وقت آن است که از منطقه راحتی خود خارج شوید و از زندگی بهتر، شادتر و عالی تری بهرهمند شوید و از آن لذت ببرید.
بیشتر ما زمان زیادی را در منطقه راحتی خود سپری میکنیم. بههرحال ، وقتی در منطقه راحتی خود هستیم ، میدانیم چه باید بکنیم و چه انتظاری باید از خود داشته باشیم. در این مقاله به برخی از توصیفات “منطقه راحتی” پرداخته ایم و راه هایی که می توانیم به کمک آن از منطقه راحتی خود خارج شویم و ۵ دلیل برای اینکه چرا باید از منطقه راحتی خود خارج شویم را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
۲۹ راه برای خارج شدن از منطقه راحتی/امن خود
“منطقه راحتی” شما یک ساختار روانشناختی ، عاطفی و رفتاری است.
این چیزی است که برای شما آشنا است و با آن احساس امنیت میکنید، این میتواند عادات و روال منظم شما باشد.
هنگامیکه در منطقه راحتی خود هستید ، سطح استرس و اضطراب کمی را تجربه میکنید زیرا در منطقه راحتی شما خطرات کمتری وجود دارد.گذراندن مدتی در منطقه راحتی خود مشکلی ندارد. بههرحال ، همه ما باید وقتی را برای خود بگذاریم تا آرام باشیم و هرازگاهی فقط باید “باشیم”.
مشکل ازآنجا شروع میشود که در منطقه راحتی و امن خود خیلی راحت باشید. وقتی این اتفاق میافتد ، شما دیگر برای رسیدن به اهداف خود تلاش نمیکنید، خود را به چالش نمیکشید ، فرصتها را از دست میدهید و بیشازحد از شرایط موجود راضی میشوید.
تنها راه رشد ، ایجاد قابلیتها و دستیابی به تواناییهای کامل شما قدم زدن در خارج از منطقه راحتی و امن شماست. همانطور که نیل دونالد والش می گوید :
“زندگی در خارج از منطقه راحتی شما آغاز میشود.”
در ادامه به چند نمونه از مواردی که در حال حاضر ممکن است خارج از منطقه راحتی شما باشد اشاره می کنیم:
- در جلسات یا سخنرانی کردن در سر کار.
- ملاقات با افراد جدید.
- سخنرانی در جمع .
- یادگیری مهارتهای جدید.
- سفر به مکانهای جدید.
- شروع یک کار تجاری جدید.
- استفاده از فرصتهای جدید.
- ایجاد تغییرات ساده برای طعم دادن به زندگی خود.
برای دستیابی به هر یک از این موارد ، شما باید قدمهایی را برای خارج شدن از منطقه راحتی خود بردارید. در زیر ما ۲۴ راه برای فرار از منطقه راحتی خود و ایجاد یک زندگی بهتر را به شما آموزش میدهیم.
ما فقط به یک دلیل این منطقه را”منطقه آسایش ، امن و راحتی” یک شخص مینامیم چون این منطقه راحت و ایمن است. بااینحال ، منطقه راحتی شما همچنین میتواند یک مکان راکد باشد . این منطقهای است که شمارا از فرصتهای رشد بازمیدارد . فقط به این دلیل این منطقه را رها نمی کنید چون شامل چیزهای ناآشنا و ناشناخته برای شما است.
مربیان بهطور مستمر شاگردان خود را به جستجوی موارد ناشناخته ترغیب می کنند ، چه این به معنای دستیابی به ارتباطات حرفهای جدید و شروع یک پروژه برای اشتیاق است که آنها را به تعویق انداختهاند . این می تواند بهسادگی انجام یک خطر کوچک باشد که آنها را به سمت اهدافشان سوق می دهد.
بخش اول
۱. جلوههای فیزیکی ناراحتی خود را مطالعه کنید
آخرین باری که احساس ناراحتی کردید چه زمانی بود؟ چه حسی داشتید؟ آن را در کجای بدن خود احساس کردید؟ آیا داخل سینه بود؟ آیا در شکمتان بود؟ با روشن شدن اینکه چگونه احساس ناراحتی در بدن شما ظاهر میشود ، میتوانید تشخیص دهید چه زمانی از منطقه امن خودتان خارج شدهاید. این موضوع به شما امکان میدهد خود را در موقعیتهایی قرار دهید که برای شما چالش برانگیز و ترسناک است، اما برای رشد شما مناسب است.
