زمان مطالعه: 19 دقیقه همه ما اعتقادات ریشه‌ای زیادی در مورد پول داریم که می‌تواند واقعاً محدودکننده باشد که…" /> زمان مطالعه: 19 دقیقه همه ما اعتقادات ریشه‌ای زیادی در مورد پول داریم که می‌تواند واقعاً محدودکننده باشد که…" />

باورهای محدودکننده مالی

خانه » بلاگ » باورهای محدودکننده مالی

فهرست عناوین

همه ما اعتقادات ریشه‌ای زیادی در مورد پول داریم که می‌تواند واقعاً محدودکننده باشد که اغلب حتی متوجه آن‌هم نیستیم. وقتی اعتقاداتی دارید که از هیچ زمینه‌ای از زندگی پشتیبانی نمی‌کند ، ایجاد هرگونه پیشرفتی واقعاً دشوار خواهد بود ، و این  موضوع  برای پول نیز صادق است، همان‌طور که برای روابط و توسعه شخصی از هر نوع دیگر این موضوع صدق می‌کند. باورهای محدودکننده مالی در زندگی مانع پیشرفت ما میشوند.

این باورهای محدودکننده مالی عمیقاً  در وجود ما نهادینه می‌شوند و از طرز تربیت ، فرهنگی که در آن رشد می‌کنیم ، مجامع اجتماعی و تجربیات شخصی ما ناشی می‌شوند. مشکلی که در داشتن باورهای محدودکننده مالی وجود دارد این است که آن‌ها واقعاً به رؤیاهای بزرگی که برای تجارت وزندگی‌مان می‌بینیم مضر هستند ، زیرا باورهای محدودکننده مالی ما را به عنوان برده خود نگه می‌دارد.

اگر درآمد خود را به‌صورت فلات و بیابان خشک درآورده‌اید و هیچ پولی در حساب ندارید و در تلاش برای افزایش درآمد یا سود خود از یک نقطه خاص هستید ، معمولاً به این دلیل است که حد بالایی را تجربه کرده‌اید. این نتیجه باورهای محدودکننده‌ مالی است که نسبت به پولی که دارید که ارتباط شما با آن ، توانایی تولید آن و لیاقت شما برای دریافت آن را به وجود می آورد.

باورهای محدودکننده مالی

برای مبارزه با باورهای محدودکننده مالی بسیار مهم است که از اعتقادات محدودکننده خود آگاه باشید و ذهنیت مثبت پول را بتوانید ایجاد کنید. این گفته اغلب آسان‌تر از انجام آن است . برای بهبود ذهنیت پول شما و ایجاد ذهنیت موفقیت مثبت به کار مداومی نیاز است که شما را در مقابل امکان به دست آوردن پول بیشتر و روشی متفاوت برای ارتباط با ثروت ذهنی باز را برای شما به وجود می آورد.

بخشی از این موضوع، درک باورهای محدودکننده مالی شخصی شما درباره پول و محدودیت‌های بالایی است که در زندگی و تجارت شما ایجاد شده است. برای کمک به شما در کنترل آن، در ادامه به برخی از باورهای محدودکننده مالی رایج و در مورد پول و چگونگی غلبه بر آن‌ها پرداخته ایم:

                                                            “من می‌توانم کاری را که دوست دارم انجام دهم یا درآمد کسب کنم.”

۱.تلاش بدون پاداش از باورهای محدودکننده مالی

وقتی پدر و مادرتان را که در مشاغل بدون پاداش سخت کار می‌کنند تا بتوانند از خانواده خود حمایت کنند مشاهده  کردید، قابل‌درک است که شما این دیدگاه آن ها را توسعه می‌دهید. به این مورد مشاوران شغلی را اضافه کنید که شما را از خرید در فروشگاه‌هایی که به صورت خلاقانه از شما پول می گیرند، دور می‌کنند زیرا در آن‌ها پول شما از دست می رود و شما می‌فهمید که چرا این باورهای محدودکننده مالی رایج است.

همچنین دورنماهایی کلیشه‌ای از نویسندگان فقیر ، هنرمندان ، موسیقیدانان ، بازیگران و غیره وجود دارد که عاشق کار خود هستند اما نمی‌توانند از این طریق درآمد کسب کنند ، که این موضوع در یک سطح فرهنگی این حس را تقویت می‌کند که انجام کاری که دوست دارید نمی‌تواند منجر به کسب پول شود .

دشواری واقعی

با این‌ حال ، دشواری واقعی در پیروی از احساسات خود برای کسب درآمد از آن‌ها، هنگام شروع کار است. این موضوع می‌تواند یک مسئله واقعی باشد. اما پس‌ از آن ایجاد شغل جدید می‌تواند در مراحل اولیه، مانند ایجاد شتاب هنگام راه افتادن قطار، دشوار باشد. حتی در این صورت ، این تفکر بیشتر تقویت می‌شود که در انجام کارهایی که دوست دارید هیچ پولی وجود ندارد مگر اینکه مطمئناً اشتیاق زیادی به حرفه وکالت ، متخصص جراحی پلاستیک یا حرفه شغلی بالا و پردرآمد داشته باشید.

