زمان مطالعه: 31 دقیقه “کاش می‌توانستم بروم ، اما مشغول هستم” در اصل  فرد می ­گوید : “من ترجیح…" /> زمان مطالعه: 31 دقیقه “کاش می‌توانستم بروم ، اما مشغول هستم” در اصل  فرد می ­گوید : “من ترجیح…" />

چرا مردم دروغ می‌گویند؟ ۲۹ راهکار ترک عادت دروغ

خانه » بلاگ » چرا مردم دروغ می‌گویند؟ ۲۹ راهکار ترک عادت دروغ

فهرست عناوین

“کاش می‌توانستم بروم ، اما مشغول هستم” در اصل  فرد می ­گوید : “من ترجیح می‌دهم روی مبل در خانه دراز بکشم “.”ببخشید ، فراموش کردم جواب تلفن را بدهم” در اصل فرد می­ گوید :”ببخشید ، من از پاسخ دادن به شما اجتناب می‌کردم”.

به گفته مریام وبستر ، این‌ها دروغ‌های مصلحتی یا “دروغ در مورد یک موضوع کوچک یا غیر مهم است که کسی برای جلوگیری از صدمه زدن به شخص دیگر” می‌گوید.  و این‌طور نیست که فرد از دروغ و نادرست بودن به‌نوعی لذت ببرد. فرد  فقط مؤدب است ، درست است؟

خوب ، همان‌طور که می ­دانید بسیاری از افراد و متخصصان مخالف این موضوع هستند که دروغ­ ها فقط به دلیل مؤدب بودن گفته می ­شود . آن‌ها می‌گویند انگیزه‌های ما فراتر از مؤدب بودن است.

چرا مردم دروغ می‌گویند؟

رابرت فلدمن پرفسور ، استاد روانشناسی در دانشگاه ماساچوست آمریکاست ،که بر روی موضوع  “فریب کلامی” مطالعه می‌کند. او به ما می‌گوید بزرگ‌ترین دلیل عدم صداقت مردم این است که “دروغ گفتن یک تاکتیک اجتماعی بسیار مؤثر است”. در ادامه می‌گوید: “مردم انتظار ندارند که به آن‌ها دروغ گفته شود ؛ انتظار جمعی این است که آن‌ها حقیقت را از دیگران می‌شنوند و به‌این‌ترتیب افرادی که دروغ می‌گویند اغلب می‌توانند کار خود را با دروغ پیش ببرند.”

پلیس می‌گوید: هوشنگ در مورد قربانی شدن خود در یک جنایت نفرت‌انگیز دروغ گفته است. چرا کسی چنین کاری می‌کند؟

افراد به دلایل مختلف به‌دروغ گویی متوسل می‌شوند که ذکر همه آن‌ها غیرممکن است. بااین‌حال ، از رایج‌ترین انگیزه‌های دروغ گفتن ، پرهیز از مجازات محرک اصلی کودکان و بزرگ‌سالان است. محافظت از خود یا دیگران در برابر آسیب ، حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از خجالت ، از  دلایل معمول هستند که فرد به خاطر آن‌ها دروغ می‌گوید.

یادگیری ردیابی عبارات خرد ،کلید مهمی در تشخیص فریب است زیرا عبارات کوچک اغلب احساسات پنهان را آشکار می‌کنند.

پرهیز از مجازات

” یک نوجوان می‌گوید: “ساعت مچی من از کار افتاده بود ، بنابراین نمی‌دانستم که ۲ ساعت بعد از ساعت منع آمدوشددر کرونا به خانه می ­رسم”.

پرهیز از مجازات بیشترین دلیل دروغ‌گویی افراد است ، صرف‌نظر از سن آن‌ها ، دروغ خواه برای جلوگیری از جریمه شدن یا خواه برای بازداشت شدن آن‌ها باشد. آن‌ها وقتی دروغی جدی را بیان می‌کنند که در صورت کشف، تهدید به خسارت قابل‌توجهی می­ شوند،  مانند: از دست دادن آزادی ، پول ، شغل ، رابطه ، اعتبار ، یا حتی زندگی که افراد به خاطر این دلایل بیشترین دروغ را می­ گویند.

فقط در چنین موضوعات  جدی ، که در آن دروغ‌گو مجازات می‌شود ، دروغ از طریق رفتار قابل‌تشخیص است . به‌طور مثال از حالت چهره ، حرکات بدن ، نگاه ، صدا یا کلمات مشخص می‌شود که آن‌ها دروغ می­ گویند. این تهدید بار عاطفی را به فرد تحمیل می‌کند و تغییرات غیر ارادی ایجاد می‌کند که می‌تواند دروغ را آشکار کند. دروغ ­هایی که به دیگران آسیب نمی­ رساند و مجازات و پاداشی را به همراه ندارند ؛ بی عیب ونقص گفته می­‌شوند.

پنهان کردن پاداش یا سود

زمانی فرد دروغ‌های جدی را بیان می کند که پاداش را پنهان کند و یا با ‌دروغ از  منافع خود را در هنگام  تخطی از یک قانون یا انتظار صریح محافظت کند. در مثال بالا ناقض قانون منع رفت‌وآمد توانست مدت طولانی‌تری در مهمانی بماند.

راننده با سرعت زیاد عجله می‌کند زیرا به جای خاموش کردن زنگ هشدار و بیدار شدن و رفتن سر کار، دکمه تعویق را فشار داد و کمی بشتر خوابید و برای رفتن سر کار کمی دیرش شد.

شوهری که ادعا می‌کند تلفن خود را در دفتر کار خود بی‌صدا کرده است تا  دیروقت ‘مشغول کار’ بود درصورتی‌که با دوستان خود بیرون رفته بود  با گفتن این دورغ ها  فرد می­‌داند در صورت موفقیت، دروغ گفتن هیچ هزینه‌ای برایش ندارد.

در هر یک از این مثال‌ها ، قانون‌شکن قبل از اینکه قانونی را نقض کند تصمیم می‌گیرد که برای پنهان‌کاری خود و زمانی که از او سؤال شد ، دروغ بگوید. بعضی‌اوقات می‌توان جایزه را کسب کرد ، نمره بالایی در یک آزمون بدون تقلب به دست آورد  اما نه به همین راحتی‌، زیرا تلاش بیشتری لازم است .

محافظت از شخصی در برابر آسیب

محافظت از شخص دیگر در برابر آسیب مهم‌ترین دلیل اصلی دروغ گفتن مردم است. شما دوست ندارید که دوستتان ، همکارتان ، خواهر و برادرتان ، همسرتان و یا کسی که به او اهمیت می‌دهید  مجازات شود ، حتی اگر با آنچه شخصی که از او محافظت می‌کنید موافق نیستید.

اینکه جامعه این دروغ‌ها را تأیید می‌کند قطعی نیست. وقتی پلیس‌ها از شهادت دادن علیه یک افسر دیگر که می‌دانند قانون را نقض کرده است خودداری می‌کنند ، ما به انگیزه‌های آن‌ها احترام می‌گذاریم اما بسیاری از مردم معتقدند که آن‌ها باید صادق باشند.

محافظت از خود

محافظت از خود در برابر صدمه دیدن حتی اگر هیچ قانونی را زیر پا نگذاشته‌اید ، انگیزه مهم دیگری برای دروغ گفتن  است. کودک در خانه تنهاست به همین دلیل غریبه‌ای که در می‌زند می‌گوید “پدرم چرت می‌زند بعداً بیا! این کودک  هیچ اشتباهی به دلیل اینکه  خودش را پنهان می‌کند مرتکب نشده است زیرا  این‌یک دروغ محافظت از خود است.

برخی دروغ‌ها گفته می‌شود تا تحسین دیگران را برانگیزد. بزرگ‌نمایی در مورد چیزی غیرواقعی یک نمونه بارز این نوع دروغ  است. این بیماری دروغ در کودکان ، برخی از نوجوانان و حتی بزرگ‌سالان شایع است. اگر  حقیقت  موضوعی کشف شود به اعتبار و غرور  فرد لطمه می‌زند ، اما بیشتر از آن پیش نمی‌رود.

حفظ حریم خصوصی

حفظ حریم خصوصی ، بدون ادعای این حق ، دلیل دیگری است که باعث دروغ گفتن افراد می‌شود. دختری که به سؤال مادرش به دروغ پاسخ می‌دهد یک نمونه از دروغی است که بخاطر حفظ حریم خصوصی گفته می­ شود  به طور مثال : “اکنون با چه کسی از طریق تلفن صحبت می‌کردید؟” دختر پاسخ می ­دهد، فاطمه بود  ،در حالی که ارتباطش را با یک پسر پنهان می­ کند. فقط در صورت وجود یک رابطه  و اعتماد قوی ، فرزند احساس شجاعت می‌کند و می‌گوید “این خصوصی است” ، و حق داشتن یک راز را اعلام می‌کند.

هیجان همه‌چیز!

برخی از افراد به دلیل هیجان کامل کنار آمدن با موضوعی ، دروغ می‌گویند و قدرت نامشخص خود را آزمایش می‌کنند. بسیاری از کودکان در برخی از مواقع به والدین خود دروغ می‌گویند تا ببینند آیا می‌توانند این کار را انجام دهند یا خیر؟ برخی از افراد این کار را تمام‌وقت انجام می‌دهند و از قدرتی که در کنترل اطلاعات در دسترس هدف به دست می‌آورند لذت می‌برند.

