۹ راز برای یک سخنرانی قدرتمند

خانه » بلاگ » ۹ راز برای یک سخنرانی قدرتمند

فهرست عناوین

۹ راز برای یک سخنرانی قدرتمند

 

سخنرانی یک ابزار قدرتمند است که میتوان با آن کارهای بزرگ کرد. سخنرانی قدرتمند مانند سلاح هسته ایی است… یعنی اگر کسی مسلط به مهارت سخنرانی باشد، بسیار قدرتمند است.

قبل از شروع این ۹ راز باید بدانیم که سخنرانی و گوش دادن بینهایت بهم ارتباط دارند. شما بهترین سخنران های دنیا رو مورد نظر قرار دهید، حتما بهترین شنونده هستند… بنابراین اگر به مهارت گوش دادن فعال تسلط نداشته باشیم، هیچگاه نمیتوانیم سخنران خوبی باشیم!

اول باید گوش کنی، بعد سخنران بشی

قبل از اینکه  سراغ رازهای یک سخنرانی قدرتمند برویم باید به یک چرایی بزرگ پاسخ دهیم:

چه کسانی باید مهارت سخنرانی را یاد بگیرند؟

 

یاد گرفتن مهارت سخنرانی برای هر کسی که میخواهد تغییر ایجاد کند، ضروری است.

در کدامیک از نقش های زیر حضور دارید؟

  • زن خانه دار
  • استاد و مدرس
  • پدر
  • مدیر عالی رتبه
  • همسر
  • همکار
  • دانشجو
  • دوست
  • مادر
  • رهبر یا مربی

لطفا جمله ی زیر را برای خودتان تکمیل کنید و اگر مایل بودید میتوانید برای ما زیر همین مقاله بنویسید.

من به عنوان…….. (یکی از نقش های بالا را انتخاب کنید یا نقشی که در آن حضور دارید اما ما ذکر نکردیم) میخواهم تغییری در …….. (حوزه یا حیطه ایی که مربوط به نقش ما است) ایجاد کنم و آن تغییر عبارت است از ……. ()

متشکرم از اینکه تا اینجا با من همراه بودید و این جمله را تکمیل کرده اید، به عنوان مثال من جمله ی خودم را اینجا برایتان مینویسم:

من سبحان رئوفی به عنوان یک مدرس، همسر، پدر و مدیر… میخواهم تغییری در تغییری در زندگی کاری و شخصی ام ایجاد کنم و آن تغییر عبارت است از تقویت ارتباطات در بین همکاران و خانواده… میخواهم کیفیت روابطم را در خانواده و همکاران افزایش دهم و شک ندارم که این افزایش کیفیت روابط در میزان رضایت من از زندگی، میزان شادمانی و میزان درآمد من افزایش ایجاد میکند…

 

این جملات به ما کمک میکند که سخنرانی را بهتر بشناسیم و بدانیم برای چه صحبت میکنیم…

حالا برویم سراغ رازهای یک سخنرانی قدرتمند:

۱.گوش به زبون راه داره

 

شما نمیتوانید یک سخنران ماهر شوید، پیش از اینکه شنونده ماهری نباشید.

اکثر مردم فکر میکنند که سخنرانی یک نمودار خطی است:

من صحبت میکنم………..تو گوش بده!

در صورتی که سخنرانی یک دایره است:

من صحبت میکنم…..گوش میکنم سوال و بازخورد تو را…..دوباره صحبت میکنم….گوش میکنم و همینطور ادامه دارد!

گذشتــــــــــــــــــــــــــــ زمان آنکه یک شخصی شروع به صحبت میکرد و تمام حظار سکوت میکردند، الان زمان آن است که  سخنرانی یک گفتگوی موثر باشد.

 

۲.همه ما یه سازِ قدرتمند موسیقی داریم

 

و از این ساز استفاده درستی نمیکنیم… در صورتی که ما با صدای خود میتوانیم منظورمون رو بهتر برسونیم یا بهتره بگیم، افزایش قدرت صدا میتونه کلام ما رو بهتر انتقال بده.

به عنوان یک معلم، فروشنده یا همکار… هر کدام از ما به واسطه نیازمون از صدامون استفاده میکنیم. صدای ما از عضوی به نام حنجره خارج میشه و اگر نخواهیم وارد بحث علمی این مورد بشیم، باید خدمتتون عرض کنم که حنجره ما یک عضله ست در بدن ما و هر ماهیچه یا عضله ایی قابل پرورش بهتر شدن است. تحقیقات ثابت میکنه که هر شخصی در هر سنی میتونه با تمرین عضلاتش رو قوی تر کنه.