ممکن است پذیرفته باشید که برای گذراندن زندگی و راحت بودن مجبور به انجام کاری هستید که کمتر از  آن لذت می‌برید. به‌ هرحال این موضوع کار نامیده می‌شود اما شما را ارضا نمی‌کند. یا ممکن است راه دیگری را رفته باشید . شما ممکن است یک کارآفرین هستید که شرط می‌بنیدم که شما این کار را حداقل برای یک بار کارآفرینی کرده‌اید و تصمیم گرفتید مدتی با درآمد کم زندگی کنید تا بتوانید به آن کاری را که دوست دارید ادامه دهید.

تقریباً مخالفتی با این موضوع ندارید که  باید بهای  شغل موردعلاقه خود بپردازید.

این‌یک باور قابل‌ درک است اما به طرز باورنکردنی از باورهای محدودکننده مالی است ، بیایید ببینیم آیا نمی‌توانیم آن را دوباره تنظیم کنیم:

                                               “من می‌توانم با انجام کاری که دوست دارم درآمد کسب کنم. اشتیاق من به سود منجر خواهد شد. “

۲.اشتیاق در باورهای محدودکننده مالی

اشتیاق به معنای انگیزه ، اصالت و نوآوری است که همگی این کلمات بسیار اغوا کننده هستند و مردم را به سمت شما می‌کشاند. همچنین در  مواردی که دوست دارید خلاقیت و تمرکز بیشتری داشته باشید و توانایی بیشتری در ایجاد محصولات و خدماتی که می‌فروشید داشته باشید درنتیجه شغل و هدف شما پویاتر ، مؤثرتر و جذاب‌تر خواهد بود.

شما همچنین تمایل دارید که مشتری ایده آل خود را به‌مراتب بهتر از آنچه که هست ، بدانید زیرا حداقل در یک‌ زمان ، خودتان مشتری ایده آل بوده اید. این موضوع به شما یک داستان تجاری قدرتمند می‌دهد که نشان می‌دهد چگونه زندگی خود را با استفاده از کم رنگ کردن باورهای محدودکننده مالی رونق بخشیده اید. این باعث می‌شود شما قابل تکرار ، قابل‌اعتماد و اصیل باشید.

برخلاف نظر رایج ، شما کاملاً می‌توانید با انجام کاری که دوست دارید درآمد کسب کنید. و اگر شما یک کارآفرین هستید ، انجام کاری که دوست دارید ،درواقع کلید رشد یک تجارت موفق است . پیروی از اشتیاق خود واقعاً منجر به سود می‌شود!

۳.”من باید سخت کارکنم تا پول دربیاورم.” از باورهای محدودکننده مالی

مشابه ذهنیت “من نمی‌توانم با انجام کاری که دوست دارم پول دربیاورم” ، از باورهای محدودکننده مالی دیگری است که نشان می دهد ما می‌خواهیم درنتیجه تماشای رفتارها و باورهای پدر و مادرمان که برای کسب درآمد سخت کار می‌کنند ، رشد و پیشرفت کنیم.

وقتی پیرتر می‌شویم می‌بینیم که مشاغل موفق و پردرآمدی مانند وکالت ، جراحی ، کارگزاران سهام و غیره به کار سخت ، استرس و ساعت‌های دیوانه‌وار احتیاج دارند. بیشتر آن‌ها فقط برای کسب صلاحیت به تحصیلات گسترده یا چندین مدرک نیاز دارند. ما در مورد مفهوم پرداخت بهای زمان خود پرورش‌ یافته‌ایم و تقریباً همه افراد با یک مدل زمان برای پول کار می‌کنند ، با دستمزد ساعتی یا حقوق مشخصی که نیاز به ساعت کاری مشخص دارد. این باور محدود کننده می گوید: برای کسب درآمد بیشتر باید ساعت‌های طولانی‌تری کارکنید.

باورهای ریشه ای

این‌یک باور ریشه‌ای است که اکثر مردم‌ دارند و برای کارآفرینان واقعاً این باور می تواند بسیار مضر باشد زیرا به‌سرعت منجر به فرسودگی شغلی می‌شود. از این بدتر ، وقتی بیش‌ از حد کار می‌کنید بهره وری بالایی ندارید. دل‌تنگ چیزهایی می‌شوید ، اشتباه می‌کنید ، کار  را دیرتر به پایان می‌رسانید.

علاوه بر این ، هر مدل تجاری با هزینه برای حداکثر حد مجاز ساخته‌ شده است زیرا ساعت‌های زیادی در روز وجود دارد. شما از نظر جسمی نمی‌توانید بیش از زمان معینی از ساعت‌ها کار کنید ، بنابراین تا زمانی که نرخ ساعتی خود را به‌طور شگفت‌انگیزی به یک سطح مضحک افزایش ندهید ، سطح سود شما محدود می شود.

بنابراین چگونه می‌توانیم این باور را تغییر دهیم؟ بیایید با گفتن این  عبارت گوهر گونه کوچک تأکیدی به خودمان این کار را شروع کنیم.

“من کاری را که دوست دارم و در آن‌ها عالی عمل می‌کنم، انجام می ­دهم. اشتیاق و مهارت من مشکلات واقعی را حل می‌کند و سود زیادی برای من به دنبال خواهد داشت. ”

بزرگ‌ترین دلیل اینکه احساس می‌کنیم برای کسب درآمد سخت کار می‌کنیم این است که می‌توانیم ارزش ملموس کار سخت را درک کنیم. اگر  زمانی یک فرد ساعت‌های زیادی را در اختیار فردی دیگر قرار دهد و شایسته جبران خسارت نیز باشد، لیاقت این را دارد که با پول بیشتری این ساعت­ ها جبران شوند.

