این مقاله از دوبخش تشکیل شده است که قسمت اول در مورد سؤال از دیگران است و در قسمت دوم به پرسش و طرح سؤال از گوگل می پردازیم که در این مقاله قصد داریم مهارت سؤال پرسیدن شما را در دو حوزه بالاببریم پس این مقاله ارزشمند را از دست ندهید.
نکات زیر نشان می دهد که شما سؤالات درستی نمیپرسید. شما باید در طرح سؤالات مهارت داشته باشید.ممکن است بازخورد لازم برای اصلاح رفتار خود را دریافت نکنید. ممکن است نوع پاسخهایی را که باید بشنوید دریافت نکنید.
همچنین ممکن است شما بهطور کامل اطلاعات غلطی را به دست آورید اما باید یاد بگیرید چگونه می توانید سؤالات درستی را از دیگران و یا از موتورهای جستوجو بپرسید و از چه نوع سؤالی نیز باید استفاده کنید.
چگونه سؤال بپرسیم؟چه سؤالی بپرسیم؟
- چه چیزی میخواهید در مورد خودتان بهبود دهید؟
- چگونه سؤالات خوبی بپرسیم؟
- سؤال خوب چیست؟ چرا یک سؤال خوب میپرسید؟ چگونه این کار را انجام دهیم؟
- آیا با توجه به سؤالات خود قضاوت میشوید؟
- آیا در شغل ، تجارت ، ازدواج یا پیشرفت خود رو به جلو حرکت نمیکنید؟
- آیا وقتی از گوگل سؤال میکنید جواب درستی به شما نمی دهد؟
- چگونه باید از مردم و گوگل سؤال پرسید؟
بخش اول
واقعاً چه چیزی میخواهید؟
وقتی سؤالی میپرسید ، باید بدانید که برای پاسخ چه چیزی میخواهید دریافت کنید. دوستی تعریف می کرد من چند سالی از زندگی خود را در ارتش گذراندم. ما گزارشهای اطلاعاتی زیادی داشتیم. ما به اطلاعات احتیاج داشتیم اما احتیاج به نظر کسی نداشتیم. این بدان معناست که ما دقیقاً اطلاعات را میخواستیم که به دردمان بخورد. ما هیچ تعبیری نمیخواستیم. فقط به دنبال حقایق بودیم. وقتی سؤال میکنید ، مطمئن شوید که آن را درزمینهٔ درستی استفاده می کنید.
ممکن است نظر کسی را بخواهید. بهعنوانمثال ، “نظر شما در مورد این اودکلن چیست؟” بعضیاوقات شما میخواهید نظر یا توصیه با دلیل و مدرک داشته باشید. “مسیری درستی که به مرکز شهر می رسد کدام است؟” همانطور که آماده میشوید سؤالات خود را بپرسید ، اطمینان حاصل کنید که منبع درستی در دست دارید و آنها میدانند شما از آنها چه چیزی میخواهید.
- آیا من به یک پاسخ درست و صحیح نیاز دارم؟
- آیا نیاز به نظر کارشناسی دارم؟
- آیا من به یک قضاوت با دلیل و مدرک نیاز دارم؟
چگونه میتوان در طرح سؤالات به طرز حیرتانگیزی مهارت پیدا کرد؟
وقتی دانستید که به چه نوع اطلاعاتی نیاز دارید و از چه کسی باید بپرسید ، باید سؤالات خود را به شکلی بپرسید که در پاسخ به بهترین اطلاعات ممکن دست پیدا کنید. پرسیدن سؤالات عالی و شگفتانگیز مانند هر مهارت دیگری است و به تمرین نیاز دارد. در ادامه به چند روش برای ترسیم آنچه باید بدانید اشارهشده است.
۱. از سؤالاتی که جواب بله یا خیر دارند استفاده نکنید!
وقتی سؤالی را که جواب بله یا نه دارد می پرسید ، غالباً اطلاعات ناقصی دریافت خواهید کرد. در عوض ، یک سؤال باز پاسخ بپرسید. با استفاده از یک سؤال با پایان باز پاسخ ، به بینش و اطلاعات بیشتری میرسید که ممکن است از وجود آنها اطلاع نداشته باشید. سؤالات با “آیا” ، “باید” ، “هست” ، و “فکر میکنید” منجر به پاسخ با بله یا خیر میشود. سؤالاتی با “چه کسی” ، “چه” ، “کجا” ، “چه زمانی” ، “چگونه” یا “چرا” منجر به این میشود که افراد در مورد پاسخهای خود کمی فکر کنند و اطلاعات بیشتری را ارائه دهند.