حجم صدا

حجم صدای آقای محمدرضا شجریان رو به خاطرتون بیارید! اگر صدای ایشون رو شنیده باشید میدونید که ایشون گاهی اونقدر بلند و واضح میخونند که آدم متحیر میشه… میخوام خدمت شما عرض کنم که هر کدوم از ما اگر بخواهیم میتونیم حجم صدایی به بزرگی حجم صدای استاد شجریان داشته باشیم، فقط نیازه که بسیار تمرین کنیم.

حالا سوال اینجاست که به عنوان یک سخنران، آیا نیاز است که صدایی مانند صدای استاد شجریان داشته باشیم؟؟؟

ابدا نیاز به این حجم از صدا نداریم و در زندگی روزمره نیازمون نخواهد شد. اما لازمه که صدای خودمون رو گسترش بدیم و تا حدی که  از نرمال جامعه کمی بهتر باشیم، این وقت هستش که صدای ما از دیگران برای شنونده ها جذاب تر خواهد بود.

وقتی به مغازه ایی مراجعه میکنید ترجیح میدهید که فروشنده با صدایی رسا و واضح با شما صحبت کند یا با صدایی خسته و پایین؟

همه ما ترجیح میدهیم پای صحبت سخنرانی بنشینیم که صدای خود را بالا و پایین میکند و یکنواخت صحبت نمیکند.

در اینجا به شما توصیه میکنم که حتما صدای خودتان بهتر و بهتر کنید و اولین قدم برای این مهم، انجام تمرینات روزانه است.

تمرینات صدا

روی موارد زیر بسیار کار کنید تا بتوانید در سخنرانی قدرتمند دیده شوید:

  • تنفس دیافراگمی ( برای آشنا شدن با تنفس دیافراگمی خواندن این مقاله توصیه میشود: تنفس دیافراگمی، با شکم خود صدایمان را تقویت کنیم )
  • نحوه ایستادن (تلاش کنید که صاف و محکم بایستید، خم شدن بدن، کار دستگاه تنفس را سخت تر میکند)
  • سرعت کلام (نه زیاد تند صحبت کنید و نه بسیار آرام و تلاش کنید که سرعت ادای کلام تان یکنواخت نباشد)
  • گام صدا (همه صحبت نباید با صدای بلند یا صدای کم باشد، حتما باید گاهی صدای خود را افزایش دهید و گاهی هم صدای خود را کم کنید)
  • نوع صدا (یه جاهای با صدای کلفت تر و جاهایی با صدای نازک تر صحبت کنید)
  • ریتم (تا جایی که ممکن است بهتر صدای شما هماهنگی و آهنگ داشته باشد یعنی اگر قرار است که صدای بالای خود را پایین بیاورید، به یکباره اینکار را انجام ندهید… سعی کنید صدای آهنگینی داشته باشید)
  • هدفمند صدای خود را تغییر دهید
  • استفاده از سکوت (یه جاهایی باید سکوت کنید و به ذهن مخاطب اجازه بدید صحبت شما را پردازش کند)

 

دومین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، داشتن صدای قدرتمند است.

 

۳.قانون ادبسا در گفتگو

 

اطلاعات

اولین مورد از قانون ادبسا در گفتگو این است که درحال دریافت و ارسال اطلاعات باشید.

اطلاعاتی مانند زبان بدن یا حالت  چهره مخاطب!

باید تیز حس باشید و تمام حواس خود را به مکالمه اختصاص دهید تا بتوانید بهترین بازخورد را از صحبت بگیرید. از زبان بدن او متوجه شوید که او از صحبت شما راضی است یا خیر؟ الان نیاز به توضیح دارد یا خیر؟ آیا مطلب خود را رسانده اید یا خیر؟

و همچنین با زبان بدن خود به او تایید دهید که مطلبی را فهمیده اید یا موضوعی برای شما هنوز کامل درک نشده است.

بنابراین از طریق زبان بدن و کلماتی که استفاده میکنیم باید دائم در یک گفتگوی موفق در حال ارسال و دریافت اطلاعات باشیم.

حالا سوال اینجاست که علائم زبان بدن و تفسیر آن را از کجا متوجه شویم و اینکه آیا تفسیر زبان بدن علمی است؟

در پاسخ باید بگویم برای تفسیر زبان بدن، نیازی به خواندن کتاب های مرجع این حوزه و تحقیق در این باره نیست! فقط کافی است توجه خودتان را به اندازه کافی به رفتار مخاطب جلب کنید.

