر انجام می­دهیم  زیرا ما می‌خواهیم یک فرد مفید به نظر برسیم. اما حواسمان نیست که این موضوع یک دام است.

زمانی که ما  می‌گوییم بله ، تمایل داریم که به روابط خود آسیب برسانیم. نه‌تنها روابط ما ، بلکه عملکرد ما نیز آسیب می‌بیند ، بنابراین ادامه حفظ ظاهر غیرممکن است. به همین خاطر برخی از افراد گوشی تلفن همراه خود را خاموش می‌کنند و یا به‌طورکلی محو می­ شوند و دیگر آن­ها را نمی­بینیم.

پس زمانی که این موضوع را فهمیدید تصمیم بگیرید که یک‌بار برای همیشه تکلیف خود را با خودتان مشخص کنید زیرا همه­ی ما نمی‌توانیم برای نه گفتن یک منشی استخدام کنیم تا این کار را انجام دهد پس سکان این قایق را خودتان در دست بگیرید.

تصمیم بگیرید به همه‌چیز نه بگویید مگر اینکه دلیل قانع‌کننده‌ای برای بله گفتن وجود داشته باشد. پاسخ پیش‌فرض خود را از مثبت به منفی تغییر بدهید. فقط با این عزم راسخ می‌توانید اوضاع را  تغییر دهید ، سعی کنید پنج دلیل برای نه گفتن برای هر درخواست بنویسید.

برای جواب بله بهتر است نه بگویید

در ادامه چند نمونه برای شما آورده شده  است تا بتوانید دلایل خوبی برای پاسخ منفی خود ارائه دهید. اگر با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کنید این  پاسخ‌ها می‌تواند دید خوبی به شما بدهد.

اگر من بله بگویم ،

  • اولویت‌های افراد دیگر بر ما اولویت خواهد داشت.
  • صرف آشنایی با افرادی که به سختی می‌شناسیم! آن‌ها با خانواده و دوستان نزدیک خود وقتشان را می‌گذرانند.
  • ما زمان موردنیاز برای استراحت و آرامش را نخواهیم داشت.
  • سرانجام ناامید و استرس خواهیم گرفت.
  • ما نمی‌توانیم به موارد واقعاً مهم بله بگوییم.

آخرین مورد می‌تواند کلیدی‌ترین پاسخ به خودتان باشد

پتی بریتمن و کانی هچ در کتاب خود بنام  “بدون احساس گناه نه بگویید” آورده‌اند که:

به دلیل گناه یا ترس از رویارویی با خطر اخراج یا عدم مقبولیت ، ما پروژه‌ها یا کارهای بیشتری را به عهده می‌گیریم و در اولویت‌های شخص دیگری سرمایه‌گذاری می‌کنیم. . . در این فرآیند ، ما باارزش‌ترین منابع شخصی خود یعنی  وقت ، انرژی و پول خود  را برای چیزهایی که برای ما مهم نیستند ، تلف می‌کنیم. هر زمان کاری را بدون اشتیاق و بدون علاقه به چیزی انجام می‌دهیم ، کمی بیشتر از این منابع گران‌بها را هدر می‌دهیم.

چرا شما باید یاد بگیرید چگونه “نه” بگویید

غیرممکن است که بتوانیم هر شخصی را راضی کنیم ، یا به هر درخواستی “بله” بگوییم. در بسیاری از فرهنگ‌ها  در مورد  رد کردن درخواست در شرایطی که یکی از ویژگی‌های معمول افراد موفق است بحث شده است. ما می‌توانیم به سه دلیل  این موضوع را تجزیه‌وتحلیل کنیم:

این موضوع  شمارا قادر می‌سازد مرزها را مشخص کنید. اگر مردم فکر می‌کنند که شما با هر چیزی موافقت می‌کنید ، برخی سعی می‌کنند از آن به نفع خود استفاده کنند.