پرهیز از خجالت

اجتناب از خجالت هم انگیزه دیگری برای دروغ‌های جدی و بسیار پیش‌پاافتاده در افراد است. کودکی که ادعا می‌کند صندلی خیس ناشی از ریختن یک لیوان آب است نه ادرار در شلوار  خود، مثالی است که اگر کودک از مجازات ناکامی خود ترس نداشته باشد ، فقط به این دلیل دروغ می ­گوید که دچار خجالت­ زدگی نشود.

اجتناب از خجالت مربوط به بسیاری از دروغ‌های جدی است که تحت عنوان دروغ‌های زندگی به طور  روزمره قرار می‌گیرند. خیلی اوقات مردم برای بیرون آمدن از یک موقعیت اجتماعی ناخوشایند دروغ می‌گویند. آن‌ها ممکن است ندانند که چگونه این کار را انجام دهند .

آن­ ها برای نرفتن به مهمانی و رد دعوت یکی از دوستان برای خوردن شام خانوادگی ، برای جلوگیری از یک‌شب کسل‌کننده و غذای به‌دردنخور دیگر ،دروغ  می‌گویند”. آن­ ها به همین دلیل می­ گویند “ببخشید من الان در حال رفتن بیرون از خانه هستم” که فرد بهانه ­ای برای اجتناب کردن از این دروغ استفاده می­ کند.

مؤدب بودن

پس‌ازآن دروغ­ هایی وجود دارد که فرد برای با ادب بودن به آن ­ها نیاز دارد . “بسیار سپاسگزارم برای مهمانی دوست‌داشتنی که دارید” یا ” آن رنگ لباس واقعاً به شما می ­آید”. گاهی ما این‌ها را دروغ نمی‌دانیم ، و فقط آن ها را در یک دسته بزرگ نمایی قرار می دهیم.

آیا واقعاً می‌خواهیم بدانیم کسی دروغ می‌گوید؟

در بیشتر موارد ، هیچ راهی سریع و آسان برای تشخیص فریب و دروغ وجود ندارد و حتی اگر وجود داشته باشد ، ممکن است آنچه را کشف می‌کنیم دوست نداشته باشیم.بنابراین ، درحالی‌که مردم اغلب ادعا می‌کنند می‌خواهند حقیقت را بدانند ، موارد بسیاری وجود دارد که باور کردن دروغ‌ها برایشان راحت‌تر است. در این شرایط ، ما تمایل داریم که از سرنخ‌های فریب چشم‌پوشی کنیم و رفتارهای مشکوک را بهانه نکنیم تا از عواقب احتمالی منفی کشف دروغ‌هایی که به ما گفته می‌شود ، جلوگیری کنیم.

آیا هنوز هم دنبال دلایل بیشتری از دروغ گفتن افراد هستید؟

پل اکمن روانشناس شناخته‌شده در مورد تشخیص عبارات خرد مربوط به دروغ است. وی در سال ۲۰۰۹ توسط مجله تایمز به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فرد بانفوذ در جهان انتخاب شد. او با بسیاری از سازمان‌های دولتی ، داخلی و خارجی همکاری کرده است. دکتر اکمن بیش از ۵۰ سال تحقیق خود را برای ایجاد ابزارهای آموزشی جامع برای خواندن احساسات پنهان اطرافیان و دلایلی که دروغ می­ گویند جمع‌آوری کرده است. او دلایلی را که مردم به خاطر آن دروغ می ­گویند را این ­گونه بیان می ­کند:

۱. دروغ برای آن‌ها مهم است.

درحالی‌که همه اطرافیان فکر می‌کنند این‌یک مسئله بی‌نتیجه است ، دروغ‌گو معتقد است این مسئله از اهمیت حیاتی برخوردار است. آن‌ها ممکن است تحت‌فشار یا فشارهای ناشایسته‌ای به خودشان قرار بگیرند و به همین دلیل بخواهند وارد یک موضوع شوند ، اما شما این موضوع را نمی‌دانید مگر اینکه از آن‌ها  بپرسید: “به نظر می‌رسد این مسئله برای شما واقعاً مهم است.  چرا؟”

۲. فرد فکر می‌کند با گفتن حقیقت کنترل از دستش خارج می‌شود

غالباً ، مردم دروغ می‌گویند زیرا آن‌ها در تلاش‌اند تا موقعیتی را کنترل کنند و درگرفتن تصمیمات یا واکنش‌های موردنظرشان تأثیر بگذارد. حقیقت می‌تواند “ناخوشایند” باشد زیرا ممکن است با روایت آن‌ها مطابقت نداشته باشد.

۳. آن‌ها نمی‌خواهند شمارا ناامید کنند.

ممکن است برای شما این‌گونه نباشد اما افرادی که بعد از یک دروغ ،دروغ  دیگری می‌گویند اغلب نگران از دست دادن احترام اطرافیان هستند. آن‌ها می‌خواهند شما آن‌ها را دوست داشته باشید ، تحت تأثیر قرارگرفته و برای آن‌ها ارزش قائل شوید. حتی آن‌ها نگران هستند که ممکن است حقیقت شمارا به رد یا شرمساری از طرف آن ­ها سوق دهد.

۴. گلوله برفی دروغ

ما کمی دروغ کوچک می‌گوییم ، اما بعد برای پوشاندن این دروغ ، باید یکی دیگر ، سپس دیگری و دیگری را بگوییم که هرکدام بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند. سرانجام ، ما در مورد رنگ آسمان بحث می‌کنیم و بحث را عوض می کنیم ، زیرا پذیرفتن هر چیزی پتانسیل کل فرد را به هم می‌ریزد. اگر یک دروغ‌گو مزمن به‌دروغ واحدی که گفته  اعتراف کند ، احساس می‌کند که به‌دروغ­گو بودن خود اعتراف کرده‌است ، و در این صورت  مردم نسبت به او بی‌اعتماد خواهند شد.

۵. برای آن‌ها دروغ نیست.

وقتی تحت‌فشار هستیم ، می‌توان تفکر ما درباره تصویر بزرگ را به چالش کشید. حافظه ما در مورد چیزهایی درواقع کاملاً غیرقابل‌اعتماد است .مطالعات متعدد نشان می‌دهد که خاطرات ماتحت تأثیر چیزهای زیادی قرارگرفته‌اند ، که باگذشت زمان تغییر می‌کنند و هر بار که به آن‌ها فکر می‌کنیم ، اساساً بازسازی می‌شوند.

غالباً ، دروغ‌گویان تکراری آن‌قدر فشار را در لحظه احساس می‌کنند که حافظه آن‌ها به‌سادگی غیرقابل‌اعتماد می‌شود. وقتی آن‌ها چیزی می‌گویند ، اغلب به این دلیل است که آن‌ها در آن لحظه صادقانه به آن  اعتقاددارند که این یک حقیقت است.

استرس ، حوادث و تمایل آن‌ها برای یافتن راهی برای عملکرد درست در این وضعیت ، حافظه آن‌ها را در خود غرق می­ کند. گاهی اوقات ، این ممکن است آن‌قدر شدید شود که به نظر می‌رسد فرد تقریباً یک دنیای کاملاً متناوب در سرخود ایجاد کرده است ، دنیایی که مطابق با باورها و نیازهای لحظه‌به‌لحظه خود است.

۶. آن‌ها می‌خواهند درست باشد.

سرانجام ، ممکن است دروغ‌گو بخواهد دروغ آن‌ها به حدی درست باشد که خواسته‌ها و نیازهایشان ، غریزه آن‌ها  را برای گفتن حقیقت غرق کند. گاندی درواقع هرگز نگفت: “همان تغییری باشید که می‌خواهید در جهان ببینید.” اما بعضی‌اوقات ، دروغ‌گوها امیدوارند که بتوانند چیزی را با گفتن مکرر و با اعتقاد به آن تا جایی که می‌توانند ، به واقعیت تبدیل کنند.

۷.مردم ، به‌طورکلی ، به‌طور پیش‌فرض صادق هستند.

مردم بیشتر اوقات واقعیت را می‌گویند. ظرفیت اصلی ما برای زبان بر اساس فرض صداقت بناشده است . ما توافق می‌کنیم که کلماتی که ما استفاده می‌کنیم به‌طور مداوم معنی یکسانی دارند و  ما سعی می ­کنیم کلمات را به صورت  فریبنده استفاده نکنیم زیرا این امر زبان و ارتباط اندیشه­ ها را غیرممکن می‌کند.

برخی از مردم بیشتر از دیگران دروغ می‌گویند ، اما حتی دروغ‌گویان حرفه ­ای نیز بیشتر اوقات صادق هستند. اما وقتی فریب آن‌ها بسیار آشکار شده است ، به‌راحتی ناسازگاری ظاهراً بی‌اهمیت ، به طرز چشمگیری در مورد آن­ ها برجسته می‌شود.

هرچقدر هم صحبت ­های فرد  ناامیدکننده باشد ، باز هم مردم می­ گویند ما می‌توانیم انگیزه‌های پشت سر آن‌ها را درک کنیم. زمانی که از فرد می‌پرسند ، “چرا این وضعیت برای شما این‌قدر مهم است؟” یا ، “چرا شما نیاز دارید که به همان روشی که شما موضوع را می‌بینید من هم  این را ببینم؟”

این گونه سؤال ها می‌تواند روشی مفید و غیر تهدیدآمیز برای رسیدن به پایه‌های استرس و استیصال باشد که غالباً زمینه‌ساز فریب­ ها هستند. نپرسید ، “چرا دروغ می‌گویی؟” باید به یاد داشته باشیم که شخص غالباً به دلیل دروغ‌گو نبودن انگیزه می‌گیرد و این سؤال او را به گوشه رینگ می‌برد.

