به نظر شما بحران نوجوانی شامل چه دوره ای از زندگی می شود؟ و در این دوره از زندگی ممکن است چه اتفاقاتی در ویژگی های شخصیتی نوجوان بوجود بیاید؟ آیا شکل گیری هویت یک انسان در این دوره اتفاق می افتد؟ و خانواده جهت شکل گیری هویت نوجوان چه نقشی در زندگی او دارد؟
پس با ما همراه شوید تا شما را با تمام مواردی که مربوط به بحران های نوجوان می شود آشنا کنیم.
قطعا هر انسانی جهت رشد کردن و به استقلال رسیدن باید مراحلی را در دوره های مختلفی از زندگی پشت سر بگذارد. این مراحل در سرتاسر دنیا تا حد بسیار زیادی مشابه یکدیگر می باشد و ویژگی های خاص مربوط به خود را دارد.
بنابراین نوجوانی هم یکی از مهم ترین مراحل زندگی است. که تغییرات بسیار زیادی در تفکر، روح و روان و حتی جسم فرد ایجاد می شود. درواقع بحرانی که در این دوران یک نوجوان با آن درگیر است را می توان بحران هویت نامید.
بحران هویت، پل میان نوجوانی و جوانی و مقدمه ای برای ایجاد روابط مختلف می باشد. پس بسیار مهم است که یک نوجوان بتواند چنین بحرانی را به سلامت پشت سر بگذارد. در این مقاله قصد داریم ابتدا درمورد نوجوانان و چگونگی تربیت و ارتباط با آنها و سپس درمورد بحران هویت و راهکارهای برخورد با آن صحبت کنیم . پس همراه ما باشید.
بحران نوجوانی
شروع نوجوانی
دوره نوجوانی دوره خاصی از زندگی انسان می باشد. و تغییرات بسیاری در این دوره برای فرد اتفاق می افتد. طبق نظر کارشناسان شروع دوره نوجوانی را حدود ۱۱ الی ۱۲ سالگی و معمولا ۱۸ سالگی را پایان آن و ورود به دوره جوانی و بزرگسالی می دانند.
در این دوره بحران نوجوانی شروع می شود. و فرد با چالش هایی مانند تغییرات جسمانی، تغییر در تفکر و اندیشه، قدرت حل مسائل مختلف، تغییر در روح و روان و همچنین تغییر در رفتار روبرو می شود.
بنابراین مسئولیت والدین در این دوره از زندگی فرزند نیز بسیار مهم است. و برای اینکه نوجوان مسیر درستی را برای آینده خود انتخاب کند، باید آگاهی کاملی از نحوه برخورد با نوجوان و درک او داشته باشند.
چه مواردی را باید درمورد بحران نوجوانی بدانید؟
نوجوانی دوره ای از زندگی است که شخصیت اجتماعی فرد در آن شکل می گیرد. و دچار چالش های متفاوتی از جمله بحران هویت می شود. نوجوانان در چنین دورانی کم کم مستقل شده و از لحاظ روحی و جسمی تغییراتی را تجربه می کنند.
بنابراین نحوه رفتار پدر و مادر و حتی افرادی که برخورد بسیاری با او دارند، می تواند در شکل گیری شخصیت و اعتماد به نفس او تاثیر بسیاری داشته باشد. پس والدین وظیفه دارد شرایط نوجوان را درک کند. و اطلاعات خود را در برخورد با چالش های نوجوان بالا ببرد، تا بتواند برای گذر کردن از چنین دورانی او را یاری دهد.
روابط میان والدین و نوجوانان
نوجوانی دوره ای از زندگی است که شخصیت اجتماعی فرد در آن شکل می گیرد. و دچار چالش های متفاوتی از جمله بحران هویت می شود. نوجوانان در چنین دورانی کم کم مستقل شده و از لحاظ روحی و جسمی تغییراتی را تجربه می کنند.
بنابراین نحوه رفتار پدر و مادر و حتی افرادی که برخورد بسیاری با او دارند، می تواند در شکل گیری شخصیت و اعتماد به نفس او تاثیر بسیاری داشته باشد. پس والدین وظیفه دارد شرایط نوجوان را درک کند و اطلاعات خود را در برخورد با چالش های نوجوان بالا ببرد، تا بتواند برای گذر کردن از چنین دورانی او را یاری دهد.
نکات مهم در تربیت فرزندان و بحران نوجوانی
همانطور که گفته شد والدین می تواند تاثیر بسیاری در آینده فرزند خود داشته باشد. در صورتی که فرزند خود را به خوبی تربیت کند، به او اهمیت بدهد و در مشخص کردن بهترین مسیرها، او را یاری دهد، قطعا آینده بهتری را برای نوجوان خود رقم میزند.
درست است که هر فردی باید برای ساختن آینده خود تجربه های متفاوتی داشته باشد. ولی آگاهی دادن به نوجوان از جانب خانواده می تواند او را به سمت تجربه های بهتری هدایت کند. در ادامه به نکات لازمی که والدین باید درمورد تربیت نوجوانان بدانند، اشاره کرده ایم:
-
توجه و اهمیت دادن به نوجوان
در این سن نوجوانان تمایل دارند تا به چشم بیایند، مورد توجه قرار بگیرند و مستقل شوند. بنابراین اگر والدین به آنها اهمیت ندهند و خواسته هایی که آنها دارند را سرکوب کنند، باعث می شوند که نوجوان خود را فرد بی ارزشی بداند. و همین مورد سبب شکل گرفتن ویژگی های منفی شخصیتی در او می شود.