وقتی مخاطب نگاهش را از شما میدوزد، احتمالا از بیان آن موضوع لذت  نمیبرد…و اگر سرد شما  را  نگاه میکند احتمالا نیاز است که توضیح بیشتر بدهید و نکاتی از این قبیل که با بالا بردن حواس حتما قابل درک است.

درک

دومین مورد از قانون ادبسا این است که مخاطب را درک کنید و به او اجازه ابراز وجود دهید. گاهی سکوت کنید و به او اجازه دهید مطلبی که گفته اید را هضم کند. گاهی هم از او بپرسید:

فکر میکنی میتوانیم صحبت را ادامه دهیم یا خیر؟

الان زمان مناسبی هست؟ مایل هستی بعدا صحبت کنیم؟

درک را میتوانیم به شکل دیگری نیز معنا کنیم و آن هم قدردانی و تشکر است.

اگر مخاطب شما، روبروی شما نشسته است و در حال گوش دادن به صحبت های شما است، بین تمام کارهایی که میتوانست در آن ساعت انجام دهد، تصمیم گرفته وقت خودش را به شما اختصاص دهد و وقتی که شما این موضوع را عنوان کنید و از اون تشکر کنید که وقتش را به شما داده است… شما از او تشکر کرده اید اما در واقع او را درک کرده اید.

ضمن اینکه تشکر در هر حالی که باشد باعث خوشحالی افراد میشود، پس به هر بهانه ایی که میتوانید تشکر کنید و به شما اطمینان میدهم که هیچوقت تشکر شما برای مخاطب خسته کننده نخواهد شد.

متشکرم که ….

بازخورد

سومین مورد از قانون ادبسا این است که هر لحظه در حال بازخوردگیری باشید.

بازخورد گرفتن یا فیدبک گرفتن… ویژگی است که افراد فوق موفق و افراد معمولی را از هم جدا میکند.

تصور کنید شما سر کلاس نشسته اید و اول سال تحصیلی است، استادی وارد کلاس میشود و شروع به تدریس میکند… همینطور  که پیش میرود و تدریس میکند، شما به دانشجوهای دیگر نگاه میکنید و از نگاه دیگران متوجه موضوعی میشوید. حدس شما به یقین تبدیل میشود:

استاد، کلاس را اشتباه آمده است

او همینطور ادامه میدهد و یه هیچکس فرصت گفتن این موضوع را نمیدهد… حالا تصور کنید هیچکدام از  دانشجو نگویند که استاد کلاس را  اشتباه آمده اید (فرض محال…) استاد همینطور  به کار خودش ادامه میدهد تا کلاس به پایان برسد یا خودش بفهمد…

حالا تصور کنید همان استاد وارد کلاس شود و بعد از احوال پرسی بگوید: خب دوستان امروز درس ادبیات داریم دیگه؟ درسته؟ بعد همه به او بگویند که منتظر استاد معارف بوده اند… او همانجا متوجه موضوع میشود و در کمال احترام میرود و کلاس خودش را پیدا میکند!

گاهی اوقات ما در سخنرانی کلا کلاس را اشتباه آمده ایم…. اما با بازخورد گرفتن هر لحظه از مخاطبان میتوانیم کلاس درست را پیدا کنیم!

تیز حس باشید و هر لحظه از مخاطب سوال کنید، هر موضوعی که مطرح میکنید مخاطبان را به گفتگو و چالش بکشید ، سوال کنید… اجازه ندهید که فقط شما گوینده باشید!

کاری دیگری که در بخش بازخورد باید انجام دهید این است که پایان هر بخش خلاصه ایی از صحبت های تان ارائه کنید و از هر کدام از مخاطبان بخواهید که خلاصه ایی به جمع و یا به کنار دستی خودشان ارائه کنند.

اینکار به شما کمک میکند که بدانید مطلب را رسانده اید یا خیر؟ آیا آن چیزی که میخواستید مخاطب درک کند، انجام شده یا خیر؟

خب تا اینجا گفتیم که:…

 

سوال

چهارمین مورد از قانون ادبسا این است که سوال کنید.

سوال کردن در موارد زیر می­تواند برای شما کمک کننده باشد:

  • جذابیت صحبت
  • درگیر کردن مخاطب
  • بازخورد گرفتن
  • کمک به درک مطلب
  •  ادراک درست

“سوال” فواید بسیاری برای گفتگو دارد. در مثال ها وجود دارد که می­گویند: سوال به ذهن قلاب می­شود… یعنی وقتی سوالی را مطرح می­کنیم و در پی پاسخ برمیآیییم، مطلب را بهتر و بیشتر درک می­کنیم.