۲. کلنگ بزن!
برای حفاری عمیقتر و درک بیشتر ،همیشه استفاده از سؤالات پیگیری را در نظر داشته باشید. درصورتیکه دقیقاً به دنبال واقعیتها نباشید ، نوعی فرض در جواب شخصی که به شما میدهد وجود دارد. از آنها یک سؤالات پیگیری بپرسید ، مانند این سوال که “چه چیزی باعث میشود شما این حرف را بزنید؟” یا “چرا فکر میکنید فلان اتفاق می افتد؟”
بگذارید بگوییم که شما در حال صحبت با یک همکار هستید و باید جزئیات یک پروژه را بدانید. همکار شما به شما میگوید که یکی از تأمینکنندگان در پروژه بسیار مشکلساز است. شما میخواهید این نظر را پیگیری کنید. از سؤالاتی مانند “منظورتان این است که کار با او دشوار است؟” استفاده کنید.
این نوع سؤال ،شمارا به حقایق واقعی خواهد رساند. ممکن است این موضوع به این دلیل نباشد که کار با تأمین کننده بسیار دشوار است اما به دلیل ارتباطات سریع یا تعداد دلایل خارجی قابلدسترسی نیست. سؤالات پیگیری به شما بینش میدهند و به شما اجازه میدهند در مورد مسائل نظر خود را بیان کنید.
۳. از قدرت سکوت استفاده کنید
با پرسیدن سؤالات ، انتظار برای پاسخ ، گوش دادن به پاسخ و سپس منتظر ماندن را برای خود ، به یک روال تبدیل کنید. در بسیاری از مواقع شخصی که از او سؤال میکنید اطلاعات بیشتری دارد و وقتی منتظر آن هستید آن را به شما نشان میدهد. قبل از شکستن حرف آنها یا پریدن وسط صحبت های آن ها باید با آن دوره سکوت راحت باشید. بازجویان پلیس و ارتش از سکوت بسیار مؤثر استفاده میکنند. مردم احساس میکنند باید جای مکالمه را پر کنند و غالباً اطلاعات حیاتی موردنظر شمارا به شما نشان میدهند.
۴- حرف را قطع نکنید
سخنان کسی را که با او صحبت میکنید قطع نکنید. این کار به شخص میگوید شما برای گفتههای او ارزش قائل نیستید. قطع کردن صحبت ، فکر آنها را متوقف میکند و مکالمه را به همان شکلی که میخواهید هدایت میکند ، نه لزوماً به همان روشی که باید طی شود. سؤالات خود را بپرسید ، سپس اجازه دهید فرد بهطور کامل به آن پاسخ دهد ، حتی اگر فکر میکنید جواب موردنظرتان را نمیگیرید. بهطور کامل به صحبتهای آنها گوش دهید و از آنها استفاده کنید تا در یک مکث طبیعی ، آنها را به سؤالات بعدی تبدیل کنید.
اگر زمان زیادی صحبت های فرد به طول انجامید و شخص از موضوع دور شد ، مطمئناً شما باید صحبت را قطع کنید. هنگام انجام آن تا حد ممکن مواظب باشید. این به شخص نشان میدهد که شما به گفتههای او احترام میگذارید. سوالی مانند این بگویید: “ببخشید ، من میخواهم اطمینان حاصل کنم که شمارا درک میکنم. آنچه من شنیدم شما میگویید که … “و سپس آنها را به موضوع موردبحث بازگردانید.
هنگامیکه در جستجوی دانش خود هستید ، به یاد داشته باشید که پرسیدن سؤالات عالی، عملی است. فقط سؤالات را شروع کنید. مهارتهای شما باگذشت زمان بهبود مییابد. به یاد داشته باشید که اگر پاسخهای خوبی میخواهید ، این پرسشها از پرسیدن سؤالات خوب حاصل میشود.
