چگونه بهانههای خود را حذف میکنید؟
اگر میخواهید بهرهوری خود را به صورت سرسامآور افزایش دهید ، این مقاله را با نکات منحصربهفرد برای تیز کردن تمرکز و کمک و برای کارآمدتر کردن خود از دست ندهید.
چرا بهانه میگیریم؟
برای شروع ، بیایید یک سؤال ساده از خود بپرسیم:
“چرا ما هر وقت با یک چالش یا مانع دشوار روبرو میشویم اغلب بهانه میگیریم و میخواهیم از زیر کار دربرویم؟”
متأسفانه ، پاسخ ، هم به وضعیت شخصی شما بستگی دارد و هم به چالشی که در حال حاضر با آن روبرو هستید. ممکن است برای حفظ راحتی خود بهانههایی در ذهن خود بیاورید. یا بهانهای برای گفتن به شخص دیگر پیدا کنید. زیرا شما بهراحتی نمیتوانید “نه” بگویید. در ادامه به چندین دلیل متداول برای بهانه گرفتن افراد در طول زندگی اشاره میکنیم.
۱۰+۱۰ راه برای از بین بردن بهانههای خود
رضا در بهانه گرفتن استاد است تا از هر چیزی که مربوط به مسئولیت او در زندگی است، فرار کند. بدترین قسمت ماجرا این است که او به مدت طولانی این کار را انجام میدهد. بهانهها اکنون بخش عمیقی از شخصیت او شده اند.
او دوستی داشت که به آرامی راه را به او نشان میداد. تا با راهحلهایی، بهانههایش را کنار بگذارد و آنها را حل کند. تا بتواند جلوی خود را بگیرد اما او دست از این کار بر نمی داشت. علی برای خود یک میدان نیروی نفوذناپذیر ساخته که تمام زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. زندگی او اصلاً آن طور که دوست دارد نیست و به جای اینکه مسئولیت آن را بپذیرد، طومار بهانههای خود را بیرون میکشد و بخشی را با عنوان “دلایل اینکه هیچچیز تقصیر من نیست” را میخواند.
راستش ، دوست او احترام بیشتری برای او قائل میشود. اگر او صادقانه بگوید :”من این کار یا آن کار را نمیکنم چون خیلی تنبل هستم.” بیایید با حقایق روبرو شویم: اگر او میخواست سبک زندگی کاملاً ایده آل خود را بهاندازه کافی عالی بداند ، برای رسیدن به آن هر کاری میکرد.
چرا دوستش او را رها نمیکند؟
آن ها در یکزمان ، باهم کار میکردند و بهطور کامل علی را میشناسد و چون دوستش نیز دقیقاً مانند علی: جاهطلب ، باانگیزه ، مصمم بود می خواست به او کمک کند زیرا وقتی اوضاع برای دوست علی آنطور که دوست داشت پیش نمیرفت ، او هم قربانی محیط خود شده بود. این مضوع منجر به برگشتن ورق زندگی او، به مدت چندین سال شده بود. بهانههای او همیشه برای شکستن سنگینی سقوط وجود داشت. او هم مثل علی در یک بازی نابخردانه خودکفا گیرکرده بود که منجر به زندگی ناراحت کننده او شده بود .
مانند همه عادتهای بد ، بهانهگیری نیز آسان است. آنها به شما این امکان را میدهند که خود را در منطقه راحتی خود قرار دهید و در زندگی خود “خوب” باشید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که این روش زندگی برای شما کافی نیست.
پس چهکاری باید انجام داد؟
۱. از چه می ترسی؟
معمولاً بهانهای که شما استفاده میکنید ، پوشاندن دلیل واقعی این است که چرا “نمیتوانید” کاری را انجام دهید. برای برخی، این ترس از شکست است. ممکن است برای دیگران، این یک مسئله در مورد عزتنفس است. برای دیگران هنوز ترس از موفقیت یا ترس از دست دادن چیزهایی است که دوست داریم.
اگر مطمئن نیستید که بهانهها از کجا میآیند ، بهسادگی از خود بپرسید: اگر میخواستید موفق شوید و آنچه را میخواهید به انجام برسانید ، بدترین اتفاقی که میتواند بیفتد چیست؟ بدترین حالتها را لیست کنید . بهاحتمالزیاد یک موضوع را تشخیص خواهید داد. این مسئلهای است که باید حل شود.