تمامی علوم روزی با یک سوال کلید خورده اند و توسط دانشمندان دیگر گسترش یافته اند.

تمامی کشف ­ها و اختراعات بزرگ از یک سوال شروع شده است.

چرا باید در تاریکی زندگی کنیم؟ چرا باید فقط خورشید روشنایی بخش ما باشد؟… امثال این سوال ها مخترع لامپ را به  کشف روشنایی در شب، راهنمایی کرد.

سوال ها می­تواند مسیر زندگی افراد را تغییر دهد

چرا که به جای آنکه به شما راه حل ارائه کند و به شما کلید پیشنهاد کند، قفل را نشان شما می­دهد و شما خودتان برای آن قفل کلید درست می­کنید.

چون اول جای خالی مفهوم را باز کنیم و بعد مفهوم را دعوت می­کنیم!

بنابراین تمام تلاش خود را باید انجام دهیم تا بتوانیم سوال هایی به جا و درست مطرح کنیم تا بهترین پاسخ را ببینیم.

گاهی سوال برای فهمیدن مطلبی است، گاهی برای تایید گرفتن درباره موضوعی و گاهی هم برای این است که ببینید مخاطب با شما هم نظر است یا خیر!

  • آیا می­دانید که فن بیان چیست؟ (فهمیدن)
  • شما هم موافق هستید که ترس از سخنرانی با تمرین برطرف می­شود؟ (تایید گرفتن، مثلا در جایی که این موضوع را با دلایل بسیاری ثابت کرده اید)
  • نظر شما چیست؟ (درک نظر ، در جایی که صحبت خود را کاملا به او گفته اید و تمام دلایل و نظر خود را بیان کرده اید و حالا مشتاق هستید ببینید دیدگاه او نسبت به این موضوع چیست)

 

ارتباط موثر

پنج­مین مورد از قانون ادبسا این است که ارتباط موثر اولیه برقرار کنید.

امیدوارم با ایده مغز سه گانه آشنا باشید، در این ایده به این موضوع اشاره می­کند که هر کدام از انسان­ها سه نوع مغز دارند، یکی از این مغز ها مغز قدیم یا مغز خزنده است.

این مغز به این دلیل خزنده نامیده می­شود که بین انسان و تمام خزندگان مشترک است. مغز خزنده وظیفه ی حفظ بقای انسان را دارد، به همین دلیل اولین مغزی است که با اطراف برخورد می­کند و اگر کسی یا چیزی مورد تایید مغز خزنده نباشد اصلا مورد توجه انسان قرار نمی­گیرد!

مغز خزنده یک پیش فرض دارد: همه دشمن هستند و قرار است به انسان آسیب برسانند، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود…

حالا اگر شما در ابتدای صحبت نتوانید لبخند روی صورت مخاطب بیاورید و اگر نتوانید نظر مغز قدیم او را جلب کنید، بدون شک آن فرد را از دست خواهید داد… این به این معنی است که اگر حتی ۱۰ ساعت هم صحبت کنید، بی نتیجه خواهد بود.

برقراری ارتباط موثر اولیه به شما کمک می­کند تا بتوانید از مانع بزرگِ مغز قدیم عبور کنید.

برای برقراری ارتباط موثر اولیه لازم است که

  • لبخند به لب داشته باشید
  • قابل اطمینان باشید
  • حس دوستی و انسانیت انتقال دهید
  • از کلمات مثبت استفاده کنید
  • اول سراغ موضوع صحبت نروید، اول کمی فضا را آماده کنید با استفاده از کلامی دوستانه و صمیمانه…
  • اگر می­توانید از اسامی افراد استفاده کنید
  • کارهای گروهی بدهید و صحبت را اشتراکی بین خودتان و مخاطب کنید
  • و ….

 

سومین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، استفاده از قانون ادبسا است.

 

۴.هر کسی مدل گوش دادن خودش را دارد

باید این موضوع را بدانیم که هر انسانی، مدل گوش کردن منحصر به فرد خودش را دارد! هر انسانی فیلترهای منحصر به فرد خودش را دارد که توسط آنها به صحبت های دیگران گوش می­دهد که اگر هماهنگ با دنیای خودش بود، آنها را بپذیرد.

هر شخصی در موارد زیر با دیگران فرق دارد، اینطور نیست؟!