بخش دوم
چرا سؤالات خوبی میپرسید؟
قبل از شیرجه رفتن در بخش چگونگی ، ممکن است بخواهید بدانید که چرا باید به پرسیدن سؤالات خوب اهمیت دهید ، بنابراین بگذارید لحظهای وقت بگذاریم تا دلیل آن را بفهمیم. هدف این سؤالها این است که منجر به پاسخ دادن ، کسب اطلاعات ، و تحقق کنجکاوی شوند .
چیزی که همه ما در زندگی خود آرزو داشتهایم آن را بدانیم. و ما این کار را اغلب انجام میدهیم: همهچیز ، از جستجوی ساده در Google گرفته تا پاسخ دقیق مقاله ، مفهوم پرسش و سؤال است. در حقیقت ، توانایی پرسیدن سؤالات صحیح از داشتن همه پاسخها مهمتر است:
در مورد یک مرد قضاوت کنید و در مورد پاسخ حرف نزنید
بنابراین ، ازآنجاکه پرسیدن سؤالات ،جزئی جداییناپذیر از زندگی ماست ، پرسیدن سؤالهای خوب میتواند نهتنها بهصورت شخصی بلکه به لحاظ شغلی نیز مفید باشد.
اما دقیقاً سؤال خوب چیست؟ بگذارید دیدگاه خود را توضیح دهیم.
سؤال خوب چیست؟
سؤالات ما را میتوان بر اساس اینکه از چه کسی پرسیده شده اند، دستهبندی کرد. بهطور گسترده ، ما یا از یک انسان (دوست ، خانواده یا غریبه) یا از غیر انسان (دستیار صوتی ، موتور جستجو و غیره) میخواهیم چیزی را بدانیم. باوجود اطلاعات زیادی که در اینترنت در دسترس است و تفسیر بسیاری از سؤالات توسط انسان و غیر انسان برای ما ممکن شده است ، یک سؤال خوب باید بهدرستی درک شود و منجر به پاسخ دقیق و بهموقع شود. برای شناسایی این سؤالات ، ما به داده و راهی برای مقایسه سؤالات نیاز داریم.
اما ، چگونه اندازهگیری کنیم؟ آیا شاخصی وجود دارد که بتواند این کار را برای ما انجام دهد؟ یک احتمال این است که تعداد سؤالات پیگیری را که میخواهید سرانجام به یک پاسخ برسید ، حساب کنید. بهعنوانمثال در نظر بگیرید که شما دادههای مربوط به “نرخ باروری در سراسر جهان” را جستجو کردهاید.
جواب را پیدا نمی کنید
قابلقبول است که شما دادههای موردنظر خود را در وهله اول پیدا نکنید زیرا موتور جستجو نمیدانست شما چه بازه زمانی را جستجو میکنید: آیا دادهها را برای ۱ سال گذشته یا ۵۰ سال گذشته میخواهید؟ آیا اطلاعات یا پیشبینیهای تاریخی یا هر دو را میخواستید؟
یا بگذارید بگوییم شما در جستجوی “کشورهای ثروتمند در جهان” هستید. بازهم ، تفسیرهای بسیاری برای این موارد وجود دارد: از چه شاخصهایی برای “ثروتمندان” استفاده میکنیم؟ تولید ناخالص ملی چقدر است؟ به چه بازه زمانی نگاه میکنیم؟
این ابهامات شمارا ملزم میکند یک سری سؤالات “پیگیری” بپرسید که سؤال اصلی خود را با توجه به آن تغییر دهید یا یک سؤال کاملاً جدید ارائه دهید تا زمانی که پاسخ خود را پیدا کنید. شما بهعنوان یک انسان باهوش بوده که برای زمان ارزش قائل هستید و قطعاً میخواهید از اتلاف وقت دوریکنید و درعینحال کارآمد و مؤثر باشید.
