یکی از حساسترین دوران زندگی، دوره نوجوانی است. دورهای که فرد از کودکی وارد بلوغ و نوجوانی میشود. این دوره آنقدر حساس است که شاید پیامدهای آن برای والدین نسبت به خود نوجوان سنگین تر و سخت تر باشد. بنابراین هر چقدر آگاهی و شناخت والدین و اطرافیان نسبت به این دوران از زندگی بیشتر باشد و با مشکلات آن آشناتر باشند مشکلات و چالش های کمتری هم خواهند داشت.
اینکه والدین و اطرافیان، چالشهای نوجوانان را درک کنند در بهبود ارتباط بین آنها بسیار تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین شناخت و درک این دوران، برای والدین، مربیان و اطرافیان بسیار لازم و ضروری است.
چالشهای نوجوانان در نوجوانی
بعضی از افراد دوران نوجوانی را پشت سر گذاشتهاند و کماکان با مشکلات و چالشهای نوجوانان آشنا هستند ولی وقتی وارد دوره بزرگسالی میشوند گذشته خود را فراموش کرده و دیگر درک درستی از نوجوانی ندارند. و یا اینکه اینگونه افراد دوره نوجوانی خودشان را با نوجوان فعلی قیاس میکنند، غافل از اینکه از گذشت و تغییر زمان بی اطلاع و بی توجه هستند.
۱.نوجوان و بلوغ
هر فردی در هر دوره از زندگی ویژگی ها و خصوصیات خاص خودش را دارا خواهد بود، به عبارتی آن رفتار و یا طرز تفکر مختص آن فرد میباشد و لزومی ندارد که همه افراد مانند یکدیگر باشند. اما بعضی از ویژگیها هم هستند که بین اکثر انسانها مشترک میباشند.
در مرحله اول شناخت ویژگیهای مشترک، راه را برای ارتباط بیشتر و بهتر با نوجوان هموار میسازد. مرحله بعدی آگاهی و درک خصوصیات ویژه و منحصر به فرد نوجوان است. بلوغ در نوجوانان خصوصیات و نشانههای خاص خود را دارد که میتوان گفت در بسیاری از نوجوان قابل مشاهده است. از جمله این خصوصیات میتوان موارد زیر را نام برد.
۲.نوجوان و میل به ماجراجویی و خطرکردن
یک نوجوان در حال بلوغ، انرژی و قدرت زیادی در خود حس میکند. بنابراین میل به خطر کردن و ماجراجو بودن در او افزایش پیدا میکند. او مایل است کارهای خطرناک انجام دهد و مسئولیت آن را هم بپذیرد. بنابراین خطر کردن کاری غیر طبیعی نیست. اگر دقت کرده باشید اکثر افرادی که ورزش های خطرناک مانند بانجی جامپینگ و پریدن از هواپیما و …. را انجام میدهند نوجونان و جوانان هستند.
زیرا در این دوره قدرت خطر کردن در آنها بسیار بالا میرود. میتوان گفت در بعضی مواقع ریسک پذیری کاری پسندیده است ولی شاید ریسک پذیری، آنها را به طرف آزمایش مواد مخدر ببرد که ریسک پذیری خطرناک و نابود کنندهای است.
۳.نوجوان و میل به استقلال
در این مرحله بسیاری از نوجوانان میل به مستقل شدن دارند. آنها دیگر تمایل چندانی به حضور در مهمانی ها و مراسم به همراه خانواده نداشته و بیشتر به دنبال آن هستند که با دوستان خود اوقاتشان را بگذرانند، آن هم به گونه ای که خودشان مایل هستند. بخاطر همین شاید با والدین و نزدیکان خود دچار چالش شده و مشکلاتی را بوجود بیاورند.
حتی آنها در این دوران بر روی خشم خود کنترل ندارند. تمایل به داشتن استقلال مقدمه و آمادگی برای تشکیل زندگی مستقل و جدید است. بنابراین نباید به آنها خرده گرفت. درک و شناخت نیاز نوجوان به کاهش چالشهای نوجوانان و تنش کمک خواهد کرد.
جبههگیری و مقابله با این حس نوجوان وضع را بدتر خواهد ساخت. والدین باید از توقعات بیش از حد پرهیز کرده و به نوجوان استقلال و مسئولیت بیشتری داده و نسبت به او کنترل نامحسوس داشته باشند. با او ستیز نکنند و از در دوستی وارد بشوند.
والدین باید بدانند نوجوان، کودک گذشته نیست که تحت فرمان آنها بوده و از قوانین والدینش تبعیت کند. او تمایل دارد قوانین را انتخاب کرده و از آنها پیروی کند.
۴.نوجوان و رویارویی با هیجانات
یک نوجوان به دنبال کسب تجارب جدید است. او با میل زیاد از هیجانات استقبال میکند. هیجانات میتوانند هم مثبت و سازنده باشند و هم تخریب گر. تغییرات هورمونی که در یک نوجوان روی میدهد او را آماده استقبال از هیجان، خطر و استقلال میکند. اینکه والدین و مربیان بطور نامحسوس از فعالیت های نوجوان مطلع باشند کمک زیادی از به خطر افتادن آنها در دام بزهکاری، اعتیاد و غیره میکند.
۵.نوجوان و احساس افسردگی
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود گاهی ممکن است نوجوان دچار احساس افسردگی بشود. تمایلی به حضور در جمع نداشته باشد و انزوا را پیشه کند. در بعضی موارد این احساسات زودگذر و مقطعی هستند. ولی احتمال دارد افسردگی نهادینه و مزمن شود که در این مرحله باید به روانشناس مراجعه کرد و مشکل را حل نمود. زیرا احتمال دارد نوجوان به خاطر افسردگی دست به رفتار مخاطره آمیز مثل خودکشی بزند.
۶.نوجوان و رشد ذهنی و فکری
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود این است که یک نوجوان در دوران بلوغ هم از نظر جسمی رشد خواهد داشت و هم از نظر عقلی. در این دوران نوجوان مسائل را بهتر درک کرده و شناخت بیشتری نسبت به آنها پیدا میکند. حتی نسبت به آینده خود حساستر شده و برای آن برنامهریزی میکند. او تمایل دارد نظرات حود را مطرح نموده و در بعضی موارد با نظر اطرافیان و والدین مخالفت کند.
