شکست عشقی در مردان و درمان آن

خانه » بلاگ » شکست عشقی در مردان و درمان آن

فهرست عناوین

مادربزرگ مرحومم یکی از فرزندانش را در ۱۵ سالگی، یکباره و ناگهانی از دست داده بود. به قول خودش گل‌مژه و کاهش سوی چشمانش نتیجه بسیار گریستن در داغ تازه جوان ازدست رفته‌اش بود. غم از دست دادن فرزند، بی‌شک سخت‌ترین و عمیق‌ترین داغی است که بر دل والدین زخم نهاده، تا واپسین لحظات عمر با آن‌هاست.

اما بسیار دیده‌ام که آن مادر یا پدر بعد از چند سال نالیدن و سوختن به سطحی از صبوری و پذیرش رسیده، مرگ فرزند را باور می‌کنند. اما غم عشق و جور یار اگر چه در ظاهر از جنس ازدست دادن عزیز و پاره‌تن ، جلوه می‌نمایند؛ اما در باطن زخمی عمیق‌تر و جاودانه در روح فرد باقی می‌نهند.

شاید دلیل آرامش سطحی و ظاهری پدر و مادر و آرام‌گرفتن نسبیشان دلبستن به وجود و حضور جگر‌گوشه و فرزند یا فرزندان دیگر باشد. همان عشقی که به آن‌ها برای تحمل بار غم فقدان فرزند نیرو می‌بخشد. والدین گرچه غم و اندوه نوگل و پاره‌تن خود را همواره در دل و جان بهمراه دارند اما برای شادی و آینده دیگر فرزندان و عزیزانشان هم که شده، سعی در سرد‌کردن این داغ و بازگشت به دنیای زندگان می‌نمایند.

شکست عشقی در مردان و درمان آن

مرد یا زنی که طعم تلخ تنهایی و فراغ یار را می‌چشد،  اگر نفری جایگزین برای آن نیابد، هر روزخود را در سوز و گدازی تازه در داغی کهنه و شکست عشقی می‌اندازد. مرور خاطرات، یادگاری‌ها، مکالمات، عکس‌ها و پیگیری و دیدار دزدکی معشوق از دست رفته، چون سیخی کهنه ‌بارهای غم‌اندود را به تازگی و نوشدن می‌کاود.

می‌گویند زنان با وجود آسیب‌پذیری بیشتر پس از گذشت مدت زمانی نامعلوم که برای هر کس متغیر و وابسته به شرایط روحی و محیطی و جسمانی او دارد، به نوعی فراموشی  و پذیرش متوسل شده، شکست عشقی و فقدان معشوق را تحمل می‌نمایند.

اما برای مردان این قضیه، از نوعی شکست عشقی فراتر بوده، احساس سرخوردگی و ناتوانی در حفظ کردن، چون غمی همیشگی بر روح و روانشان چنگ زده، رهایشان نمی‌کند.

مردان جواب رد یار و جفای محبوب را دلیل بر ناتوانی و بی‌لیاقتی خود دانسته، ناخواسته بر روح خود خراشهایی ابدی وارد می‌سازند.

کنار آمدن با شکست عشقی در مردان برخلاف زمان طولانی‌تر است. برای آنان سرد شدن داغ عشق زمان بیشتری لازم دارد و گاه تا سال‌ها بطول می‌انجامد.

اما برای زیستنی یکباره آیا واقعا حمل این بار تا ابد و آه ‌کشیدن جاودانه لازم است؟

آیا از میان مردان کسانی موفق به ترک غم عشق شده‌اند؟ واین سوال مطرح می‌شود که اصلا آن‌ها که موفق به فراموشی زخم غم عشق شده‌اند، عاشق بوده‌اند ویا حسی گذرا و هیجانی بی‌هنگام را به غلط عشق و علاقه نامیده‌اند؟

برای پاسخ به سوالات بالا باید از تجارب زیسته گذشتگان و پیروزمندان این ورطه در کنار یافته‌های علمی بهره‌مند شویم، تا به اشتباه راه به ناکجا و بیراهه نکشیم.

