استرس ، افسردگی ، اضطراب مسائلی هستند که ما با آنها غریبه نیستیم و دائماً با آنها درگیریم، به همین دلیل مردم ، بیشتر از هر زمان دیگری به جستجوی آرامش و صلح درونی روی آوردهاند. اما آرامش و صلح درونی چیزی نیست که بتوانید آن را بهراحتی در وجود خود روشن کنید. این کاری نیست که شما بتوانید تصمیم بگیرید و به راحتی انجام دهید.
آرامش و صلح درونی حالتی است که باید به آن دستیافت و پیشرفت کرد ، سفری مادامالعمر که به یک تعهد مادامالعمر نیاز دارد.بنابراین چگونه آرامش و صلح درونی را پیدا میکنید و این آرامش و صلح درونی برای شما واقعاً به چه معناست؟
در این مقاله ما درباره اصول آرامش و صلح درونی بحث میکنیم. ما در این مقاله در مورد دلیلهای معنوی و ذهنی ، کاربردهای عملی آن بازندگی روزمره و اینکه شما چگونه میتوانید صلح و آرامش درونی را بهطور واقعی در زندگی خود بگنجانید میپردازیم.
ما میدانیم که زندگی همیشه با ما مهربان نیست و با عادلانه رفتار نمیکند. اما شجاعت ، پشتکار ، صداقت و مهمتر از همه مسئولیتپذیری تنها راههای غلبه بر چالشهایی است که زندگی بر سر راه ما میگذارد.
چگونه میتوانیم همیشه با خود در آرامش و صلح درونی باشیم؟
چگونه جهان مدرن به آرامش و صلح درونی احتیاج دارد
دنیای مدرن خسارت سنگینی به همه ما وارد میکند. فناوریهای هوشمند ، اینترنت و…به هرکجا که برویم و به هر فرهنگی که سر بزنیم رخنه کرده است . به همین دلیل استراحت در هنگام ناهار کوتاهتر میشود ، استراحت و تفریح آخر هفته از بین میرود و تعطیلات به چیزی تبدیل میشود که آن را برای بازنشستگی خود به تعویق میاندازید. موضوعی که در اینجا وجود دارد این است که همیشه مسئله انتخاب نیست.
ما استرس ، نگرانی ، اضطراب و گیجی را تجربه میکنیم. ما نمیدانیم که در ۵ ، ۱۰ یا ۲۰ سال آینده هنوز شغل ما وجود خواهد داشت یا خیر . چه به دلیل یک بحران جهانی یا چیز دیگری ، و یا خودکارسازی کارها در آینده، ۹۰٪ از نیروی کار فعلی ما از بین خواهد رفت. به همین دلیل هرگز احساس نمیکنیم که فضای تنفسی برای ما باقی مانده است. گزینه معقول این است که کاهش سرعت را انتخاب میکنیم زیرا جهان فقط سریعتر و سریعتر و سریعتر به جلو پیش میرود.
اما برای بسیاری از ما ، تلاش برای ادامه کار فقط یک چرخه خودباختگی است.مسائل مربوط بهسلامت روان شیوع بیشتری نسبت به گذشته دارد. خودکشی بهجای یک اتفاق نادر ، بخشی مشترک در محافل اجتماعی ما شده است.انتظارات و خواستهها از طریق فضای مجازی است و شما دیگر فقط باکلاس یا دفتر کار یا شهر خود رقابت نمیکنید. شما با کل جهان در رقابت هستید.
و به همین دلیل است که آرامش و صلح درونی هرگز برای زندگی ما مهمترین مسئله نبوده است. ما فراموش کردهایم که معنای زندگی در خود زندگی است که همیشه توسط افراد اطرافمان و توسط خودمان نادیده گرفته شده است که ما کمتر از آن قدردانی میکنیم.شاید در جهان ماقبل مدرن ، بیشتر مردم نیازی به جستجوی آرامش و صلح درونی نداشتهاند ، زیرا دنیا خیلی از آنها چیزی طلب نکرده است.
اما این روزها جستجوی آرامش و صلح درونی باید بخشی فعال از زندگی ما باشد زیرا همهچیز در اطراف ما دائماً در جهت برهم زدن صلح و آرامش درونی ما و عقب بردن ما به سمت هرجومرج عمل میکند.
صلح درونی چه چیزی نیست؟
آرامش و صلح درونی غالباً با بودیسم همراه است ، اما همیشه یک انتخاب مذهبی یا معنوی نیست.درحالیکه بسیاری از افراد هنگام تمرین صلح درونی و تعالیم بودائی نوعی معنویت پیدا میکنند و درحالیکه یادگیری بودیسم مطمئناً به سفر شخصی به سمت آرامش و صلح درونی واقعی کمک میکند ، ایدههای آرامش و صلح درونی نیز میتوانند به همان اندازه برای دیگران عملی باشند ، که در زندگی روزمره شما نیز قابلاستفاده است.