البته ، درک انگیزه‌ها یک کار بزرگ و همدلی در چنین شرایطی ارزشمند است. اما برای عملکرد مؤثر در دنیای واقعی ، ما همچنین نیاز داریم که مردم صداقت بیشتری را یاد بگیرند. برقراری ارتباط همدلی با ناامیدی یک شخص می‌تواند ابزاری ارزشمند برای اجازه دادن به او برای گفتن حقیقت باشد.

و سپس ، شناخت و تقویت زمانی که فرد حقیقت را می‌گوید ، راهی قدرتمند برای به دست آوردن حقایق بیشتر است. این موضوع به مردم نشان می‌دهد که حقیقت ترسناک نیست و با آشکار شدن حقیقت دنیا پایان نخواهد یافت.

۸.برای چاپلوسی مردم

اکمن می‌گوید چاپلوسی یکی از رایج‌ترین شکل های دروغ است که خیلی تعجب‌آور به نظر نمی‌رسد. وقتی به آن‌ها می‌گویید مدل موی جدیدشان را دوست دارید؛ این می تواند از همان دورغ ها باشد. مردم نسبت به چاپلوسی بدبین هستند زیرا می‌دانند که صادقانه نیست. ممکن است شخصی برای دوست شدن با شما حسن جویی دروغین انجام دهد ، از بی‌دست‌وپا بودن اجتناب کند ، شمارا مجاب کند که به آن‌ها لطف کنید ، و به آن‌ها اعتماد کنید.

۹.برای جلوگیری از بی‌دست‌وپا بودن

بعضی مواقع پیش می‌آید که ما برای اینکه خودمان را قوی تر و ماهر تر از خود واقعی مان نشان دهیم دروغ می‌گوییم.

به عنوان مثال در شرکتمان صحبت از موسیقی می‌شود و ما جز اندکی اطلاعات چیز دیگری از موسیقی نمی‌دانیم. اما در مقابل دیگر کارمندان می‌گوییم من با فلان ساز موسیقی به صورت کامل آشنایی دارم و می‌توانم آهنگ بزنم.

یا مثلا کار اشتباهی را انجام می‌دهیم اما گردن نمی‌گیریم و می‌گوییم کار ما نبوده است.

۱۰.برای تأثیرگذاری بر دیگران

“مردم دروغ می‌گویند تا دیگران کاری را که فرد دوست دارد ؛ انجام دهند.” ما در اینجا از مثال فروشنده استفاده می‌کنیم. بگذارید بگوییم فروشنده یک پاک‌کننده صورت مسئله است. مردم ممکن است در مورد پاک‌کننده ­ها خشمگین شوند و بگویند که آن‌ها تمام عمر مانند کنه هستند و تا زمانی که این محصول  خود را نفروشند بیخیال نمی­ شوند.

آن ­ها در مورد یک محصول می­ گویند فلانی استفاده کرد و زندگی اش تغییر کرد  و همچنین می ­تواند زندگی شما را عوض کند . آیا این واقعیت دارد؟ احتمالاً نه واقعیت ندارد . آیا این‌یک تاکتیک مؤثر است؟ اغلب بله و قالباً هم جواب می­ دهد.

۱۱.برای جلوگیری از نتیجه منفی

به کودکی فکر کنید که شیشه‌ای  را شکسته است. وقتی والدین از آن­ ها  می‌پرسند که آیا شیشه را شکسته‌اید ، احتمالاً قصد دارند پاسخ منفی دهند و جواب منفی بدهند ، حتی اگر این‌یک دروغ آشکار باشد. اکمن می ­گوید:”هرچه پیرتر می‌شویم ، دروغ‌گویان بهتری می‌شویم” ، یعنی مردم برای محافظت از خود به‌دروغ گفتن ادامه می‌دهند ، اما اطمینان از عدم صداقت آن‌ها بسیار دشوارتر است. مردم همچنین برای محافظت از دیگران دروغ می‌گویند ، مثل‌اینکه خواهر یا برادر بزرگ‌تر به کودک بگویند دیده اند که سگ لیوان او را برده است .

۱۲.برای رسیدن به یک نتیجه مثبت

اکمن می‌گوید مردم ممکن است دروغ بگویند تا نتیجه‌ای را که برای خود یا دیگران می‌خواهند ، به دست آورند. تجربه بیش‌ازحد درارائه رزومه یا مصاحبه شغلی روشی کلاسیک برای دروغ گفتن افراد برای به دست آوردن خواسته‌هایشان است. شخصی که سعی در کمک به دوست خود دارد تا در شرکت خود استخدام شود ، همین کار را انجام می ­دهد.

آن‌ها ممکن است تجربه دوستی خود را برای مدیر استخدام بیش‌ازحد بیان کنند و بگویند که چقدر موفق و باشخصیت هستند ، آن ها با این کار شانس خود را برای رسیدن به موقعیت بالا می‌برند  و خود را به‌عنوان یکی از همکاران عالی جلوه می دهند.

۱۳.مردم می خواهند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند

“مردم‌دوست دارند دیگران آن‌ها را دوست داشته باشند ، آن‌ها را تحسین کنند ، و تحت تأثیر آن‌ها قرار بگیرند.” “در بعضی موارد ، حتی ممکن است فردی بخواهد افراد دیگر را بترساند.” به‌عنوان‌مثال یک مدیر ممکن است در موفقیت‌های قبلی خود اغراق کند تا همکاران تصمیمات او را به چالش نکشند.

۱۴.برای حفظ دروغ قبلی

دروغ‌ها اثر گلوله برفی دارند. حتما شما هم این جمله رو شنیدید: دروغ، دروغ میاره.

“اگر در ابتدا در مورد چیز کوچکی دروغ می‌گویید ، برای حفظ این دروغ ، گاهی اوقات باید به روش‌های بزرگ‌تر دروغ بگویید.” این چیزی است که اکثر افراد در نمایش‌های تلویزیونی ، فیلم ­ها ، کتاب ها و حتی زندگی واقعی نقش آن را  بازی کرده‌اند. هیچ دروغی برای گرفتار شدن در یک‌شب ، خیلی کوچک نیست ، به همین دلیل است که صداقت ، همان‌طور که می‌گویند ، بهترین سیاست است.

۱۵.حقیقت افتضاح

بسیاری از ما نمی‌خواهیم هر بار حقیقت وحشتناکی را بشنویم. به طور مثال  شخصی از شما می‌پرسد  که بگویید او چگونه فردی است؟ او احتمالاً می‌خواهد بشنود که زیبا به نظر می‌رسد. اگر ظاهرش عالی نیست و ما  اگر به او حقیقت را بگوییم ، درگیری ایجاد می‌کنیم و باید با نتایج کنار بیاییم.

در اینجا ، باید از خود بپرسید که چقدر در این رابطه سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به‌عنوان‌مثال ، اگر همسر شما است و او مصاحبه مهمی دارد ، ممکن است بخواهید به او بازخورد سازنده بدهید و با احساساتش کنار بیایید. اگر کسی در دفتر کار است که شما او را به‌خوبی نمی‌شناسید ، ممکن است انتخاب کنید که با او روبه رو  نشوید و یک تحسین دروغ از او بکنید.

این مشکل زمانی به وجود می‌آید که مردم منطقی می‌دانند که دروغ‌های “غیر سفید” قابل‌قبول و ضروری هستند. گرفتار شدن در یک دروغ اغلب روابط را از بین می‌برد.

دروغ پیامدهایی دارد.

وقتی کسی متوجه شود ،شما دروغ گفته‌اید ، بر نحوه برخورد آن شخص برای همیشه با شما تأثیر می‌گذارد. اگر همسرتان دروغ بگوید ، ممکن است بتوانید این کار او را نادیده بگیرید ، اما کارفرما احتمالاً او را نمی‌بخشد. حتی اگر شما متقاعد شوید که دروغ او مشکل بزرگی نیست، باز هم حکم وجدان را نقض می‌کند.

شما با دروغ زندگی می‌کنید و منتظر هستید اتفاق دیگری بیفتد. این ازنظر روانشناسی ناسالم است. هیچ‌کس نمی‌گوید شما باید به مادر مضطرب خود بگویید که تب ۴۰ درجه‌دارید یا  در مورد همکار خود فکر کنید لباس او نامناسب است. ملاحظات بسیاری وجود دارد که هنگام تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا صداقت بهترین سیاست است ، وارد عمل می‌شود.

چه چیزی را باید در نظر گرفت؟

در اینجا چند سؤال وجود دارد که باید از خود بپرسید:

  • آیا اگر کمی از حقیقت را دریغ کنم کسی آسیب خواهد دید؟
  • آیا کسی می‌تواند از بازخورد صادقانه من تغییر کند و رشد کند ، یا اینکه من با دادن یک نظر صادقانه صدمه زیادی به فرد وارد می ­کنم؟
  • اگر کسی در همان شرایط واقعیت را از من دریغ کند ، چه حسی خواهم داشت؟
  • آیا پرهیز از حقیقت در این شرایط عملی بزدلانه است ، یا دلسوزانه است؟

اگر معمولاً می‌بینید که از خانواده و دوستانتان فریب می‌خورید تا از مسائل نگران‌کننده دور شوید ، ممکن است لازم باشد مهارت‌های بین فردی خود را تقویت کنید. دلیل اصلی دروغ‌گویی در افراد پایین بودن عزت‌نفس است. آن‌ها می‌خواهند تحت تأثیر قرار بگیرند ، و از کسی دیگر آنچه را که فکر می‌کنند درست است را بشنوند.