۷.نوجوان و رشد جسمی
در سنین ۱۳ تا ۱۸ سالگی تغییرات جسمی در نوجوان شکل میگیرد. فرم اندام، چهره و …. تغییر میکند. بعضاً جوش های چرکی در صورت آشکار میشوند و در بعضی موارد ظاهر نوجوان زشت تر از دوران کودکی میگردد.
از نشانههای تغییرات جسمی و چالشهای نوجوانان میتوان قاعدگی در دختران و رویش موهای زائد در صورت و بم شدن صدا در پسرها را نام برد. هر کدام از این تغییرات میتواند برای نوجوان آزار دهنده و روی خلق و خوی او تأثیرگذار باشد. مثلاً قبل از عادت ماهیانه نوجوان دختر دچار بی حوصلگی و افسردگی شده، دردهای عضلانی و …. را باید تحمل کند. و یا باید بخاطر تغییرات جسمی، خود را به نحوی در خانه پنهان سازد.
۸.نوجوان و نوسانات خلقی
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود تغییرات هورمونی، جسمی و جنسی در نوجوان او ممکن است دچار نوسانات خلقی بشود. گاهی خوشحال و پر انرژی باشد و گاهی افسرده و منزوی. شاید گاهی اظهار نظر کند و گاهی هم صحبتی نکند. بنابراین امکان دارد رفتار متضاد و متناقضی از یک نوجوان سر بزند که والدین و اطرافیان باید با هوشیاری و آگاهی آنها را درک کرده و از شدت تنش ها و اضطرابها بکاهند. زیرا آنها پخته تر و دنیا دیده تر از یک نوجوان پانزده ساله هستند.
۹.نوجوان و هویت
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود از آنجا که نوجوانی مرحله رشد است، نوجوان درگیر پرسشهایی در مورد هویت خود میشود. اینکه من کیستم؟، هدفم در زندگی چیست؟ مقصدم کجاست؟ و …. در این مرحله نوجوان باید ارزش های خود را بیابد. هر چقدر ارزش های دوستان و همسن و سال های او با ارزش های خانواده منطبق تر باشند، او کمتر دچار بحران هویت خواهد شد. اگر ارزشی را که در دوران کودکی و خانواده آموخته است تفاوت زیادی با ارزش های دوستان و محیطش باشد، او تنش های بیشتری را تجربه خواهد کرد.
۱۰.نوجوان و نیازهای جنسی
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود تغییرات زیستی و هورمونی در نوجوان است که سبب افزایش نیازهای جنسی میشود. با آموزش صحیح کنترل رفتارهای جنسی توسط والدین و مربیان، آسیب های کمتری به او خواهد خورد. نوجوان در صورت آموزش صحیح از رفتارهای پر خطر جنسی پرهیز کرده و بطور صحیح نیازهایش را کنترل میکند. اینجاست که دوستی و صمیمیت والدین و اطرافیان بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
بر اساس نظر یک کارشناس تربیتی، بهتر است مسائل جنسی از طریق والد هم جنس آموزش داده شود. مثلاً مادر به دختر و پدر به پسر و اگر والدی نبود، آموزش توسط بستگان درجه یک صورت گیرد. اینکه نوجوان در مورد مسائل جنسی پرسشی مطرح نمینماید، دلیل بر آن نیست که این مسائل برای او اهمیتی ندارند. بنابراین والدین قبل از اینکه نوجوان از راه های غیر معمول و غیر معقول به اطلاعات برسد، بهتر است خودشان دست بکار شده و در این خصوص آگاهیهای لازم را به او بدهند.
۱۱.نوجوان و ترس از آینده
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود استقلال، مسئولیت پذیری، هدف گذاری و ….. میتوانند باعث ترس و نگرانی از آینده در نوجوان نیز بشوند. اینکه “در کدام رشته ادامه تحصیل دهد؟ چه توانایی و استعدادی دارد؟ چگونه شخص موفقی بشود؟ چه کسی را برای ازدواج انتخاب کند؟ هنگام بروز مشکلات مالی و اقتصادی در کشور چگونه عمل کند؟ و ….” میتوانند برای او ترساننده باشند. بخصوص اگر او در محیطی رشد کرده باشد که مدام در کنترل بوده و از ابراز وجود منع شده و یا در خانواده ای رشد کرده باشد که همه چیز برایش مهیا شده باشد.
۱۲.نوجوان و تبعیت از دوستان
شاید تأثیرگذارترین فرد بر روی نوجوان، دوستان و هم سالان وی باشند. او بطور شدید از آنها پیروی میکند. مواردی مانند نوع پوشش، مدل مو، تفریحات و سرگرمیها و …..چیزهایی هستند که او میتواند از هم سالان خود تقلید کند. او در این دوره میتواند به رشد و پیشرفت برسد و یا در جاده انحطاط افتاده، در مسیر بزهکاری، اعتیاد و یا جرم و جنایت قرار بگیرد.
اینکه دوستان و همسالان او چه کسانی هستند میتواند گزینه حائز اهمیتی تلقی شود که باید والدین این عامل را در نظر داشته باشند. متأسفانه باید گفت برخورد مستقیم با نوجوان و القاء انتخاب دوست از سوی والدین میتواند نتیجه عکس داشته باشد.
۱۳.نوجوان و استقلال مالی
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود نیازهای مالی فرد است که با ورود به دوره نوجوانی افزایش پیدا میکند. به عبارتی پول روزانه به اصطلاح “پول تو جیبی” که توسط والدین به او داده میشود دیگر پاسخگوی نیاز مالی او نیست. بنابراین والدین میتوانند پولی را که نوجوان نیاز دارد به صورت هفتگی و یا ماهانه در اختیار او قرار بدهند. از این طریق نوجوان میتواند استقلال مالی داشته و مخارج خود را مدیریت کند. این کار میتواند مقدمه و تمرینی برای مدیریت امور مالی در بزرگسالی باشد.
۱۴.نوجوان و باورهای دینی و اخلاقی
هر چقدر اعتقادات و باورهای دینی و اخلاقی نوجوان قوی تر باشند، او کمتر دچار تزلزل در زندگی میشود. کمتر به سمت خطاها و بزهکاری میرود. او کمتر میل پیدا میکند که هر چیزی را تجربه و امتحان کند. اینکه ارزشها و خط قرمزهای او چه هستند، بسیار میتواند در انتخابها و رفتارهای او موثر باشند. یک نوجوان اهل معنویت و اخلاق مدار اوقات خود را با مسائل پوچ و بی مایه پر نمیکند. او میداند در زندگی هدف دارد و احساس ارزشمندی دارد، پس میداند چه میخواهد.
