مدل‌های ذهنی

خانه » بلاگ » مدل‌های ذهنی

فهرست عناوین

هر کدام از ما با فراد بی شماری و یا شاید انگشت شماری در ارتباط هستیم.هر کدام از ما به نوعی منحصر به فرد به موضوعات نگاه می­ کنیم و در رابطه با آن فکر می ­کنیم.همین امر باعث به وجود آمدن تعارضات، سوءتفاهم ­ها در بین افراد می ­شود که با آگاهی از این طرز فکر یا مدل ذهنی می­ توانیم به این مسائل خاتمه داده روابط بهتری ایجاد کنیم. همچنین با آگاهی از این مدل­‌های ذهنی از دست کسی رنجیده نمی­ شویم زیرا می­دانیم که طرز فکر طرف مقابل چگونه است و چگونه می­ توان با او تعامل ایجاد کرد.

مدل‌های ذهنی

  • چند نوع مدل ذهنی داریم؟
  • مدل ذهنی چیست؟
  • جعبه ابزار مدل ذهنی کدام است؟
  • مدل ذهنی یادگیری به چه نحوی است؟
  • مفاهیم عمومی تفکر کدام است؟
  • مدل ذهنی به سبک فیزیک چگونه کار می کند؟
  • مدل ذهنی به سبک زیستی چگونه است؟
  • مدل ذهنی سیستمی چیست؟
  • مدل ذهنی به سبک طبیعت و قضاوت انسان چگونه کار می­کند؟

مدل‌ ذهنی چیست؟

مدل‌ ذهنی نحوه درک ما از جهان پیرامون خود است. آن‌ها نه‌تنها به آنچه ما فکر می‌کنیم قالب و شکل می دهند  ، همچنین  به درک ما و به اتصالات و ارتباطات و فرصت‌هایی که می‌بینیم شکل می‌دهند. مدل ذهنی این است که ما چگونه پیچیدگی‌های موجود را ساده می‌کنیم، چرا بعضی موارد را بیشتر از موارد دیگر مرتبط می‌دانیم و چطور برای کارهایی که انجام می­دهیم دلیل می‌آوریم.

یک مدل ذهنی صرفاً بازنمایی چگونگی عملکرد یک موضوع است. ما نمی‌توانیم تمام جزئیات جهان را در مغز خود نگه‌داریم، بنابراین از مدل‌هایی برای ساده‌سازی مجموعه به قطعات قابل‌درک و قابل تنظیم استفاده می‌کنیم.

یادگیری بهتر اندیشیدن

کیفیت تفکر ما متناسب با مدل‌های موجود در ذهن و مفید بودن آن‌ها در شرایط موجود است. هرچه مدل‌ ذهنی بیشتری داشته باشید، هرچه جعبه ابزار شما بزرگ‌تر باشد، احتمال داشتن مدل‌های مناسب برای دیدن واقعیت بیشتر است. به نظر می‌رسد که وقتی صحبت از بهبود توانایی تصمیم‌گیری شما می‌شود، موضوعات مختلفی را در برمی‌گیرد.

بااین‌حال، بیشتر ما متخصص در یک چیز هستیم. به‌جای شبکه‌های متعدد از مدل‌ ذهنی، ما فقط چند مورد از این رشته‌ها را در وجود خودداریم یا از آن­ها آگاهیم. هر متخصص چیزی متفاوت می‌بیند. به‌طور پیش‌فرض، یک مهندس معمولی مدل ذهنی سیستمی دارد و از این طریق فکر می‌کند. یک روانشناس در مورد مشوق‌ها فکر خواهد کرد. یک زیست‌شناس در قالب تکامل، فکر خواهد کرد. با کنار هم قرار دادن این رشته‌ها، می‌توانیم یک مسئله را به‌صورت سه‌بعدی حل کنیم. اگر فقط از  یک‌طرف یا از یک بعد  به مسئله نگاه می‌کنیم، یک نقطه کور داریم. و نقاط کور می‌تواند شمارا دچار مشکل و بحران کند.

در ادامه روش دیگری برای فکر کردن در مورد مدل‌ ذهنی وجود دارد. وقتی یک گیاه‌شناس به جنگلی نگاه می‌کند، ممکن است روی اکوسیستم متمرکز شود، یک محیط بان تأثیر تغییرات آب و هوا را می‌بیند، یک مهندس جنگلداری وضعیت رشد درخت را  می­بیند، یک شخص تجاری ارزش زمین را می‌داند. هیچ‌کدام اشتباه نیستند، اما هیچ یک از آن‌ها قادر به توصیف دامنه­ های کامل جنگل نیستند. به اشتراک گذاشتن دانش یا یادگیری اصول سایر رشته‌ها، به درک دقیق‌تری منجر می‌شود که تصمیمات اولیه بهتر در مورد مدیریت جنگل را فراهم می‌کند.

