۶ راز افزایش اعتماد به نفس در کسب و کار

خانه » بلاگ » ۶ راز افزایش اعتماد به نفس در کسب و کار

فهرست عناوین

وقتی اعتماد به نفس در کسب و کار ما جریان داشته باشد به طرز شگفت آوری حس و حال خوبی را تجربه می‌کنیم و این نکته بشدت می‌تواند روی فروش کسب و کار ما اثرگذار باشد. اعتماد به نفس می‌تواند محیط شاد‌تر و جذاب‌تری در کسب و کار ما ایجاد کند. اگر تمایل دارید محیط کاری حرفه‌ای همانند بسیاری از شرکت‌های حرفه‌ای جهان داشته باشید لازم است تا اعتماد به نفس در کسب و کار خود را زنده کنید.

اعتماد به نفس در کسب و کار

اگر با وجود برخورداری از مهارت و تخصص بالا احساس می‌کنید از پس وظایف کاری و شغلیتان برنمیایید، احتمالا شما دچار کمبود اعتماد
به نفس در کسب و کار هستید. لزوم پیشرفت و موفقیت داشتن اعتماد به نفس در کسب و کار و نسبت به خود و توانایی هایمان است. در این مقاله هر آنچه که برای تقویت اعتماد به نفس در کسب و کارتان لازم دارید، به تفصیل برایتان شرح می‌دهیم. با خواندن مطالب و اجرای آن ها اعتماد به نفس در کسب و کار جهت پیشرفت‌های شغلی مورد نظرتان را بدست خواهید آورد.

تعریف اعتماد به نفس

تعریف ویکی پدیا

خودباوری یا اعتماد به نفس (به انگلیسیSelf-confidence)، یکی از ویژگی‌های روانی است که شخص در آن به‌دلیل تجربه‌های قبلی، به توانایی‌ها و استعدادهای خود در موفقیت انجام کارها به‌طور موفقیت‌آمیز اعتماد و باور دارد. خصوصیت دارا بودن اعتمادِ به خویشتن، نقش حیاتی در توسعه و پیشرفت و موفقیت فرد دارد.[۱] پژوهشگران دریافتند که برخلاف آنچه تصور می‌شود، اعتماد به نفس کودکان تا پنج سالگی به‌طور کامل شکل می‌گیرد. محققان آمریکایی می‌گویند کودکان، زمانی که پنج ساله می‌شوند، از احساس اعتماد به نفسی برخوردار هستند که به لحاظ تکامل با بزرگسالان قابل مقایسه است. تاکنون گمان می‌رفت که کودکان تا پیش از رسیدن به سنی که به دبستان بروند، کم‌سن و سال هستند و نمی‌توانند احساس منفی یا مثبتی به خود داشته باشند؛[۲] اما این موضوع، صحیح نیست؛ زیرا وقتی عصبانی و ناراحت هستیم و کودکی را در آغوش می‌گیریم کودک به‌شدت احساس ناراحتی می‌کند؛ ولی هنگامی که ما آرامش، احساس عشق و اعتماد به نفس داریم و کودکی را در آغوش می‌گیریم کودک در آغوش ما آرام می‌گیرید و لبخند می‌زند؛ پس، کودکان کاملاً احساسات ما را درک می‌کنند.

 

