چگونه با ۱۱ قدم به وابستگی عاطفی غلبه کنیم

خانه » بلاگ » چگونه با ۱۱ قدم به وابستگی عاطفی غلبه کنیم

فهرست عناوین

چگونه با ۱۱ قدم به وابستگی عاطفی غلبه کنیم؟

 

خوشبختانه شروع به اعتماد بیش‌ازحد به هر فردی ، دستاورد یا نتیجه (یا ترکیبی شکننده از این‌ها) را ایجاد می‌کند و درنتیجه می‌تواند وابستگی عاطفی را به وجود آورد. رویارویی با این مسئله آسان نیست ، و به‌هیچ‌وجه تقصیر شما نیست اما می تواند یک  چالش جدید باشد که ممکن است برای حل آن به دنبال راه‌حلی باشید.
برای یادگیری چگونگی غلبه بر این احساس وابستگی عاطفی نسبت به افراد ، حوادث یا کارها ، شهامت زیادی لازم است اما ارزش آن را دارد که احساس کنترل بیشتری بر وابستگی عاطفی و زندگی خود داشته باشید. به‌تدریج مستقل‌تر شدن و وابستگی عاطفی کمتر به زمان و تمرین نیاز دارد و همیشه این  کار آسانی نیست اما باتجربه و کمی همت می‌توان این کار را انجام داد.
تمرکز اصلی ما در این مقاله، وابستگی عاطفی و غلبه بر آن خواهد بود ، که تمایل به اعتماد بیش‌ازحد به شخص یا افراد دیگر است که درنهایت در موقعیت‌های ناسالم ،وابستگی عاطفی را ایجاد می­ کند. اما ما می‌خواهیم به معنای عام‌تری از  وابستگی عاطفی که مربوط به احساس خوب داشتن نسبت به یک فرد است را مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه به ۱۱ گام برای غلبه بر وابستگی عاطفی پرداخته‌ایم:

 

۱.شما مسئول خوشبختی خود هستید نه دیگران!

افرادی که در مورد چگونگی مراقبت از خود مطمئن نیستند ، بیشتر تمایل دارند که شخص دیگری این کار را برای آن‌ها انجام دهد. اما در این مورد مهم نیست که چقدر شخصی احساس خوبی در شما ایجاد می‌کند ، بهتر است بیش از اتکا به آن‌ها اعتمادبه‌نفس احساسی را برا خود ایجاد و آن را  حفظ کنید.
توسعه این امر مستلزم مشاهده خود ، یادگیری و تمرین است اما درنهایت شما می‌توانید از خود در شرایطی که ممکن است به‌طورمعمول به شخص دیگری وابسته باشید ، مراقبت کنید. به‌عنوان‌مثال ، اگر احساس ناراحتی ، تنهایی ، ناامیدی یا استرس دارید ، می‌توانید روش‌های مختلفی را برای حل کردن این احساسات تجربه کنید.
                                                       “این وظیفه من است که از خودم مراقبت کنم”
در صورت احساس نیاز و وابستگی عاطفی، تحقق این گفته می‌تواند بسیار مفید باشد. به‌عنوان‌مثال ، اگر کسی به پیامی که شما ارسال کرده ­اید پاسخ ندهد ، ممکن است فکر کنید “چرا آن‌ها پاسخ ندادند؟” اما سپس به‌جای ارسال پیام دوم ، یک‌قدم به عقب برگردید و بگویید “خوب ، شاید من نمی‌خواهم کسی باشم که دیگران را تحت‌فشار قرار دهد”.

۲. به خود متکی باش!

همه ما یک نیاز ذاتی برای برقراری ارتباط با افراد دیگر داریم که ارزش ایجاد دوستی و روابط خوب را دارد. پاسخ این نیست که برای عدم وابستگی عاطفی خود را از دنیا  مخفی کنید  در عوض تصور کنید که می‌توانید کاملاً به خود متکی باشید ، به وجود یک زاهد در وجود خود متعهد شوید و استقلال خود را از بقیه آدم ­ها رسماً اعلام کنید.
بااین‌حال ، مهم است که یاد بگیرید چگونه از خود مراقبت کنید. و نکته کنایه‌آمیز در مورد اینکه بخواهید کمتر “نیازمند یا وابسته ” شوید این است  که تشخیص دهید نیازهای شما بسیار مهم هستند و در صورت غفلت یا نادیده گرفتن آن‌ها از بین نخواهید رفت. وابستگی عاطفی غالباً نتیجه نادیده گرفتن نیازهای شما و سپس بی‌توجهی خودتان به آن‌هاست.
                      “دوست داشتن خودم ممکن است گاهی اوقات فوق‌العاده دشوار به نظر برسد اما هرگز اتلاف وقت نیست”
در اینجا چند روش اصلی برای مراقبت بیشتر از خود ازنظر احساسی وجود دارد  که می ­توانید از آن ­ها برای عدم وابستگی عاطفی،استفاده کنید:

  • نیازهای خود را بشناسید و آرامش و رفاه خود را در اولویت قرار دهید
  • نیازهای خود را به‌طور منظم و استراتژیک مانند یک تجارت مدیریت کنید
  • تمرین کنید تا بتوانید در وقت و زمان مناسب از تنهایی خود لذت ببرید و بازیگوشی را  امتحان کنید
  • علاقه واقعی ، کنجکاوی ، یادگیری ، کشف و شگفتی را در آغوش بگیرید
  • یک گروه پشتیبانی پیدا کنید یا ایجاد کنید که بتوانید احساسات خود را در آن ابراز کنید
  • فهرستی از استراتژی‌های مقابله سالم و عوامل حواس‌پرتی را تهیه کنید
  • آگاهانه چند بار در روزبه لحظه فعلی برگردید
  • روی منابع مختلف شادی و ارتباط کارکنید
  • برخی از تمرینات بدنی منظم را انجام دهید تا تعادل بدن شما بهتر شود
  • هر هفته برای خود، کاری انجام دهید اما همچنین برای آینده خود  به صورت مستمر کاری انجام دهید
  • بیشتر اوقات ظرفیت اشتیاق صادقانه خود را کاوش کنید
  • در هر چیز مثبت غوطه ورشوید و هر چیزی را که باعث خوشحالی می‌شود را امتحان کنید
  • خود انگیزشی یا الهام از خود را به‌طور منظم تمرین کنید
  • و سرانجام ، هرگز فراموش نکنید که هرکجا زندگی وجود دارد امید نیز هست.

 

 همیشه نمی تونی انجام بدی!

مطمئناً ، شما همیشه قادر به انجام همه این کارها نخواهید بود اما اغلب می ­توانید برخی از آن ­ها را انجام دهید و به‌مرور زمان هم در مراقبت از خود و هم در رشد خود به‌تدریج بهتر شوید. اولویت فقط خوب بودن با خود ، مهربان بودن واقعی ، مراقبت و کمک به خود به‌گونه‌ای است که ممکن است به‌هیچ‌وجه به آن عادت نداشته باشید زیرا شما تا قبل از این به فرد دیگری وابسته بودید.
تنهایی بزرگ‌ترین فرصت شما برای کشف همه این موارد این  است تصور کنید ،  چند ماهی تصمیم دارید ،زمان خود را در خلوت کامل بگذرانید . یک سؤال خوب برای پرسیدن از خود ممکن است این باشد: “چگونه می‌توانم این مرحله از تنهایی را آرام ، لذت بخش ، شفابخش ، بازیگوش ، سازنده ، معنی‌دار یا ارزشمند پشت سر بگذارم؟”
شما احتمالاً بسیاری از روش‌های شگفت‌آور برای سرگرم کردن ، یافتن راهی برای مراقبت از خود در برابر وابستگی عاطفی و ایجاد احساس بهتر را کشف خواهید کرد: شاید از طریق مراقبه آرام ، فیلم ، موسیقی ، کتاب ، دوره‌ها و علایق یا به‌راحتی با پیاده‌روی‌های طولانی همراه با تخیل خود این کار را انجام دهید. پروژه خود را برای کاوش و تکرار آنچه برای شما مفید است قرار دهید تا بتوانید بر وابستگی عاطفی غلبه کنید.

۳. واقعاً خود آسیب‌پذیر خود را بشناسید

کنار گذاشتن احساسات و افکار خود می ­تواند خلائی را ایجاد ‌کند که در مورد ارتباط با خود است. یک‌راه عالی برای پر کردن این خلأ با گوش دادن به صدای خود، نوشتن یا روزنامه‌نگاری است. شناختن خود از طریق یک فرآیند بیان واقعی ، این است که چگونه می‌توانید با خوددوست شوید.
ما غالباً می‌خواهیم که افراد دیگر به ما گوش دهند ، ما را درک کنند و از ما حمایت کنند زیرا ما دوست داریم با ما این گونه رفتار کنند  که این موضوع باعث شده است که وابسته دیگران بشویم. کشف اینکه چه کسی هستیم از طریق بیان تجربیات صادقانه ، خام و اصلاح‌نشده افکار و احساسات واقعی ما اولین قدم بسیار خوب برای درک خود است.
وقتی قادر به ابراز وجود نیستیم احساس ناتوانی می‌کنیم. توصیف نیازها ، خواسته‌ها ، ناامیدی‌ها ، آسیب‌دیدگی ­ها، ترس ، ناراحتی ، شرم ، ناامیدی ، تحریک استرس‌زا و عصبانیت ازآنچه منصفانه نیست ، راهی عالی برای دادن قدرت به خودتان است تا بتوانید ازآنچه می‌گذرانید، آگاه باشید و به خود کمک کنید تا بتوانید بر وابستگی عاطفی خود غلبه کنید. خود را باروحیه خود شفقتی انگیزه دهید:
                                             “هرگز خود را به‌سختی در مورد تفکر یا احساس خود قضاوت نکنید”
(و به یاد داشته باشید که تقصیر شما نیست که افکار خشن به ذهن شما خطور می‌کند)

آسیب پذیر باش!