در یک سخنرانی معروف در دهه ۱۹۹۰، چارلی مونگر خلاصه رویکرد به خِرد عملی را از طریق درک مدل‌های ذهنی بیان کرد: “خوب، اولین قانون این است که اگر فقط واقعیت‌های جداگانه را به خاطر بسپارید وبرای آن  تلاش کنید، نمی‌توانید واقعاً چیزی را بفهمید” اگر واقعیت‌ها با یک شبکه نظریه مدل‌های ذهنی متصل نباشد، شما آن‌ها را به شکل قابل‌استفاده­ای ندارید.

شما باید مدل‌هایی در سر خود داشته باشید.  شما باید تجربه خود را در این شبکه تودرتو به‌صورت یک یا چند مدل و مستقیم به دست بیاورید. شاید شما دانش آموزان را مشاهده کرده باشید که سعی می‌کنند آنچه را که می‌خوانند و یادمی گیرند به خاطر بسپارند. خوب، آن‌ها در مدرسه و زندگی شکست می‌خورند. شما باید تجربه خود را از این موضوع با یک شبکه مدل ذهنی در سر خود به هم متصل کنید. ”

جعبه ابزار مدل ذهنی

یک شبکه از مدل‌های ذهنی

برای کمک به شما در ساختن مدل‌های ذهنی مشبک یا شبکه‌ای خود، می‌توانید تصمیمات بهتری بگیرید، ما در ادامه به بهترین مواردی که ممکن است به شما در درک مدل­ ذهنی کمک کند پرداخته‌­ایم.

به یاد داشته باشید: ساخت مشبکی از مدل ذهنی شما یک پروژه مادام العمر است. به آن پایبند باشید زیرا خواهید فهمید که توانایی درک واقعیت، تصمیمات مداوم خوب و کمک به کسانی که دوستشان دارید همیشه در حال پیشرفت است و به آن نیاز خواهید داشت.

مفاهیم عمومی تفکر

۱. نقشه قلمرو نیست

نقشه واقعیت نیست. حتی بهترین نقشه‌ها نیز ناقص هستند. این به این دلیل است که آن­ها چیزهایی که در حال کاهش هستند را نشان می ­دهند. اگر نقشه‌ای کاملاً وفادارانه نشان‌دهنده قلمرو باشد، دیگر کاهشی نخواهد بود و بنابراین دیگر برای ما مفید نخواهد بود. نقشه همچنین می‌تواند یک عکس لحظه‌ای از یک‌زمان خاص باشد، و نشان‌دهنده چیزی است که دیگر وجود ندارد. این مهم است که به خاطر داشته باشیم که از طریق مشکلات فکر می‌کنیم و تصمیمات بهتری می‌گیریم.

۲. حلقه صلاحیت

وقتی با  منیّت و نه با  شایستگی، آنچه را که برعهده می‌گیریم پیش می‌بریم، نقاط کوری داریم. اگر بدانید که چه می‌فهمید، می­دانید که در کجا با دیگران تفاوت دارید. وقتی در مورد کمبود دانش خود صادق باشید، می دانید در کجا آسیب‌پذیر هستید و در کجا می‌توانید پیشرفت کنید. درک حلقه صلاحیت خود تصمیم‌گیری و نتایج را بهبود می‌بخشد.

۳. اصول اولیه تفکر

تفکر اصول اولیه یکی از بهترین روش‌ها برای مهندسی معکوس شرایط پیچیده و آزادسازی امکان خلاقیت است. که گاهی اوقات اصول اولیه نامیده می‌شود، این اصول ابزاری هستند که می‌تواند با تفکیک ایده‌ها یا واقعیت‌های اساسی از هرگونه فرضیه مبتنی بر آن‌ها، مشکلات پیچیده را روشن کند. آنچه باقی‌مانده موارد ضروری است. اگر اولین اصول چیزی را می دانید، می‌توانید بقیه دانش خود را پیرامون آن‌ها ایجاد کنید تا چیز جدیدی به وجود آورید.

۴. آزمایش فکر

آزمایش‌ها فکری را می‌توان به‌عنوان “وسایل تخیل مورداستفاده برای بررسی ماهیت چیزها” تعریف کرد. بسیاری از رشته‌ها، مانند فلسفه و فیزیک، از آزمایش‌ها فکری برای بررسی آنچه می‌تواند به کمک آن شناخته شود، استفاده می‌کنند. با انجام این کار، آن‌ها می‌توانند راه‌های جدیدی برای تحقیق و اکتشاف باز کنند.

آزمایش‌های فکری قدرتمند هستند زیرابه ما کمک می‌کنند از اشتباهات خود درس بگیریم و از اشتباهات بعدی خودداری کنیم. آن‌ها به ما اجازه می‌دهند که غیرممکن‌ها را بپذیریم، پیامدهای احتمالی اقدامات خود را ارزیابی کنیم و برای تصمیم‌گیری بهتر گذشته را دوباره بررسی کنیم. آن‌ها می‌توانند به ما کمک کنند تا بفهمیم واقعاً چه می‌خواهیم و همچنین بهترین راه برای رسیدن به آنجا کدام است.