۲. به خود بگویید ، “من بیباک هستم”
عادات فکری ، ما را در مناطق آسایش و راحتی خود ناتوان و فلج می کند. جایگزین کردن این افکار با افکار قدرتمند ، به ما کمک میکند دیدگاه جدیدی داشته باشیم و به سراغ اقدام برویم. تکرار مانترا یا عبارت تأکیدی “من ترسی ندارم” به صورت مکرر و تصور اینکه خودتان کاری را با موفقیت انجام می دهید و میتواند به شما کمک کند عادت فکر ناامیدکننده خود را دوباره برنامهریزی کنید و به جلو حرکت کنید.
۳. افکار واکنشی خود را بشناسید
افکار واکنشی خود را بشناسید و یک تفکر مثبت و جدید را در ذهن خود قرار دهید.
سوارشدن بر یک الگوی فکری جدید ، می تواند به واکنش سریع کمک کند. بهعنوانمثال ، اگر معمولاً از بازخورد منفی در محل کار خود آزرده میشوید ، این بازخورد را بهعنوان توصیه سازنده شخصی که به شما در پیشرفت کمک میکند ، مرتبط سازید. وقتی احساس کردید که پاسخ اولیه شما رد ، انکار یا جلوگیری از بازخورد است ، لحظهای متوقف شوید و تصور کنید که آن شخص به شما هدیهای میدهد تا شما بتوانید به حداکثر توانایی خود برسید.
۴. به بالا و اطراف خود نگاه کنید
هر چه پیرتر میشویم ، هر چه واقعاً در پیرامونمان ما وجود دارد را کمتر میبینیم. ما بازگشت سریع به چیزها را ایجاد میکنیم و آنها را بهعنوان “آشنا” در مغز خود ثبت میکنیم. حال ما از این موضوع می توانیم به نفع خود استفاده کنیم و به کمک آن از منطقه آسایش و راحتی خود خلاص شویم.
کارین گالانت میگوید من از شاگردانم میخواهم که چهره افرادی را که ازآنجا عبور میکنند مشاهده کنند. من به آنها میگویم نگاهی به ساختمانها بیندازند و جزئیاتی را که در اطراف آنها قرار دارد را مشاهده کنند و زیباییهایی را که میبینند در نظر بگیرند. بسیاری این تمرین را دوست داشتند زیرا باعث تغییر چیزی در درون آنها میشود
۵. از بزرگترین دستاوردهای خود بازدید کنید
دستاوردها اغلب به دلیل شجاعت به دست می آیند. قدم برداشتن و نگاه کردن به ترس در نگاه اول آسان نیست ، اما به ما کمک میکند تا بفهمیم واقعاً از چه چیزی ساختهشدهایم. وقتی در منطقه آسایش و راحتی خود گیر میکنیم ، انجام هر کار جدیدی برای ما مثل دیوانگی است.
اگر خوب به زندگی خودمان نگاه کنیم میبینیم بزرگترین دستاوردهای به خاطر زمانهایی بوده که با ترسمان روبه رو شدهایم و یک کار جدید انجام دادهایم.
۶. دلیل قانعکنندهای پیدا کنید
اگر دلیل قانعکنندهای برای خارج شدن از منطقه راحتی خود ایجاد نکنیم ، بیرون رفتن از منطقه راحتی برای ما میتواند دشوار باشد. وقت بگذارید و فکر کنید که برداشتن آن قدم کوچک چگونه میتواند باشد. در این دیدگاه ، ایده یا فکر بهاندازه ، برای ایجاد حرکت محکم که شمارا به یک عمل الهام گرفته سوق میدهد ، وجود دارد.
۷. ازنظر جسمی تغییر را مجسم کنید
تغییر در ذهنیت منجر به تغییر در بدن و حالات عاطفی میشود. اما عکس این مسئله نیز میتواند صادق باشد. با استفاده از تمرکز بر تجسم تغییر یا ایستادن در ژست قدرت یا سایر ژستهای گسترده برای کمک به افزایش احساس قدرت و اعتمادبهنفس خود اقدام کنید. هرچه بیشتر این حالتها را انجام دهید ، قادر خواهید بود از منطقه امن خود راحتتر خارج شوید.
۸.یکچیز عادی را امتحان کنید
ذهن اصرار میکند و در تلاش است تا از شما محافظت کند. برای خود روشن کنید که چیزهای جدیدی وجود دارد که خطری ندارد . با این کار جسارت بیشتری خواهید داشت. با قدمهای کوچک شروع کنید. به یک رستوران جدید بروید. از شخصی که تازه ملاقات کردهاید برای خوردن قهوه دعوت کنید. به یک رویداد شبکهسازی بروید. هرروز مثلاً چهارشنبه ها چیز جدیدی را امتحان کنید. آن را روتین کنید. شما از اینکه سرعت تغییر بهمراتب کمتر ترسناک است، شوکه خواهید شد.
