۳۰+۵ راه برای شجاعت در زندگی

خانه » بلاگ » ۳۰+۵ راه برای شجاعت در زندگی

فهرست عناوین

جهان مکان بزرگی پر از تهدید ، واقعی و قابل درک بوده که در هر گوشه‌ای در کمین است.این‌ها نباید مانع این شود که روز را غنیمت نشماریم وزندگی را به‌طور کامل زندگی نکنیم.شجاعت یکی از مهم‌ترین جنبه‌های وجودی انسان است که با آن می‌توانید تقریباً همه کارها را به پایان برسانید.

اما همه ما، با شجاعت در سطح ابرقهرمان‌ها متولد نمی‌شویم. بعضی‌اوقات باید کم‌کم شروع کنیم و پیشرفت خود را ادامه دهیم. آیا آماده هستید که به یک نسخه کاملاً جدید از خود تبدیل شوید؟ در ادامه به  ۳۵ مرحله عملی پرداخته‌ایم که به شما نشان می‌دهد چگونه  می­ توانید شجاع باشید.

۳۰+۵ راه برای شجاعت در زندگی

۱) از جایی که الان هستید شروع کنید

یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید برای  اینکه در زندگی شجاع‌تر شوید این است که به آنچه اکنون برای شما اتفاق می‌افتد توجه کنید.به‌جای اینکه سعی کنید  بهترین  راه فرار  را پیدا کنید یا احساس خوب را جایگزین احساس دیگر کنید ، فقط کافی است مدتی خود را حفظ کنید و ببینید که کل تجربه انسانی خود به‌صورت خوب و بد  چه حسی برای شما  دارد.

تائید اینکه در چه مکانی هستید این یادآوری خوبی برای شما است که احتمالاً از گذشته خیلی بدتر عبور کرده‌اید و برای آن بهتر می‌توانید عمل کنید. در اینجا یک نقل‌قول عالی از اوشو وجود دارد  ، که می‌گوید هرچه بیشتر در زندگی چیزهای مختلف را تجربه کنید ، ازنظر احساسی بالغ‌تر می‌شوید:

“زندگی را در همه شرایط ممکن تجربه کنید

“زندگی را از همه راه‌های ممکن تجربه کنید ، خوب بد ، تلخ شیرین ، تاریک ، تابستان و زمستان فرقی نمی‌کند. همه دوگانگی‌ها را تجربه کنید. از تجربه نترسید ، زیرا هرچه تجربه بیشتری داشته باشید ، بیشتر نیز خواهید بود، بالغ می‌شوید و شجاع‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهید. ”

“یک فرد بالغ باید خود را از هر چیزی که با ترس در ارتباط است، جدا کند که این  باعث بلوغ می‌شود. فقط تمام اعمال خود ، تمام اعتقادات خود را تماشا کنید و دریابید که آیا آن‌ها درواقعیت بناشده‌اند که خود را  بر اساس تجربه  و بر اساس ترس نشان می‌دهند. و هر چیز مبتنی بر ترس باید فوراً و بدون هیچ فکر دیگری کنار گذاشته شود. این زره‌پوش شماست که شما را شجاع­تر می­کند.

۲) ترس خود را بپذیرید

بیایید این را درست درک کنیم: شجاعت نبود ترس است بلکه توانایی ادامه حرکت باوجود آن است.خیلی از افراد خلاف‌کار این را باور دارند و فکر می‌کنند بهترین راه پا گذاشتن روی ترس شما این است که آن را خاموش‌کنید ، از وجود آن چشم‌پوشی کنید و وانمود کنید که این اتفاق نمی‌افتد.

اما این‌یک روش ناسالم برای مقابله با ترس است و در طولانی‌مدت به شما کمک نمی‌کند.پنهان کردن احساسات باعث می‌شود که موضوع ترس عظیم‌تر و دست‌نیافتنی باشد. بنابراین اولین قدم این است که ترس‌های خود را بپذیرید و وجود آن‌ها را قبول کنید تا بتوانید شجاع‌تر باشید.

هیچ‌کس نگفت شما نمی‌توانید بترسید. به ترسیدن خود اعتراف کنید. برخی از شجاعانه‌ترین کارهایی که در طول زندگی انجام می‌دهید نیاز به ترس دارند تا از آن بالا بروید.وقتی پشتتان به دیوار باشد ، اتفاقات خارق‌العاده‌ای می‌تواند برایتان بیفتد. نگذارید ترس شمارا متوقف کند. و سعی نکنید ترس را متوقف کنید.

” علی از پدرش می‌پرسد آیا وقتی یک مرد ترسیده باشد هنوز هم می‌تواند شجاع باشد؟

پدرش به او گفت: “این تنها زمانی است که یک مرد می‌تواند شجاع باشد.”

