اگر متأهل هستید، ارزش دانستن چگونگی برقراری ارتباط مؤثر با همسرتان را بدون درگیری باید بدانید. درگیری اجتنابناپذیر است تفاوت بین روابط زناشویی شاد و ناخوشایند اغلب به توانایی یک زن و شوهر در حل تعارض بستگی دارد.
ممکن است از خود بپرسید که آیا میتوانید یک رابطه زناشویی ناخوشایند را حل کنید در حالی که حتی نمیتوانید جنگ و دعوا را بهاندازه کافی متوقف کنید تا احساس کنید رابطه زناشویی شما ارزش جنگیدن دارد یا نه. نیازی نیست که در یک چرخه ناسالم و مخرب گیر کنید که باعث میشود دچار تردید شوید که آیا زندگی زناشویی شما ارزش ادامه دادن ، دارد یا خیر؟
در این مقاله یک فرایند ۱۹ مرحلهای وجود دارد که به شما کمک میکند بدون درگیری ارتباط مؤثر با همسرتان برقرار کنید.
چگونه با ۱۹ گام با همسر خود ارتباط مؤثری برقرار کنیم؟
۱. احساسات خود را بفهمید و متوقف کنید.
اغلب زوجین احساسات خود را به شدت از خود بروز می دهند زیرا نمیدانند چگونه در مورد مشکلات صحبت کنند یا خشم خود را درک نمیکنند. بسیاری نمیدانند که عصبانیت هم یک احساسی معتبر و قدرتمند است و هم احساسی است که از احساسات خام ، آسیبپذیر و طاقتفرسای دیگر محافظت میکند. خشم از احساس آسیبپذیری، رها شدن، شرم، ترس و تنهایی محافظت میکند که اگر به درستی مدیریت نشود از ارتباط مؤثر با همسر جلوگیری می کند.
جان گاتمن ، یک محقق برجسته، احساس عصبانیت و خشم را به نوک کوه یخ تشبیه میکند که نشاندهنده وجود احساسات اولیه ای است که در کمین آمدن به سطح هستند. در یک تصویر عالی با عنوان کوه یخ خشم ، دکتر گاتمن بهطور مؤثری خشم و احساسات اولیه را که در زیر سطح این کوه یخ نهفته است به تصویر میکشد.
برخی به اشتباه معتقدند که اجتناب از درگیری باعث میشود که یک رابطه زناشویی به خوبی ادامه داشته باشد یا ارتباط مؤثر با همسران شکل بهتری بگیرد. این استراتژی مدیریت احساسات در طولانی مدت کار نمیکند. احساسات سرکوب شده اغلب منجر به خشم میشود که برای محافظت از احساسات خام و آسیبپذیر در زیر خشم فعال میشوند. افراد سرانجام منفجر میشوند یا خود را کنار میکشند .اینها دو رفتاری هستند که باعث نزدیکی نمیشوند و مانع ارتباط مؤثر با همسران میشود.
بیایید یک مثال بزنیم. سوسن به امین یادآوری میکند که زبالهها را بیرون ببرد. امین، تنها نانآور خانواده است که با کمال میل ۵۰ ساعت در هفته کار میکند. اما بهتازگی ، او احساس تنهایی وعدم قدردانی کرده زیرا کارهای او توسط سوسن امری بدیهی تلقی شده است. او بلافاصله از سوسن عصبانی میشود و میگوید که خسته است و بعداً آن ها را می برد.
از طرف دیگر سوسن ، یک مادر خانهدار است که احساس کینه ، تنهایی و حسادت خود را برافروخته است. او با عصبانیت واکنش نشان میدهد و قبل از اینکه آن دو این مسئله را بفهمند ، امین و سوسن این موضوع را تبدیل به یک جنگ تمام عیار میکنند. اگر آنها هنگام بروز احساسات خود بااحساس ناامیدی ، تنهایی ، ترس و نارضایتی مقابله میکردند ، ممکن بود از حرکت به سمت عصبانیت و اثر فشار پز و تشدید نتیجه آن به یک نبرد خصمانه ، خودداری کنند.
سرانجام ، امین و سوسن یاد گرفتند که پشت خشم را ببینند و احساساتی را که خشم آنها از آن احساسات محافظت میکرد را شناسایی کنند. آن ها پس از مجهز شدن به درک بهتر احساس یکدیگر ، راحتتر توانستند در مورداحساس ناامیدی ، کینه و تنهایی خود صحبت کنند.
۲. درک کنید که چگونه مردم میتوانند یکدیگر را دوست داشته و بدرفتاری کنند.
عصبانیت از احساسات بیاننشده و درگیریهای حلنشده به رفتار بد در روابط زناشویی دامن میزند ومانع ارتباط مؤثر با همسران میشود.
برخی افراد از والدین خود یاد گرفتند که جنگ راهحل مشکلات است. آنها بهجای گفتمان در مورد خواسته های خود ، زورگویی یا تهدید همسر خود را برای رسیدن به خواستههای خود بروز میدهند زیرا احساس ناراحتی میکنند یا نمیدانند چگونه نیازها و احساسات خود را به طور مؤثر بیان کنند. گاهی اوقات ناتوانی و عصبانیت به طور همزمان بروز میکند که مردم میترسند نتوانند به خواسته خود برسند.
