رئیس خود بودن ، از کسی دستور نگرفتن ، شتابزدگی برای رسیدن به اهداف خود و علاقه برای کار کردن برای خود، ایجاد شغل برای دیگران و بسیاری دیگر از مزایای کارآفرینی میباشد که باعث میشود افراد به سمت کارآفرینی سوق پیدا کنند و برای بسیاری از افراد ، کارآفرینی هدف نهایی شغلی است.اما همانطور که راهاندازی مشاغل شخصی خود، بسیار جذاب است ، اما همان طور نیز میتواند فوقالعاده دشوار باشد.
چرا کارآفرینی سخت است؟
۹۰درصد شرکتهای نوپا شکست میخورند.همچنین کارآفرینان اضطراب بیشتری نسبت به افراد دیگر دارند و استرس روزمره بیشتری را تجربه میکنند. از این گذشته ، وقتی مسئولیت کار خود را بر عهدهدارید ، هر بازگشت و شکستی شخصاً متوجه شما میشود.
خبر خوب این است: شروع راهاندازی یک شرکت میتواند یکی از سودآورترین ، نشاط آورترین و جالبترین فرصتهایی باشد که تاکنون به دست آوردهاید. اگر از خطرات آگاه هستید و هنوز نمیدانید از کجا و چگونه شروع کنید ، از راهکارها و توصیههای این مقاله استفاده کنید.
۱۲ سنتی که شما را در مسیر کارآفرینی موفق می کند
در این مقاله ، ما موارد زیر را مورد بررسی قرار میدهیم:
- چگونه کارآفرین شویم
- چگونه بودجه بگیریم
- نحوه ادغام تجارت خود
- چگونه کارآفرین شویم
- ایدههای سودآور استارت آپ را شناسایی کنید.
- یک گروه (یا دستهها) در حال رشد را شناسایی و روی آن تمرکز کنید.
- یک تقاضای کمهزینه را پرکنید.
- چیزی بهتر (یا ارزانتر) ازآنچه در آنجاست تهیه کنید.
- با تحقیق درباره خریدار ، ایده راهاندازی خود را معتبر ارزیابی کنید.
- با حداقل محصول مناسب (MVP) شروع کنید.
- یک طرح تجاری ایجاد کنید.
- بر اساس بازخورد به تکرار ادامه دهید.
- یک بنیانگذار دیگر پیدا کنید.
۱.علاقهمند باش
اگر کاری را که میخواهید انجام دهید را دوست ندارید ، آن را انجام ندهید. این موضوع به همین سادگی است.زیرا شما بهعنوان یک کارآفرین مجبورید ساعتهای طولانی وقت بگذارید و برای کار خود فداکاری کنید.وقتی نسبت به کاری که انجام میدهید علاقهمند باشید ، تحمل ساعات طولانی شمارا اذیت نمیکند و شمارا خسته نمیکند و برعکس باعث اشتیاق و کار و تلاش بیشتر شما میشود.
هنگامیکه به انجام کاری علاقهای ندارید این موضوع باعث میشود انگیزه کافی برای ادامه کار نداشته باشید و با خستگیها و چالشهای آن کنار نیایید. آیا تابهحال به آن کارآفرینانی توجه کردهاید که گویا هرگز خسته نمیشوند؟ آیا آن کارآفرینانی را دیدهاید که وقتی در مورد کاری که انجام میدهند صحبت میکنند ، درخشش عجیبی در چشمانشان موج میزند؟
۲.ریسک کن
انسانها بهطورکلی از ریسکپذیری رنج میبرند ، اما بخشی از کارآفرینی شناختن ریسکهایی است که باید بپذیرید.
کارآفرینان موفق ریسک میکنند. این بخشی از کار است.کارآفرینان موفق همچنین میدانند که کدام ریسکها را بپذیرند و چهکارهایی را نباید انجام دهند. بیاموزید که خطراتی را که به نفع تجارت شما است ، تشخیص داده و آنها را بپذیرید.
به خطر انداختن جنبه خطرناکی دارد ، اما فرصتهایی که ارائه میدهند اغلب بسیار بیشتر از خطرات احتمالی است. پس برای اینکه کارآفرینی خود را آغاز کنید بیاموزید که چگونه ریسکهایی را که ارزش انجام آنها را دارد میتوان شناسایی کرد که با این کار احتمالاً یک کارآفرین موفقتر خواهید شد.