به‌عنوان‌مثال ، نوجوانان که احساس  ناامنی می کنند اغلب برای کسب مقبولیت اجتماعی دروغ می‌گویند. در اینجا والدین باید به فرزندان خود پیامدهای دروغ گفتن را گوشزد کنند. آن‌ها باید بگویند که دروغ گفتن باعث عصبانیت و صدمه می‌شود و وقتی مردم دروغ آن ­ها را  بفهمند یا متوجه آن شوند  آن‌ها را دوست نخواهند داشت.

چه موقع دروغ گفتن مشکلی است که نیاز به کمک حرفه‌ای دارد؟

جواب: اگر در کنترل آن مشکلی دارید. دروغ‌گویانی که به دروغ گفتن عادت کرده ­اند، مرتباً و بدون هیچ دلیل مشخصی دروغ می‌گویند. آن‌ها باید مشکل خود را با یک درمانگر در میان بگذارند. اما برای اکثر ما ، موارد نادرستی که می‌گوییم چیز بزرگی نیست. آن‌ها الیافی هستند که به چرخاندن تعاملات اجتماعی روزمره کمک می‌کنند.

دروغ‌سنج خود باشید

به‌جز دروغ‌گوی سخت و حرفه ­ای ، همه هنگام دروغ گفتن اضطراب دارند. آشکارسازهای دروغ مبتنی بر این نظریه هستند که بدن ما وقتی به‌طور واقعی پاسخ نمی‌دهیم ، ازنظر فیزیکی واکنش نشان می‌دهد .کارشناسان توصیه می‌کنند هنگام تلاش برای تشخیص یک فرد دروغ‌گو به دنبال نشانه ­ها و سیگنال باشید. سیگنال­ های دروغ  عبارت‌اند از:

  • اجتناب از تماس چشمی یا تغییر چشم
  • لکنت ، مکث یا پاک‌سازی گلو
  • تغییر صدا یا میزان صدا
  • ارائه بهانه‌های متعدد برای یک موقعیت ، به‌جای یک مورد
  • ایستاده در حالت دفاعی و دست به سینه بودن
  • روی صورت یا گردن کمی قرمز می‌شود
  • مالیدن ، نوازش یا کشیدن روی بینی
  • لغزش زبان هنگام انکار چیزی
  • انحراف توجه از موضوع
  • ناراحت به نظر می‌رسد

دروغ گفتن برای ارزیابی خود

  • فکر می‌کنید هفته گذشته چند تا دروغ گفته‌اید؟
  • به چه کسی دروغ گفتید؟
  • چرا دروغ گفتید؟
  • در مورد دروغ‌هایی که الان گفتید چه حسی دارید؟

بعضی‌اوقات ممکن است دروغ گفتن ،غیرعمدی به نظر برسد ، یا گفته‌شده است تا احساسات شخص دیگری را نجات دهد. به‌عنوان‌مثال ، کسی ممکن است به دیگری بگوید ، “مطمئناً  لباس شما زیباست!” . همه ما ظرفیت دروغ گفتن راداریم و گاهی از آن استفاده می ­کنیم.

۱۶.ترس

این تید ویلیامز بود که گفت ، “ما وقتی می‌ترسیم دروغ می‌گوییم ، ازآنچه نمی‌دانیم می‌ترسیم ، ازآنچه دیگران فکر می‌کنند می‌ترسیم ، ازآنچه در مورد ما کشف خواهد شد می‌ترسیم. اما هر وقت دروغ می‌گوییم ، چیزی که از آن می‌ترسیم قوی‌تر می‌شود. ” اگر مردم حقیقت را بگویند می‌توانند ازآنچه ممکن است اتفاق بیفتد بترسند.

شاید آن‌ها کار اشتباهی مرتکب شده‌اند و از عواقب عملکرد خود می‌ترسند ، بنابراین برای پوشاندن آنچه انجام داده‌اند دروغ می‌گویند. همان‌طور که غالباً در مورد رسوایی‌های سیاسی گفته می‌شود: این جنایت نیست که تقریباً به‌اندازه پوشاندن حقیقت ، شمارا دچار مشکل می‌کند.

دست‌کاری و اعمال‌نفوذ

این تید ویلیامز بود که گفت ، “ما وقتی می‌ترسیم دروغ می‌گوییم ، ازآنچه نمی‌دانیم می‌ترسیم ، ازآنچه دیگران فکر می‌کنند می‌ترسیم ، ازآنچه در مورد ما کشف خواهد شد می‌ترسیم. اما هر وقت دروغ می‌گوییم ، چیزی که از آن می‌ترسیم قوی‌تر می‌شود. ” اگر مردم حقیقت را بگویند می‌توانند ازآنچه ممکن است اتفاق بیفتد بترسند.

شاید آن‌ها کار اشتباهی مرتکب شده‌اند و از عواقب عملکرد خود می‌ترسند ، بنابراین برای پوشاندن آنچه انجام داده‌اند دروغ می‌گویند. همان‌طور که غالباً در مورد رسوایی‌های سیاسی گفته می‌شود: این جنایت نیست که تقریباً به‌اندازه پوشاندن حقیقت ، شمارا دچار مشکل می‌کند.

دست‌کاری و اعمال‌نفوذ

دروغ به‌طورمعمول به دلیل انگیزه‌ای خاص ایجاد می‌شود که افراد دیگر را مجبور به انجام کاری کنند یا کاری را انجام ندهند یا تصمیمی به نفع شخصی دیگر نگیرند. کسی ممکن است دروغ بگوید تا چیزی را که می‌خواهد مانند جنسیت ، پول ، موقعیت ، قدرت ، عشق و غیره   را به دست آورد.

محسن می‌گوید: ” فهمیدم که انسان‌های هوس‌باز می‌دانند چگونه به خواسته خود برسند ، حتی اگر این به معنای دروغ گفتن در مورد  احساسات خود و دیگران باشد ” احتمالاً کلمه دروغ بیشتر در عشق ورزیدن به‌کاررفته است. هرچند وقت یک‌بار یک پسر به دختری این را می‌گوید (یا بالعکس) ، “من تو را دوست دارم” ، که  فقط برای تحریک احساسات شخص مقابل این کار را انجام می­ دهد ، بنابراین می‌توان آن‌ها را راحت‌تر دست‌کاری کرد.

۱۷.غرور

بسیاری از اوقات ، شخصی به دلیل غروری که دارد دروغ می‌گوید آن‌ها بیشتر از ابزارهای زیادی برای ایجاد تصویری مطلوب از خود استفاده می‌کنند. این منجر به اغراق می‌شود ، که نوعی دروغ گفتن است. غالباً مردم داستان‌های جذاب و درعین‌حال کاملاً نادرستی را برای بهبود تصویر خود خلق می‌کنند.

نکته : ما افراد دیگر را فریب می‌دهیم زیرا فکر می‌کنیم به‌نوعی در خدمت اهداف ما است. و این برای ما بسیار  آسان است!

ضررهای بزرگ دروغ گفتن چیست؟

به یک اعتیاد تبدیل می‌شود.

وقتی با یک دروغ  از موقعیتی فرار می‌کنید ، غالباً این موضوع شمارا به ادامه فریبکاری‌های بیشتر  سوق می‌دهد ، و در این روند ، ما روابط را خراب می‌کنیم ، دیگران را آزار می‌دهیم ، صداقت خود راکنار می گذاریم و آرامش خود را از دست می‌دهیم. حقیقت به یک دشمن ترسناک  برای فرد دروغ‌گو تبدیل می‌شود. این‌یک چرخه بیمارگونه و غم‌انگیز است که هرگز پایان خوشی ندارد.

دروغ در ابتدا ممکن است ساده و بی‌ضرر به نظر برسد ، اما دقیقاً مانند هر اعتیادی ، به‌زودی بیش ازآنچه تصور می‌کردید خود را گرفتار و گرفتار خواهید کرد.

دروغ‌گوها آرامش ندارند.

دروغ گفتن بسیار استرس‌زا است. این باعث می‌شود دائماً فکر کنید چه کسی ممکن است دروغ شما را متوجه شود. شما همیشه در حال دروغ گفتن در ذهن خود  هستید ، سعی می‌کنید آنچه را که باید در مورد دروغ قبلیتان  بگویید دائماً با خود مرور کنید .وقتی صادق باشید ، دیگر نگران عواقب منفی دروغ خود نیستید.

رزولین اظهار کرد: “می‌توانم بگویم که دروغ نگفتن روشی بسیار آرام‌کننده فرد در زندگی است.” این واقعیت که شما نگران به خاطر سپردن دروغ‌های قدیمی خود نیستید  و بعداً هنگام آشکار شدن حقیقت دچار مشکل نخواهید شد (زیرا همیشه چنین است) این موضوع  خیال شمارا بسیار راحت‌تر می‌کند. حتی وقتی سخت است ، گفتن حقیقت همیشه نتیجه بهتری نسبت به یک دروغ دارد.

دروغ روابط را خراب می‌کند.

مردم دائماً به دنبال این هستند که ببینند به چه کسی می‌توانند اعتماد کنند و به چه کسی نمی‌توانند اعتماد کنند. مردم واقعاً درک بیشتری دارند که چه کسی حقیقت را می‌گوید و چه کسی حرف حقیقت را بازگو نمی­ کند. باگذشت زمان ، صداقت خود را به‌عنوان صفتی نشان می‌دهد که زیباست و بسیار مورداحترام است و به‌دروغ احترام نمی‌گذارند.