منطقه امن یکی از بهانه های رایج ما
احساس ترس ما را در داخل منطقه راحتیمان نگه میدارد و مانع از این میشود که به سمت چیزهای ناشناخته برویم. بااینحال ، ترس عمدتاً اشتباه درک شده است. مردم غالباً از چیزها میترسند زیرا آنها را نمیفهمند یا اطلاعات لازم را در مورد آن ندارند.
خبر خوب این است که هرچه بیشتر درباره چالش یا فرآیند به خود آموزش دهید ، غلبه بر ترس راحتتر خواهد بود. مهم نیست با چه مانعی روبرو هستید .کسی در جایی احتمالاً از آن عبور کرده است. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که بفهمید چگونه این افراد بر آن غلبه کردهاند تا ترس و اضطراب خود را به کمک آن برطرف کنید.
اجتناب از خطر از دیگر بهانه های ماست
افراد تمایل دارند از خطراتی که میتواند واقعیت فعلی آنها را به هم بزند ، اجتناب کنند و اغلب مخالف انجام کوچکترین تغییر در راحتی رفتارهای روزمره خود هستند ، حتی اگر اقدامات فعلی آنها به نفع آنها نباشد. یک مثال ساده از این موارد این است که افراد اغلب در انجام سرگرمیهای جدید کند عمل میکنند.
زیرا این کار باعث خراب شدن برنامه عادی آنها میشود. در مقیاس بزرگتر ، مردم از ایجاد شغل برای خود درنگ میکنند زیرا میترسند که نتیجه آن ارزش خطر را نداشته باشد و ماندن در وضعیت فعلی خود، برای آن ها انتخاب سادهای است.مطمئناً ممکن است همهچیز اشتباه پیش برود. اما همچنین ،همهچیز ممکن است بسیار درست پیش برود. ناشناخته ها میتواند ترسناک باشد ، اما این بدان معنی نیست که لزوماً بد است.
امتحان ترس
آنچه فکر میکنید به شکست منجر میشود امتحان کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد. بههرحال این کار را انجام دهید.بنابراین بسیاری از چیزهای خوب میتوانند از طریق خطراتی که در مناطقی که برای شما ناشناخته است اتفاق بیفتد و وارد زندگی شما شوند. فقط تصور نکنید که هر چیزی که برای شما ناشناخته است قرار است یکچیز منفی باشد.
مرحله اقدام: عادت کنید که با عمل کردن به دل ناشناختهها قدم بگذارید. با رفتن در مسیری متفاوت به محل کار یا رفتن به کلاس ورزش جدید ، برنامه روزمره خود را از بین ببرید. در وهله اول جلوگیری از افتادن در یکروال سختگیرانِ یا قطع ارتباط با خلبان خودکار دورنی ، به شما کمک میکند تا از ناشناختهها استقبال کنید نه اینکه بهانه بیاورید و از آن بترسید.
۲. پایان دادن به اظهارات خود با “اما …”
اینیک ترفند کوچکی است که هر بار باید استفاده کنید: بهجای اینکه بگویید “من واقعاً این را دوست دارم ، اما …” ، صدای خودتان را قطع کنید و بگویید “من واقعاً دوست دارم“. این باعث میشود ذهن شما بهجای موانع موجود در مسیر خود، بر برنامههایی که برای رسیدن به اهداف خود باید تنظیم کنید تمرکز کند. این کار به شما انگیزه فوری میدهد!
۳. از بهانه جوهای دیگر دوری کن!
یکی از چیزهای بزرگی که بهمحض خارج شدن از منطقه آسایش متوجه آن میشوید این است که افراد زیادی وجود دارند که در زندگی خود اهل بهانه آوردن و اقدام نکردن هستند. در حقیقت ، بهانههای زیادی وجود دارد که با نگاه کردن به صحبتها خود متوجه آن ها می شوید، و می فهمید همیشه در حال شکایت و بهانه آوردن ،بوده اید! تصور کنید اگر در عوض، تمام آن زمان ها را صرف انجام کار می کردید چه اتفاقی میافتاد!