۱۵.نوجوان و پذیرش
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود تمایل به پذیرش توسط دیگران در نوجوان بسیار بالاست. او میخواهد دیگران او را دوست داشته و وی را در گروه خودشان عضو کنند. معمولاً میل به عضویت در گروهها در افراد زیاد است،که این میل در نوجوانی افزایش پیدا میکند. شاید آنقدر این حس و اشتیاق در او زیاد باشد که متوجه نشود وارد چه گروهی میشود و قرار است در آن گروه چه کاری را انجام دهد. او فقط میخواهد مورد تأیید و پذیرش قرار گیرد.
حال اگر نوجوانی در خانواده و یا مدرسه مورد پذیرش قرار نگرفته باشد و به نوعی طعم طرد شدگی را چشیده باشد خطر اینکه او جذب گروههای منفی بشود بمراتب بالا خواهد رفت.
۱۶.نوجوان و پیشرفت تکنولوژی
یکی از چالشهای نوجوانان که نوجوان با آن رو به رو میشود دنیای اینترنت و فضای مجازی، شمشیری دو لبه است. هم میتواند بسیار سودمند و مفید باشد و هم میتواند بستری برای انجام کارهای خلاف و بیهوده باشد. شاید در زمانهای قدیم میشد رفت و آمد و دوستان یک نوجوان را کنترل کرد ولی اکنون با رشد پیشرفته تکنولوژی و عدم آگاهی و دانش والدین در این خصوص، نوجوان میتواند از طریق گوشی همراه خود یا رایانه به فیلمهای غیر اخلاقی و هزاران سایت مضر سرکشی کند.
پدر و مادر ناآگاه بر این باورند که فرزند آنها از خانه بیرون نمیرود و دوست ناخلفی هم ندارد و مرتب پشت رایانه مشغول علم آموزی است، ولی متأسفانه آنها در خواب غفلت بسر برده و نمیدانند که این شمشیر دو لبه میتواند ضربه مهلکی به روح و روان نوجوان و خانواده بزند.
۱۷.نوجوان و نیاز به احترام
نوجوان مانند هر انسانی نیازمند احترام و توجه است. والدین و نزدیکان باید بدانند نوجوان، کودک گذشته نیست که او را با اسامی مخفف و یا تمسخر صدا کنند. او دیگر کودکی ضعیف نیست که نتواند از خود دفاع کند. خواسته او رفتار با احترام است. بنابراین او در این مورد بسیار حساس شده و در صورتی که حس کند مورد بی احترامی واقع شده است واکنش نشان میدهد. نمونه آن بعضی از نزاعهای خیابانی است که بر اثر مسائل پیش پا افتاده اتفاق میافتند.
دوران بلوغ و نوجوانی شیرینی ها و تلخی هایی را به همراه دارد که اگر با شناخت و آگاهی نوجوان، والدین و اطرافیان طی شود، چالشهای نوجوانان کمتر خواهد بود. این دوره در صورت شناخت و آگاهی کامل میتواند زمینه ساز رشد و پیشرفت سال های بعدی یک نوجوان باشد.
چالشهای بزرگ برای جوانان امروز
دنیای ما با سرعت بالایی در حال تغییر است. جامعه امروز ما کاملاً متفاوت از یک دهه قبل است. مشکلاتی که پدربزرگ و مادربزرگ ما در جوانی تجربه میکردند مشکلات والدین ما در دوران جوانی نبوده است و در مورد ما نیز همین قضیه صادق است . مشکلات و چالش هایی که امروز داریم بیش از هر چیز تحت تأثیر مردم و مشکلات اجتماعی هستند.
با وجود شکاف ارتباطی که برجستهترین مشکل بین جوانان امروز و بزرگترها است ، جای تعجب نیست که انتخابها و مسائل بهشدت تغییر کرده است. چالش های جوانان امروز طبقهبندی نشدهاند ، اما با ورود به صده جدید ، مردم شروع به درک نگرانیهای جدی میکنند که جوانان ما امروز باید با آنها دست و پنجه نرم میکنند.
برخی از این موضوعات همیشه وجود داشته است. نکتهای که وجود دارد این است که آنها در معرض دید عموم قرار میگیرند. برخی از مسائل درنتیجه تغییر روند این زندگی پرسرعت به وجود میآیند. همچنان که مهمترین موضوعات و چالش هایی را که امروزه جوانان ما با آن روبرو میشوند ، برجسته میکنیم ، پس به خواندن ادامه دهید.
آنها در کنار هم سن و سالان خود که کمی مسنتر هستند؛ در بین انجمن جهانی شکلدهندگان جهان، از مشارکت نسل بعدی در تصمیمگیریهای سیاسی که برای دهههای آینده بر آنها تأثیر میگذارد ، حمایت میکنند.نیاز به مشارکت افراد جوان در این فرآیند شاید هرگز بیشتر نبوده و چالشهایی که جوانان با آن روبرو هستند پیچیده ، به هم پیوسته و ظاهراً قابلحل نیستند.
یک بحران جهانی بیکاری در جوانان وجود دارد.
چرا جامعه ما برای مهار چالش بیکاری جوانان می تواند کارساز باشد؟
۱.خانهای از خود شما
بیش از دوسوم جوانان بزرگسال در خانه و در کنار والدین خود زندگی میکنند. اگرچه ممکن است برای والدینی که از لحظه خروج فرزند خود از خانه وحشت دارند ، عالی به نظر برسد ، اما این نشان میدهد که برخی از بزرگسالان در کشورهای توسعهیافته بهراحتی قادر به تهیه خانه برای خود نیستند.
درحالیکه والدین آنها از دستمزد بالایی برخوردار بودند و از افزایش ارزش املاک بهرهمند میشدند ، جوانان با سطح درآمد و تحرک اجتماعی نسبتاً کمی روبرو هستند .
الگویی مشابه در ایالاتمتحده آمریکا وجود دارد ، جایی که هزینههای مسکن از سال ۱۹۵۰ چهار برابر شده است و نرخ بیخانمانی به بالاترین حد رسیده است که از زمان رکود بزرگ ۱۹۳۰ دیده نشده است. بین سال های ۱۹۴۹ و ۲۰۱۸ ، بدهی رهن بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی در ایالاتمتحده از ۱۵٪ به ۸۰٪ رسید.