همسران مبارز زرهپوش میشوند تا لحظاتی را برای جنگ آماده باشند. برای آنها ، این پیروزی باید به هر قیمتی به دست آید. آنها معتقدند که حق با آنهاست و اغلب از دیدگاه یا تجربه همسرشان قدردانی نمیکنند. غالباً ، افراد در ذهنیت نبرد ، کنترل خشم خود را چالشبرانگیز میدانند.
عصبانیت حلنشده و فروخورده را به مهارتهای ضعیف مدیریت خشم اضافه کنید تا همهچیز بهسرعت از کنترل خارج شود. مردم چیزهایی را میگویند و بعد پشیمان میشوند و نمیتوانند حرف خود را پس بگیرند. جای زخمهای نبرد آنها به شکل کینه و تلخی است که از برقراری ارتباط خوب و مؤثر جلوگیری میکند.
۳. قبل از خارج شدن از کنترل، کنترل امور را در دست بگیرید.
همانطور که اعضای ارتش میدانند ارتشها در چه زمانی در جنگ هستند باید از قوانین خاص تعامل پیروی کنند. ورزشهای رقابتی و رزمی نیز همینطور است. مهم نیست که مبارز چقدر ناامید یا عصبانی باشد ، آنها باید از قوانین پیروی کنند. عدم سلطه در خشم و رفتار واکنشی ارتجاعی معمولاً منجر به مجازات میشود.افرادی که نمیدانند چگونه بدون درگیری با همسر خود ارتباط مؤثری برقرار کنند در یک میدان جنگ دائمی زندگی میکنند. اگر بیشتر از اینکه خود را یک عاشق بدانید ،خود را یک جنگجو میدانید ، قوانین زیر را بخوانید و از آن ها برای ایجاد ارتباط مؤثر با همسرتان استفاده کنید.
۴. این ۲۰ قانون مبارزه عادلانه را بخوانید و آن ها را تصویب کنید.
- سعی کنید احساسات خود را قبل از شروع مسمومیت و تحت تأثیر قرار دادن رابطه زناشویی خود بیان کنید. احساسات بستهبندیشده در هنگام تحریک اغلب منجر به طغیان احساسات عصبانی میشوند و ارتباط موثر با همسرتان را از بین میبرند.
- گذشته را مخفی نکنید. از کینههای قدیمی خودداری کنید. به مسئله مورد بحث پایبند باشید.
- از تماس بانام ، تهدید یا رفتار سو استفاده یا خشونت از هر نوع خودداری کنید.
- سو استفاده نکنید. اطلاعات حساسی را که قبلاً همسرتان به شما گفته است را زمانی که در لحظهای آسیبپذیر قرار دارد به او بازنگردانید و از سخنانش علیه او استفاده نکنید. از عباراتی مانند تو مانند مادرت هستی تو مانند پدرت هستی استفاده نکنید.
- یکبار با یک مسئله کنار بیایید و تمامش کنید.
- صدای خود را بالا نبرید.
- مستقیم و صادق باشید. سعی کنید کنایه نزنید.
- بهنوبت صحبت کنید. مهارت گوش دادن به صحبتهای شریک زندگی خود را تمرین کنید و بهجای اینکه پاسخ خود را تکرار کنید صحبت های آن ها را بشنوید.
- هرگز در حضور فرزندان خود بحث نکنید.
- اظهارات آسیب زا را بیان نکنید که بعد پشیمان شوید. جوایز بهطور کامل از بین نمیروند.
- نظر دیگران را وارد بحث خود نکنید. درگیری در مورد شما دو نفر است.
- وقتی دیگر نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید ، از تایم اوت استفاده کنید یعنی زمانی را در نظر بگیرید تا دور شوید و بعد برگردید.
- بدون اتهام و قضاوت صحبت کنید. در عوض ، از عبارات “من” استفاده کنید.
بهعنوانمثال ، بهجای اینکه بگویید ، “شما یک فرد متوسط هستید” ، بگویید ، “وقتی مرا صدا میکنی احساسات من را آزار میدهد.
بهجای اینکه بگویید “شما تنبل هستید ، بگویید” من احساس خستگی میکنم. آیا به من کمک میکنید تا خانه را برای میهمانان تمیز کنم؟
- از عذرخواهی نترسید. گفتن متأسفم نشانه ضعف نیست.
- هرگز با جدایی یا طلاق همسر خود را تهدید نکنید.
- از تعمیمهایی مانند “شما همیشه” یا “شما هرگز” خودداری کنید.
- بدانید که برای احساس دوست داشتن همسرتان به چه چیزهایی نیاز دارید. در مورد نیازهای متقابل خود در مواقع درگیری وقتیکه با هم کنار میآیید صحبت کنید.
- سعی نکنید برنده شوید. به دنبال راهحلهایی باشید که برای شما مفید باشند. به طور مثال این ذهنیت را داشته باشید که “من ترجیح میدهم صلح کنم تا اینکه حرف حق را بگویم .”
- هرگز در اثر کمبود الکل یا مواد مخدر بحث نکنید.