۵. تفکر مرتبه دوم

تقریباً همه می‌توانند نتایج فوری اقدامات خود را پیش‌بینی کنند. این نوع تفکر مرتبه اول آسان و ایمن است اما درعین‌حال راهی برای اطمینان از گرفتن نتایج یکسانی است که دیگران می‌گیرند. تفکر مرتبه دوم تفکر دورتر و تفکر کلی‌نگرتر است. این امر از ما می‌خواهد که نه‌تنها اقدامات و پیامدهای آنی آن‌ها، بلکه تأثیرات بعدی این اقدامات را نیز در نظر بگیریم. عدم در نظر گرفتن اثرات مرتبه دوم و سوم می‌تواند فاجعه را به دنبال داشته باشد.

۶. تفکر احتمالی

تفکر احتمالی اساساً تلاش برای تخمین مسائل و اتفاقات، با استفاده از برخی ابزارهای ریاضی و منطق، احتمال تحقق نتیجه خاص، است. این‌ تفکر یکی از بهترین ابزاری است که ما برای بهبود دقت در تصمیم‌گیری‌های خودداریم. در جهانی که هرلحظه توسط مجموعه‌ای از عوامل بی‌نهایت پیچیده تعیین می‌شود و تغییر می‌کند، تفکر احتمالی به ما کمک می‌کند تا محتمل‌ترین نتایج را شناسایی کنیم. وقتی این‌ها را بدانیم تصمیمات ما دقیق‌تر و مؤثرتر می­شوند.

یال اسب

یک فرآیند اغلب می‌تواند مانند یک توزیع طبیعی به نظر برسد اما دارای یک یال بزرگ است . به این معنی که وقایع ظاهراً دورتر بسیار بیشتر از توزیع طبیعی واقعی هستند. یک استراتژی یا فرایند ممکن است بسیار خطرناک‌تر از توزیع عادی باشد که بتوان توصیف کرد اگر یال در سمت منفی باشد، یا اگر یال در سمت مثبت باشد بسیار سودآورتر است. گفته می‌شود که بیشتر دنیای اجتماعی بشر مانند یال است تا اینکه به‌طور عادی توزیع شود.

به‌روزرسانی بیزی

روش بیزی یک روش فکری است (که به اسم توماس بیز نام‌گذاری شده است) که به‌موجب آن فرد تمام احتمالات مربوطه قبلی را در نظر می‌گیرد و سپس با ورود اطلاعات جدیدتر آن‌ها را به‌صورت فزاینده به‌روز می‌کند. این روش به‌ویژه با توجه به دنیای اساساً غیرقطعی که ما در حال تجربه آن هستیم ، مثمر ثمر است: ما باید از شانس‌های قبلی و اطلاعات جدید به‌صورت ترکیبی برای رسیدن به بهترین تصمیمات خود استفاده کنیم. این لزوماً موتور تصمیم‌گیری بصری ما نیست.

وارونگی

وارونگی ابزاری قدرتمند برای بهبود تفکر شما است زیرابه شما کمک می‌کند موانع موفقیت را شناسایی و از بین ببرید. ریشه وارونگی “معکوس” بوده، که به معنای وارونه یا زیرورو کردن است. به‌عنوان یک ابزار تفکر به معنای نزدیک شدن به یک موقعیت از انتهای مخالف نقطه شروع طبیعی است. بیشتر ما تمایل داریم که در مورد یک مسئله، فقط در مورد یک ‌راه فکر کنیم: آن‌هم فقط روبه‌جلو است. وارونگی به ما این  امکان را  می‌دهد که  مسئله را ورق بزنیم و به عقب برگردیم. بعضی‌اوقات خوب است که از ابتدا شروع کنید، اما شروع آن در پایان می‌تواند مفیدتر باشد.

اصل اصلاحی اوکام

توضیحات ساده‌تر که به احتمال زیاد درست هستند از توضیحات پیچیده ساخته می‌شوند. این روش به اصل اوکام Occam’s Razor معروف است، که این اصل در مورد اصل کلاسیک منطق و حل مسئله می‌باشد. به‌جای هدر دادن وقت خود در تلاش برای رد سناریوهای پیچیده، می‌توانید با اطمینان بیشتر تصمیم‌گیری را با تکیه بر توضیحی که کمترین قسمت متغییر را دارد، اتخاذ کنید.

تیغ هانلون

وقتی ریشه‌یابی یک مسئله دشوار است،می توان از  اصل هانلون Hanlon’s Razor استفاده کرد . هانلون اظهار داشت که ما نباید آنچه را که با حماقت راحت‌تر توضیح داده می‌شود، به کینه‌توزی نسبت دهیم. در دنیای پیچیده، استفاده از این مدل به ما کمک می‌کند تا از بدگمانی و ایدئولوژی جلوگیری کنیم.