۳) ترس خود را مشخص کنید

وقتی پذیرفتید که ترس شما وجود دارد ، وقت آن است که بهتر آن را درک کنید.بیشتر مردم سال ­ها از اضطراب رنج می‌برند بدون اینکه هرگز بفهمند چه چیزی باعث ترس آن‌ها شده است.بگذارید بگوییم شما به‌طورکلی هنگام صحبت در مورد اضطراب به سر می‌برید ، بنابراین هرگز ضربه‌ای به آن نخواهید زد. درواقع ، این جنبه گفتاری نیست که شما از آن می‌ترسید بلکه قسمت آماده‌سازی است ، که می‌توانید به آن بپردازید.

دانستن اینکه از چه چیزی می‌ترسید به شما کمک می‌کند تا با این احساسات کنار بیایید. شما می‌فهمید که چه چیزی باعث آن می‌شود و وقتی این کار را می‌کنید ، بسیار راحت‌تر می‌توانید ترس‌های خود را کاهش دهید.تصمیم بگیرید که ترس خود را چه می‌نامید. شاید اضطراب باشد ، شاید نگرانی باشد.

هرچه هست ، بدانید که تا وقتی به آن قدرت ندهید بر شما مسلط نمی‌شود. به‌جای اینکه ترس را بر خود غالب کنید او را نام­گذاری کنید و با دوست تازه‌وارد  خود ادامه دهید.

۴. سعی نکنید از ترس خودتان صحبت کنید

وقتی می‌خواهید از ترس فرار کنید ، اضطراب را تجربه می‌کنید. عجله در این است که فقط بخواهید از موقعیتی که در آن قرار دارید خارج شوید و به وضعیت بهتری برسید (امیدوارید) اما باید بدانید که در گوشه رینگ گیر افتاده ­اید.به‌جای اینکه سعی کنید ازآنچه احساس می‌کنید فرار کنید ، بگذارید خودتان آن را احساس کنید. سعی نکنید از راه خود خارج شوید و به یاد داشته باشید که ترس بخشی از زندگی است که به کمک آن شجاع‌تر می‌شوید.

۵) ترس خود را مطالعه کنید

در برهه‌ای از زندگی ، ما از انجام کاری می‌ترسیم زیرا نگران عواقب آن هستیم. شاید قصد تحصیل در مقطعی خاص را داشته باشیم. شاید به مکانی جدید منتقل می‌شویم. این تغییرات مهم زندگی اغلب ترسناک است زیرا ما هرگز نمی‌دانیم در  طرف دیگر ماجرا چه اتفاقی خواهد افتاد.

شما نمی‌توانید به آینده نگاه کنید ، اما همیشه می‌توانید برای آن آماده شوید. بیشتر ترس ما ریشه در بی‌ثباتی و عدم اطمینان دارد. مطالعه آنچه از آن می‌ترسید ، مغز شمارا آموزش می‌دهد تا رویداد را به‌طور مثبت پیش‌بینی کند. این امر باعث آشنایی بیشتر با ترس و ترس کمتر می‌شود.

هنگامی‌که به ترس فکر می‌کنید ، از خود بپرسید از چه چیزی می‌ترسید؟ با خود واقعی و صادق باشید.هیچ‌کس دیگری نیازی به دانستن ندارد. سعی نکنید خود را فریب دهید و نترسید.عمیق  در ترس  خود فرو بروید تا بفهمید از چه نگران هستید: این احتمالاً چیزی است که هیچ ارتباطی با شما ندارد و همه‌چیز مربوط به نحوه درک مردم از انجام کاری است که می‌خواهید انجام دهید.

“از ترس خود نترس آن‌ها برای ترساندن شما نیستند. آن‌ها آنجا هستند تا به شما اطلاع دهند که چیزی ارزش آن را دارد. ”

سی. جوی بل

۶) مسئولیت را بر عهده بگیرید

بهترین راه شجاعت این است که مسئولیت نهایی همه زندگی خود را به عهده بگیرید.ما می‌دانیم که اتفاقات بد در زندگی رخ می‌دهد و همیشه تقصیر شما نیست.اما اینکه شما بپذیرید درنهایت مسئول همه اتفاقاتی که در زندگی شما می‌افتد خوتان هستید ، شجاعت زیادی می‌طلبد. درحالی‌که همیشه نمی‌توانید از وقوع اتفاقات بد جلوگیری کنید ، اما نحوه پاسخگویی به آن‌ها را کاملاً کنترل می‌کنید. آن موقع است که شما فرد شجاعی شده‌اید.

زیرا واقعیت این است که شما درنهایت مسئول همه‌چیز هستید ، ازجمله خوشبختی و ناراحتی ، موفقیت‌ها و شکست‌ها و نحوه پاسخگویی به چالش‌های خود.افرادی که شجاع نیستند دیگران را به خاطر چالش‌هایشان سرزنش می‌کنند و نقش قربانی را بازی می‌کنند.  این را می‌دانیم چون قبلاً این نقش را ما هم‌بازی کرده‌ایم.

