رهایی از خاطرات بد گذشته
در هر زمان برای هر کسی، ممکن است اتفاقات و پیش آمدهایی پیش بیاید که ترجیح میدهد آنها را فراموش کند. خوشبختانه، روشهایی وجود دارد که میتوانید ذهن خود را برای کنار آمدن با خاطرات بد به روشی سالم تربیت کنید. میتوانید افکار منفی را از ذهن خود بیرون کنید و اضطرابی که هنگام بروز خاطرات بد احساس میکنید را کاهش دهید. در ادامه با کمک سه روش اصلی و روش های فرعی که به آن ها می پردازیم می توانید از خاطرات بد گذشته رهایی یابید؛ فقط کافی است به آن ها عمل کنید.
این روش ها عبارت اند از:
۱. ایجاد الگوهای تفکر سالم
۲. داشتن یک چشم انداز مثبت
۳. غلبه بر یک تجربه آسیبزا
عوامل محرک خود برای خاطرات بد گذشته را شناسایی کنید
خاطرات وابسته به نشانه ها هستند. به این معنی که آنها نیاز به یک ماشه برای انفجار یا شلیک دارند. خاطرات بد شما دائماً در ذهن شما نیست. چیزی در محیط فعلی شما تجربه و خاطرات بد شما را یادآوری میکند و روند فراخوان خاطرات بد را برای شما آغاز میکند.
بعضی از خاطرات فقط چند عامل محرک دارند. مانند بوی خاص یا تصاویر، در حالی که بعضی دیگر این عوامل بسیار زیاد هستند که اجتناب از آنها دشوار است. به عنوان مثال، ممکن است کسی با صدای مربوط به نبرد با صداهای بلند، بوی دود، درهای بسته، آهنگهای خاص، اشیا و… تحریک شود.
شناسایی رایجترین عوامل محرک، میتواند به شما در کنترل آنها کمک کند. وقتی آگاهانه ماشهای را تشخیص دهید، میتوانید سرکوب ارتباط منفی را تمرین کنید. هر چه بیشتر این عوامل را سرکوب کنید، رهایی از خاطرات بد گذشته آسانتر خواهد شد. محققان معتقدند شما میتوانید یک ماشه را با یک تجربه مثبت یا ایمن مجدداً گره بزنید و درنتیجه ارتباط بین ماشه و خاطرات بد را قطع کنید.
فقط خاطرات بد وجود دارد ؟
آیا به نظر میرسد تنها افکاری که به ذهن خطور میکنند خاطرات بد هستند؟ شما فقط تجربههای دردناک و غمانگیز زندگی خود را به یاد میآورید. شخصی چیزی خوشحالکننده را به شما یادآوری میکند، اما شما برای یادآوری آن تلاش میکنید و به ذهن خود رجوع میکنید. و به یاد داشته باشید که این تجربه شاد باعث میشود که شما احساس بدتری داشته باشید تا اینکه احساس بهتر پیدا کنید.
اگر بتوانید از مواردی که باعث یادآوری خاطرات بد گذشته شما میشوند کاملاً اجتناب کنید، ممکن است درنهایت میزان یادآوری گذشته در ذهن شما کم شود. زیرا دلایل کمتری خواهید داشت که آن را فرابخوانید، و در ادامه زندگی خود، افکار مهمتری را جایگزین خاطرات بد خواهید کرد.
البته، همه عوامل محرک کاملاً قابلاجتناب نیستند و شاید شما نیازی به تغییر مسیر کار خود یا اهدا، هدیه هایی که به شما داده شده است نداشته باشید. اگر اجتناب از عوامل تحریکپذیر عملی نیست، یا به دلیل اینکه تعداد آنها زیاد است یا از دادن این قدرت به خاطرات بد ناراحت هستید، روشهای دیگری وجود دارد که میتوانید با خاطرات بد کنار بیایید.
افسردگی و زنده کردن خاطرات بد گذشته
همه ما زمانهایی داریم که غمگین هستیم و فکرها و خاطرات بد را در ذهن خود متمرکز میکنیم. بسیاری از ما در دورهای از زندگی خود یک دوره افسردگی را تجربه خواهیم کرد. افسردگی فراتر از یک مشکل عاطفی است. چیزی مهمتر از غمگین بودن در افسردگی بر تمام جنبههای وجودی، تعاملات اجتماعی، کار، غذا خوردن و خواب تأثیر میگذارد. البته افسردگی بر حافظه و شناخت نیز تأثیر میگذارد.