هر مرد و زنی شیفته دوست داشتن و دوست‌داشته شدن است. زن می‌خواهد معشوق باشد و چشمی نگران همواره در پیش باشد. وقتی دست دوستی و مهر با مردی می‌فشارد او را جفت و یار خود دانسته سرا پا غرق در خیال یار می‌شود. هر اقدام و فکری در جهت رضایت محبوب برایش سهل و آسان می‌شود و در جهت تجلی عشق با تمام وجود می‌کوشد. برای زن مرد پشتیبان، قهرمان و بتی برای پرستیدن است.

اما مردان تا زمانی که زنی اعتماد آن‌ها را جذب نکرده، قادر به دلبستن نخواهند بود. مردان عشق را دریچه‌ای برای دنیایی تازه و محیطی امن می‌بینند. مردان در دنیای بیرون از ابراز احساسات و هیجانات منع شده و تمایلی به اعتماد کردن به جنس خود ندارند. آن ها همه مردان را رقیبان خود می‌پندارند. مگر این که روابط بین فردیشان به دوستی‌های آزموده شده و نتایج مثبت گره خورده باشد.

در این صورت هم باز مردان از باز‌کردن سفره دل خود و گفتن حرف دلشان نزد دوستان صمیمی خود هم خودداری می‌نمایند. تنها یک نفر می‌تواند قفل دل آن ها را بگشاید و آن کلید دست زنی است که مخیله و دل مرد را ربوده است.

برای مردان رابطه با زنان اطمینان‌بخش‌تر و لذت‌بخش‌تر است. بخصوص اگر این رابطه آزادی و پرداختن به تفریحات و هیجانات مردانه را سلب ننماید. که در این حالت مردان به تخلیه احساسات و نیازهای روحی خود که در اجتماع هیچ‌جایی برای بروز ان ها ندارند در کنار یک زن رو آورده و این رابطه برایشان جدی و عمیق می‌شود‌.حال شکست عشقی و فقدان شریک عاطفی می‌تواند عوارض و علایم مختلفی را در مردان ظاهر نماید.

واکنش های مردان در زمان جدایی به اشکال مختلف نمایان می‌شود

خشم از ناتوانی در کنترل افکار و احساسات و بروز رفتار صحیح که منجر به از دست دادن رفیق، همسر دوست و عشقشان شده است احساسی قوی و مخرب است. در صورتی که مردان شکست عشقی و ترک یارشان خودشان را مقصر نهایی بشناسند، این احساس قوی‌تر بوده، تا مدت‌ها گریبان آن‌ها را رها نخواهد کرد.

هر اندازه که اقدام بر قطع رابطه نسنجیده‌تر و دیالوگ‌ها و کنش و واکنش‌های آن دوران تلخ‌تر و گزنده‌تر باشند، مرد مقصر خشمگین‌تر و ناراحت‌تر است. گاهی این میزان از خشم با صدمات فیزیکی به لوازم، افراد و خود شخص نمایان می‌شود.

در حالت شدیدتر و در افرادی که از تبحر و توانایی کنترل احساسات و هوش هیجانی پایین‌تری برخوردار هستند، شکست عشقی تمایل به خودکشی هم ممکن است دیده شود. گاهی این تمایل به اقدام منتهی شده، بالفعل می‌شود.

مردان در این صورت و پس از مواجهه با احساساتی چون تنهایی، پشیمانی و خشم، و شکست عشقی سعی در کسب اطلاعات از عشق سابقشان می‌کنند. از دوستان و آشنایان و نیز شبکه‌های اجتماعی برای ارضای حس کنجکاوی خود به عشق سابقشان استفاده می‌کنند.