بطور کلی، اعتماد به نفس یعنی داشتن اعتماد به مهارت‌ها و توانایی‌های خود. معمولا ما از پس کاری که بارها و بارها انجامش داده‌ایم، بدون کوچک‌ترین مشکلی بر می‌آییم. اما وقتی تصمیم به انجام کاری می‌گیریم که تجربه قبلی و کافی در مورد آن نداریم، دچار استرس و نگرانی می‌شویم.
شدت و ضعف این نگرانی رابطه مستقیم با اعتماد به نفس ما دارد. عده‌ای در این شرایط دل به دریا زده و به توانایی‌های فردی خود در نیل به هدف جدید اعتماد می‌کنند. وارد چالش شده و اعتقاد دارند که از پس کار برمی‌آیند و اقدام می‌نمایند. در مقابل عده‌ای دیگر بر ناتوانی‌ها و خامی خود تمرکز کرده، مهارت‌های خود را باور ندارند. این افراد دچار کمبود اعتماد به نفس در کسب و کار خود می‌باشند.
فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، از شروع کردن و وارد عمل شدن هراسان است و این احتمال وجود دارد که یا دست به اقدام در جهت پیشرفت شغلی خود نزند و یا با تلقین باورهای منفی به خود موجبات شکست در کسب و کارش را با دست خود آماده کند.
بگذارید موضوع را با مثالی برایتان روشن کنیم:
نحوه برخورد دو کارمند در مثال زیر نمونه‌ای است از تفاوت بین دو فرد با اعتماد به نفس بالا و برعکس فردی با کمبود اعتماد به نفس در مسیر شغلی یکسان هستند.
سعید و احسان هر دو در یک شرکت تولید کیت‌های آزمایشگاهی مشغول به کار اند. شرکت قصد راه‌ اندازی خط تولید کیت‌های جدید و بازاریابی و فروش آن‌ها را دارد. این تصمیم به اطلاع کارکنان رسانده شده، هدف از راه‌اندازی و فعالیت‌های متفاوت مورد نیاز آن برای افراد شرح داده می‌شود.
در شرایط جدید سعید و احسان هر دو این شانس را دارند تا در این فرصت ایجاد شده، قابلیت‌ها و توانایی‌های فردی خود را برای صاحبان شرکت به اثبات رسانند.
بیایید طرز فکر و نوع برخورد این دو کارمند را مشاهده کنیم:
سعید درست از همان ابتدا نگران است که مبادا، پروژه جدید بسیار مشکل و پیجیده باشد. در تمام مدت آموزش با خود می‌اندیشد:” این چه کاریست؟ باز هم یک دوره سخت و پر فشار را باید تجربه کنیم.” با توجه به نیاز به مهارت های قبلی و نیز کسب مهارت های جدید، او به خود و توانایی‌هایش شک دارد. باور غالب در ذهن او مرتب یادآوری میکند” من از پسش بر نمی‌آیم. تخصصم کافی نیست و حتما در طی اجرای پروژه بی تجربگی و ناشی بودنم کار دستم خواهد داد. من تجربه کافی ندارم و نمیتوانم فرایند کاری جدید را مدیریت کنم.”
اما همکار دیگر یعنی احسان جور دیگری به کل قضیه نگاه میکند:
او میداند که پروژه جدید با سیاستهای شرکت همخوانی داشته، آینده خوبی را برای کسب و کار شرکت فراهم خواهد کرد. احسان میداند که این یک چالش جدید برای او و نیز برای کل سیستم است. او با وجودی که کمی دچار نگرانی شده اما زمانی که باید به درخواست همکاری رئیس شرکت پاسخ بدهد با خود میگوید: ” این یک فرصت تازه برای محک زدن خودم است. تجربه کافی ندارم ولی تا کار جدیدی را شروع نکنم تجربه بدست نخواهم آورد. باید مهارتهای قبلیم را ارتقا بدهم و نیز لازم است چیزهای زیادی بیاموزم. قطعا این یک فرصت بلقوه برای کسب مهارت و افزایش دانش و تخصص و به تبع آن پیشرفت در کارم خواهد بود.”
این که چرا دو نفر با یک میزان تجربه و یک نوع تخصص، دو گونه برخورد کاملا متفاوت در شرایط یکسان از خود بروز میدهند به عوامل زیادی بستگی دارد. قطعا اعتماد به نفس یکی از مهم‌ترین دلایل این تفاوت در نگرش و عکس‌العمل‌هاست.
قطعا محیطی که افراد از کودکی در آن رشد یافته اند و نوع تربیت آن ها نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری و تقویت و یا سرکوب فاکتور مهم اعتماد به نفس دارند.
کسی که از کودکی با انواع اوامر و دستورات از آزمون و خطا و کسب تجربه در زمینه‌های جدید نهی شده است، فرصت و شانس رشد و پرورش اعتماد بنفس خود را نداشته است و این ضعف در تمامی جنبههای زندگی بخصوص بر سر دوراهی‌های انتخاب و تصمیمگیری بعنوان یک عامل بازدارنده قوی، جلوی ابراز وجود و تلاش برای پیشرفت‌های لازم را میگیرد.
طبق مطالعات انجام شده بیشتر افراد از اعتماد بنفس خوبی برای بهرهمندی از منابع و فرصت‌های مناسب شغلی برخوردار نیستند. بیشتر کارمندان تلاش بیشتر در محیط کار را بیهوده دانسته، تمایلی به یادگیری و کار بیشتر ندارند.