آرامش و صلح درونی این موارد نیست:
منفعل بودن و اجازه دادن به زندگی که از کنار شما بگذرد
آرام بودن و هیچوقت سرگرم نشدن
رد کردن فرصتهای رشد زندگی و انجام کارهای جدید
دیگر انرژی ندارید زیرا همهچیز را درون خود نگه میدارید
تبدیلشدن به یک فرد ساکت ، محفوظ و حتی ترسو
به زبان ساده ، آرامش و صلح درونی ارتباط خیلی کمی با چیزهایی دارد که دیگران وقتی به شما نگاه میکنند ، میبینند. جلوه بیرونی شما لزوماً تحت تأثیر عمل صلح درونی قرار نمیگیرد. اگر تغییر خارجی و بیرونی در شما ظاهر شود ، بهسادگی یک انتخاب فعال داشتهاید که بعد از تغییر درونی به وجود آمده است.
اما دقیقاً آرامش و صلح درونی چیست؟
صلح درونی ، حالتی درونی از آرامش روحی و روانی است. هنگامیکه سروصدا در سر شما آرام میشود و گرههای نخ شروع به جدا شدن میکند ، به شما اجازه میدهد برای اولین بار فضای بین افکار خود را در آنچه برای همیشه به نظر میرسد ببینید ،این آرامش درونی است.
آرامش و صلح درونی به ما سکوت لازم را در دنیایی از سروصدای مداوم و کرکننده، میدهد. این به ما امکان میدهد چشمهای ذهن خود را بازکنیم و ببینیم همهچیز چقدر کوچک و تنگ شده است.با آرامش و صلح درونی ، متوجه میشویم که چرا استرس و اضطراب هرروز زیربنای وجودی ما شده است که ما آن را احساس میکنیم و در آخر اتاقهای نامرتبی را که در ذهن خودساختهایم ، تمیز میکنیم.
با توجه به اینکه بسیاری از افراد با مشکلات بهداشت روانی روبرو هستند ، بسیاری در کار غرقشدهاند و بسیاری از دینداری و معنویت سنتی دور شدهاند ، سفر به آرامش و صلح درونی می تواند برای ما هیجان انگیز باشد.این راهی است که ما از خویشتن فعال خود عقب میرویم زیرا در یک حالت پریشانی دائمی گرفتارشدهایم و برای لحظهای یا بیشتر آرام میشویم.
آرامش و صلح درونی عبارت است از:
دستیابی به خوشبختی و رضایت نه از طریق مسائل و دستاوردها ، بلکه از طریق اتصال مجدد با خود شکل می گیرد
تبدیلشدن به نسخه کاملتری از خود نه با افزودن به آن ، بلکه با کشف مجدد آن به وجود می آید
هرکسی که میخواهی باشی اما با داشتن شفافیت و حضور درونی آرام ، نسخه بهتری از خود باشید
رها کردن دردها و نگرانیهای سطحی ذهن شمارا راحت میکند
پذیرفتن همهچیز در زندگی از جمله شغل و بدن که دارید به آرامش و صلح درونی شما کمک می کند ،بنابراین میتوانید بهطور واقعی و عملی به سمت بهتر پیش بروید.
۷ باور خطرناک که میتوانند صلح و آرامش درونی شمارا مسدود کنند
آرامش و صلح درونی سفری طولانی و پرپیچوخم است که هیچکس نمیتواند با ما در این راه قدم بردارد.ویژگیهای خاص این سفر از فردی به فرد دیگر متفاوت است .نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که باید ازنظر روحی و روانی بر آنها غلبه کنیم تا به مکانی برسیم که بتوانیم واقعاً با خود در صلح باشیم.
اما چند مانع عمده و بزرگ وجود دارد که اکثر ما با آن روبرو هستیم و یادگیری چگونگی عبور از این الگوهای فکری شرورانه کلید دستیابی به آرامش و صلح درونی است.با شروع استفاده از روشهای صلح درونی در زندگی روزمره ، باورهای منفی خطرناک زیر را به خاطر بسپارید:
۱) “من وقتی X را دریافت میکنم خوشحال خواهم شد.”
معمول است که خوشبختی را بهعنوان اندازهگیری تعریفشده توسط چیزهایی که داریم (و چیزهایی که میخواهیم داشته باشیم) تعریف کنیم.اما ما همچنین میدانیم که خوشبختی ناشی از مسائل مختلف؛ خواه لپتاپ جدید باشد یا ماشین جدید ، زودگذر است. بهمحض اینکه تازگی مورد جدید از بین رفت ، ما بهجایی که بودیم بازمیگردیم که این نشان میدهد ما اکنون فقط دنبال چیز دیگری هستیم.