۲.امید به زندگی در سن کار
علاوه بر تلاش برای تهیه خانه خود، مطالعات نشان میدهد جوانان امروز از چالشهای بهداشت روانی بیشتری رنج میبرند. و در برخی از کشورهای پیشرفته، نرخ امید به زندگی کند یا حتی معکوس شده است. در انگلیس ، امید به زندگی برای افراد زیر ۵۰ سال از برخی دیگر از کشورهای اروپایی عقب مانده است. این امر تا حدی توسط موجی از مرگومیر ناشی از مواد مخدر ، تأمین میشود.
در ایالاتمتحده، بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۷ ، میزان مرگومیر در افراد در سن کار، بین ۲۵ تا ۶۴ سال، از ۳۲۸.۵ مرگ در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر به ۳۴۸.۲ مرگ در هر ۱۰۰،۰۰۰ افزایشیافته است. علت اصلی آن سو مصرف مواد مخدر و الکل و خودکشی بود.
در ایران نیز بیش از ۷۵ درصد از جوانان ناامیدی را تجربه میکنند که این امر باعث شده است نگرانیهای فراوانی برای این موضوع پیش بیایید. نرخ مرگومیر سالانه جوانان ناشی از تصادف ۳۰ درصد است که این موضوع می تواند به چالشی بزرگ تبدیل شود.
۳.نرخ بیکاری جوانان
با اکثر اقدامات ، بیکاری جوانان احتمالاً بالاتر از کل جمعیت شاغل است. حدود ۶۲۱ میلیون جوان بین ۱۵ تا ۲۴ سال، استخدام نشده اند و آموزش ندیده اند.
در ۳۶ کشورهایی که جزء سازمان همکاریهای توسعه اقتصادی OECD هستند، سه کشور به دلیل بیکاری بسیار زیاد در جوانان مانند ایتالیا ، اسپانیا و یونان متمایز از دیگر کشورها هستند. در آنجا ، نرخ بیکاری جوانان به ترتیب ۳۲ ، ۳۴ و ۴۰ درصد است. آفریقای جنوبی که عضو کامل OECD نیست ، نرخ بیکاری جوانان ۵۳٪ تجربه میکند. و در ایران نرخ بیکاری عدد ۴۰ درصد را نشان میدهد که با همهگیری کرونا این عدد به میزان قابلتوجهی افزایشیافته است.
اگرچه برخی از کشورها مانند ژاپن با چالش پیر شدن جمعیت روبرو هستند ، اما جهان تحت سلطه جوانان است. یکچهارم کل افراد زنده امروز کمتر از ۱۴ سال دارند و میانگین جهانی سن نیز فقط ۳۰ سال است.اما متأسفانه در ایران نتیجه در حال معکوس شدن است و آمار نشان میدهد جمعیت جوانان رو به کاهش است.
۴. مشکلات دانشگاهی
آینده یک جوان معمولاً به حرفه دانشگاهی او بستگی دارد. یکی از مهمترین دلایل جوانان ما برای نداشتن شغل مناسب ، عدم آموزش مناسب است. سالانه درصد بالایی از دانش آموزان دبیرستان را رها میکنند چه برسد به ادامه تحصیل در دانشگاه که این موضوع میتواند معضل بزرگی را برای کشورمان به وجود آورد. این امر در حرفه شغلی و درآمد بالقوه آنها نیز تأثیر دارد.
ترک تحصیل میتواند ناشی از فشاری باشد که دانش آموزان برای کسب نمرات خوب یا پذیرش در دبیرستانها یا دانشگاههای خوب متحمل میشوند. بسیار مهم است که یک تجربه علمی روان داشته باشید تا از این مسئله و سایر مشکلات مرتبط با آن جلوگیری کنید. والدین باید در آموزش فرزندان خود مشارکت داشته باشند و در صورت مواجهشدن باچالشی ،جوانان را راهنمایی ، پشتیبانی و مساعدت کنند.
این فقط هزینههای دانشگاه نیست که در سالهای اخیر افزایشیافته است. رقابت و انتظارات نیز بالا رفته است.
شهریه دانشجویان بیشتر و بیشتر افزایش مییابند با این انتظار که جوانان به دانشگاه میروند و سر از مشاغلی درمیآورند که حقوق کافی برای آنها با مدرک دانشگاهی در نظر گرفته خواهد شد. این بدان معنی است که در وهله اول رقابت بیشتری برای ورود به دانشگاه وجود دارد.
علاوه بر این ، استانداردهای آموزشی طی سالها بهسادگی تغییر کرده است. انتظارات بیشتر از نسلهای قبلی در این نسل از دانشجویان وجود دارد.این از جوانترین ها شروع میشود و تا دبیرستان و دانشگاه ادامه مییابد.این موضوع نهتنها باعث شده است استانداردهای دانشگاهی بالاتر برود، بلکه معمولاً دانشجویان نیز تشویق میشوند که با شرکت در فعالیتهای فوقبرنامه ، داوطلبانه و مشاغل یا دورههای کارآموزی ثابت کنند که کاملاً مرتب با شغلها هستند.
این موضوع چالش های زیادی را به دوش یک جوان قرار می دهد ، و نتیجه آن میشود که مدرسه یا دانشگاه به یک چالش بزرگ برای جوانان امروز تبدیل می شود.
۵. فشار همتایان
جوانان از نسلهای مختلف با مشکلات و چالش ها و فشار هم سالان روبرو شدهاند. بااینحال ، چالشی که امروز آن ها را تهدید میکند با تهدیدهایی که چند دهه قبل وجود داشت بسیار متفاوت است که فناوری های نوین و تمایل به حضور در شبکههای اجتماعی آن را به سطح جدیدی میرساند. فرد میتواند چنان در معرض زندگی فرد دیگری قرار گیرد که بهطور خودکار فشار زیادی را به خود و خانواده خود وارد کند.
از طرف دیگر ، فعالیتهایی مانند استفاده از مواد مخدر ، داشتن روابط جنسی زودرس و به اشتراک گذاشتن عکسها یا اطلاعات صریح در شبکههای اجتماعی به دلیل فشار همسالان ، نیز مهمترین نگرانی و چالش بین جوان ها است زیرا منجر به عواقب مادامالعمر میشود. والدین میتوانند با آموزش بیشتر به بچهها در مورد انتخاب سالم ، به جوانان خود کمک کنند تا در برابر فشار همسالان مقاومت کنند.