بسیار مهم است که به خود اجازه دهید به همان اندازه که واقعاً درون خود را احساس می‌کنید، آسیب‌پذیر باشید و این آسیب‌پذیری را ابراز کنید بدون اینکه در مقابل انسان بودن نسبت به خود واکنش نشان دهید. این بدان معنی است که به خود اجازه می‌دهید نه‌تنها ابراز ناامیدی کنید بلکه می‌توانید سخنان واقعاً درمانده‌ای مانند “من از این می‌ترسم که قادر به کنار آمدن نیستم” یا “قلبم می‌شکند” را ابراز کنید.
نکته کلیدی درباز کردن قفل خود شفقتی شما این است که بپذیرید چالشی که در آن قرار دارید می ­تواند دشوار باشد. هنگام بیان این مطلب ، ممکن است خود را درحالی‌که گریه می‌کنید ببینید .اما بعد از آن احساس آزادی عاطفی می­ کنید ، که به طرز شگفت‌انگیزی به بهبود شما و غلبه بر وابستگی عاطفی کمک می ­کند. این تمرین طول می‌کشد اما ارزش آن را دارد که مرتباً روی آن کارکنید ، شاید با کمک برخی از موسیقی‌های احساسی این روند را سریع‌تر کنید.
حتی اگر به نظر می‌رسد احساسات شما از بین رفته است ، خوب است که در مورد سردرگمی و ناامیدی ­های خود بنویسید .این موضوع  باعث می‌شود احساسات شما دوباره جریان پیدا کنند. درنهایت ، شما می‌توانید احساسات خود را کاملاً بیاموزید و متوجه خواهید شد که واقعاً چیزی زیباتر ، بی‌گناه ­تر یا شایان ستایش از قلب خود شما وجود ندارد .
علاوه بر بیان احساسات ، خوب است که افکاری که باعث  درماندگی شما شده‌اند را یادداشت کنید تا درک کنید  و بتوانید و با ذهن خود درگیر شوید. وقتی افکار خود را نادیده می‌گیرید ، احتمالاً ناخودآگاه شمارا کنترل می‌کنند. هنگامی‌که آن‌ها را بیان می‌کنید ، می‌توانید با دلسوزی ، عقلانیت و پاسخگویی بیشتری با آن‌ها برخورد کنید و بر وابستگی عاطفی خود غلبه کنید.

۴. فرزند پروری را تمرین کنید!

ابراز آسیب‌پذیری روشی برای برقراری ارتباط با بخشی از شما است که به کودک درون معروف است. بهترین راه برای همدردی  این است که از  با کودک درون  خود همذات پنداری کرده و به‌طور مستقیم با آن صحبت کنید ، گفتن جملاتی مانند “در حال حاضر ناراحت ، آسیب‌دیده ، ترسیده‌ام ،تنها هستم”  که با نشان دادن  آسیب‌پذیری واقعی خود می ­توان  ارتباط خوبی با کودک درون خود پیدا ‌کنید و ار وابستگی عاطفی و وابسته شدن به دیگران دور شوید.
هنگامی‌که احساس ناتوانی و احساس واقعی کردید ، خوب است که از منظر عشق ورزیدن مانند والدین به آن قسمت از خودپاسخ دهید. اولین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به‌سادگی متوجه شوید که کودک درون هنگام ابراز درد و رنج چقدر قابل‌ستایش بی‌گناه ، آسیب‌پذیر و بی‌عیب است و چند نفس عمیق می‌کشد.
هنگام انجام این کار ، ممکن است به تصویر و ارتباطی آرام با یک تصویر ذهنی از نحوه نگاه شما در سنین جوانی کمک کند. سپس می‌توانید با دلسوزی چیزی را بگویید و قبول کنید تا به‌آرامی به کودک درونی خود اطمینان دهید که فکر کردن یا احساس کردن در این مورد اشکالی ندارد. از این گذشته ، شما نمی‌توانید به آنچه افکار و احساسات درمانده برای شما به وجود می آورد فرار کنید.

نیّت عاشقانه

سپس می‌توانید تصمیم بگیرید که با نیت عاشقانه به خود کمک کنید و بر وابستگی عاطفی خود غلبه کنید. در این مرحله ، شما خود را به‌عنوان یک فرد بزرگ‌سال مسئولیت‌پذیر بیان می‌کنید که مصمم است تمام تلاش خود را برای مراقبت از کودک مستحق ستایش انجام دهد. حتی اگر نمی‌دانید چه‌کاری باید انجام دهید ، می‌توانید به‌آرامی بگویید “ما این را فهمیدیم” یا شاید بیشتر پیش برویم و به کودک درونمان  قول بدهیم ،مانند:
“من می‌دانم که این واقعاً سخت است. می‌دانم که احساس گم‌شدن و درماندگی می‌کنی.
اما مهم نیست هرچقدر طول می کشد ، من اینجا هستم تا هر کاری که بتوانم انجام دهم ،
یک‌قدم در زمان ، برای کمک به شما تا احساس بهترداشته باشی!

اقدامات مفید

می‌توانید این کار را بابیانیه‌ای از اقدامات مفید دنبال کنید ، مانند “بسیار خوب ، ما می‌خواهیم تنفس عمیق و آرامش را انجام دهیم. ما قصد داریم آرامش‌بخش‌ترین فنجان چای که تاکنون دم‌کرده است را بخوریم. ما قصد داریم آن برنامه تلویزیونی را تماشا کنیم! و به‌آرامی اما مطمئن ، ما می‌خواهیم همه‌چیزهای احمقانه‌ای را که همه آن درد وحشتناک را که برای  شما  ایجاد کرده‌ است را   رها کنیم. ”
برای مقابله با چالش‌های آینده نیز می‌توانید از روش خود پرورشی مشابهی استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال ، ممکن است بگویید “من می‌دانم که ترس ،اضطراب داری. من می‌دانم که این آسان نیست. اما من اینجا هستم تا هر کاری از دستم برمی‌آید انجام دهم تا به شما کمک کند از این شرایط عبور کنید. من می‌دانم که همه‌چیز خوب خواهد بود زیرا ما می‌توانیم راهی برای حل این مسئله پیدا کنیم. ” و شما را از وابستگی عاطفی نجات دهیم.
بنابراین ، ما یک فرایند برای مقابله با افکار و احساسات  منتهی به وابستگی عاطفی شما داریم. اول ، شما می‌توانید به خود اجازه دهید که آن‌ها را کاملاً آسیب‌پذیرانه بیان کنید. سپس ، می‌توانید با پذیرش و درک دلسوزانه پاسخ دهید. سرانجام ، شما می‌توانید یک قصد دوستانه برای برخورد با آن‌ها با روشی مهربان و مفید ابراز کنید.