خوشبختی شما باید از درون باشد نه از بیرون. چیزی که شما باید “به دست آورید” این است که دوباره با آنچه هستید ارتباط برقرار کنید و دریابید که از زندگی خود چه میخواهید.
۲)”احساسات واقعی من آسیبپذیریها و ضعفهای من را نشان میدهد.”
ما معمولاً احساسات واقعی خود را در مورد چیزهای مختلف پنهان میکنیم ، زیرا نمیخواهیم در مورد اطرافیانمان به همین اندازه ضعیف یا کوچک ظاهر شویم.به ما آموختهشده است که برخی احساسات را ازنظر اجتماعی نامناسب بدانیم ، مانند غم ، ترس و عصبانیت ، بنابراین سعی میکنیم احساسات را از بقیه جهان پنهان کنیم.اما هیچ راهی سریعتر از اینکه خود را مجبور به غیراصولی بودن کنیم ، مانع رسیدن به آرامش و صلح درونی ما نیست.
۳) “من هرگز نباید عصبانی شوم”
چگونه باخشم خود کنار میآیید؟اگر مثل اکثر مردم هستید ، آن را سرکوب میکنید. شما می توانید رعکس مردم عمل کنید و بر داشتن احساسات خوب و تفکر افکار مثبت تمرکز میکنید.این قابلدرک است زیرا در تمام زندگی ما به ما یاد دادهشده است که به جنبههای روشن یک مسئله نگاه کنیم که گاهی این نگاه مثبت را کلید پنهان کردن خشم و تجسم آینده بهتر میدانیم.
حتی امروزه تفکر مثبت همان چیزی است که بیشتر جریان اصلی “گروهها” در توسعه شخصی تبلیغ میکنند.اما اگر به شما بگویم هر آنچه در مورد خشم به شما آموختهشده اشتباه است چه میگویید؟ عصبانیت بهدرستی مهارشده میتواند سلاح مخفی شما در ایجاد آرامش و صلح درونی باشد که در داشتن یک زندگی پربار و معنادار به شما کمک کند.
کنترل خشم به ما میآموزد که:
احساس خشم چه اهمیتی برای ما دارد؟
چگونه مالکیت عصبانیت خود را به دست میگیریم؟
چارچوبی رادیکال برای تبدیل خشم به قدرت شخصی چگونه است؟
به دست گرفتن عصبانیت و تبدیل کردن آن به یک نیروی مولد ، یک تغییردهنده بازی در زندگی است. زیرا سرکوب خشم طبیعی هیچ آرامش و صلح درونی برای ما به همراه ندارد.عصبانی بودن به معنای سرزنش دیگران یا قربانی شدن نیست. این در مورد استفاده از انرژی عصبانیت برای ایجاد راهحلهای سازنده برای مشکلات شما و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود است.
۴)”من باید شادتر باشم.”
تثبیت میزان خوشبختی ما ، خصوصاً در مقایسه با اطرافیان ، به یک وسواس ناسالم در فرهنگ مدرن تبدیلشده است.حتی اگر در حال حاضر راضی و خوشحال باشیم وقتی به خود احساس آرامش میدهیم فقط به این دلیل که احساس ” خوشبخت بودن” نمیکنیم ، زیرا فکر میکنیم باید احساس خوشبخت هستیم. ما باید تمام پارامترهای اجتماعی را رها کنیم و احساسات خود را فقط بهجای آنچه فکر میکنیم باید باشند ، قضاوت کنیم.
۵)”من الان باید کاری انجام دهم.”
در فرهنگی کاملاً معتاد به موفقیت و بهرهوری ، خطی که در روان ما جای گرفته است ، “من الان باید کاری انجام دهم”.و “در حال حاضر” محدودیتی ندارد. “همین حالا” میتواند در وسط خوردن شام با خانواده باشد ، یا درست قبل از خواب ، یا در اولین استراحت ۵ دقیقهای که در طول هفته دریافت میکنید باشد.
ما برنامهریزیشدهایم تا احساس کنیم نیاز مستمر برای انجام کاری پربار در همه زمانها داریم ، نه به این دلیل که میخواهیم ، بلکه اگر این کار را نکنیم احساس شکست میکنیم.اگر میخواهید احساس آرامش و صلح درونی را بدانید ، اینیکی از بزرگترین مواردی است که شما باید از آن عبور کنید.