۳. به خود اعتماد کنید
به خودت اعتماد کن.اگر به خودتان اعتقاد نداشته باشید ، چه کسی شمارا باور خواهد کرد؟ یک کارآفرین موفق بودن به معنای این است که شما یاد گرفتهاید که هنگام تصمیمگیری به شهود خود گوش دهید و به خرد خود اعتماد کنید.توانایی اعتماد و اعتقاد به خود اعتمادبهنفس شمارا نشان میدهد. مردم بیشتر رهبران مطمئن را دنبال میکنند و به آنها اعتماد میکنند.
اعتماد به مهارتهای شخصی شما میتواند تا حدی از درد عدم اطمینان را از کارآفرین بودن نیز بردارد. وقتی احساس عدم اطمینان میکنید ، به یاد داشته باشید که چقدر تجربه و دانش دارید. بیشتر کارآفرینان پس از سال ها تجربه کار با شخص دیگر ، کار خود را شروع میکنند.بسیاری از کارآفرینان وجود دارند که باتجربه فراوانی که دارند کار خود را آغاز کردهاند.
در مسیر کارآفرینی درخواست کمک در مواقع ضروری یا مراجعه به مشاور برای مشکلی اشکالی ندارد ، اما همچنین باید یاد بگیرید که به خودتان و قضاوت خود اعتماد کنید بدون اینکه از دیگران کمک بگیرید. بیاموزید که به خود اعتماد کنید و در حال حاضر در مسیر موفقیت کارآفرینی قدم گذاشتهاید.
۴. ترس را کاهش دهید
ترس عمل را متوقف میکند. کارآفرینان باید وقتی فرصتی را میبینند یا اشتباهی را تشخیص میدهند ، محوری عمل کرده و بهسرعت وارد عمل شوند.بااحساس ترس روی شانه خود ، شما یک کارآفرین موفق نخواهید بود. بهعنوان یک کارآفرین ، اگر بگذارید ترس راهنمای شما باشند ، قادر به گوش دادن به شهود خود نخواهید بود ، از انجام خطرات لازم میترسید و قضاوت شما تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد.
راههایی برای کاهش و مدیریت ترس خود پیدا کنید با این کار یک کارآفرین بسیار موفقتر خواهید بود.
به یاد داشته باشید ، ترس با دیدگاه شما ارتباط دارد.تحقیقات نشان داده است که هرچه به سریالها یا فیلمهای جنایی یا ترسناک تلویزیونی بیشتری نگاه کنید، ، احتمال اینکه ترس شما افزایش یابد بسیار زیاد است. پس بهتر است از تماشای این فیلمها و سریال ها اجتناب کنید و با تغییر دیدگاه خود ترس خود را کاهش دهید.
۵. ایدههای سودآور استارت آپ را شناسایی کنید.
شاید بگویید من دوست دارم برای خودم کارکنم زیرا از کار کردن برای دیگران خسته شدهام ،اما بگویید برای این کار هیچچیزی به ذهنم نمیرسد. همانطور که میدانید یک استارتآپ موفق با یک ایده شروع میشود. بدون داشتن ایده یک کار نمیتوانید یک تجارت ایجاد کنید. در ادامه به برخی از تکنیکهای خلاقانه برای فکر کردن در مورد یک محصول یا خدمات اشارهکردهایم .
پس:
از دوستان خود بپرسید چه چیزی آنها را ناامید میکند.
چه چیزی باعث سودآوری یک محصول یا خدمات میشود؟ اینیک راهحل برای یک مشکل یا سرخوردگی فراهم میکند که مردم برای رفع آن حاضر به پرداخت هزینه هستند.
با این حساب ، با پرسیدن از دوستان خود شروع کنید که چه چیزی آنها را ناامید میکند.
بنیانگذاران همیشه از ناامیدیهای خود الهام میگیرند. برای مثال:
تراویس کالانیک و گرت کمپ پسازاینکه در تهیه کامیون و ماشین مشکلی داشتند ، Uber را راهاندازی کردند.
Andrew Kortina و Iqram Magdon-Ismail اگرام مگدون ایسماعیل و اندرو کورتینا پسازاینکه در بازپرداخت چک با یکدیگر مشکل داشتند ، ون مو Venmo (خریداری شده توسط PayPal) را تا سیس کردند.