البته گفتن این نکته هم لازم است که اگر به تمام خواسته های نوجوان رسیدگی شود و اهمیت بسیاری به او داده شود، ممکن است نتیجه عکسی داشته باشد و فردی بهانه گیر و کم اراده تربیت شود. و حتی اگر زمانی به خواسته های غیرمنطقی اش عمل نشود، رفتاری پرخاشگرانه از خود نشان دهد.
بنابراین والدین باید حد تعادل را در تربیت فرزند خود رعایت کنند تا در هنگام گذر از بحران نوجوانی دچار مشکل بسیاری هم برای خود و هم برای خانواده نشوند.
-
برقراری ارتباط صمیمانه با نوجوان
یکی از عمده مشکلاتی که بین فرزندان و خانواده ها وجود دارد، برقرار نشدن ارتباط صمیمی بین آنها می باشد. درست است که روابط اعضاء خانواده کاملا منسجم و برقرار است اما در بسیاری از خانواده ها روابط بین پدران و مادران با فرزندان عمیق و در حد دوستی نمی باشد.
به همین دلیل فرزندان هنگام مقابله با بحران نوجوانی نمی توانند درمورد مسائل مختلفی با والدین خود مشورت کنند. یا از آنها کمک بگیرند. بنابراین برقراری یک رابطه صمیمی می تواند باعث شود که نوجوانان هنگام مواجه شدن با مشکلات مختلف به محیط خانواده پناه ببرند و از آسیب های اجتماعی دور بمانند.
-
شناخت و آگاهی نسبت به نوجوان و بحران نوجوانی
قطعا یکی از رفتارهای بسیار زننده ای که خانواده ها می توانند با نوجوان خود داشته باشند، مقایسه او با دیگران می باشد. چنین رفتاری باعث می شود که نوجوان شخصی گوشه گیر و منزوی شود و سعی کند از جمع خانواده به دور بماند.
در واقع هر فردی ویژگی های شخصیتی متفاوتی می تواند داشته باشد. پس والدین باید سعی کند نوجوان خود را بیشتر بشناسد و به شخصیت او پی ببرد که فردی منطقی است یا بر اساس احساس رفتار می کند و تصمیم می گیرد و به همین دلیل نیاز است که والدین رفتار او را تحت نظر داشته باشد.
از طرفی هم بهتر است علاوه بر شناخت شخصیت و رفتار فرزند خود، دوستان او را هم بیشتر بشناسد. زیرا در چنین سنی، افراد بیشترین الگو برداری را از دوستان و همسالان نزدیک خود دارند. بنابراین آگاهی داشتن نسبت به رفتار و شخصیت نوجوان می تواند سبب درک بیشتر او شده و در تصمیم گیری و گذر از بحران نوجوانی او را بیشتر یاری دهد.
-
آگاهی دادن به نوجوانان در مورد تغییرات جسمانی
یکی از بحران هایی که در سنین نوجوانی اتفاق می افتد و گاهی موجب ترس و استرس نوجوانان می شود، تغییراتی است که از لحاظ جسمانی تجربه می کند. در صورتی که نوجوان از این تغییر آگاه باشد و اطلاعاتی در مورد آن داشته باشد، به سادگی می تواند از این بحران عبور کند و با این تغییرات کنار بیاید.
بنابراین این مسئولیت بر عهده خانواده می باشد تا آگاهی های لازم را پیش از وقوع چنین تغییراتی با نوجوان در میان بگذارد تا دچار استرس نشود و به راحتی بتواند با بحران نوجوانی کنار بیاید.
بلوغ نوجوانان چه زمانی اتفاق می افتد؟
پسران در سن ۱۱ الی ۱۴ سالگی به بلوغ می رسند و از جمله نشانه های بلوغ آنها بم شدن صدا، استقلال طلبی، رشد قد و حتی کمی پرخاشگری می باشد. دختران نیز در سنین ۹ الی ۱۰ سالگی به بلوغ می رسند و از جمله نشانه های بلوغ آنها تغییر تن صدا، رشد اندام جنسی، عادت ماهیانه و… می باشد.
بنابراین تاثیر بسیار خوبی دارد اگر در چنین سنینی خانواده به فرزند خود اهمیت بدهد و او را با بحران نوجوانی و مشکلات پیش رو آشنا سازد. از او حمایت کند و شرایطی را فراهم آورد تا در سلامتی کامل این بحران ها را پشت سر بگذارد.
-
فرصت دادن به نوجوان جهت جبران اشتباهش
قطعا نوجوانان در سنین نوجوانی ممکن است سبب ایجاد مشکلات و خطاهایی شوند. اما نکته مهم این است که در بسیاری از موارد تجربه کسب کرده و سعی می کنند در آینده مرتکب اشتباه دوباره نشوند. از طرفی اگر نوجوانان، مسئولیت خطاهایی را که انجام داده اند قبول کنند، موجب می شود که در صدد جبران آن باشند. و بتوانند نحوه برخورد با مشکلات و اتفاقات پیش آمده در زندگی را یاد بگیرند.