افسردگی دو اثر مهم بر خاطرات دارد. اولین تأثیر این است که افسردگی خاطرات بد وابسته به خلقوخوی که درگذشته وجود داشته است را بازیابی میکند. احساسات و خاطرات میتوانند یک حلقه بازخورد متقابل ایجاد کنند: خلقوخوی شما خاطرات را به یادتان میآورد و دوباره وضعیت خلقوخوی جدید شمارا تحت تأثیر قرار میدهند. این موضوع میتواند هنگامی که شادهستید شگفتانگیز باشد . به یاد داشته باشید وقایع که حس خوشایندی ایجاد میکنند به شاد نگهداشتن شما کمک میکند.
این مشکل برای افرادی که حالت روحی افسرده دارند به وجود میآید. در چندین مطالعه محققان اثرات خاطرات بد وابسته به خلق را در افراد افسرده ثبت کردهاند. در پاسخ به نشانههای خنثی از مردم خواسته میشود خاطرات خود را به یادآورند. افرادی که افسرده هستند بیشتر از افرادی که افسرده نیستند تجربیات منفی شخصی خود را به یاد میآورند.
افراد افسرده درطول روز تجربیات منفی متفاوتی دارند. مثلا ممکن است در طول روز در یک زمان خاص احساس افسردگی بیشتری راتجربه کنند.در افسردگی، یادآوری باعث ایجاد چرخهای میشود که حالت عاطفی منفی را حفظ میکند.
بیشتر به گذشته فکر کن
از اشیا و مکانهایی که باعث ایجاد یادآوری خاطرات بد گذشته میشوند خودداری کنید. آیا هنگام رفتن به مکانهای خاص یا دور و اطراف چیزهای خاصی، متوجه میشوید که توسط حافظه بد خود کور میشوید؟ شاید تاکنون متوجه نشده باشید که اینها باعث یادآوری خاطرات بد شما میشوند.
بهعنوان مثال، ممکن است خاطرات بد شما مربوط به حادثهای باشد که در مدرسه ابتدایی شما اتفاق افتاده است و شما هر بار که از آن مسیر عبور میکنید اتفاقاتی را به یاد میآورید. اگر شما مسیر جدیدی را برای رفتن سرکار انتخاب کنید و از رفتن به خیابانی که مدرسه شما در آن قرار دارد اجتناب کنید، میتوانید ذهن خود را از اتفاقات بد گذشته دور نگه دارید.
به حافظه خود بیندیشید تا زمانی که قدرت خود را از دست بدهد. چند بار اول که چیز بدی را به یاد میآورید، ممکن است در شما احساس اضطراب و تخلیه ایجاد کند. انگیزه شما ممکن است این باشد که حتیالامکان از فکر کردن در مورد آن خودداری کنید، اما زمانی که در ذهن شما ظاهر شد تلاش برای سرکوب کردن خاطرات بد گذشته میتواند به آن قدرت بیشتری بخشد.
جای بیرون کردن خاطرات بد این کار را انجام بده
به جای اینکه آن را از ذهن خود بیرون کنید، بگذارید خودتان به یاد بیاورید چه اتفاقی افتاده است. به آن فکر کنید تا جایی که ارزش خود را از دست بدهد. درنهایت، شما زیاد فکر کردن در مورد آن را متوقف خواهید کرد، و وقتی این کار را انجام دهید، این موضوع دیگر دردناک نخواهد بود. اگر خاطرات بد ذهن شما سنگینتر میشود، پیادهروی طولانی انجام دهید و یا هر ورزشی که دوست دارید را سریع انجام دهید.
سعی کنید در رابطه با این واقعیت که اکنون اتفاقی باعث یادآوری خاطرات بد گذشته میشود، خود را رها کنید. هر اتفاقی که افتاده است، افرادی که به خجالت کشیدن شما میخندند، یا وضعیت خطرناکی که تحمل کردهاید، درگذشته اتفاق افتاده است و اکنون دیگر وجود ندارد.
در بعضی موارد، فکر کردن در مورد یک خاطرات بد در گذشته ممکن است کمی وسواس به وجود آورد. هنگام یادآوری مکرر خاطرات، احساسات خود را مشاهده کنید. اگر فهمیدید که حتی پس از فکر کردن عمدی در مورد خاطرات بد گذشته، این قدرت همچنان برای صدمه زدن به شما وجود دارد، روش دیگری برای خلاص شدن از شر این خاطرات بد را امتحان کنید.