اغلب کارمندان به اندازه‌ای کار می‌کنند که اخراج نشوند. و بیشتر کارفرمایان به اندازه ای حقوق پرداخت می‌کنند که کارمندان استعفا ندهند.

رابرت کیوساکی

این رابطه به ما گوشزد میکند که اگر میل به موفقیت در کسب و کار و شغلمان را داریم، تفکر دست به عصا بودن، پرهیز از کار بیشتر و ورود به چالش‌های تازه کارساز نخواهد بود. ریشه یابی کمبود اعتماد به نفس در کسب و کار قبل از پرداختن به راههای افزایش اعتماد به نفس در کسب و کار باید بدانیم چرا به خودمان در زمینه کار و شغلمان بی اعتماد هستیم.

ریشه این خودناباوری در چیست؟

ما خودمان بهتر از هر کس دیگری می‌توانیم علت اصلی نگرانی و عدم اعتماد به نفس در کسب و کار خودمان را بیابیم. قلم و کاغذی بر دارید و نگرانی های شغلی تان را لیست کنید.

  • می‌ترسم کارم را از دست بدهم.
  • احساس میکنم اطلاعات و مهارت‌هایم با نیازهای فعلی شغلیم تطابق ندارند.
  • پیشرفت سریع رقیبان سر سختم نگرانم می‌کند.
  • کارایی ام طی چند ماه گذشته افت کرده است.
  • مطابق با نیاز بازار و سیاست شرکت پیش نمی‌روم.
  • رابطه خوبی با همکاران و یا مسئولانم ندارم.
  • بشدت باور دارم پیشرفت در کسب و کار ربطی به کار بهتر و بیشتر ندارد و فقط وابسته به شانس و اقبال است.
  • با وجود تلاش‌های بسیار تا بحال نتیجه خوبی بدست نیاورده‌ام.
  • من محکوم به شکست هستم و وارد هر کسب و کاری بشوم نتیجه‌ای جز در جازدن و شکست عایدم نخواهد شد.