اما اگر والدین به اندازه ای روی نوجوان نظارت داشته باشد و اجازه ندهد که خطای خود را جبران کند و یا حتی مرتکب خطایی شود، باعث می شود که نوجوان نتواند به راحتی بحران نوجوانی را پشت سر بگذارد. و حتی در آینده توانایی حل مشکلات را نداشته باشد و به چالش کشیده شود.
مهمترین بحران نوجوانی
از آنجایی که در دوره نوجوانی تغییرات گستردهای در شخصیت فرد ایجاد می شود، می توان نتیجه گرفت که بحران نوجوانی می تواند نوجوان را با چالشهای بسیاری روبرو کند. و به همین دلیل است که دوره نوجوانی یکی از مهم ترین دوره های زندگی می باشد. بنابراین اگر بخواهیم بحران نوجوانی را تعریف کنیم می توانیم با بحران هویت شروع کنیم.
در بحران هویت نوجوان با چنین مسئله ای روبرو میشود. که “سرانجام زندگی من قرار است به کجا برسد و من که هستم؟” همین مسئله باعث میشود تا او به دنبال راه های مختلفی برای رسیدن به جواب خود باشد. از جمله اینکه سعی می کند تجربه های مختلفی را کشف کند و حتی خود را در معرض خطر و اشتباهات فراوانی قرار دهد تا خود را بسنجد، یاد بگیرد و تجربه کند.
نوجوان هنگام ورود به بحران نوجوانی و هویت چه ویژگی هایی پیدا میکند؟
خودشناسی و خودآگاهی از جمله مسائلی است که نوجوان در دوره بحران نوجوانی سعی می کند با آن درگیر باشد. تا خود را بهتر بشناسد و بررسی کند. از مهم ترین ویژگی های بحران هویت نیز نوسانات رفتاری متفاوتی است که در نوجوان ظاهر می شود.
به طور مثال ممکن است یک روز رفتاری عادی داشته باشد و روز دیگر پرخاشگر. یا اینکه یک روز طرفدار عقیده ای می باشد و در مدت زمان کوتاهی تغییر عقیده داده و عقیده مخالف را دنبال کند. چنین ویژگی هایی در سنین نوجوانی کاملا طبیعی است و این نوسانات رفتاری در واقع به نوجوان کمک می کند تا بتواند تصمیم های متفاوتی را برای خود خلق کرده و بهترین آنها را بگیرد.
بنابراین در دوره بحران نوجوانی، نوجوان بین بی هویتی و پیدا کردن هویت افت و خیز می کند. و از لحاظ روحی و روانی تحت فشار قرار می گیرد. پس باید در این دوره آگاهی های لازمی به او داده شود تا در پیدا کردن هویت خود تحت فشار روانی بسیاری قرار نگیرد. و به سلامت این دوره را پشت سر بگذارد.
تعریف هویت
هویت در واقع تفاوتی است که فرد خود را با دیگران مقایسه می کند و به میزان استقلال و متفاوت بودن خود نسبت به بقیه افراد جامعه پی می برد. هویت شخصی یک ساختار اجتماعی است که اخلاق، رفتار و اعتقادات فرد را معرفی می کند و سبب درک و ارتباط بهتر با دیگران می شود.
داستان یک روانشناس معروف
شاید برای شما هم جالب باشد که اولین بار چه کسی به بحران هویت پی برد؟
اریک اریکسون روانشناس مشهور آلمانی آمریکایی است. او بیشتر به خاطر نظریه رشد روانی اجتماعی شهرت دارد. همچنین ارائه اصطلاح “بحران هویت” نیز از ابتکارات و تحقیقات اوست.
اریک، در دوران مدرسه دانشآموز خوبی نبود و نمرههای خوبی در درسها نمیگرفت. البته او در زمینههایی مثل هنرکه بدان علاقهمند بود، برتریهایی داشت اما در کل علاقه زیادی به مدرسه نشان نمی داد.
اریک بخاطر مشکلات خانوادگی هیچ وقت پدر خود را ندید و مادر او هم هویت پدرش را از او پنهان می کرد. هنگامی که از دبیرستان فارغالتحصیل شد، خود را در مورد جایگاه آینده خویش در زندگی، سرگردان و نامطمئن دید و به جای رفتن به دانشگاه، به مدت یک سال به اروپا سفرکرد.
او در آن زمان دورهای را میگذراند که بعدها آن را موراتوریوم (مهلت) نامید. دورهای که طی آن، افراد نوجوان و جوان وقت خود را صرف شناخت و هویت خود می کنند.
اریکسون اولین کسی بود که هویت را کشف کرد
اریکسون اولین کسی بود که بر اساس تحقیقات خود متوجه شد که می توان هویت را به عنوان یک دستاورد مهم شخصیت در دوران نوجوانی و تبدیل شدن به یک انسان ارزشمند قلمداد کرد. او معتقد بود که هویت انسان از افکار و رفتارهای درونی و اجتماعی نشأت میگیرد.