همانطور که طوفان فکری میکنید ، از دوستان خود بخواهید موارد روزمره را که باعث آزار آنها میشود ، پیگیری کنند. سپس لیست آنها را مرور کرده و به دنبال مشکلاتی باشید که ممکن است بتوانید حل کنید.
از استارت آپهای نوظهور الهام بگیرید.
بررسی آنچه افراد دیگر ارائه دادهاند میتواند راهی عالی برای فرایند اندیشه خود باشد. برای الهام گرفتن از دیجیتال ، به Product Hunt بروید ، مجموعهای از جدیدترین برنامهها ، وبسایتها و بازیها که بهطور مداوم بهروز میشوند. در همین حال ، Kickstarter برای محصولات فیزیکی عالی است.
همچنین تعداد زیادی سایت بررسی محصول وجود دارد که ممکن است باعث خلاقیت شما شود. Uncrate ، Werd و Wirecutter را امتحان کنید.
روندهای اثبات ایده خود را در آینده شناسایی کنید.
با تغییر جهان ، مردم به محصولات مختلفی احتیاج دارند. بهعنوان مثال ، ظهور اسنپ و تپسی وماکسیم ،… و سایر برنامههای اشتراک سواری تقاضا برای یک برنامه شخص ثالث را ایجاد کرد که ارزانترین نرخها را در آن لحظه به شما میگوید.شما میخواهید از منحنی جلو بروید. پیشبینی روند برای صنعت یا بازار خود را بخوانید ، یا نشریات جهانی پیشبینی روند مانند Trend Hunter و Springwise را بررسی کنید. سپس از خود بپرسید: “اگر این پیشبینیها محقق شود ، کدام ابزار برای جامعه ما لازم است؟”
یک گروه (یا دستهها) رو به رشد را شناسایی و روی آن تمرکز کنید.
استیفن کی ، متخصص صدور مجوز و استراتژیست مالکیت معنوی ، توصیه میکند مقوله ای را انتخاب کنید که شمارا مجذوب خود کند اما ازلحاظ رقابتی زیاد نباشد و یا کسی به آن زیاد توجهی نکرده باشد. وی توضیح میدهد: “من از صنایعی که چالشبرانگیز هستند مانند صنعت اسباببازی اجتناب میکنم. افراد زیادی در آن فضا کار میکنند.” “اگر روی دستهبندی محصولاتی که رشد میکنند و همچنین پذیرای نوآوری باز هستند ، تمرکز کنید ،انجام این کار برای شما آسانتر خواهید شد.”
بعدازاینکه شما دستهای را انتخاب کردید شما باید تمام محصولات موجود آن دسته را مطالعه کنید.
پس از خود بپرسید:
مزایای هر محصول چیست و چگونه متفاوت هستند؟
استراتژی بستهبندی و بازاریابی آنها چیست؟
بازرسان چه میگویند؟
چه پیشرفتهای بالقوهای وجود دارد؟
هنگامیکه محصولی را انتخاب کردید ، سؤالات مانند سؤالات زیر را در نظر بگیرید:
برای بهبود آن ،چهکاری میتوان انجام داد؟
آیا میتوانم ویژگی جدیدی اضافه کنم؟
در مورد یک ماده متفاوت چطور؟
آیا میتوانم آن را بهنوعی شخصیسازی کنم؟
۶. یک تقاضای کمهزینه را پرکنید.
اگر دوچرخه کافی وجود نداشته باشد نیازی به اختراع مجدد دوچرخه ندارید. بسیاری از افراد پس از مشاهده خلأ در بازار مشاغل موفقی را آغاز میکنند. بهعنوان مثال ، شاید شما یاد بگیرید که کمبود منابع خارجی باکیفیت بالا درفروش وجود دارد. ازآنجاکه شما در توسعه فروش و مدیریت حساب در شرکتهای فروش در مراحل اولیه تجربهدارید ، ممکن است تصمیم بگیرید این سرویس را به استارتآپهای فناوری ارائه دهید.
۷- چیزی بهتر (یا ارزانتر) ازآنچه در بازار هست بسازید.