همه‌چیز در مورد ارزش است.

با توسعه ارزش شخصی خود به‌ گونه‌ای که احساس می‌کنید لیاقت شارژ قیمت‌های بالاتر رادارید ، متوجه می‌شوید که می‌توانید نرخ ساعتی خود را به حدی برسانید که به شما اجازه می‌دهد برای همان کار بیشتر درآمد کسب کنید. فراتر از آن ، مهم است که مشکلات ذاتی صورتحساب ساعتی و گزینه‌های موجود را در نظر بگیرید.

با سرمایه‌گذاری روی ارزش شخصی خود و رشد مداوم، ارزش شخصی خود برای ایجاد موفقیت در تجارت ، می‌توانید این باورهای محدودکننده را تغییر دهید.

شما فقط با سخت‌کوشی ثروتمند نمی‌شوید ، با انجام کارهای درست به ثروت می‌رسید. و همه‌ چیز با اتخاذ طرز فکر صحیح نسبت به پول شروع می‌شود. و یک قسمت از آن جستجوی روش هوشمند ثروتمند شدن است . این موضوع نه به معنای جستجوی یک‌ راه حل سریع یا انجام کارهای مشکوک ، بلکه با درک آنچه منجر به ثروت می‌شود، اتفاق می افتد.

پس چگونه می‌توانید ارزش واقعی و ماندگاری برای دیگران ایجاد کنید و سپس آن را با قیمت مناسب ارائه دهید؟

آن را با این عقیده حمایت‌ کننده جایگزین کنید:

                  “برای داشتن  و ثروتمند کردن خود، من فقط ارزش واقعی دیگران را تأمین می‌کنم و قیمت خوبی بابت آن می‌گیریم .”

۴.”پول سرچشمه تمام پلیدی‌ها است.” از باورهای محدودکننده مالی

پول چرک کف دست است: از باورهای محدودکننده مالی بزرگ دیگری است و عمدتاً عامل فرهنگی باعث به وجود آمدن آن شده است. این باور در واقع نقل‌قولی از کتاب مقدس است  و در بسیاری از ادیان یک موضوع رایج است.نه‌ تنها این‌یک کلیشه فرهنگی است. بلکه به روش‌هایی زیادی آن را به ما تحمیل کرده اند و با ارتباط دادن بین درآمد زیاد و حرص و طمع از طریق نمایش “گربه‌های چاق” و این تصور که افراد ثروتمند با فقیر نگه‌داشتن افراد فقیر ثروتمند می‌شوند ذهن ما را شست و شو داده‌­اند.

آیا زمان آن نرسیده است که روش دیگری برای بررسی آن داشته باشیم؟

                            “پول صرفاً منبعی است که می‌تواند برای به دست آوردن سودهای خوب مورداستفاده قرار گیرد.”

پول مانند هر جسم بی‌جان نه خوب است و نه شر بلکه یک ابزار و وسیله خنثی است. این اراده و اعمال شخصی است که آن را در اختیار دارد و حکم می‌کند که آیا نیرویی برای خیر یا شر ایجاد کند یا خیر.

پول کیفیت زندگی و روابط را بهبود میبخشد.

 

داشتن پول بیشتر به شما این  امکان را می‌دهد از دوستان و خانواده خود مراقبت کرده و کیفیت زندگی را برای خود و آن‌ها تضمین کنید. همچنین این امکان را برای شما فراهم می‌کند که به مؤسسات خیریه کمک مالی کنید ، بنیادهای خیریه خود را راه‌اندازی کرده و برنامه‌هایی را برای کمک به مردم تهیه کنید.

بیشتر از این ، با انجام کاری که برای کسب درآمد انجام می‌دهید ، خدمات لازم را که کاملاً موردنیاز است ، ارائه می‌دهید. بنابراین نه‌تنها ،پولی  به دست می‌آورید، به شما این امکان را می‌دهد که کارهای خوبی انجام دهید. علاوه بر این، روش کسب آن نیز به مردم کمک می‌کند تا آن‌ها نیز از این سفره چیزی بخورند.

اگر شما از این باورهای محدودکننده مالی استفاده می کنید و شمارا بر آگاهی از فعالیت‌های اخلاقی در ایجاد نام تجاری و بازاریابی و ایجاد روش‌های داخلی برای کمک به خودتان شمارا آزار می‌دهد ، مانند اختصاص درصدی از سود حاصل از برخی محصولات یا خدمات به یک موسسه خیریه ؛ باید برای تغییر آن اقدام کنید.

به نقل از ریچی جین آدامز:

                 “این موضوع  ترسیدن از پول درآوردن است ، زیرا به‌طور مستقیم بر توانایی ما برای خدمت در مقیاس بزرگ تأثیر می‌گذارد.”

تصور غلط

یک تصور غلط  و رایجی که در باورهای محدودکننده مالی وجو دارد این است پول را یک‌ چیز بد یا حتی ناپسند بدانید.. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که هنوز در این زمینه از زندگی خود تسلط کافی ندارید. این ‌یک باور تک بعدی است که فرد به آن از بیرون نگاه می‌کند یا  ممکن است فرد تجربه‌های بدی با افراد ثروتمند داشته ‌است که این باورهای محدود کننده را ایجاد کرده است.