به آنها اطمینان دهید که اگر دچار مشکل شدند میتوانند از شما کمک بگیرند و از شما کمک بخواهند. نشان دهید چگونه والدین میتوانند بدون واکنش بیشازحد و قضاوت بیجا ، به آنها گوش میدهید و به آن ها کمک میکنید.
۶. افسردگی
افسردگی در جوانان ما بیش از هر زمان دیگری شیوع دارد. بیش از ۱۵٪ جوانان ممکن است قبل از بزرگسالی دچار افسردگی شوند. متأسفانه ، میزان رشد افسردگی در میان جوانان فقط در حال افزایش است. برخی از کارشناسان علت این موضوع را افزایش فناوری و مشکلات مربوط بهسلامت روان میدانند و برخی دیگر شرایطی مانند “ترس از دست دادن” را عامل این امر میدانند.
فشار مطابقت با انتظارات اطرافیان ما روزبهروز در حال افزایش است و میتواند باعث اختلالات و افسردگی شود. نکته اصلی توجه به علائم آن است. اگر به نظر میرسد جوان شما گوشهگیری میکند، در دانشگاه عملکرد بدی دارد یا دچار اختلالات مربوط به تصویر ، مربوط به خواب یا غذا میشود ، وقت آن است که از متخصص کمک بگیرید.
۷. قلدری
متأسفانه قلدری دهههاست که وجود دارد و جان بسیاری از جوانان بیگناه را گرفته است. وقتی ازیکطرف ، ظهور رسانههای اجتماعی به افزایش آگاهی از عواقب قلدری کمک کرده است ، این همان چیزی است که در حال فراگیر شدن و عمومی شدن است. در حقیقت ، این به دلیل رشد فناوری است که آزار و اذیت اینترنتی ایجادشده و بهعنوان اصلیترین ابزار آزار و اذیت مورد استفاده قرار گرفته است.
آمادهسازی فرزندان در مورد چگونگی پاسخگویی به قلدری در صورت هدف قرار گرفتن، مسئولیت والدین است. حفظ یک رویکرد فعال میتواند به جوانان کمک کند تا با یک قلدر مقابله کند و از افسردگی که در این مورد به وجود می آید جلوگیری کنند.
جرائم خشن از دهه قبل سیر صعودی پیداکرده است.
بااینحال ، تصور عمومی اغلب با آمارهای رسمی مخالف است ، بنابراین جوانانی که معتقدند خشونت در حال افزایش است قطعاً در این باور تنها نیستند. انصافاً باید گفت ، درحالیکه جرائم خشن ، بهطورکلی ، بیشتر از گذشته است ، در سالهای اخیر انواع خاصی از خشونت ، ازجمله تجاوز به عنف و جرائم زیاد دیگری ، افزایشیافته است.
توجه رسانهها ممکن است به این درک در بین جوانان کمک کند که خشونت برای آنها یک مشکل جدی است.
بین ایستگاههای خبری ۲۴ ساعته و توانایی به اشتراکگذاری گسترده اخبار در رسانههای اجتماعی ، احساس راحتی در گزارشهای مربوط به جرائم خشن که بهصورت محلی ، سراسر کشور و در کل جهان اتفاق میافتد ، آسان است.
بهاحتمالزیاد همیشه در جیب جوانان یک تلفن هوشمند یا دستگاه همراه دیگر وجود درند و ممکن است اخبار مربوط به جرائم خشن را بهطور مکرر اعلان و دریافت کنند.
بعلاوه ، جوانان دلایل خوبی برای نگرانی در مورد نوع خاصی از جرمهای خشن ، مخصوص چاقوکشی گسترده دارند. بسیاری از چاقوکشی ها و قمهکشیها که بهطور گسترده گزارششده است ، در مکانهایی که احتمالاً جوانان در آن حضور دارند رخداده است . بهعنوانمثال در اطراف مدارس و پارکها نزاع های بیشتری گذارش شده است.
۸. بزرگشده توسط والدین مجرد
با افزایش نگرانکننده نرخ طلاق ، فرزندان بیشتری مجبور به زندگی در خانههای تک والدی میشوند. بااینحال ، اینیک مفهوم جدید نیست. اکنون چندین دهه است که تعداد خانوادههای تک والد بهطور مداوم در حال افزایش است و رشد کودکان در محیطهای سالم را غیرممکن میکند. تربیت کودک مسئولیت بزرگی است و میتواند در خانهای با دو پدر و مادر بسیار دلهرهآور باشد. وقتی مسئولیت آن به عهده یک والد واحد میرسد ، این موضوع میتواند فرزند را بسیار خشن کند ، بهخصوص در شرایط سخت اقتصادی این موضوع خود را بیشتر نشان میدهد.
با در نظر داشتن مسئولیتهای گوناگونی که باید انجام دهند ، ممکن است یک والد تنها نتواند تربیت سالمی را به کودکان و جوانان خود ارائه دهد. برای یک والد تنها تربیت فرزند سالم باارزشهای بزرگ و درعینحال درآمدزایی برای اداره خانه نیز میتواند دشوار باشد. اینجایی است که آنها نیاز به انتخاب و سازش دارند.
درنتیجه ، فرصتهای کمتری ازجمله موارد ضروری مانند آموزش باکیفیت برای چنین جوانانی وجود دارد. همچنین ، عدم وجود راهنمایی جدی والدین ، جوانان در معرض سطوح بالاتری از افسردگی ، عدم تحصیلات ، خطر بالاتر رفتارهای ناسالم جنسی ، سو مصرف مواد مخدر و الکل و موارد دیگر قرار میگیرند.
۹. فشار والدین
با افزایش نگرانکننده نرخ طلاق ، فرزندان بیشتری مجبور به زندگی در خانههای تک والدی میشوند. بااینحال ، اینیک مفهوم جدید نیست. اکنون چندین دهه است که تعداد خانوادههای تک والد بهطور مداوم در حال افزایش است و رشد کودکان در محیطهای سالم را غیرممکن میکند. تربیت کودک مسئولیت بزرگی است و میتواند در خانهای با دو پدر و مادر بسیار دلهرهآور باشد. وقتی مسئولیت آن به عهده یک والد واحد میرسد ، این موضوع میتواند فرزند را بسیار خشن کند ، بهخصوص در شرایط سخت اقتصادی این موضوع خود را بیشتر نشان میدهد.
