چرا باید ثروتمند شویم؟

خانه » بلاگ » چرا باید ثروتمند شویم؟

فهرست عناوین

دلایل بسیاری برای هر فرد وجود دارد که باید ثروتمند شود و ثروتمند باقی بماند. این دلایل می‌تواند فقر، بیماری، عدم آسایش و…. باشد که هر فرد را ملزم می‌کند به سمت ثروت آفرینی حرکت کند و خود را رشد دهد تا به موفقیت دلخواه خود برسد. گاهی رسالت یک فرد باعث می‌شود او ثروتمند شود زیرا با خدماتی که ارائه می‌دهد می‌تواند مسیری برای رشد و پیشرفت دیگران به وجود آورد و باعث به وجود آمدن ثروت برای خود و اطرافیانش شود.

اما قبل از آن دلایلی وجود دارد که مانع می‌شود فرد به موفقیت مالی و ثروت برسد عواملی مثل خانواده، دوستان، طرز تفکر، محیط زندگی و… که باعث می­شود فرد برای رسیدن به ثروت ناتوان شود. حال ما در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که ابتدا دلایلی که مانع به ثروتمند شدن  افراد می­شود چیست و دلایلی را بررسی کنیم که چرا باید افراد، ثروتمند شوند؟

چرا باید ثروتمند شویم؟

من کی هستم؟

اولین، چیزی که هر فرد باید از خودش بپرسد، این است که  ( من چه کسی هستم) اما هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کند که این سؤال را از خودشان بپرسند.

یک فرد عادی در خانواده‌ای بزرگ شده است که هرگز فردی ثروتمند را ملاقات نکرده و نمی‌شناسد. او به مدرسه می‌رود و با افرادی که ثروتمند نیستند معاشرت می‌کند. او با افرادی کار می‌کند که ثروتمند نیستند. او یک گروه مرجع یا یک حلقه اجتماعی خارج از کار دارد که ثروتمند نیستند.

او هیچ الگویی ندارد که ثروتمند باشد. اگر این اتفاق در طول سال‌های شکل‌گیری شخصیت شما تا بیست‌سالگی افتاده باشد، می‌توانید شما بزرگ شوید و یک فرد کاملاً بالغ در جامعه تبدیل شوید و ممکن است هرگز به ذهنتان خطور نکند که ثروتمند شدن شما به همان اندازه ممکن باشد که  برای هر کس دیگری ممکن شده است.

به همین دلیل است که افرادی که در خانه‌هایی رشد می‌کنند که والدین آن‌ها ثروتمند هستند، به‌احتمال‌زیاد در بزرگ‌سالی در مقایسه با افرادی که در خانه‌هایی بزرگ می‌شوند که والدین آن‌ها ثروتمند نیستند، راحت تر ثروتمند می‌شوند.

بنابراین اولین دلیل ثروتمند نشدن مردم این است که هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کند که این امکان برای آن‌ها وجود داشته باشد. و البته، اگر هرگز به ذهنشان خطور نکرده باشد، آن‌ها هرگز هیچ‌کدام از مراحل لازم را برای تحقق ثروتمند شدن  انجام نمی‌دهند.

تصمیم گرفتن

دلیل دوم اینکه افراد ثروتمند نمی‌شوند این است که هرگز تصمیمی برای ثروتمند شدن نمی‌گیرند.

حتی اگر شخصی کتابی بخواند، در یک سخنرانی شرکت کند، یا با افرادی که از نظر اقتصادی موفق هستند معاشرت کند، تا زمانی که وی تصمیم به انجام کاری متفاوت نگیرد، چیزی تغییر نمی‌کند. حتی اگر به ذهن شخص خطور کند که می‌تواند ثروتمند شود اگر فقط کارهای خاصی را به روشی خاص انجام داده باشد اما اگر تصمیم به برداشتن اولین قدم نداشته باشد، درنهایت همان‌طور که هست باقی  می‌ماند.

اگر به انجام آنچه همیشه انجام داده‌اید ادامه دهید، به آنچه همیشه داشته‌اید ادامه خواهید داد. در واقع اگر چیزی به خودمان اضافه نکنیم همان چیزهایی که همیشه برداشت کرده ایم را خواهیم داشت و تغییری هم ایجاد نخواهد شد.

دلیل اصلی عدم موفقیت این است که اکثریت مردم تصمیم به ثروتمند شدن ندارند. آن‌ها آرزو می‌کنند و امیدوارند و دعا می‌کنند که پول زیادی به دست آورند، اما هرگز تصمیم نمی‌گیرند، “من قصد دارم این کار را انجام دهم!” این تصمیم اولین قدم اساسی برای استقلال مالی است.