مانند شما ، کسانی که با آنها وقت میگذرانید ممکن است متوجه نشوند که بهانه میگیرند .این تحقق هرکسی است که قبل از تغییر باید به خود بیاید و بهانه ها را کنار بگذارد. شروع به مکالمه جدید کنید کسی باشید که لحن را تغییر میدهد. اگر بهانههای خود را حذف کنید ، بهاحتمالزیاد کسانی را که به آنها اهمیت میدهید نیز، تشویق میکنید تا همین کار را انجام دهند.
۴. برای جلوگیری از بهانه گرفتن خود را فریب دهید.
بسته به اهداف خود ، گاهی اوقات فقط فکر کردن در مورد آنها طاقتفرسا است. این امر بهویژه در مورد اهداف عظیم ، مانند موفقیت در حرفهای چالشبرانگیز یا ایجاد یک تجارت از پایه، اتفاق میافتد. خیلی شلوغ میشوید خیلی سختگیر میشوید و اصلاً کار را شروع نمیکنید.
با ایجاد فهرستهای اصلی برای تمام کارها ، بهانههای خود را حذف کنید زیرا مربوط به آن هدف خاص است. آنها را به قسمتهای کوچک تقسیم کنید. هر بار فقط روی یک مرحله کوچک کارکنید و بقیه مراحل را در یک کشو مخفی کنید. وقتی مرحله را تمام کردید ، احساس نمیکنید که هدف شما خیلی بزرگ بود. سپس به قسمت بعدی و بعدی بروید.
بهزودی ، به تمام مراحل کوچک خود نگاه خواهید کرد و از پیشرفت خود شگفتزده خواهید شد!
۵. عادتهای بدون بهانه بسازید.
همانطور که میگویند : “ترس را احساس کنید ، اما درهرحال کار خود را انجام دهید” ، بهانههایی که میآورید را بشناسید ، خود را در اختیار آنها قرار دهید و بدون توجه به آنچه فکر میکنید مانع شما میشود ، کاری را که لازم است انجام دهید. گفتن این کار بسیار آسانتر از انجام آن است ، اما این چیزی است که به شما کمک میکند به خود بگویید شما کنترل زندگی خود را در دست دارید و میتوانید آن را کنترل کنید.
ایجاد این عادتها در لحظه اول دشوار و گاهی اوقات دردناک است ، اما بعدازآن احساس شادابی میکنید و به خود میبالید و خود را می بینید که غیرقابلتوصیف هستید. همچنین ، شما با این اتفاق میخواهید چالش بعدی خود را بلافاصله تنظیم کنید. اینیک شروع اعتیادآور است! آزمایش محدودیتهای خود را سرگرمکننده کنید و از این روال برای لذت بخش کردن کارهای خود استفاده کنید.
۶. از بهانههای خود بهعنوان سیگنال استفاده کنید.
هنگامیکه بهانههای خود را در مورد موضوعی تشخیص دادید ، میتوانید از آنها به نفع خود استفاده کنید. بهانههای خود را در نظر بگیرید که نشانهای از یک مشکل اساسی عمیقتر است. اینیک روش عالی برای آشنایی با چیزی است که باعث رسیدن به هدفهای شما میشود. هر وقت متوجه شدید که بهانه میگیرید ، بیشتر به آن نگاه کنید ، علت واقعی را بیابید و در جهت عبور از کنار آن تلاش کنید. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید ، کمتر از توانایی بالقوه خود عقب میمانید.
۷. به روند اعتماد کنید و بهانه نیاورید.
مواقعی وجود دارد که شما صمیمانه میخواهید کاری را انجام دهید ، اما جنبههایی از برنامه ، سبک زندگی و حجم کار شما وجود دارد که بهشدت با آنچه میخواهید ، در تضاد است. در این موارد ، شما انکار نمیکنید یا بهانه نمیگیرید ، شما بهسادگی موانع موجود درراه را بررسی میکنید. وقتی اجازه میدهید این سد راه در جای خود باقی بماند؛ تبدیل به بهانه میشود.
این بهاندازه کافی عجیبوغریب است ، زمانی که چیزی برای ما واقعاً مهم است شروع به لایهبندی بهانه ها میکنیم. اگر با بروز این شرایط بلافاصله به یک نگرش فعالانه روی بیاوریم و به خود اعتماد کنیم و به فکر چاره باشیم ، مجبور نیستیم بهانههای خود را حذف کنیم .