  • فرهنگ
  • دین
  • نژاد
  • علایق و سلیقه ها
  • باورها و اعتقادات
  • رسم و رسوم فرهنگی
  • ارزش­ها
  • نگرش و دیدگاه­ها
  • اعتقادات
  • انتظارات
  • احساسات
  • پیش فرض­ها
  • و …

تمام این تفاوت­ها باعث می­شود که مخاطب شما نتواند آنطور که شما می­خواهید به مطلب شما گوش فرا دهد. اشتباه بزرگی است اگر بخواهیم بگوییم: مخاطب باید آنطور که من میخواهم مطلب را بشنود یا دریافت کند.

این فرض اشتباه است که همه مانند ما درک مطلب می­کنند

اگر توانستید بین صحبت های خودتان و تفاوت های افراد نقطه ی مشترکی پیدا کنید، میتوانید بگویید که من در این سخنرانی موفق شده ام.

هر شخصی منحصر به فرد است

باز هم توجه شما را به درک این موضوع جلب میکنم که هر شخصی منحصر به فرد است و باید طراحی صحبت شما به گونه ایی باشد که فراخور همه باشد و همگی بتوانند از آن استفاده کنند.

طریقه ی گوش دادن و درک مطلب شما، مختص شماست… همانطور که اثر انگشت شما مختص به شما است و همینطور در مورد دیگران، یعنی آنها هم اثر انگشت و مدل گوش دادن خودشان را دارند.

بنابراین قبل از هر صحبت از خودت سوال کن: “آیا روند این صحبت مخصوص به ادراک من است؟ یا اینکه هر کسی آن را متوجه می­شود؟”

پیشنهاد من این است که سخنرانی خود را تست کنید، به این شکل که بیایید و آن را پیش از اجرای اصلی در جمعی کوچک­تر اجرا کنید و بازخورد بگیرید و در این تست از انواع مختلف مردم استفاده کنید، هم برای کودکان اجرا کنید اگر ممکن است و هم برای بزرگسال اجرا کنید.

اگر تمام اینها متوجه مطلب شما شدند؟! شما موفق شده اید…

 

۵.تمرین تمرین تمرین

بیشتر افراد فکر می­کنند که سخنران ها، سخنران به دنیا می­آیند و هیچ نیازی به تمرین کردن ندارند!

بیشتر افراد فکر می­کنند که تمرین کردن چه فایده ای دارد؟ باید بروی و اینقدر در شرایط واقعی قرار بگیری تا به سخنرانی کردن مسلط شوی…

باید بگوییم که سخنرانی یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین و تمرین و تمرین …. دارد.

جز با تمرین کردن نمی­توان به سخنرانی مسلط شد، اما سوال اینجاست که مثلا من هفته ی دیگری ارائه دانشجویی دارم، چطور می­توانم بروم و در فضای واقعی تمرین کنم؟

باید بگوییم که برای تسلط به سخنرانی تمرین کردن لازم است و بهتر است که این تمرین در فضای واقعی قرار بگیرد ولی اگر شرایط حضور در فضای واقعی نیست، بهترین کار تمرین فن بیان و تصویر سازی ذهنی است.

اجازه بدهید با یک مثال بحث را بیشتر برایتان روشن کنم. آیا تمام کسانی که خلبان می­شوند، اینقدر خلبانی با هوایپمای واقعی می­کنند تا مسلط شوند؟ آنقدر تصادف می­کنند تا یاد بگیرند؟ مسلما اینطور نیست، تمام کسانی که خلبانی یاد می­گیرند اول در فضای آزمایشی و در عین حال با شرایط واقعی تمرین می­کنند تا بتوانند مسلط شوند و بعد کم کم در پرواز های مختلف از مقام کمک خلبان به خلبانی نائل می­شوند.

شما باید دقیقا همان فضای آزمایشی با شرایط واقعی را برای خودتان فراهم کنید.

گفتیم که بهترین کار تمرین فن بیان و تصویرسازی ذهنی است، در ادامه میخواهم در مورد این دو توضیحی ارائه کنم:

 

۶.تمرینات فن بیان

 

این تمرینات می­تواند به شکل های مختلف باشد اما بهترین روش این است که صدای خود را ضبط کنید، گوش کنید، تحلیل کنید…. این سه کار را اینقدر تکرار کنید تا از شنیدن صدای خود لذت ببرید و خود را یک سخنران ماهر بدانید.

مثلا اگر هفته ی دیگر قرار است ۳۰ دقیقه اجرا داشته باشید و از حالا نگران آن هستید. بهترین کار این است که بارها و بارها آن سخنرانی را با جزئیات دقیق برای خودتان اجرا کنید، گوش کنید، اصلاح کنید و دوباره اجرا کنید.