افکار احمقانه

حتی اگر برخی از افکار شما احمقانه به نظر می‌رسند ، به یاد داشته باشید که چنین افکاری اشکالی ندارد. با رد ، سانسور یا مجازات چنین افکاری به کودک درونی خود کمک نخواهید کرد ، بنابراین به آن‌ها اجازه دهید ، آن‌ها را کاملاً بیان کرده و با تمام وجود به آن‌ها گوش دهید.
وقتی‌که یک‌زمان سخت را پشت سر می‌گذارید ، ممکن است همیشه راهی کاملاً منطقی یا متعادل برای تفکر در مورد همه‌چیز پیدا نکنید. اما مشکلی نیست زیرا هر فکری که هنگام رنج تجربه شود ، بازهم بیان معتبری از نیازهای عاطفی ، ناامیدی یا درد است که بیش از هر چیز به تأیید صادقانه و انسانی شما احتیاج دارد.

۵. با تمرکز بر تنفس آرام و عمیق ، وابستگی عاطفی را کنار بگذارید

هر وقت به کسی یا چیزی وابسته باشید ، ذهن شما به‌شدت به آن شخص یا شی‌ء همذات پنداری می­ کند. رابطه شما با هر چیزی که به‌شدت در مورد آن مقاومت کنید یا  آن را به شدت بخواهید، رابطه‌ای درگیر دارد. بنابراین ، راه‌حل این است که درحالی‌که در لحظه فعلی هستید ،خود را از مسئله جدا کنید.
گاهی اوقات ، خود را گرفتار دنیای درونی وابستگی عاطفی و واکنش‌های ذهنی می‌کنیم. ما می‌دانیم که این بی­ شک  اتفاق می‌افتد . زیرا زمانی که ما شروع به وسواس در مورد شخص ، مسئله یا موقعیتی  ، بی‌پناه با زنجیره‌ای از افکار و احساسات شدید مرتبط ، که نشان‌دهنده گیر افتادن رنج ما در “حالت پخش” است،می ­کنیم  به سرعت وابسته می شویم.
بهترین راه برای رها کردن هر چیز این است که همه‌چیز را رها کنید ، آن‌قدر تمرکز خود را تغییر دهید که از تلاش برای کنترل یا چسبیدن به هر چیز یا کسی ، به ذهن خود یک وقفه بسیار ضروری ایجاد کنید. این کار را می‌توانید با تمرکز زیاد روی نفس خود انجام دهید تا درنهایت تمرکز روی هر چیز دیگری غیر از تنفس و بدن شروع به تغییر کند.
                                    “با هر نفس کشیدن خود را در آغوش بگیرید ،با هر نفس کشیدن دنیا و وابستگی عاطفی را رها کنید “

تمرکز کن!

این به شما کمک می‌کند جایی آرام برای نشستن پیدا کنید ، به‌تدریج تنفس شمارا کند کرده و فقط روی نفس خود تمرکز کنید. مطمئن ، شما هنوز هم به‌صورت لحظه‌ای توسط افکار ، احساسات ، مناظر ، بوها و صداها منحرف می‌شوید اما می‌توانید به‌آرامی این موارد را تأیید کنید و سپس به تمرکز خود بپردازید.
هر وقت احساس کردید که هرج‌ومرج زندگی یا دیوانگی شمارا درگیر خودکرده است ، می‌توانید برای مدتی به کمک تنفس آرام ،استرس خود را کاهش دهید. اما همچنین بهتر است روزانه حداقل پانزده دقیقه ، تمرکز مداوم با تنفس آرام و عمیق را انجام دهید زیرا این امر باعث ایجاد فضای آرامی می‌شود که می‌تواند ذهن شمارا آزاد کند تا بتوانید بر وابستگی عاطفی خود غلبه کنید.
کاری که شما در آن فضا انجام می‌دهید این است که به خود اجازه دهید باوجود چگونگی  اتفاقات جهان اطرافتان، کمی آرامش پیدا کنید. کنار گذاشتن هرگونه وابستگی عاطفی و عکس‌العمل ذهنی به شما کمک می‌کند تا دریابید که ارزش این را ندارد که بیش‌ازحد درگیر مواردی شوید که به‌هرحال برای شما خوب نیست و دیگر نمی‌توانید از این بابت اذیت شوید.