۹. راحت بودن را از نو تنظیم کنید
جهان بهسرعت در حال تغییر است و “مناطق آسایش و راحتی” کمترین گزینه را برای شما به همراه دارد. تغییر اغلب ،ترس و عدم اطمینان را ایجاد میکند. وقتی در “منطقه راحتی” خود هستید چه احساسی دارید. آیا احساس می کنید بیخطر است؟ امن است؟ شاید ، اما آیا شما هم بیحوصله ، انعطافناپذیر و راکد هستید؟ اگر “منطقه آسایش” شما “منطقه شکست” شما باشد ، زیرا هیچ تغییری در زندگی شما ایجاد نشده است ، چه میکنید؟
۱۰. ترس را منطقی کنید
با شناسایی ترسی که باعث ایجاد ناراحتی میشود ، شروع کنید و سپس یک تمرین ذهنی سریع را پشت سر بگذارید تا ذهن شما آن را منطقی بیان کند و بداند که چرا نباید این مرحله بعدی ناراحتکننده و ترسناک را ادامه دهد. اگر منطقی بودن واقعی باشد ، شاید شما ادامه ندهید. بااینحال ، اگر منطقی سازی کاملاً احساسی باشد ، شاید لازم باشد که ادامه دهید و هرگونه ناراحتی را از بین ببرید.
۱۱. یکقدم کوچک بردارید
طبیعی است که ذهن ما در برابر تغییر مقاومت کند. فکر کردن در مورد کوچکترین مرحله ، مغز شمارا فریب میدهد تا وارد عمل شود. هدفی را در پیش بگیرید و آن را به مراحل کوچک تقسیم کنید. هر بار روی یک مرحله تمرکز کنید. این روش اعتمادبهنفس شمارا افزایش میدهد که ،می تواند نتیجه مثبتی را باهدف شما مرتبط کند و به شما انگیزه میدهد تا در پیگیری ، پایبند باشید تا درنهایت به نتیجه موردنظر خود برسید.
۱۲. بدترین و بهترین نتایج ممکن را مقایسه کنید
از خود بپرسید: “بدترین اتفاقی که میتواند رخ دهد چیست؟” سپس از خود بپرسید: “بهترین سناریو برای اتفاقاتی که میتواند رخ دهد چیست؟” هردوی این سؤالات باید به شما کمک کنند تا هرگونه ترس و ناراحتی را برطرف کنید ، سپس انرژی را به سمت موفقیت در تلاش یا کاوش چیز جدید هدایت کنید. با این کار می توانید از منطقه آسایش و راحتی خود خارج شوید.
۱۳. طوری رفتار کنید که انگار راحت هستید و فقط این کار را میکنید
همه گفتگوها و کلاس ها و دوره ها ، خروج از منطقه راحتی شمارا آسان نمیکند. بهترین راه برای رسیدن به این شاهکار این است که گویی شخص دیگری هستید که میداند برای برداشتن این مرحله چه کاری باید انجام دهد و مشکلی برای آن ندارد.
واقعیت این است که هرگاه این کار را انجام دهید و ببینید قادر به انجام آن هستید ، بقیه موارد بهطور طبیعی به وجود میآیند. اما شما به آن قدم و نیروی هل دهنده اولیه احتیاج دارید که این کار باعث میشود از منطقه امن و راحتی خودخارج شوید.
۱۴. تغییراتی در برنامه روزانه خود ایجاد کنید
اینیک کار آسان است زیرا فرصتهایی برای تغییر دارد. زودتر سرکار خود بروید و ماشین خود را چندین ساختمان پایینتر از محل کار خود پارک کنید و قدم بزنید تا به محل کار خود برسید.
پیادهروی برای لذت بردن نوعی هنر گمشده است ، که در طی همهگیری دوباره کشف میشود. منطقه امن ، بدون سفر غیرضروری از بین نمیرود. اما هیچکس نگفت که نمیتوانید پیادهروی کنید ، در حقیقت ، چند روش بهتر برای تمرین خارج شدن از منطقه امن وجود دارد. یک پیادهروی کوتاه راهی خوب برای گذراندن یک استراحت برای ناهار است.
آیا همیشه و در ساعتهای مشخص ، اخبار صبح و عصر را تماشا میکنید؟ آن را کنار بگذارید. از زمان برای خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی استفاده کنید. در حین رفتوآمد خود و در مسیر رفتن سرکار خود زبان خود را تقویت کنید.