۶) “من بهاندازه کافی خوب نیستم”
ما هرگز به همان اندازه که میخواهیم خوب نیستیم ، به همین دلیل مسیر پیشرفت به سمت خود یک فرایند مادامالعمر است.اما اغلب اوقات ما از این جمله ، “من بهاندازه کافی خوب نیستم” استفاده میکنیم تا خود را پایین بیاوریم و مانع تلاش خود باشیم.ما احساس میکنیم موفقیت ، متعلق به ما نیست بنابراین این خطوط کوچک سمی را به روان خود تزریق میکنیم ، و این کار باعث ایجاد مزاحمت در ذهن ما میشود و این کار باعث ایجاد انگیزه برای تسلیم شدن ذهن ما میشود.
چون راحتترین راه این است که تسلیم میشوی و بهجای اینکه فقط از آن عبور کنی و به نسخه بهتری از خودت که میخواهی تبدیل شوی ، متأسف میشوی و کار را رها میکنی!
۷) “من از گذشتهام شرمنده و خجالتزدهام.”
یکی دیگر از موانع آرامش و صلح درونی شرمندگی و پشیمانی است. همه ما در کمد خود پشیمانی و شرمندگیهایی داریم ، حتی بهترین افراد نیز چنین هستند. وقتی این خاطرات را حفظ میکنیم از رشد خود جلوگیری میکنیم.اگر سفر شما به آرامش و صلح درونی با خاطرات بیروح و پشیمانی شرمآور همراه باشد ، هرگز چراغ انتهای تونل زندگی را پیدا نخواهید کرد.
شما باید بپذیرید که این خاطرات بخشی از وجود شما هستند. یاد بگیرید که در حضور آنها آرامش پیدا کنید تا اینکه آنها را در سایهها پنهان کنید. هیچ بخشی از زندگی شما نباید از خودتان پنهان شود.
صلح درونی چگونه میتوان راه آرامش را هموار کند؟
آرامش و صلح درونی در خلأ وجود ندارد. شما یک روز با مشکل و قطع ارتباط با خود بیدار نمیشوید و روز دیگر با آرامش و رضایت خاطر بیدار شوید.بسیاری از متفکران امروزی با آرامش و صلح درونی بهعنوان نوعی فرکانس رادیویی رفتار میکنند که میتوانید از آن بهره بگیرید.برای افرادی که معنوی نیستند ، این فلسفه باعث میشود که آرامش و صلح درونی یک رویهی دور به نظر برسد و فقط برای کسانی که سالهاست معنویت را تمرین میکنند قابلدسترسی است.
در حقیقت ، آرامش و صلح درونی بیشتر یکروند است.
در بیشتر موارد ، دستیابی به آرامش و صلح درونی مستلزم “ریزش” زیادی است. شما افکار بد و رفتارهای بدی را از بین میبرید که شمارا از احساس آرامش و سکوت بازمیدارد.افراد نا آگاهانه رفتارهای خود تخریبی زیادی را اعمال میکنند که آنها را از دستیابی به آرامش و صلح درونی باز میدارد.
این عادات سمی قدرت ذهنی ما را کمرنگ میکند و تمرکز ما را بر روی چیزهای اشتباه قرار میدهد ، که این احساس عدم تعادل و ایجاد اختلاف را ایجاد میکند.خبر خوب این است که دستیابی به آرامش و صلح درونی یکروند و یک کار سخت نیست اما ساده هم نیست.تنظیمات کمی وجود دارد که میتوانید در رفتار روزمره انجام دهید که علاوه بر بهبود وضعیت روحی ، کیفیت زندگی را نیز بهبود میبخشد.
جلوی سرزنش بیشازحد خود را بگیرید
آیا فکر می کنید یک مسئولیت بیشازحد برای شما وجود دارد. خوب است که قدم بردارید و مسئولیت اشتباهات را بپذیرید ، اما خوب نیست که در این مورد خودپسند باشید.با شناختن عواقب اعمال خود ، تعادل را برقرار کنید ، ضمن اینکه این نکته را نیز در نظر میگیرید که بعضیاوقات مواردی خارج از کنترل شما هستند.
ذهنیت قربانی
در طرف دیگر طیف ، ذهنیت قربانی قرار دارد. اگر دائماً دلایل بیرونی را برای توجیه رفتار وزندگی خود پیدا میکنید ، هرگز یاد نخواهید گرفت که چگونه مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرید و به آرامش و صلح درونی برسید.ذهنیت قربانی شمارا در ذهن خود به دام میاندازد و شمارا متقاعد میکند که خودتان در مقابل جهان هستید. این طرز فکر باعث میشود خودآگاه باشید ، و شمارا از تجربه زندگی در آرامش و صلح بازمیدارد و شمارا از آرامش و صلح درونی دور میکند.