این در همه روابط ما اعم از دوست‌یابی ، خانواده ، دوستان یا محل کار صادق است. شخصی درباره ارزش صداقت گفت: «من قبلاً زیاد دروغ می‌گفتم فقط به این دلیل که آسان‌تر از توضیح حقیقت بود. من بالاخره فهمیدم که صادقانه صحبت کردن راحت‌تر  از دروغ گفتن است.

صادق بودن و صریح بودن درواقع فراتر از دروغ گفتن است. والدینم به من اعتماد دارند و من احساس خوبی نسبت به خودم دارم. و وقتی احساس خوبی نسبت به خوددارید ، می‌دانید که همه‌چیز خوب پیش می‌رود. ” این شخص به این درک رسیده است که وقتی حقیقت را می‌گوییم و آن را زندگی می‌کند ، هرروز ازنظر احساسی و معنوی قوی‌تر می‌شویم.

گفتن حقیقت امنیت را افزایش می‌دهد

دلیل آن این است که اگر همیشه سعی نکنید یک دروغ جلوتر از آخرین دروغ خود بگویید، در آرامش بیشتری خواهید بود و در روابط خود با دیگران امنیت بیشتری خواهید داشت. حضرت سلیمان ، خردمندترین مرد کتاب مقدس ، این را به‌خوبی درک کرده و می ­گوید: “هر که باصداقت قدم بگذارد ، ایمن راه می‌رود ، اما کسی که راه خود را کج می‌کند ، دروغ او معلوم خواهد شد.”

پس همان­طور که گفتیم دلایل زیادی برای دروغ گفتن وجود دارد که بیشتر آن ­ها به دلیل مسائل امنیتی  ومحافظتی است . مردم برای محافظت از خود و دیگران دروغ می­ گویند تا دچار آسیب نشوند. ما دو دسته دروغ داریم دروغ­ های کوچک و بی آزار و در­وغ ­های جدی و آزار دهنده که  دروغ­ های کوچک ومصلحتی تأثیری روی افراد ندارد و بیشتر برای مؤدب بودن به کار می ­رود اما در دروغ های جدی خطر و جریمه در حوزه­ های مختلف وجود دارد. اما هیچ چیز بهتر و بالاتر از حقیقت وجود ندارد و نخواهد داشت.

به نظر شما چه دلایل دیگری وجود دارد که مردم به خاطر آن دروغ می گویند؟

۲۹ راه برای ترک عادت دروغ گفتن

اکثر مردم در طول زندگی خود دروغ‌هایی گفته‌اند. شاید آن‌ها حقیقت را تغییر دهند تا کسی آسیب نبیند. یا شاید آن‌ها کسی را گمراه کرده‌اند تا به یک هدف نهایی برسند. دیگران ممکن است در مورد احساسات واقعی خود، به ‌خودشان دروغ بگویند.اما داستان‌هایی که می‌گوییم گاهی اوقات می‌تواند باعث شود دیگران از ما دور شوند و دروغ می‌تواند عواقب جدی‌تری داشته باشد.
اگر دروغ گفتن به عادت منظم‌تری در زندگی شما تبدیل‌شده است ، سعی کنید زیاد به خود سخت نگیرید. از این گذشته ، اکثر مردم دروغ می‌گویند ، حتی اگر آن را قبول نکنند.
در عوض ، از خود بپرسید که چگونه می‌توانید این الگو را بشکنید و صادقانه‌تر پیش بروید. ما به پاسخ‌هایی برای این سؤال  در این مقاله پرداخته­ ایم که به شما کمک می­ کند این عادت دروغ را کنار بگذارید.

۱.عوامل محرک خود را بررسی کنید

دفعه بعدی که خودتان را در یک دروغ یافتید ، متوقف شوید و به آنچه در وجودتان می‌گذرد توجه کنید.
از خودتان بپرسید:

  • شما کجا هستید؟
  • چه کسی همراه شماست؟
  • چه احساسی دارید؟
  • آیا برای اینکه حالتان بهتر شود دروغ می‌گویید یا از ایجاد احساس بد در شخصی دیگر خودداری می‌کنید؟

پاسخ به این سؤالات می‌تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید کدام سناریوها ، احساسات یا عوامل دیگر شمارا به‌دروغ گفتن تحریک می‌کند. پس از شناسایی برخی عوامل محرک ، نگاهی آگاهانه به آن‌ها بیندازید و  چند روش جدید برای پاسخ به آن‌ها پیدا کنید. به‌عنوان‌مثال ، اگر وقتی در محل کار خود هستید و دروغ می‌گویید ، سعی کنید قبل از موقعیت‌هایی که می‌دانید ممکن است استرس زیادی برای شما داشته باشد ، پاسخ‌های احتمالی را برنامه‌ریزی کنید.

۲.به نوع دروغ‌هایی که می‌گویید فکر کنید

دروغ می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. ایرن برایانت ، نویسنده یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۰۸ که به بررسی چگونگی جدایی دروغ سفید یا مصلحتی از انواع دیگر عدم صداقت در دانشجویان می‌پردازد  ،نشان داد که دروغ را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد.
محدود کردن نوع دروغی که مرتکب می‌شوید می‌تواند به شما در درک بهتر دلایل دروغ گفتن کمک کند.شاید در کار خود نسبت به دستاوردهای خود اغراق کنید زیرا فکر می‌کنید کمتر از دوستانتان موفق هستید. یا ، شاید شما در مورد خوردن ناهار با همسر سابق خود به همسرتان چیزی نگویید زیرا ، حتی اگر قصد خیانت هم نداشته باشید ، اما نگران هستید که مشکلی پیش نیاید.

۳.مرزهای خود را تنظیم کنید و به آن‌ها پایبند باشید

“مطمئناً معاشرت عالی به نظر می‌رسد!”من دوست دارم چند روز شمارا بیشتر ببینم.”نه ، من خیلی سرم شلوغ نیست. من قطعاً می‌توانم در آن پروژه کمک کنم. ”
آیا هیچ‌کدام از این عبارات آشنا به نظر نمی‌رسند؟ آیا آن‌ها را بدون صداقت گفته‌اید؟ شاید آن‌ها نیمی از واقعیت را به همراه داشته باشند: شما دوست دارید دور هم جمع شوید اما این لحظه احساس خوب و یا شرایط مناسبی برای این کار را ندارید.اگر در ایجاد محدودیت در زندگی شخصی یا شغلی خود مشکل داشته باشید ، ممکن است انگیزه شما برای دروغ گفتن بیشتر شود. این دروغ‌ها ممکن است چیز بزرگی به نظر نرسد، اما می‌تواند صدمه‌ای به شما وارد کند.
نه گفتن همیشه آسان نیست، به‌خصوص اگر نمی‌خواهید به احساسات یک دوست صدمه بزنید یا در کار با عواقب احتمالی روبرو شوید. اما داشتن قاطعیت بیشتر در مورد نیازهای شما می‌تواند به شما در مورد انجام بهتر کارها کمک کند. با دادن پاسخ‌های کامل شروع کنید ، نه آن‌هایی که فکر می‌کنید طرف مقابل می‌خواهد آن‌ها را بشنود.
مثلاً:
“من این هفته نمی‌توانم بیشتر کار کنم زیرا باید روی وظایفی که قبلاً بر عهده داشتم تمرکز کنم. اما می‌توانم هفته آینده کمک کنم. ”
“امشب نمی‌توانم ، اما دوست دارم در مهمانی حضور داشته باشم. آیا می‌توانیم برای اواخر این هفته برنامه­ ریزی کنیم؟ ”
به دنبال راهنمایی‌های بیشتر هستید؟ راهنمای ما در داشتن قاطعیت بیشتر می‌تواند کمک کند.

۴.از خود بپرسید، “بدترین اتفاقی که می‌تواند بیفتد چیست؟”

ضرب‌المثل قدیمی را به یاد دارید، “صداقت بهترین سیاست است”. دلیل گفتن این ضرب‌المثل این است که ممکن است با دروغ انسان گیر بیفتد. دروغ گفتن (یا حذف حقیقت) واقعاً به کسی کمک نمی‌کند ، ازجمله خود شما که مهم‌ترین فرد هستید.
اگر دروغ می‌گویید زیرا فکر می‌کنید حقیقت شخصی را ناراحت می‌کند یا صدمه‌ای به او می‌زند ، از خود بپرسید که اگر تصمیم بگیرید حقیقت را بگویید بدترین نتیجه چه خواهد بود؟ احتمالاً به این نتیجه برسید ‌که عواقبش آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید بد نیست.
تصور کنید برادری دارید که واقعاً می‌خواهد در ایده راه‌اندازی شرکت جدیدش به او کمک کنید. شما احساس نمی‌کنید که دوست دارید چنین کاری انجام دهید و این کار را به تعویق می‌اندازید سرانجام ، او ممکن است از کل ایده دست بکشد زیرا به‌تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد.
اگر حقیقت را به او بگویید ، بدترین حالت احتمالاً این است که او در ابتدا ناراحت شود. اما پس‌ از آن واکنش اولیه ، او ممکن است به دنبال شریکی برود که کاملاً برای کمک آماده باشد. این فقط در طولانی‌مدت به او کمک می‌کند.

۵.روزی یک عدد مصرف کنید

اگر سعی می‌کنید صداقت بیشتری داشته باشید ، سعی نکنید موضوعی را دور بزنید و دروغ گفتن را  بعد از آن نقطه متوقف کنید. مطمئناً ، ممکن است این روش یک برنامه خوب به نظر برسد ، اما واقع‌بینانه نیست. در عوض ، فقط متعهد شوید هرروز راست‌گوتر باشید. اگر لغزیدید یا خود را در یک دروغ دیدید ، ناامید نشوید. فردا می‌توانید انتخاب دیگری انجام دهید.

