هرکدام از ما ممکن است افرادی را بشناسد که در فقر مطلق زندگی میکرده است و زندگی بسیار سختی داشته است اما این سختی ها و فشارها باعث شد این فرد عزم خود را جزم کند و به موفقیت و ثروت برسد.این فرد تصمیم بزرگی در زندگی خود گرفت و توانست بر ذهنیت فقر موفق شود.نقلقولی از یک فرد بسیار موفق دراینباره وجود دارد که میگوید اینکه شما فقیر به دنیا آمدهاید هیچ اشکالی ندارد اما اینکه در فقر بمانید مشکل شما است.
در همین حین افرادی را می بینیم که با اینکه فقیر هستند، به فقر خود دامن می زنند و به فقر خود کمک میکنند. در این رابطه نیز یک ضرب المثل داریم که میگوید انسان بدبخت و فقیر به بدبخت بودن خود کمک میکند. حال ما میخواهیم در این مقاله به این موضوع بپردازیم که چگونه فقر باعث شده است برخی افراد خلاقیت داشته باشند و جامعه خود را دگرگون کنند و همچنین به این موضوع بپردازیم که فقر چگونه بر تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارد تا بتوانند خودشان را از این منجلاب خواسته یا ناخواسته نجات دهند.
فقیر بودن چگونه بر خلاقیت و تصمیمگیری تأثیر میگذارد
خلاقیت و فقر
در مصاحبهای در مورد نوآوری آنلاین ، یک مجله دیجیتال فناوری و کار آفرینی ، مارسلو گیگال ، مشاور ارشد اقتصادی در بانک جهانی ، اظهار داشت که “نوآوری همان اختراع نیست. نوآوری کاربرد واقعی یک اختراع است. ”
به گفته کن برنز ، یکی از همکاران او که در مصاحبهای مشابه می گوید ، ذهن افراد در کشورهای جهان اول اغلب به خاطر نوآوری رشد میکنند. وقتی افراد در شرایط وخیمی زندگی میکنند و بهطور مداوم با منابع محدودی روبرو میشوند ، ممکن است این محدودیت ها آنها را به سمت حل مشکلات سوق دهد و راههایی برای آنها ایجاد کنند که میتواند زندگی روزمره آنها را به طور اساسی تغییر دهد.
خلاقیتی که ناشی از مردمی باشد که در فقر شدید زندگی میکنند ، امکان ایجاد تغییرات معنادار و گستردهای را دارد که میتواند زندگی میلیونها نفر را بهبود بخشد که این افراد حتی میتواند افراد طبقه متوسط و بالا در کشورهای پیشرفته نیز باشد. پیوند بین خلاقیت ، نوآوری و فقر در ذهن افراد با استعدادی که در کشورهای نوظهور زندگی میکنند ،وجود دارد.
در سال ۲۰۰۹ ، کیبرانس جوانی از بخش کیبرا در نایروبی کنیا اولین نقشه دیجیتال آزاد و را یگان از جامعه خود ایجاد کرد.تا آن زمان ، این فقط یک نقطه سفید روی نقشه سیاسی برای آنها بود. هدف اصلی نقشه کیبرا “یافتن راهحل جدید برای یک مشکل قدیمی که همان عدم دموکراسی مشارکتی در کیبرا بود. هدف این پلتفرم پرداختن به حذف شهروندان نایروبی از تصمیمات سیاستی ، ارتباطات جمعی و نمایندگی در شهر بود.
احد عظیم زاده
شاید شما هم چنین افرادی را در کشور خودمان بشناسید به طور مثال آقای احد عظیم زاده از آن دسته افراد است که از یتیمی و فقر توانسته کارهای بزرگی انجام دهد .آقای احد عظیم زاده که در هفت سالگی پدر خود را از دست داد ،مجبور شد شاگرد قالی بافان شود.
احد عظیم زاده حتی با سن کم خود قالیهایی را به شهر میآورد تا بفروشد و از این طریق امرار معاش میکرد.او با سختی فراوان و با گرفتن وام به آلمان رفت و توانست ایدهی قالیهای گرد را در این سفر به دست آورد. او توانست اولین قالی گرد در ایران را ببافد و همین کار باعث رشد و پیشرفت او شد و او را از فقر به ثروت رساند. حتی او پدر معنوی چند صد کودک یتیم است.