بنابراین اریکسون بر شکل گیری هویت و شخصیت یک انسان تاکید بسیاری داشت. او بدست آوردن هویت را مهم ترین تکلیف زندگی در بحران نوجوانی می دانست. زیرا به عقیده او هویت ممکن است از دو راه بدست آید:
- قبل از آنکه رشد کند، تثبیت شود یعنی قبل از از آنکه شخص بتواند به هویت کاملی دست یابد با الگو گرفتن از بقیه تقلید کند و هویت دیگران را تکرار کند.
- بدون هیچ محدودیتی هویت خود را کسب کند. یعنی حتی پس از گذشت از بحران نوجوانی سعی در شناخت بیشتر و کسب هویت بهتری داشته باشد.
چه عواملی بر شکل گیری هویت نوجوان تاثیر گذار است؟
- والدین: ارتباط والدین با نوجوان نقش بسیار زیادی در شکل گیری هویت او دارد.
- محل تحصیل: دوستان، همسالان، دبیران و حتی محیط مدرسه و افراد مختلف می توانند نوجوان را از لحاظ اجتماعی تحت تاثیر قرار دهند.
- رشد و بلوغ فکری: وارد شدن به دوره بحران نوجوانی سبب می شود نوجوان به تدریج درمورد مسائل مختلف بیشتر فکر کند. و قدرت تصمیم گیری او افزایش یابد.
- عوامل اجتماعی و فرهنگی: نوجوان تحت تاثیر رفتار دوستان و افراد متفاوت قرار می گیرد. و جهت کسب جایگاه اجتماعی و فرهنگی سعی می کند بهترین آنها را انتخاب کند و الگو قرار دهد.
- رویابافی: شناخت خود و تصور اینکه نوجوان در آینده قرار است چه راهی را طی کند و در چه جایگاهی قرار بگیرد. از جمله عواملی است که او را تشویق به گرفتن بهترین تصمیم برای کسب هویت خود می کند.
یک نوجوان چگونه گرفتار بحران نوجوانی می شود؟
موفق نشدن یک نوجوان و سخت بودن راه برای کسب هویت بیشتر به دلیل نداشتن آگاهی و تجربه از دوران کودکی و آشنا نشدن با مسائل مختلف می باشد. که همین مورد سبب ایجاد بحران و تحت فشار قرار گرفتن و سردرگمی می شود.
بنابراین بحران نوجوانی و خصوصا بحران هویت زمانی اتفاق می افتد که نوجوان برای کسب هویت و رسیدن به یک موضوع واحد دچار شک و تردید و سردرگمی شود. و نتواند به درستی مسائل مختلف را برای خود حل و فصل کند.
هنگامی که نوجوان گرفتار بحران می شود، به طور مثال دوست دارد مستقل باشد. ولی از طرفی هم از لحاظ اقتصادی و هم عاطفی به والدین خود نیاز دارد. بنابراین به خاطر رفتارها و تضاد هایی که با افراد نزدیک خود دارد دچار استرس و اضطراب بسیاری می شود.
بحران نوجوانی و هویت چه عوارضی را در پی دارد؟
-
انزوا و گوشه گیری:
نوجوان هنگامی که دچار بحران می شود، بیشتر به تنهایی احتیاج دارد تا بتواند بهتر فکر کند و به نتیجه برسد. به همین دلیل سعی می کند از دیگران فاصله بگیرد و گوشه گیری را انتخاب کند.
-
ترس از گذر زمان:
در این مورد نوجوانان دو دسته اند: ۱. افرادی که بخاطر گذر زمان و بدست نیاوردن هویت دچار ترس و استرس می شوند ۲. افرادی که اهمیت چندانی به کسب هویت نمی دهند و وقت خود را به بطالت می گذرانند تا شاید به تدریج بتوانند تبدیل به فردی عادی برای اجتماع شوند.
-
افسردگی و نداشتن روحیه:
در این حالت افسردگی نوجوان به صورت بی حوصلگی، خستگی و آرام و قرار نداشتن بروز می کند و اگر تشدید یابد ممکن است به صورت پرخاشگری و رفتاری غیر معقول و متفاوت از گذشته ظاهر شود.
بنابراین افسردگی در دوره بحران نوجوانی می تواند به دلیل عدم شناخت و گمراهی در کسب هویت باشد و نوجوان بیشتر احساس تهی بودن و بی ارزشی می کند. اما باید دانست که چنین حالتی ناپایدار است و به تدریج از بین می رود.
اما ممکن است افسردگی نیز گاهی مدت زمان زیادی گریبان گیر نوجوان باشد و دلیل آن نیز به خاطر تجربه های تلخی است که جهت کسب هویت با شکست مواجه شده است. یعنی نوجوان تلاش بسیاری را برای بدست آوردن هویت داشته است ولی موفقیتی کسب نکرده است. این نوع افسردگی می تواند حاد باشد و حتی منجر به کم شدن رابطه خود با افراد نزدیک و حتی والدین شود.
-
روی آوردن به مواد مخدر:
متاسفانه امروزه نوجوانانی که به دلیل عدم توجه والدین و عدم آگاهی در کسب هویت دچار مشکل می شوند، برای فرار از فشار های روحی و روانی و نداشتن ارتباط با افراد مختلف به مواد مخدر روی می آورند و همین موضوع سبب می شود که نوجوان دیگر نتواند جایگاه اجتماعی خوبی کسب کند و همیشه خود را فردی بی ارزش بداند.