- شریک زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید زیرا این موضوع بهعنوان روشی برای پایین آوردن او است.
این ۲۰ قانون به ارتباط مؤثر با همسرتان کمک خواهد کرد.
۵. مشخص کنید کدامیک از قوانین را نقض میکنید.
آگاهی از عادتها و رفتارهای منفی شما سکوی پرش برای تغییر و ایجاد ارتباط مؤثر با همسرتان است. پس از آگاهی ، قدم بعدی منطقی ، درک درستی از تأثیر منفی آنها در روابط شما است. این آگاهی و درک بهعنوان پایهای برای ایجاد انگیزه در شما برای از بین بردن و جایگزینی عادات و رفتارهای بد با افکار و اعمال مثبت است.
در ادامه یک تمرین برای شروع وجود دارد.
اگر همسرتان تمایل دارد ،می توانید ۲۰ قانون را باهم با صدای بلند برای هم بخوانید. سپس، مرتباً در مورد تخلفات خود “صحبت ” کنید و درعینحال تمرکز خود را بر تخلفات خود بهجای همسرتان حفظ کنید.سرانجام ، باروحیه حفظ ارتباط مؤثر با همسر خود، متعهد شوید که باهم کار می کنید تا از قوانین آگاه شوید. دانستن چگونگی برقراری ارتباط بدون درگیری به کاهش اثرات منفی و تنش کمک میکند و منجر به رابطه زناشویی شادتر و ارتباط مؤثر با همسران میشود.
۶. مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط بدون همسر با همسرتان را بیاموزید.
شما و همسرتان افراد بینظیری هستید. بدون شک ، مواقعی پیش میآید که شما دو نفر باهم اختلافنظر دارید. این فقط ذات انسان است پس نگران نباشید. تعارض حتی در هماهنگترین روابط یک جز ضروری و اساسی در بین زوجین است.شما هرکدام افکار و احساسات و نیازها و خواستههای مختلفی دارید. بعضیاوقات این نیازها و خواستهها از همگامسازی خارج میشوند. برای قرار گرفتن در یکطرف ماجرا و در یک میدان بازی ، هرچه زودتر درباره اختلافات خود صحبت کنید ،با این کار آشفتگی کمتری در رابطه زناشویی شما به وجود می آید که باعث می شود ارتباط مؤثر با همسر خود داشته باشید.
رعایت این ۲۰ قانون تفاوت زیادی ایجاد میکند. شما در یادگیری نحوه حل و فصل درگیریهای خود بدون درگیری ابتکار عمل خواهید داشت. بعد از آن ، صرف وقت برای شناسایی نیازها و خواستههای شما در رابطه زناشویی به ارتباط مؤثر با همسرتان کمک میکند.
۷. سؤالات باز پاسخ بپرسید
ارتباط فقط این نیست که درباره روزهای یکدیگر صحبت کنید و بگویید چه چیزی را برای ناهار باید بخورید. این در مورد این است که شما بتوانید عمیقاً حفاری کنید و میتوانید هر چه بهتر با این شخص آشنا شوید. عمیق بودن و حفاری کردن در رابطه زناشویی همیشه آسان نیست ، بهخصوص برای کسانی که هرگز در بروز احساسات راحت نبودهاند.
روشهایی برای انجام این کار بدون فشار آوردن وجود دارد تا عمیقترین اسرار آنها را درک کنید. بهعنوانمثال ، بهجای پرسیدن سؤال که جواب آن بله یا خیر است مانند “آیا روز خوبی داشتی؟” سعی کنید سؤالات باز پاسخ مانند “روز شما چگونه گذشت” را بپرسید بله ، آنها ممکن است با یک پاسخ کوتاه پاسخ ندهند (“خوب” ، “همان طور”) ، اما پرسیدن سؤالات باز پاسخ به آنها این فرصت را میدهد که در صورت تمایل احساسات خود را بیشتر به اشتراک بگذارند که همین امر باعث به وجود آمدن روابط ؤموثر با همسرتان می شود.
به خاطر داشته باشید که همه خیلی راحت حرف نمیزنند. اگر همسرتان دائماً با شما در مورد احساساتش صحبت نمیکند ، صبور باشید. ما در اطراف احساسات خود مرزهایی قائل هستیم و مرزهای همه افراد با هم متفاوت است. بنابراین ، مراقب مرزهای عاطفی آنها باشید و آنها نیز باید به همان اندازه احترام مرزهای شما را داشته باشند.
درنهایت ، هرچه بیشتر با نقاط قوت خود آشنا شوید در یک سطح عمیقتر ، صمیمیتر میشوید و ارتباط مؤثر تری با هم برقرار می کنید. باید بدانید صداقت اعتماد ایجاد میکند ، که اینها دو ستون بسیار مهم یک رابطه سالم است .
(نکته: ارتباط یکی دیگر از ستونهای بسیار مهم دیگر است!).