۱۵. نماینده و مربی
اینیکی ممکن است شمارا ناراحت کند. چرا نمیتوانید برخی از کارهای خود را به یک کارمند اختصاص دهید ، درست است؟ آیا بهتر نیست خودتان این کار را انجام دهید؟ اگر کارمند این کار را درست انجام ندهد چه؟ اگر مشکلی ایجاد کند چه؟
هرگز نخواهید فهمید که آیا کارمندان میتوانند از عهده کار جدید برآیند ، مگر اینکه به آنها اجازه دهید این کار جدید را امتحان کنند. پاداش ممکن است دو برابر شود . به طور مثال دو نفر از منطقه راحتی خود خارج میشوند! کارمند نیز قدم برمیدارد و سعی میکند چیز جدیدی را امتحان کند. بهعنوان یک مدیر یا رهبر گروه ، ممکن است دریابید که تفویض اختیار چیزی است که “عامل ترس” را به آن متصل کرده است.
بنابراین ، قبل از اینکه کاملاً دست از کار بکشید ، کار را بهعنوان یک مربی به آن کارمند واگذار کنید. بهعبارتدیگر ، مواردی را که بار اول است ، دقیقاً تحت نظر داشته باشید ، زیرا خارج از منطقه راحتی خود هستید. کارهای کوچک را با اقدامات آسان شروع کنید و بااحساس راحتی کارکنان ، چالشهای بیشتری به آنها اضافه کنید.
۱۶. چیز جدیدی یاد بگیرید
یادگیری نواختن یک ساز موسیقی یک گزینه عالی برای یک تجربه جدید و خارج شدن از منطقه راحتی است ، اما موارد بسیار بیشتری برای این کار وجود دارد. مثلاً می توانید اسبسواری کنید ، مدل یک هواپیما یا ماشین را بسازید ، در یک از فرهنگسرا های شهر خود یک کلاس آموزشی برگزار کنید. برای گذراندن تعطیلات عید یا تعطیلات آخر هفته ، یک مکان ناآشنا را امتحان کنید.
۱۷. از بازیهای رایانهای استفاده کنید.
دوستی تعریف میکرد یکی از راههایی که اخیراً در خارج از محدوده راحتی خود انجام داده ام ، شرکت در یک دوره در زمینهٔ بازیسازی بود اگرچه من یک بازیکن حرفهای در بازی ویدیویی نیستم ، اما بازیهای رومیزی را دوست دارم. ایده استفاده از عناصر بازی ، مخصوصاً عناصری که باعث جذابیت و سرگرمی در بازیها میشوند ،توجه من را به خود جلب کرد.
خوشحالم که این دوره را گذراندم .چیزهای جالب زیادی یاد گرفتم. یکی از مواردی که در آن بسیار دوست داشتم مفهوم پردازنده بود. چیز جالبی که وجود داشت این بود که بازیکن اولین قدمها را برای انجام یک بازی جدید بر می دارد. در ادامه به برخی از دستورالعملها که در پردازش وجود دارد و کمک می کند از منطقه امن خود خارج شویم اشاره می کنیم:
- باید بسیار ساده باشد تا انجام کار روی آن آسان شود.
- شما میخواهید با بازی احساس هوشمندی و شایستگی کنید.
- هنگامیکه یک بازیکن قدمهای کوچک لازم برای رفتن به مرحله بعد را برمیدارد ، پاداش دریافت می کند.
وقتی میخواهید از منطقه راحتی خود خارج شوید ، همین اصول را اعمال کنید:
اولین قدمی را که باید بردارید تا آنجا که ممکن است آسان و ساده کنید. بهعنوانمثال ، اگر میخواهید به باشگاه بروید ، اولین قدم که میتوانید بردارید ، تهیه فهرستی از سالنهای ورزشی است که در نزدیکی خانه یا محل کار شما هستند.
خود را به خاطر برداشتن گام اولیه بپذیرید و تشویق کنید ، هرچقدر هم که قدم کوچک باشد.
به خودتان جایزه بدهید زیرا کمی خارج از منطقه راحتی خود رفتهاید و جسارت به خرج دادهاید . این میتواند از کشیدن لپ خود ، تا توقف در یک کافی شاپ و خوردن یک کاپوچینو برای پیروزی باشد.
۱۸.از تفکر طراحی استفاده کنید.
این مرحله به شما یک چشم انداز می دهد. این به شما می گوید که هدف شما هرگز ساختن محصول نهایی آن هم از ابتدا نیست. در عوض ، هدف شما ساخت نمونه اولیه و ابتدایی است. سپس ، بازخورد بگیرید بهبود محصول را بر اساس بازخورد و نمونه اولیه دیگری، ایجاد کنید. این راه را ادامه دهد تا جایی که چیزی داشته باشید که بتوانید به آن افتخار کنید.