۶.بدون گفتن همه چیز می‌توانید حقیقت را بگویید

اگر آشنایان ، همکاران یا اعضای خانواده در مورد زندگی شخصی شما سؤالات کنجکاوانه‌ای بپرسند ، ممکن است وسوسه شوید که دروغ بگویید و آن‌ها را از پیش رو بردارید. درعین‌حال ، شما موظف نیستید که به همه دسترسی آزاد به زندگی خود بدهید.
برای جلوگیری از به اشتراک گذاشتن جزئیاتی که ترجیح می‌دهید خصوصی باقی بماند ، لازم نیست دروغ بگویید. در عوض ، امتناع مؤدبانه اما قاطعانه را امتحان کنید ، مانند: “این بین من و ( شریک زندگی ام است)” ، یا “ترجیح می‌دهم نگویم”.
اگر آن‌ها بدانند که شما به آن‌ها چیزی نمی‌گویید ، ممکن است زودتر از پرسیدن منصرف شوند.

۷.هدف دروغ را در نظر بگیرید

عدم صداقت ممکن است در هنگام نیاز به تصمیم‌گیری به شما کمک کند تا متوقف شوید ، اما به‌ طور کلی مشکلی را برطرف نمی‌کند. بگویید می‌خواهید از شریک زندگی مشترک خود جدا شوید ، اما شروع به مکالمه برای شما سخت است. در عوض ، بهانه‌هایی مانند این‌ که “من واقعاً در این هفته مشغول کار هستم” یا “حالم خوب نیست” را ارائه می‌دهیم.
از دیدگاه شما ، این روشی مهربانانه برای گفتن این است که نمی‌خواهید آن‌ها را ببینید. در واقع ، شما فقط روند جدایی را طولانی می‌کنید. آن‌ها ممکن است نتوانند نکات شمارا دریافت کنند ، سرمایه‌گذاری خود را حفظ کنند و وقتی واقعاً به نقطه تجزیه می‌رسند ، کار سخت‌تری خواهند داشت.در این مثال ، تمایل شما به آسیب رساندن کمتر به آن‌ها درواقع باعث درد بیشتر آن‌ها می‌شود.

۸.پذیرش را تمرین کنید

کیم اگل می‌گوید همه به دلایل منحصربه‌فرد دروغ می‌گویند. وی اضافه می‌کند که ممکن است برخی افراد حقیقت را ناراحت‌کننده‌تر از عواقب دروغ گفتن بدانند. به‌عبارت‌دیگر ، “ما وقتی دروغ می‌گوییم  که از منطقه آسایش ما پیشی می‌گیرد .”
ناراحتی از حقیقت می‌تواند منجر به دروغ‌هایی شود که سعی در کنترل یا تغییر وضعیت دارند. اگر از چیزی احساس ناراحتی می‌کنید اما معتقد هستید که نمی‌توانید آن را تغییر دهید ، ممکن است سعی کنید خود و دیگران را فریب دهید به‌جای اینکه احساس واقعی خود را بپذیرید.راحت‌تر شدن با حقیقت اغلب مستلزم پذیرش یک واقعیت چالش‌برانگیز یا دردناک است ، شاید حتی اعتراف کنید که اشتباه کرده‌اید. یادگیری پذیرش حقیقت می‌تواند یک‌روند مداوم باشد ، اما اغلب منجر به برخی از درس‌های ارزشمند می‌شود.

۹.از تلاش برای توجیه یا تأیید دروغ بپرهیزید

اگر می‌گوید: “ما دروغ می‌گوییم زیرا این همان چیزی است که به ما آموخته‌شده است.” به طور مثال در دوران کودکی شما زمانی وجود دارد که یکی از والدین شما چیزی شبیه به این جمله به شما گفته است: “حتی اگر هدیه تولد خود را از مادربزرگ دوست ندارید ، به او بگویید این همان چیزی است که شما می‌خواستید تا احساسات او را خدشه دار نکنید.”
مطالعه برایانت در سال ۲۰۰۸ نشان می‌دهد اکثر مردم دروغ‌های کوچک و بی آزار یا مصلحتی یا دروغ سفید را بی‌ضرر می‌دانند. در بعضی موارد، دروغ‌های کوچک حتی ممکن است به‌عنوان بخشی مشترک از تعاملات اجتماعی تشویق شوند. “همیشه راهی برای بیان حقیقت به شکلی درجه‌ یک، خوش‌فکر و قابل‌احترام وجود دارد.” وی در ادامه توضیح داد که گرچه دروغ می‌تواند به روابط شما با دیگران آسیب برساند ، اما می‌تواند به رابطه‌ای که با خود دارید نیز آسیب برساند.
“وقتی ما شروع به شکستن اعتماد در دنیای خود می‌کنیم” این اصالت عنکبوت‌های بی‌اعتبار بودن ازآنجا شکل می گیرد. “به‌جای توجیه اینکه چرا یک دروغ برای محافظت از احساسات شخص ضروری است ، این انرژی را در یافتن راهی برای رسیدن به همان هدف با بیان حقیقت قرار دهید.

۱۰.از خود بپرسید آیا دروغ واقعاً ضروری است؟

“گاهی اوقات شرایط پیش می‌آید و در واقع هیچ راهی به صورت خطی ،مستقیم و ساده برای رسیدگی به آن‌ها وجود ندارد.” قبل از تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه می‌گویید، می ­توانید در مسیر پیش رو ، از مهارت‌هایی مانند شهود و زمان‌بندی یا حتی ردیابی نحوه مکالمه استفاده کنید.

۱۰.از خود بپرسید آیا دروغ واقعاً ضروری است؟

“گاهی اوقات شرایط پیش می‌آید و در واقع هیچ راهی به صورت خطی ،مستقیم و ساده برای رسیدگی به آن‌ها وجود ندارد.” قبل از تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه می‌گویید، می ­توانید در مسیر پیش رو ، از مهارت‌هایی مانند شهود و زمان‌بندی یا حتی ردیابی نحوه مکالمه استفاده کنید.

۱۱.بررسی کنید آیا دروغ گفتن شما اجباری است

دروغ اجباری یا آسیب‌شناختی به نوع خاصی به عدم صداقت اشاره دارد. برخی از کارشناسان معتقدند که تفاوت آن با سایر دروغ‌گویی‌ها تفاوت چشمگیری دارد ، اگرچه تشخیص خاصی ندارد. اگر دروغ‌های شما از این نوع  باشد ، ممکن است با دروغ های اجباری سروکار داشته باشید:

  • تکانشی
  • بی‌برنامه
  • غیرقابل‌کنترل
  •  در خدمت هدف نیست
  • مکرر و مداوم در طول زندگی خود اتفاق می‌افتد.

بعضی از افرادی که به‌اجبار دروغ می‌گویند دروغ‌های خود را باور دارند که این می‌تواند شناخت این دروغ‌ها را تا حدودی دشوار کند. اگر این مورد برای شما صدق می‌کند ، صحبت با یکی از دوستان نزدیک یا یکی از اعضای خانواده می‌تواند به شما در مورد آنچه اتفاق می‌افتد ، بینش خوبی به شما  ارائه دهد. اگر فکر می‌کنید برای حفظ حقیقت سختی پیش روی شما  خواهد داشت می‌توانید فردی را که به او اعتماد دارید به کمک خود فرا بخوانید.

۱۲.با یک حرفه‌ای صحبت کنید

به‌سختی می‌توان رفتارهای اجباری را متوقف کرد و کار با یک درمانگر می‌تواند روند کار را بسیار آسان کند. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا در مورد دروغ گفتن خود بیشتر بدانید و به شما کمک کنند تا از این کار دست‌ بردارید. اگر برای کنار آمدن با کودکی دشوار شروع به‌دروغ گفتن کردید ، مثلاً با چیزی که آن را  تجربه کردید می‌تواند به شما در احساس نیاز به‌ دروغ کمک کند.
حتی اگر در دروغ گفتن احساس اجباری نداشته باشید، اگر می‌خواهید بر عادت دروغ‌گویی غلبه کنید ، کار با یک درمانگر می‌تواند کمک بزرگی باشد. این امر به‌ویژه اگر متوجه شوید که دروغ گفتن تأثیر منفی بر زندگی روزمره شما می‌گذارد بسیار حیاتی است. “مانند هر چیز دیگری در زندگی ، هرچه مشکل زودتر پذیرفته شود و بر روی آن کار شود ، آسیب کمتری به شما وارد می‌شود.”
این می‌تواند به‌ویژه در مورد دروغ صادق باشد ، که اغلب بر روی سخن یکدیگر بنا می‌شود و پیگیری آن‌ها پیچیده‌تر و دشوار می‌شود. اگر مدت‌هاست که دروغ می‌گویید ، ممکن است ندانید که چگونه گره‌گشایی از  آن‌ها را شروع کنید و نگران باشید هر کس با شنیدن حقیقت عصبانی شود.
با شروع مراحل کار ، یک درمانگر می‌تواند دلسوزی و پشتیبانی را ارائه دهد. در درمان دروغ ، شما می‌توانید در مورد اهداف خود و پیرامون صداقت صحبت کنید و در صورت ادامه مبارزه با عدم صداقت راهنمایی شوید. آن‌ها همچنین می‌توانند در بازسازی روابط و  اعتماد با عزیزانتان و ترک عادت دروغ به شما کمک کنند.

۱۳. انتقاد سازنده را به‌عنوان یک حمله شخصی متوقف کنید.