اغراق نیست اگر بگوییم، ترک عادت چک کردن صفحه و پروفایل یار جداشده، امروزه بسیار مشکل و گاه پروسه ای بس طولانی است. در گذشته مرد و زنی که رابطه عشقی و عاطفی خود را بهم می‌زدند، پس از گذشت مدتی با غم و اندوه و شکست عشقی و انواع احساسات پس از جدایی کنار آمده، چون فرد مورد نظر را دیگر نمی‌دیدند، راحت‌تر او را فراموش می‌کردند. اماامروزه با وجود شبکه‌های اجتماعی همه ما به آسانی می‌توانیم از احوالات کلی طرف مقابلمان ولو سطحی و گذرا کسب اطلاع کنیم.

دیدن عکس‌ها، مرور خاطرات خوش دوران خوب عاشقی، شنیدن آهنگهایی که مرد را بیاد عشقش می‌اندازند، رفتن به مکانهایی که لحظات خوشی را باهم در انجا سپری کردند و کارهایی از این دست، داغ دل مرد را تازه کرده، نمک بر زخمش می‌پاشند.

تا جایی که این امکان وجود دارد که مرد قصد بازگشت و ترمیم رابطه نابود شده را کند. مردی که تصمیم می‌گیرد دوباره شانس خود را در بازگرداندن یار و دلدار آزموده، همه چیز را از نو بسازد.

مردان ذاتا ملاک هستند و نقش محافظ برای زنان را در طول تاریخ ایفا کرده‌اند. آن ها نسبت به رفتارهای زنان حساس بوده و پذیرش و واکنش‌های تاییدی زنان برایشان حکم سوخت جت را دارد.

نوع رفتار مردان پس از جدایی وقتی خود اقدام به ترک معشوق می‌نمایند:

وقتی مردی خود تصمیم به جدایی می‌گیرد و رابطه عاطفی را پایان یافته می‌بیند، آن را حتی با وجود خواهش‌های عشقشان اجرا می‌نمایند. هر چند عواملی چون حضور فرزند، ترس از طرز فکر دیگران و موانعی دیگر ممکن است تا مدتی آن‌ها را از عملی نمودن این تصمیم منصرف کند. اما آن ها در این صورت به اجبار و اکراه به رابطه خود با زنی که قبلا دوستش داشتند، ادامه می‌دهند. اگر مردی تمام دلایل لازم برای قطع رابطه و جدایی را برای خود کافی بداند، قطعا ان رابطه را تمام خواهد نمود.

در این صورت آن ها ابتدا از این که توانسته‌اند مشکلی را قاطعانه و یا بهتر بگویم مردانه حل کنند، احساس رضایت و غرور خواهند نمود. قدرتی که  تصمیم‌گیری و اراده و اجرای یک هدف برایشان به ارمغان می‌آورد، در نادیده گرفتن تمامی شک‌ها و تردید‌های احتمالی نقشی اساسی دارد.

پس از قطعی نمودن ختم رابطه، تمرکزشان را بر روی کار و علایقشان می‌گذارند.مردان سعی می‌کنند با عدم توجه به گذشته و حتی کشیدن دیوار به دور خود، دهنشان را خالی کرده و به زخم ایجاد شده زمان کافی برای التیام بدهند.

روزهای نخست پس از جدایی برای مردان فرصتی مغتنم برای پرداختن به هر آنچیزی است که سابق بر آن محروم شده بودند. مردان مدتی را به خوش‌گذرانی و تفریح و خرق عادت می‌پردازند. کارهایی که پیشتر از انجام آن ها ابا داشتند را با میل و رغبت عملی می‌سازند.

اما این دوران نیز عمر کوتاهی دارد. پس از ارضا نیاز بودن در جمع و لذت‌بردن از تفریحات مردانه و مجردی، جای خالی یک زن احساس می‌شود.

اما مردان هنوز به خود اجازه پذیرش اشتباه را نمی‌دهند. بخصوص اگر رابطه‌ای که در آن بودند دچار پیچیدگی‌ها و نارضایتی‌های طولانی شده باشد. در این صورت آن ها به هر‌گونه احساس پشیمانی که در خود می‌بینند، اجازه رشد و نمو نمی‌دهند. آن ها اکنون شروع به آوردن دلایل ریز و درشت و منطقی و غیر منطقی برای صحت تصمیمی که گرفته‌اند می‌نمایند.