به همین ترتیب ، وقتی میخواهید کاری خارج از محدوده راحتی خود انجام دهید ، در مورد نمونههای اولیه فکر کنید. بهعنوانمثال ، اگر میخواهید وبلاگ نویسی را شروع کنید ، موارد زیر را انجام دهید:
- یک وبلاگ راهاندازی کنید و اولین پست وبلاگ خود را بنویسید. و آن را منتشرش کنید.
- پست را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید و بازخورد بگیرید.
- یک پست وبلاگ دیگر بنویسید که شامل برخی از بازخوردهای دریافتی شما باشد.
- بازخورد بیشتری دریافت کنید.
- بهبود پستهای وبلاگ خود را از این طریق ادامه دهید تا درنهایت ، یک وبلاگ موفق داشته باشید.
۱۹. با ناراحتی راحت باشید.
ایمان میگوید وقتی من در مدرسه راهنمایی بودم ، معلم ورزش ما را وادار میکرد قبل از هر کلاس دو بار دور زمین فوتبال بدویم تا بدن خود را گرم کنیم. بعد از چند دقیقه دویدن خسته میشدم و احساس خستگی میکردم. ازآنجاکه من تصور کردم این اتفاق به این معنی است که من بهراحتی نمیتوانم یک دونده خوب باشم ، سرعتم را کم کردم تا کمی قدم بزنم.
اما امروز هفتمین بار است که ۷.۵ کیلومتر را به راحتی میدوم ، هر هفته سه بار این کار را انجام میدهم. چگونه توانستم در این امر موفق شوم؟ چون سرانجام فهمیدم که فشار آوردن به ناراحتی این است که از منطقه امن خود خارج شوم تا بتوانم در دویدن استقامت ایجاد میکنم. که این در مورد هر چیزی صدق میکند.
طبق تعریف ، هر چیزی که در منطقه راحتی شما نباشد در منطقه ناراحتی شما واقعشده است. هر بار که وارد آن منطقه ناراحتی میشوید ، انتظار دارید چه احساسی داشته باشید؟ درست است: شما احساس ناراحتی خواهید کرد. بدانید که ناراحتی نشانه این نیست که مشکلی پیشآمده است. این نشانه این است که شما چیز جدید و متفاوتی را امتحان میکنید.
۲۰.از حلقههای پیشروندِ استفاده کنید.
دربازیهای رایانهای ، چیزی به نام “مبارزه با غول مرحله آخر” وجود دارد. مبارزه با غول یک چالش حماسی است که معمولاً نشانه پایان یک سفر و شروع یک سفر جدید دیگر است. هنگامیکه نوبت به خارج شدن از منطقه راحتی میرسد ، هدف نهایی که سعی دررسیدن به آن دارید ، مبارزه با غول های زندگی خود است.
یک بازی هرگز با مبارزه با غول شروع نمیشود. در عوض ، همانطور که در بالا گفتیم ، بازیکنان کار خود را با پردازنده شروع میکنند. آنها سپس در چیزی به نام حلقههای پیشروندِ به سمت مبارزه با غول حرکت میکنند.
حلقههای پیشروندِ از مجموعهای از تلاشهای کوچک تشکیلشدهاند که هرکدام کمی دشوارتر از مرحله قبلی است. بعد از هر تلاش کوچک ، فرصتی برای استراحت پیش از شروع تلاش کوچک بعدی وجود دارد. سپس ، پسازاینکه بازیکن با تکمیل این مرحلههای کوچک ، بهتدریج در انجام بازی مهارت بیشتری کسب کرد ، او با غول مرحله آخر مبارزه میکند.
حلقههای پردازنده خارج شدن از منطقه راحتی نیز به همین گونه است:
هنگام بیرون آمدن از منطقه راحتی خود نیز همین روش را در پیش بگیرید. بهجای اینکه یکباره با یک چالش بزرگ مقابله کنید ، با تکمیل چالشهای کوچک ، هرکدام کمی دشوارتر از چالش قبلی ، بهآرامی به سمت خارج شدن از آن حرکت کنید.
۲۱. خود را بسازید.
یکی از دلایلی که افراد در مناطق راحتی خود گیر میکنند این است که احساس میکنند توانایی موفق شدن در موقعیتهای خارج از منطقه راحتی خود را ندارند. یعنی فاقد توانایی های لازم هستند. ، چهار کار وجود دارد که میتوانید برای تقویت خود برای خارج شدن از منطقه راحتی و آسایش انجام دهید.”