بین یک قلدر بیش‌ازحد انتقادی و یک دوست صادق و مفید تفاوت وجود دارد. اگر شخصی که دوست خود می‌دانید کمی توصیه صادقانه و تا حدی انتقادی به شما می‌کند ، نباید خیلی سریع آن را رد کنید یا به آن واکنش نشان دهید. موضوعاتی که در مورد آن‌ها بیشتر مطمئن نیستید،  در مورد آن­ ها تمایل دارید که هنگام مواجهه با ایده‌هایی که عقاید شما را به چالش می‌کشند ، بیشترین دفاع احساسی را از آن‌ها داشته باشید.

۱۴. دست از تلاش بردارید تا همه را متقاعد کنید که حق با شماست.

برخی از افراد تحت تأثیر برخی نظرات قرار می­ گیرند. اما اگر با اشتیاق به چیزی اعتقاد دارید که شخص دیگری با اشتیاق با آن مخالف است ، هرگز قصد تغییر عقیده او را نداشته باشید. شاید اگر به‌ اندازه کافی در مورد آن صحبت کنید و با تحقیقات کافی که از گفته‌های شما پشتیبانی می‌کند ، آن‌ها احتمالاً با خود فکر می‌کنند که این درست نیست و از شما ناراحت هستند که اجازه ندادید آن‌ها نظر خود را داشته باشند.

۱۵. دریابید که سرگرم تلاش است.

کودک سرگرم‌کننده است
با آن روبرو شوید: تعداد کمی از مردم ادعا می‌کنند که “بهترین” فرد در مورد چیزی هستند و واقعاً منظور بهترین فرد بودن را دارند. شاید ورزشکاران المپیک، و شاید برخی از نوازندگان یا سرآشپزهای آموزش‌دیده به‌صورت کلاسیک در رستوران‌های سه ستاره وجود داشته باشند که چنین نظری دارند.
بااین‌حال ، در بیشتر مواقع ، همیشه در هر کاری که بخواهید انجام دهید ، شخصی بهتر از شما وجود دارد. اما این بدان معنی نیست که انجام آن ارزشی ندارد. حتی اگر شما بهترین پیانیست جهان یا حتی بزرگ‌ترین متخصص در شهر خود نیستید ، این بدان معنا نیست که هنوز از آن فعالیت لذت نخواهید برد و اگر کارها فقط در صورت بهترین بودن ارزش انجام دادن را داشتند ، چگونه سعی می‌کردید کار جدیدی انجام دهید؟ با طرح این سؤال از خود ترک عادت دروغ برای شما آسان ­تر می شود.

۱۶. شانس خود را امتحان کنید

هر کسی گاهی در زندگی از چیزهایی ترسیده و این چیز بدی نیست. ترس ما را از انجام کارهای احمقانه یا قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که ممکن است به ما آسیب برساند یا بکشد منع می‌کند و این در رشد و پرورش ما به‌عنوان یک امر حیاتی و ضروری است.
اما ترس هنگامی‌که ما به‌طور مصنوعی برای جلوگیری از موقعیت‌های ناخوشایند آن را ایجاد می‌کنیم ، می‌تواند بیشتر ضرر را برای ما داشته باشد و باعث شود به خاطر آن دروغ بگوییم. دفعه بعدی که نگران چیزی هستید ، نفس عمیق بکشید و تصمیم بگیرید که آیا مسئله‌ای است که ارزش دروغ گفتن دارد یا نه؟

۱۷.چه چیزی تغییر می کند

واقعاً چه چیزی تغییر می‌کند؟ و چطور؟ اگر قدم‌های مشخصی برای ترک عادت دروغ خود تعیین نکنید و  آن­ ها را واقعاً محدود نکنید ، چه چیزی تغییر می‌کند.به‌جای تلاش برای تغییری که می‌خواهید در آن موفق شوید ، به خود اجازه ندهید که به عادت‌های قدیمی خود برگردید.

۱۸. شک در خودتان را ترک کنید.

سن همان چیزی است که شما از آن برای خود بُت می‌سازید. آیا واقعاً برای یافتن دوستانی جدید یا سرگرمی جدید خیلی پیر شده‌اید؟ این احتمال وجود دارد که شما  خودتان نیستید و اگر تلاشی کنید خوشحال‌تر خواهید بود. شروع نکنید به خود بگویید برای آزمایش چیزهای جدید خیلی پیر هستید. اگر یک دهه دیگر یا بیشتر زندگی کنید ، بیش از یک دهه است که به خود می‌گویید برای انجام آن‌ها بیش‌ازحد پیر هستید.

۱۹. دیدگاه دیگران را در نظر بگیرید.

دستیابی به‌نوعی درک گزینشی از واقعیت آسان است که به شما اجازه دهد فقط آنچه را که از قبل گمان می‌کنید درست است باور کنید. قبل از اینکه از شخصی به خاطر انجام کاری که مرتکب نشده‌ است ناراحت شوید ، بایستید و سعی کنید استدلال وی را در نظر بگیرید.
حتی می‌توانید نقش آن ­ها را در داستان بدانید. به‌احتمال‌زیاد ، آن‌ها دلیل خوبی داشتند که شما به‌سادگی آن را نادیده گرفتید با دانستن این موضوع می‌توانید عادت دروغ خود را مدیریت کنید.

۲۰.بفهمید چه مقدار بیش‌ازحد تحویل گرفته‌اید.

یادگیری نه گفتن یک ابزار مهم  و مهارتی برای خوشبختی است. بعضی از ما بیشتر از آنچه می‌توانیم تحریک می‌شویم . چه این به معنای کار ، و چه حتی شاید کمک به سازمان‌دهی رویدادی برای جمع‌آوری کمک مالی به یک مدرسه باشد. به‌راستی بپذیرید که آیا زمان و انرژی لازم برای انجام یک کار را قبل از قبول آن دارید یا نه ، و اگر نمی‌توانید ، از نه گفتن نترسید و دروغ نگویید. این احتمال وجود دارد که شما هرازگاهی بانه گفتن و صداقت به احساسات دیگران صدمه نخواهید زد.

۲۱. تسلیم نشو.

زمانی که به سرعت بپذیریم که شکست خوردیم ، همین امر باعث شود دروغ بگوییم. قبل از تسلیم شدن ، برای بررسی گزینه‌های خود متوقف شوید. ممکن است راه دیگری وجود داشته باشد.

۲۲. احساسات خود را نادیده نگیرید.

اگر مجبور باشید به خود بگویید که به موضوعی اهمیتی نمی‌دهید ، احتمال دارد که این کار را انجام دهید. به‌جای اینکه نسبت به دوستی با یکی از دوستانتان سرد شوید ، اعتراف کنید که صدمه‌دیده‌اید. اگرچه ممکن است نظر آن‌ها را تغییر ندهید ، اما ممکن است سازش غیرمنتظره‌ای پیدا کنید که مجبور نباشید دروغ بگویید.

۲۲.اعتراف کن!

این همیشه اولین ، بزرگ‌ترین و سخت‌ترین گام است. شخصی را که به او اعتماد دارید پیدا کنید و از او در مورد عادت دروغ‌گویی خود بپرسید . مهم نیست که فکر کنید دروغ ­های شما بزرگ ویا کوچک هستند، واقعیت این است که شما دیگر نمی‌خواهید دروغ بگویید و حتی نمی‌توانید خودتان به خودتان دروغ بگویید.

 برای پاسخگو بودن به کمک نیاز دارید.

فردی می‌گوید: “هنگامی‌که با مردی که اکنون شوهرم است آشنا شدم ، فهمیدم که باید روی دروغ گفتن خود کارکنم زیرا می‌خواستم و  لازم بود که با او کاملاً صادق باشم. من از او برای ترک عادت دروغ گویی خود کمک خواستم و متعجب شدم که او به من در این راه بسیار کمک کرد  زیرا او مرا دوست داشت تا بتواند با من بماند.
کسی را که به او اعتماد دارید پیدا کنید و برای او در مورد عادت دروغ‌گویی خود بگویید.

اعتراف به دروغ

اعتراف به‌دروغ می‌تواند دنیایی متفاوت ایجاد کند ، گرچه ممکن است به غرور شما صدمه بزند ، اما بسیار بهتر از دروغ‌گو بودن است. حتی بهتر است ، بلافاصله به شخصی که به او دروغ گفته‌اید اعتراف کنید و از او  طلب بخشش کنید. این موضوع می­ تواند تحقیرآمیز باشد ، اما باعث می‌شود قبل از اینکه دروغ دیگری بگویید ، متوقف شوید و در مورد آن  فکر کنید. شخصی یک‌بار گفت اعتراف برای روح مفید است. و همچنین در کمک به ما در ترک عادت‌ دروغ گفتن به خوبی عمل می ­کند.
همچنین عاقلانه است که به‌دروغ خود در برابر خدا اعتراف کنید. به‌هرحال ، او هر دروغی را که گفته‌اید شنیده است. و هنگامی‌که اعتراف می‌کنید ، می‌توانید از خدا بخواهید تا به شما کمک کند تا به ترک عادت دروغ بپردازید. در تمام کتب الهی، خدا به ما وعده می‌دهد که همیشه راهی برای نجات وجود خواهد داشت: باز آی باز آی ، صدبار اگز توبه شکستی باز آی 
“هیچ وسوسه‌ای شمارا غافل نکرده است مگر آنچه برای بشر مشترک است. و خدا وفادار است؛ او نمی‌گذارد بیش از آنچه تحمل می‌کنید وسوسه شوید. اما وقتی وسوسه شوید ، او همچنین راهی برای نجات شما فراهم می‌کند تا بتوانید آن را تحمل‌کنید. ”

۲۳.به خود یادآوری کنید که چگونه دروغ زندگی شمارا به هم می‌ریزد.