مردان سعی می‌نمایند کار خود را تجزیه تحلیل نموده و به نوعی هوش هیجانی خود را بکار می‌گیرند تا خود را قانع کنند که یار از دست رفته خیلی هم برایشان مهم نبوده. تلاش مردان برای راضی کردن خود به شکل استدلالی تا آن جا پیش می‌رود که خودشان را در محکمه‌ و وجدان خود تبرئه و بی‌گناه نشان دهند. پس از توجیهات و دلایل منطقی استفاده می‌نمایند.

اگر در مرحله قبل با قدرت بر نیروی عذاب وجدان و پشیمانی غلبه کرده باشند، راحت‌تر به زندگی عادی بازگشته و از وارد شدن صدمات متعدد بر زندگی عاطفی و روانی و اجتماعی خود جلوگیری می‌کنند.

اما اگر دلایل و استدلال‌های مردان نتواند توجیه خوبی برای تصمیمی که گرفته است باشد، احساس خشم و گناه به سراغشان می‌اید.

حالا آن ها از خود بخاطر گرفتن یک تصمیم آنی و هیجانی عصبانی می‌شوند. ممکن است با فرستادن پیام، واسطه و… تمایل خود را نشان دهد. ان‌ها ممکن است بارها برای برقرای مجدد رابطه تلاش نمایند. چرا که مردان بطور ذاتی خود را مالک و صاحب عشقشان می‌دانند. برای یک مرد از دست دادن زن و معشوق می‌تواند مساوی با احساس پوچی، ناتوانی و تحقیر شدن باشد. در این مرحله مردان شانس خود را امتحان می‌کنند.

اما اگر مرد از سوی زن کنار گذاشته شده باشد داستان جور دیگری است.

در این حالت اوضاع می‌تواند بسیار وخیم باشد. مردان ابتدا خشم و عصبانیت خود را از این اقدام معشوق با کلمات و حرکات نشان می‌دهند. شدت این واکنش بسته به حالات روانی، تواناییهای روحی و خلق‌خوی مرد و نیز وابستگی او به معشوقش از یک واکنش تهاجمی ساده تا رفتارهای خطرناک متفاوت است.

اما این نوع واکنش زیاد دوام نیاورده، جای ان را احساس حقارت و ضعف در مردانگی و دفاع از داشته‌ها می‌گیرد.

مرد عشق را قلمرو خود می‌داتد. در این گستره او پادشاه است و اگر قلمرویش از دست برود، بخصوص اگر پای رقیبی در کار باشد، می‌توان گفت که ضربه کاری بر روح و روان مرد وارد خواهد شد.

مردی که با خط خوردن از زندگی یک زن و شکست عشقی طرد می‌شود، خود را مقصر و ناتوان می‌بیند. این حس گاهی بشدت قوی بوده و صدمات بسیاری بر اعتماد بنفس او وارد می‌کند. حفظ و نگهداری از معشوق جز وظایف مرد است و به معنای جذابیت، دوست‌داشتنی و محترم بودن تعبیر می‌شود. بهر دلیلی که زن مورد علاقه مرد را ترک کرده، رابطه را بهم بزند، این عمل از سوی مرد نابخشودنی و آزاردهنده است. چرا که او بدنبال پاسخ و یافتن چرایی این رفتار است. سوالاتی از قبیل این که شاید به اندازه کافی جذاب نبودم. لایق عشق نیستم و یا کارهای لازم برای بدست اوردن دل یار خود انجام ندادم، پاسخ‌هایی غلط یا درستی را شامل می‌شود که نتیجه‌اش نگرانی، ناراحتی، سرخوردگی و افسردگی است.

مردان از آنجا که بیرون از دنیای رمانتیک کسی را شایسته درد‌ودل کردن و مورد اعتماد برای تخلیه درونی نمی‌دانند، درک واقعیت و پذیرش مسئله برایشان بسیار طولانی و آزارنده می‌شود.