۸. شما نمیخواهید شکست بخورید پس بهانه گیری را متوقف کنید.
شکست اجتنابناپذیر است. اجتنابناپذیر است که در برههای از زندگی خود اراده شما شکست بخورد. این فقط بخشی از فصول مختلف زندگی است.بنابراین هر زمان که سعی میکنید چیز جدیدی را امتحان کنید یا ریسک کنید ، همیشه این شکست وجود دارد.
بااینحال ، یادآوری این نکته نیز مهم است که هنگام شکست همهچیز را از دست نمیدهید. شکست فقط به این معنی است که اوضاع آنطور که انتظار داشتید پیش نمیرود و برای بازگشت به مسیر درست باید انعطافپذیر باقی بمانید. بنابراین ، اگر بهانههایی میآورید تا خطر شکست خود را کاهش دهید ، به این معنی است که هرگز چیز جدیدی را امتحان نمیکنید.
یکراه برای کمک به شما در غلبه بر ترس از شکست این است که این ایده را بپذیرید که اشتباه کردن و شکست خوردن درواقع کار خوبی است.
۹. شما نمیدانید چه انتظاری داشته باشید.
ترس از عدم اطمینان به این معنی است که شما نگران وقایع ناشناخته آینده یا شرایطی هستید که ممکن است برای شما پیش بیاید. عدم اطمینان باعث ناراحتی افراد میشود زیرا آنها تجربه کافی برای اطمینان به آنها را ندارند. بدون تجربه و چشمانداز ، مردم معمولاً فرضهایی در سر خود ایجاد می کنند یا درباره نتایج احتمالی نتیجهگیری میکنند که میتواند بر آنها تأثیر منفی بگذارد.
با استفاده از مفهوم برنامهریزی میتوانید بر ترس از عدم اطمینان غلبه کنید. ایده در اینجا این است که به هر مانع یا چالش احتمالی که با آن روبرو خواهید شد فکر کنید ، سپس یک استراتژی برای نحوه مدیریت آنها ایجاد کنید. و اگر این کار را در تمام جنبههای زندگی خود انجام دهید ، بهانهگیری در مورد اینکه چرا نمیتوانید پروژه یا کاری را دنبال کنید ، دشوار خواهد بود.
۱۰. شما هدف خاصی ندارید که بهانه میآورید.
اگر اهداف مشخص و قابلاندازهگیری ندارید ، آسان است که بهانههایی را برای جلوگیری از انجام کاری که نمیخواهید انجام دهید ، بیاورید.
بهعنوانمثال ، آیا تفاوت را میبینید: من میخواهم امسال وزن خود را کم کنم برای همین طی ۶ هفته آینده ۱۰ کیلو وزن کم میکنم؟
بهانهگیری را متوقف کنید و شروع به ایجاد تغییرات کنید .
اگر مقصد مشخصی در ذهن خود ندارید ، آسان است که بهانههایی را برای جلوگیری از انجام کاری که نمیخواهید انجام دهید به وجود آورید.با در نظر داشتن آن هدف خاص ، کمتر احتمال دارد که هرروز بهانهای برای کنار گذاشتن سالن بدنسازی یا خوردن غذای بیارزش در ذهنتان جای بگیرد. اهداف مبهم خیلی به شما کمک نخواهند کرد.
۱۱. شما از اشتباه کردن میترسید.
ممکن است بهانه بیاورید زیرا از اشتباه کردن ترسیدهاید. اشتباهات ممکن است به نظر شما پایان دنیا باشد. بااینحال ، اشتباهات درواقع ارزشمند هستند. به یاد داشته باشید: شکست ما در موفقیت است.به اشتباهاتی که در زندگی خود مرتکب شدهاید فکر کنید و راههایی را در نظر بگیرید که آنها در واقع به شخصیت شما کمک کرده اند و آن را قوی کرده اند. به همه مهارتهایی که اشتباهات خودتان به شما آموختهاند و چگونگی شکل دادن به دانش و رشد شخصی خود فکر کنید.
مهم است که اشتباهات را بخشی مفید و حیاتی از زندگی خود بدانید و آنها را بپذیرید. اگر برای جلوگیری از اشتباه بهانه میگیرید ، ممکن است بزرگترین اشتباهات خود را که میتوانستند بهترین تجربیات یادگیری شما باشند را از دست بدهید.
اگر میخواهید در انجام کاری راحتتر باشید و شانس خود را برای اشتباه اولیه کاهش دهید ، میتوانید ابتدا بهصورت فعالانه با این کار آشنا شوید. از کلاس ها درس گرفته تا یادگیری از یک متخصص یا حتی خودآموزی از طریق کتابها و منابع آنلاین کمک بگیرید.شما میتوانید یاد بگیرید که چگونه هر کاری را که واقعاً میخواهید انجام دهید .
۱۲. شما خود را با دیگران مقایسه میکنید.
مردم معمولاً از مقایسه خود با دیگران که ازنظر آنها بااستعدادتر یا بهتر از خود هستند ، میترسند. اغلب اوقات ، ما خود را اندازه میگیریم تا ببینیم آیا عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به دیگران داریم،یا خیر! مهم نیست که بهانه نگیرید تا با دیگران مقایسه نشوید زیرا در این صورت حتی به خود فرصت موفقیت نمیدهید. چه کسی میداند ، در مقایسه با شخص دیگری ، شما ممکن است بهترین باشید. و اگر کسی هستید که دائماً خود را با دیگران مقایسه میکنید ، در اینجا یک مقاله گامبهگام آورده شده است که میتواند به شما کمک کند.
وقتی خودتان را با افراد دیگر مقایسه میکنید ، بهویژه کسانی که قبلاً به آنچه شما میخواستید، رسیدهاند ، بیشتر بر نقاط ضعف خود تمرکز میکنید تا اینکه بخواهید روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. اگر فاصله زیادی بین جایی که امروز هستید و جایی که قرار است بروید را ببینید ، این احتمالاً باعث میشود احساس شکست و ناامیدی کنید.
به زبان خارجی صحبت کن!
بهعنوانمثال ، بگذارید بگوییم شما قصد یادگیری یکزبان جدید رادارید و میخواهید با صحبت با شخص دیگری که این زبان را بهعنوان زبان دوم نیز یاد گرفته است ، تمرین کنید. بااینحال ، آنها مسلط هستند و میتوانند سریع صحبت کنند ، آن ها این کار را بدون فکر کردن انجام می دهند.
گرچه این مسئله برای شما ترسناک به نظر میرسد ، اما باید به یاد داشته باشید که آنها زمانی در موقعیتی بودند که اکنون شما در آن قرار دارید. آنها فقط در مرحله متفاوتی از روند یادگیری هستند ،پس شما باید بهانه های خود را کنار بگذارید.
در موقعیتهای دیگر ، حقیقت این است که افراد دیگر میتوانند خود را با شما مقایسه کنند و شما حتی متوجه آن نمیشوید. مهم است که به یاد داشته باشید که در مورد آنچه دیگران فکر میکنند یا تجربه واقعی آنها چیست ، هرگز خود را با آن ها مقایسه نکنید.اگر بهانه میآورید که چیز جدیدی را امتحان نکنید زیرا در حال مقایسه خود با دیگرانی هستید که در این زمینه متخصص هستند ، به یاد داشته باشید که آنها زمانی در جای شما ایستاده بودند و میتوانستند به جایگاهی که امروز هستند برسند.
۱۳. شما از هویت خود محافظت میکنید.
معمول است که بخواهید به هر طریقی خود را در برابر آسیب محافظت کنید. چه ازنظر جسمی ، عاطفی یا ذهنی ، شما احتمالاً همیشه حداقل کمی از محیط پیرامون خود آگاه هستید تا بتوانید خود را در امان نگهدارید.
به همین دلیل ، ممکن است برای انجام کارهایی بهانه بیاورید. شما میخواهید از خود محافظت کنید و خود را در معرض آسیب قرار ندهید. درحالیکه بعضیاوقات انجام این کار یک کار بسیار هوشمندانه است ، اما در بعضی مواقع ممکن است باعث شود شما در مسیر خود متوقف شوید.
۱۴. انگیزه ندارید که بهانه میآورید.
“از بهانههایت قویتر باش.” اریک توماس
مطمئناً ، شما نمیخواهید آن مقاله را بنویسید ، نمیخواهید یک شام سالم در خانه درست کنید و نمیخواهید به باشگاه بروید. بدون انگیزه میتوانید به هر بهانه دست پیدا کنید تا بتوانید ازخود راضی باشید.
۱۵.فکر میکنیم منابع کافی نداریم و یکی از بهانه های رایج ماست.
ممکن است به خود بگویید که وقت ، پول و تحصیل برای انجام کاری ندارید. بااینحال ، راهی که برای صرف وقت و پول خود انتخاب میکنید نحوه تعیین اولویتهای شماست. آیا حاضرید وقت خود را صرف کنید و پول خود را صرف تحصیلات موردنیاز خود کنید؟ برای ادامه تحصیل هرگز دیر نیست ، بنابراین سعی نکنید کمبود وقت خود را به گردن سن خود بیندازید.
تفاوت بین بهانهها و دلایل چیست ؟
چگونه بدون بهانهگیری توضیح دهیم ؟
آنچه را که پول خود را صرف آن میکنید انتخاب میکنید. آیا پسانداز یا هزینههای بیرویه را انتخاب میکنید؟
در صورت وجود هدف و چشماندازی در افق ، راهی برای دور زدن این نوع بهانهها وجود دارد که اگر بخواهید آن را کامل کنید ، واقعاً برای شما مفید خواهد بود.اگر این بهانه شما است ، به عقب برگردید و به اولویتهای خود بیندیشید و در نظر بگیرید که آیا در حقیقت این بهانه معتبر است یا نه.
۱۶. شما در راه خود قرار دارید.
ممکن است آنقدر لجباز باشید و سر راه خود بهانههایی را قرار دهید که به خود بگویید قادر به تغییر نیستید. اما وقتی به آن فکر میکنید آیا این چیزی است که نمیتوانید تغییر دهید یا نمیخواهید تغییر کنید؟ بله ، ایجاد تغییرات به تلاش و تعهد نیاز دارد و ممکن است بسیار دشوار باشد.اگر فقط در مورد جنبهای از شخصیت خود شکستخوردهاید بدون اینکه حتی بخواهید آن را تغییر دهید ، پس فقط بهانه میآورید که ازخودراضی بمانید.
چرا مهم است که دست از بهانهگیری بردارید
بنابراین ، چرا همه این موارد بد هستند؟ گذشته از اینکه آنها احتمالاً گفتههای صحیحی نیستند که شما آنها را میگویید یا وقتی آنها را با صدای بلند فکر میکنید ، باعث میشوند که خودتان را محدود کنید.این دلایل بهانهتراشی شمارا در همان مسیر قدیمی ادامه داده و از رشد یا انشعاب شما جلوگیری میکند. در ادامه به چند دلیل خاص برای رها کردن بهانه ها اشاره کرده ایم:
بهانهگیری منجر به عدم موفقیت در دستیابی به تواناییهای کامل شما میشود
وقتی بهانه میگیرید ، حتی به خودتان اجازه نمیدهید تا موفق شوید ، که این موضوع میتواند شمارا در هر زمینه از زندگی محدود کند. اگر بهانهای برای هر چیزی که پیش روی شما قرار میگیرد داشته باشید ، هرگز حتی نمیتوانید بدانید که توانایی چهکاری رادارید. بهانهگیری میتواند شمارا از بسیاری از امور بازدارد ، ازجمله پیشرفت در کار ، سلامتی و ایجاد روابط جدید که در زندگی بسیار مهم هستند.
فقط با بهانه آوردن به خاطر اینکه نمیخواهید مجبور شوید برای به چالش کشیدن خود تلاش کنید ، به کمترین چیزها رضایت می دهید. این خود ارادی است. اگر بهانههایی برای بالا نرفتن در زندگی ایجاد کنید ، در وضعیتی متوسط قرار خواهید گرفت که در بهترین حالت شمارا راضی نگه میدارد.
بهانهها شما را از “قلهای که فتح نکردید” پشیمان میکنند
اگر بهانهای برای انجام کاری بیاورید ، احتمال زیادی وجود دارد که درنهایت از این کار پشیمان شوید. شما نمیخواهید با احساسات زیادی با “آرزو میکنم ” به زندگی خود نگاه کنید.
اگر بهجای اینکه بهانهای برای اجتناب از آن تهیه کنید ، چیزی را امتحان کنید ، یک احتمال بزرگ وجود دارد که از تلاش خود خوشحال خواهید شد. اگر عقب بنشینید و کاری انجام ندهید ، به همان اندازه از ندانستن وضعیت چگونگی آن، پشیمان خواهید شد.
بهانهگیری از رشد جلوگیری میکند
تنبلی که باعث میشود خودتان را به چالش نکشید همچنین میتواند از رشد و تغییر شما جلوگیری کند. بهانههای شما به شما کمک میکند با انتظارات ناموفقی که قبلاً از خود داشتهاید زندگی کنید.
اگر انتظار داشتید که در وهله اول هرگز رشد نکنید ، اگر بهانههایی به این ترکیب اضافه کنید ، رشد شما غیر ممکن خواهد بود.
بهانهگیری عادتهای بد را به فرزندان شما میآموزد
شما میخواهید فرزندانتان در کارهایشان موفق و مطمئن باشند. شما نمیخواهید آنها یک زندگی پر از بهانه داشته باشند و به حد متوسط برسند.شما میخواهید به فرزندان خود بیاموزید که همه کارهایی را که میخواهند انجام دهند دنبال کنند ، حتی اگر برخی از آنها احتیاط یا ترس از شکست داشته باشند.
۱۷. برای جلوگیری از بهانه سرزنش دیگران را متوقف کنید.
یکی از مخربترین کارهایی که میتوانید در زندگی انجام دهید این است که دیگران را سرزنش کنید. این زمینه ای برای ناامیدی و ناراحتی در زندگی مردم است. این اغلب ناشی از تفکر غیرمنطقی است و برای شما یا برای شخصی که سرزنش میکنید کار درستی نیست.
مردم همچنین تمایل دارند شرایط یا دیگران را که خارج از گود هستند ، مقصر سقوط خود بدانند. بهعنوانمثال ، آیا تابهحال شنیدهاید که شخصی شکایت کند که پول کافی کسب نمیکند و مقصر آن را وضعیت فعلی اقتصاد میداند؟ انجام این کار احساس مسئولیت شخصی را نسبت به چیزی که فرد میخواهد در مورد زندگی خود تغییر دهد از بین میبرد و او شروع به بهانه جویی می کند.
مرحله اقدام: برای از بین بردن این بهانه مالک زندگی خود باشید و تشخیص دهید چه موقع دیگران را سرزنش میکنید. با به عهده گرفتن مسئولیت هر چیزی که در اختیار شماست ، از اقتدار خود در زندگی خود استفاده کنید.
۱۸. مسئولیت همه اقدامات خود را بر عهده بگیرید جای بهانه آوردن
مسئولیتپذیری مستلزم آن است که بر اساس توانایی خود در پاسخگویی به اتفاقاتی که رخ میدهد عمل کنید. این شامل استفاده از قدرت شما برای تغییر و ارائه عملیترین پاسخها به مشکلات روزمره زندگی است.
مسئولیتپذیری دو مؤلفه دارد. یکی پذیرش مسئولیت شخصی و دیگری پذیرش مسئولیت غیرمستقیم.
مسئولیت شخصی به معنای مالکیت اعمال خود و عواقب آن است. اگر یک سال است که به باشگاه نرفتهاید ، اما در تلاش هستید که سلامتی خود را حفظ کنید ، این محدودیت زمانی نیست که شمارا عقب نگهداشته است. از کنترلی که بر اعمال و توانایی تصمیمگیری دارید ، اولویتهای خود را تعیین کنید و مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید. اگر نمیتوانید مسئولیت اعمال یا اشتباهات خود را بپذیرید ، جلب احترام دیگران بسیار دشوار است.
مسئولیت غیر مستقیم برای جلوگیری از بهانه
مسئولیت غیرمستقیم شامل فراتر رفتن از خود برای انجام اقدامات لازم برای کمک به افراد دیگر است. بگذارید این طور بگوییم ،شما کیف پول شخصی را در پارکینگ پیداکردهاید. اگرچه ممکن است فکر کنید این مشکل شخص دیگری است و هیچ ارتباطی با شما ندارد ، اما پذیرش مسئولیت غیرمستقیم شمارا به اقدام و تلاش برای تماس با مالک ترغیب میکند. داشتن این نوع مسئولیت عاملی از شخصیت شمارا نشان میدهد که مشخص می کند هنگام مواجهشدن با یک کار بهانه نمیگیرید.
مرحله اقدام: ما نمیتوانیم برخی از شرایط زندگی یا رفتار دیگران را نسبت به خود تغییر دهیم ، اما میتوانیم پاسخهای خود را به این موارد کنترل کنیم تا نتیجه را تغییر دهیم. به عهده گرفتن مسئولیت همچنین مستلزم تغییر ذهنیت شماست تا بتوانید بهانه ها را کنار بگذارید.
۱۹.هر روز اقدام کنید
بخشی از اقدام ، خطرپذیری است. شما ممکن است برنامههای بزرگی داشته باشید که ازنظر تئوری عالی به نظر برسند ، اما هرگز قصد ندارید که واقعاً از آنها پیروی کنید. بهانهگیری را متوقف کنید و اقدامی را که برای رسیدن به اهدافی که در زندگی میخواهید به آن برسید و برای ایجاد موفقیت خود لازم دارید را انجام دهید. یکی از اولین کارهایی که باید برای از بین بردن بهانههای خود انجام دهید، برداشتن اولین قدم است.
پذیرفتن مسئولیت شخصی به معنای مالکیت اعمال خود و پیامدهای آن است. آیا به دلیل کمبود “وقت” از ورزش خودداری کردهاید؟ شما باید مطابق با نیت خود عمل کنید تا حتی از آوردن بهانه جلوگیری کنید.
۲۰. اهداف کوچک و قابلدستیابی را تعیین کنید.
تعیین اهداف بزرگ ممکن است بسیار طاقتفرسا به نظر برسد بهطوریکه شما حتی نمیدانید از کجا شروع کنید. بعلاوه ، شما ممکن است برای رسیدن به هدف بلندمدت خود شروع به کارکنید و متوجه شوید که سریع بهجایی که می خواهید نمیرسید و از آن منصرف میشوید.
در عوض ، هدف نهایی خود را به بسیاری از اهداف کوچکتر تقسیم کنید که قابلدستیابی هستند ، بنابراین میتوانید پیشرفت هایی داشته باشید که درواقع میتوانید آن ها را مشاهده کنید. هر زمان که یکی از این اهداف کوچکتر را برآورده میکنید انگیزه شما برای ادامه دادن به هدف نهایی خود بیشتر میشود. (قدرت پیروزیهای کوچک را دستکم نگیرید!)
بهعنوانمثال ، فرض کنید شما یکدونده دو ومیدانی نیستید ، اما میخواهید در یک دو ماراتن شرکت کنید. شما ممکن است با دویدن ۱.۵ کیلومتر کار خود را شروع کنید و سپس فکر کنید که ۴۰ کیلومتر دویدن یک هدف غیرقابل تحقق است و شما باید این دویدن را ترک کنید. بهجای شروع نکردن و نگاه کردن به دویدن ۴۰ کیلومتر ، باهدف تکمیل ۵ کیلومتر شروع به دویدن کنید.
اینیک هدف قابلدستیابی برای کسی است که تجربه زیادی در دویدن ندارد. وقتی این هدف کامل شد ، روی هدف ۱۰ کیلومتر تمرکز. این هدف را تا رسیدن به هدف نهایی خود که پایان یک دو ماراتن کامل است ، ادامه دهید.
کلام آخر
پس برای اینکه بهانه های خود را کنار بگذارید باید دست از سرزنش دیگران بردارید و مسئولیت زندگی خود را برعهده بگیرید.به دل ترس هایتان بروید و روی آن ها پا بگذارید،اهداف بزرگ را به قسمت های بسیار کوچک تقسیم کنید تا بتوانید طعم موفقیت را بچشید و بهانه ای برای انجام ندادن نداشته باشید.
از اشتباه کردن نترسید و از منطقه امن و راحتی خود خارج شوید.مقایسه کردن شما را نا امید می کند پس دست از مقایسه کردن بردارید و از افراد بهانه جوی دیگر دوری کنید.
به نظر شما چه راه های دیگری برای از بین بردن بهانه ها وجود دارد؟آیا دوست دارید بهانه ها را از بین ببرید؟