همیشه لازم نیست چیزی کاملاً جدید بسازید. اگر بتوانید کالای موجود را باقیمت پایینتر ، کیفیت بهتر یا ایده آل تر یا هر دو را ارائه دهید ، مشتریهای زیادی خواهید داشت. آیا چیزی بهتر از این وجود دارد ؟همانطور که روزتان را میگذرانید ، فهرستی از همه مواردی که استفاده میکنید تهیه کنید. سپس لیست موردی را که میتوانید بهبود دهید مرور کنید.
پیشنهادهای دیگر
برقراری ارتباط با سایر کارآفرینان: برای یافتن رویدادهایی میتوانید از ابزارهایی مانند ایوند استفاده کنید. شبکهسازی با سایر کارآفرینان نهتنها به شما کمک میکند روابط ارزشمندی ایجاد کنید ، بلکه ایدههای زیادی نیز به شما ارائه میدهد.
درخواستهای ثبت اختراع: درخواستهای ثبت اختراع بهطورمعمول در ایران پس از تکمیل کردن همه موارد و نداشتن اشکالات فنی و قانونی ۲۰-۳۰ روز زمان خواهد برد که این امر در کشورهای خارجی مانند آمریکا ۱۸ ماه پس از تکمیل مدارک ثبت میشوند. اگرچه ما کپیبرداری از هرگونه اختراع را بهطور کامل توصیه نمیکنیم ، اما مرور این اسناد میتواند درک مناسبی از هدایت فضای خاص به شما بدهد.
یک جلسه طوفان فکری داشته باشید: اگر میخواهید آبمیوههای خلاقانه خود را به جریان بیندازید ، سه تا پنج نفر دیگر بافکر کارآفرینی را به یک جلسه طوفان فکری دعوت کنید. از همه بخواهید که آماده بحث و گفتگو درباره یک دسته یا سؤالات خاص از محصول باشند ، ازجمله “نوع X موردعلاقه شما چیست و چرا؟” یا “آیا برای رسیدن به Y از چیزی استفاده میکنید؟ چرا بله یا چرا نه؟” پاسخها ممکن است به ایدههای عالی منجر شود.
۸. ایده راهاندازی خود را با تحقیق درباره خریدار معتبر تأیید کنید.
عالی است شما در این مرحله یک ایده دارید اما توصیه که به شما داریم این است که هنوز کار روزانه خود را رها نکنید. قبل از شروع کار ، باید بدانید که دیگران واقعاً محصول شمارا میخواهند. (منظور دوستان و خانواده شما نیستند و آنها بهعنوان مشتری بهحساب نمیآیند.)
برای اینکه بتوانید با اطمینان از دوام کالای خود،محصول را در بازار بسنجید ، با درک شخصیت خریدار خود ، یعنی افراد واقعی که قصد دارید به آنها بفروشید ، شروع کنید. اگر محصول شما نیاز شمارا برآورده نمیکند ، مهم نیست که نوآورانه یا خلاقانه باشد. به همین دلیل شخصیت خریدار و تحقیقات بازار بسیار مهم است.
هنگامیکه مشتری ایده آل خود را شناسایی کردید ، مصاحبه با افراد متناسب با این لایحه باید یکی از مؤلفههای مهم تحقیق شما باشد. یک نمایش آزمایشی از محصول خود را برای آنها ترتیب دهید ، از آنها بپرسید چه چیزهایی را در مورد این محصول دوست دارند و چه چیزهایی را دوست ندارند ، چه مقدار برای آن هزینه میکنند ، چند بار از آن استفاده میکنند و غیره.
کریس بانک ، وبلاگ نویس Envato ، همچنین توصیه میکند “لیست مشکلاتی که تصور میکنید محصول شما آن را برطرف میکند را بنویسید و یادداشت کنید و سپس نظرات و رتبهبندی هر مشکل را موردتوجه قرار داده ، بنویسید.
اگر میخواهید علاقه بازار را قبل از ساختن هر چیزی آزمایش کنید ، یک صفحه فرود ایجاد کنید که محصول یا خدمات شمارا توصیف میکند. از افراد بخواهید درازای دسترسی زودهنگام آدرس ایمیل خود را ارسال کنند. اشتراک ، عضویت یا محصول رایگان ؛ تخفیف ، بهروزرسانی محصول یا پیشنهاد جذاب دیگر را به آنها ارائه دهید. سپس ویدیو را در شبکههای اجتماعی ، پرداختی و غیره تبلیغ کنید و ببینید چه تعداد بازدیدکننده به سیستم ثبتنام تبدیل میشوند.