شاید فردا

سومین دلیل عدم ثروتمند شدن افراد، به تعویق انداختن و اهمالکاری است.

مردم همیشه دلیل خوبی دارند که مبادا شروع به انجام کاری کنند که می‌دانند برای رسیدن به استقلال مالی باید انجام دهند. همیشه یک ماه اشتباه، یک‌فصل اشتباه یا یک سال برای آن­ها اشتباه است. شرایط تجاری در صنعت آن‌ها خوب نیست، یا ممکن است اصلاً خیلی هم خوب باشد. بازار مناسب نیست آن‌ها ممکن است مجبور شوند ریسک کنند، یا امنیت خود را کنار بگذارند  و از منطقه امن خود خارج شوند. آن­ها می­گویند شاید سال آینده این کار را انجام دهم!

به نظر می‌رسد همیشه دلیلی برای تعلل وجود دارد. درنتیجه، آن‌ها ثروتمند شدن  را ماه‌به‌ماه، سال به سال به تعویق می‌اندازند، تا اینکه برای ثروتمند شدن خیلی دیر می­شود. حتی اگر شخص فکر کرده باشد که می‌تواند ثروتمند شود و آن‌ها تصمیم به تغییر گرفته‌ باشند، به تعویق انداختن ،همه برنامه‌های آن‌ها را به آینده نامعلوم سوق می‌دهد.

پرداخت قیمت

چهارمین دلیلی که افراد فقیر، بازنشسته می‌شوند، همان چیزی است که اقتصاددانان آن را ناتوانی در به تأخیر انداختن رضایت، می‌دانند.

اکثریت قریب به‌اتفاق مردم وسوسه‌ای مقاومت‌ناپذیر دارند که هر یک‌ریالی که به دست می­آورند می­خورند و هر چیز دیگری را که می‌توانند به‌صورت اعتباری ،قرض یا خرید می­کنند. اگر نتوانستید رضایت لحظه­ای را به تأخیر بیندازید و مدیرت مالی خود را نظم دهید و از انجام هر کاری که می‌کنید خودداری نکنید، نمی‌توانید ثروتمند شوید. اگر نتوانید بودجه‌بندی را به‌عنوان یک عادت مادام‌العمر تمرین کنید، دستیابی به استقلال مالی برای شما غیرممکن می­شود.

همان‌طور که  سرهنگ کلمنت استون  گفت: “اگر نمی‌توانید پس‌انداز کنید، دانه‌های عظمت ثروت در وجود شما رشد نمی­کند.”

نگاه طولانی

دلیل پنجم اینکه افراد  به‌صورت فقیر بازنشسته می‌شوند، شاید مهم‌تر از دلایل دیگر  هم باشد،

فقدان چشم‌انداز زمان است.

یک مطالعه  توسط دکتر ادوارد بانفیلد در دهه ۱۹۵۰ در دانشگاه هاروارد انجام شد و در سال ۱۹۶۴ با عنوان “شهر غیر آسمانی” منتشر شد، که  وی دلایل تحرک اقتصادی رو به بالا را مورد مطالعه قرار داد. او می‌خواست بداند چگونه می‌توان پیش‌بینی کرد که آیا یک فرد یا یک خانواده چگونه می­تواند با یک یا چند گروه اقتصادی به سمت بالا حرکت کند و در نسل بعدی ثروتمندتر از این نسل باشد.

تمام تحقیقات او را به یک عامل واحد رساند که به نظر او دقیق‌تر از سایر موارد در پیش‌بینی موفقیت در آمریکا بود. آن‌ها آن را چشم‌انداز زمان نامیدند. این به معنای زمانی است که شما هنگام برنامه‌ریزی فعالیت‌های روزمره و تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی خود، در نظر می‌گیرید. چشم‌انداز زمان به میزان پیش‌بینی شما برای آینده اشاره دارد که تصمیم می‌گیرید در حال حاضر چه‌کاری انجام دهید یا انجام ندهید.

مثالی از دیدگاه طولانی مدت عادت رایج خانواده‌های طبقه بالا در انگلستان این است که به‌محض تولد کودک، فرزندان خود را در دانشگاه  آکسفورد یا کمبریج ثبت‌نام می‌کنند، حتی اگر او هجده یا نوزده سال در آن دانشگاه حضور نداشته باشد. این چشم‌انداز طولانی مدت، در عمل اتفاق می­افتد.