۶. سختگیری در خود را به‌عنوان نوعی بی‌رحمی عاطفی بشناسید

اگر عادت دارید که با خودتان سخت بگیرید ، احتمالاً این عادت را به‌عنوان مکانیزم کنار آمدن برای مقابله با شرایط شدید ایجاد کرده‌اید. اما سختگیری  نسبت به خود به‌عنوان “کودک‌آزاری درونی” تلقی می‌شود ، نوعی سادیسم احساسی که بخشی از ذهن شما در غیاب نظارت دلسوزانه مخفیانه از آن دور شده است.
کلید فائق آمدن بر این مسئله این است که بفهمید کودک درونی شما واقعاً  از وابستگی عاطفی شما رنج می‌برد ، بنابراین باید اساساً بی‌گناه باشد و لیاقت هیچ‌یک از مجازات ­های سختی را که به‌طورمعمول برای خود انجام داده‌اید ، ندارد. شما به سال­ ها حمایت از خود با  مهربانی و پرورش ، نیاز خواهید داشت تا بتوانید بهبود یابید ، و رشد کنید.
            “رفتار وحشتناک با خودم خوب نیست فقط به این دلیل که هیچ‌کس نمی‌تواند من را در حال انجام آن ببیند”
یک‌راه خوب برای مسئولیت‌پذیری در مورد سخت‌گیری در مورد خود این است که فهرستی از انواع حرف‌هایی که به خود می‌زنید ، فکر می‌کنید و با خود انجام می‌دهید که ممکن است خشن باشد را به وجود آورید. سپس می‌توانید بپرسید که آیا هر یک از این واکنش‌ها منصفانه و مفید است ، آیا شما با شخصی که دوستش دارید همین کار را می‌کنید و آیا می‌توانید با پاسخ بهتری آن را جایگزین کنید.

مراقب افکارت باش

به‌خصوص مهم است که مراقب افکار و واکنش‌های سرکوبگرانه خود باشید. ما اغلب خود را به خاطر تفکر یا احساس روش خاصی تنبیه می‌کنیم ، به‌عنوان‌مثال با پاسخ دادن با “احمق نباش” یا “من نباید چنین احساسی داشته باشم” خود را تنبیه و مؤاخذه می کنیم. بسیار مفیدتر است که کودک درونی خود را تشویق کنید  تا هرچه فکر او می‌گوید را کاملاً بپذیرد.
تصور کنید اگر در خیابان با کودک گمشده‌ای روبرو شده ­اید. کودک به طریقی دیگر می‌ترسد ، غمگین ، تنها ، ناامید ، ناراحت ، عصبانی یا درمانده است. آیا می‌توان کودک را نادیده گرفت یا به او گفت “خفه شو”  آیا این کار مفید خواهد بود؟ یا اینکه گوش دادن به کودک ، حضور در کنار او ، تلاش برای درک او و پذیرفتن نگرانی‌های واقعی او مفیدتر خواهد بود؟
به همین دلیل است که دوست شدن خود با توانایی بیان و گوش دادن به کودک درون خود آغاز می‌شود. بخشی از شما که بیشترین تقلا را دارد ، بخشی است که بیشتر نیاز به ابراز وجود دارد ، به همین دلیل است که این نیاز را می­ خواهیم با وابستگی عاطفی به دیگران جبران کنیم. شما برای ارائه این درک در بهترین و تقریبی‌ترین موقعیت قرار دارید اما  این که بتوان به وابستگی عاطفی غلبه کنید با صحبت با خود شروع می‌شود.

۷. از اشتباه گرفتن نیازهای خود با مسئولیت کسی خودداری کنید

یک گام مهم در مسیر رسیدن به آزادی این است که به دیگران اجازه دهید کاملاً آزاد باشند و نه اینکه کینه‌های آشکار یا پنهانی در مورد رفتارهایشان داشته باشید. ممکن است  وسوسه‌انگیز باشد که نسبت به کسی عصبانی شوید که در شرایط بحرانی برای شما اهمیت قائل  نیستند و یا به‌نوعی شمارا از کار بیندازد اما این ، راه‌حل واقعی برای وضعیت شما نیست.
در نظر بگیرید که چند بار ممکن است از کنار یک فرد بی‌خانمان در خیابان عبور کرده باشید و حتی یک کمک کوچک به او نکرده‌اید. هنگامی‌که شما به یک “گدای عاطفی” تبدیل می‌شوید و یا به عبارتی وابسته می ­شوید ، در وضعیت مشابهی قرار می‌گیرید. می‌توانید از دیگران  کمک بخواهید اما فایده‌ای برای شما ندارد زیرا،  حقیقت سخت این است که هیچ‌کس درواقع به شما بدهکار نیست.
                                “تنها راه خلاص شدن از شر برخی افراد این است که آن‌ها را از خود دور کنید”
بخشی از راه‌حل این است که صرفاً بپذیریم که مردم در مورد دوستی ، روابط ، انسانیت و تفاهم محدودیت‌های طبیعی دارند. برای آن‌ها ممکن است به‌اندازه کافی دشوار باشد که بتوانند مثبت بمانند بدون اینکه مجبور به مراقبت از کسانی باشند .زیرا  هنوز یاد نگرفته‌اند که از خود مراقبت کنند .
تصور اینکه هرکسی “صریحاً” از خود در مورد وابستگی عاطفی  موافقت نکرده است “باید” به شما کمک کند . این موضوع  می‌تواند دست‌کاری شود زیرا این امر نیازهای شمارا با مسئولیت آن‌ها اشتباه می‌گیرد. ارزش ندارد که با تحت‌فشار  قرار دادن کسی محدودیت هرکسی را آزمایش کنید تا به فردی تبدیل شود  که حتی قادر به تبدیل‌شدن به آن نیست.