یک سؤال کافی نیست
غالباً چنین اتفاقی میافتد که یک سؤال کافی نیست و ممکن است نباشد ، اما ما میفهمیم که این سناریوی ایده آل ماست: اگر آن سؤال ایده آل را بدانیم ، میتوانیم پاسخ خود را یکجا پیدا کنیم! فکر میکنید بیشازحد خوشبینانه است؟ خوب ، حداقل اینشتین اینطور فکر نمیکرد:
“اگر من یک ساعت وقت داشتم تا مسئلهای را حل کنم وزندگی من به راهحل بستگی داشت ، ۵۵ دقیقه اول را صرف تعیین سؤال مناسب برای پرسیدن میکردم ، اگر برای یکبار ،سؤال مناسب را بدانم ، میتوانم در کمتر از پنج دقیقه مشکل را حل کنم ” آلبرت انیشتین.
این نقل قول به اهمیت پرسیدن سؤالهای خوب در یافتن پاسخ بهطور مؤثر اشاره دارد. بهنوعی تعداد سؤالات پیگیری به همین ترتیب است.
چارلز یورک آن را “کوه فوجی ” مینامد. و می گوید:هدف ما ، رسیدن به بالای کوه فوجی (معروف به قله کوه) است. اگرچه ممکن است هرگز به آن دست نیابیم ، پیشرفت مداوم نسبت به آن به پیشرفت فوقالعاده کلی ما کمک میکند. پرسیدن سؤالات درست، مهارتی است که اگر مدام به سمت قله صعود کنید ، میتوانید آن را پرورش دهید.
چطور؟
ازآنجاکه میدانید سؤالات خوب چیست و چرا مهم هستند ، شما آماده هستید که مشکلترین قسمت را کشف کنید: چگونه؟
همانطور که در بخش قبلی مورد بحث قرار گرفت ، یک سؤال ایده آل خوب سؤالی است که برای رسیدن به جواب فقط یک بار پرسیده شود. بنابراین ، کلید پرسیدن سؤالات خوب ، پرسیدن سؤالات دقیق است. اما چه مقدار کافی است؟ آیا همیشه دقیقتر بودن، بهتر است؟ این موضوع همیشه لازم نیست. یک سناریو را در نظر بگیرید که دو نفر به یک کافه میروند و غذا میخواهند:
شخص ۱: آیا میشه برام یک همبرگر با پنیر بزنید؟
شخص ۲: آیا میشه دو تا نو ن ، یکتیکه گوشت ، کاهو ، گوجهفرنگی ، سس گوجهفرنگی ، پنیر که همه رویهم چیده شده بهم بدید بخورم؟
شما ایده میگیرید شما میخواهید تعادل مناسبی پیدا کنید و در اینجا ۳ ملاحظه وجود دارد که باید قبل از طرح یک سؤال انجام دهید. بگذارید مثالی بزنیم و این عوامل را توضیح دهیم. بگذارید بگوییم شما میخواهید بفهمید که ثروتمندان در سراسر جهان چگونه هستند و تفاوت آنها در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت است.
شماره ۱: اصطلاحات خاص
آیا اصطلاحاتی که میپرسید مخصوص آن دامنه است؟ اگرنه ، میتوانید پیشرفت کنید؟ به نظر ما ، پرسیدن یک “پیش پرسش” بسیار آسانتر است تا درک خود را از یک اصطلاح تقویت کند و سپس از کلمه خاص برای پرسیدن سؤال استفاده کنید. بیایید فرض کنیم شما درباره اقتصاد یا تجارت اطلاعات زیادی ندارید (اگر این کار را عالی انجام میدهید ، میتوانید به شماره ۲ بروید).
اولین شروع خوب یا “پیش پرسش” مانند “اقتصاددانان چگونه ثروت افراد را اندازهگیری میکنند؟” یا “چه شاخصهایی ثروت فردی را اندازهگیری میکنند؟” این ممکن است شمارا به سمت عباراتی مانند تولید ناخالص داخلی سرانه ، تولید ناخالص داخلی سرانه و غیره سوق دهد. سپس سؤال شما این میشود: “______ چگونه افراد را در سراسر جهان مقایسه میکند؟” فضای خالی توسط نشانگر انتخابی شما پر میشود.