تمرین کردن قاتل استرس در سخنرانی است

فقط اگر بتوانید تمرین کنید تا مرز مسلط شدن، می­بینید که هیچ استرسی در شما باقی نمی­ماند… آنقدر تمرین کنید که آن سخنرانی و آن موضوع ، وارد ناخودآگاه شما شود، به طوری که اگر نیمه شب شما را از خواب بیدار کردند و به شما گفتند که باید آن سخنرانی را انجام دهید، شما بتوانید بدون وقفه شروع به صحبت کنید.

از خودتان ویدئو بگیرید و بارها آن را نگاه و نقد کنید

۷.تصویر سازی ذهنی

 

این تکنیک دقیقا همان تکنیکی است که برای خلبان ها استفاده می­کنند.

تلاش کنید تا جایی که ممکن است شرایط را واقعی جلوه دهید. یعنی لباسی که قرار است در آن روز بپوشید را به تن کنید، عطری که می­زنید را استفاده کنید، حتی کفش های رسمی تان را به پا کنید و اگر قرار است پرزنتر داشته باشید وسیله ای را به جای پرزنتر به دست بگیرید، جایی را به عنوان صحنه سخنرانی انتخاب کنید… تصور کنید که شما را صدا کرده اند، به روی سن بروید به حظار سلام و خوش آمد گویی کنید و هر چیزی که قرار است در همان روز بگویید را بگویید و این روند را طی کنید تا پایان سخنرانی و سخنرانی را به پایان برسانید.

توجه کنید تا جایی که ممکن است شرایط را واقعی جلوه دهید

یعنی اگر سرفه ای کردید از حظاری که وجود ندارند عذرخواهی کنید و اگر اشتباهی در کلام خود داشتید برای آن بخندید و حظار را حتی بخندانید… اگر تلفن تان زنگ خورد یا شما را صدا کردند و یا هر شرایطی پیش آمد، بدانید که در حال سخنرانی و مقابل حظار هستید… اگر در مقابل آنها این مسئله پیش می­آمد چه کار می­کردید؟ پس حالا هم همانکار را انجام دهید.

چشم هایتان را اگر می­توانید ببندید! اینکار به شما کمک می­کند تا بتوانید تمرکز بیشتری داشته باشید و بیشتر از قوه ی خیال خود استفاده کنید.

تمرکز کنید، نفس عمیق بکشید و تلاش کنید تمام محل سخنرانی را با تمام جزئیات تصور کنید. لبخند بزنید و نگاه خود را بین تمام مخاطبان تقسیم کنید، در عرض قدم بزنید و صدای خود را بالا و پایین کنید! با قدرت تمام سخنرانی خود را به اتمام برسانید.

باور کنید اگر تمرین های فن بیان و تصویر سازی ذهنی را انجام دهید، موقع صحبت فقط استرس ناچیزی را تجربه می­کنید که کاملا طبیعی است.

فراموش نکنید که پنج­مین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، تمرین تمرین و تمرین است.

 

۸.کلام متقاعد کننده

 

اگر میخواهید بعد از سخنرانی شما اتفاقی بیافتد، باید کلام متقاعد کننده داشته باشید که مخاطب را ترغیب به انجام کاری مشخص کند. مثل اینکه شخصی در جایی ثبت نام کند یا اینکه می­خواهید محصول یا پروژه ای را به فروش برسانید یا حتی فرزندی قرار است پدرش قانع کند که نمی­خواهد در رشته پزشکی درس بخواند و به هنر علاقه مند است… تمامی اینها روند متقاعد سازی است و ما در طول شبانه روز در حال متقاعد سازی افراد هستیم.

بنابراین اگر می­خواهیم دنیای بهتری را تجربه کنیم؟ لازم است که به هنر متقاعد سازی مسلط باشیم.

درباره متقاعد سازی کتاب ها و دوره های آموزشی بسیاری وجود دارد و واقعا جای کار دارد، بنابراین ما قرار نیست تمام متقاعد سازی را اینجا بیان کنیم. اما گوشه ای از این مبحث بزرگ را بیان می­کنیم.

۹.همدلی، ارتباط قلبی و همراهی

 

کلامی متقاعد کننده است که این سه ویژگی را داشته باشد. یعنی وقتی صحبت شما مخاطب را ترغیب به انجام کاری می­کند که این سه حالت اتفاق افتاد باشد.