می‌توانید از وقت خود بهتر استفاده کنید. رد درخواست‌ها به شما این قدرت را می‌دهد تا از وقت خود به شکلی که صلاح می‌دانید استفاده کنید ، بنابراین می‌توانید روی آنچه واقعاً برای اهداف شما مهم است تمرکز کنید.

می‌تواند باعث افزایش اعتمادبه‌نفس شما شود. فقط توانایی گفتن “نه” می‌تواند به شما احساس کنترل در زندگی خود را بدهد و اعتمادبه‌نفس شمارا افزایش دهد.

گفتن “نه” در زمان موردنیاز ، ساده است .

با این حال ، وقتی شما باید بفهمید که چگونه این کار را  در محل کار خود  انجام دهید ، اوضاع کمی پیچیده‌تر می‌شود. وقتی نوبت به محل کار می‌رسد ، شما اغلب باید منافع شخصی خود و شخصیت‌های مهم را در نظر بگیرید ، بنابراین فهمیدن و درک این موضوع که چگونه می‌توانید ضمن حفظ روابط از انجام بعضی از کارها امتناع کنید ، این موضوع  یک مهارت اساسی است که شما می‌توانید آن را یاد بگیرید.

حرکت به سمت جلو

توانایی گفتن  جواب “نه”  در مورد بهبود زندگی شخصی شما  می‌تواند یک مهارت خارق‌العاده باشد.  پس نه‌تنها باید بتوانید درخواست‌هایی را که باعث ناراحتی شما می‌شوند را رد کنید بلکه باید عادت کنید که هرازگاهی بدون دلیل این کار را انجام دهید  و یا حتی به خودتان هم جواب نه بدهید.

به‌عنوان‌مثال ، اگر می‌خواهید به یک رستوران بروید و یک پیتزای بزرگ را به همراه سس فراوان و یک نوشابه کوکاکولای مشکی را به‌تنهایی نوش جان‌کنید  ، زمان بسیار خوبی برای گفتن “نه” به خودتان خواهد بود. البته ، ما پیشنهاد نمی‌کنیم مانند یک‌راهب زندگی کنید ، فقط  می‌خواهیم با  ایجاد نظم و انضباط بتوانید استرس موجود در تمام جنبه‌های زندگی شمارا از بین ببریم.

۱۴نکته کلیدی برای گفتن “نه” (هم در زندگی شخصی و هم در محل کار)

نه گفتن یک مهارت اساسی است ، اما دانستن نحوه‌ی بیان  آن بدون تعارض با مردم نیز یک مهارت اساسی است. اگر بتوانید تعادل درست را برقرار کنید ، در ارتباطات خود موفق‌تر خواهید بود.

پس:

۱-پیشنهاد بده

گزینه‌های دیگری را که می‌توانید در مورد آن توافق کنید ،پیشنهاد دهید

تصور کنید که در یک شرکت طراحی وب‌سایت کوچک کار می‌کنید و مشتری شما از شما می‌خواهد یک‌راه‌حل برای چت آنلاین سفارشی را ایجاد و پیاده‌سازی کنید. اگرچه این موضوع عملی است ، اما این کار ممکن است زمان  و بودجه زیادی را از شما بگیرد. همچنین ممکن است کارهای بیشتری برای انجام دادن  داشته باشید و وقت کافی برای اختصاص دادن به این ویژگی را نداشته باشید.

اولین گزینه در اینجا این است که اگر درخواستی خارج از تعهدات شما  در قرارداد است ، به‌طور کامل  آن را رد  کنید. با این حال ، انتخاب بهترین گزینه  پیشنهاد گزینه دیگری است که می‌توانید در اختیار مشتری خود قرار دهید. به‌عنوان‌مثال ، اگر مشتری از  قالب  وب‌سایتی مانند ورد پرس استفاده می‌کند ، زمانی که درخواست ایجاد یک افزونه برای چت آنلاین داشت باشد می‌توانید به او پیشنهاد دهید  که از افزونه‌های آماده برای این کار استفاده کند.