-
ترس و اضطراب:
ورود به دوره بحران نوجوانی همواره ترس و اضطراب را به همراه دارد. به گونه ای که نوجوان احساس می کند هر لحظه قرار است گرفتار حادثه ای شود. چیره شدن ترس و استرس بر او، سبب ناآرامی و بهم ریختگی ذهنی می شود و حتی ممکن است از لحاظ جسمی دچار آسیب شود. حواس پرتی, عدم تمرکز، سرگیجه و سردرد و حتی فشارهای عصبی از جمله مواردی هستند که ممکن است نوجوان را تحت تاثیر قرار دهند.
برای رسیدن به هویت چه مراحلی باید طی شود؟
هر انسانی هنگام رسیدن به دوره بحران نوجوانی باید از مراحلی گذر کند تا بتواند هویت خود را به دست آورد. در ادامه مراحل مورد نیاز برای پیدا کردن هویت را بیان کرده ایم:
- جمع آوری هویت
- توقف هویت
- پریشانی هویت
- به دست آوردن هویت
جمع آوری هویت
یک اصطلاح قدیمی هست که وقتی خانواده ها ذوق فرزند خود را دارند، می گویند فرزندم به خودم رفته است یا اینکه اخلاق و رفتارش مثل خودم است. قطعا این اصطلاح کاملا درست است زیرا در بسیاری از خانواده ها هنگامی که نوجوان وارد دوره بحران نوجوانی می شود برای کسب هویت سعی می کند از افراد مختلف خصوصا والدین خود الگو بگیرد.
این الگو گرفتن به گونه ای است که نوجوان سعی بر این دارد تا تمام عقاید و رفتار خانواده خود یا دوستان نزدیک را یاد بگیرد و حتی با نظرات مخالف آن نیز برخورد کند. بنابراین مرحله جمع آوری هویت می تواند بسیار تاثیر گذار باشد اما به شرطی که نوجوان بدون تامل و فکر کردن سعی در الگو برداری کامل نداشته باشد.
توقف هویت
در این مرحله نوجوان، هویت، اهداف و رفتارهای مختلف را بررسی می کند و سعی در کسب تجربه و آگاهی دارد تا بتواند بر اساس آنها هویت خود را انتخاب کند. اما از آنجایی که تحت فشار روحی و روانی بسیاری قرار دارد ممکن است تغییرات گسترده ای داشته باشد و حتی رفتارهای متفاوتی نسبت به گذشته از خود نشان دهد.
پریشانی هویت
در این مرحله نوجوان هنوز هویتی را برای خود انتخاب نکرده است و تلاش زیادی هم برای جست و جو کردن و کسب هویت و حتی تجربه راه های مختلف ندارد. تعداد کمی از نوجوانان هستند که این مرحله را انتخاب می کنند. و سعی دارند که هر چه برایشان پیش آمد همان را خوب بدانند. بنابراین افرادی که در این مرحله به سر می برند مانند گرفتار شدن در رودخانه ای است که همه چیز را با خود به یک مسیر هدایت می کند.
پس اگر خانواده ها احساس کردند که فرزندشان برای مقابله با بحران نوجوانی خود دغدغه و عقیده ای ندارد، بهتر است کمی آن ها را آگاه کرده و به مسیر درست هدایت کنند.
بدست آوردن هویت
در این مرحله نوجوان پس از اینکه اندیشه، عقاید و رفتارهای متفاوتی را تجربه کرد و الگوهای مشخصی را برای زندگی خود انتخاب کرد، سعی می کند به یک نتیجه کلی برسد و هویت اصلی خود را بدست آورد.
این مرحله می تواند بسیار ارزشمند باشد. زیرا پنجره جدیدی از زندگی به روی نوجوان باز می شود. و او سعی می کند بر اساس شناختی که نسبت به خود و آینده خود پیدا کرده است، از دوره بحران نوجوانی عبور کرده و وارد دوره جوانی و بزرگسالی شود.
بحران نوجوانی چه نشانه هایی دارد؟
دوره بحران نوجوانی می تواند نوجوان را با چالشهای بسیاری روبرو کند. به گونه ای که رفتار نوجوان به یکباره تغییرات گسترده ای پیدا می کند و دلیل آن نیز فشار های روحی و روانی است که از درون بر او وارد می شود. بنابراین والدین باید در این دوران بیشتر از هر موقعی نوجوان خود را دریابد و با توجه به نشانه هایی که در ادامه توضیح می دهیم سعی در تربیت و کمک به فرزند خود داشته باشند.
- عدم اعتماد به نفس و داشتن حس بی ارزشی
- افت تحصیلی به دلیل نداشتن تمرکز
- نداشتن انگیزه برای انجام امور روزانه و درس خواندن
- نداشتن خواب کافی به دلیل فکر زیاد
- گوشه گیری و حاضر نشدن در جمع خانواده
- پرخاشگری، عصبانیت و زود رنج شدن
- سردرگمی و بی حوصلگی
- عدم رعایت برنامه غذایی
- حواس پرتی و نداشتن تمرکز بر انجام کارها
نوجوان از چه راه هایی بحران نوجوانی و هویت را پشت سر می گذارد؟
همانطور که گفته شد نوجوانان از دو طریق سعی می کنند با بحران نوجوانی خود مقابله کنند:
- الگو گرفتن از خانواده
- الگو گرفتن و دنباله روی کردن از رفتار و عقاید همسالان و دوستان نزدیک
بنابراین نوجوانان سعی می کنند هر آن چیزی را که در سنین کودکی تا نوجوانی از خانواده خود یاد گرفته اند به چالش بکشند و پاسخ صحیحی برای آن پیدا کنند که آیا عمل به این روش یا داشتن چنین رفتاری صحیح است یا نه؟ و پس از آن که با استفاده از استدلال و منطق شکل گرفته خود به آن پاسخ می دهند، به تدریج هویت خود را کسب می کنند.