۸. علائم غیرکلامی را انتخاب کنید
اگر شریک زندگی شما میگوید “روز من خوب بود” اما صدای او تحریککننده ، ناراحت یا عصبانی است ، ممکن است چیز دیگری باشد که آنها احساس میکنند اما هنوز آماده برقراری ارتباط با شما در مورد آن نیستند. ارتباط فقط در مورد کلماتی نیست که میگوییم بلکه در مورد نحوه گفتن آنها نیز است. لحن و نگرش ما چیزهای فراتر از کلماتی است که از دهان ما بیرون میآید.
۹. سعی نکنید ذهن آنها را بخوانید
بعضیاوقات میتوانید فقط با دیدن شخصی احساسات خود را تشخیص دهید. انجام این کار همیشه آسان نیست و باید این را بپذیریم: همانقدر که میخواهیم ذهن خوان باشیم ، چنین چیزی نیستیم و نباید هم باشیم. بنابراین ، اگر مطمئن نیستید که شریک زندگی شما چه احساسی دارد ، از او سؤال کنید.
اینکه بگوییم خوب هستید وقتی خوب نیستید و سپس از اینکه همسرتان متوجه آن نشده است عصبانی می شوید ، این رفتاری نیست که باعث ارتباط مؤثر با همسرتان شود. در مورد احساس خود در حد توانایی خود صادق باشید و سعی کنید این را به روشی سالم بیان کنید این کار را قبل از اینکه احساسات منفجر شوند و کسی چیزی را بگوید که پشیمان شود ، استفاده کنید. مستقیم حرف خود را بیان کردن همیشه بهتر از پرخاشگری منفعل است.
اگر شریک زندگی شما فردی است که مقصر پرخاشگری منفعل است ، سعی کنید به او بگویید که این رفتار او واقعاً برای هیچیک از شما مفید نیست ، زیرا در مورداحساس خود صادق نیستند. البته نکته جالبی که وجود دارد این است که وقتی یکدیگر را بهخوبی میشناسیم ، عملاً میتوانیم افکار یکدیگر را نیز بخوانیم و دقیقاً بدانیم که در لحظات مناسب چه باید بگوییم ، اما ما انسان هستیم و ممکن است گاهی اوقات اشتباه کنیم یا نشانههایی را از دست بدهیم که به نظر میرسد واضح است. مهم این است که هر دو تلاش کنید تا یکدیگر را بهتر درک کرده و با یکدیگر ارتباط مؤثر برقرار کنید.
۱۰.مکالمات یک خیابان دوطرفه است
هنگام برقراری ارتباط با شریک زندگی خود ، توجه داشته باشید که چند بار میگویید “من” ، “شما” یا “ما”. اگر مکالمه بیشتر مربوط به خودتان است ، درواقع یک مکالمه نیست. به یاد داشته باشید که این را دوباره به سمت خود برگردانید و در مورداحساس آنها ، افکارشان و آنچه در ذهن آنها میگذرد سؤال کنید. اگر متوجه شوید که زیاد از کلم “شما” یا “تو ” استفاده میکنید، زمینه آن را پیدا کنید؟ آیا شما او را مقصر می دانید و او را سرزنش میکنید؟
روابط در مورد هر دو نفر است و هر یک باید در مورد موضوعات یکسان صحبت کنند. احساسات هر دونفر در رابطه زناشویی باید شنیده شود تا همسران بتوانند آنچه را که در ذهنشان است به اشتراک بگذارند و با هم ارتباط مؤثر برقرار کنند. اگر احساس میکنید شریک زندگی شما شخصی است که از مکالمات پیشی میگیرد و نمیتوانید حرفی بزنید ، مهم است که این موضوع را به وی اطلاع دهید. ممکن است آنها آگاهی خاصی نسبت به این موضوع نداشته باشند. گفتگوها مانند یک مسابقه تنیس است یا بهتر است بگوییم مانند برف پاککنی است که در حال کار کردن است .
۱۱.زمان صحبت را در نظر بگیرید
دوستی تعریف می کرد : من و شریک زندگیام اخیراً باهم مشکلات زیادی در زندگی خود داشتیم و عملاً همه به ما هشدار دادند که این وضعیت برای شما می تواند خطر ناک باشد زیرا نمی توانستیم با هم ارتباط مؤثر برقرار کنیم. ما عصبی بودیم ، اما هر دو نگرش متکبرانهای داشتیم “ما این موضوع را فهمیدیم”. ما همیشه در برقراری ارتباط صریح و صادقانه با یکدیگر عالی عمل می کردیم. ما نمیدانستیم که چگونه زندگی مشترک میتواند راه ارتباطی ما را تغییر دهد ، اما مطمئناً چنین اتفاقی افتاد.
سه هفته اول باهم ، دائماً دوچرخهسواری میکردیم. ما از این مشاجره ها به شدت ناراحت بودیم به همین دلیل در مورد این واقعیت که باهم اختلاف نظر داشتیم نیز اختلاف داشتیم! ازآنجاکه ما زن و شوهری نیستیم که بخواهیم زندگی خود را نابود کنیم، سرانجام نشستیم و با هم صحبت کردیم.