ما می‌خواهیم به‌طور خلاصه با شما داستان فردی را میان بگذاریم که چگونه با مسئولیت‌پذیری زندگی خود را دگرگون کرده است.

او به ۶ سال اضطراب ، بدبختی را هرروز تجربه می‌کرد.او  در چرخه ناامیدی گیرکرده بود و نمی‌دانستم چگونه از آن خلاص شود.راه‌حل او این بود که ذهنیت قربانی خود را حذف کند و مسئولیت شخصی همه زندگی‌اش را  به عهده بگیرد. او با این کار توانست شجاعتی وصف‌ناپذیر به دست آورد و به موفقیت و رشد دست پیدا کند.

۷) راه‌هایی برای کنترل آن پیدا کنید

هرچه با ترس خود راحت‌تر و راحت‌تر می‌شوید ، کنترل آن نیز بیشتر می‌شود.دیگر چیزی انتزاعی و نامشهود در هنگام ترس ندارید . اکنون این همان چیزی است که می‌توانید مشخص کنید ، درک کنید و درنهایت کنترل کنید.بازهم می‌گوییم ، شجاعت علی‌رغم ترس شما کار می‌کند.

نکته کلیدی در یادگیری نحوه شجاعت این است که آهسته‌آهسته درک کنید که عناصری از آن وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را کنترل کنید.به‌عنوان‌مثال ، اگر از رانندگی می‌ترسید ، با آموزش خود با فنون ایمن رانندگی ، ترس خود را از تصادف کنترل کنید. همچنین می‌توانید چندین وسیله ایمنی را روی وسیله نقلیه خود نصب کنید تا احساس امنیت بیشتری در خود ایجاد کنید.

کودکی را در نظر بگیرید که می­خواهد دوچرخه سواری یاد بگیرد.برای اینکه زمین نخورد و آسیب نبیند.دو محافظ و حائل بر روی دوچرخه­ی او می­بندند تا هم ترس او بریزد،هم مهارت پیدا کند و هم آسیب نبیند.شما هم می­توانید از این محافظ ­ها برای خود داشته باشید.

هرگز برای  ناپدید کردن ترس وقت خود را تلف نکنید. شما ترس را برای آنچه هست به دست می‌آورید و آن را به چیزی تبدیل می‌کنید که می‌توانید مدیریت کنید.”خود را در معرض عمیق‌ترین ترس خود قرار دهید. پس‌ازآن ترس هیچ قدرتی ندارد و ترس از آزادی شما ضعیف می­شود و از بین می‌رود.

جیم موریسان

۸) برای شجاع بودن مایل به شکست باشید

یک انگیزه مهم برای جلوگیری از ترس و مواردی که باعث ترس ما می‌شود این است که می‌ترسیم در مقابل افراد دیگر شکست بخوریم. اگر بتوانید احساس ترس از شکست را تکان دهید ، می‌توانید کوه‌ها را حرکت دهید. مایل باشید دوباره امتحان کنید و در صورت لزوم کارهای مختلفی را انجام دهید.

فرار نکنید  می ­توانید پنهان شوید. مایل باشید روی صورت خود بیفتید و دوباره بلند شوید. به‌این‌ترتیب تغییر واقعی برای شما اتفاق می‌افتد و شجاعت، خود را نشان می­ دهد.

۹) برای شجاع بودن الگوها را پیدا کنید

میلیاردها انسان در این کره خاکی وجود دارند و حداقل یکی از آن‌ها ترس‌های مشابه شمارا تجربه کرده است. و این فقط افراد عادی نیستند که باید با اضطراب کنار بیایند.ترس حتی برای هنرمندان ، رهبران صنعتی ، سیاستمداران و افراد مشهور دیگر نیز مانند دیگران وجود دارد. تاریخ پر است از افرادی که در برابر مشکلات موفق شده‌اند ، که می‌توانید به‌عنوان نوعی الهام از آن‌ها استفاده کنید.

روی آوردن به یک الگو می‌تواند روحیه شمارا تقویت کند. شما لازم نیست که فقط از افراد محبوب کمک بخواهید.با دوستان و خانواده خود تماس بگیرید تا ببینید چه کسی دوران سختی را پشت سر گذاشته است و  از آن‌ها بپرسید  چگونه از آن  گذر کرده‌اند. هنگامی‌که خود را در معرض این داستان‌ها قرار می‌دهید ، این فرصت را پیدا می‌کنید که پس از فردی که علی‌رغم ترسش، موفق شده است ، از رفتار او الگو بگیرید و راه‌های جدید و خلاقانه‌ای برای مقابله با  ترس خود پیدا کنید.