دوستان نزدیک و همسالان نیز می توانند تاثیر بسیاری در شکل گیری هویت نوجوان داشته باشند. زیرا در این سنین نوجوانان تمایل بیشتری به بودن در کنار دوستانشان و تجربه کارها و رفتار های مختلفی دارند و دائما در حال تقلید کردن از یکدیگر می باشند تا به تدریج معیارهای هویتی و اخلاقی خود را کسب کنند.
نوجوان پس از کسب هویت چه کاری باید انجام دهد؟
قطعا هنگامی که نوجوان با بحران نوجوانی روبرو شد و هویت خود را کسب نمود باید اعتماد به نفس داشته باشد. و نسبت به انتخاب خود کاملا پایبند و صادق باشد. یعنی بتواند رفتار، اخلاق و شخصیت شکل گرفته خود را تقویت کند. و بر اساس آنها در اجتماع حاضر شود و برای رسیدن به اهدافش تلاش کند.
بنابراین نوجوانی که بحران نوجوانی را پشت سر گذاشته باشد و هویت خود را کسب کرده باشد به راحتی می تواند مشکلات خود را پشت سر بگذارد. و برای حل مسائل و مشکلات نیاز کمتری به خانواده و اطرافیان داشته باشد.
از طرفی اگر نوجوانی نتواند به درستی بحران نوجوانی و هویت خود را پشت سر بگذارد، هنگام ورود به دوره جوانی و بزرگسالی نیز دچار شک و تردید بلند مدت در زندگی خود می شود. و همواره برای اینکه از پس مشکلات زندگی برآید دست به دامان خانواده و دوستان می شود.
پس می توان نتیجه گرفت، هنگامی که نوجوان احساس کند بر اساس شخصیت و هویت شکل گرفته می تواند فرد مفیدی برای اجتماع و جامعه باشد. باید تلاش کند تا پس از کسب هویت، به شخصیت خود پایبند و وفادار بوده و آن را تقویت نماید.
بحران هویت چه بحران نوجوانی دیگری را به دنبال دارد؟
در بخش نشانه های بحران نوجوانی اشاره هایی به رفتار نوجوانان هنگام روبرو شدن با بحران نوجوانی کردیم. اما در این قسمت می خواهیم انواع بحران های مختلفی را که می تواند هم نوجوان و هم والدین را تحت فشار قرار دهد خدمتتان بیان کنیم.
اصلی ترین بحرانی که نوجوان را تحت تاثیر قرار می دهد بحران هویت است. و تمام بحران هایی را هم که در ادامه ذکر می کنیم در واقع برگرفته از بحران هویت می باشند. زیرا رفتاری که نوجوان در این سنین از خود نشان می دهد بیشتر بخاطر شکل گیری شخصیت و کسب هویت است. که موجب سردرگمی و بروز رفتار های مختلف می شود.
- بحران افسردگی: ممکن است برخی نوجوانان منزوی و گوشه گیر شوند. و سعی کنند تعامل و ارتباط کمتری با خانواده و اطرافیان داشته باشند.
- بحران تغییرات جسمانی: توجه نوجوان به تغییرات خود بیشتر می شود و به طور مدام در حال نگاه کردن به خود در آینه می باشد و احساس نارضایتی از خود دارد.
- بحران زودرنجی: ممکن است به خاطر هر حرف ساده ای سریع واکنش نشان دهد. و با دوستان، نزدیکان و حتی والدین خود بخاطر هر موضوعی مخالفت داشته باشد.
- بحران تغییر رفتار: سرکش و پرخاشگر می شود و سعی می کند در برابر هر کسی بایستد. گاهی ممکن است برخورد فیزیکی و رفتاری توهین آمیز نیز داشته باشد.
- بحران احساسات: شور و اشتیاق و میل به جنس مخالف در این دوره افزایش می باید. ولی از آنجایی که آگاهی و مهارت لازم جهت برخورد مناسب و برقراری ارتباط را ندارد، تحت فشار روحی و روانی قرار می گیرد.
- بحران دوست ناباب: اگر از طرف خانواده حمایت و درک نشود، ممکن است گرفتار دوستان ناباب شده و به اعتیاد و مصرف مواد روی آورد.
نوجوان چطور می تواند با بحران نوجوانی راحت تر کنار بیاید؟
از آنجایی که بحران نوجوانی شرایط پراسترسی را برای نوجوان فراهم می کند، والدین و نزدیکان نوجوان مسئولیت دارند تا فضایی آرام و به دور از استرس و تنش را برای نوجوان فراهم آورند تا بتواند به آرامی و با تمرکز به افکار، اندیشه ها و تجربه های خود فکر کند.