۸. الگوهای خود تخریبی کودکی را بشناسید و کنار بگذارید

بسیاری از نیازها ممکن است ناشی از وقایع سختی باشد که در دوران کودکی یا نوجوانی رخ‌داده است. شناسایی این وقایع و نحوه پاسخگویی شما به آن‌ها در دوران کودکی راهی عالی برای شناخت دلیل گیر افتادن در مکانی از وابستگی عاطفی و درماندگی است. آینده مانند گذشته نخواهد بود.
شما نمی‌خواهید درگذشته گم شوید اما کاوش در آن تا حدی می‌تواند به شما کمک کند الگوهای فکری ، احساسی و رفتاری را که ممکن است در هنگام  نداشتن تصوری خاص، شکل داده‌اید را رها کنید. خوب است که با کشف روش‌های جدید پاسخ دادن ، از زندگی کردن در آن دوران خودداری کنید.
                                                               “نقش حال حاضر جبران گذشته نیست”
بخشی از راه‌حل این است که بین شرایط موجود و موقعیت‌های گذشته که ممکن است آن‌ها را به شما یادآوری کند ، تمایز قائل شوید. همچنین می‌توانید بین کودک ناتوانی که روزگاری در آن حالت بودید و بزرگ‌سالی که به‌طور فزاینده‌ای خود را آرام می‌کند ، خود را تسکین می‌دهد ، خود مراقب است ، خود را درک می‌کند ، خود را تأیید می‌کند ، خود را پرورش می‌دهد و باادب ادعا می‌کند تمایز قائل باشید.

عوامل محرک

شما ممکن است “عوامل محرک” خاصی را شناسایی کنید که به شما احساس بی‌اراده بودن و  وابستگی عاطفی بدهد یا به نظر می‌رسد یک واکنش قدیمی را ضروری می شمارید. سپس می‌توانید موارد مشابه را به‌عنوان دعوت به افتادن در دامی ببینید که مجبور نیستید در آن بیفتید ، بلکه چیزی غیرقابل مقاومت یا غیرممکن است که از آن چشم‌پوشی می ­کنید که ناگزیر شمارا به وابستگی عمیق‌تری می‌کشاند.
این امر همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا توهمات اصلی وابستگی عاطفی را تشخیص داده و آن‌ها را کنار بگذارید. ممکن است احساس نیاز به مسئولیت‌پذیری در قبال مشکلات یا رفاه شخص دیگری باشد. ممکن است دیگری این باور را داشته باشد که زنده ماندن شما به تأیید یا محبت یک شخص حتی باقیمت نامعقول بودن او بستگی دارد.
یک الگوی رایج در افرادی که با کنترل والدین پرورش می‌یابند این ایده است که آن‌ها باید فقط به خاطر ناراحتی آن شخص یا فقط به دلیل رفتار سرد و غیرمنطقی آنچه را که شخص دیگری می‌خواهد ، انجام دهند. الگوهایی ازاین‌دست اغلب منجر به سرکوب ناسالم خشم سالم و عدم قاطعیت می‌شود.

۹. واکنش ها را مدیرت کن!

وابستگی عاطفی می‌تواند احساساتی شدید ، طاقت‌فرسا و گیج‌کننده ایجاد کند. واکنش تکان‌دهنده به آن حالت داخلی می‌تواند بسیار خطرناک باشد. آنچه به‌طور ناگهانی ایده خوبی به نظر می‌رسد می ­تواند ایده ­بدی باشد وقتی شما در یک حالت “واکنشی” قرار دارید می‌تواند این موضوع واقعاً ایده بدی باشد و بنابراین ارزش شناخت و عقب‌نشینی از آن را دارد.
عکس‌العمل در برابر فشارهای عاطفی معمول است یا بافکر کردن “من نمی‌توانم این را برای یک ثانیه تحمل‌کنم” یا  اینکه بگویید” این الان من هستم و برای همیشه این‌گونه احساس خواهم کرد” خود را نشان می­دهد. خبر خوب این است که هیچ‌یک از این باورهای خودکار درست نیستند زیرا احساس افتضاح روندی است که ممکن است چند فراز و نشیب داشته باشد اما درنهایت مسیر خود را ادامه خواهد داد.
هنگامی‌که احساس آرامش زیادی کردید ، می‌توانید با دقت فکر کنید. اما احساس نیاز  و وابستگی عاطفی ، ناراحتی ، استرس ، عصبانیت ، شیدایی ، خستگی ، بی‌حوصلگی ، گرسنگی ، پستی ، بلندی یا مستی اساس خوبی برای نتیجه‌گیری مهم یا تصمیم‌گیری‌های بزرگ نیست. برای جلوگیری از عواقبی که ممکن است از آن  پشیمان شوید ، خوب است که به توصیه‌های وینستون چرچیل توجه کنید:
                                              “اگر از جهنم عبور می‌کنید ، به راه  خود ادامه دهید و نایستید”

چهارچوب احساسات 

وقتی در چارچوب احساسات شدید هستید ، به نظر می‌رسد که هرگز این احساسات از بین نمی‌روند. اما حقیقت این است که آن‌ها همیشه وقتی به آن‌ها فرصت کافی می‌دهید ، این کار را می‌کنند. به همین دلیل است که مردم اغلب به خود یادآوری می‌کنند که “این نیز باید بگذرد” و منتظر می‌مانند تا اینکه هر کاری را به صورت  بی‌پروا انجام دهند تا بتوانند از آن موقعیت فرار کنند.
این موضوع کنایه از این دارد که واکنش ناامیدانه برای از بین بردن احساسات اغلب مشکلات مردم را افزایش می‌دهد. به‌جای درگیر شدن در یک چرخه غم‌انگیز عاطفی که به‌طور بالقوه پایان‌ناپذیر است ، بهتر است احساسات شدید را از طریق مجله‌های احساسی خصوصی بیان کنید تا زمانی که در یک موقعیت کاملاً بهبودیافته قرار بگیرید  و بتوانید با دقت بیشتری ارتباط برقرار کنید و از وابستگی عاطفی دور شوید.
درحالی‌که بیان برخی احساسات و نیازها و وابستگی عاطفی به دیگران می‌تواند خوب باشد ، شما می‌توانید این کار را در ترکیب با درک دلسوزانه ، توجه دلسوزانه و گفتار عاشقانه انجام دهید.