ممکن است به این فکر کنید که چه زمانی مردم پولشان را تنها هدف زندگی خود می‌کنند. وقتی این اتفاق می ­افتد که آن‌ها شروع به تعقیب پول می‌کنند و برای ارزش‌های بالاتر انسانی مانند عشق ، عطوفت و صداقت شخصیت ارزشی قائل نمی ­شوند. این البته اشتباه است. اما این تقصیر پول نیست. افرادی که این کار را انجام می‌دهند موضوع را اشتباه فهمیده‌اند. آن‌ها پول خود را به مقام پادشاهی خود رسانده اند و خود را  برده پول کرده اند.

پول به‌ عنوان وسیله مبادله برای ارزش کالاهای مورد معامله ایجاد شد. بنابراین پول فقط بیان ارزش است. اگر پول زیادی دارید به این معنی است که ارزش زیادی برای افراد دیگر ایجاد کرده‌اید. (ما می‌دانیم که استثنائاتی در این مورد وجود دارد ، به‌ عنوان‌ مثال یک اختلاص گر را در نظر بگیرید. اما این الگویی درست مالی نیست و شما هم نمی‌خواهید یک نفر مثل آن‌ها شوید).

بنابراین پول فقط یک رسانه خنثی است که همراه با نحوه استفاده شما تغییر می کند،پس این وظیفه شماست که بهترین نتیجه را از آن بگیرید.

آن را با این عقیده حمایت‌ کننده جایگزین کنید:

                                                            “پول خنثی است و منبعی برای انجام کارهای خوب در زندگی من است.”  

۵.”من هیچ کنترلی بر ثروتمند شدن ندارم.”

یکی از باورهای محدودکننده مالی دیگر این است که در فرد وجود دارد این است که درآمد زیاد، خودسرانه و وابسته به سایر افراد به نظر می‌رسد . مدیرانی که حقوق شمارا تعیین می‌کنند و مشتریانی که پس از  انتخاب کسب‌ و کار شما ، از شما خرید می‌کنند ، این موضوع را نشان می دهد .با این باور ما امید خود را به شانس بادآورده ، برنده شدن در قرعه‌کشی یا یافتن آن عصای جادویی یا پیدا کردن گنج گره می زنیم.

این موضوع باعث می‌شود ثروتمند شدن مانند انتخاب شخص دیگری یا چیزی که فقط با جادو به دست می‌آید احساس شود و این باور محدود کننده مالی به وجود آید که ما هیچ کنترلی روی ثروتمند شدن خود نداریم. هنگامی‌ که شما بر چیزی مسلط نیستید ، نمی‌توانید اقدامی کنید که منجر به هدفی خاص شود یا پایان یابد ، زیرا نتیجه به دست شما نمی‌رسد. درنتیجه ، با تصوری که کنترلی روی آن ندارید فلج می‌شوید و هرگز اقدام لازم برای ایجاد ثروت را انجام نمی‌دهید.

این موضوع باور شما را تقویت می‌کند که شما هیچ کنترلی بر امور زندگی خود ندارید ، زیرا هرگز به اهداف خود نمی‌رسید و سطح ثروت موردنظر خود را ایجاد نمی‌کنید.

ما می توانیم این دیدگاه را با تلنگری تغییر دهیم:

                            “من می‌توانم زندگی و ثروت موردنظرم را تا زمانی که اقدامات پیگیرانه و فعالانه انجام دهم ، ایجاد کنم.”

دقیقاً در مورد آنچه می‌خواهید از نظر درآمد و شیوه زندگی  داشته باشید باید کاملاً آگاه باشید. سپس ، چگونگی تحقق آن را بفهمید ، برنامه‌ای تنظیم کنید و نسبت به اهداف خود اقدامات فعالانه انجام دهید. هر پیروزی ، حتی پیروزی‌های کوچک را جشن بگیرید و واقعیت را  کنترل ‌کنید تا بتوانید باورهای مالی درست را تقویت کنید نه باورهای محدودکننده مالی ، زیرا با این کار تغییرات زیادی ایجاد می کنید و خود را به اهداف خود نزدیک تر می‌کنید.

۶.”پول خوشبختی نمی‌خرد.”

یک دیدگاه فرهنگی و یکی از باورهای محدودکننده مالی دیگر نیز وجود دارد که می گوید: افراد ثروتمند در نتیجه ثروت خود و جمع‌آوری آن ثروت بدبخت هستند. باز هم این موضوع با تصویر یک فرد بسیار خسیس و دیگر کلیشه‌های مشابه تقویت می‌شود. پول می‌تواند شما را منزوی کند و شما را از مردم جدا کند. خصوصاً اگر دوستان و خانواده فعلی شما ثروتمند نیستند. ممکن است نگران باشید که پول شما را از مردم و چیزهایی که بیشتر به آن‌ها اهمیت می‌دهید دور ‌کند؛ درست است؟

فراتر از این ، احتمالاً در بعضی از مواقع به افراد دارای جنبه معنوی یا مذهبی توصیه‌ شده است و ممکن است عمیقاً به این موضوع اعتقاد داشته باشند که خوشبختی را نمی‌توان به داشته‌های مادی یا پول گره زد. خوشبختی از خوب بودن ، خوب انجام دادن و داشتن افراد خوب در زندگی حاصل می‌شود ، در حالی‌ که وقت خود را صرف کارهایی ارزشمند می‌کنند.

ثروت ارزشمند است ؟

 

بسیاری از ادیان انباشت ثروت را “ارزش” نمی‌دانند و غالباً نسبت به آن جبهه می­ گیرند. چهره‌های مذهبی و معنوی اغلب از مال و دارایی‌های دنیوی چشم‌پوشی می‌کنند و زندگی ساده را انتخاب می‌کنند. تصویری از  حضرت عیسی وجود دارد که به‌ عنوان یک کوچ‌نشین بدون مال و ثروت سرگردان است و راهبان بودائی هم  که تمام دارایی‌های خود را رها می‌کنند ،نشان دهنده این باورهای محدود کننده هستند. بودائیان حتی نمی‌تواند غذای خود را بخرد یا تهیه کند ، در عوض آن­ ها برای تأمین هزینه‌های افراد دیگر به‌عنوان بخشی از ایمان خود ، به دیگران اعتماد می‌کنند.

درک اینکه چگونه دستیابی به ثروت توسط بسیاری از مردم به‌عنوان نقطه مقابل خوشبختی و بهزیستی معنوی تلقی می‌شود ، آسان است. خوشبختی مفهومی دست‌نیافتنی است که عمیق‌تر از داشتن پول یا چیزهایی است که می‌توان با پول خرید ، بنابراین پول خوشبختی نمی‌خرد.

وجه‌ تسمیه این امر این است که پول در واقع شما را بیچاره می‌کند و شما را از خوشبختی محروم می‌کند و هنوز ما را اندر خم یک کوچه نگه می‌دارد. پس آن را با این باور جدید تغییر دهید:

                              “پول می‌تواند منابع و گزینه‌هایی را برای ایجاد زندگی خوب برای خود و دیگران بخرد.”

فقر بد است؟

این تصور که پول نمی‌تواند خوشبختی بخرد ، منطق خاصی دارد ، از نظر فنی ، پول نمی‌تواند یک احساس را بخرد. اما دیدگاه مسیحیان و مسلمانان درباره فقر به‌ عنوان یک امر معنوی را با دیدگاه یهودیان درباره پول مقایسه کنید . با این کار می‌توانید تفاوت فاحشی را ببینید.

اعتقادات یهودیان در مورد ثروت این است که فقر امری بسیار بد و قبیح است که در هر زمان ممکن باید از آن اجتناب شود. انتخاب برای زندگی در فقر تقوا نیست ، یا برای اهداف معنوی مفید نیست. برعکس ، یهودیان خود را از فقر بلند کرده و به دیگران کمک می‌کنند تا از چنین شرایطی فرار کنند که به نظر این موضوع یک موفقیت معنوی بسیار مثبت است.

دیدگاه و باورای مثبت قدرتمند مالی

پول می‌تواند منابعی را که برای کمک به شما در ایجاد احساس خوشبختی لازم است، بسیار راحت‌تر خریداری کند.

این می‌تواند انتخاب‌ها و آزادی مورد نیاز شما را بخرد تا شما را قادر به انجام کارهایی کند که باعث خوشحالی شما می‌شود.

می‌تواند ثبات مالی و کاهش زیادی در فرارها و مشکلات ناشی از کمبود پول را تضمین کند.

شما را قادر به ایجاد یک زندگی خوب برای خود می کند ، که به‌ نوبه خود شما را قادر می‌سازد بدون اینکه کیفیت زندگی خود را فدا کنید ، احساس خوشبختی کنید یا به جای اینکه نگران باشید مردم را از بین می ­برید ،به موفقیت مالی­ برسید. نکته مهم این است که پول همچنین به شما این امکان را می‌دهد که همان سطح امنیت را برای دیگران فراهم کنید ، به‌ طوری‌ که آن‌ها ممکن است با این کار مسیر خوشبختی خود را دنبال کنند.

۷.”برای پول درآوردن و ایجاد یک تجارت موفق پول لازم است.”

یکی از باورهای محدودکننده مالی مهم دیگر این است که شما برای درآمدزایی ، به‌ویژه در تجارت ، باید پول داشته باشید. این باور محدود کننده به این شکل پیش می‌رود  که: شما برای تأمین بودجه یک شرکت تازه تأسیس به پول نقد ، پول برای تأمین بودجه کمپین‌های تبلیغاتی و بازاریابی و حتی پول بیشتر برای رونق کسب‌وکار خود نیاز دارید.

این‌ یک باور واقعاً قوی است و می‌تواند مانع از شروع کار و یا راه‌اندازی محصولات و خدمات جدید توسط مردم شود ، زیرا آن‌ها معتقد نیستند که بدون پول برای بازاریابی ، روابط عمومی و تبلیغات می‌توانند یک کار موفقیت‌آمیز را به پایان برسانند.

ما اغلب احساس خشم و عصبانیت می‌کنیم که چقدر باید برای ایجاد سود هزینه کنیم و چون آن شماره جادویی  را در حساب بانکی خود داریم و نمی‌خواهیم آن را خرج کنیم ، فلج می‌شویم و هرگز کاری انجام نمی‌دهیم.

اگر کارها را جابجا کنیم ، درنهایت بسیار بیشتر از نیاز خود هزینه می‌کنیم و منجر به این می‌شود که سود بسیار کمتری از آنچه می‌توانستیم به دست بیاوریم زیرا بیش‌ازحد هزینه می‌کنیم. اگر تا به‌ حال متوجه شده‌اید که هزینه‌ها و خرج‌های شما متناسب با درآمد شما افزایش می‌یابد ، این باور محدود در عمل را تجربه کرده‌اید!

پس باید با آن کنار بیاییم؟

                                                “ایجاد یک تجارت موفق رمز کسب درآمد و ایجاد آزادی مالی است.”

در حالی‌ که برای ادامه فعالیت هر کسب‌وکار مبلغ مشخصی لازم است ، ایجاد کسب‌وکار شما دریچه آزادی مالی شماست.

تجارت شما از ابتدا می‌تواند سودآور باشد و باید باشد.

این ممکن است غیر ممکن به نظر برسد ، اما مانند بسیاری از این باورهای محدودکننده مالی دیگر به‌سادگی یک دیدگاه است. اگر کسب سود را در اولویت خود قرار دهید و اطمینان حاصل کنید که هزینه‌های شما هرگز از مبلغی که می‌توانید هزینه کنید ، فراتر نمی‌رود ، تجارت شما همیشه سودآور خواهد بود.

به همین ترتیب ، رشد و توسعه نیازی به هزینه‌های هنگفت یا بودجه بیش از حد قبل از وقوع آن‌ها ندارد. روش‌های ارگانیک برای رشد تجارت شما کاملاً ممکن است و باید موردتوجه شما قرار گیرد. پول می‌تواند منابعی را که برای کمک به شما در ایجاد احساس خوشبختی بسیار راحت‌تر لازم است، خریداری کند.

این می‌تواند انتخاب‌ها و آزادی موردنیاز شما را بخرد تا شما را قادر به انجام کارهایی کند که باعث خوشحالی شما می‌شود.این موضوع می‌تواند ثبات مالی و کاهش زیادی در فرارها و مشکلات ناشی از کمبود پول را تضمین کند.این موضوع می‌تواند شما را قادر به ایجاد یک زندگی خوب برای خود کند ، که به‌نوبه خود شما را قادر می‌سازد بدون اینکه کیفیت زندگی خود را فدا کنید ، احساس خوشبختی کنید یا نگران  این نباشید که ممکن است مردم را از بین ببرید و  منجر به این موضوع می­ شود که به موفقیت مالی دست پیدا کنید.

باورهای محوری پول

باورهای محدودکننده مالی ،موفقیت مالی شما را در زندگی تعیین خواهند کرد  که این موضوع  طرز فکر شما نسبت به پول است. همان‌طور که قبلاً در راهنمای تصویر بزرگ برای کنترل پول خود نوشتیم ، نگرش شما نسبت به پول فعالانه واقعیت مالی شما را ایجاد می‌کند. و تأثیرگذارترین قسمت در یک ذهنیت ، اعتقادات و باورهایی است که شما  آن را به‌صورت پیش‌فرض به صورت حقیقت  می‌پذیرید.

متأسفانه بسیاری از باورها ناخودآگاه عمل می‌کنند. وقتی آن‌ها را پذیرفتیم واقعیت زندگی ما می­ شوند. بنابراین اولین قدم برای از بین بردن این باورهای مالی محدود کننده همیشه آگاهی از وجود این باورهای محدود در مورد پول است. شما باید آن‌ها را پیدا کنید.

اعتقادات شما درباره پول چیست؟

شاید اعتقادات مالی شما در حال حاضر شما را قادر به ایجاد پول فراوان در زندگی خود کند. اما شاید هنوز موارد محدودکننده دیگری نیز وجود داشته باشد. بنابراین راحت­ تر است که این محدودیت‌ها را از سر راه خود بردارید.

بنابراین به آن فکر کنید ، پول برای شما چه معنایی دارد؟

باورهای محدودکننده مالی خود را آشکار کن!

جمله را کامل کنید: پول برای من ______ هست. جای خالی را پرکنید.

و سپس: پول برای من ______ معنی را دارد. آن را بنویسید.

این ورزش و تمرین کوچک به‌تنهایی می‌تواند برخی از باورهای محدودکننده شما را درباره پول آشکار کند.

در ادامه به برخی از رایج‌ترین باورهای محدودکننده مالی اشاره می­ کنیم. ببینید آیا شما یکی از آن‌ها را دارید. همراه با باورهای محدودکننده مالی ، ما یک باور جایگزین را پیشنهاد خواهیم کرد که در عوض توانمند کننده و نقطه مقابل باورهای محدودکننده مالی است. شما می‌توانید باور تقویت‌کننده را با تکرار آن در ذهن خود و نادیده گرفتن آن باورهای محدودکننده مالی را تغییر دهید:

۹. “پول آن‌قدر مهم نیست. این فقط پول است

یکی از این باورهای محدودکننده مالی بیانگر این است که شما پول را به‌اندازه کافی جدی نمی‌گیرید. این‌ یکی از اولویت‌های شما نیست. اما این دلیل دقیق آن است که چرا هنوز با پول خود به وضعیت رضایت بخشی نرسیده‌اید.

با پول با احترام رفتار کنید و به او وقت لازم را بدهید. سپس پول و موفقیت مالی به شما احترام می‌گذارد.آن را با این عقیده حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                                                      “پول یکی از اولویت‌های من در زندگی است.”

۱۰. “ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می‌شوند.”

این واقعاً بهانه بزرگی است. این به‌ویژه یک باور ناامید کننده است زیرا مسئولیت مراقبت از وضعیت پول را از شما سلب می‌کند و هر زمان که مسئولیت را کنار بگذارید قدرت و نفوذ خود را بر زندگی از دست می‌دهید.آن را با این عقیده حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                                         “واقعیت مالی من کاملاً به خودم بستگی دارد.”

                                             “هر آنچه برای ایجاد فراوانی مالی نیاز دارم از قبل درون من است.”

۱۱. “من فقط با پول خوب نیستم.”

این‌ باور محدود کننده مالی می­ گوید که پول یک تکه زباله دیگر است زیرا در آن تصور می‌شود که شما نمی‌توانید چیزهای جدید یاد بگیرید . پس شما باید خود را در مورد پول آموزش دهید. در مورد پول مطالعه کنید. سپس بهبودها به‌ طور طبیعی دنبال خواهند شد. با خواندن یک کتاب خوب درباره پول شروع کنید.

آن را با این باور حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                         “من هر روز دانشی جدید در مورد پول یاد می‌گیرم و از آن‌ها استفاده می‌کنم.”

۱۲. “خانواده من هرگز ثروتمند نبوده‌اند.”

گذشته با آینده برابری نمی‌کند. مخصوصاً اگر حتی گذشته شما نباشد. شما یک فرد کاملاً مستقل و فردی خاص هستید. آنچه دیگران انجام داده‌اند یا نداشته‌اند هیچ قدرتی بر شما ندارد. شما الآن تصمیم بگیرید!

بنابراین مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و یاد بگیرید که امروز زندگی مالی خود را بهبود ببخشید.

آن را با این عقیده حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                              “من می‌توانم استقلال مالی خود را با یادگیری و عمل به آن ایجاد کنم.”

۱۳. “پول یک منبع محدود است.”

جایی که فکر می‌کنید پول برای همه ازجمله شما کافی نیست ،این تفکر نقش کمبود را بازی می‌کند. این با ذهنیت فراوانی مخالف است ، که تصور می‌کند می‌توان فراوانی را برای همه ، ازجمله شما ایجاد کند.

آن را با این عقیده حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                                                    “پول کافی برای ایجاد فراوانی مالی وجود دارد.”

۱۴. “یا ثروتمند یا شاد” ؛ “یا ثروتمند یا سالم”.

انجام بازی “یا ثروتمند یا …” بر اساس این فرض اشتباه است که برای ثروتمند شدن باید از تعادل خارج شوید. این درک تعادل نیست.

وقتی می‌دانید از کجا می‌توانید ارزش واقعی برای دیگران ایجاد کنید ، این قسمت مانند بخشی از زندگی شما مانند سلامتی یا خوشبختی می‌شود. در این صورت فقط یک قسمت خوب پیش خواهد رفت.

آن را با این عقیده حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                                            “پول فقط بخشی از زندگی من است که به طرز فوق‌العاده‌ای از عهده آن برمی‌آیم.”

۱۵. “خودخواهانه است که پول زیادی بخواهید.”

پول نمایانگر ارزشی است که برای افراد دیگر ایجاد کرده‌اید. همان‌طور که در باورهای قبلی گفتیم، پول ‌یک رسانه خنثی است و کاملاً به خود شما بستگی دارد که با آن چه‌کاری انجام دهید. اگر شما قادر به ایجاد ارزش برای دیگران هستید ، این‌ شخصیت بخشنده شما را نشان می دهد. اگر از پول خود برای کمک بیشتر استفاده می‌کنید ، می توانید آن را در خدمات خود یا خدمات خوب دیگران سرمایه‌گذاری مجدد کنید ، این ارزش بیشتری به زندگی مردم دیگر می‌بخشد.

آن را با این باور حمایت‌کننده جایگزین کنید:

                             “پولی که به دست آوردم نشان‌دهنده ارزشی است که برای دیگران ایجاد کردم.”

اگر به هر یک از این باورها  یا اعتقادات محدود کننده مشابه را در وجود خود دارید ، باید طرز فکر خود را درباره پول تغییر دهید. زیرا این باورها نحوه مدیریت زندگی مالی شما و چگونگی ایجاد واقعیت همسو با این باورها را شکل می‌دهند.

باورهای محدودکننده مالی خود را مطرح کنید.

باورهای محدودکننده مالی خود را می‌توانید به‌تنهایی پیدا کنید: این دو جمله را کامل کنید تا باورهای خود را در مورد پول پیدا کنید:

  1. من ازنظر مالی آزاد نیستم ، زیرا ___________.
  2. من دوست دارم پول بیشتری داشته باشم ، اما ___________.

شما می‌توانید از کلمات “زیرا” و “اما” برای افشای باورهای محدودکننده مالی خود در هر موقعیتی استفاده کنید. شاید شما بخواهید جملات را کمی متناسب با نیازهای خودتنظیم کنید.

سپس سعی کنید مانند  مثال­ های بالا به اعتقادات حمایتی در مورد پول برسید و عقاید محدود کننده قدیمی را با تأیید نویسی و جملات تأکیدی کم­رنگ کنید. به‌ عنوان‌ مثال در حالی‌ که در حال دویدن به صورت آهسته هستید ، در حال آرامش هستید ، تازه از خواب بیدار شده­ اید یا می­ خواهید بخوابید، عقیده جدید حمایتی خود را تکرار کنید.