ما مجبور شدیم شیوه کاملاً جدیدی از بودن با یکدیگر را بیاموزیم زیرا اکنون فضای مشابهی را تقسیم کردهایم. ما درباره موارد مهم (مانند چگونگی هزینه کردن پول خود) و مواردی که درنهایت مهم نبودند (چه کسی سطل آشغال را بیرون میآورد) صحبت کردیم. صحبت درباره این موارد بسیار مهم بود زیرا ما هرگز نمیدانستیم که برای شخص مقابل این موضوعات چه اهمیتی دارد زیرا ما در مورد این موضوعات همیشه بحث می کردیم.
سرانجام ، ما فهمیدیم که هیچیک از مشاجرات ما مربوط به موضوعات واقعی موردبحث نبوده است ، بلکه بیشتر احساس عدم شنیدن و قدردانی بوده است. ازآن به بعد ، ما تصمیم گرفتیم آنچه را که نامش را “بحث تمام شد” میخوانیم ، به صورت “جلسه” هفتگی در یک ساعت و روز مشخص برای صحبت کردن در یک فضای بدون قضاوت اختصاص دهیم. این به ما امکان میدهد احساس شنیدن و احترام داشته باشیم و بتوانیم روابط مؤثری با همسر خود داشته باشیم.
بدیهی است که جلسه “بحث تمام شد” یکساعته ما برای همه مفید نباشد ، اما قطعاً برای ما مفید واقع شد. به دلیل جلسات بحث ما توانستهایم از درگیریهای بزرگتر جلوگیری کنیم ، بهطور فعال به یکدیگر گوش فرا دهیم و احساس نزدیکی کنیم. ممکن است هرروز صحبت کنیم ، اما با توجه به اینکه هر دو به کار مشغول هستیم ، خوب است که زمانی را برای چیزی عمیقتر اختصاص دهیم تا باعث شود ارتباط مؤثری با هم داشته باشیم.
۱۲. آنچه را که از آنها نیاز دارید به آنها بگویید
گاهی اوقات فقط میخواهیم با استفاده از اینکه شریک زندگی با گفتن جمله “بله واقعاً متأسفم! بحث را پایان دهیم. همانطور که قبلاً گفتیم ، هیچیک از ما ذهن خوان نیستیم ، بنابراین مهم است که سعی کنید شریک زندگی خود را در جریان بگذارید تا در یکجهت باشید. گفتن قبلاً جملهای مانند : “من الان باید خودم را تخلیه کنم و به دنبال هیچ توصیهای نیستم ، فقط به دنبال حمایت شما هستم” ، یا “من واقعاً به مشاوره شما در مورد این وضعیت احتیاج دارم” ، به آنها اجازه میدهید تا دقیقاً بدانند که شما در این شرایط چه چیزی نیاز دارید.
مستقیم بودن در مورد آنچه شما نیاز دارید میتواند برخی از سوء ارتباطات یا استرس را در یک شرایط خاص کاهش دهد و باعث ایجاد ارتباط مؤثر با همسرتان شود. با اطلاع رسانی زودهنگام به آنها ، شاید بتوانید از اختلافات غیرضروری ناشی از ارتباط نادرست جلوگیری کنید.
ارتباطات یک مهارت است
درنهایت ، ارتباطات یک مهارت است ، به این معنی که همیشه جای پیشرفت دارد. با همسرتان همکاری کنید تا بفهمید چگونه میتوانید ارتباطات سالم و مؤثر را می توانید حفظ کنید . تا جایی که میتوانید صادق ، مستقیم ، مهربان و متفکر باشید. خواه با یک جلسه باشد ، یا اینکه صرفاً تلاش بیشتری برای گشودن ذهن در برابر یکدیگر داشته باشید.
۱۳. سبکهای ارتباطی خود را شناسایی کنید
قبل از اینکه در مورد یادگیری نحوه بهبود ارتباط مؤثر با همسرتان کار کنید ، باید بدانید که همه تنظیمات ارتباطی یکسانی ندارند. بعضی از افراد دوست دارند صحبت کنند ، برخی لمس را ترجیح میدهند و دیگران بیشتر بصری هستند یا به هدیه دادن واکنش نشان میدهند. احتمالاً میدانید کدام سبک ارتباطی را ترجیح میدهید ، اما آیا در مورد شریک زندگی خود هم این چنین است؟
ارتباطات و روابط همه متفاوت است. ارتباط مؤثر با شریک زندگی شما از طریق تأیید این امر حاصل میشود. ممکن است شریک زندگی شما دقیقاً به شما بگوید که چه چیزی نیاز دارد ، اما شما باید از نحوه انتقال این اطلاعات آگاه باشید. در صورت وجود سو ارتباط ، فرصت ایجاد اعتماد و صمیمیت را از دست خواهید داد و هر دو ناامید خواهید شد و شما نمی توانید ارتباط مؤثری با همسر خود برقرار کنید.