ایجاد الگوهای تفکر سالم
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که نحوه تفکر شما چگونه روی موفقیت شما برای از بین بردن خاطرات بد گذشته تأثیر میگذارد؟ آیا تابهحال فکر کردهاید که چگونه برخی از عادات تفکر ممکن است نوع دید شما را نسبت به اتفاقات تحریف کند؟
اینها الگوهای تفکر نامیده میشوند، و وقتی این الگوها در تلاشهای روزمره شما برای موفقیت تداخل ایجاد میکنند تحریفهای شناختی ایجاد میکنند. متأسفانه، زندگی با این الگوهای شناختی میتواند موفقیت شما را برای از بین بردن خاطرات بد گذشته را محدود کند و بر عزتنفس شما تأثیر منفی بگذارد. ممکن است بدون هیچ هدفی احساس گمشدن کنید، که این امر باعث میشود عملکرد شما در برابر خاطرات گذشته تحت تأثیر قرار گیرد.
انواع مختلفی از تحریفهای شناختی وجود دارد، و میتوانید یاد بگیرید که آنها را شناسایی کنید. بهعنوان مثال، ممکن است تمایل داشته باشید از خاطرات بد مبالغه کنید که نشان میدهد اشتباهات شما بسیار مهم است یا به موفقیتهای خود درگذشته بهصورت تحقیرآمیز نگاه کنید. این “فاجعه” یا “به حداقل رساندن” نامیده میشود. اگر همیشه سریع فکر میکنید که هر ایده یا رویدادی مانند خاطرات گذشته را به شکلی منفی تفسیر کنید، حتی اگر مدرکی برای اثبات این موضوع وجود نداشته باشد، ممکن است “به این نتیجه برسید که مشکلی درگذشته وجود داشته است”
۱. تغییر خاطرات بد را امتحان کنید.
هر وقت چیزی را به یاد میآورید، خاطرات بد کمی تغییر میکند. مغز شما با جایگزینی اطلاعات غلط در خاطرات، شکافهای جزئی خاطرات بد را جبران میکند. شما میتوانید با جایگزینی قسمتهای بد خاطرات با اطلاعات مختلف، از نحوه کار مغز خود استفاده کنید. درنهایت، شما شروع به یادآوری نسخه تغییریافتهای از خاطره خود میکنید.
بهعنوان مثال، بگذارید بگوییم شما یک خاطره از دوران کودکی خود در مورد سوار شدن به راسبی به نام تندر در کنار رودخانه با پدر خود دارید. شما به یاد میآورید که پدرتان در آنجا یک شلوار پارچه ای سیاه پوشیده بود و یک عینک آفتابی هم با خود به همراه داشت.
او می خواست چوبی را از زمین بردارد اما به دلیل اینکه زیاد خم شد از روی اسب افتاد. شما می دانید که این همان اتفاقی است که افتاده است، اما سالها بعد وقتی به عکسی نگاه میکنید روزی را میبینید که پدرتان شلوار جین پوشیده است، واو سوار بر اسب سفیدی به نام طوفان است. همانطور که میبینید، خاطرات هرگز کاملاً دقیق نیستند و میتوان آنها را تغییر داد.
بخشی از حافظه را که باعث میشود احساس بدی داشته باشید، تغییر دهید. با استفاده از مثال فوق، اگر به خاطر میآورید که هنگام افتادن از اسب احساس ترس و تنهایی کردهاید، سعی کنید دوباره خاطره را تصور کنید و ببینید که چگونه مانع از افتادن پدرتان روی زمین شدید و احساس خوبی از این موضوع پیدا کنید و روی آن تمرکز کنید.
هر وقت به خاطرات بد فکر میکنید، کمی متفاوت میشود. اگر هر بار بهجای احساسات بد، روی احساسات خوب تمرکز کنید، خاطرات تغییر لحن میدهند. شاید از یک خاطرات بد به یک خاطره بزرگ تبدیل نشود، اما ممکن است قدرت صدمه زدن به شمارا از دست بدهد.
۲. روی خاطرات شادتر تمرکز کنید.