۱۰) منفی گرایی را در آغوش بگیرید و به چالش بکشید

شجاعت چیزی فراتر از شجاعت است. این به انعطاف‌پذیری ، پایداری و استقامت  نیاز دارد.با سخت‌گیری تنها نمی‌توانید با ترس خود مبارزه کنید. با چالش مداوم با افکار منفی ، تاب‌آوری ذهنی ایجاد کنید. همان‌طور که خود را در معرض ترس و اضطراب خود قرار می‌دهید ، طبیعی است که مغز شما شروع به حدس زدن اتفاقات دیگر کند.

حتی وقتی عادت‌های ذهنی سالمی پیدا می‌کنید ، ناگزیر هرچند وقت یک‌بار دچار تردید خواهید شد و این وظیفه شماست که اطمینان حاصل کنید که دچار مشکل نخواهید شد.با بررسی افکار خود ، آن‌ها را به چالش بکشید.به‌عنوان‌مثال ، اگر نگران‌ یک کار تجاری هستید که انجام می‌دهید ، از هر قسمت که می ­توانید، عبور کنید تا مطمئن شوید که در حد توانایی خود آن را تمرین کرده‌اید.

سپس شرایط را منطقی ارزیابی کنید: هیچ راهی برای به هم ریختن زمین آماده‌شده وجود ندارد. با دادن پاسخ‌های عینی به ترس‌های ذهنی خود ، به‌آرامی اضطراب‌ها را خرد کنید.

این‌یک نقل‌قول عالی از انکارت توله در مورد شجاعت  است:

“ببینید آیا می‌توانید خود را در شکایت یا گفتار از وضعیتی که در آن قرار دارید ، آنچه دیگران انجام می‌دهند یا می‌گویند ، محیط اطراف ، وضعیت زندگی ، حتی آب‌وهوا ، رها کنید. شکایت همیشه پذیرفتن چیزی نیست. این موضوع ‌یک ‌بار منفی ناخودآگاه را به همراه دارد. وقتی شکایت می‌کنید ، خود را قربانی می‌کنید. وقتی شما صریح صحبت می‌کنید ، در قدرت خود هستید. بنابراین با اقدام یا صحبت در صورت لزوم یا امکان ، وضعیت را تغییر دهید. شرایط را ترک کنید یا آن را بپذیرید. همه‌چیز دیوانگی و یک شجاعت محض است. ”

۱۱) تصدیق خود را تمرین کنید

کمال‌گرایی یکی از مشکلات بزرگ جاه‌طلبی انسان است.مقدار زیاد آن می‌تواند به‌سلامت روان شما آسیب برساند و شمارا از حرکت به جلو باز دارد.کمال‌گرایی را درزمینه­ های معقول و منطقی تمرین کنید تا از احساس عدم امنیت جلوگیری کنید. برای ادامه حرکت خود ، آیین­ های تائید خود مانند یادداشت‌برداری و مراقبه را انجام دهید.

“نوشتن یادداشت سفر به داخل کشور وجودی است.”

کریستینا بالدوین

۱۲) نقاط عطف را تعیین کنید

پس از ایجاد یک تکنیک برای مقابله با ترس خود ، درنهایت مجبور خواهید شد که آن را چهره به چهره درمان کنید. تمام تمریناتی که انجام داده‌اید ، تمام داستان‌هایی که از آن‌ها الهام گرفته‌اید به همین‌جا خلاصه می‌شود.رفتن و انجام ترسناک‌ترین کار در زندگی شما هرگز آسان نیست ، و هیچ‌کس انتظار ندارد که شما فقط طی چند روز از صفر به صد برسید پس چرا با نقاط عطف خود شروع نمی‌کنید؟

آهسته اما مطمئناً می ­توانید خود را به سمت “هدف نهایی” خود بکشید. این می‌تواند چیزی باشد که شما بیشتر از آن می‌ترسید. این نقاط عطف نه‌تنها پیشرفت مداوم شمارا یادآوری می‌کند ، بلکه به‌عنوان‌ سکوی آموزشی دیگر برای شما عمل می‌کند و شمارا شجاع‌تر می‌کند.

۱۳) کارهایی را انجام دهید که توانایی آن را دارید

به‌جای اینکه به آنچه نمی‌توانید تغییر دهید ، بپردازید ، یک یا دو کار را انجام دهید که هم‌اکنون می‌توانید انجام دهید تا به سمت تغییر حرکت کنید.در روز نمی‌توانید ۳۰کیلو وزن کم کنید ، اما می‌توانید ۶۰ وعده از وعده صبحانه خود را کاهش دهید. امروز نمی‌توانید یک میلیارد درآمد کسب کنید ، اما می‌توانید ۱۰۰هزار تومان راهنمایی بیشتر کسب کنید.

قبل از اینکه بتوانید یک میلیارد تومان  درآمد کسب کنید ، باید ۱۰۰ هزار تومان درآمد کسب کنید.