همدلی

یعنی اینکه بین راه حل شما و مسئله مخاطب ارتباط برقرار شود. یعنی اینکه او به این نتیجه برسد که هم سو و هم نظر هستید و راه درست همین است که شما پیشنهاد می­کنید. تصور کنید یک مشاور املاک هستید، شما میخواهید یک خانه را تبدیل به پول کنید و مخاطب شما هم میخواهد پول خود را تبدیل به آرامش و راحتی خودش کند… شما وقتی کلام متقاعد کننده خواهید داشت و وقتی می­توانید مخاطب را ترغیب کنید “این خانه را بخر” که به او این پیغام را منتقل کنید که این خانه برای شما خوشبختی و آرامش می­آورد و از پول شما ارزشمند تر است.

ارتباط قلبی

در این است که بین شما و شنونده یک رابطه خوب شکل بگیرد. رابطه ای مانند دو دوست، برادر یا خواهر…! کلام یک دوست به مراتب برای ما متقاعدکننده تر است تا صحبت های یک فروشنده…

همراهی

این است کاری کنید تا مخاطب با شما همراه شود. از او سوال های را بپرسید که پاسخ آن حتما “بله” باشد. مثل برای همان مثال فروش منزل بپرسید:

  • آیا می­خواهید که در آرامش زندگی کنید؟
  • آیا می­خواهید پول خود را به بهترین خانه ایی که می­توانید تبدیل کنید؟
  • آیا برای شما مهم است که در چه محله ایی زندگی کنید؟
  • آیا برای آینده فرزندان خود احترام قائل هستید؟
  • آیا راحتی خانواده برای شما مهم است؟
  • آیا…

حداقل ۵ سوال از مخاطب کنید که پاسخ آن مثبت یا “بله” باشد. بعد از انجام این سوال و جواب ها مخاطب بهتر صحبت شما را قبول می­کند.

شش­مین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، کلام متقاعدکننده است.

۸ اشتباه مرگبار در صحبت کردن

 

در صحبت کردن اشتباهاتی وجود دارند که باید حتما مراقب آنها باشیم.

این اشتباهات گاهی به صورت ناخودآگاه در کلام ما موجود است. اینها کارهایی هستند که می­­­توانند کلام شما را نابود کنند:

 

۱.غیبت کردن :

هرگز در حضور جمع از کسی که آنجا نیست از خودش دفاع کند صحبت نکنید. اینکار در عرف و شرع ما کاملا مذموم است اما لازم است که بیشتر توجه کنیم. چراکه گاهی نقد یک نقل قول از دیگران هم می­تواند مصداق پشت کسی حرف زدن باشد.

۲.قضاوت:

هرگز در سخنرانی (چه بهتر که هیچوقت) کسی را قضاوت نکنید و درباره کسی حکم صادر نکنید.اینکه دیگران را محکوم کنید می­تواند از ارزش شما بکاهد.

۳.غر زدن:

مثل وقتی که از بیرون آمده اید و ترافیک بوده… چرا باید به حضار انتقال دهید که ترافیک و این شهر آلوده است و مسئولین رسیدگی نمی­کنند و … ! اگر نمی­توانید چیزی را تغییر دهید، اصلا در مورد آن صحبت نکنید.

۴.منفی صحبت کردن:

مثل وقتی که می­خواهید صحبت را شروع کنید اما می­بینید که افراد زیادی حضور ندارند، می­گویید ببینید مردم چقدر برای خود و حرف خود ارزش قائل نیستند که حضور پیدا نکرده اند، به جای اینکار که حال حضار را خراب می­کند بگویید: تبریک به شما که آمده اید و برای خودتان ارزش قائل هستید.

۵.ببخشید های بی­جا :

در مورد مسائلی که نیاز نیست عذرخواهی نکنید. مثلا اگر کمی صدای­تان گرفته است و عده ایی متوجه شده اند؟ نیازی نیست از این مسئله عذرخواهی کنید و باقی حضار را نیز متوجه این موضوع کنید. البته در موضوعی که همه ی حضار متوجه شده اند حتما عذرخواهی کنید و پوزش هم به این شکل باشد که به مخاطب تعهد کنید که این اتفاق تکرار نخواهد شد، نه صرف اینکه بگویید: ببخشید !

۶.بزرگ­نمایی کردن :

مثل جایی که بی اندازه به مخاطب تبریک بگویید و از حضور او تشکر کنید. تلاش کنید در بیان هیچ کدام از احساسات و اتفاقاتی که در سخنرانی افتاده است اغراق نکنید.