با این تصور که به‌طورکلی می توان گفت که نتایج بد تقصیر یک نفر به تنهایی نیست، به‌جای از دست دادن فرصت‌ها، به دنبال گزینه‌های دیگر هستیم. این مدل به ما یادآوری می‌کند که مردم اشتباه می‌کنند. این موضوع مستلزم آن است که از خود بپرسیم آیا توضیح منطقی دیگری برای وقایع رخ داده وجود دارد؟ توضیحی که به احتمال زیاد درست است توضیحی است که شامل کمترین میزان قصد و قرض و تعصب باشد.

مدل‌های ذهنی به سبک فیزیک و شیمی

۱. مدل ذهنی به سبک نسبیت

از نسبیت در زمینه‌های مختلفی در دنیای فیزیک استفاده شده است، اما جنبه مهم برای مطالعه این ایده است که یک ناظر نمی‌تواند به‌درستی سیستمی را که خودش بخشی از آن است درک کند. به‌عنوان مثال، یک مرد درون هواپیما احساس نمی‌کند که در حال حرکت است، اما یک ناظر بیرونی می‌تواند ببیند که آن مرد در حال حرکت  با سرعت زیاد است. این شکل از نسبیت به روشی مشابه بر سیستم‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارد. این موضوع نشان می­دهد گاهی افراد کارهایی را انجام می­دهند که خوشان از آن آگاه نیستند اما افراد دیگر رفتارهای آن­ها را به راحتی تشخیص می­دهند.

۲. مدل ذهنی به سبک متقابل بودن

اگر ما به یک دیوار فشار بیاوریم، فیزیک به ما می‌گوید که دیوار با نیروی معادل به ما نیروبه ما فشار وارد می‌کند. در یک سیستم بیولوژیکی، اگر فردی برای شخص دیگری عملی انجام دهد، این عمل متقابلاً تکرار می‌شود. و البته، انسان نیز با نشان دادن واکنش متقابل عمل می‌کند.

۳. مدل ذهنی به سبک ترمودینامیک

مدل‌ ذهنی ترمودینامیک، انرژی را در یک سیستم بسته توصیف می‌کند. از قوانین نمی‌توان گریخت ،زیرا زمینه‌ساز دنیای فیزیکی است. آن‌ها دنیایی را توصیف می‌کنند که در آن انرژی مفید دائماً تغییر می‌کند و نمی‌توان انرژی را ایجاد یا نابود کرد. استفاده از درس‌های آن‌ها در دنیای اجتماعی می‌تواند برای یک شرکت سودآور باشد یعنی اینکه می‌توان از پتانسیل‌های موجود در یک شرکت به روش‌های گوناگونی استفاده کرد و یا از مواد اولیه وجود محصولات بی‌شمارو با کیفیتی ساخت.

۴. مدل ذهنی سکون

یک جسم در حال سکون برای حرکت نیاز به یک نیروی بیشتری دارد که با عمل همراه است این‌یک اصل اساسی فیزیکی حرکتی است. بااین‌حال، افراد، دستگاه‌ها و سازمان‌ها همان اثر را نشان می‌دهند. این موضوع  به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با به کمک آن استفاده از انرژی را به حداقل برسانند، اما می‌تواند باعث از بین رفتن یا فرسایش آن‌ها شود زیرا در ابتدای کار انرژی زیادتری برای انجام کارهای جدید نیاز است.این مدل ذهنی پیش فرض تمام انسان ­ها است .این اتفاق به این دلیل می­افتد که مغز ما می خواهد حالت موجود را حفظ کند و تا زمانی به این کار ادامه می­دهد که فرد باید تغییر ایجاد کند و این تغییر دارای فرسایش و استفاده از انرژی زیادتری است.

۵. مدل ذهنی اصطحکاک و گرانروی

اصطحکاک و گرانروی هر دو دشواری حرکت را توصیف می‌کنند. اصطحکاک نیرویی است که با حرکت اجسامی که در تماس با یکدیگر هستند مخالف است و گرانروی میزان سختی سرخوردن یک مایع روی مایع دیگر را اندازه‌گیری می‌کند. گرانروی بالاتر منجر به مقاومت بالاتر می‌شود. این مفاهیم چیزهای زیادی در مورد اینکه چگونه محیط ما می‌تواند مانع حرکت ما شود به ما می‌آموزد. این مدل ذهنی نشان می­دهد که وقتی می­خواهیم کسب و کاری را راه بیاندزیم و یا کاری انجام دهیم سرعت‌­گیرهای در مسیر وجود دارد که سرعت ما را کاهش می­دهد.

۶. مدل ذهنی اهرمی

بسیاری از شگفتی‌های مهندسی جهان با استفاده از اهرم اعمال شده به دست آمده است. همان‌طور که جمله‌ای از ارشمیدس مشهور است، “به‌اندازه کافی اهرم­ هایی به من بدهید تا دنیا را حرکت دهم.” با مقدار کمی نیروی ورودی، می‌توانیم از طریق اهرم ،نیروی خروجی زیادی ایجاد کنیم. درک اینکه کجا می‌توانیم این مدل را در جهان بشریت به کار ببریم می‌تواند منبع موفقیت بزرگی برای هر فرد باشد. هر کدام از ما به میزان ۲۴ ساعت زمان داریم و می‌توانیم در روز ۸ تا ۱۴ ساعت کار کنیم.