۹. با حداقل محصول مناسب (MVP) شروع کنید.
MVP سادهترین و ابتداییترین نسخه ابزار یا خدمات شما است. بهاندازه کافی کاربردی است تا بتواند مشتریان اولیه را راضی کند و درک کند که چه چیزی را باید بهبود ببخشید. فرض کنید شما میخواهید برنامهای بسازید که دانشجویان دانشگاه را با مدرسان مجازی متصل کند.
شما ممکن است یک نسخه بدون استخوانبندی و بدون پیکربندی ایجاد کنید ، بهطور دستی از ۱۵۰ معلم خصوصی که بهصورت آنلاین پیداکردهاید دعوت کنید تا به آن بپیوندند و سپس پیوند به برنامه را در صفحه تلگرام ، اینستا گرام .فیسبوک دانشگاه محلی ارسال کنید. اگر تعداد قابل قبولی ثبتنام کنید ، این نشانهای است که باید در این راه به جلو بروید. اگر این موضوع بهسختی به ذهن شما خطور میکند ، باید در مورد ایده فکر کنید یا اینکه تازه شروع کنید و با طوفان فکری آن را پیدا کنید.
شروع کوچک با MVP هزینههای شمارا برای شروع کسب وکار جدید، پایین نگه میدارد، اما بااعتبار سنجی محصول امکان رشد را فراهم میکنید.
۱۰. یک طرح تجاری ایجاد کنید.
طرح کسبوکار سندی رسمی است که جزئیات اهداف تجاری شما و مراحلی را که برای دستیابی به آنها برمیدارید ، بیان میکند. این ممکن است شامل استراتژی بازاریابی ، بودجه و پیشبینیهای مالی و نقاط عطف باشد.
بهعنوان یک کارآفرین ، وظیفه شما تعیین مأموریت ، چشمانداز و اهداف بلندمدت و کوتاهمدت شرکت شما است. همانطور که این نوع برنامهریزی استراتژیک را برای سرمایهگذاری خود انجام میدهید ، برنامه تجاری نتیجه کار شماست و به شما کمک میکند تا رشد استارت آب خود را هدایت کنید.
۱۱- بر اساس بازخورد به تکرار ادامه دهید.
به خاطر داشته باشید که MVP شما برای ادامه رقابت در دستههای بازار انتخابی شما ، بهخصوص اگر آرزوهای بزرگی برای راهاندازی خوددارید ، کافی نخواهد بود.
اکنون این چرخه پیش میآید: ایجاد علاقه و تقاضا (بازاریابی محصول) ، تأمین امنیت مشتریان (فروش محصول) ، ارزیابی رضایت ، بهبود محصول بر اساس بازخورد … و تکرار فروش که باید برای آنها نیز برنامهریزی کنید.
شما میتوانید برای بهینهسازی تمام قسمتهای این چرخدنده را که درآمد لازم برای سرمایهگذاری در محصول را ایجاد میکند و سرمایهگذاری در محصول باعث ایجاد علاقه اضافی میشود را از طریق موارد زیر پیدا کنید:
- مشتریان راضی که تبلیغات را دهانبهدهان انجام میدهند
- پیشنهادهای رقابتیتر که مشتریان جدیدی را به خود جلب میکند.
۱۲. یک بنیانگذار پیدا کنید
خرد متعارف میگوید هنگام راهاندازی مشاغل جدید باید به دنبال یک بنیانگذار باشید. داشتن یک بنیانگذار سه مزیت اصلی دارد.
الف. به دست آوردن بودجه آسانتر است. خواه چندین مؤسس وجود داشته باشد که واقعاً در موفقیت یک شرکت سهیم باشند یا نه ، بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیر معتقدند که این امر میتواند بسیار مؤثر باشد زیرا آنها تمایلی به حمایت از بنیانگذاران انفرادی ندارند.