مردان در فکر‌وخیال خود همواره این درد و ناراحتی و احساس حقارت را تجربه می‌کنند. در حالی که در ظاهر آرام و بی‌تفاوت می‌نمایند.

روبرو شدن با واقعیت تنهایی پس از گذشت دوران سخت سوگواری و شکست عشقی که می‌تواند تظاهراتی چون گریه‌های پنهانی، بی‌حوصلگی، نداشتن انگیزه، میل به انزوا و گوشه‌گیری، بی‌تفاوتی نسبت به ظاهر، اختلال در خواب و خوراک، عدم توجه به مسئولیت‌ها، افت تحصیلی، بیزاری از جنس مخالف و…

داشته باشد زمانبر است. هر چه مرد برای ارتباط خود با زن مورد علاقه‌اش اعتبار و ارزش بیشتری متصور شده باشد، تحمل جدایی و شکست عشقی و بار سنگین غم و اندوه آن سخت‌تر و طولانی‌تر می‌شود. مردان معمولا زنی را برای ادامه ارتباط و دوستی همیشگی بر‌می‌گزینند که آن زن بتواند احساس خوبی به آن ها بدهد.

احساساتی چون قابل احترام بودن، شایسته عشق بودن، شادی، آرامش، غرور و مردانگی که برای  روحیه مرد‌ها و اعتماد بنفسشان لازم و ضروریست. مردان در دنیای مردانه با خشم، رقابت، سر‌سختی و تلاش آشنا می‌شوند. اما ورود به قلب یک زن مانند شنا کردن در یک دریای آرام هیجان‌انگیز و لذت‌بخش است.

احساسی که در دنیای کار و روابط مردانه مشابهش یافت نمی‌شود. لذا طرد شدن از سوی کسی که این احساسات را برای مرد به ارمغان آورده، مانند شکست در یک مسابقه نهایی، جنگ و تلاش برای نجات‌دادن سرمایه و باارزش‌ترین دارایی و مهمترین فرد در زندگانیست. این شکست می‌تواند ضربه نهایی باشد.

البته بسته به میزان علاقه قلبی و اهمیت رابطه برای مرد میزان و شدت تجربه این احساسات تلخ و گزنده بسیار متفاوت است.

بهرحال باید از مرحله شکست عشقی گذشت، چرا که هیچ زندگی پس از جدایی عاطفی و شکست عشقی پایان نمی‌گیرد.پس از طی دوران سوگواری، تنهایی، ناامیدی و بی‌انگیزگی کم‌کم مرد با این مسئله کنار آمده، سعی در یافتن و برقرار ساختن خود می‌نماید .ترمیم آسیب‌‌های روحی وارده زمان زیادی می‌برد اما در نهایت آرام آرام آثارش هویدا می‌شود.

درمان شکست عشقی در مردان

هر گونه ارتباط با عشق سابق را قطع کنید

بدون شک اولین قدم در جهت کمک بخود برای فراموش کردن عشق از دست‌رفته و رهایی از شکست عشقی، قطع ارتباط کامل با اوست.

این‌که مرتب از او به طرق مختلف با‌خبر بشوید، به شما هیچ کمکی نمی‌کند. بلکه تلاشهای شما برای رهایی و خلاصی از شکست عشقی و فکر و یاد او را بر باد می‌دهد.

بسته به این که چقدر بر‌روی این رابطه حساب باز کرده‌اید و چقدر در غم ‌و اندوه فرو‌رفته‌اید، پیاده کردن این تصمیم می‌تواند سخت یا آسان باشد. شاید اوایل وسوسه شوید که طبق عادت و کنجکاوی دزدکی به دیدنش بروید یا او را در شیکه‌های مجازی دنبال کنید، اما با گذشت زمان و چند بار نه گفتن به این خوره درونی می‌توانید بتدریج بطور کامل از این کار دست بکشید.