برای رسیدن به نتیجه مطلوب و رفع مشکل کمبود اعتماد به نفس در کسب و کار باید دلیل اصلی مشخص شود. با تشخیص صحیح علت ریشه ای فقدان و کمبود اعتماد به نفس در کسب و کار نقطه هدف را یافته، نیروی خود را برای برطرف کردن مشکل بر روی آن متمرکز می‌کنید.
سوالاتان را به دقت پاسخ بدهید
پس از نوشتن لیست دلایل عدم رغبت به تلاش در کسب و کار، که از نشانه‌های کمبود اعتماد به توانایی‌های شغلیتان و در یک کلام پایین بودن اعتماد به نفس می‌باشد، بکوشید برای هر علت یک یا چند پاسخ منطقی و عملی بیابید.
با پاسخ دادن به هر سوال ذهن شما به جای پرداختن به بهانه‌ها میکوشد برای هر مشکل یک راهکار بیابد. وقتی قلم بدست می‌گیرید تمرکزتان را روی یک موضوع گذاشته، جلوی هرز رفتن توان مغزی‌تان با پرداختن به نگرانی‌های غیر واقعی و بی اساس گرفته می‌شود.
سعی کنید هر چه بیشتر موضوع را شکافته به هسته اصلی ترس‌ها و نگرانی‌های شغلی‌تان برسید.
با پاسخ به هر سوال ممکن است پرده‌های پیچیده به دور علت اصلی کنار رفته، سوال دیگری برای‌تان آشکار شود. به قدری به این سوال و جواب دادن‌ها ادامه دهید تا به علت ریشه‌ای برسید. ممکن است بعد از استنتاق و کنکاش در اعماق افکارتان متوجه شوید که دلیل اصلی عدم اعتماد به نفس در کسب و کارتان، آگاهی شما از پایین بودن سطح سواد و مهارت‌های بروز شما می‌باشد.
وقتی اگاهانه دلیل عدم اعتماد بخود را میدانید راحت‌تر می‌توانید برای برطرف کردن آن تصمیم بگیرید و به دنبال چاره باشید. با پیدا شدن علت، مشکل قابل حل می‌شود. حال باید توجه و تمرکز خود را برروی یافتن راه‌حل بگذارید.

چگونه نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنیم؟

شاید لازم باشد در زمینه شغلتان مطالعات تخصصی‌تر و عمیق‌تری داشته باشید. یا ممکن است دلیل اصلی مشکل شما فقدان یک مهارت جدید باشد.ذکر این نکته بسیار واجب است که، مرتب آن را انکار کنید و با پشت گوش انداختن زمان را از دست بدهید، راه را به جایی نخواهید برد.

دست به کار شوید و در زمینه ارتقا مهارت های خود هر کاری لازم است، انجام دهید.

توجه به این مهم لازم است که وقتی در مسیر یادگیری و رشد توانایی های خود قدم میگذارید میزان رضایت از خود و به تبع آن اعتماد به نفستان افزایش مییابد. آن نگرانی و اضطرابی که در مورد کسب و کارتان داشتید، رفته رفته کمتر شده، جای آن را احساس قدرت و پویایی ناشی از
حرکت پر میکند.
در این مرحله بعد از پیدا کردن مشکل اصلی لازم است، آن را بپذیرید. از آن جا که اکثر موانع و مشکلات موجود در زمینه نگرانی‌های شغلی و علت‌های اصلی کاهنده اعتماد به نفس در حوزه کسب و کار منشایی درونی دارند، باید آن را با چشم باز قبول کنیم. این نخستین گام در بالابردن اعتماد به نفس در کسب و کار است. وقتی ما انگشت اتهام را از جامعه و دیگران منحرف کرده بسوی خودمان می‌گیریم، اگر با تمام وجود مسئولیت آن را بپذیریم، راه برای برداشتن موانع هموار خواهد شد.
فرقی نمی‌کند شما صاحب یک فروشگاه کوچک محلی باشید یا در یک سالن زیبایی مشغول به کار باشید یا مدیر یک شرکت نوپا باشید و یا بتازگی مطب خود را افتتاح کرده باشید، اگر متوجه نقصان اعتماد به نفس لازم در کسب و کارتان شدهاید، با کمی دقت و توجه و دادن پاسخ‌های منطقی و منصفانه متوجه خواهید شد که علت این که نسبت به خود و توانایی‌هایتان در مسیر شغلی که در پیش گرفته‌اید بی‌اعتماد هستید، به نواقص و کم کاری های مهارتی شما مربوط می‌باشد.
البته تعداد افرادی که به ریشه خودکم بینی که از دوران کودکی و نوجوانی در آن ها شکل گرفته پی میبرند هم کم نیست. در این صورت باید به یک مشاور زبده مراجعه کرده و هر آن چه که لازم است برای برطرف کردن این مشکل درونی و قدیمی انجام دهید.
اما اگر دلیل اصلی کمی اعتماد به نفس تان به توقف رشد اطلاعات تخصصی و مهارت‌های شغلی شما مربوط می‌باشد، با پذیرش مسئولیت آن نسبت به بهبود و برطرف سازی علت دست بکار شوید.
شاید لازم باشد در چند کلاس جانبی و یا تخصصی شرکت کنید.
نزد همکاری با تجربه و زبده مدتی کارآموزی کنید.
از حرفه‌ای ها مشاوره بگیرید.