زوج جوانی که ماهیانه ۱۰۰هزار تومان یا بیشتر در صندوق کمک‌هزینه تحصیلی کنار می‌گذارند تا فرزند تازه متولدشده آن‌ها بتواند به دانشگاه موردنظر خود برود زوجی با دیدگاه طولانی مدت هستند. آن‌ها مایل‌اند در کوتاه‌مدت فداکاری کنند تا در بلندمدت نتایج بهتری کسب کنند. افرادی که چشم‌انداز طولانی مدت دارند تقریباً در طول زندگی خود از نظر اقتصادی بالا می‌روند و رشد می­کنند.

رازهای دستیابی را کشف کنید

بسیاری از مردم مشکل پول دارند.

اگر اعتقاد عمیقی دارید که پول “شر” است، من تضمین می‌کنم که مهم‌ترین چیزی است که در راه داشتن بیشتر آن  تلاش ­ می­کنید ، به همین دلیل مهم نیست که در تجارت خود چه‌کاری انجام می‌دهید.

 

رابطه شما با پول چطور است؟

این خودسازی به طرق مختلفی ارائه می‌شود و ما قصد دارم سه مورد را به‌طور خلاصه بیان کنیم.

تفاوت‌های واضحی بین شخصی که میلیون‌ها دلار درآمد دارد در مقایسه با شخصی که در یک کافی‌شاپ همبرگر را سر میزها  می‌چرخاند یا یک همبرگر درست می­کند، وجود دارد. من نمی‌گویم که یکی از آن‌ها بهتر از دیگری است،اما از نظر تکامل شخصی تفاوت‌های زیادی بین آن دو  وجود دارد.

اول، شما یاد می‌گیرید که ارزش ارائه دهید.

دلیل این که شخصی در کافی‌شاپ همبرگر  درست می‌کند یا در سالن آن را به دست مشتری می‌رساند حداقل دستمزد خود را دریافت می‌کند. این کار را  که تقریباً هر کسی می‌تواند انجام دهد. در واقع، به‌طور بالقوه در آینده‌ای نه‌ چندان دور، یک ربات احتمالاً این کار را انجام خواهد داد.

اما دلیل این که کارآفرینان، مدیران عامل، متفکران و خالقین سطح بالا ، درآمد زیادی کسب می‌کنند این است که افراد بسیار کمی می‌توانند کاری را که آن‌ها  انجام می‌دهند را انجام دهند. آن‌ها ارزش منحصر به فردی را به بازار عرضه می­کنند و به همین دلیل است که آن‌ها این حقوق را دریافت می‌کنند.

و دلیل آن‌ها این است که می‌توانند ارزش‌ آفرین باشند. به این دلیل است که آن‌ها سفر توسعه، رشد و یادگیری را تجربه کرده‌اند که به آن‌ها امکان می‌دهد مهارت‌ها و دارایی‌هایی را کسب کنند که آن‌ها را برای جامعه ، بسیار ارزشمند می‌کند.

اگر می‌خواهید پول بیشتری به دست آورید، چیزی ارائه دهید که فوق‌العاده ارزشمند باشد. و آن‌ قدر در ارائه آن خوب باشید که افراد کمی حتی نتوانند با شما رقابت کنند.

در همین حال، شخصی که همبرگر درست می‌کند یا به دست مشتری می‌رساند، چه ۱۵ ساله باشد چه ۳۰ ساله یا ۵۰ ساله ، مسیر تکاملی افراد ثروتمند را طی نکرده است تا ارزش بیشتری برای محل کار خود فراهم کند.

اگر می‌خواهید از کسی درخواست افزایش حقوق کنید، من می‌خواهم به شما پاسخ دهم و از شما می‌پرسم چرا باید حقوق شما افزایش پیدا کند؟ اگر می‌خواهید این افزایش را به دست آورید، باید بتوانید نمونه‌های روشنی از نحوه ارائه ارزش خود ارائه دهید.

دو درس  در اینجا وجود دارد: اول، شما باید درخواست افزایش حقوق کنید و دوم، شما باید ارزش خود را ثابت کنید.

اگر پول بیشتری می‌خواهید، برای افرادی که به آن‌ها خدمت می‌کنید ارزش بیشتری ایجاد  کنید، خواه این پایگاه، مشتری خود شما باشد یا شرکتی  باشد که با آن کار می‌کنید .

تا زمانی که ارزشمندتر نشوید، درآمد بیشتری کسب نخواهید کرد و ثروتمند نخواهید شد.