پرداختن به علایق و تفریحات

سعی کنید حتی به زور و به اجبار هم که شده، خودتان را با انجام کار و فعالیت سرگرم کنید. زمان بیشتری را به فعالیت و تمرکز بر روی کار اختصاص دهید. کارهایی که نیاز به تمرکز و دقت و توجه دارند، اجازه فکر کردن در مورد مشکلات و شکست عشقی را نمی‌دهند.

با دوستان خود وقت بیشتری را بگذرانید. شرکت در یک کلاس می‌تواند با تغییر فضا و مکان و آشنا‌کردن شما با افراد دیگر چون یک مسکن عمل کند. وقتی یک فعالیت جدید مثل یادگیری یک هنر یا قابلیت جدید را در دستور‌کار خود قرار می‌دهید که اتفاقا به آن علاقه هم دارید، بخش‌های جدیدی از مغز شما شروع به کار می‌کند.

این رشته‌های عصبی جدید در تلاش برای هماهنگی و قوی شدن اجازه فعالیت به رشته‌ها و الگوهای عصبی قدیمی را نمی‌دهند. در نتیجه افکار آزاردهنده قبلی مجالی برای ابراز پیدا نمی‌کنند.

سعی کنید وارد فعالیت‌هایی شوید که در آن استعداد دارید و همیشه مایل به یاد‌گیری و انجام آن‌ها بودید. اگر دوست و مشوقی هم داشته باشید امکان این که آن فعالیت را نیمه‌کاره رها کنید کمتر خواهد شد.

با دوستانتان به مهمانی، خرید، شنا، کوه و ….بروید. از غار تنهایی خود بیرون آمده و با استنشاق هوای تازه و تجربه احساسات خوب به خودتان در ترک غم عشق کمک کنید.

آهنگ‌های غمگین گوش ندهید

از گوش دادن به موسیقی‌های غمگین که مضمون بیشتر آن‌ها غم هجران و فراق یار و بی‌وفایی معشوق است؛ جدا پرهیز نمایید.

سعی کنید بتدریج از گوش دادن به این قبیل آهنگ‌ها  ترانه‌ها و خواندن شعر‌های غمگین و حتی فیلم‌های درام و امثال آن کم کرده، در عوض با فیلم و کتاب و موسیقی خوب در تغییر روحیه و فراموشی داغ غم عشق گام‌های استواری بردارید.

مطالعه کنید

کتابهایی که مضمون و مفهوم امید‌بخش و انگیزشی دارند را بخوانید. حتی اگر اهل مطالعه نیستید، بدانید که خواندن یک کتاب خوب می‌تواند در تقویت سیستم عصبی و تمرکز و رفع غم نافع باشد. حتی اگر شده روزی نیم صفحه کتاب مفید و خوب بخوانید.

در ادامه لیستی از کتابهای مفیدی که بعضی از آن‌ها سرگذشت واقعی نویسنده بعد از یک جدایی عاطفی و شکست عشقی را روایت می‌کنند؛ برایتان آورده‌ایم. مطالعه این کتاب‌ها به افرادی که شکست عشقی را تجربه می‌کنند، کمک می‌کند با پذیرش و آگاهی با واقعیت روبرو شده، توان بازیابی و توانمندی برای ساختن دوباره زندگی پس از جدایی  را پیدا کنند.

۱ ) “برای این لحظه متشکرم” از والری تریرویلر

۲) “دوستش داشتم” از آنا گاوالدا

۳) “غذا، دعا، عشق” از الیزابت گیلبرت

۴) “هنر عشق ورزیدن” نوشته اریک فروم

۵) “شجاعت در برهوت” نوشته برنی براون

۶) “رهایی از غم جدایی” از سوزان اندرسون

۷) “پایان‌های ضروری” از هنری کلاود

۸) “عاشقی یعنی جدایی” از گای کارنو

مطالعه این کتاب‌ها با تغییر نگرش ما به مفهوم عشق، به ما می‌آموزد تا به عشق به عنوان کاملترین روش ارتباط انسانی با نگاهی تحلیل‌گرانه و موشکافانه توجه کنیم.‌.