حال یک فردی که دارای یک کارخانه است و ۱۰۰ نفر کارگر دارد آن‌ها هر کدام به میزان ۸ ساعت وقت خود را در اختیار او قرار می‌دهند پس یعنی می‌توان گفت صاحب کارخانه روزانه ۸۰۰ ساعت کار می‌کند که این قدرت اهرم را نشان می‌دهد.

۷. انرژی فعال سازی

آتش‌سوزی چیزی بیش از ترکیبی از کربن و اکسیژن نیست، اما جنگل‌ها و معادن زغال‌سنگ جهان بنا به میل خود در حال احتراق نیستند زیرا چنین واکنشی شیمیایی برای به دست آوردن انرژی لازم برای آتش گرفتن نیازدارد که به واردکردن سطح حیاتی “انرژی فعال سازی” واکنش را آغاز کند. پس دو عنصر قابل‌احتراق به‌تنهایی کافی نیست.ما از این مدل ذهنی می توانیم چنین نتیجه بگیریم که زمانی که ما میخواهیم یک کار جدید انجام دهیم و همه شرایط محیا است با یک اقدام و انگیزه و یا برنامه ریزی باعث شروع به کار و ایجاد اتفاقات جدید می­شود.

۸. کاتالیزورها

یک کاتالیزور یک واکنش شیمیایی را شروع یا حفظ می‌کند، اما خودش یک واکنش‌دهنده نیست. واکنش ممکن است بدون افزودن کاتالیزور کند و یا متوقف شود. سیستم‌های اجتماعی البته بسیاری از صفات مشابه را به خود اختصاص می‌دهند و ما می‌توانیم کاتالیزورها را با همان دید مشابه مشاهده کنیم و از سیستم‌های اجتماعی یا شبکه‌سازی‌های اجتماعی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم.

۹. ایجاد آلیاژ

وقتی عناصر مختلف را ترکیب کنیم، مواد جدیدی ایجاد می‌کنیم. این موضوع تعجب چندانی ندارد، اما آنچه ممکن است درروند آلیاژسازی  تعجب‌آور باشد این است که قدرت ۲ + ۲ می‌تواند ۶ برابر شود و نه ۴ برابر که این موضوع بسیار حیرت‌انگیز است. آلیاژ می‌تواند به‌مراتب قوی‌تر از افزودن ساده عناصر زیرین باشد .

این فرایند ما را به سمت مهندسی اشیا بزرگ فیزیکی راهنمایی می‌کند، اما ما بسیاری از موارد نامشهود را به همان روش مدل ذهنی درک می‌کنیم. ترکیبی از عناصر مناسب در سیستم‌های اجتماعی یا حتی افراد می‌توانند اثر ۲ + ۲ = ۶ مشابه آلیاژ ایجاد کنند.

مدل‌های ذهنی به سبک زیست‌شناسی

۱. تکامل قسمت اول: انتخاب و انقراض طبیعی

تکامل با انتخاب طبیعی “بزرگ‌ترین ایده‌ای است که هر کس داشته است”. در قرن نوزدهم، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس به‌طور هم‌زمان دریافتند که گونه‌ها از طریق جهش تصادفی و نرخ بقا با پراکندگی تکامل می‌یابند. اگر مداخله انسان در اصلاح نژاد حیوانات را مثالی از “انتخاب مصنوعی” بنامیم، می‌توان مادر طبیعت را که تصمیم دارد موفقیت یا عدم موفقیت یک جهش خاص را تعیین کند “انتخاب طبیعی” بنامیم. این مدل ذهنی می گوید ،کسانی که برای بقا مناسب هستند تمایل دارند که حفظ شوند. اما مسلماً شرایط تغییر می‌کند. به‌طور مثال می‌توان گفت زمانی که جهان در حال تغییر است اگر افراد برای موفقیت خود تغییر نکنند محکوم‌به شکست هستند.

۲. مدل ذهنی اکوسیستمی

یک اکوسیستم هر گروه از ارگانیسم‌ها را توصیف می‌کند که با جهان طبیعی زندگی می‌کنند. اکثر اکوسیستم‌ها شکل­های متنوعی از زندگی را نشان می‌دهند که رویکردهای مختلفی برای بقا دارند، با چنین فشارهایی منجر به رفتار متفاوتی می‌شوند. این مدل ذهنی سیستم‌های اجتماعی را می‌توان از همان منظر اکوسیستم‌های فیزیکی مشاهده کرد و بسیاری از نتایج یکسان را از آن‌ها به دست آورد. به‌طور مثال برای هر اکوسیستم قوانینی خاص وجود دارد همان‌گونه که در هر کشور نیز به این‌گونه است یا هر شرکت یا سازمان نیز برای خود از یک قانون و رسالتی خاص و جدا پیروی می‌کند.