۱۰. تشخیص دهید چه زمانی بیشتر وابسته هستید

کمی خود درون‌نگری ماجراجویانه می‌تواند به شما کمک کند الگوهای وابستگی عاطفی را در افکار یا رفتار خود شناسایی کنید که می‌توانید بر آن‌ها غلبه کنید. به‌عنوان‌مثال می‌توان نگرانی در مورد خواستن “همه‌یاهیچ‌چیز” از مردم را به‌جای قدردانی واقعی ازآنچه آزادانه ارائه می‌شود ، ارائه کرد.
علائم دل‌بستگی زودرس ممکن است شامل احساس شیطنت یا احساساتی بودن ، احساس مالکانه تمایل به داشتن شخصی برای خود ، تمایل رؤیایی مانند “ادغام” و تمایل به خیال‌پردازی باشد. هیچ‌یک از این موارد مشکلی ایجاد نمی‌کند اما شما می‌توانید باکمی پیشی گرفتن از خودتان از شدیدشدن آن­ ها جلوگیری کنید.
همچنین ممکن است تشخیص دهید که چگونه در مورد آنچه می‌خواهید فکر می‌کنید تا بتوانید در مراحل اولیه مقداری از آن تفکر وابسته را در جوانه خفه کنید. ممکن است با صرف وقت یا انرژی زیاد با تمرکز بر آنچه ممکن است برای شما خوب باشد ، مثبت بودن ، هیجان‌انگیز یا الهام‌بخش به نظر برسد اما به یک دلیل می‌تواند این موضوع خطرناک باشد. همان‌طور که سی.سی.لوئیس گفت:
                  “نگذارید خوشبختی شما به چیزی که ممکن است از دست بدهید بستگی داشته باشد “

ممکن است این را اصل متقابل سالم بنامیم.

یکی از شعارهای شخصی در زندگی می تواند این باشد که: “من علاقه زیادی به افرادی ندارم که علاقه‌ای به من ندارند”. این طرز تفکر مفید است زیرا ما را از هدر رفتن وقت یا انرژی بیش‌ازحد برای افرادی که بدون تقصیر خودشان نمی‌توانند آنچه را که ما پیشنهاد می‌کنیم  را درک کنند دور می­کند.
اگر خیلی زود شروع به وابسته شدن به کسی کنید ، قبل از موعد به او درجه اهمیت داشتن می‌دهید که شاید هنوز شایسته آن نیستند. بنابراین ، ممکن است لازم باشد فاصله بیشتری به خودتان و آن‌ها بدهید تا از تعامل بیش‌ازحد با آن‌ها جلوگیری کنید. هرچه زودتر متوجه این خطر شوید ، اجتناب از وابستگی عاطفی و غلبه بر آن  آسان‌تر است.

۱۱. از هوس تمایل داشتن خودداری کنید

آسان است که با این ایده که می‌خواهید همه‌چیز به روشی خاص باشد ، جذب شوید. این کار با یک اولویت خفیف شروع می‌شود اما بعدازآن چندین مرحله در ذهن به صورت پیچیده شکل می­گیرد:
“این ممکن است خوب باشد” ، “این ممکن است برای من بد نباشد” ، “این باید برای من خوب باشد” ، “این من را خوشحال خواهد کرد” ، “من بدون آن احساس عجیب ناخوشایندی دارم” ، ” هیچ‌چیز دیگری نمی‌تواند من را خوشحال کند “،” بدون آن ممکن است ویران شوم “،” من احساس ناراحتی می‌کنم ، این فقط ثابت می‌کند که چقدر به آن احتیاج دارم “بنابراین” من آن‌قدر به آن احتیاج دارم که دیگر هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد “.
بخشی از راه‌حل این است که مشاهده کنید چه چیزی باعث می‌شود عمیق‌تر در چنین آرزویی فروبروید. به‌عنوان‌مثال ، اگر فرد جدیدی را ملاقات کنید ، ممکن است متوجه شوید که زیاد نگاه کردن به چشم او یا تمرکز روی بدن او باعث می‌شود کمی ازنظر جسمی به او  اعتیاد پیدا کنید و بنابراین انجام کمتر این کار به شما کمک می‌کند تا از  این احساس جدا شوید و نه اینکه مجبور شوید از طریق امکانات دیگر وابستگی عاطفی خود را رها کنید.
پرهیز از الکل در این شرایط نیز احتمالاً کمک خواهد کرد. به‌محض اینکه تشخیص دهید که چیزی می‌تواند شمارا بیشتر معتاد کند ، راه‌حل این است که کمتر از آن استفاده کنید. دلیل این امر آن است که آنچه شما واقعاً می‌خواهید این است که درروند فراتر رفتن در وابستگی عاطفی، از خودکنترلی سالم خود جلوگیری کنید.