نقاط مختلف زندگی افراد فقیر بدون ابزارهای مادی سپری شده است . وقتی مردم میگویند فقیر بودن آسان نیست برخی از ما شاید آن را تجربه کرده باشیم و ذاتاً آن را درک کنیم که گفته های آن ها به چه معنایی است. از این گذشته ، در مقاطع مختلف زندگی خود ممکن است فرازو فرودهای زیادی را تجربه کرده باشیم که این عبارت آن ها واقعاً برای ما آشنا است.
مقایسه عامل فقر
حقیقت این است که فقیر بودن فقط یک شرط است. این حالت حساب بانکی شما است.
شاید ، شما دانشجویی باشید که به دنبال شغلی میگردید که شما را ملزم به سال ها تحصیل میکند. شما صندوق اعتماد ندارید. شما باید نیمه وقت کار کنید و وامهای دانشجویی یا خرید یک وسیله ضروری را بپردازید.
هر چقدر هم درس بخوانید و کار کنید ، احساس میکنید برای مدت طولانی فقیر خواهید بود.
شاید شما یک کارگر ساده باشید که در شغلی گیر کردهاید که بهطور فزایندهای این شغل نیز مانند شغل های دیگر از رده خارج میشود .شاید شما میخواهید به یک شغل بهتر بروید ، اما سه فرزند قد و نیم قد در خانه دارید.
مهم نیست که چقدر در شغل فعلی خود کار و تلاش میکنید ،زیرا با خود احساس میکنید پیشرفت نمیکنید.
شاید ، شما یک زن خانهدار باشید که بچههایش بالاخره به مدرسه میروند. اما شما برای پرورش آنها چندین سال وقت صرف کردید. اما مهارتهای شما دیگر مورد قبول آنها نیست .
مهم نیست که چگونه شرایط خود را برای خود روشن می کنید ، احساس میکنید برای مدت چند سال فقیر خواهید بود در حالی که به دنبال کار جدیدی هستید.
زندگی اتفاق میافتد! بسیاری از ما تلاشگر هستیم. ما برای خود اهداف تعیین میکنیم. این اهداف ممکن است گاهی واقع بینانه به نظر برسند. اما ، گاهی دستیابی به این اهداف سال ها به طول میانجامد.
در این میان ، آیا فقط به این دلیل که بسیاری از چیزهای مادی نداریم ، خود را “فقیر” مینامیم؟
مشکل فقیر بودن
فقیر بودن مشکلی ندارد. درونی سازی اینکه “فقیر” هستید مسئله است ایننکه در فقر بمانید مشکل است. برای اینکه از فقر خارج شوید به قدرت ، شخصیت و ذکاوت زیادی نیاز دارید. شما همچنین نیاز به یک ذهنیت مثبت دارید. همه این موارد با ذهنیت فراوانی همراه است. وقتی در ذهن خود درونی کنید که “فقیر” هستید ، یا ذهنیت کمبود داشته باشید ، فقر و منفی گرایی بیشتری جذب خواهید کرد.
ذهنیت کمبود چگونه بر تصمیمگیری ما تأثیر میگذارد
آیا تاکنون شخص فقیری را با آخرین نسخه آیفون دیدهاید؟ آن شخص فقط بیشتر پول مواد غذایی خود را صرف خرید یک وسیله کرده است. تصمیم او اصلاً منطقی نبود. طبق روانشناسی امروز ، اینها تأثیراتی است که فقیر بودن بر وضعیت روانی ما میگذارد.
فقیر بودن باعث تکانش گری ما میشود . ما تمرکز خود را بر روی دستاوردهای کوتاه مدت قرار میدهیم. ما برنامه ریزی برای آینده را متوقف میکنیم. در عوض ، ما روی خرج کردن پول برای نیازها و خواستههای فعلی تمرکز داریم.
فقیر بودن باعث وسواس ما میشود . ما در شرایط کنونی در ذهن خود نشخوار میکنیم. توجه به وضعیت فقیر بودن ما به خودی خود به یک سرگرمی تبدیل میشود. ما بهراحتی از فقیر بودن شکایت میکنیم. ما به راحتی در زندگی در برابر تصویر “فقیر بودن” فرو میرویم.