گاهی اوقات مغز ما در شکافی گیر میافند که به سختی میتوان از آن خارج شد. اگر میبینید که زیاد روی خاطرات بد زندگی در گذشته تمرکز میکنید، ذهن خود را آموزش دهید تا در عوض به خاطرات شاد روی بیاورد. به خاطرات بد زمان کافی برای تغییر روحیه یا احساس اضطراب اختصاص ندهید. در عوض، لحظهای که به ذهن شما خطور میکند، فکر خود را به یک خاطره شادتر منتقل کنید. تمرین مثبت اندیشی را ادامه دهید تا جایی که دیگر بهطور خودکار در همان شیفتهای ذهنی قدیمی قرار نگیرید.
سعی کنید خاطرات بد خود را با یک خاطره خوب مرتبط کنید. بهعنوان مثال، اگر نمیتوانید در مورد زمانی که یک کنفرانس را در یک کلاس خراب کردهاید و کل کلاس به شما خندیدهاید، متوقف کنید، آن خاطره را با خاطره زمانی که عملکرد خوبی داشتهاید و تحسین کردهاید جفت کنید. هر بار که به خاطرات بد فکر میکنید، افکار خود را به سمت خاطره خوب سوق دهید. داشتن یک خاطره خوب در ذهن شما باعث میشود مجبور نباشید تا تمام توان مغز خود را جمع کنید تا در هنگام احساس بد را از بین ببرید.
۳. در زمان حال بودن را بیاموزید.
عمل توجه بیشتر به هوشیار بودن به لحظه حال معروف است. این به معنای تمرکز بر اینجا و اکنون بهجای پرداختن به گذشته یا پیشبینی آینده است. هوشیاری یک روش عالی برای از بین بردن استرس و بالا بردن بیشتر شادی در زندگی است. بهجای صرف وقت و انرژی برای نگرانی در مورد چیزهایی که نمیتوانید تغییر دهید، باید چمدان خاطرات گذشته را رها کنید و فقط در زمان حال باشید.
اغلب اوقات، افراد اجازه میدهند ذهنشان در طول فعالیتهای روزمره خود دور شود و به همه جا سرک بکشد، و آنچه را که انجام میدهند کاملاً رو یحالت اتوماتیک تنظیم میکنند. بهجای استفاده از “خلبان خودکار”، وقت بگذارید و به جزئیات کوچک مانند صداها یا بوهایی که معمولاً به آنها توجه نمیکنید، توجه کنید. این موضوع به شما کمک میکند تا ذهن خود را به لحظه فعلی برگردانید تا اینکه از خاطرات دور شوید و آن را ثابت کنید.
یک عبارت تأکیدی برای خود به وجود آورید که میتوانید وقتی فکرهایتان بهجاهایی میرود که نمیخواهید برود، آن را تکرار کنید. بهعنوان مثال، میتوانید بگویید “من اینجا هستم” یا “من زندهام”. چیزی بگویید که شمارا در زمان حال نگه دارد. این موضوع به شما کمک میکند تا متوجه شوید که حق انتخاب دارید.
به احساس خود در اینجا، همینالان توجه کنید. به حواس خود توجه کنید: اکنون چه چیزی میشنوید، میبینید، مزه میکنید و بو میکنید؟ اطمینان حاصل کنید که حواس خود را محدود به خاطرات گذشته نمیکنید.
۴. مدیتیشن را امتحان کنید.
بیشتر شکلهای مراقبه مربوط به ذهن آگاهی است. تمرکز بر تنفس و رهایی ذهن از حواسپرتی به شما کمک میکند تا در زمان حال زندگی کاملتری داشته باشید. تمرین مدیتیشن منظم نهتنها به شما کمک میکند تمرکز کنید، بلکه نشان دادهشده است که باعث بهبود خلقوخوی کلی میشود.
داشتن چشم انداز مثبت
۱-آنچه را از خاطرات بد آموختهاید در نظر بگیرید.
حتی وحشتناکترین تجربیات نیز میتوانند چیزی را به ما یاد دهند. ممکن است مدتها طول بکشد تا متوجه شوید چه چیزهایی آموختهاید، مخصوصاً اگر این حادثه به تازگی اتفاق افتاده باشد. اما اگر بتوانید به گذشته نگاه کنید و ببینید که از شرایط به وجود آمده چه چیزی به دست آورده اید، خاطرات بد شما ممکن است برخی از رنجش هایی که درون خود دارد را از دست بدهد.