بهعنوان مثال ، “بنیانگذار منفرد” اولین چیزی است که در لیست علل شکست بنیانگذار وای کامپنی تور Y Combinator ، پل گراهام وجود دارد. وی مینویسد: “آیا تاکنون توجه کردهاید که چند استارتآپ موفق فقط توسط یک شخص تأسیسشده است؟ بعید به نظر میرسد اینیک اتفاق باشد.”
ب. از حمایت عاطفی برخوردار هستید. اداره یک شرکت یک تجربه استرسزا ، هیجانانگیز و منحصربهفرد است. اگر خودتان روی یک غلتک احساسی سوار شوید ، کسی را نخواهید داشت که در هنگام صعود با او جشن بگیرد ، یا ممکن است نتوانید به تنهایی از فرازوفرودها دوام بیاورد. یک بنیانگذار دقیقاً میفهمد چه چیزی را پشت سر میگذارید و باعث میشود کمتر احساس تنهایی کند.
ج. آنها میتوانند مهارتها ، دانش و ارتباطات مختلفی را فراهم کنند. شاید شما درفروش عالی باشید ، درحالیکه ممکن است شریک شما فنیتر باشد. شما ارتباطات زیادی برقرار کردهاید و آنها درواقع پیشازاین کار خود را آغاز کردهاند. انتخاب یک بنیانگذار با رزومه رایگان راهی عالی برای افزایش احتمال موفقیت شماست.
اما داشتن یک شریک و بنیان گذار دیگر نیز اشکالاتی دارد.
الف. ممکن است درگیری به وجود آید. شما و شریک کاری خود بهناچار اختلافنظر خواهید داشت. کمی اختلافنظر سالم مثمر ثمر است ، اما اگر نسبتاً سریع راهحلی پیدا نکنید ، وقت و انرژی ارزشمندی را هدر خواهید داد. بهعلاوه ، ممکن است به روحیه گروه خود صدمه بزنید.
ب. شما باید سهام خود را تقسیم کنید. اگر تنها مالک شرکت خود هستید ، با ۱۰۰٪ سهام خود شروع میکنید. باگذشت زمان و استخدام افراد بیشتر و یا دریافت بودجه ، این سهام را توزیع میکنید ، اما بسته به اینکه چه کسی باشید ، احتمالاً ۰.۰۰۵٪ تا ۳۵٪ را به یک نهاد اختصاص میدهید. اگر یک بنیانگذار دیگر داشته باشید ، بهطور خودکار ۴۰-۶۰٪ از شرکت خود را در یک بازه از دست میدهید.
ج. یافتن یکی از آنها دشوار است. واقعاً یافتن شخصی با همان اخلاق تجاری ، عادات کاری و شخصیت مکمل بسیار دشوار است. علاوه بر این ، آنها باید به چشمانداز شما ایمان داشته باشند ، مهارتهای صحیحی را ارائه دهند و در وهله اول تمایل به بنیانگذاری شما داشته باشند. اینیک سفارش بلند مدت است.
شایانذکر است که تجزیه و تحلیل هزاران استارتاپ موفق نشان داد که بیش از ۴۶٪ از آنها فقط یک بنیانگذار داشتهاند که بر اساس شرایط خود تصمیم میگیرند و به توصیههای سنتی اعتنایی ندارند.
از کجا میتوان یک بنیانگذار دیگر را پیدا کرد
اگر تصمیم میگیرید که یک بنیانگذار یا شریک مشترک لازم است ، قدم بعدی پیدا کردن یکی از آنها است. ابتدا به شبکه انسانی خود نگاه کنید. انتخاب کسی که از قبل میشناسید ، یا ارتباطات شما میتواند به او اعتماد کند ، بسیار خطرناکتر از یک غریبه است.
این مفهوم برعکس نیز عمل میکند: شما همچنین میتوانید آنها را متقاعد کنید که اگر اتصال درجهیک یا درجهدو هستند ، به شما بپیوندند.شما همچنین میتوانید در رویدادهای محلی کارآفرینی برای ملاقات با شرکای بالقوه شرکت کنید.
چگونه میتوان بودجه خود را برای شروع کار تأمین کرد:
از خانواده و دوستان خود بخواهید که در تجارت شما سرمایهگذاری کنند.
برای کمک مالی کسبوکار کوچک اقدام کنید.
از بستر سرمایهگذاری جمعی استفاده کنید.
درخواست سرمایهگذاری خطرپذیر کنید
یک وام خرد دریافت کنید.