اعتقادات ما درباره پول عمیق است ، و آن‌ها بینش ارزشمندی در مورد تصویربرداری و درک ارزش ما ارائه می‌دهند.جای تعجب نیست که وقتی از نزدیک به رابطه‌ای که با آن دارید، نگاه می‌کنید ، متوجه خواهید شد زمانی که شروع به پرسیدن سؤال در مورد اینکه برای چه چیزی ارزش قائل هستید ، چه کسی هستید،  باورهای حمایت کننده مالی را به وجود می آورید.

باورها در درون ذهن شما زندگی می‌کنند اما خارج ازآنچه شما هستید  خود را نمایان می‌کنند . آن‌ها به‌سادگی داستانی را بیان می ­کنند. به خود می‌گویید که تصمیم دارید باور کنید درست است. ذهن پاک به‌راحتی حقیقت را می‌بیند.وقتی می‌بینید اعتقادات شما خلاف واقع است، بهتر می‌توانید جلوی این باورهای محدودکننده مالی را بگیرید.

باورهای محدودکننده مالی را از بین ببر!

اعتقادات خود را طوری ببینید که هیچ موقعیت و شخصیتی بر شما قدرت ندارد.شما می توانید با طرح سؤالات زیر باورهای محدودکننده مالی را شناسایی کنید و از بین ببرید و باورهای جدید و تقویت کننده را جایگزین آن ­ها کنید:

  • باور را شناسایی کنید
  • این باور از کجا آمده است
  • آن را نادرست تشخیص دهید
  • یک باور تقویت‌کننده جدید ایجاد کنید
  • باور را شناسایی کنید
  • به وقایع یا شرایطی که درگذشته انجام داده‌اید فکر کنید.

چه کسی باعث شد؟

در ادامه به  چند نمونه از مواردی که می­ توانیم به کمک آن باورهای محدودکننده مالی را تضعیف کنیم اشاره کرده ­ایم :

  • چه کسی به اجرای مجدد این باور کمک کرد؟ پدر یا مادر ، معلم ،خانواده یا دوستان
  •  چه کسی  با مهربانی به شما فکر نمی‌کرد؟
  • وقتی این باور شکل گرفت ، چه احساسی داشتید؟
  • آیا بر اساس یک تجربه بود؟
  • آیا یک‌بار چیزی را امتحان کرده‌اید و شکست‌خورده‌اید ، سپس اعتقادی را اتخاذ کردید که به این شکست ها دامن بزند؟

آن را نادرست تشخیص دهید

اگر وقت خود را برای پاسخ به سؤالات بالا اختصاص دهید ، متوجه خواهید شد که باورهای محدودکننده‌ مالی  که شما به آن اعتقاد داشتید به این دلیل بود که به شما گفته شده است یا در یک‌ زمان به شما کمک کرده است. متوقف شوید و روی آن وقت بگذارید و در این مورد تأمل‌کنید تا ببینید که واقعاً چقدر این باور غلط است و این باور محدود کننده‌ در گذشته چه تأثیری بر شما داشته است. ما شما را تشویق می‌کنیم که واقعاً در این مورد عصبانی شوید.

فقط مایل باشید بپذیرید که شما کامل نیستید اما بدانید در مرحله رشد هستید و سپاسگزار فرصت ­ها باشید.

باورهای توانمند ساز جدید ایجاد کنید

هنگام تغییر باورها ، پذیرش باورهای مثبت جدید برای جایگزینی باورها مفید است .پس نتیجه جدیدی را که دوست دارید خودتان ببینید تجسم کنید و در نظر بگیرید که در آن قرار دارید.

  • با این باور جدید چه کسی خواهید شد؟
  • شما را به کجا می‌برد؟
  • برای تبدیل‌شدن یا پذیرفتن این مهارت جدید ، چه مهارت‌هایی باید یاد بگیرید.
  • اعتقاد و باور شما نسبت به آن چیست؟

حساب کاربری و بانکی شما

شما شروع به دیدن این موضوع می‌کنید که بازی پول از سمت درون به بیرون  است و از درون باید برنده شوید که آگاهی و شفافیت بالاترین حالت اهرم شما  برای رسیدن به موفقیت مالی است ، و این  موضوع برای شما جدید است .آگاهی ، نوع نگاه شما به خود و نحوه ساخت باورهای مالی شما را تغییر می‌دهد .

کلام آخر

پس شما می توانید با بررسی و پرسیدن سؤالات مختلف به بسیاری از باورهای محدودکننده مالی خود دست پیدا کنید و آن­ ها را تغییر دهید  تا بتوانید زندگی بهتری را برای خود و خانواده خود به وجود آورید و باعث رشد و پیشرفت خود در زمینه مالی شوید. ما در این مقاله  ۱۶ باور محدود کننده بسیار قوی مالی را بررسی کردیم و باورهای جایگزین آن را نیز به اشتراک گذاشتیم به امید اینکه شما بتوانید موفقیت و رشد را تجربه کنید و باورهای محدودکننده مالی خود را تغییر دهید.

به نظر شما چه باورهای محدودکننده مالی دیگری وجود دارد؟آیا دوست دارید این باورهای محدودکننده مالی را از بین ببرید؟

دیدگاهتان را بنویسید