۳. مدل ذهنی مراقبتی

بدون داشتن یک غریزه قوی برای حفظ خود در DNA ،ارگانیسم با گذشت زمان ناپدید می‌شود، بنابراین DNA را از بین می‌برد. درحالی‌که همکاری یک مدل مهم دیگر است، اما غریزه حفظ خود در همه ارگانیسم‌ها قوی است و می‌تواند باعث رفتار خشونت‌آمیز، نامنظم و یا تخریبی برای اطرافیان شود.

۴. مدل ذهنی تکثیری

یک عنصر اساسی از حیات متنوع بیولوژیکی همانندسازی با وفاداری بالا است. به نظر می‌رسد واحد اساسی همانندسازی، مولکول DNA است که نقشه‌ای برای فرزندان ایجاد می‌کند که از بلوک‌های ساختمانی فیزیکی ساخته می‌شوند. انواع تکثیر وجود دارد، اما بیشتر آن‌ها را می‌توان به روش جنسی و غیرجنسی تفکیک کرد. زاد و ولدها به طریق جنسی و آموزش که تفکر یک فرد در افراد دیگر تکثیر می‌یابد را غیر جنسی نامید.

۵. مدل ذهنی همکاری

رقابت تمایل به توصیف بیشتر سیستم‌های بیولوژیکی دارد، اما همکاری در سطوح مختلف به همان اندازه پویایی مهم است. در حقیقت، همکاری یک باکتری و یک سلول ساده احتمالاً اولین سلول پیچیده و تمام زندگی را که در اطراف خود می‌بینیم ایجاد کرده است. بدون همکاری، هیچ گروهی زنده نمی‌ماند و همکاری گروه‌ها نسخه‌های پیچیده‌تری از سازمان را ایجاد می‌کند. همکاری و رقابت تمایل به همزیستی در چندین سطح  وجود دارد.

یکی از کاربردهای معروف تئوری بازی است که در آن هر دو زندانی بهتر است با یکدیگر همکاری کنند، اما اگر یکی از آن‌ها تقلب کند، دیگری هم بهتراست تقلب کند. بنابراین معضلاتی به وجود می‌آید. این مدل ذهنی در زندگی اقتصادی، جنگ و بسیاری از زمینه‌های زندگی عملی انسانی نشان داده می‌شود. اگرچه معضل زندانی از نظر تئوریک منجر به نتیجه ضعیفی می‌شود، اما در دنیای واقعی، همکاری تقریباً همیشه امکان‌پذیر است و باید مورد بررسی قرار گیرد.

۶. مدل ذهنی سلسله مراتبی

اکثر ارگانیسم‌های پیچیده، بیولوژیکی ذاتی و ساده‌ای نسبت به نحوه سازمان‌دهی دارند. درحالی‌که درنهایت همه آن‌ها در ساختارهای سلسله مراتبی نیستند، بسیاری از آن‌ها این کار را می‌کنند، این موضوع به‌خصوص در حیوانات دیده می‌شود. انسان‌دوست دارد فکر کند که خارج از این موضوع قرار دارد، اما غریزه سلسله مراتبی را به‌شدت مانند هر ارگانیسم دیگری احساس می‌کند.

این موضوع را می‌توان در آزمایش زندان استنفورد و آزمایش‌ها میلگر‌ام پیدا کرد که نشان می­داد انسان‌ها عملاً سال‌ها قبل آن را آموخته‌اند که این موضوع تعصب انسان نسبت به تأثیرپذیری از اقتدار را نشان می‌دهد. این مدل ذهنی زمانی که در  یک سلسله مراتب سلطه‌گر هستیم ، ما تمایل داریم که رهبر را برای راهنمایی در مورد رفتار، به‌ویژه در شرایط استرس یا عدم اطمینان، پیدا کنیم. ازاین‌رو، شخصیت‌هایی که اقتدار  دارند وظیفه‌دارند خوب عمل کنند، چه آن‌ها بخواهند و چه نخواهند.

۷. مدل ذهنی انگیزشی

همه موجودات به انگیزه‌ها برای زنده نگه‌داشتن خودپاسخ می‌دهند. این بینش اساسی زیست‌شناسی است. انگیزه‌های مداوم باعث می‌شود که یک موجود بیولوژیکی تا حدی رفتار مداومی داشته باشد. انسان‌ها در این مدل ذهنی گنجانده‌شده‌اند و به‌ویژه نمونه‌های برجسته ماهیت انگیزه محور زیست‌شناسی هستند. بااین‌حال، انسان از این نظر پیچیده است که انگیزه‌های آن‌ها می‌تواند پنهان یا نامحسوس باشد. قاعده زندگی تکرار آن چیزی است که مؤثر بوده و به شما جایزه داده است.