آن را خودگردان کنید.
برای پول درآوردن باید هزینه کنید. برای تأمین هزینه راهاندازی خود ، گزینههای زیر را در نظر بگیرید:
الف. از خانواده و دوستان خود بخواهید که در تجارت شما سرمایهگذاری کنند.
بسیاری از کارآفرینان برای سرمایهگذاری اولیه به دوستان و خانواده خود اعتماد میکنند ، که آن را نوعاً “دور بذر” مینامند. شما میتوانید بودجه خود را برای سهمی در شروع فعالیت خود مبادلهکنید (یعنی پسرعموی شما پس از دادن ۵۰ میلیون تومان به شما ۴٪ از شرکت را دریافت میکند) ، وام شخصی (با یا بدون بهره) یا حتی کمک مالی درخواست کنید.
ب. برای کمک مالی کسبوکار کوچک اقدام کنید.
بعضی از بانکها و صندوقهای کارآفرینی برای کمک به مشاغل کوچک شرایط خاص را دارا هستند که به همین خاطر شکلگرفتهاند و کمکهایی از قبیل وامهای کمبهره ، سرمایههای خطرپذیر و کمکهای بلاعوض به متقاضیان میدهند.اکثر مشاغل واجد شرایط هستند بنابراین میتوانید با یک جستوجوی ساده و یا مراجعه به آنها از این وامها و کمکها مطلع شوید و از آنها استفاده کنید.
ج. نظر سرمایهگذاران یا شتابدهندگان
شتابدهندگان به دنبال شرکتهای هستند که در مرحله اولیه هستند که بتوانند ۱۰ برابر یا بیشتر سرمایهگذاری کنند. بهطورمعمول ، آنها میتوانند سرمایهگذاریهای خوبی روی ایده شما بکنند. اگر حساب کنید ، شتابدهندگان در آینده به دنبال مشاغلی باارزشهای میلیون دلاری هستند.
آنها در اطمینان از درک شما از مشتریان هدف ، فضای محصول ، نحوه درآمدزایی و نحوه مقیاسگذاری بسیار کوشا خواهند بود. اطمینان حاصل کنید که با یک برنامه تجاری محکم و علائم اولیه کشش به سمت افزایش درآمد، آمادهشدهاید (مانند “یک کاربر متوسط در هفته اول دو کاربر اضافی را ارجاع میدهد” یا “ما درآمد خود را از مهر تا دی ماه دو برابر کردیم.)”
همراه با بودجه یک شتابدهنده ، به تخصص و ارتباطات آنها دسترسی خواهید یافت. آنها در ازای دریافت سهام روی پروژه شما سرمایهگذاری میکنند.
د. درخواست سرمایهگذاری خطرپذیر.
بنگاههای سرمایهگذاری خطرپذیر به دنبال شرکتهای خصوصی و جوان هستند. مانند سرمایهگذاران شتابدهنده که به دنبال سرمایهگذاریهای با ریسک بالا و بازده بالا هستند. بازدهی که انتظار دارند به میزان بالغ بودن استارتآپ شما بستگی دارد. اگر آنها درست قبل از انتشار عمومی شرکت شما یا سرمایهگذاری در آن سرمایهگذاری کنند ، بازده برابرxبه توان ۳ را برای آنها در بر دارد.
اما اگر یک شرکت شتابدهنده خیلی زود سرمایهگذاری کند ، آنها احتمالاً به دنبال بازدهی 7X تا 10X هستند.
و. وام خرد دریافت کنید.
بهتر است برای سال اول شرکت خود برای وام اقدام نکنید ، زیرا تا زمانی که به سوددهی نرسیده باشید بازپرداخت چنین وامهای شمارا از قافله عقب میاندازد و نمیگذارد آنچنانکه باید رشد کنید . بااینحال ، میتوانید از برنامه خرد وامهای کارآفرینی کوچک تجارت استفاده کنید. مشاغل کوچک میتوانند حداقل ۱۵ میلیون تومان دریافت کنند.
ه. ایده خود را خودگردان کنید
اگر نخواهید نیازی به قبول پول از شخص دیگری نیست. برخی از شرکتها بههیچوجه بودجه جمع نمیکنند . بنیانگذاران آنها هزینههای اولیه را خودشان پرداخت میکنند و سپس ، وقتی شرکت سودآور شد ، درآمد آن، تمام هزینهها را تأمین میکند.