شماره ۲: محدوده خاص
درحالیکه با استفاده از اصطلاحات واضح سؤال مورد نظر را اضافه کردید ، اما هنوز کار تمام نشده است. شما باید یک دامنه سؤالی داشته باشید ، یا مجبورید یک سری سؤالات پیگیری بپرسید. بهعنوانمثال ، آیا شما به کشورها ، مناطق یا قارههای خاصی علاقهمند هستید؟ آیا شما در مورد ثروت فعلی آنها نگران هستید یا میخواهید دادههای xyz سالها پیش را به دست آورید؟
تصمیمگیری در مورد دامنه دشوار است ، عمدتاً به این دلیل که از مسیری که میخواهید طی کنید از آن مطمئن نیستید. این کاملاً خوب است ، اما دقیقتر بودن در مورد یکجهت ، ورود به آن و تصمیم به عدم انجام آن ، در مقایسه با تعیین مسیر شما در هنگام سؤال، سؤالات پیگیری بسیار کمتری را میطلبد ، که همچنین میتواند منجر به سردرگمی شود.
ازآنجاکه پرسیدن سؤال مهارتی است که میتوانید بهمرور از آن استفاده کنید ، با پیشرفت زمان و افزایش حجم نمونه کارها از سؤالات “خوب” ، این جنبه برای شما راحتتر خواهد شد.
شماره ۳: منبع خاص
منبع به حس گستردهای که شما این سؤال را از آنها میپرسید اشاره دارد. آیا منطقی است؟ بهعنوانمثال ، شما وارد یک رستوران میشوید و یک سؤال کاملاً پیکربندیشده درباره دلیل وجود ماده تاریک یا ماده تشکیل دهنده جهان میپرسید. آیا منطقی است؟ قطعاً نه.
مکانی که در هنگام پرسیدن سؤال به دنبال پاسخ میگردید بسیار مهم است. اگرچه این ممکن است در درجه اول تحت تأثیر “تخمین” شما باشد ، اما مطمئناً میتوانید اشتباه کنید. درخواست راهنمایی از یک گردشگر در یک شهر ، درخواست پاسخ یک سؤال از گوگل Google یا حتی درخواست ساده کمک از دوست اشتباه ، اتلاف وقت است ، حتی اگر کاملاً اشتباه نباشد.
قله کوه
آنچه میخواهید روی آن متمرکز شوید ، معیار قله کوه است: شما میخواهید سؤالی را بپرسید که یکباره به جواب آن برسید . برای این کار باید در مسیر درست هدف قرار بگیرید تا به منبع پاسخ دست پیدا کنید.
مانند شماره ۲ ، این جنبه نیز باگذشت زمان توسعه مییابد ، اما تا آن زمان ، میتوانید برای تعیین منبع “پیش سؤالاتی” بپرسید. زیبایی یک پیش سؤال در مقابل یک سؤال پیگیری در اینجا این است که یک پیش سؤال قبل از اینکه شما سؤال اصلی خود را بپرسید به شما جهت میدهد (و شما همیشه میتوانید آن را برای دفعات بعدی به خاطر بسپارید) درحالیکه یک سؤال پیگیری به دنبال یکجهت خاص است ؛ روند سؤال روشن است.
آیا با خواندن همهچیز از بالا به این مرحله رسیدهاید ، عالی است! شما قبلاً اولین قدم را به سمت قله برداشتهاید! اما اگر میخواهید سؤالات خود را خوب ارزیابی کنید چه میکنید؟ این احتمال وجود دارد که آن را در کادر گوگل Google جای گذاری کنید و دکمه من احساس خوشبختی میکنم (اینتر) را فشار دهید ، که صفحه نتایج جستجو را پشت سر میگذارد (با چندین نتیجه) و مستقیماً به صفحه رتبه اول سؤالی که میپرسید میروید.
کلام آخر
پس برای اینکه سؤالات خوبی بپرسید و به نتیجه برسید بهتر است از قبل سؤالات خوبی آماده کرده باشید و سعی کنید از سؤالات باز پاسخ استفاده کنید. سعی کنید برای جستوجو در گوگل از سؤالات پیشزمینهای استفاده کنید تا به قله برسید. همچنین برای اینکه از مردم سؤال کنید بهتر است بگذارید صحبت های آن ها تمام شود.مکث م یتواند به شما کمک کند چون مردم می خواهند جای خالی صحبت شما را پر کنند.
شما چگونه سؤال می پرسید؟آیا دوست دارید مهارت سؤال پرسیدن خود را تقویت کنید؟