آیا می‌توانید ببینید که چگونه درروند پیگیری پول بیشتر به یک فرد ارزشمندتر تبدیل می‌شوید؟

بدیهی است که پول هدف نهایی نیست، اما از نظر افزودن ارزش و ثروت بیشتر به جهان ابتدا باید خالق آن شوید ، زیرا همه از پول به‌عنوان  ارزش پیروی می‌کنند. ارزش صرفاً چیزی است که شما فکر کرده‌اید و ایجاد کرده‌اید، خواه یک کتاب، محصول یا ایده باشد این همان خلق کردن است.

دوم، شما یک فرد پیروز می‌شوید، نه یک فرد قربانی.

قربانیان شکایت دارند که جهان علیه آن‌هاست.

از طرف دیگر، خالقین، مسئولیت زندگی خود را می‌پذیرند. آن‌ها پیروز هستند. آن‌ها می‌گویند: “ممکن است اوضاع به شکلی که من می‌خواهم نباشد، اما من مسئول تغییر آن‌ها به خواسته خودم خواهم بود.”

این‌گونه است که شما در این دنیا ارزش‌آفرینی می‌کنید. این موضوع با داشتن نگرش “من فقیر” نیستم، همراه است.

سوم، شما یاد می‌گیرید که پول خود را هوشمندانه مدیریت کنید.

یک جمله معنوی وجود دارد که می‌گوید قبل از اینکه بتوانید چیزهای بزرگ را به دست آورید، باید بتوانید کارهای کوچک را مدیریت کنید.

به‌عنوان‌مثال، اگر سه قاشق بستنی روی معجون خود می‌خواهید بریزید و بخورید، احتمالاً باید مطمئن شوید که می‌توانید یکی از آن‌ها را کنترل کنید بدون اینکه از بستنی آب شود و از بین برود.

تقریباً در همه موارد زندگی ،ازجمله پول ، می‌توان همین مورد را اعمال کرد. قبل از بزرگ کردن، کوچک‌ترین مورد  را مدیریت کنید. اگر هزارتومانی  ناچیز را مدیریت کنید، مدیریت اسکناس­های صدهزارتومانی آسان‌تر خواهد بود.

مسیر ثروت

مهم‌ترین چیز این است که شما در مسیر ثروتمند شدن قرار می‌گیرید.

این موضوع در مورد برنده شدن در قرعه‌کشی نیست. احتمالاً شنیده‌اید که اکثر برندگان قرعه‌کشی بلافاصله پس از برنده شدن در یک قرعه‌کشی ، همه پول خود را از دست می‌دهند، درست است؟

این به این دلیل است که یک روز آن‌ها با همه افکار، عادت‌ها و اعتقادات منظم خود، بیدار می‌شوند که به‌طور  روزمره آن‌ها را انجام می‌دهند.

و سپس آن‌ها روز بعد از خواب بیدار می‌شوند  و می­بینند که مثلا  ۵۰۰میلیون تومان  برنده‌شده‌اند … اما آن‌ها هنوز همان شخص با همان افکار، عادت‌ها و اعتقادات هستند. آن‌ها فرصتی برای تکامل نداشته‌اند و سفری را که برای کمک به آن‌ها در نگه‌داشتن این پول لازم است طی نکرده‌اند.

آن‌ها احتمالاً بیرون می‌روند و چیزهای گران‌قیمتی را می‌خرند که چیزی جز اسباب‌بازی نیست و هیچ ارزشی ندارد.

به همین دلیل مدت‌ها بود که می‌گفتم نمی‌خواهم برنده قرعه‌کشی شوم، زیرا  در این سفر شکست می‌خورم. سفر مهم است، درست است؟

در این سفر  راه یک میلیاردر شدن را طی کنید. وقتی به زندگی خود نگاه می‌کنید وضعیت شما بسیار بهتر از کسی است که فقط به فکر پول خرج کردن افتاده است.

چهارم. می‌توانید زندگی بهتری داشته باشید

دلیل چهارم. اینکه باید ثروتمند باشید این است که می‌توانید کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید.

اگر بچه‌دارید، آن‌ها به مدارس بهتر و غذای بهتر دسترسی پیدا می­کنند. شما می‌توانید در محلی که می‌خواهید زندگی کنید و خانه بهتری داشته باشید. و می‌توانید از مزایایی مانند پرواز درجه‌یک به‌جای استفاده از اتوبوس لذت ببرید.

هرگز از این چیزهای “بهتر” احساس بدی نداشته باشید. هرگز اجازه ندهید که دیگران نسبت به داشتن چیزهایی در  زندگی  به شما احساس گناه بدهند.