۱۴) بیش از انتظارات خود باشید

هنگامی‌که شروع به‌پیش بردن اهداف خود می‌کنید ، وقت آن است که بیش از انتظارات خود ظاهر شوید. شما می‌دانید که افراد موفق  چه می‌گویند: گاهی شجاعانه‌ترین کاری است  که می‌توانید انجام دهید پرش به جلو با چشمان بسته است.پیش‌بینی همه‌چیز را متوقف کنید و فقط کارها را انجام دهید. به فرصت­ های جدید بپردازید و به دنبال تجربیاتی باشید که در غیر این صورت بیش‌ازحد نمی‌توانستید آزمایش کنید.

از طریق تازگی شروع به گسترش منطقه راحتی  و عبور از آن کنید.

۱۵) این کار را ادامه دهید

سرانجام ، شما باید به یاد داشته باشید که این چه چیزی است. شجاعت یک پروژه یک‌شبه نیست ، برگشتن به آن آسان و شروع دوباره آن بسیار آسان است.مهم نیست که در چه مرحله‌ای قرار دارید ، بسیار مهم است که باید در آن قدم بگذارید و به حرکت خود ادامه دهید. با اطمینان پیش بروید ، با این کار شما شجاع‌تر خواهید شد.

۱۶) هر کاری که می‌کنید ، تسلیم نشوید

به یاد داشته باشید که هر قدم برای شجاعت برمی‌دارید ، باید یک‌قدم به جلو باشد ،  این کار شمارا در مسیر درست حرکت می‌دهد. شما ممکن است هرگز به اهداف خود نرسید ، اما تجربه زندگی کردن، دررسیدن به اهداف نیست. این بطن زندگی شما است.و تنها راه برای به حداکثر رساندن زندگی خود این است که شجاع باشید و آنچه را برای خودتان امکان‌پذیر است جستجو کنید.

“در این دنیا راه‌های زیادی برای شجاعت وجود دارد. بعضی‌اوقات شجاعت شامل گذاشتن جان خود برای چیزی بزرگ‌تر از خودتان یا شخص دیگری است. گاهی اوقات این کار به خاطر داشتن چیزی بزرگ‌تر ، از کنار گذاشتن هر آنچه تاکنون شناخته‌اید ، یا هرکسی را که دوست داشته‌اید ، است.

اما گاهی این‌طور نیست.گاهی اوقات چیزی جز فشار دادن دندان‌ها روی‌هم از طریق درد ، و کار هرروز ، آهسته راه رفتن به سمت زندگی بهتر نیست.این نوعی رشادت است که اکنون باید داشته باشم. ”

ورونیکا  را

۱۷)از این ایده عبور کنید که شجاعت مربوط به نترس بودن است

حتی افرادی که کارهای خارق‌العاده‌ و  فوق‌العاده انجام داده‌اند ، همه در کمال تعجب در مورد ترس صحبت می‌کردند. این احساسی بود که این افراد به‌خوبی می‌دانستند. و راز شجاعت همه‌چیز در مورد یادگیری این بود که از ترس جلوگیری نکنید ، بلکه آن را خرد کنید.

۱۸)یادتان باشد که تمرین کنید

گاهی  فکر می‌کنیم شجاعت ذاتی است اما اکنون مشخص‌شده است که بسیاری از اجزای شجاعت می‌توانند آموخته شوند و آموختنی هستند. و مانند هر رفتار اکتسابی ، تمرین، تمرین، تمرین همه تفاوت‌ها  را ایجاد می‌کند. از کوچک شروع کنید و آن را ادامه دهید.

۱۹)به دوستان خود تکیه دهید

ما فهمیدیم که شجاع بودن به‌اندازه ترسیدن مسری است و اغلب شجاعت بسیار جمعی‌تر و بیش ازآنچه فکر می‌کنیم قابل‌دستیابی است. قدرت خود را از دیگران بگیرید و بگذارید آن‌ها از شما قدرت بگیرند. شما باهم در این کار  همکار هستید.

۲۰)اگر شک دارید ، آن را جعل کنید

باوجود شارلاتان‌های دروغ‌گو ، غالباً فرایند تظاهر به شجاع‌ بودن ازآنچه واقعاً احساس می‌کنید متفاوت است. این همان‌جایی است که شجاعت آغاز می‌شود. دلیلی وجود دارد که آن‌ها آن را “قرار دادن چهره‌ای شجاعانه” می‌نامند و ، به‌هرحال مردم ، کار می‌کند.

۲۱)نفس بکش

شگفت‌زده خواهید شد که چگونه بسیاری از افراد شجاع بسیار متفاوت با چند تنفس آهسته  به اندازه‌گیری شجاعت خود پرداخته اند تا باکم شدن تراشه‌ها، شجاعت  آن‌ها را به مسیر درست برگردانده است. سربازان درگیر در مورد آن صحبت می‌کردند ، خوانندگان اپرا نیز با ترس صحنه‌ای روبرو شدند. همه آن‌ها از قدرت خارق‌العاده‌ای برای آرام کردن و تمرکز هوا در ریه ­های خود استفاده می‌کنند.