از خشنودی مردم آگاه باشید
شما میتوانید تمام عمر خود را در تلاش برای جلب رضایت هرکسی که میشناسید سپری کنید .اما حتی در این صورت همه شمارا دوست نخواهند داشت. به دنبال تحسین و پذیرش از دیگران ، مانع از این میشوید که به خواست خود عمل کنید.وقتی دائماً به پشت سر خود نگاه میکنید و از خود میپرسید که رئیس ، والدین ، دوستان یا همسالان شما چگونه به آنچه شما انجام میدهید پاسخ میدهند ، هرگز کاملاً آنچه را که هستید در آغوش نمیگیرید و با تصمیمات خود آرامش پیدا نمیکنید.
با کینهتوزی خداحافظی کنید
نگهداشتن کینه نوعی تسلی نفس است. وقتی از مردم عصبانی میشویم ، خود را متقاعد میکنیم که آنها را مجازات میکنیم.در حقیقت ، تمامکاری که ما انجام میدهیم این است که انرژی ذهنی خود را صرف شخصی میکنیم که فکر ما برای او اهمیتی ندارد.کینهتوزی به شما اجازه نمی دهد به آرامش و صلح درونی برسید زیرا در یک رویداد جداگانه گیرکردهاید. بدون توانایی حرکت به سمت جلو ، خود را در برابر تجربیات و فرصتهای جدید محافظت میکنید و مانع رشد و پیشرفت خود میشوید.
آیا فکرهای مسابقهای دارید و خود را مدام نگران میکنید؟ ذهن مضطرب واقعاً ناراحتکننده است.خبر خوب این است که کارهای سادهای وجود دارد که میتوانید برای آرام کردن فکر و صلح با خود انجام دهید.
اگر میخواهید به آرامش و صلح درونی برسید ، این ۴۰ روش ساده و قدرتمند را امتحان کنید:
۱. به موسیقی گوش دهید
مطالعات نشان داده است که موسیقی آرامشبخش میتواند به کودکان با بیش فعالی بیشازحد آرامش دهد و آنها را متمرکز کند. اما مهم نیست که میخواهید کدام سبک موسیقی را گوش دهید ، شرط اثرگذاری این است که از آن لذت ببرید .موسیقی غذایی برای روح و روشی فوری برای کسب آرامش و صلح درونی با خود است زیرا به سرعت در ضمیر ناخودآگاه تأثیر می گذراد.
۲. تنفس عمیق
وقتی روی تنفس خود متمرکز میشوید ، توجه ذهن شما به روند تقویت زندگی با دم و بازدم جلب میشود.هنگام انجام این کار ، پنج نفس عمیق بکشید و بر روی ریهها و دیافراگم خود تمرکز کنید. اینیک راه سریع و آسان برای احساس فوری برای آرامش و صلح درونی است.
۳. به پیادهروی بروید
بیرون آمدن در هوای تازه میتواند دنیای خوبی برای شما ایجاد کند و باعث آرامش و صلح درونی شود. کمی استراحت کنید و خون را با شدت بیشتری پمپاژ کنید .بهویژه هنگامیکه خورشید میدرخشد این کار را انجام دهید.
۴. از طبیعت لذت ببرید
بتن زیاد روی مغز هرگز چیز خوبی نیست. گذراندن اوقات در طبیعت میتواند احساس جوانی ، شادی بیشتری در شما ایجاد کند. به همین دلیل است که باید وقت خود را بهدوراز شهر بگذرانید. به آواز پرندگان گوش فرا دهید و از آرامش و صلح درونی که در طبیعت وجود دارد لذت ببرید.
۵. با کودکان بازی کنید
بازی کردن با نوزادان و کودکان زیر سه سال راهی عالی برای استرس زدایی است. لمس کودک و بازی با وی یک حس قدرتمند است که میتواند تنش را کاهش دهد و باعث آرامش و صلح درونی شود.
۶. شلوغ کردن
پاکسازی منظم داشته باشید. بینظمی میتواند بر احساس تنش بیفزاید و خانه تمیز به شما امکان میدهد ذهن پاکتر و آرام تری داشته باشید.
۷. پذیرش
پذیرش برای آرامش و صلح درونی بسیار مهم است. پذیرفتن اینکه تضمینهای کمی در جهان وجود دارد و یادگیری تحمل عدم قطعیت ، جهش بزرگی در ریسک نکردن است. پس بین آنچه میتوانید کنترل کنید و نمیتوانید کنترل کنید ، تفاوت قائل شوید.
۸. ذهن آگاهی
وقتی حواسمان به لحظات خود باشد ، کاملاً در آن لحظه حضور داریم و کاملاً از حواس پنجگانه خود مانند: لمس ، چشایی ، بینایی ، شنوایی و بویایی آگاهیم . پس حواس خود را درگیر کنید. این زمان کمتری را برای ذهن شما ایجاد میکند که می تواند به آرامش و صلح درونی شما کمک کند.