شما قصد دارید همه آن ثروت رؤیایی خود  را داشته باشید. شما می‌توانید از چیزهای خوب زندگی لذت ببرید ، هیچ مشکلی وجود ندارد.

واقعیت این است، وقتی مردم سعی می‌کنند احساس گناه  را در شما به وجود آورند ،آنچه را که درواقع می‌گویند این است که فکر نمی‌کنند شما لیاقت آن چیزها رادارید. اجازه ندهید مزخرفات آن‌ها به ذهن شما خطور کند.

افراد ثروتمند در خانه رؤیاهایشان زندگی می‌کنند. ماشین رؤیایی‌شان  را دارند. و هر چیزی را که دوست دارند برای خود خریده‌اند.

فکر نکنید اگر ثروتمند هستید، باید از خرید چیزهایی که واقعاً می‌خواهید احساس بدی داشته باشید. شما می‌توانید وسایل  خود را داشته باشید . به‌ هر حال شما در این کره خاکی هستید تا از آن لذت ببرید. اما در عین‌ حال درک کنید که آن‌ها قرار نیست شما را خوشحال کنند.

برعکس: شما باید قبل از ورود این چیزها به زندگی خود ابتدا  خوشحال باشید. واقعاً روی آنچه در زندگی شما مهم است تمرکز کنید

بر اندیشه‌های محدودکننده خود غلبه کنید

دلیل چهارم. اینکه باید ثروتمند باشید این است که می‌توانید کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید.

اگر بچه‌ دارید، آن‌ها به مدارس بهتر و غذای بهتر دسترسی پیدا می­کنند. شما می‌توانید در محلی که می‌خواهید زندگی کنید و خانه بهتری داشته باشید. و می‌توانید از مزایایی مانند پرواز درجه‌یک به‌جای استفاده از اتوبوس لذت ببرید.

هرگز از این چیزهای “بهتر” احساس بدی نداشته باشید. هرگز اجازه ندهید که دیگران نسبت به داشتن چیزهایی در  زندگی  به شما احساس گناه بدهند.

شما قصد دارید همه آن ثروت رؤیایی خود  را داشته باشید. شما می‌توانید از چیزهای خوب زندگی لذت ببرید ، هیچ مشکلی وجود ندارد.

واقعیت این است، وقتی مردم سعی می‌کنند احساس گناه  را در شما به وجود آورند ،آنچه را که درواقع می‌گویند این است که فکر نمی‌کنند شما لیاقت آن چیزها رادارید. اجازه ندهید مزخرفات آن‌ها به ذهن شما خطور کند.

افراد ثروتمند در خانه رؤیاهایشان زندگی می‌کنند. ماشین رؤیایی‌شان  را دارند. و هر چیزی را که دوست دارند برای خود خریده‌اند.

فکر نکنید اگر ثروتمند هستید، باید از خرید چیزهایی که واقعاً می‌خواهید احساس بدی داشته باشید. شما می‌توانید وسایل  خود را داشته باشید . به‌هرحال شما در این کره خاکی هستید تا از آن لذت ببرید. اما درعین‌حال درک کنید که آن‌ها قرار نیست شمارا خوشحال کنند.

برعکس: شما باید قبل از ورود این چیزها به زندگی خود ابتدا  خوشحال باشید. واقعاً روی آنچه در زندگی شما مهم است تمرکز کنید

و نکته آخر این است که:

بر اندیشه‌های محدودکننده خود غلبه کنید

برای مقابله با افکار محدود کننده مالی پیشنهاد میکنم مقاله زیر را مطالعه کنید.

باورهای محدودکننده مالی

 

کلام آخر

اگر با پول مشکلی دارید، این‌یک سفر شخصی است که باید در آن کارکنید و خود را رشد دهید. آنچه را که می‌توانید انجام دهید تا ارزش خود را همراه با ارتباط با پول ارتقا دهید.

کار بر روی توسعه شخصی، مانند شرکت در یک سمینار از مدرسان انگیزشی، یا برنامه‌های مشابه، می‌تواند تا حد زیادی به غلبه بر عقاید محدودکننده شما کمک کند..

سپس، شما آماده خواهید بود که خود را به موقعیت­ها و ثروت بیشتری برسانید، که می‌تواند تفاوت بزرگی در زندگی شما  ایجاد کند.

بنظر شما چرا ما باید ثروتمند شویم؟آیا دوست دارید ثروتمند شوید؟

دیدگاهتان را بنویسید