- به که کاری فکر کنید که در گذشته انجام دادهاید و در خارج از محدوده راحتی شما بوده است. به خود یادآوری کنید که قدم زدن در خارج از منطقه راحتی خود ، کاری است که قبلاً با موفقیت انجام دادهاید.
- به دنبال نمونههایی از افراد مشابه باشید که برای رسیدن به اهداف خود، از مناطق آسایش خود خارجشدهاند.
- خود را با افرادی محاصره کنید که شمارا ترغیب می کنند از منطقه راحتی خود خارج شوید.
- با استفاده از اظهارات تأیید و گفتگوی مثبت و اطمینان خاطر ، خود را فراری دهید و از منطقه راحتی خود بگریزید.
۲۲. یک خود درگیری ایجاد کنید.
اگر حتی پس از تقویت خود کارآمدیتان هنوز با مشکل روبرو هستید و نمیتوانید اولین قدمها را خارج از مرز فعلی و منطقه راحتی خود بردارید ، ممکن است به یک خود درگیری نیاز داشته باشید. داشتن یک خود درگیری میتواند به شما کمک کند جنبههای خاصی از شخصیت خود را که معمولاً به آنها توجه نمیکنید را ببینید که این موضوع میتواند در موقعیتهای خاص بهخوبی به شما خدمت کند.
یک خود درگیری ایجاد کنید. سپس ، اجازه دهید تا این خود درگیری دست شمارا بگیرد و شمارا از منطقه راحتی خارج کند.
۲۳. یک میدان جدید ترسیم کنید.
Moira Geary مو ایرا گیری به شما توصیه میکند که با ترسیم یک میدان جدید به خودتان قدرت دهید تا از منطقه راحتی خود خارج شوید. با تجسم خود در داخل منطقه راحتی خود پروژه را برای خارج شدن از آن شروع کنید:
منطقه راحتی
اکنون ، اگر به شما گفته شود که از منطقه راحتی خود بیرون بروید ، ممکن است در این کار مردد باشید زیرا اساساً پا در یک محیط ناشناخته جدید خواهید گذاشت. این واقعاً ترسناک به نظر میرسد. هیچکس نمیخواهد چنین کاری انجام دهد.بهجای اینکه بخواهید خود را مجبور به بیرون آمدن از فضای خالی کنید ، یک میدان بزرگتر و جدید ترسیم کنید.
سپس ، به خود بگویید تمامکاری که من باید انجام دهم این است که پا به میدانی میگذارم که کمی بزرگتر است. مشخص کنید این میدان جدید و بزرگتر از چه چیزی تشکیلشده است. این روش به این دلیل کار میکند که ازنظر روانشناختی بسیار راحتتر میتوانید خود را به یک فضای نا مشخص دیگر برسانید و سپس پا به فضایی بدون مرز از پیش تعیینشده می گذارید.
هنگامیکه میدان بزرگتر به منطقه راحتی جدید شما تبدیل شد ، یک میدان بزرگتر نیز در اطراف آن ترسیم کنید. سپس ، به میدان بزرگتر بعدی بروید. به همین روش ادامه دهید تا منطقه راحتی شما بزرگ و بزرگتر شود.
۲۴.از ۳ درجه سانتیگراد استفاده کنید.
اندی مولینسکی ، PhD ، استاد روانشناسی و رفتار سازمانی در دانشکده تجارت بینالملل دانشگاه برندیس Brandeis است. او نویسنده کتاب دستیابی است که به شما کمک میکند تا یک استراتژی جدید برای خارج شدن از منطقه راحتی خود ، برخورد با چالش و ایجاد اعتمادبهنفس ، ایجاد کنید.
مولینسکی توضیح میدهد که در تحقیقات خود ، سه ابزاری را پیداکرده است که مردم برای موفقیت در خارج شدن از مناطق راحتی خود میتوانند از آن استفاده کنند. او از این ابزارها بهعنوان سه C یاد میکند. آنها به شرح زیر است:
- محکومیت Conviction
- سفارشیسازی Customization
- وضوح Clarity
محکومیت
محکومیت داشتن این احساس عمیق است که انجام اقدامی که شمارا از منطقه راحتی بیرون میکشد ارزش انجام کار سختی را دارد که قرار گرفتن در خارج از منطقه راحتی شمارا به دنبال دارد. این شامل دانستن این است که چرا انجام این عمل برای شما مهم است.
بهعنوان نمونه ، اندی توضیح میدهد که انجام کارهای تبلیغاتی که مربوط به انتشار کتاب است حضور در جمع ، مصاحبه و غیره ، خارج از محدوده راحتی وی است. بااینحال ، او این کار را انجام می دهد زیرا واقعاً معتقد است که کتابش میتواند به مردم کمک کند زندگی بهتری داشته باشند.