در این مقاله میتوانید باقدرت ذهن آگاهی آشنا شوید.
۹. عشق به خود
هرچه بیشتر خودمان را دوست داشته باشیم ، آرامش روحیمان بیشتر میشود. ما هرچه در موقعیت های مختلف قرار بگیریم بیشتر خود را میپذیریم و در دنیا احساس آرامش و صلح میکنیم. ما ناامنی کمتری را تجربه میکنیم و درنتیجه ، آرامش و صلح درونی ما افزایش مییابد.
۱۰. نسبت به خود صادق باشید
اینیکی دیگر از اجزای حیاتی آرامش و صلح درونی است. وقتی ما همخوانی را تمرین میکنیم ، رفتاری مشابه احساس و تفکر داریم. وقتی روشی که خودمان را میبینیم و جهان ما را میبیند یکسان است ، ما همخوانی را تمرین میکنیم.
مشکلات وقتی به وجود میآیند که ما خودمان را یکطرفه ببینیم (مثلاً بهعنوان یک مادر مهربان). اما رفتارهایی مغایر با چگونگی دوست داشتن خودمان داشته باشیم (بهعنوانمثال ، از فرزندان خود غافل شویم زیرا بیشازحد مشغول هستیم). یافتن راههایی برای حفظ ایده آلهای درونی و رفتار مشابه ما با دیگران یکی از کلیدهای آرامش و صلح درونی است.
۱۱. حس شوخطبعی
زیاد بخند وقتی میتوانید جنبه خندهدار زندگی را ببینید ، جهان بلافاصله مکان بهتری برای شما میشود. خنده یک پادزهر عالی برای استرس است و هورمونهایی آزاد میکند که به آرامش و صلح درونی ما کمک میکند.
۱۲. عشق بدون قید و شرط
وقتی انتظار بازگشت ندارید ، دوست داشتن بدون ترس راحتتر میشود. وقتی عاشق شرایط متصل هستید ، انتظارات برآورده نشده شما میتواند آشفتگی درونی و احساس کینه به وجود آورد. ناامنیها آرامش و صلح درونی را از بین میبرد.
۱۳. به بررسیهای منظم بهداشتی بپردازید
رها کردن خود میتواند نشاندهنده عدم احترام به خود باشد و این بهنوبه خود بر نحوه مشاهده جهان و نحوه تعامل دیگران با ما تأثیر میگذارد. با خود مهربان باشید و از داشتههای خود نهایت استفاده را ببرید.
۱۴. سهام بگیرید
هر از چند گاهی ، بهتر است بررسی کنید که این از کیفیت زندگی خود راضی هستید یا خیر. این شغلت را دوست دارید؟ رابطهی شما با کارتان چگونه است ؟ آیا در مسیر درستی هستید؟ در صورت لزوم برای بازگرداندن آرامش و صلح درونی تنظیماتی را در زندگی خود انجام دهید.
۱۵. اهداف هوشمند داشته باشید
این موضوع با گزینه شماره ۱۴ در ارتباط است. اهداف ما را ، در مسیر درست پیش میبرد و به ما احساس هدف میدهد. اهداف خود را در حالتSMART قرار دهید.
۱۶. خودتان را خیلی جدی نگیرید
این مربوط به شماره ۱۱ است. بیاموزید در برخورد با زندگی انعطاف بیشتری داشته باشید. هرچه تفکر ما سفتوسخت تر باشد ، تجربه موقعیتهایی که آرامش و صلح درونی را صلب میکند، بیشتر است.
۱۷. در لحظه زندگی کنید
بهجای نگرانی در مورد گذشته یا وحشت در مورد آینده ، از زمان اکنون لذت ببرید. تمام آنچه در اختیاردارید در زمان حال قرار دارد.وقتی شما در زمان حال زندگی میکنید ، نگرانیهای گذشته و آینده نمیتواند شما را از آرامش و صلح درونی دور کند.
۱۸. کمتر نگران باشید
ما ظاهراً چیزی در حدود ۳۰،۰۰۰ – ۷۵،۰۰۰ فکر را در روز مرور میکنیم ، که ۸۰٪ آنها “مزخرفات” تصادفی هستند.بیاموزید که با یادآوری اینکه بیشتر نگرانیهای شما بیفایده هستند ، نگرانی ها را در “قفس” نگه دارید زیرا احتمالاً آرامش و صلح را از بین میبرند.پس باید بدانید ۹۰ دصد نگرانی ها اصلا اتفاق نمیافتد.
۱۹. قاطع باشید
شما بهاندازه دیگران حق حضور در اینجا و ابراز دیدگاه خود را دارید. وقتی منفعل یا مطیع میشوید ، ضرر میکنید.ابراز وجود و قاطعیت در مورد نیازهای شما بیش از دیگران (پرخاشگرانه) یا نیازهای آنها بیشتر از شما (منفعلانه) نیست. در عوض ، این در مورد سازش است که یک وضعیت “برد-برد” را نشان میدهد.
۲۰. ذهنیت خود را بازگو کنید!
از گفتن آنچه فکر میکنید نترسید. این با قاطعیت همراه است.آنچه را در زندگی خود دوست دارید را درخواست کنید. اگر نپرسید ، نمیگیرید.
۲۱. از “لحظه من” لذت ببرید
وقت گذراندن مهم است. کمی وقت خودخواهانه برای اینکه با خود رفتار درستی داشته باشید یا دقیقاً همانطور که دوست دارید انجام دهید ، شمارا برای پذیرش خواستههای مداوم زندگی آماده میکند. تعادل در زندگی بسیار مهم است این موضوع به آرامش و صلح درونی و آرامش کمک زیادی میکند.
۲۲. برای لذت بردن وقت بگذار!
کارها و بازی ها باعث استرس شخص نمیشود. برای چیزهایی که لذت میبرید وقت بگذارید. سعی کنید سرگرمی را در موقعیتهایی که بهخصوص لذتبخش نیستند، تزریق کنید. با نگرشی بازیگوشانِ به زندگی نزدیک شوید. آخرین بار چه زمانی اجازه دادید کودک درون شما برای بازی بیرون بیاید؟
۲۳. بگذارید برود
برخی از موارد وجود دارد که هرچقدر تلاش کنید نمیتوانید تغییر دهید. بدانید چه زمانی باید ضررهای خود را کاهش دهید و جدا شوید .
۲۴. در برابر احساس گناه مقاومت کنید
گناه یک احساس منفی است که آرامش و صلح درونی را از بین میبرد. اگرچه میتواند به ما انگیزه دهد (به طرز اشتباهی) ، اما هنوز هم یک احساس سمی است.
۲۵. نگرش سپاسگزاری را اتخاذ کنید
تمرکز بر روی تمام مواردی که در زندگی از آنها سپاسگزار هستیم ، باعث آرامش و صلح درونی میشود و به ما یادآوری میکند که همیشه نکات مثبت وجود دارد. گاهی اوقات ما فقط باید آگاهی های خود را جمع بندی کنیم.
۲۶. شکست را بهعنوان یک منحنی یادگیری ببینید
شکست دارای مفاهیم منفی است ، اما درواقع ، همه شکست میخورند. اگر هرگز شکست نخورید چگونه میتوانید هر چیزی را بهبود بخشید یا یاد بگیرید؟ نگرش سالم نسبت به شکست دلیری و شجاعت را تشویق میکند. این شما نیستید که شکست میخورید ، در عوض این چیزی است که شما امتحان کردید که تفاوت بزرگی بین این دو وجود دارد.
۲۷. با دیگران ارتباط برقرار کنید
یکی از شادیهای واقعی زندگی تقسیم زندگی با دیگران و دانستن این است که دیگران حرف شمارا درک میکنند. کمتر احساس تنهایی میکنیم و بیشتر احساس درک شدن میکنیم که این موضوع احساس فوقالعادهای از رفاه و آرامش و صلح درونی را وجود میآورد.
۲۸. محدودیتهای خود را آزمایش کنید
اگر همیشه در منطقه راحتی خود باشید ، هرگز توانایی واقعی خود را نخواهید شناخت. به قول قدیمیها ، بهتر است که به گذشته نگاه کنید و ازآنچه انجام دادهاید پشیمان شوید تا اینکه از همه کارهایی که امتحان کنید ، پشیمان شوید.
۲۹. راهکارهای مثبت برای احساسات منفی پیدا کنید
ورزش ، انجمنهای آنلاین ، افراد همفکر ، سرگرمیها و… هر آنچه شما آن را دوست دارد در دسترس شما وجود دارد. سرکوب احساسات منفی میتواند منجر بهسلامتی شود. تنش و ناامیدی را به روشی حرفهای و اجتماعی برطرف کنید این موضوع باعث میشود بیشتر احساس شادی کنید و به آرامش و صلح درونی برسید.
۳۰. سرعت خود را کم کنید
چرا امروز همه کارها باید انجام شود؟ غالباً ، در صورت عدم نیاز به خود فشار غیرواقعی وارد میکنید. پس بیصبری خود را به چالش بکشید ، هوشیار باشید و از زندگی در لحظه لذت ببرید.