شجاعت به این معناست که ترس داشته باشید و به‌هرحال عمل کنید ، نه این‌که شما این را از نگاه کردن به فرهنگ‌ها ، که شجاعت را جشن می‌گیرد ، بدانید. اگر تمایل به ترس دارید ، احتمالاً تصور می‌کنید که شجاع نیستید. محققان شجاعت ، سینتیک پوری و چارلز استارتی ، استنادات مربوط به شجاعت ۷۴ نفر از دریافت‌کنندگان مدال کارنگی را برای اقدامات قهرمانانه بررسی کردند و حتی یک‌بار ذکر کلمات ترس یا نگرانی را پیدا نکردند.

این تعجب‌آور نیست ؛ آرون تور نه ، روانشناس دریافت که شنوندگان از داستان‌های آسیب‌زا که بر شجاعت یا شفقت تأکیددارند ، استقبال می‌کنند ، اما داستان‌هایی که بر ترس یا غم تأکیددارند ، دوری می‌کنند. بااین‌حال ، همه ما می‌دانیم که ترس یک احساس قدرتمند جهانی است و همه ما می‌دانیم که ترس چه احساس وحشتناکی دارد. بنابراین ، باید درک کنیم که احساس ترس و هرگونه اقدام نوعی اشرافیت است.

۲۲. شجاعت یک عادت است

شجاعت یک عادت است ، ماهیچه‌ای است که می‌توانید آن را  با ورزش مخصوصش قوی کنید. بسیاری از ما شجاع به دنیا نیامده‌ایم ، بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که بدون جادوگری آن را به دست می­آوریم. همان‌طور که برن براون در کتاب خود با نام هدیه ­های کمال می‌نویسد ، “شجاعت یک عادت است ، یک فضیلت است: شما با کارهای شجاعانه آن را می‌یابید. مثل‌اینکه شنا کردن را با شنا یاد بگیرید. شما  شجاعت را با شجاعت ، یاد می‌گیرید. ”

عادت کنید که در مورد چیزهایی که فکر می‌کنید تصمیم بگیرید و از آن محکومیت صحبت کنید. تمرین کنید آنچه را که درباره چیزهای کوچک و بی‌نتیجه فکر می‌کنید بیان کنید: دلپذیر ، مؤدبانه ، اما محکم رفتار کنید.

هر وقت کاری را انجام دادید که از انجام آن می‌ترسید ،به این موضوع  توجه کنید  که  کاری  است که مغزتان به شما می‌گوید آن را انجام ندهید. خواهید فهمید که مرتباً این کارها را انجام می‌دهید. شما در حال حاضر بسیار شجاع‌تر ازآنچه فکر می‌کنید هستید. این امر به‌ویژه در مورد افراد خجالتی که زندگی روزمره آن‌ها را ملزم به لبخند زدن در برابر ترس می‌کند ، صادق است.

در اینجا یکی از نقل‌قول­ های جالب  توسط چارلز داروین آمده است: “بدون شک مرد خجالتی از توجه غریبه‌ها وحشت دارد ، اما به‌سختی می‌توان گفت که از آن‌ها می‌ترسد. او ممکن است به‌اندازه یک قهرمان در جنگ جسور باشد و درعین‌حال در برابر حضور غریبه‌ها درباره چیزهای کوچک اعتمادبه‌نفس نداشته باشد. ”

۲۳. روی افراد تمرکز کن!

بر روی افراد تمرکز کنید یا بر علتی که در مقابل آن ایستاده‌اید ، تمرکز کنید. شجاعت داشتن به خاطر دیگران آسان‌تر از آن است که به خاطر خود شما باشد.

۲۴.به سیگنال‌های مثبت توجه کن

یاد بگیرید که به سیگنال‌های مثبت توجه کرده و سیگنال‌های منفی را جدی نگیرید. بسیاری از ما “سوگیری منفی گرایانه” داریم که باعث می‌شود بیش از تقویت مثبت به عدم تائید توجه کنیم. از این موضوع آگاه باشید و ذهن خود را به‌آرامی به سمت محرک­ های مثبت سوق دهید.

سخنرانی نقل می­کند: هنگامی‌که من برای اولین بارکار خود را به‌عنوان سخنران آغاز کردم ، تمایل داشتم روی هرکدام از مخاطبان که ناراضی‌ترین حالت چهره را داشتند ، تمرکز کنم. این کار باعث شجاعت من در سخنرانی‌هایم شد. این روزها ، اگرچه هنوز امیدوارم که همه را راضی کنم ، اما باکسانی که به نظر می‌رسد از حضور در آنجا خوشحال نیستند بسیار سازگارتر هستم.

۲۵.الگوهای افراد بی‌سروصدا شجاع را پیدا کنید.