این گزینه به شما این امکان را میدهد (و اگر بنیانگذار دیگری هم داشته باشید) درصد بسیار بیشتری از شرکت خود را حفظ کنید. اما ممکن است بدون تزریق پول نقد با سرعت کمتری رشد کنید. اگر تصمیم به راه انداختن کسبوکار خود به روش خودگردانی هستید ، بودجه خود را تا حد ممکن در حد متعادل نگهدارید تا عمر شرکت شما افزایش یابد.
چگونه تجارت خود را ادغام کنیم
در یک مرحله خاص ، شما باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید تجارت خود را ادغام کنید. شما و شرکتتان بهعنوان یک مالک انفرادی یک نهاد یکسان محسوب میشوید.بهمحض ادغام ، تجارت شما از شما جدا میشود. ازنظر حقوقی ، میتواند خریدوفروش املاک ، متحمل مالیات ، شکایت و ، تنظیم قرارداد و ارتکاب جرم شوید.
مزایای ترکیب
اول و مهمتر از همه ، یک شرکت از شما در برابر بدهی و تعهدات مشاغل محافظت میکند. طلبکاران معمولاً فقط میتوانند از داراییهای شرکت پول خود را زنده کنند ، و از داراییهای شخصی شما مانند خانه ، ماشین ، حساب بانکی و غیره نمیتوانند استفاده کنند.
شما همچنین ازنظر قانونی مسئولیتی در قبال اقدامات شرکت ندارید. در مقابل ، بهعنوان یک مالک انفرادی ، هرکسی که از تجارت شما شکایت کند ، از شما شکایت میکند.
داشتن یک شرکت به شما امکان انتقال سهام را میدهد. میتوانید مقداری از مالکیت خود را به یک شرکت بفروشید ، آن را منتقل کنید یا آن را واگذار کنید. اگر میخواهید سرمایهگذاریهای خارجی را بپذیرید یا یک شریکی را وارد کسب و کار خود بکنید ، به توانایی واگذاری نیاز دارید.
وضعیت شرکت همچنین اعتبار بیشتری به شما میدهد که به شما کمک میکند سرمایه و سرمایهگذار یا سرمایه گذاره ایی را جذب کنید.
سرانجام ، شرکتها میتوانند هزینههای عادی کسبوکار را قبل از تخصیص درآمد کسر کنند.
معایب تلفیق
این موضوع یکبار مالیاتی اضافی ایجاد میکند: شما باید بهطور دورهای مدارک خود را به اداره مالیات ارائه کنید و هزینههای سالانه را پرداخت کنید. این فرآیند میتواند نسبتاً زمانبر باشد و استخدام حسابدار میتواند چندین میلیون برای شما هزینه داشته باشد.
نیازی به ادغام ندارید ساختارهای متنوعی برای انتخاب وجود دارد. اما اگر شما یک بنیانگذار و یک شریک دارید ، به بودجه خارجی نیاز دارید و میخواهید از حمایت قانونی برخوردار باشید ، که این میتواند ایده خوبی باشد.
کلام آخر
پس برای اینکه در مسیر کارآفرینی قرار بگیرید و به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید بهتر است ابتدا به این مسیر علاقه داشته باشید و ترس و نگرانی را کنار بگذارید و دل خود را به دریا بزنید و شروع کنید.شما باید در این مسیر به خود اعتماد کنید زیرا اگر خودتان به خودتان اعتماد نکنید نمی توانید از دیگران انتظار داشته باشید به شما اعتماد کنند.
سعی کنید ایده های سودآور را به کمک دوستان و خانواده خود شناسایی کنید.شما می توانید از نا امیدی آن ها استفاده کنید و ایده به دست آمده را عملی کنید.لزومی ندارد شما برای کارآفرینی دوچرخه را دوباره اختراع کنید .شما می توانید یک محصول با کیفیتتر ،ارزانتر و بهتر تولید کنید مطمئن باشید مشتری بیشتری برای آن وجود خواهد داشت.
به نظر شما چه گام های دیگری برای رسیدن به موفیت در کارآفرینی وجود دارد؟آیا دوست دارید به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید؟