۷.ادعای دروغ و اشتباه کردن:

این است که بیایید و در سخنرانی قولی را دهید که هیچوقت قادر به انجام آن نیستید یا حرفی را بزنید که اصلا قبول ندارید یا کسی را تایید کنید که اصلا مورد تایید شما نیست.

۸.شایعه پراکنی:

حرف های را بزنید که اساس و پایه علمی و مستند داشته باشد. مبادا که از تلگرام و شبکه های اجتماعی مطلبی را برای مردم نقل کنید.

 

هفت­مین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، پرهیز از اشتباهات مرگبار است.

 

ویژگی­ های یک سخنران قدرتمند

سخنران­ های قدرتمند در دنیا کسانی هستند که ویژگی های مشترکی دارند، برخی از این ویژگی ها را ما در این اینجا بررسی می­کنیم:

۱.خودت باش:

سخنران های قدرتمند کسانی هستند که خودشان هستند، یعنی فرقی ندارد که روی صحنه هستند یا خیر… در هر حال یک رفتار دوستانه و همدلانه با شما دارند.

۲.صداقت داشته باش:

آنهایی که به خودشان اجازه می­دهند که روبروی انسان بایستند و در چشم های حضار نگاه کنند و دروغ بگویند کسانی هستند که از انسان و انسانیت هیچ بویی نبرده اند… چراکه اگر حتی برای یک لحظه با خود فکر می­کردندو متوجه می­شدند که “انسان می­فهمد اگر به او دروغ بگویند” اگر فقط همین جمله ساده را متوجه می­شدند، دیگر دروغ نمی­گفتند. شما هم اگر می­خواهید قوی دیده شوید هرگز نباید سخنی را به زبان بیاورید که مورد تایید شما نیست یا اصلا وجود ندارد.

۳.ساده باش:

سخنران های قدرتمند در دنیا کسانی هستند که توانسته اند خیلی ساده با مخاطب ارتباط برقرار کنند. یعنی مفاهیم سخت را خیلی ساده به مخاطب انتقال می­دهند. ساده سازی تکنیکی است که فقط از انسان های توانمند بر میاید. برای اینکه مطلبی را ساده سازی کنید باید آن موضوع را کاملا هضم کرده باشی تا بتوانی آن را ساده سازی کنی.

۴.اصیل باش:

سخنران هایی که فقط از روی کتاب ها صحبت می­کنند حرفی برای گفتن ندارند! تنها کسانی سخنران خوبی هستند که خودشان بینش و نگرش جالبی برای مسائل روزمره دارند. مردم اگر می­خواستند حرف های آن کتاب را بشنوند نیازی به آمدن در سخنرانی نبود، اگر مردم پای صحبت شما آمده اند به این معنا است که می­خواهند حرف شما را بشنوند نه حرف کتاب ها را….

۵.به حرفی که میزنی اعتقاد داشته باش:

از قدیم گفته اند که رطب خورده کی کند منع رطب! کسی که خودش عامل نیست چطور می­تواند دیگران را به انجام کاری دعوت کند؟… بنابراین باید حرفی که می­زنیم در دنیا و رفتار ما وجود داشته باشد و این یکی از مهم ترین راز های یک سخنران قدرتمند است. مردم از رفتار و زندگی شما بیشتر یاد می­گیرند تا حرف های شما…

۶.عاشق مردم باش:

در دنیای امروز کسانی می­درخشند که کار خودشان را بهترین شکل ممکن انجام می­دهند و کسانی اینطور هستند که عاشق کار خودشان هستند. وقتی عاشق کار خودت باشی دیگر فقط برای رفع تکلیف کار نمی­کنی بلکه برای دل خودت کار می­کنی. اگر به صحبت کردن و سخنرانی کردن علاقه داری برای اینکه فقط مشهور و سخنور باشی؟ هرگز جزو بهترین ها نخواهی بود. کسانی بهترین هستند که عاشق مردم هستند و مردم این “عشق” را درک می­کنند. بنابراین اول عاشق مردم باشید و بعد آن­ها را موعظه کنید.

هشت­مین راز برای یک سخنرانی قدرتمند، داشتن ویژگی های یک سخنران قدرتمند است.

 

جمع بندی

یک سخنران قدرتمند برای بهتر دیده شدن و بهتر سخنرانی کردن باید در مرجله اول مهارت سخنرانی قدرتمند را کسب کند و بعد از حرفه ای شدن در سحنرانی آموزش های خود را آپدیت کند.

در این مقاله بررسی کردیم که سخنرانی قدرتمند چه ویژگی هایی دارد و یک سخنران به چه نکاتی باید توجه کند.

دیدگاهتان را بنویسید