 با افرادی که در زمینه شعلی شما موفق شده‌اند ارتباط برقرار کنید و رفتارشان را تقلید کنید.
مهارتهای ارتباطی تان را بهبود ببخشید. فن بیان، زبان بدن، آیین دوست یابی و مهارتهای بازاریابی و فروش

از چالش‌های جدید استقبال کنید

با خروج از دایره امنی که برای خودتان کشیده‌اید، زمینه لازم برای خودنمایی استعدادها و توانایی‌های نهفته خود را آماده می‌کنید. با کسب موفقیت‌های کوچک و تجربه احساس مثمر ثمر بودن، بستر رشد و شکوفایی شما فراهم میشود. مسیرهای تازه و مهارت هایی که لازم و ضروری می‌دانید و همواره از یادگیری آن ها طفره میرفتید را امتحان کنید. در تجربیات نو شرکت کنید و ترس از شکست را کنار بگذارید. بپذیرید که شما هم مثل دیگران ممکن است شکست بخورید ولی آموخته های شما کیسه تجربیات تان را برای رسیدن به پیروزی‌های بعدی پربارتر از همیشه خواهد نمود.

از تجربیات دیگران استفاده کنید

سعی کنید همکاری بیشتری با دیگر همکاران خود داشته باشید. حتی اگر شغل شما ایجاب میکند که فقط به یک وظیفه خاص بپردازید در صورت امکان در کار سایر همکاران دقت کنید. سعی کنید تعامل خودتان را با سایر بخش‌ها و کارمندان شرکت و یا رقبای تان افزایش دهید.
در زیر چند نمونه از روشهای همکاری بیشتر را آورده‌ایم:
در صورت امکان به همکارانتان در انجام وظایف خود کمک کنید
نیروی کار تازه وارد را بعنوان فرصتی برای بروزرسانی و انتقال تجربیات خود ببینید. سعی کنید آموخته‌ها و تجربیات خودتان را در اختیار آنها قرار دهید.
در خارج از محیط کار نیز با همکاران و دوستان کاری خود در ارتباط باشید. با تشکیل گروه و اکیپ‌هایی از همکاران و همرشته‌ای‌های خود از تبادل نظر و اطلاعات و دادن روحیه و راهکار به یکدیگر بهرمند شوید.
برای دیدار و تماس نزدیک با همکاران خود و حتی افرادی از سایر مشاغل و حوزههای کسب و کار برنامه‌ریزی کنید
سعی کنید دوستی صمیمی که از نقاط قوت و اعتماد بنفس بالایی برخوردار است برگزیده و دوستی خود را با دقت و توجه گسترش دهید.