با در نظر داشتن مسئولیتهای گوناگونی که باید انجام دهند ، ممکن است یک والد تنها نتواند تربیت سالمی را به کودکان و جوانان خود ارائه دهد. برای یک والد تنها تربیت فرزند سالم باارزشهای بزرگ و درعینحال درآمدزایی برای اداره خانه نیز میتواند دشوار باشد. اینجایی است که آنها نیاز به انتخاب و سازش دارند.
درنتیجه ، فرصتهای کمتری ازجمله موارد ضروری مانند آموزش باکیفیت برای چنین جوانانی وجود دارد. همچنین ، عدم وجود راهنمایی جدی والدین ، جوانان در معرض سطوح بالاتری از افسردگی ، عدم تحصیلات ، خطر بالاتر رفتارهای ناسالم جنسی ، سو مصرف مواد مخدر و الکل و موارد دیگر قرار میگیرند.
۱۰. تصویر فیزیکی
یکی از مهمترین دلایل افسردگی جوانان عدم اعتمادبهنفس و پذیرش خود است. با افزایش مواجهه ، جامعه ما معنای آنچه را که قابل قبول است، همه چیز را تغییر داده است؛ وقتی صحبت از تصویر بدن میشود ، میتواند مسئلهای بسیار حساس باشد. مفهوم سلامتی و زیبایی ما تحت تأثیر آنچه در شبکههای اجتماعی میبینیم قرارگرفته است. ما فقط در صورتی خود را میپذیریم که به یک رنگ خاص، شکل خاص یا نوع بدنی خاص تعلق داشته باشیم.
چربی زدایی و عمل زیبایی و اعمال نژادپرستانه در برابر رنگ پوست ، ظاهر افراد و اقوام و فرهنگ های مختلف، چند نمونه متداول در این مورد است که چالش های فراوانی را برای جوانان به وجود آورده است. افزایش آگاهی در برابر چاقی چیز دیگری است اما تمسخر کسی برای اندازه اندام بزرگ او چیز دیگری است. اینها همه در مورد نحوه انتقال پیام است. متأسفانه ، طعنه زدن به کسی به دلیل وزن یا ویژگیهای جسمی میتواند تصویر جسمی وی را زیر سال ببرد و باعث اختلالات روانی شود.
۱۱. سوء مصرف مواد مخدر و الکل
چالش دیگری که برای جوانان وجود دارد این است که داشتن سیگار یا یک بطری الکل در دست ، بیانیهای در مورد سبک زندگی در نظر گرفته شد. این امر با “سخت بودن” همراه بود و دقیقاً به همین شکل است که حتی در فیلمها نیز به تصویر کشیده شده است .درنتیجه ، همه دوست داشتند آن را تجربه کنند و حتی بچهها و نوجوانان در مورد آن کنجکاو شدند. چیزی که با کشیدن سیگار شروع شود درنهایت به سوء مصرف مواد تبدیل میشود. که برای بعضی از افراد ، بازگشتی وجود ندارد وچالشی جدی برای جوانان به وجود آورده است.
نهتنها برای سلامتی و زندگی بسیار مضر است ، بلکه حرکت باحالت مات و مستی منجر به رفتارهای غیرمسئولانه و نابالغ میشود. دانشگاهیان ضعیف ، رفتارهای خشونتآمیز ، فعالیتهای ضداجتماعی ، رانندگی در حالت مستی و سایر اقدامات مجرمانه اغلب با جوانانی که الکل یا مواد مخدر مصرف میکنند مرتبط است.
۱۲. عدم آموزش باکیفیت
آموزش باکیفیت ضروری است و اینیک واقعیت بزرگی است که کاملاً موردتوجه قرار گرفته است. این نهتنها حق اساسی هر فردی است ، بلکه آموزش باکیفیت نیز به نوبه خود فرصتی است که فرصتهای بیشتری را در آینده به وجود میآورد. این رمز موفقیت است. متأسفانه چالش دیگری که برای جوانان وجود دارد این است که آموزش باکیفیت یکسانی در دسترس آن ها وجود ندارند. بعضی از آنها بر اساس طبقهای که به آن تعلق دارند بهتر از دیگران به این آموزشها دسترسی دارند.
اختلاف در کیفیت آموزش نیز با وضعیت مالی مشخص میشود. حتی اگر والدین بخواهند فرزندانشان بهتر از آنها عمل کند ، ممکن است فقدان قدرت مالی آنها از این ایده حمایت نکند. سرانجام این چالش به یک چرخه تبدیل میشود ، جایی که افرادی که به طبقه خاصی تعلق دارند به دلیل فرصتهای کم به زندگی خود با سختی های فراوان و چالش های گوناگون به زندگی خود ادامه میدهند.
۱۳. بزهکاری جوانان
با توجه به عواملی که در بالا ذکر شد ، درک اینکه چرا رفتار جوانان امروزی بسیار غیرقابلپیشبینی و همزمان مشکلساز است ، آسان است. این کاملاً معمول است که میتوان جوانان را درگیر جرائم خرد مانند امور غیرمجاز ، درگیری ، سرقت ، سو مصرف مواد و دیگران دانست. سرقت ، قتل ، تجاوز و باجخواهی بیش از هر زمان دیگری در بین جوانان رایج شده است.
۱۴. فقر
چالش دیگری که جوانان را درگیر خود کرده است این است که جوانان در صورت عدم موفقیت در تحصیل ، غالباً قربانی فقر میشوند. همانطور که قبلاً ذکر شد ، اینیک چرخه معیوب است که از کمبود منابع برای تأمین نیازهای اساسی شروع میشود ، که درنهایت به همان مشکلاتی تبدیل میشود که نسلهای قبلی ما با آن روبرو بودند.فقر نهتنها مانع فرصتها و یادگیری است بلکه به مشکلات رفتاری و اجتماعی نیز کمک میکند. و به دلیل وضعیت مالی نامناسب ، پرداختن به این مسائل دشوار است.