هنگام تلاش برای یادگیری نحوه برقراری ارتباط مؤثر ، سعی کنید ببینید همسرتان در طی یک یا دو روز به نشانههای مختلف ادراکی پاسخ میدهد یا خیر؟ آیا به نظر میرسد او بیشترین واکنش را به دیدن و تماشا کردن دارد؟ آیا او بیشترین واکنش را به شنیدن و صحبت کردن دارد؟ یا بیشترین واکنش را به دست زدن و انجام دادن فعالیت دارد؟
بهعنوانمثال ، اگر شریک زندگی شما بیشتر به زبان ، لحن و سایر نشانههای شنیداری واکنش نشان میدهد ، ایجاد ارتباط چشمی و حالتهای ملایم صورت ممکن است آنقدر که فکر میکنید جواب ندهد. شما در حال ارسال سیگنالها هستید اما آنها این سیگنالها را نمیگیرند. از طرف دیگر ، اگر متوجه شدید که شما یک فرد شنیداری هستید و شریک زندگی شما فردی پویا است ، به یاد داشته باشید که گفتن جمله “دوستت دارم” کافی نیست. عشق خود را با لمس تقویت کنید و به یاد داشته باشید که این کار را اغلب انجام دهید. شما با این روش می توانید ارتباط مؤثر بهتری با همسر خود برقرار کنید.
۱۴. نیازهای شریک زندگی خود را کشف کنید
شش نیاز اساسی وجود دارد که در همه انسانها مشترک است ، اما هر یک از ما این نیازها را با توجه به ارزشهای اصلی خود در یکروال متفاوت قرار میدهیم. هنگامیکه متوجه شدید کدامیک از نیازهای مهم مربوط به همسرتان است ، میدانید چگونه با شریک زندگی خود ارتباط مؤثر برقرار کرده و آنها را راضی و خواسته های آن ها را برآورده کنید.
اولین نیاز انسان نیاز بهیقین است. همین نیاز است که ما را به دنبال لذت بردن و جلوگیری از درد ، استرس و خطرات عاطفی سوق میدهد. این سؤالات را از خود بپرسید: شریک زندگی من در روابط مؤثر ما چقدر احساس امنیت میکند؟ همه ما در چیزهای مختلف ایمنی و راحتی را پیدا میکنیم. با همسرتان در مورد آنچه به او اطمینان میدهد و باعث میشود احساس ثبات کند ،صحبت کنید.
دومین نیاز انسانی که بر ارتباطات و روابط تأثیر میگذارد ، نیاز به تنوع است. اگر بلد باشید چگونه با شریک زندگی خود ارتباط مؤثر برقرار کنید ، عدم اطمینان همیشه ترسناک نیست. روابط نیاز به چالشهای سالمی دارد که به شرکا امکان رشد را باهم میدهد. با یادگیری نحوه برقراری ارتباط مؤثر در زندگی زناشویی ، خواهید فهمید که این تنوع با شریک زندگی خود، سرگرمکننده و هیجانانگیز است.
اهمیت سومین نیاز انسان است: همه ما باید احساس بینظیری و مهم بودن کنیم. ارتباط کلیدی در این میل خاص است زیرا شریک زندگی شما باید بداند شما به روشی منفرد به آنها نیاز دارید و آنها نیازهای شمارا از راههایی که فقط آنها میتوانند برآورده کنند میدانند. چگونه میتوانید به شریک زندگی خود نشان دهید که آنها برای شما مهم هستند؟ شما میتوانید این را از طریق لمس دوستانه نشان دهید ، در صورت نیاز به آنها حمایت کنید و وقت باکیفیتی را با آنها سپری کنید.
چهارمین نیاز اساسی انسان ارتباط و عشق است. هر انسانی نیاز دارد که با دیگران ارتباط برقرار کند. برقراری ارتباط مؤثر در روابط به ما اجازه میدهد تا بدانیم که موردعلاقه آنها هستیم و میتوانیم احساس زندهبودن کنیم ، اما نبود عشق میتواند باعث درد شود که مانند هیچچیز دیگری نیست .
خیلی اوقات ما برای حل درگیری با همسر خود بهطور خودکار میگوییم “دوستت دارم” و فراموش میکنیم عشق را به روشی ملموس و واقعی نشان دهیم تا نیازهای شریک زندگی ما را بیان کند. این الگو را معکوس کنید: آگاهانه به شریک زندگی خود نشان دهید که هرروز او را دوست دارید ، این کار را به روشی انجام دهید که بیانگر ترجیحات و نیازهای شخصی او باشد. یادگیری چگونگی بهبود ارتباطات در یک رابطه درواقع درک این موضوع است که شریک زندگی شما “زبانی” را به بهترین وجه میفهمد تا از این طریق به او عشق بورزید و ارتباط مؤثرتری با همسر خود داشته باشید.
رشد پنجمین نیاز انسان است. تجربه انسان یک حرکت است و بدون رشد مداوم ، روابط ما بیات و کهنه میشود. ما دائماً تلاش میکنیم تا در مسیرهای مختلفی که بیشترین علاقه را به ما دارند ، خواه ازنظر عاطفی ، فکری ، معنوی و یا مسیرهای دیگر ، پیشرفت کنیم. شریک زندگی شما بهاندازه شما نیاز به رشد دارد و هنگامیکه ما یاد میگیریم چگونه بهتر ارتباط برقرار کنیم ، ما همچنین میتوانیم یاد بگیریم که چگونه بهتر باهم رشد میکنیم. آخرین باری که از رشد شریک زندگی خود در مناطقی که وی بیش از همه به این علاقه دارد حمایت کردید چه زمانی بوده است؟ چگونه میتوانید بهطور کامل از آنها حمایت کنید؟
ششمین و آخرین نیاز انسان بخشش است. به یاد داشته باشید ، راز زندگی ، داد و ستد است. مشارکت منبع غنی از معنای وجودی ماست . این تعیین میکند که چه کسی میشویم و میراث ما را قوی میکند تا بفهمیم چه کسی هستیم و نقش ما در جهان چیست . آنچه را به شریک زندگی خود میدهید چیست و چطور میتوانید چیزهای بیشتری به او بدهید. آیا وقت خود را میدهید؟ توجه شما تقسیمنشده است؟ سود شک نصیب او میشود؟ یک فرصت دیگر به او دهید؟ هنگامیکه ارتباط مؤثر در روابط زناشویی قوی است ، هر دو شریک میتوانند بهطور مداوم راههای جدید و بهتری برای کمک به خوشبختی دیگری پیدا کنند.
۱۵. نیازهای همسر شما چگونه برآورده می شود
یک روش مطمئن وجود دارد که میتوانید بفهمید آیا شریک زندگی شما این شش نیاز انسانی را در روابط شما برآورده میکند یا نه : سؤالات درست را بپرسید و سپس عمیقاً به پاسخها گوش دهید. در مورد آنچه همسرتان میگوید تأملکنید و اگر مطمئن نیستید که منظور او چیست ، بابیان مجدد حرف آنها و پرسیدن اینکه آیا درست میفهمید ، سؤال خود را تکرار کنید. کلید چگونگی برقراری ارتباط مؤثر در یک رابطه معمولاً در ارتباط کلامی واقعی نیست ، این درروشی است که ما به صحبتهای شریک زندگی خود گوش میدهیم.
ممکن است شریک زندگی شما دقیقاً در حال برقراری ارتباط با مشکل باشد اما اگر به آن ها گوش نمیدهید ، این را از دست خواهید داد در مقابل حرف زدن فقط منتظر بمانید تا شریک زندگی شما آنچه را که میگوید به پایان برساند .مقاومت کنید تا بتوانید در “نوبت” خود شروع به صحبت کنید. با این کار بهتر می توانید با همسر خود ارتباط مؤثر برقرار کنید.
. این گوش دادن نیست ، منتظر بودن برای صحبت کردن است. در عوض ، با ذهنی آرام و باز ،گوش دهید و واقعاً صحبت های او بشنوید و بفهمید واقعاً آنها به شما چه میگویند. این نهتنها به شما کمک میکند که چطور ارتباط مؤثر برقرار کنید ، بلکه به شما این امکان را میدهد که در سطح عمیقتری با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید.
۱۶. صادق و باز باشید
صادق بودن و گشودگی باید در بالای لیست برای چگونگی بهبود ارتباطات مؤثر در یک رابطه قرار بگیرد. منظورتان را بگویید و احساسات و نیازهای خود را روشن کنید. عقبنشینی از درگیری فریبنده و ایمن و راحت به نظر میرسد ، اما جایگزینی برای اعتماد به رابطه نیست و هرگز به شما کمک نمیکند یاد بگیرید چگونه بهتر ارتباط مؤثر با همسرتان برقرار کنید.
دور شدن از بحث یک روش موقتی برای مقابله با یک مسئله ارتباطی مداوم است و فقط باید برای دستیابی به یک دوره کوتاه برای آرامش بیشتر انجام شود. وقتی با شریک زندگی خود مخالف هستید ، باید بتوانید اعتماد کنید که آنچه میگویید شنیده میشود و مورداحترام قرار میگیرد ، و شریک زندگی شما نیز چنین میکند.
اگر شما یا همسرتان (یا هردوی شما) از درگیری بیزارید ، ممکن است خود را زمانی پیدا کنید که احساسات خود را برای جلب رضایت یکدیگر و جلوگیری از مشکلات بیشتر دفن میکنید. این باند کمک موقت برای ایجاد صلح در یک رابطه دوطرفه است که نتیجه پایداری ندارد. این اتفاق خوشبختی و صمیمیتی که قبلاً به اشتراک میگذاشتید را بهتدریج از بین میرود و مانع ارتباط مؤثر بین شما و همسرتان می شود . بهجای نادیده گرفتن مسائل ، بسیار مهم است که هر دو بیاموزید که چگونه بهتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید.
۱۷. در روابط خود حاضر باشید
برای بهبود ارتباطات مؤثر در روابط و درک واقعی آنچه همسرتان به شما میگوید ، حضورداشته باشید. زمانی را در نظر بگیرید و ۱۰۰٪ توجه خود را وقف برقراری ارتباط مؤثر با شریک زندگی خود کنید. آنها واقعاً باید احساس کنند که توجه کامل شمارا دارند و اولویت شماره یک شما هستند.
وقتی عصبانی هستید و استرس دارید یا مشغول کار روی چیزهایی هستید که رابطه شما را تحت تأثیر قرار میدهد ، گوش دادن و حضور کامل ، آگاهی و هوشیاری دشوار می شود. این بخشی از زندگی است ، اما مهم است که بدانیم که بهانهای برای نادیده گرفتن ارتباطات در روابط زناشویی وجود ندارد.
به یاد داشته باشید که صمیمیت ، عشق و اعتماد در شرایط سخت ایجاد میشوند ، نه در شرایط آسان. اگر در هر نشانهای از مقاومت تسلیم بشویم ، هرگز پیشرفت و تکامل نخواهیم یافت. این فرصتها را غنیمت بشمارید و یاد بگیرید چگونه با درگیری و استرس به روشی سالم کنار بیایید تا رشد و شکوفایی خود را با همسرتان تماشا کنید.
۱۸. بگذار چیزها بروند
مقاومت کنید و اجازه دهید یک بحث ساده در مورد آنچه اکنون اتفاق میافتد ، انجام شود و هر اشتباهی که بین شما و همسرتان اتفاق افتاده است ،دوباره تکرار شود. این نقطه مقابل برقراری ارتباط دوستانه و مؤثر در روابط زناشویی با همسرتان است. در عوض ، وضعیت موجود را ارزیابی کنید و مشخص کنید در این لحظه چهکاری میتوانید انجام دهید.
مکث کنید و به خاطر داشته باشید که چرا اینجا هستید و به یاد داشته باشید که هدف شما ، نتیجهای است که برای این ارزش قائل هستید ، تقویت رابطه شما ، ایجاد صمیمیت و یادگیری نحوه برقراری ارتباط مؤثر با همسرتان است. هیچکدام از شما در حال حاضر در مورد گذشته کاملاً نمیتواند کاری انجام دهد ، پس گذشته را رها کنید.
نحوه برقراری ارتباط بهتر چیزی بیش از گفتن موارد صحیح است. همچنین باید از زبان بدن خودآگاه باشید. شما میتوانید تمام سخنان دوستداشتنی و حمایت گرایانه دنیا را به شریک زندگی خود ارائه دهید ، اما اگر دستبهسینه هستید و صورت شما بیتحرک است ، بعید است بتوانید همسرتان را قانع کنید که می خواهید از او حمایت کنید.
نحوه برقراری ارتباط در یک رابطه به معنای گوش دادن ، دوست داشتن و حمایت از تمام وجود است. بهطرف همسرتان خم شوید ، صورت خود را آرام و گشوده نگهدارید و آنها را به روشی ملایم لمس کنید. از طریق تمام کلمات ، اعمال و عبارات خود به آنها نشان دهید حتی اگر در تعارض باشید، باز هم طرفدار شماره یک آنها هستید.
۱۹. الگوهای منفی را بشکنید
شما میدانید که شریک زندگی شما به چه چیزهایی نیاز دارد و درباره سبک ارتباطی ترجیحی او فکر کردهاید ، اما چیز دیگری وجود دارد که بر ارتباطات مؤثر با همسرتان تأثیر میگذارد: نحوه صحبت شما تأثیر زیادی در ارتباط مؤثر بین شما و همسرتان دارد. کارشناسان ارتباطات نحوه صحبت ما را بهسرعت ، تن صدا و میزان صدا تقسیم میکنند. دفعه بعدی که با شریک زندگی خود اختلاف پیدا کردید ، مراقب باشید و آگاهانه تلاش کنید تا این جنبههای صدای خود را تعدیل کنید.
صدایی که بیشازحد بلند باشد ، دفاعی و نابالغ به نظر میرسد. همچنین ، اگر جملهای را با درجه بالاتر خاتمه دهید ، به نظر سؤال میرسد. این کار را انجام ندهید ، مگر اینکه درواقع سؤالی بپرسید.
سرعت فقط به این معنی است که شما چقدر سریع صحبت میکنید. نفس عمیق بکشید و سرعت خود را کم کنید ، بهخصوص هنگامیکه مخالف موضوعی هستید. آرام و واضح صحبت کنید تا پیام خود را به گوش همسر خود برسانید.
به میزان صدا ، بهخصوص میزان صدا “خزش” آن توجه کنید و از رقابت برای شنیده شدن صدا خودداری کنید . رقابت فقط منجر به فریاد و ارتباط نادرست میشود. بلندتر بودن صدا به شما کمک نمیکند با شریک زندگی خود ارتباط مؤثری برقرار کنید. اگر شریک زندگی شما صحبت میکند ، باید گوش دهید.
کلام آخر
پس برای اینکه ارتباط مؤثر با همسرتان برقرار کنید باید احساسات خود راکنترل کنید و منشاء آن ها را پیدا کنید. به صحبت های همسر خود با تمام وجود گوش دهید تا بفهمید واقعاً او چه می خواهد . شما می توانید برای اینکه ارتباط مؤثر با همسر خود داشته باشید جلسه پایان بحث داشته باشید و یک روز در هفته و یک ساعت مشخص را به آن اختصاص دهید.
منظور خود را واضح و شفاف بیان کنید تا همسرتان احساسات شما را درک کند زیرا همه افراد توانایی ذهن خوانی را ندارند.
به نظر شما چه راه های دیگری وجود دارد تا ارتباط مؤثر با همسرتان برقرار کنید؟ آیا دوست دارید ارتباط مؤثر با همسرتان برقرار کنید؟