فقیر بودن باعث تعلل ما میشود . به دلیل راحتی که در فقیر بودن وجود دارد، در واقع دو برابر کار برای شروع دوباره برای سفرهای ثروتمندانه ما طول میکشد. ما اغلب به جاده بسیار طولانی نگاه میکنیم. در مواجهه با صعود دشوار به قله ، ما اغلب راه فقیر بودن و آسانتری را طی میکنیم. ما نمیدانیم که صعود شیبدار ممکن است دلهره آور به نظر برسد ، اما وقتی سفر را شروع میکنیم ، انگیزه به طور تصاعدی چند برابر میشود.
تعادل کجاست؟
از یک طرف ، فقیر بودن بر توانایی تصمیم گیری ما تأثیر میگذارد. از طرف دیگر ، فقیر بودن به ما کمک میکند تا خلاقیت خود را آزاد کنیم. چگونه همه اینها را متعادل کنیم تا از ذهنیت “فقیر بودن” خارج شویم؟
از وقت آزاد خود بهخوبی استفاده کنید .
حتی اگر پول در بانک ندارید ، وقت آزادی در اختیار دارید. از زمان استفاده کنید و مهارتهای خود را برای یک کار در آینده ارتقا دهید. حتی اگر برای تأمین معاش خانواده خود در دو شغل مشغول به کار هستید ، اگر ساعتی در روز شما وجود دارد ، از آن ساعت استفاده کنید و چیزی را ایجاد کنید که به آن افتخار کنید.
نشخوار ذهنی نکنید .
میتوانید وضعیت فقر فعلی خود را فقط “وضعیت فعلی” بدانید. با تلاش ، میدانید که در حال صعود به کوهی هستید که شما را از فقر بیرون خواهد آورد. در وضعیت فعلی خود راحت نباشید. در عوض ، حرکت کنید.
برنامه برای آینده .
هنگامی که صورت حسابها در حال جمع شدن هستند و شما نمیتوانید پایان آن را ببینید ، تمرکز بر اهداف کوتاه مدت آسان است. اگر بودجه خوبی داشته باشید ، اگر ۱۰۰هزار تومان باشد ، جمع میشود. اگر ۱میلیون تومان باشد ، جمع میشود. هر مقدار پول اضافی ، با گذشت زمان ، میتواند شکوفا شود و در یک فعالیت خلاقانه سرمایه گذاری شود که مبلغ قابل توجهی از پول را به شما پرداخت خواهد کرد.
از تجارت خود مراقبت کنید .
به جای تأخیر ، بدانید که اگر بی حرکت بمانید نمیتوانید به حرکت خود را ادامه دهید. عدم مراقبت از مشاغل فوری (اعم از مراقبت از فرزندان ، پرداخت قبوض یا مراقبت از یکی از اعضای خانواده) سرانجام مقصر شما خواهید بود. با مراقبت از تمام مشاغل فوری خود میتوانید به سمت برنامه ریزی برای آینده بروید.
به آینده نگاه کنید ، با خلاقیت زندگی کنید .
چشم انداز آینده خود را بسازید. این به شما کمک میکند از فقر فوری عبور کنید. شما میتوانید هر بار که نیاز به تصمیم گیری برای آینده خود دارید ، آن چشم انداز را داشته باشید. سپس ، وقتی انواع مختلفی از کارهای خلاقانه را دنبال میکنید ، سعی کنید این بینش را حفظ کنید. هنگام خلق شاهکار خود ، بارها و بارها به خود اجازه دهید که شکست بخورید. در شکست ، موفق خواهید شد که آیندهای روشنتر برای خود رقم بزنید.
کلام آخر
فقیر بودن و “فقیر ماندن” و درونی کردن آن دو چیز متفاوت است. اگر “فقیر ماندن” را درونی کنید ، بهبودی و خروج از وضعیت فقر فعلی بسیار دشوارتر خواهد بود. انتخاب برای عبور از فقر گذشته نیاز به یک ذهنیت مثبت و ذهنیت رشد دارد. این نیاز به درک چگونگی وضعیت فقر در تصمیم گیری و خلاقیت شما دارد. با درک هر دو ، میتوانید برنامه عملیاتی برای عبور از وضعیت فقر فعلی خود و پیشرفت را تهیه کنید. در آینده درخشان شما ، زندگی ، خلاقیت و فراوانی وجود دارد.
به نظر شما چه عوامل دیگری برای فقیر شدن وجود دارد؟ چه عواملی باعث فقیر ماندن میشود؟