۱۵. فرصتهای شغلی ناکافی
تا همین چند دهه پیش ، فقط افرادی که واقعاً توانایی تحصیل داشتند ، آن را دنبال میکردند. اما امروزه ، این امر کاملاً متفاوت است. افراد میخواهند نهتنها برای به دست آوردن موقعیت خاص تلاش کنند ، بلکه مدارک تحصیلی بهتر و بالاتری را به دست آورند و با امکانات کامل از فرصتهای شغلی بهتر استفاده کنند. امروز ممکن است یک بچه دبیرستانی یا یک فارغالتحصیل دانشگاه فرصت کافی برای زندگی با رضایت پیدا نکند.
فشار کسب درجات بهتر و عالی یکی پس از دیگری در حال افزایش است تا بتوانند بهاندازه کافی در بازار باقی بمانند. جوانان امروز برای ادامه زندگی با حقوق خوب برای تأمین هزینههای زندگی مناسب به موارد دیگری بیش از یک مدرک دانشگاهی نیاز دارند.
۱۶. چاقی و سایر مشکلات سلامتی
آماری که نشان میدهد چگونه جوانان ما دچار چاقی و سایر مشکلات سلامتی هستند بیش ازآنچه فکر میکنید نگرانکننده است زیرا چالش جدیدی را برای جوانان به وجود آورده است. کمبود فعالیت بدنی ، غذای نامناسب و یک زندگی بیتحرک و کلی ناسازگار را باید مقصر این موضوع دانست.
نوجوانان، این روزها بهجای شرکت در کارهای بدنی و ورزشی ، تماشای تلویزیون ، بازیهای ویدئویی یا گشتوگذار در اینترنت را بهعنوان فعالیتهای اوقات فراغت خود ترجیح میدهند. از طرف دیگر ، فست فود در دسترس و مقرونبهصرفه تر شدهاند و به جوانان این گزینه را میدهند که هر زمان که دوست داشتند وعده غذایی موردعلاقه خود را انتخاب کنند.
بهطور طبیعی ، آنها عواقب این سبک زندگی ناسالم را تجربه میکنند. نهتنها اضافهوزن بهتنهایی دارای مشکلات سلامتی است ، بلکه ممکن است جوان چاق نیز مورد تمسخر همسالان قرار بگیرند. که این موضوع حتی درنهایت منجر به افسردگی ، عزتنفس پایین و غیره میشود. از طرف دیگر ، نگرانیهای سلامتی مرتبط با چاقی شامل دیابت ، فشارخون بالا و مشکلات قلبی است. چاقی نهتنها یک مسئله جسمی بلکه یک مسئله روانشناختی است که باید برای نجات جوانان از این چالش، به آن پرداخته شود.
۱۷. ماتریالیسم یا مادیگرایی
با راحتی در نوک انگشتان ما ، جوانان ما این طمع طبیعی را برای بیشتر کسب کردهاند. متأسفانه ، ما به جامعهای تعلق داریم که این مفهوم ماتریالیسم را ترویج میکند. والدین همچنین با اندازهگیری خوشبختی و موفقیت در زندگی توسط چیزهایی که خودشان دارند ، در این امر نقش دارند. همهچیز به یک نماد وضعیت تبدیل میشود ، که بهدروغ با شادی و رضایت همراه است.
درنهایت ، جوانان ما یاد میگیرند که همان مسیر را دنبال کنند. خوشبختی و هیجان داشتن یکچیز خاص در همان لحظه از بین میرود. و اینزمانی است که آنها چیز دیگری میخواهند و این ادامه مییابد تا اینکه خیلی دیر میشود و مردم خیلی دیر متوجه خسارت وارده از این چالش میشوند.
۱۸. بلوغ در سن جوانی
اگرچه مسئولیتپذیری در سنین جوانی خوب است ، اما بزرگ شدن خیلی سریع میتواند در بعضی مواقع مشکلساز شود. نسلهای قبلی این فرصت را داشتند که از کودکی و تجربه زندگی لذت ببرند. اگرچه اگر کودکان در تصمیمگیری مشارکت داشته باشند مشکلی وجود ندارد ، اما اگر در سن جوانی باشند و فعالیتهایی را انجام دهند که به ضرر بیگناهی آنها باشد مشکل ایجاد میکند.
فعالیتهای بزرگسالانانه مانند افراط در مصرف مواد مخدر و الکل ، فعالیتهای مجرمانه ، رابطه جنسی زودرس و سایر موارد مشابه در سنین جوانی عواقب و چالش های جدی را برای جوانان به همراه دارد.
متأسفانه ، جوانان امروز مجبورند مسائلی را تجربه کنند و با آنها مقابله کنند که خطرناکتر و بسیار تأثیرگذارتر از زمان قبل است و میتواند به زندگی آنها آسیب دائمی برساند. همچنین ، بیشتر این موارد با یکدیگر مرتبط هستند بنابراین همیشه این فرصت وجود دارد که چندین چیز را همزمان تجربه کنند. والدین نقش مهمی در زندگی فرزندان خوددارند وظیفه آنهاست که تا آنجا که ممکن است از آنها در برابر این مسائل محافظت کنند.
۱۹.پول
پول در طول تاریخ یک نگرانی مشترک برای جوانان بوده است و این نسل نیز از این قاعده مستثنا نیست.در حقیقت ، با افزایش اوج هزینههای دانشگاه و بدهیهای بانکی و دستمزدهای کم با افزایش هزینههای زندگی همگام نمیشوند ، جوانان امروزی وارد اقتصادی میشوند که به نظر میرسد برای اطمینان از مبارزه هرچه بیشتر آنها طراحیشده است.
نتیجه این است که نوجوانان در دبیرستان نگران نحوه پرداخت هزینه دانشگاه هستند ، دانش آموزان متوجه میشوند که نهتنها هنگام تحصیل به مدرسه نیاز به کاردارند بلکه دستمزد آنها با هزینههایشان همخوانی ندارد و جوانان و نیروی کار نگران این هستند که اگر میخواهد قبض خود را پرداخت کند و به پرداخت وامهای خود ادامه ندهد ، باید با والدین خود زندگی کنند و آنها خرج او را بدهند.
جوانی بهطور سنتی دورانی است که مردم بیثباتی مالی بیشتری را تجربه میکنند ، اما جوانان امروز بیشتر از نابرابری درآمد آگاهی دارند و مطمئن نیستند که هرگز به مکانی باثبات مالی خواهند رسید ، بنابراین اینیک چالش جدی برای آنها است.درحالیکه به لطف پیشرفت فنّاوری دستیابی به خواستههای ما در قرن بیست و یکم آسانتر شده است ، اما برای برخی از افراد هنوز این موضوع بسیار سخت است.