۲-به یاد داشته باشید که تجربیات منفی و خاطرات بد بخشی اجتنابناپذیر از زندگی است.
تجارب دشوار ما را قویتر میکند و به ما کمک میکند تا لحظات خوشایند زندگی را درک کنیم. بدون اینکه هرچند وقت یکبار احساس بدی داشته باشیم، قادر به درک احساس خوب نیستیم. هر چیزی که ما را نکشد ما را قویتر میکند.
۳-سعی کنید نعمتهای خود را بشمارید.
هرچیزی که ممکن است در اثر این خاطرات بد ازدستداده باشید را کنار بگذارید و فهرستی از مواردی را که اکنون به خاطر آن سپاسگزار هستید، تهیه کنید.
۴-خاطرات خوشحال کننده جدید را شکل دهید.
با گذشت زمان، بهطور طبیعی یادآوری خاطرات بد کمی کمرنگ میشود. شما میتوانید با گذران کامل زندگی و ایجاد خاطرات خوب جدید، روند کار را تسریع کنید و ذهن خود را از آنها پر کنید. وقت خود را صرف انجام کارهایی کنید که از آنها لذت میبرید با افرادی که شمارا خوشحال میکنند بیرون بروید. هرچه بیشتر خاطرات مثبتی ایجاد کنید، در طولانی مدت این خاطرات گذشته از اهمیت کمتری برخوردار میشوند.
این موضوع میتواند به شما کمک کند که به مکانهایی بروید که قبلاً هرگز ندیدهاید، بنابراین میتوانید تجربههای کاملاً جدیدی داشته باشید که به هیچ وجه آلوده به گذشته نباشد. پرواز به یک شهر جدید را در برنامه خود قرار دهید، یا در شهر خود شروع به گشتوگذار کنید و به محلهای بروید که معمولاً در آن رفتوآمد ندارید.
اگر سفر موردعلاقه شما نیست، به روشی دیگر برنامه خود را تغییر دهید. به رستوران جدیدی بروید که هرگز امتحان نکردهاید، یک وعده غذایی چالشی را انتخاب کنید یا همه دوستان خود را برای مهمانی شام دعوت کنید. میتوانید کارهای دیگری انجام دهید .
۵-زندگی پرمشغلهای داشته باشید.
برنامه خود را پر و ذهن خود را تحریک کنید، بنابراین زمان کمتری برای تأمل در افکار منفی دارید. اگر تمایل دارید که وقت زیادی را بهتنهایی سپری کنید، مهم این است که بیشتر با دوستانتان بیرون بروید یا بیشتر اوقات به خانواده خود سر بزنید. با یک کتاب خوب حواس خود را پرت کنید یا یک سرگرمی جدید انتخاب کنید. هرچقدر بیشتر وقت خود را صرف نشستن کنید و کاری برای انجام دادن نداشته باشید، بیشتر احتمال دارد که به خاطرات قدیمی بپردازید. در ادامه به چند کار حواسپرت کن اشاره میکنیم که میتواند به شما کمک کند.
یک فعالیت بدنی جدید مانند فوتبال یا کیک بوکسینگ انجام دهید. اگر اهل ورزش نیستید، خود را به چالش بکشید که روزانه مسافت مشخصی را طی کنید یا بدوید و یا شروع به انجام تمرینهای یوگا کنید. به چالش کشیدن خود از نظر جسمی، راهی عالی برای رهایی ذهن از افکار منفی گذشته است. ورزش باعث ترشح اندورفین در مغز میشود که باعث بهبود خلقوخوی شما میشود.
چیز جدیدی ایجاد کنید. میتوانید لباسی بدوزید، نقاشی بکشید یا شعر و ترانه ای بنویسید. انرژی خود را برای ساختن چیزهایی صرف کنید و آن وقت میبینید که دیگر وقت ندارید که به خاطرات بد فکر کنید.
فرصتی را برای داوطلب کردن خود برای انجام کارهای خیر اختصاص دهید. کمک به دیگران راهی عالی برای از بین بردن مشکلات شما است.
از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنید.