۸. مدل ذهنی کمترین تلاش

در دنیای فیزیکی تحت کنترل ترمودینامیک ، رقابت برای کسب انرژی و منابع محدود زمانی که  هر ارگانیسم بیولوژیکی انرژی خود را هدر دهد، برای بقا در یک چرخه ضرر جدی قرار می­گیرد. بنابراین، در اکثر موارد می‌بینیم که رفتار بر اساس گرایش به حداقل رساندن مصرف انرژی در صورت امکان کنترل می‌شود. این موضوع را می‌توان این‌گونه نیز بیان کرد که مغز انسان‌دوست دارد حالت موجود را حفظ کند و تمایل به انجام کارهای جدید ندارد به همین دلیل است که یک فرد اهمال‌کاری می‌کند و یا حاضر به تغییر نیست.

مدل‌های ذهنی سیستمی

۱. مدل ذهنی گلوگاه ای و محدودیتی

گلوگاه مکانی را ایجاد می‌کند که جریان را متوقف می­کند، بنابراین آن را از حرکت مداوم باز می­دارد. همانند شریان مسدود شده یا تخلیه مسدود شده، در هر گلوگاه تولید هر نوع کالا یا خدمات می‌تواند کم باشد اما اگر در مسیر حیاتی و جانبی باشد تأثیر نامتناسبی دارد. این مدل ذهنی می­گوید که ، تنگناها و محدودیت‌ها نیز می‌توانند منبع الهام باشند زیرا آن‌ها ما را مجبور می‌کنند که در صورت وجود مسیرهای جایگزین در مسیر جدید قرار بگیریم. این موضوع نشان می­دهد که در تنگناها خلاقیت شکوفا می‌شود و افراد راهی برای موفقیت خود پیدا می‌کنند.

۲. مدل ذهنی کاهش بازدهی

مهم‌ترین نتایج در دنیای واقعی منوط به کاهش نهایی ارزش­های افزوده هستند. یک مثال خوب می‌تواند یک خانواده فقیر باشد: به آن‌ها پول کافی برای رشد بدهید ، آن‌ها دیگر فقیر نیستند. اما بعد از گذشت یک‌زمان خاص، پول اضافی باعث بهبود بخشیدن به زندگی آن‌ها نمی‌شود. بازگشت قابل توجهی از پول اضافی در یک نقطه تقریباً قابل ارزیابی است. غالباً، قانون کاهش به قلمرو منفی بازمی­گردد. یعنی دریافت بیش‌ازحد پول می‌تواند خانواده فقیر را از بین ببرد.این مدل ذهنی می­گوید هنگامی که یک شخص فقیر در یک قرعه کشی برنده می­شود و یا از طریق ارث پول زیادی به دست می­آورد بعد از مدتی پول خود را از دست می­دهد و فرد فقیرتر می­شود.

۳. مدل ذهنی ترجیحی

یک وضعیت دل‌بستگی ترجیحی زمانی اتفاق می‌افتد که پاداش بیشتر از تأخیرت به رهبر فعلی اعطا شود، درنتیجه تمایل به حفظ یا ارتقا جایگاه رهبر دارد. یک اثر شبکه قوی مثال خوبی از پیوست ترجیحی است. بازاری با ۱۰ برابر خریدار ،فروشنده بیشتری ایجاد می­کند این بازار تمایل به فروش پیوسته را ترجیح می­دهد و این موضوع عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد. این مدل ذهنی  برای فروش این محصول می­گوید: هر چه تقاضا بالاتر رود فروش بیشتری اتفاق می‌افتد و ممکن است روی قیمت هم تأثیر فراوانی بگذارد.

۴. مدل ذهنی غیر ممکن

درمی‌یابیم که در اکثر دستگاه‌ها خصوصیات کمی غیرقابل کاهش، ازجمله پیچیدگی، حداقل‌ها، زمان وجود دارد. در زیر سطح غیرقابل کاهش، نتیجه موردنظر به‌سادگی اتفاق نمی‌افتد. نمی‌توان چندین زن را باردار شوند تا مدت‌زمان لازم برای داشتن یک فرزند را کاهش داد و همچنین نمی‌توان اتومبیل ساخته‌شده با موفقیت را به یک قسمت تقسیم کرد. این نتایج، تا حد مشخص، غیرقابل کاهش و غیر ممکن هستند.

مدل‌های ذهنی به سبک طبیعت و قضاوت انسان

۱. مدل ذهنی اعتمادی

اساساً، دنیای مدرن بر اساس اعتماد عمل می‌کند. اعتماد خانوادگی معمولاً به هر فرد داده‌شده است. اما ما همچنین تصمیم می‌گیریم به آشپزها، منشی‌ها، رانندگان، کارگران کارخانه‌ها، مدیران و بسیاری دیگر اعتماد کنیم. سیستم اعتماد، سیستمی است که تمایل به کارایی بیشتر دارد. جوایز اعتماد بسیار زیاد است.