۳۱. “بایدها” و “نباید” های خود را به چالش بکشید
فشار ناشی از خود، هرگز منجر به آرامش درونی یا آرامش خاطر نمیشود. “باید” را با “میتواند” جایگزین کنید وزندگی را با شرایط خود بیشتر ادامه دهید تا باعث صلح و آرامش درونی شود.
۳۲. مهربان باش
این امر رایگان است اما تفاوت های بسیاری ایجاد میکند. وقتی ما مهربانی نشان میدهیم ، باعث تقویت آرامش و صلح درونی ما نیز میشود.
۳۳. مقایسه نکنید
هرچه بیشتر مقایسه کنیم ، بیشتر خودمان را از دست میدهیم.آنچه دیگران انجام میدهند یا میگویند را فراموش کنید. چه چیزی میخواهید؟ همه ما مسیرهای خاص خود را دنبال میکنیم و همه با سرعت بینظیر خود ،در حال یادگیری و گذراندن زندگی هستیم. به سفر خود بپردازید و استرس خود را در مقایسه با آنچه در زندگی دیگران میگذرد ،کنار بگذارید. مقایسه کردن یک روش مطمئن برای از بین بردن آرامش و صلح درونی است.
۳۴. تصدیقات
با استفاده از عبارات تأکیدی با خودمثبت صحبت کنید. یک مثال خوب که آرامش و صلح درونی را تشویق میکند این است که: “مهم نیست که چه راهی پیش میآید ، راهی برای عبور از آن پیدا خواهم کرد.”خود را باور کنید و مرتباً به خود یادآوری کنید که حالتان خوب است.
۳۵. هرچقدر میتوانید پسانداز کنید
کنار گذاشتن پول همیشه فکر خوبی است. اگر میتوانید بهطور مرتب پسانداز کنید ، این کار را انجام دهید. هرماه پرداخت بدهی منظم را شروع کنید با این کار حتی متوجه نخواهید شد که بدهی شما از بین رفته است.که بهنوبه خود این موضوع باعث آرامش و صلح درونی شما میشود.
۳۶. آرامش و صلح درونی واقعی
پول خرید میکند ، اما خوشبختی ما را نمیخرد. به سادهترین چیزهای زندگی بسنده کنید ، آنجاست که لذت و آرامش و صلح واقعی طولانیمدت حاصل میشود.
۳۷. چشمانداز
همیشه نگاهتان به تصویر بزرگتر باشد. آیا هفته آینده یا یک سال دیگر چنین احساسی خواهید داشت؟ آیا تجربه فعلی شما از زندگی به نظر مهم میرسد؟در بیشتر مواقع ، حال شما خوب خواهد بود. با حفظ دیدگاه در زندگی ، آرامش و صلح درونی را تقویت کنید.
۳۸. افکار خود را کنترل کنید
افکار ما میتوانند کیفیت زندگی ما را ایجاد کنند یا از بین ببرند. حتماً تفکری را انتخاب کنید که برای شما مناسب باشد.با خود همانطور که با دوست صمیمی خود رفتار میکنید صحبت و رفتار کنید. انزجار از خود هیچ هدفی ندارد و بدون شک لذت زندگی شمارا استخراج خواهد کرد.
۳۹. برای آنچه اعتقاددارید بایستید
قلب و اشتیاق خود را دنبال کنید. با اصرار برای جا افتادن و انجام آنچه انتظار میرود مبارزه کنید.وقتی خود را متناسب با دیگران تغییر میدهید ، آرامش و صلح درونی را به خود میبخشید.
۴۰. بهاندازه کافی بخوابید
وقتی ما خسته و بدقلق هستیم ، هیچچیز آرام پیش نمیرود. هر شب هشت ساعت بخوابید و بدن خود را احیا کنید تا بتوانید افکار و ذهن خود را به درستی مدیریت کنید. مدیریت ذهن باعث به وجود آمدن آرامش و صلح درونی با خود می شود.
کلام آخر
مهمترین راههای دستیابی به آرامش و صلح درونی شامل وفادار بودن به خود ، پذیرفتن عدم قطعیت زندگی و تماشای تفکر شماست. بسیاری از ما، با چیزهایی که به خودمان میگوییم روزانه خود را “شکنجه” میکنیم.کمتر به افکار خود اعتماد کنید ، کمتر به نکات منفی توجه کنید و بر آنچه در زندگی به خاطر آن سپاسگزار هستید تمرکز کنید شما میتوانید با کمک موارد بالا در مسیر رسیدن به آرامش و صلح درونی خود قرار بگیرید و رشد و پیشرفت مداوم داشته باشید.
به نظر شما از چه راه های دیگری می توان به صلح درونی رسید؟آیا دوست دارید به آرامش و صلح درونی برسید؟