سفارشیسازی
سفارشیسازی شامل تغییر ، یا تنظیم و نحوه انجام یک کار جدید است .حتی اگر فقط تنظیمات بسیار کمی وجود داشته باشد تا با این موضوع احساس راحتی و طبیعی بودن کنیم.
بهطور مثال دفعه بعدی که میخواهید خودتان را مجبور کنید در جلسهای صحبت کنید ، میتوانید برخی از نکاتی را که در ادامه بازگو میکنیم رعایت کنید تا اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید و به راحتی بتوانید از منطقه آسایش و امن خود خارج شوید.
- کتوشلوار براق بپوشید.
- قبل از جلسه ژست قدرت بگیرید.
- یک شیء به عنوان ابزار خوششانسی به همراه خود داشته باشید.
بهاینترتیب ، شما در جلسه بهگونهای ظاهر میشوید که باعث میشود احساس قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید (نکته: هیچکس دیگری نباید در مورد آن اطلاعاتی داشته باشد).بخشی از دلیل ترسناک بودن خارج شدن از مناطق راحتی ما این است که ما احساس درماندگی و عدم کنترل روی موضوع جدید داریم. با شخصیسازی بهنوعی میتوانید حس کنترل را دوباره به دست آورید زیرا خود را قدرتمند میدانید.
وضوح
وقتی می خواهیم اقدامی انجام دهیم که ما را به خارج از محدوده راحتی خود برساند ، افکار غیرمنطقی ما را تسخیر می کنند. ممکن است فکر کنید:
“اینیک فاجعه خواهد بود.”
“من روی صورتم به زمین می خورم و پایان آن را هرگز نخواهم دید.”
“من نمیخواهم این کار را انجام دهم مگر اینکه مطمئن شوم که میتوانم کاملاً از پس آن برآیم.”
میتوانید ببینید که چگونه این نوع افکار شمارا فلج میکنند و شمارا در منطقه راحتی خود گیر میاندازد. آنچه شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید افکار غیرمنطقی دارید و سپس بهوضوح بیشتری دست پیدا کنید.
وضوح درحالتوسعه دیدگاهی منطقی و یکنواخت در مورد چالشهایی است که با آن روبرو هستید. بهعبارتدیگر ، این شمارا از تسلیم در برابر تفکر تحریفشده و اغراقآمیز بازمیدارد ، بنابراین بسیاری از ما در موقعیتهای بسیار استرسزا اسیر میشویم. سعی کنید مواردی مانند موارد زیر را به خود بگویید:
- “همهچیز خوب خواهد بود.”
- “حتی اگر همهچیز اشتباه باشد ، این پایان دنیا نیست.”
- ” هدف من کمال نیست. من فقط میخواهم بهترین کاری را که میتوانم انجام دهم. “
حال به بخش دوم می رویم و دلایلی را که باعث می شود ما خودمان را ملزم کنیم تا از منطقه راحتی و امن خود خارج شویم را مورد بررسی قرار می دهیم.
بخش دوم
۵ دلیل که شما باید از منطقه راحتی خود خارج شوید
بهخصوص وقتی اوضاع استرسزا باشد ، بسیاری از ما به ماندن در مناطق آسایش و راحتی خود ، انجام ، گفتن ، تماشا کردن یا خوردن چیزهایی که قبلاً برایمان آشنا است، متوسل میشویم. خب ، البته طبیعی است که بخواهیم به چیزهایی که ما به آنها عادت کردهایم پایبند بمانیم. اما هرچه زمان بیشتری در این منطقه بگذرانیم ، فرار از آن فضا دشوارتر خواهد بود.
بسیاری از مردم تمام زندگی خود را در منطقه امن و راحتی خود میگذرانند ، و هرگز در خارج از محدوده خود جسارت و عرض اندام نمیکنند تا ببینند چه چیزی را میتوانند داشته باشند یا ممکن است به دست آورند. اما زندگی در این منطقه برای ما هزینه های زیادی را در پی دارد. درحالیکه ماندن در داخل حباب منطقه امن ما فواید فوری را به همراه دارد ، درنهایت ما توانایی بالقوه بیشتری را در جاده زندگی برای آن فدا میکنیم.
لازم به یادآوری است که خارج شدن از منطقه راحتی خود نیازی به اقدامی رادیکال و سخت ندارد. شاید شما خود را به چالش بکشید تا در جلسهای که معمولاً شمارا می ترساند ، صحبت کنید یا همسایه جدید را به یک پیادهروی دعوت کنید. سپس میتوانید بهتدریج خود را وادار به پذیرش خطرات بزرگتر (استراتژیک) کنید.