۲. مدل ذهنی تعصبی

بشر بسیار به انگیزه‌ها پاسخ می‌دهد، متنوع‌ترین و سخت‌ترین درک در مورد مجموعه انگیزه‌ها را در جهان حیوانات دارد. این موضوع باعث می‌شود که وقتی یک موضوع یا یک کار به نفع خودمان است، تفکر خود را تحریف کنیم. یک مثال جالب این است که یک فروشنده واقعاً معتقد است که محصولش زندگی کاربرانش را بهبود می‌بخشد. صرفاً فروش محصول راحت نیست. واقعیت فروش محصول باعث ایجاد یک تعصب و یک باور بسیار واقعی در تفکر او شده است. ویا برای برخی ازافراد متعصب این است که می­خواهند به زور بهشت یا جهنم را به مردم بفروشند.

۳. مدل ذهنی آموخته شده

ایوان پاولوف به‌طور مؤثر نشان داد که حیوانات می‌توانند نه‌فقط به مشوق‌ها، بلکه به اشیا مرتبط نیز پاسخ دهند. او سگ‌هایی را تربیت کرد که با صدای زنگ بزاق ترشح می‌کردند. انسان‌ها تقریباً یکسان هستند و می‌توانند احساسات مثبت و منفی نسبت به اشیا را به‌طور نامشهود درک کنند و به آن‌ها واکنش نشان دهند، این احساسات ناشی از ارتباطات گذشته است و از تأثیرات مستقیم در همان زمان اتفاق نمی‌افتد.

۴. مدل ذهنی حسادتی

انسان تمایل دارد که نسبت به کسانی که بیش ازآنچه دریافت می‌کنند حسادت کند و آرزو دارد که به‌موقع “آنچه را که ازآن آن‌هاست” به دست آورند. گرایش به حسادت آن‌قدر قوی است که می‌تواند رفتارهای غیرمنطقی را در پی داشته باشد، که این موضوع به‌اندازه خود بشریت قدیمی است. هر سیستمی که از تأثیرات حسد غافل باشد با گذشت زمان تمایل به خودزنی دارد. نمونه بارز آن را می­توتن در داستان هابیل و قابیل مشاهده کرد که همه کم‌وبیش داستان آن را می‌دانند.

۵. مدل ذهنی تحریفی

بر اساس ارتباط گذشته، کلیشه‌ها، ایدئولوژی، تأثیر ژنتیکی یا تجربه مستقیم، انسان تمایل دارد که تفکر خود را به نفع افراد یا چیزهایی که دوست دارند و علیه مردم یا چیزهایی که دوست ندارند تحریف کند. این گرایش باعث می‌شود چیزهایی که دوست داریم بیش‌ازحد موردتوجه قرار گیرد و مواردی را که دوست نداریم کم‌اهمیت جلوه دهیم یا دسته‌بندی کنیم، و غالباً تفاوت‌های اساسی در این فرآیند از دست نمی‌رود.

۶. مدل ذهنی انکار

هرکسی که به‌اندازه کافی زنده بوده است، متوجه می‌شود که به‌قول‌معروف، “انکار فقط یک رودخانه جاری نیست.” این امر در موقعیت‌هایی مانند جنگ یا سوء مصرف مواد مخدر اتفاق می‌افتد، که انکار تأثیرات مخرب و قدرتمندی دارد اما ماندن در وضعیت موجود رفتاری را امکان‌پذیر می‌سازد. انکار واقعیت می‌تواند یک سازوکار مقابله‌ای، یک سازوکار بقا یا یک تاکتیک هدفمند باشد.

۷. مدل ذهنی اکتشافی

یکی از مفیدترین یافته‌های روانشناسی مدرن همان چیزی است که دانیل کانمن آن را سوگیری موجود یا اکتشافی می‌داند: ما تمایل داریم آنچه برجسته، مهم، مکرر و نو است را به‌راحتی یادآوری کنیم. مغز دارای گرایش‌های صرفه‌جویی برای ذخیره انرژی خاص خود است که ما کنترل چندانی روی آن نداریم . احتمالاً ابتکار اکتشافی در دسترس بودن یکی از آن‌هاست. داشتن یک حافظه واقعاً جامع ناتوان‌کننده خواهد بود.

کلام آخر

مدل‌های ذهنی انسان‌ها کم‌وبیش مانند مدل‌های طبیعی هستند و از قوانین فیزیک، شیمی، زیست و… پیروی می‌کنند که با آگاهی از آن‌ها می‌توان مدل‌های رفتاری افراد را پیش‌بینی کرد و از این امر جهت رشد و پیشرفت خود در زندگی استفاده کرد. درک این مدل‌های ذهنی بسیار جذاب است زیرا شمارا در یک سفر همراهی می‌کند تا رفتار دیگران را تشخیص دهید.

به نظر شما چه مدل ذهنی دیگری وجود دارد؟آیا دوست دارید با این مدل ذهنی بیشتر آشنا شوید؟

دیدگاهتان را بنویسید