نکته اصلی که در اینجا وجود دارد این  است که شما از ارائه گزینه‌های بهتر ، نترسید. رشته و شغل  شما هرچه باشد ، احتمالاً شما مهارت بیشتری در تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر نسبت به  برخی از مشتریان خوددارید. بعلاوه ، این روش نشان می‌دهد شما به‌جای اینکه فقط آن درخواست را رد کنید ، به درخواست مشتری خود  فکر کرده‌اید که این موضوع می‌تواند در نظر مشتری شما ارزشمند باشد.

البته این نوع پاسخ  محدودیت‌هایی نیز  دارد. اگر درخواستی بیش‌ازحد به شما آسیب می‌رساند  ، بهتر است آن را با احترام از ابتدا آن را رد  کنید. بنابراین دفعه بعد و زمانی  که شخصی به شما مراجعه کرد و خواستار ایجاد یک مورد در ازای پرداخت چند صد هزارتومان است ، از گفتن “نه” و توضیح استدلال خود ترس نداشته باشید!

پیشنهاد خود را به یک سؤال تبدیل کنید

اگر قبل از دانستن همه حقایق مستقیماً پیشنهاد دهید ، ممکن است دچار مشکل شوید و این موضوع به ضرر شما تمام شود. به همین دلیل است که اغلب بهتر است پیشنهاد خود را در قالب سؤال ارائه دهید.

در ادامه به  برخی عبارات اشاره‌کرده‌ایم که می‌توانید از آن  استفاده کنید:

  • آیا به … فکر کرده‌اید؟
  • آیا در نظر گرفته‌ای…؟
  • اگر شما ….. چه می‌کنید؟
  • آیا می‌توانید …؟
  • آیا می‌دانید …؟

دو نکته در مورد دستور زبانی برای پیشنهاد دادن به افراد

الف) مابعد از در نظر گرفتن یک موضوع از فعل گذشته  استفاده می‌کنیم. (“آیا به تهیه اتومبیل جدید فکر کرده‌اید؟” ، “آیا به تهیه اتومبیل جدید فکر کرده‌اید؟”)

ب) ما اغلب از گذشته ساده پس از فعل زمان آینده استفاده می‌کنیم؟ تا پیشنهاد غیرمستقیم بدهیم. (“اگر به گزینه‌های دیگر نگاه کنید چه می‌کنید؟”)

۲. یک دقیقه زمان طلایی

یک دقیقه وقت بگذارید و توضیح دهید که چرا نمی‌توانید درخواست آن‌ها را برآورده کنید

صرف‌نظر از اینکه با مشتری یا دوست خود  روبرو هستید ، اگر درخواست آن‌ها را رد کنید ، بعضی‌اوقات آن‌ها آزرده‌خاطر می‌شوند. غالباً ، بهترین راه برای جلوگیری از این مسئله توضیح ساده دلیل پاسختان  است.

مثال قبلی ما از مشتری طراحی سایت را در نظر بگیرید که از شما می‌خواهد یک چت آنلاین متصل به تمام شبکه‌های اجتماعی برای او طراحی کنید. درحالی‌که اولین چیزی که طبق  غریزه  خود می‌خواهید بگویید پاسخ نه است ، رویکرد دیپلماتیک تری وجود دارد که  می‌تواند مواردی از قبیل:

به نظر می‌رسد این پروژه ازلحاظ ظاهری پیچیده باشد و به نظر نمی‌رسد بودجه فعلی برای آن در نظر گرفته‌شده باشد. به همین ترتیب ، ممکن است بهترین راه‌حل را پیدا کنیم که بتوان آن را  سریع‌تر اجرا کرد ، مانند  استفاده از یک افزونه  آماده  رسانه‌های اجتماعی برای شروع کار که می‌تواند کارتان را راه بیندازد.

اگر دوست دارید  در این موردتحقیق  کنید و به ما  اطلاع دهید . ما می‌توانیم  بعدازآن در مورد نحوه کار خود  باهم صحبت کنیم.

در اینجا ، ما به‌سادگی وقت صرف کردیم و توضیح دادیم که چرا امکان تحقق درخواست آن‌ها وجود ندارد. توجه کنید که ما به‌طورکلی درخواست آن‌ها را  رد نکردیم ، اما گزینه دیگری را ارائه دادیم که انجام آن برای ما  راحت‌تر خواهد بود و آن‌ها را به جستجوی گزینه‌های دیگر (واقع‌بینانه‌تر) ترغیب کرده‌ایم.

با این حال ، اگر با این روش راحت نیستید ، از پیشنهاد گزینه‌های دیگر چشم‌پوشی کنید. فقط به یاد داشته باشید که مؤدب و صریح باشید ، بنابراین کسی که در مقابل شما است متوجه می‌شود که چرا “نه” می‌گویید.

با فرض اینکه وقت شما  از قبل پرشده است  و درخواستی برای انجام کار اضافی به شما داده می‌شود ، مطمئناً وقتی چیز دیگری را بردارید می‌توانید آن را به لیست کارهای خود اضافه کنید. ازنظر استراتژیک ، این منطقی است و امیدوارم چیزی که اضافه می‌کنید بسیار مهم‌تر از چیزی باشد که آن را جایگزین می‌کنید.

۳. معطل نکن!

اگر نمی‌خواهید کاری انجام دهید با بهانه‌های توخالی درخواست را رد نکنید زیرا این کار باعث ناراحتی طرف مقابل می‌شود و ممکن است در رابطه شما اختلال ایجاد کند. سعی کنید همدیگر را  معطل نکنید. در صورت احساس نیاز ، توضیحی مختصر ارائه دهید. با این حال ، احساس اجبار نکنید. کمتر گفتن بهتر از زیاده‌گویی بی‌حاصل  است.

با توجه به ماهیت غیرمستقیم پیام‌های دیجیتال ، نادیده گرفتن پیام‌هایی که باعث ناراحتی شما می‌شوند ، وسوسه‌انگیز است. به‌عنوان‌مثال ، اگر مشتری از شما بخواهد آخر هفته کارهای اضافی انجام دهید ، یا دوستی از شما بخواهد به او در انجام دادن کارهایش کمک کنید ، اولین غریزه شما ممکن است این باشد که ناراحت شوید درحالی‌که شما بهترین روش برای گفتن “نه” را می‌دانید.

هرچه بیشتر این موضوع را ادامه دهید  ، ممکن است فشار بیشتری برای تسلیم و گفتن  پاسخ “بله” احساس می­کنید. این استرسی است که شما در پاسخ ندادن احساس می‌کنید ، بنابراین به‌طور بالقوه کارهایی را که نمی‌خواهید انجام دهید و احساس ناراحتی می­کنید را در ابتدا پاسخ مناسب دهید.

بر اساس تجربه ، مدتی طول می‌کشد تا در صورت لزوم با گفتن پاسخ “نه” راحت باشید. با این حال ، به‌عنوان مهارتی که برای پرورش آن لازم دارید ، به آن فکر کنید. هرچه بیشتر “نه” بگویید ، احساس ناخوشایندی آن کمتر می‌شود  و به‌هرحال ، پاسخ منفی باید به‌راحتی پاسخ مثبت باشد.

درنهایت ، در برخی موارد ممکن است با رد درخواست ،آن‌ها به مشکل بخورند. با این حال ، اگر  شما بی‌ادبی نکرده باشید و با سرعت عمل پاسخ داده  باشید ، هیچ دلیلی برای احساس گناه وجود ندارد. به‌هرحال ، شما کارهای مهمی برای انجام دادن دارید ، و هیچ‌کس نمی‌داند چگونه وقت شمارا بهتر از خودتان اداره کند!

۴-از منطق استفاده کن!

نه گفتن با احساسات و یکسری بهانه‌های نیمه‌جان به شخصی که از شما می‌خواهد کاری انجام دهید فقط می‌تواند احساسات بیشتری ایجاد کند. این معمولاً و فوری باعث تسریع رفتارهای منفی برای همه افراد درگیر می‌شود. بنابراین باهوش باشید؛ هنگام نه گفتن از منطق استفاده کنید “متأسفم ، ما در حال حاضر فقط ظرفیت انجام این کار راداریم  و اگر موارد بیشتری را بخواهیم  اضافه کنیم ، کیفیت کار ما پایین  می‌آید. اگر کیفیت  مهم‌تر است ، بگذارید این کار را بکنیم و بگذارید تصمیم بگیریم چه‌کار دیگری انجام نمی‌دهیم … ”

۵-هرگز فوراً نگویید بله

اگر در یک پست مهم هستید درخواست‌های زیادی از شما خواهد شد مخصوصاً اگر فرد مقابل دچار بحران شده باشد.”ممنون که از من در این مورد سؤال کردید. من دوست دارم که کمک کنم ، اما بگذارید ببینم ظرفیت ما برای انجام این کار چگونه است و به‌زودی به شما پاسخ خواهم داد ” این پاسخ می‌تواند مهم‌ترین بیانیه راهبردی شما باشد که شما تاکنون آن را بیان کرده‌اید. ارزیابی وضعیت ، بررسی مسائل و سپس بازگشت و بازخورد دادن  به شخص درخواست‌کننده ، بسیار عالی است . توسعه و تمرین این مهارت مهم است زیرا باعث می‌شود کارهایی را برای افراد بدون در نظر گرفتن جوانب آن انجام ندهید.

۶-پیمانکار دست‌دوم نباش

هنگامی‌که یک درخواست از فردی می‌شود و آن فرد از شما همان درخواست را می‌کند این موضوع می‌تواند برای شما  چالش‌برانگیز باشد.

به‌طور مثال:

چطوری سبحان من هم‌اکنون با آقای صادق لو ملاقات داشتم او از من خواست در مورد پروژه مشتری با شما تماس بگیرم .شما باید هم‌اکنون ثبت‌نام را از متقاضیان آغاز کنید. در این سناریو اگر آقای صادق لو حتی اگر رئیس شما باشد، باید در بعضی موارد اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد تا بتوانید کار خود را بهتر انجام دهید و گردش کار خود را مدیریت کنید و همچنین  بهتر است تا اطلاعات کافی نداشتید  مسئولیت آن را بر عهده نگیرید.

۷-احساس گناه را از بین ببر

در پایان روز ، شما در مورد کار ، نتایج ، خودتان  به خودتان پاسخگو هستید. افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید ممکن است حسن نیت داشته باشند اما آن‌ها به‌جای شما زندگی نمی‌کنند. اگر در محل کار به شخصی نه بگویید ، معمولاً احساس گناه در شما ایجاد می‌شود و حتی ممکن است از گفتن آن شرمنده  باشید. اما واقعاً مهم است که سعی کنید احساس گناه را از بین ببرید و دوباره با قانع کردن منطقی خود بر کار خود تمرکز کنید.

به‌طور خلاصه ، نه گفتن بسیار سخت است. اما این کاری است که افراد موفق انجام می‌دهند. وقتی می‌دانید که کاری عملی نخواهد شد ، می‌دانید که توانایی‌های لازم را ندارید یا اگر صرفاً وقت انجام یک کار باکیفیت را ندارید. اگر کاری که از شما خواسته می‌شود یک ایده خوب و مفید برای شرکت است ، پس از یک روش ساده برای حذف موارد دیگری و یافتن تعادل مناسب استفاده کنید.

منبع احساس گناه را پیدا کن!

قبل از اینکه بتوانید با موفقیت گناه خود را کنترل کنید ، باید تشخیص دهید که این احساس از کجا ناشی می‌شود.

احساس گناه هنگامی‌که می‌دانید کار اشتباهی انجام داده‌اید طبیعی است ، اما احساس گناه همچنین می‌تواند در واکنش به اتفاقاتی که افتاده است یا شما نقشی در آن نداشته‌اید ریشه دوانده باشد.

فهمیدن اشتباهات مهم است ، حتی اگر فقط آن‌ها را به خودتان بگویید  یا فقط خودتان از آن‌ها آگاه هستید. به همان اندازه مهم است که توجه داشته باشید نباید  بی‌دلیل خود را به خاطر چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید سرزنش کنید.

اکثر مردم معمولاً نسبت به چیزهایی که نمی‌توان کنترل کنند ، احساس گناه می‌کنند. ممکن است در رابطه با جدا شدن از شخصی که هنوز به فکر شماست ، احساس گناه کنید یا اینکه شما  شغل خوبی دارید و بهترین دوست شما بیکار است و شما احساس گناه کنید.

گناه همچنین می‌تواند ناشی از این باور باشد که شما نتوانسته‌اید انتظاراتی را که خود یا دیگران تعیین کرده­اند برآورده کنید. البته ، این احساس گناه منعکس‌کننده تلاشی نیست که شما برای غلبه بر چالش‌هایی که شمارا از دستیابی به این اهداف بازمی‌دارد .

برخی از دلایل عمده احساس گناه عبارت‌اند از:

  • زنده ماندن از اتفاقات یا فاجعه
  • تعارض بین ارزش‌های شخصی و انتخاب‌هایی که انجام داده‌اید
  • نگرانی‌های بهداشت روانی یا جسمی
  • افکار یا خواسته‌هایی که فکر می‌کنید نباید داشته باشید
  • از نیازهای خود مراقبت کنید وقتی فکر می‌کنید باید روی دیگران تمرکز کنید
  • به خاطر شخص دیگری مرتباً احساس گناه می‌کنید.

۸. قاطع و مؤدب باشید.

ممکن است بگویید: “متأسفم که الآن نمی‌توانم  کاری برای شما انجام دهم اما اگر بتوانم زمانی برای شما کاری انجام دهم به شما اطلاع خواهم داد که چه زمانی می‌توانم این کار را برای شما انجام دهم.” این رویکرد مؤدبانه است و با تغییر پویایی شمارا در موقعیت قدرت قرار می‌دهد.

شما مسئولیت را به عهده گرفته‌اید و به مردم می‌گویید که چه زمانی  می‌توانید به آن‌ها اطلاع دهید. مثال دیگر ، “من از کسی که درخواست کمک می‌کند استقبال می‌کنم  ، اما در حال حاضر خیلی نمی‌توانم این کار را انجام دهم اما در یک موقعیت دیگر شاید بتوانم کاری برایتان انجام دهم.

۹. بر ترس های خود غلبه کنید

در اینجا یک راز وجود دارد: اگر فکر می‌کنید چگونه قاطع‌تر شوید ، احتمالاً ترس شمارا  از قاطع بودن دور کرده  است. هر تصمیمی ، هرچند کوچک ، به‌نوعی تغییر می‌کند ، که می‌تواند منجر به تفاوت قابل‌توجهی در زندگی ما و افرادی شود که به آن‌ها اهمیت می‌دهیم.

این ترس از تغییر می‌تواند مخرب باشد و حتی شمارا بکشد ، درصورتی‌که نیاز به تعیین سرنوشت خود با یک تصمیم را دارید ، شمارا فلج می‌کند. چگونه می‌توانید این الگوی منفی را بشکنید؟ به‌جای ترس از آن ، در برابر تغییر گشاده‌رو باشید. بپذیرید که  خود زندگی همیشه در حال تغییر است و با تصمیم‌گیری ، حتی وقتی نسبت به آن اطمینان ندارید ، کنترل زندگی خود را در دست خواهید گرفت.

۱۰. تاکتیک‌های مردم را درک کنید.