استفاده از مواد تغییردهنده ذهن میتواند اوضاع را بدتر کند، خصوصاً اگر خاطرات بد باعث افسردگی یا اضطراب شود. الکل میتواند افسردگی، تحریکپذیری و اضطراب را افزایش دهد، بهخصوص در افرادی که قبلاً این علائم را تجربه کردهاند. برای مثبت نگهداشتن ذهنیت، بهتر است مصرف الکل و مواد مخدر را محدود یا استفاده از آنها را کاملاً قطع کنید.
استفاده از الکل و مواد مخدر بهعنوان راهی برای تلاش برای فراموش کردن خاطرات بد، یا راهی برای جلوگیری از هر نوع احساس منفی، اغلب منجر به اعتیاد میشود. اگر میخواهید هنگامیکه نمیخواهید چیزی را که باعث آزارتان میشود به خاطر بیاورید و به مشروبات الکلی یا مواد مخدر روی آوردهاید، اکنون زمان آن است که از دیگران کمک بگیرید.
استفاده از مواد تغییردهنده ذهن میتواند اوضاع را بدتر کند، خصوصاً اگر خاطرات بد باعث افسردگی یا اضطراب شود. الکل میتواند افسردگی، تحریکپذیری و اضطراب را افزایش دهد، بهخصوص در افرادی که قبلاً این علائم را تجربه کردهاند. برای مثبت نگهداشتن ذهنیت، بهتر است مصرف الکل و مواد مخدر را محدود یا استفاده از آنها را کاملاً قطع کنید.
استفاده از الکل و مواد مخدر بهعنوان راهی برای تلاش برای فراموش کردن خاطرات بد، یا راهی برای جلوگیری از هر نوع احساس منفی، اغلب منجر به اعتیاد میشود. اگر میخواهید هنگامیکه نمیخواهید چیزی را که باعث آزارتان میشود به خاطر بیاورید و به مشروبات الکلی یا مواد مخدر روی آوردهاید، اکنون زمان آن است که از دیگران کمک بگیرید.
از سایر شکل های فرار از خاطرات بد باید خودداری کنید. اگر شما تمایل به انجام کارهای بد، پرخوری یا به عادتی دارید که میتواند برای سلامتی شما بهعنوان راهی برای سرکوب احساسات بد مضر باشد پناه ببرید، پذیرفتن رفتار خود و مهار آن، چه بهخودیخود و چه با کمک یک درمانگر مهم است.
سلامتی خود را در اولویت قرار دهید.
هنگامیکه دچار افکار منفی میشوید، یادآوری اینکه باید از خود مراقبت کنید بسیار دشوار است. اما حفظ سلامت بدن تأثیر بسزایی در نحوه تفکر شما دارد. خوردن غذای مقوی، بهاندازه خوابیدن و چند بار تمرین در هفته کمک زیادی به از بین بردن خاطرات بد میکند. علاوه بر اطمینان از برآورده شدن نیازهای اساسی خود، کمی وقت خود را صرف کاهش اضطراب ناشی از خاطرات بد خود کنید.
یک رژیم متعادل داشته باشید که شامل مقدار زیادی میوه و سبزیجات تازه، پروتئین بدون چربی، غلات کامل و چربیهای سالم باشد.
هدف این است که شما هر روز ۳۰ دقیقه تا یک ساعت ورزش کنید، حتی اگر بعد از کار فقط یک پیادهروی طولانی انجام دهید.
سعی کنید هر شب هفت تا هشت ساعت بخوابید، زیرا خستگی باعث میشود احساسات شما بیشازحد معمول شود و شمارا مستعد زندگی در خاطرات بد کند.
غلبه بر یک تجربه آسیبزا
۱.خاطرات بد را غمگین کنید
خاطرات بد و احساسات منفی مرتبط با آن را قبول کنید و بپذیرید. گرچه ممکن است این امر مفید به نظر نرسد، اما پذیرش یکی از عناصر اصلی روند بهبودی است. سرکوب خاطرات بد فقط باعث میشود که بعداً در زندگی، و حتی با شدت بیشتری دوباره به وجود بیاید. بگذارید در ذهن خود، خود را عصبانی، غمگین، خجالتزده ببینید. اگر شما نیاز به گریه یا فریاد دارید، این کار را انجام دهید.
۲.با یک نفر در این باره صحبت کنید.
به یکی از دوستان یا اعضای خانواده خود که به او اعتماد دارید مراجعه کنید. افراد دیگر میتوانند مشاوره ارائه دهند، داستانهای مشابهی را به اشتراک بگذارند و حتی به شما اطمینان دهند که شاید این حادثه به همان اندازه وحشتناک نبوده است اما همانطور که شما تصور کردید این خاطرات بد در ذهنتان است. در صورت امکان، با شخصی که ارتباطی با این حادثه ندارد صحبت کنید. این موضوع دیدگاه تازهای را که نیاز دارید به شما میدهد.
پیوستن به یک گروه پشتیبانی را در نظر بگیرید. برای یافتن یک گروه پشتیبانی در منطقه خود که با موضوع خاصی درگیر هستند، تحقیق کنید. گروههای پشتیبانی زیادی برای طلاقهای اخیر، جدایی، بیماریهای مزمن و غیره وجود دارند.
اگر از اشتراک تجربه با دیگران راحت نیستید، در مورد آن در یک دفتر یادداشت بنویسید و آن را در مکانی امن که هیچکس دیگری آن را پیدا نمیکند، نگهدارید.
۳.رواندرمانی را در نظر بگیرید.
اگر احساس میکنید بیش ازآنچه دوستان یا خانواده شما میتوانند به شما پیشنهاد دهد نیاز دارید، صحبت با یک فرد حرفهای میتواند انتخاب مناسبی برای شما باشد. ازآنجاکه رابطه پزشک و بیمار محرمانه است، لازم نیست نگران خودسانسوری و یا احساس خجالت باشید.
یک درمانگر میتواند به شما کمک کند عوامل محرک خود را شناسایی کنید و یاد بگیرید که بر آنها غلبه کنید. او به شما تکنیک هایی را میآموزد که میتوانید با استفاده از آنها خاطرات بدی را که در ذهن دارید از بین ببرید.
ببینید آیا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا هستید. این اختلال میتواند پس از یک تجربه ترسناک و مضر مانند سوءاستفاده جنسی، تصادف رانندگی بد، حمله خشونتآمیز یا بیماری ناتوانکننده ایجاد شود. برای افراد مبتلابه PTSD، خاطرات آسیبزا از بین نمیرود. این احساس اضطراب مداوم ایجاد میکند که وضعیت بد دوباره اتفاق میافتد. اگر فکر میکنید ممکن است مبتلابه PTSD باشید، مهم است که به دنبال کمک باشید، زیرا این چیزی نیست که بتوانید خودتان با آن کنار بیایید.
علائم PTSD شامل بازگشت به گذشته، کابوس و افکاری است که شمارا میترساند.
شما ممکن است از نظر عاطفی بیحس، افسرده یا دائماً نگران باشید، و احساس میکنید همیشه در لبه پرتگاه قرار دارید.
به دنبال درمانهای خاص باشید.
اگر احساس میکنید در خاطرات بد خود در یک تجربه آسیبزا گرفتارشدهاید، درمانهایی در دسترس است که میتوانند به شما کمک کنند. این درمانها عموماً همراه با رواندرمانی برای بهترین نتیجه ممکن مورداستفاده قرار میگیرند. قرار ملاقات با یک روانپزشک بگذارید تا در مورد اینکه آیا یک روش درمانی خاص ممکن است به شما کمک کند تا سرانجام از خاطرات بدی که بر کیفیت زندگی شما تأثیر میگذارد، خلاص شوید، صحبت کنید.
دارو ممکن است اولین روش درمانی باشد. داروهای ضدافسردگی یا داروهای ضد اضطراب اغلب برای افرادی که در فرار از افکار منفی مشکلدارند تجویز میشود.
کلام آخر
گذشته به گذشته تعلق دارد و باید آن را رها کرد تا طعم زندگی خوب را چشید. خاطرات بد، اتفاقات، وقایعی که درگذشته افتاده است دیگر تمامشده است و دیگر قدرتی برای آزار کسی ندارند. شما میتوانید هرگاه خاطرات بد گذشته را مرور میکنید جزییات را تغییر دهید و بعد متوجه میشوید که موضوع آنقدرها هم بد نبوده و یا حداقل اثر آن کم میشود.
کارهای چالشبرانگیز انجام دهید تا حواستان از خاطرات بد گذشته پرت شود تا بتوانید رهایی را تجربه کنید. سلامتی خود را در اولویت قرار دهید و خودتان را بهشدت دوست داشته باشید.
شما چگونه خاطرات بد خود را فراموش می کنید؟بنظر شما چه راه های دیگری برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته وجود دارد؟