دروغ‌گویی روابط را از بین می‌برد و بار فوق‌العاده‌ای به زندگی شما می‌افزاید. درک اینکه عواقبی در پی خواهد داشت باز دارنده‌ای قدرتمند در ترک عادت دروغ گفتن است. حسام عواقب دروغ گفتن خود را به طرز چشمگیری متحمل شد. او م­ی گوید: “من همیشه دروغ می‌گفتم ، و در پایان به‌طورمعمول گرفتار می‌شدم. من به زندان رفتم تا فهمیدم حقیقت راهی بهتر برای دروغ گفتن درباره همه‌چیز است. وقت بگذارید و فکر کنید که عواقب آنچه می‌گویید یا قرار است انجام دهم چیست؟ ”

۲۴.سعی کنید بفهمید چه چیزی شمارا برای دروغ گفتن تحت‌فشار قرار داده است.

می‌خواستید چه چیزی را پنهان کنید؟ برای گفتن حقیقت چه راهی بهتر می‌توانست وجود داشته باشد؟ به‌عنوان‌مثال ، همه معتادان احساس می‌کنند باید برای سرپوش گذاشتن بر اعتیاد خود دروغ بگویند. هرچه بیشتر اعتیاد خود را بپوشانند ، بهتر دروغ می‌گویند و فریب می‌خورند. تقریباً هر دروغی دلیل خود را پشت سر می‌گذارد.
اقدامات اشتباه تقریباً همیشه منجر به‌دروغ می‌شود. دلیل دروغ گفتن رضا کنترل افراد پیرامون خود است. این موضوع می‌تواند یک اعتیاد باشد. “من سعی می‌کنم دروغ نگویم اما اگر کسی را ببینم که می خواهد از  من زمانی که فکر می‌کند عجیب هستم دور شود، شروع به‌دروغ گفتن می‌کنم تا من به او نزدیک‌تر شوم. من درنهایت با این دروغ وحشتناک زندگی می‌کنم. ”

۲۵.نسبت به آنچه به دیگران قول می‌دهید واقع‌بین باشید.

وعده‌های عملی نشده ، دروغ‌هایی است که منجر به شکسته شدن قلب می‌شود. اگر قول می‌دهید کاری را انجام دهید و هرگز قصد پیگیری آن را ندارید ، این‌یک دروغ است. علاوه بر این ، بسیاری از دروغ‌ها راهی برای پوشاندن این واقعیت است که ما احتمالاً نمی‌توانیم همه آنچه را که وعده داده‌ایم انجام دهیم. در مورد آنچه قادر به انجام آن هستید صادق باشید ، محدودیت‌هایی که خود و دیگران دارید را بپذیرید با این کار نیازی به‌ دروغ گفتن نخواهید داشت.

۲۶.با دیگران درباره انتظاراتشان از شما صحبت کنید.

اگر خود را در دروغ گفتن می‌بینید که می‌خواهید چگونه با کوتاهی کردن انتظار دیگران را پوشش دهید ، با والدین ، ​​دوستان یا معلمان خود گفتگو کنید تا در مورد آنچه انتظار منطقی آن‌ها است به توافق برسید. خود را کوچک نفروشید. شاید انتظار کافی از خود را نداشته باشید ، اما بحث آزاد برای جلب همه افراد در یک صفحه مهم است.

۲۷.تمرین گفتن حقیقت.

وقتی شروع به احساس دروغ گفتن می‌کنید ، لحظه‌ای بایستید و فکر کنید. به این فکر کنید که اگر شخص مقابل می‌دانست شما دروغ می‌گویید چه احساسی در مورد شما خواهد داشت. به این فکر کنید که اگر مردم دائماً به شما دروغ بگویند چه احساسی خواهید داشت. و سپس ، هرچقدر دردناک به نظر می‌رسد ، واقعیت را بگویید. هرچه بیشتر حقیقت را به دیگران بگوییم ، ادامه کار آسان‌تر است.
دروغ گفتن عادت بدی است. گفتن حقیقت عادت خوبی است. با ترک عادت دروغ گقتن خود این عادت بد را کنار بگذارید. آریا می ­گوید: ”وقتی کسی در حال دروغ گفتن است ، کلمات او مانند آتش‌،گسترش می‌یابد. پس‌ازآن وقتی شخص حقیقت را می‌گوید ، هیچ‌کس آن‌ها را باور نخواهد کرد زیرا آن‌ها دروغ‌های زیادی گفته‌اند و مانند چوپان دروغ‌گو می‌شوند. به خاطر خانواده ، دوستان و عزیزان خود ، همیشه واقعیت را بگویید حتی اگر از نتیجه آن می‌ترسید! ”

۲۸.متعهد به زندگی صادقانه ، به هر قیمت.

گفتن حقیقت ممکن است به طرز وحشتناکی برای شما ناراحت‌کننده باشد ، اما شما در حال قدم زدن در یک مسیر صداقت و راستی هستید ، و خود را به شخصی تبدیل می‌کنید که می‌خواهید باشید. اگر جواب سؤالی را نمی‌دانید ، دروغ نگویید . بگو یید، من نمی‌دانم. حقیقت آزادکننده خواهد بود.

۲۹.مانند هر اعتیادی ، ترک دروغ کار آسانی نیست اما ارزشش را دارد.

بیایید  با خود صادق باشیم. ترک عادت دروغ بسیار دشوار است. آرش اعتراف کرد: “من فهمیدم که وقتی دروغ می‌گویم ، ترک عادت دروغ سخت است. برای کنار آمدن با عادتی که قسمت بزرگی از زندگی شما بوده است ، کار زیادی لازم است. ”
بااین‌حال ، همان‌طور که از واقعیت آنچه می‌گویید و انجام می‌دهید بیدار می‌شوید و دروغ‌هایی را که می‌گویید متوقف می‌کنید ، به‌زودی از مزایای زندگی آرام برخوردار خواهید شد. ما قول می‌دهیم ، اگر اکنون تلاشی برای جلوگیری از این عادت سمی و مخرب انجام دهید ، برای همیشه سپاسگزار خواهید بود.
برای کمک بیشتر برای جلوگیری از دروغ گفتن ، دو دلیل مهم وجود دارد که باید دروغ را متوقف کنید به‌علاوه باید بدانید چطور یک فرد دروغ­گو گرفتار می ­شود.خود را مسئول بدانید. اگر فکر کنیم که می‌توانیم از پس آن بربیاییم یا اینکه شخص دیگری هرگز آن را نمی‌داند ، گفتن دروغ می ­تواند وسوسه‌انگیز باشد.

چه احساسی دارید؟

بعداً چه احساسی در مورد آن تصمیم خواهید داشت؟ هر وقت صحبت کردید در مقابل خود پاسخگو باشید و مطمئن شوید که حقیقت را می‌گویید ، حتی اگر کسی متوجه نشود که دروغ گفته‌اید. در مورد اینکه چرا دروغی می‌گویید با خود صادق باشید . امیدوارید چه‌کاری انجام دهید؟ بازی آخر شما چیست؟ آیا در این شرایط دروغ گفتن در مقابل گفتن حقیقت آسان‌تر است؟

گفتن حقیقت آسان‌تر است. 

گفتن حقیقت بسیار ساده‌تر است ، حتی اگر ممکن است به‌دروغ گفتن عادت کرده باشید. به همه دروغ‌هایی که به مردم گفته‌اید فکر کنید. آن‌ها طاقت‌فرسا هستند ، درست است؟ هر آنچه را به این شخص یا اشخاص دیگر گفته‌اید حتماً به خاطر دارید.
اگر حقیقت را بگویید ، مجبور نیستید تلاش کنید تا بتوانید رد پای دروغ‌پردازی را با دروغ‌های بیشتر بپوشاند. شما فقط می‌توانید آرام باشید. دروغ غالباً به‌عنوان چیزی شروع می‌شود که به نظر کوچک یا ناچیز می‌آید اما ممکن است هزینه ­هایی برای شما یا شخص دیگری را به روشی که شما قصد نداشتید اتفاق بیفتد در پی داشته باشد. آیا می‌توانید به دروغی فکر کنید که برای شما یا شخص دیگری هزینه‌ای نداشته است؟
اگر نتوانید اطلاعات مهم را برای کسی فاش کنید ، حتی وقتی می‌دانید که این کار ضروری است ، همان دروغ گفتن است. اگر کسی به دنبال تلفنش است و می‌دانید آن کجاست اما به او نگویید ، این بازهم نمونه‌ای از رفتار غیر صادقانه و دروغ است. به نظر می‌رسد دروغ گفتن صریح باشد ، اما اگر آماده تمرین صداقت رادیکال هستید ، دروغ‌های حذف کردن نیز باید متوقف شوند با این کار به خود کمک می کنید عادت دروغ گفتن خود را ترک کنید.

کلام آخر

دروغ گفتن یک رفتار پیچیده است که می‌تواند عملکردهای زیادی را برآورده کند. در پایان روز ، معمولاً به کسی لطف نمی‌کند. اگر برایتان صادق بودن  چه با دیگران و چه با خودتان سخت باشد ، در جستجوی یک متخصص بهداشت روان باشید تا ریشه این موضوع را پیدا کنید.
به نظر شما چه راه های دیگری برای ترک عادت دروغ گفتن وجود دارد؟آیا دوست دارید یاد بگیرید که چگونه این عادات منفی و دروغ را کناربگذارید؟

دیدگاهتان را بنویسید