بسیاری از افراد و سازمان‌ها ، آگاهانه یا ناخواسته از تکنیک­های دست‌کاری گفتار استفاده می‌کنند. به‌عنوان‌مثال ، به این فکر کنید که یک موسسه خیریه از شما  درخواست کمک مالی می‌کند  و گزینه‌های اجباری را پیش روی شما قرار می­دهد: “آیا می‌خواهید مبلغ ۱۰۰هزار تومان ، ۲۰۰ هزار تومان ، ۳۰۰هزار تومان یا X تومان  اهدا کنید؟” “اکثر مردم ۲۰۰ هزار تومان را اهدا می‌کنند شما  چه مقدار دوست دارید اهدا کنید؟” آن‌ها از فشار اجتماعی استفاده می‌کنند. پس حواستان به این موضوع باشد تا در دام چنین تاکتیک‌هایی نیافتید.

۱۱. حدومرزها را تعیین کنید.

افراد گاهی اوقات مشکل نه گفتن دارند زیرا وقت خود را برای ارزیابی روابط خود و درک نقش آن‌ها در این رابطه صرف نکرده‌اند. وقتی واقعاً پویایی و نقش خود را درک کنید ، دیگر نگران عواقب نه گفتن نخواهید بود. خواهید فهمید که رابطه شما محکم است و می‌تواند در مقابل نه گفتن مقاومت کنید.

۱۲. سؤال را با سؤال پاسخ دهید.

این روش  محیط کاری بسیار مؤثر است . به‌طور مثال یکی از  سرپرستان شرکت  از شما می‌خواهد چندین وظیفه که بیشتر از  توانایی شما است را بر عهده بگیرید و آن را انجام دهید. ممکن است بگویید ، “من  خوشحال می‌شوم کارهای X ، Y و Z را انجام دهم ؛ اما برای انجام یک کار خوب به‌جای دو هفته به سه هفته زمان احتیاج دارم. چگونه دوست دارید آن‌ها را در اولویت قرار دهم؟”

۱۳. محکم باشید.

اگر کسی نتواند نه شمارا بپذیرد ، پس می‌دانید که این فرد دوست واقعی شما نیست یا به شما احترام نمی‌گذارد. محکم بایستید و فقط به دلیل ناراحت شدن  آن شخص خود را مجبور به تسلیم نکنید.شما می‌توانید از فن سی دی خش‌دار که در مقاله قاطعیت وجود دارد استفاده کنید.

۱۴. خودخواه باشید.

نیازهای خود را نسبت به نیازها و خواسته‌های دیگران در اولویت قرار دهید. اگر نیازهای آن شخص را بیشتر از نیاز خود قرار دهید ، متوجه می‌شوید که بهره‌وری شما آسیب می‌بیند و ناراحتی و عصبانیت و خشم  شما افزایش می‌یابد.

وارن بافت می‌گوید: “تفاوت بین افراد موفق و افراد بسیار موفق این است که افراد بسیار موفق تقریباً به همه‌چیز نه می‌گویند.”

کلام آخر

“نه” یک کلمه قدرتمند است و باید از آن در جای درستی استفاده شود. اگرچه  ممکن است شما برای کم کردن ضرر خود از آن در کسب‌وکار خود استفاده کنید اما  بسیاری از مشتریان عادت دارند همیشه به خواسته‌های خود برسند. این بدان معناست که شما باید در شرایطی که خواسته‌های آن‌ها عملی نیست از تکنیک­های بالا استفاده کنید.

شما در برابر افراد دیگر مثلا دوستان و آشنایان و یا هر فرد دیگری می­توانید از این تکنیک­ها به راحتی استفاده کنید.

در مورد چگونگی انجام این کار ، ۱۴  روش برای گفتن “نه” در این مقاله  ارائه شد  که هم در محیط‌های حرفه‌ای و هم شخصی می‌توانید از آن استفاده  کنید.

شما چگونه نه می گویید؟آیا دوست دارید مهارت نه گفتن را یاد بگیرید؟

دیدگاهتان را بنویسید