ما کاملاً معتقدیم با کمک  قدرت الگوها برای انجام تقریباً هر کاری می‌توانید موفق شوید. هنگامی‌که می‌خواهید خود را فراتر از محدودیت­های ظاهری خود ببرید ، بخشی از شما وجود دارد که فکر می‌کند آیا واقعاً می‌توان این کار را انجام داد. الگو یادآوری دائمی است که پاسخ مثبت را به شما می‌دهد.

در مورد شما چطور این اتفاق می‌افتد؟ آیا خود را شجاع می‌پندارید؟ آیا شما موافقید که شجاعت به معنای ترسیدن و عمل کردن است؟ چه اعمالی شجاعت بیشتری به شما القا می‌کند؟

۲۶. شما آن‌قدر شجاع هستید که چیزهای باورنکردنی را باور می‌کنید.

اکثر مردم سعی در دستیابی به اهداف دست‌یافتنی هستند. به همین دلیل است که بیشتر اهداف بیش از آن که گسترده یا حتی غیرقابل‌تصور باشند ، افزایشی هستند. افزایشی بی‌خطر است. باورپذیر بودن بی‌خطر است.چرا؟ زیرا احتمال کوتاه آمدن شما  ار آن­ ها کمتر و احتمال شکست شما کمتر است. احتمال اینکه اعتبار و اقتدار خود را از دست بدهید کمتر است. تعداد کمی از مردم انتظار بیشتری از خود و دیگران دارند.

اما آن‌ها در اینجا متوقف نمی‌شوند. آن‌ها همچنین به شما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانید به موارد بیشتر برسید. و آن‌ها شمارا برای آنچه باورنکردنی است همراه می ­کنند.

۲۷. شما آن‌قدر شجاع هستید که صبور باشید.

وقتی اوضاع آن‌طور که باید پیش نمی‌رود ، تسلیم شدن یا ایجاد تغییر اغلب ساده‌ترین راه‌حل است. شجاعت بیشتر لازم است که صبور باشید ، خود را باور کنید یا به مردم نشان دهید که به آن‌ها اعتقاددارید. نشان دادن صبر و شکیبایی در دیگران ، اهمیت شمارا نیز نشان می‌دهد.

صبوری به شما نشان می‌دهد که به افراد پیرامون خود واقعاً اهمیت دهید ، حتی وقتی دیگران برای تغییرات جدید خود را  تغییر می‌دهند ، ممکن است راه‌هایی برای انجام کارهایی پیدا کنند که همه ، ازجمله خود شما را  نیز متحیر می­کند.

۲۸. شما آن‌قدر شجاع هستید که می‌توانید “نه” بگویید.

شاید شما جرئت نپذیرفتن ۳ میلیارد دلار را نداشته باشید ، اما آیا جرئت این رادارید که به درخواست­های لطف غیرمعمول ، مطالبات غیرمعقول از وقت خود یا افرادی که فقط به فکر منافع خود هستند ، نه بگویید؟بله گفتن حرکت ساده‌ای است. نه گفتن ، وقتی می‌دانید بعداً ناراحت می‌شوید یا از گفتن بله پشیمان می‌شوید ، بسیار سخت‌تر است . اما اغلب بهترین کار برای شما و شخص دیگر همین “نه” گفتن  است.

پس از نه گفتن نترسید.

۲۹.شما آن‌قدر شجاع هستید که موضع ناپسند می‌گیرید.

بسیاری از مردم سعی می‌کنند به شکلی سطحی خودنمایی کنند: لباس ، علایق یا نمایش عمومی حمایت از ابتکارات مردمی  را تقلید ‌کنند. موضع‌گیری غیر مردمی به شهامت واقعی نیاز دارد. و این جسارت لازم است که نه‌فقط به خاطر خطر کردن بلکه به خاطر پاداشی است  که فکر می‌کنید به دست می­آورید زیرا مانند بقیه رفتار نکرده­اید.

۳۰. شما آن‌قدر شجاع هستید که می‌توانید کمک بخواهید.

هیچ‌کس به‌تنهایی کاری ارزشمند انجام نمی‌دهد. حتی افراد درخشان ، بینا ، بااستعداد افسانه‌ای نیز با تلاش جمعی به موفقیت خود می‌رسند. هنوز هم ، شجاعت لازم است که صادقانه و فروتنانه بگویید ، “آیا می‌توانی به من کمک کنی؟”درخواست کمک آسیب‌پذیری را نشان می‌دهد. اما همچنین نشان‌دهنده احترام و تمایل به گوش دادن است. و این خصوصیاتی است که هر رهبر بزرگ از آن برخوردار است. شاید به همین دلیل است که رهبران بسیار عالی بسیار کم هستند.

۳۱. شما آن‌قدر شجاع هستید که احساسات واقعی را نشان دهید.