توهم فوریت

جنبه دیگر تمایلات دور از ذهن می‌تواند توهم فوریت باشد ، این حس نسبتاً بی‌صبری را نشان دهد که می‌گوید باید اتفاقی در حال حاضر یا خیلی زود رخ دهد. تمایل به رضایت فوری ممکن است یک عادت باشد یا صرفاً نتیجه این است که بخواهید به‌جای برخورد با آن ، از احساس خود فرار کنید. اما شاید بهتر باشد بگوییم:
                ” در بعضی موارد  ممکن است چیزی عالی باشد اما در حال حاضر بدون آن هم می‌توانم زنده بمانم “
رفع مشکل همان چیزی است که باعث می‌شود افراد نسبت به اینکه آیا آنچه را که خودشان ترغیب کرده‌اند “باید” به دست آورند احساس ناامنی می‌کنند. یک روش بهتر برای مشاهده بسیاری از برخوردها مانند شرکت در قرعه کشی است. هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را جدی بگیریم. این اشتباه “تصمیم برای پیروزی” است زیرا این زمانی است که پای شانس در میان باشد.
بهترین کار این است که به فرصت‌های زندگی به‌عنوان یک سری بازی نگاه کنیم. شما می‌توانید درنهایت یکی از آن بازی‌ها را ببرید ، به‌خصوص اگر قبول کنید که مهارت و تلاش نیز برای آن  لازم است اما عنصر شانس در هر بازی فردی معمولاً بیش‌ازحد بزرگ است تا توجیه نتیجه‌گیری در آن مشخص شود.
یکی دیگر از راه‌های جلوگیری از این‌که خود را از خود دور کنید و وابسته باشید این است که مراقب هرگونه تمایل به خیال‌پردازی باشید. حتی اگر ارتباط خوبی باکسی را تجربه کرده باشید ، شاید برای او چندان این موضوع  معنی نداشته باشد. و درحالی‌که شما در خیال خود مشغول ساختن چیزهایی هستید ، ممکن است آن‌ها  به زندگی خود برگشته و همه‌چیز را فراموش کرده باشند.

شگفت انگیز است

آنچه ممکن است کاملاً شگفت‌انگیز به نظر برسد این است که پاسخ به تمام مشکلات شما به طرز شگفت‌انگیزی برای شما بد است. بااین‌وجود ناامیدی راهی وجود دارد که باعث می‌شود همه‌چیز بسیار متفاوت ، فوری و غیرقابل‌تردید به نظر برسد. آسان است که تحت تأثیر اولین برداشت از افراد جدید قرار بگیریم و فراموش کنیم که همه‌چیزهایی که درخشش دارند طلا نیست یا هر گردی ،گردو نیست. شما ممکن است:

  • جذب شدن توسط شخصی را اشتباه بگیرید زیرا به نظر می­رسد او مناسب شماست
  • احساس را با سازگاری واقعی جنسی و عاطفی اشتباه بگیرید
  • جذابیت قوی یا بصری را با جذابیت عمیق‌تر اشتباه بگیرید
  • شیفتگی یا وسواس را با شناخت واقعی و دقیق یک شخص اشتباه بگیرید
  • احساسی که از شخصی دریاف می­کنید را با دانستن اینکه او چگونه فردی است اشتباه بگیرید
  • چند برداشت اول خود را با آنچه واقعاً شخصی شبیه است  آن اشتباه بگیرید
  • اینکه کسی ابتدا چگونه خودش را نشان می‌دهد با آنچه واقعاً شبیه است اشتباه بگیرید
  • ناامنی ، پوچی ، تنهایی یا آرزوها را با عشق اشتباه بگیرید
  • ترس از “رها شدن” را باکسی که برای شما مناسب است اشتباه بگیرید
  • تروما یا درد دوران کودکی را باکسی که برای شما مناسب است اشتباه بگیرید

کلام آخر

هیچ‌کس کاملاً مستقل نیست و حتی افرادی که بسیار “قوی” به نظر می‌رسند آن‌قدر آزاد نیستند که تصور می‌کنند ، خود را نشان می‌دهند یا با آن‌ها روبرو هستند. احساس رفاه عاطفی آن‌ها اغلب تا حدودی به آنچه در زندگی آن‌ها می‌گذرد متکی و وابسته است .
اما می‌توان یاد گرفت که چگونه بر وابستگی عاطفی غلبه کنید ، حداقل آن‌قدر که احساس بهتری داشته باشید. در برخی مواقع ، حتی وقتی اوضاع خیلی خوب پیش نرود ، می‌توانید بگویید “من خوبم ، نه به خاطر آنچه اتفاق می‌افتد بلکه باوجود همه‌چیز من خوب هستم”. توسعه این چارچوب ذهنی مقاوم به زمان و تمرین نیاز دارد.
بخش مهمی از این روند رها کردن روش‌های بیش‌ازحد وابسته به تفکر است. هنگامی‌که این روش را با تمایل به گسترش افق دید خود از طریق ترکیبی از آرامش ، کاوش ، ابراز وجود ، خود شفقتی ، فهمیدن خود ، مراقبت از خود و ابراز وجود ترکیب کنید ، راه آزادی پیش روی شماست و می­توانید بر وابستگی عاطفی غلبه کنید.
به نظر شما چه راه های دیگری برای از بین بردن وابستگی عاطفی وجود دارد؟آیا دوست دارید وابستگی عاطفی خود را رها کنید؟

دیدگاهتان را بنویسید