در شکافهای جنسیتی که در حقوق و دستمزد زنان وجود دارد باعث شده است که زنان حقوق کمتری نسبت به مردان خود دریافت کنند و افراد جوان نیز برای به دست آوردن دستمزد مشابه پدر و مادر خود بدون کمی خوششانسی تلاش میکنند.
اکنون بسیاری از جوانان با مسائل گوناگونی روبرو هستند، اما مهمترین آنها پول است. جوانان قادر به تهیه مسکن نیستند ، آنها به لطف وامهای سنگین دچار بدهیهای مالی شدهاند و به همان نسبت که درگذشته درآمد داشتند اکنون از آنها درآمد کسب نمیکنند.
چه کار باید کرد؟
خوشبختانه ، برای اطمینان از سلامت مالی ، صرفنظر از بسته دستمزد ، میتوان چند کار انجام داد.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که اطمینان حاصل کنید که هزینههای شما بسیار کمتر از درآمد شما است. این برای رفاه اقتصادی شما بسیار مهم است. هرچقدر درآمد دارید ، اگر بتوانید در پایان ماه پول نقد اضافی ایجاد کنید ، یک پول اضافه ایجاد میکنید که میتوانید آن را پسانداز کنید یا برای پرداخت بدهی از آن استفاده شود.
بدهیها؟ با توجه به میزان تبلیغاتی که جلوی چشم ما وجود دارد و وامهایی که میتوانیم دریافت کنیم ، جای تعجب نیست که بیشتر جوانان تحتفشار بدهی قرار میگیرند به نظر میرسد جهان همیشه میخواهد ما کنترل خود را از دست بدهیم. اگرچه ممکن است چیزی مانند ادعای خسارت برای تصادف بهصورت غیرمنتظره پیش بیایید اما بدهی جوانان در حال رشد زیادی است که باعث به وجود آمدن چالش های فراوانی برای جوانان می شود.
مهم این است که بهسادگی کنترل زندگی خود را از بانکها و تبلیغکنندگان پس بگیرید. بهراحتی میتوان در دام مصرفگرایی گرفتار شد ، جایی که ما بیش ازآنچه که به لطف خریدهای قسطی و ترفندهای بازاریابی به دست میآوریم ،هزینه میکنیم اما این کار را نکنید. مسئولیت خود را حفظ کنید و اگر چیزی میخواهید قبلاً پول آن را پسانداز کنید.
تمرکز بر پرداخت بدهی قبل از پسانداز مهم است. پسانداز در حسابها باعث سود شما میشود ، اما این میزان با نرخ بهره و میزان بدهیهای شما بسیار متعادل خواهد بود. بهطور مؤثر ، با پسانداز، پول خود را هدر خواهید داد ، بنابراین مقدار اضافی خود را بر پرداخت بدهیها متمرکز کنید یا آن را سرمایه گذاری کنید.
یکراه خوب برای ایجاد مازاد ماهانه درآمد شما ، در نظر گرفتن حکم ثابت ۵ درصدی بهعنوان هزینه هرماه است. این پنج درصد حقوق شما علاوه بر مازاد ماهانه شما بهحساب پسانداز شما واریز می شود. این بدان معناست که شما صرفاً پسانداز بیشتری خواهید کرد و حداقل مبلغی منظم بهحساب پسانداز خود اضافه خواهید کرد..
البته اطمینان حاصل کنید که حداقل به بودجه اولیه پایبند باشید و هزینههای خود را پیگیری می کنید. اگر ذهن تحلیلی داشته باشید ، این میتواند به شما کمک کند عادتها و روندهای بدی که در هزینه کردن دارید از بین ببرید.برای اینکه این اتفاق بیفتد میتوانید برای صرفهجویی در هزینه بیشتر ، آنها را کاهش دهید. اگرچه لزوماً مجبور نیستید باصرفه زندگی کنید ، مطمئناً باید به دنبال صرفهجویی در هزینههای خود باشید تا از چالش هایی که در جوانی ممکن اس برای شما پیش بیاید جلوگیری کنید.
اگر جوان هستید ، چیزهای زیادی علیه شما جمع شدهاند ، اما روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید مقابله کنید و محافظهکارانه با هزینههای خود برخورد کنید..
۲۰.رسانههای اجتماعی
بیشتر جوانان ، با رسانههای اجتماعی بهعنوان بخشی از ساختار زندگی روزمره خود بزرگشدهاند. بااینحال ، آنها نمیتوانند نگران این موضوع نباشند.از مسائل حریم خصوصی گرفته تا تأثیراتی که شبکههای اجتماعی میتوانند بر عزتنفس و تصویر از خود تأثیر فراوانی داشته باشند ، جوانان دلایل زیادی دارند که رسانههای اجتماعی را چالشی میدانند که باید با آن دستوپنجه نرم کنند.
درعینحال ، رسانههای اجتماعی برای جوانانی که به دلایل آکادمی و حرفهای باید بتوانند ارتباط برقرار کنند ، امری ضروری بهحساب میآید ، که این امر علاقهمندی زیادی برای جوانان در یافتن بهترین راه برای حل مشکلات خود به وجود آورده است.چالشهایی که جوانان امروز با آن روبرو هستند پیچیده و متنوع هستند. برای آنها مهم است که هنگام آماده شدن برای مقابله با این چالشها ، از نزدیکان خود حمایت هایی را دریافت کنند و با آنها تفاهم داشته باشند.
کلام آخر
جوانان در این برهه از زمان با چالش های متفاوت و سخت تر و خطرناکتری روبرو هستند که این امر باعث شده است زندگی آن ها تحت تأثیر این چالش ها قرار گیرد. چالش هایی مانند تهیه مسکن، فقر ،بیکاری، ازدواج، روابط ناسالم، درگیری های خیابانی، مسائل معیشتی، بدهی و مسائل مالی که جوانان را درگیر خود کرده است و نرخ ناامیدی و اعتیاد و مصرف مواد مخدر را بالا برده است.
به نظر شما چه چالش های دیگری برای جوانان وجود دارد؟ آیا دوست دارید کمک کنید تا چالش های جوانان را حل کنید؟