بازیگری حرفه‌ای بودن درواقع بسیار آسان است. بازیگری حرفه‌ای و درعین‌حال صراحتاً انسانی باقی ماندن ، جرئت می‌خواهد. تمایل به نشان دادن هیجان صادقانه ، قدردانی صادقانه و ناامیدی صادقانه ، نه‌فقط در دیگران ، بلکه در خود شخص تأثیر می‌گذارد.

جشن آشکارانِ ، همدلی آشکار و نگرانی آشکار به شجاعت واقعی نیاز دارد. حرفه‌ای بودن و همچنین  اصیل ماندن سخت است و شجاعت می­ خواهد.

۳۲. شما آن‌قدر شجاع هستید که باید ببخشید.

وقتی فردی اشتباه می‌کند ، خصوصاً یک اشتباه بزرگ ، آسان است که برای همیشه آن فرد را از دریچه آن اشتباه ببینیم. اما یک اشتباه ، یا یک نقطه‌ضعف ، یا یک شکست فقط یک قسمت از یک شخص است. آتش زدن ، مجازات کردن ، کینه‌توزی آسان است. قدم برداشتن ، کنار گذاشتن یک اشتباه و فکر کردن در مورد کل انسان بسیار دشوارتر است و به شجاعت نیاز دارد.

گذشتن از گذشته و فراموش کردن اشتباهات و رفتار با یک کارمند ، یک همکار یا یک دوست به‌عنوان‌مثال فرد کامل و نه‌فقط یادآوری برای یک خطا ، هرچقدر هم که خطای آن بزرگ باشد ، شجاعت می‌خواهد. بخشش ممکن است الهی باشد ، اما فراموش کردن می‌تواند الهی‌تر باشد.

۳۳. شما آن‌قدر شجاع هستید که مسیر خود را ادامه می دهید.

داشتن ایده آسان است. پایبند ماندن به ایده­های خود در برابر شکست مکرر بسیار دشوارتر است. ادامه حرکت در شرایطی که دیگران احساس می‌کنند باید تسلیم شوید ، فوق‌العاده سخت است. هرروز تردید ، عدم اطمینان و عدم موفقیت باعث ترک افراد می‌شود. برای مقابله با ترس از چیزهای ناشناخته و ترس از شکست ، شهامت لازم است. اما اگر به قضاوت ، غرایز و تمایل خود برای غلبه بر هر مانعی اعتماد کنید ، چند ایده را می‌تواند به‌خوبی تبدیل به واقعیت کنید؟

۳۴. شما آن‌قدر شجاع هستید که می‌توانید رهبری کنید.

هر رئیس یک عنوان دارد. در تئوری این عنوان حق هدایت ، تصمیم‌گیری ، سازمان‌دهی و دستورالعمل و نظم را به خود به یدک می­کشد. رهبر واقعاً شجاع این عنوان را فراموش می‌کند و با ایجاد احساس اینکه مردم با آن‌ها کار می‌کنند نه برای آن شخص ، رهبری می‌کند. شجاعت می‌خواهد که به‌عنوان ها و مقام­ها نپردازید بلکه به‌جای آن احترام بگذارید  و با کسب این احترام اجازه هدایت را کسب کنید.

۳۵. شما آن‌قدر شجاع هستید که می‌توانید از طریق دیگران موفق شوید.

گروه ­های بزرگ متشکل از افرادی هستند که نقش ­های خود را می‌دانند ، اهداف شخصی را کنار می‌گذارند ، باکمال میل به یکدیگر کمک می‌کنند و موفقیت گروه را بیش از هر چیز دیگری ارزیابی می‌کنند. گروه­ های بزرگ تجاری برنده می‌شوند زیرا بااستعدادترین اعضای آن‌ها حاضرند برای موفقیت و خوشبختی دیگران فداکاری کنند.

کلام آخر

پس برای اینکه شجاع باشید باید صبور باشید و از الگوها کمک بگیرید.شما می­توانید با کنارگذاشتن عناوین خود با شجاعت مردم را رهبری کنید و به آن­ ها کمک کنید.شجاعت نه گفتن است پس با قاطعیت نه بگویید.شجاعت خود را در ترس نشان می­دهد.پس آن ­ها را پله ­ای برای شجاعت خود کنید.

شجاعت تسلیم نشدن است کم نیاوردن است.به قلب ناشناخته­ ها رفتن است. انسان وقتی بالغ  و شجاع می ­شود که بتواند به دل ترس ­هایش برود. پس شجاع بودن را به یک عادت تبدیل کن تا بتوانی طعم زندگی عالی را بچشی. در این راه از تجربه­ ی دیگران استفاده کن تا بتوانی راحت ­تر شجاع باشی!

به نظر شما چه راه های دیگری برای شجاعت در زندگی وجود دارد؟آیا دوست دارید در زندگی خود شجاع باشید؟

دیدگاهتان را بنویسید