از طرفی بعضی از خانواده ها به خاطر عدم آگاهی اعتقاد دارند که در بحران نوجوانی باید فرزند خود را به حال خودش رها کنند تا مسیر دلخواه خود را جهت کسب هویت انتخاب کند. در صورتی که این کاری اشتباه است و اتفاقا نوجوان در این سنین به کمک بیشتری از طرف والدین نیاز دارد تا بتواند درمورد تجربه ها و علایق خود با آنها مشورت کرده و آگاهی های لازم را دریافت کند.
وظیفه والدین در هنگام بحران نوجوانی
قطعا نوجوان در هنگام مواجه شدن با بحران نوجوانی خود نیاز بیشتری به محبت، همدلی و توجه والدین دارد. اما علاوه بر این موارد نیاز دارد تا آگاه شود و تجربه های مختلفی را بشنود و یاد بگیرد. بنابراین والدین باید بدانند که فرزندشان دیگر کودک نیست و باید رفتاری متناسب و درخور با او داشته باشند.
اما متاسفانه بعضی از والدین از آنجایی آگاهی کاملی از نحوه برخورد با فرزند خود در این سنین ندارند، او را مانند کودک دیروز خود فرض می کنند و رفتارهایی که نوجوان از خود نشان می دهد را موضوع عجیبی می دانند و به همین دلیل بین آنها تناقض پیش می آید.
بنابراین بهتر است والدین قدری از زمانشان را برای آگاهی دادن به نوجوان صرف کنند. و با او به گفت و گو بنشینند تا به سوالاتشان پاسخ داده و تجربه های لازم را در اختیارشان قرار دهند. اما از آنجایی که ممکن است نوجوان در بیان برخی مسائل احساس خجالت و شرم داشته باشد. والدین باید خود سعی کنند که مسائل لازم را پیش آورده و نوجوان را درمورد آن راهنمایی کنند.
رفتارهایی که والدین باید از انجام آنها دوری کنند
نکته ای که بسیار اهمیت دارد این است که والدین در برخورد با نوجوان صبور باشند و از نصیحت های بی منطق، اشتباه دانستن رفتارشان و حتی تحقیر کردن آنها دوری کنند زیرا به شدت در روحیه آنها اثر می گذارد.
علاوه بر آن بهتر است که رفتار آنها با نوجوان در حد متعادل باشد، یعنی نوجوان را مانند یک کودک حساب نکنند که دائما باید از او مراقبت کرد و همچنین او را مانند یک فرد بزرگسال ندانند که بخواهند رفتاری درخور انسان های بالغ با او داشته باشند. بنابراین والدین باید متناسب با سن نوجوان و دوره بحران نوجوانی توقعات و انتظاراتی از او داشته باشند تا تحت فشار قرار نگیرد.
وظیفه نوجوان در هنگام بحران نوجوانی
دوره نوجوانی بسیار حساس است و نوجوان باید تمام سعی خود را داشته باشد که از مشکلات و چالش های پیش رو نترسد و سعی در کسب تجربه برای بدست آوردن هویت خود داشته باشد. آن چیزی که در نهایت مشخص است، بدست آوردن هویت و پایبندی به آن می باشد.
بنابراین نوجوان باید آگاهی های لازم را پیدا کند، تجربه های مختلف را کسب کند و موارد بسیاری را از لحاظ اخلاقی، رفتاری و اعتقادی بررسی کند و حتی هدف هایی را انتخاب کند تا بر اساس آن بتواند یک هویت واحد را بدست آورد.
موارد لازمی که می تواند نوجوان را جهت کسب هویت یاری دهد
از آنجایی که نوجوان در ابتدای راه ناآگاه و کم تجربه است، می تواند از موارد مختلفی به شرح زیر کمک بگیرد:
- کتاب بخواند و درمورد مسئله هایی که به آن برخورد کرده است، مطالعه خود را بیشتر کند.
- فیلم ها و مستندهای آموزشی ببیند.
- علاوه بر پدر و مادر با افراد مختلفی مانند یک روانشناس مشورت کند.
- کمی از زمان خود را به تحقیق و پژوهش بپردازد.
- تمرکز کرده و خوب فکر کند تا به نتیجه درست برسد.
بنابراین نوجوان باید هنگام مواجه شدن با بحران نوجوانی، خودش دست به کار شود. و به تدریج با چالش های پیش رو برخورد کند . و با توجه به موارد گفته شده تصمیم بگیرد تا به نتیجه درست و مطلوب برسد.
نقش والدین در کسب هویت نوجوان
بدون شک بخش بزرگی از هویت یک نوجوان در دوران کودکی و نوجوانی در خانواده شکل می گیرد. بنابراین نوجوانان برای اینکه بتوانند بحران نوجوانی را به سادگی پشت سر گذارند، باید دوران کودکی خوبی را در کنار خانواده خود گذرانده باشند. تا در دوران بحران نوجوانی و کسب هویت آسیب کمتری ببینند.
پس زمانی یک نوجوان می تواند احساس اعتماد به نفس، شایستگی، صلاحیت و رضایت از خود داشته باشد که در دوران کودکی چنین احساسی را از خانواده خود دریافت کرده باشد. بنابراین خانواده باید همواره همراه همیشگی برای نوجوان خود باشد. و تا زمانی که او بتواند هویت خود را به درستی کسب کند در کنارش بماند و به او راهنمایی دهد.
خانواده ها در زمان بحران هویت چه مواردی را باید رعایت کنند؟
-
به جواب رساندن سوالات
از آنجایی که نوجوانان کنجکاو و جست وجو گر هستند، همواره سوالات زیادی را در سر دارند. بنابراین اگر خانواده به درستی آنها را به پاسخ نرسانند، در بدست آوردن هویت دچار تردید می شوند.
داشتن روحیه پرسشگری و کنجکاوی از نشانه های ورود نوجوان به دوره بحران نوجوانی می باشد و خانواده باید بیش از پیش وقت خود را برای پاسخگویی به سوالات نوجوان صرف کند.
-
تحمیل نکردن نظر خود به نوجوان
ممکن است نوجوان در این سن خانواده خود را درباره اعتقادات و حتی فرهنگ و مذهب به چالش بکشد. و حتی در مواردی با آنها مخالفت کند. اما خانواده ها باید سعی بر تحمیل کردن نظر خود نداشته باشند و سعی کنند به طور منطقی نوجوان خود را آگاه کنند. زیرا در این سن نوجوان حتی برای پی بردن به حقیقت هستی نیاز به منطق و تفکر دارد.
-
داشتن حمایت عاطفی از نوجوان
قطعا حمایت عاطفی والدین نسبت به فرزندان می تواند آنها را از پیوستن به دوستان ناباب و انجام کارهایی که سبب تشویش و بهم ریختگی جامعه می شود، باز دارند. زیرا فرزندان در کانون گرم خانواده رشد می کنند و تربیت می شوند. اما اگر درمورد حمایت عاطفی احساس خلأ کنند قطعا جهت رفع این خلأ نیازمند افرادی می شوند که ممکن است آنها را به راه اشتباهی هدایت کنند.
-
آرام نگه داشتن محیط خانه
ممکن است در بعضی از خانواده ها به خاطر کشمکش و رفتاری که بین پدر و مادر وجود دارد، تنش و استرس همیشه در خانه حاکم باشد. بنابراین رشد کردن و تربیت فرزند در چنین خانواده هایی کمی سخت و آسیب پذیر است.
زیرا والدین نمی تواند به درستی با فرزند خود ارتباط برقرار کند. و نوجوان در بدست آوردن هویت فردی و اجتماعی دچار مشکل و تردید می شود. به همین خاطر در چنین خانواده هایی روابط به درستی شکل نمی گیرد. و نوجوان احساس کمبود و احساس نداشتن اعتماد به نفس در ادامه مسیر زندگی و کسب هویت می کند.
در نهایت همین موضوع سبب دوری از خانواده و برقراری ارتباط ناسالم با افراد مختلفی از جامعه می شود. و او را از رسیدن به خواسته هایش و کسب هویت و شخصیت باز می دارد. بنابراین والدین باید تمام تلاش خود را در ساختن محیطی آرام و به دور از استرس و تنش برای فرزندان خود داشته باشند.
توصیه هایی به خانواده جهت کمک به بحران هویت نوجوان
- داشتن رفتاری آرام و منطقی با نوجوان
- آشنا کردن نوجوان با الگوهای رفتاری و طرز برخورد مناسب و صحیح
- داشتن حمایت و احساس عاطفی نسبت به نوجوان
- تحمیل نکردن نظر و عقاید خود به نوجوان
- امن نگه داشتن محیط خانه جهت رشد و تربیت نوجوان
- داشتن صبر و حوصله جهت برخورد مناسب با رفتار نوجوان
- توجه به ویژگی های فردی و اجتماعی نوجوان
نتیجه گیری
در پایان می توان نتیجه گرفت که والدین نقشی اساسی در توجه و تربیت فرزند ایفا می کنند. نوجوان هنگامی که وارد بحران نوجوانی می شود، اگر از حمایت والدین برخوردار باشد به سادگی می تواند این بحران را پشت سر بگذارد.
از آنجایی که بحران هویت، اصلی ترین بحران زندگی انسان می باشد، بسیار مهم است ک یک نوجوان تمام تلاش خود را برای انتخاب بهترین هویت و شخصیت داشته باشد. زیرا جایگاه اجتماعی و حتی انفرادی و شغلی او به شخصیت و هویت او وابسته است.
الگو گرفتن نیز گزینه مناسبی برای بدست آوردن هویت و شخصیت می باشد. اما به شرطی که بر اساس منطق و تفکری کامل از جانب نوجوان صورت گیرد.
درنهایت بحران نوجوانی چیزی است که هر کودکی روزگاری آن را تجربه خواهد کرد. و با چالش های آن روبرو خواهد شد. اما نکته ای که وجود دارد این است که نوجوان سعی کند تا بهترین هویت و شخصیت را برای خود شکل دهد.
از اینکه همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم.
در انتها از شما می خواهم اگر نوجوان هستید و این مقاله را مطالعه کردید چالش هایی که در بحران نوجوانی با آن روبرو بوده اید را برای ما و بقیه دوستانتان در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
شما با کدام یک از این سبکها ارتباط بهتری برقرار میکنید؟
دوست دارید کدام سبک را یاد بگیرید؟