از تکنیک سایه زنی استفاده کنید

اگر بشدت کمبود اعتماد به نفس در کسب و کارتان را حس می‌کنید، یکی از بهترین شیوه‌ها بکارگیری تکنیک سایه زنی است.در این روش شما خود را در موقعیتی که خواهانش هستید، تصور می‌کنید. روزانه دقایقی را به این تکنیک اختصاص دهید.
اگر مهارت خاصی را مد نظر دارید، یا جایگاه برتر و شخصیتی ویژه را خواستار هستید؛ آن را در خفا تمرین کنید. اوایل این کار بنظر بیهوده و مسخره میآید. اما با تداوم و استمرار این تظاهر وارد ذهن ناخودآگاه شده و تقلبی بودن آن را تشخیص نمیدهد.
بنابر این پس از مدتی شما خود را دارای چنین مهارت و ویژگی‌هایی دانسته، باورتان خواهد شد که همانی هستید که نقشش را بازی میکنید. باور شما برای رسیدن به آن مرحله و مشخصات قوت یافته، این کار تبدیل به عادت ذهنی غالب شما خواهدشد. وقتی ذهن چیزی را باور کند مسیرها و امکانات لازم برای رسیدن به آن آرام آرام پدیدار می‌شود.
بهتر است در تمام مدتی که دست به کار اصلاح و تقویت اعتماد به نفس آفت زده تان زده‌اید، برای خود یک مشوق دلسوز، پرانگیزه که از ذهنی باز و قوه تشخیص بالا برخوردار است برگزینید. این مورد با مشاور شغلی و یا کوچ و راهنما فرق دارد. بهتر است مشوق، شما یکی از دوستان واقعی و یا عضو نزدیکی از خانواده شما باشد. کسی که روحیات و خلق و خوی شما را میشناسد و به اهداف و علایق شما احترام می گذارد.

پیشرفت خودتان را با بهره مندی از هنر بازخوردگیری ارزیابی کنید

بدون هرگونه افراط و تفریط نتیجه کارهایتان را مورد ارزیابی داخلی قرار دهید. اگر اقدامات شما از مرحله خیال پردازی و سبک سنگین کردن به مرحله اجرا سازی رسیده باشد، به طور مرتب باید پیشرفت خود را در بالاتر رفتن اعتماد به نفس تان ارزیابی کنید. به طور کلی و نیز ریز بینانه بکوشید تا بدانید از روزی که بطور جدی شروع به تغییر افکار و اعمال خود در جهت افزایش اعتماد به نفس شغلی خود نمودهاید تا کنون چه تغییراتی را در روحیه و نوع نگرش شما به خودتان ایجاد شده است.

  • آیا از میزان اشتباهات‌تان کاسته شده است یا خیر؟
  • آیا آموزش‌ها در شما از مرحله ورود اطلاعات به درجه تاثیر گذاری رسیده‌اند یا صرفا یکسری اطلاعات جدید به آرشیو دانسته‌های قبلیتان افزوده‌اید؟
  • آیا احساس می‌کنید که در کسب و کار خودتان امکان رشد و پیشرفت دارید و یا هنوز خود را قربانی و بازنده می‌دانید؟
  • آیا دید شما نسبت به توانایی‌ها و قابلیت‌هایتان بهتر شده است؟
  • آیا راحت تر چالش‌ها را می‌پذیرید یا هنوز در موقعیت‌های جدید سردرگم و مضطرب می‌شوید؟
  • آیا ارتباط شما با همکاران، ارباب رجوع، مشتری و کار فرمای‌ شما روند مطلوب‌تری پیدا کرده است؟

با بررسی انتخاب ها و نتایجی که در این مدت بدست آورده اید میتوانید مرتب خودتان را پایش کنید. ایرادات جدید و ریز خود را پیدا کرده و برای برطرف سازی آن ها راه حل پیدا کنید.

کلام آخر

جهت بالا بردن اعتماد به نفس در کسب و کارتان این مقاله میتواند کمک کننده باشد.

از مشوق و راهنمای خود بخواهید تغییرات رفتاری شما را بررسی نموده، بازخورد شفاف و واقعی از آن ارائه بدهد. از ایشان بخواهید بطور مرتب پیشرفت و یا عدم آن را با زیر نظر گرفتن شما به اطلاع تان برساند.
به نظر شما آیا کسب و کار‌های ایران چنین محیطی دارند؟ میتوان اعتماد به نفس در کسب و کار را بالا برد؟

دیدگاهتان را بنویسید