در اینجا پنج دلیل وجود دارد که نشان میدهد باید از منطقه راحتی خود خارج شویم.
۱. این موضوع قدرت داخلی شمارا توسعه میدهد
ما میدانیم که تعریف دیوانگی این است که با انجام مکرر یک کار ، انتظار داشته باشیم نتیجه متفاوتی به دست آوریم. بااینحال این دقیقاً همان کاری است که برخی از افراد در زندگی روزمره خود انجام میدهند و باعث میشوند خود را گیر بیندازند و خود را ناراضی کنند.
اجرای چیز جدیدی که باعث ناراحتی ما شود (مانند انتخاب سرگرمی جدید یا پیدا کردن دوست جدید) به ما کمک میکند قدرت درونی خود را بسازیم؛ حتی اگر شکست بخوریم که اغلب این اتفاق میافتد اما، تجربهای به دست می آوریم که به کمک آن میتوانیم در آینده از آن استفاده کنیم. در کنار هم ، این تجربیات بهعنوان عناصر سازندهای عمل میکنند که به ما امکان میدهد زندگی معناداری داشته باشیم.
۲. خارج شدن از منطقه راحتی اعتماد شمارا میسازد
اعتمادبهنفس چیزی نیست که ما با آن به دنیا بیاییم. این مهارتی است که میتوانیم با تعیین اهداف ، دستیابی به آن اهداف و تعیین اهداف بیشتر برای دنبال کردن ، ایجاد کنیم. برای ایجاد اعتمادبهنفس ، باید با ترسهای خود روبرو شویم و ریسک کنیم. همه ما احساس نشاطآور ناشی از دستیابی به چیزی را میدانیم که حتی قبل از آن مطمئن نبودیم به آن دست پیدا می کنیم. هرچه اهداف بیشتری تعیین کنیم و به دست آوریم ، اعتمادبهنفس ما بیشتر میشود.
۳. از غافله عقب نمان!
هرچه زمان بیشتری در مناطق راحتی خود بمانیم ، قلمرو جدید، ترسناکتر به نظر میرسد. اما جهان بهسرعت در حال تغییر است و کسانی که از تغییر میترسند خطر عقب ماندن از غافله را به همراه دارند. برای افرادی که قبلاً منطقه راحتی خود را ترک کرده اند ، تغییر ترسناک به نظر نمیرسد. در عوض ، آنها از یک پروژه جدید در محل کار خود استقبال خواهند کرد یا یکزبان جدید را بهعنوان یک چالش یاد میگیرند که میتواند امکاناتی را برای رشد آن ها ایجاد کند که قبلاً به آن دسترسی نداشته اند.
۴. این باعث خلاقیت بیشتر ما میشود
برای خلاقیت ما هیچچیز بدتر از این نیست که به مسیر آزمایششده و درست گام نگذاریم. هر چه بیشتر تمایل به تفکر ، اندیشه و روش جدید برای عمیق شدن نداشته باشیم ، بیشتر در منطقه راحتی خود گیر می افتیم.
۵. پشیمانی دگر سودی ندارد
کسانی که هرگز اقدام به رفتن و سفر کردن به مناطق دور نمیکنند ، هرگز نخواهند فهمید که اگر بخواهند کارهایی فراتر ازآنچه در ابتدا احساس میکردند، میتوانند انجام دهند. همه افراد موفق ریسک کردهاند ، شکستخوردهاند ، خودشان را از سر راه برداشتند و دوباره خطر کردند تا اینکه توانستند از منطقه امن و راحتی خود فراتر بروند.خارج شدن از منطقه امن برای بسیاری از افراد موفق به یک سبک در زندگی تبدیل میشود.
کلام آخر
پس:درحالیکه پیمودن مسیر ایمن همیشه وسوسهانگیز است ، به این معنی است که در جادههای زندگی بهای زیادی را میپردازیم. در مصاحبه با افرادی که در پایان زندگی خود بودند ، آنها اغلب در مورد آنچه همیشه میخواستند انجام دهند ، اما این کار را نکردند، اظهار تأسف میکنند. اگر بعضی از افراد ادعا میکنند که زندگی در مورد آماده شدن برای مرگ ما است ، پرهیز از پشیمانی شاید قانعکنندهترین دلیلی است که ما باید از منطقه آسایش خود خارج شویم.
به نظر شما چه راه های دیگری برای خارج شدن از منطقه امن و راحتی خود وجود دارد؟آیا دوست دارید از منطقه امن و راحتی و آسایش خود خارج شوید؟