به مسافرت بروید

چند روزی را با دوستان یا خانواده به مسافرت بروید. خودتان را از فضا و مکان قبلی کنده، دل به جاده بزنید. بخصوص رانندگی برای مردان مثل یک رفتار آرامش‌بخش برای رهایی از افکار‌منفی شکست عشقی و خاطرات تلخ عمل می‌کند. فقط حواستان باشد در طی سفر از مکان‌ها و جاده‌هایی که در آن‌جا از شریک عشقیتان خاطره دارید، عبور نکنید. همچنین آهنگ‌های مشترک آن دوران را نیز گوش نکنید. در غیر این صورت این سفر کمک چندانی به شما نخواهد کرد.

ورزش کنید

پرداختن به ورزش راه حل بسیاری از مردان در این مواقع است. آن‌ها خشم و ناراحتی خود را در محیط باشگاه خالی می‌کنند. این رفتار نوعی واکنش به بروز احساسات است. مرد‌هایی که پس از جدایی و شکست عشقی به ورزش رو می‌آورند، راحت‌تر خود را با شرایط جدید وفق داده و به زندگی عادی بر‌می‌گردند. که البته خوشبختانه اغلب مردان از این راه بخوبی برای تخلیه روانی و کوتاه‌تر کردن دوران نقاهت پس از شکست عشقی بهره می‌برند.

بنویسید

شاید اصلا در نوشتن مهارت نداشته باشید. انشایتان بسیار ضعیف باشد یا حتی پیش‌پا‌افتاده‌ترین نکات نگارشی را ندانید. اما بهتر است از اثرات شگفت‌انگیز این اکسیر معجزه‌بخش استفاده کنید. وقتی روی موضوعی که شما را ناراحت کرده، تمرکز می کنید و سعی می‌کنید آن را روی کاغذ بیاورید، در کمال تعحب می‌بینید که کلماتی که بتواند عمق درد و ناراحتی شما را نشان بدهند، پیدا نمی‌کنید.

در واقع مغز شما می‌کوشد تا به شکل منطقی مشکل را به شما نمایش دهد. وقتی پای منطق و استدلال به میان می‌آید، مغز کوتاهترین و موثر‌ترین راه را انتخاب می‌کند. در واقع مغز شما به شما نشان می‌دهد که مسئله‌ای که آنقدر در ذهن شما بزرگ و تلخ و جانکاه است در واقعیت بسیار ساده و پیش‌پا‌افتاده است.

بطوری که خودتان پس از مدتی نوشتن به این نتیجه می‌رسید که می‌توان با مشکل موجود جوری کنار آمد و کلی راه برای برطرف کردنش وجود دارد. در این مرحله غم عشق تخفیف یافته و فراموش کردنش دیگر امری نشدنی نیست.

تمام افکار و احساسات خودتان را در رابطه با طرد ‌شدن و از‌دست دادن شریک عشقیتان بر روی کاغذ بیاورید. آنقدر بنویسید تا جایی که آن مسئله از حالت بغرنج و حل‌ناشدنی اولیه، خارج شود. بیاد داشته باشید که این کار هم نیاز به استمرار و مداومت دارد تا نتیجه مناسب و دلخواه ببار بنشیند.

امیدواریم با خواندن مقاله فوق و پایبندی به تمرین‌ها و راهکارهای ارائه شده از سوی گروه ما موفق به رهایی و بازگشت به زندگی جدید و پر از امید خود شوید. جایی که آینده با اتفاقات شیرین و خیره‌کننده‌اش فرصت‌های نوینی را برای داشتن احساسات خوب و برخورداری از روابط شاد و سالم فراهم می‌کند.

اگر شما هم تجربه‌ای شکست عشقی یا شکست عاطفی دارید با ما در میان بگذارید. قول می‌دهیم که به شما کمک کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید