هر شخص توانایی رهبری کردن افراد را دارد و میتواند با آموزش و رشد و پیشرفت و افزایش آگاهی خود به رهبری قدرتمند تبدیل شود. رهبری کردن یک استعداد نیست و مهارتی است که میتوان آن را یاد گرفت و در کسبوکار خود اجرا کرد. این مهارت مهم در کسب کارها بسیار مهم است زیرا باعث میشود سازمانها و یا شرکتها به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند.
رهبری موفق | ۱۰ مهارت مورد نیاز رهبران
- رهبری چیست؟
- رهبری چگونه کار میکند؟
- تفاوت رهبری و مدیریت چیست؟
- مهارتهای موردنیاز برای رهبری بهتر چیست؟
- رهبران موفق چه کسانی هستند؟
رهبری چیست؟
مهارت رهبری هنر انگیزه دادن به گروهی از افراد برای اقدام در جهت دستیابی به یک هدف مشترک است. در یک محیط تجاری، رهبری میتواند به معنای هدایت کارگران و همکاران با یک استراتژی برای تأمین نیازهای شرکت باشد.
رهبری میتواند موارد ضروری موردنیاز برای ایجاد توانایی و آمادگی برای الهامبخشیدن به دیگران را به تصویر بکشد. رهبری مؤثر مبتنی بر اجرای ایدههای خود و کارمندان به شیوهای صحیح است که میتواند دیگران را بهگونهای صحیح، همانطور که فرد میخواهد به عمل وادار کند.
یک رهبر به دیگران الهام میبخشد تا همزمان با هدایت با روش صحیح عمل کنند. هر رهبر باید بهاندازه کافی شخصیت کاریزماتیک داشته باشد تا دیگران بتوانند از دستورات آنها بهخوبی پیروی کنند. آنها باید مهارت تفکر انتقادی را نیز در خود پرورش دهند تا بهترین روش استفاده از منابع را در اختیار سازمان قرار دهند. رهبری همچنین ممکن است به ساختار مدیریتی یک سازمان اشاره داشته باشد.
رهبری چگونه کار میکند؟
در تجارت، رهبری با عملکرد مرتبط است و در تعریف رهبری باید آن را در نظر گرفت. بنابراین، گرچه رهبری بهطور ذاتی با سود سازمان ارتباط ندارد، کسانی که بهعنوان رهبران مؤثر در شرکتها شناخته میشوند، کسانی هستند که سود و موفقیت شرکت خود را افزایش میدهند.
درحالیکه افرادی وجود دارند که به نظر میرسد بهطور طبیعی بیش از دیگران از تواناییهای رهبری برخوردار هستند، هرکسی میتواند با ارتقا مهارتهایی خاص، رهبر شدن را بیاموزد.
تاریخ پر است از افرادی که هیچ تجربه قبلی رهبری را نداشتهاند، اما در بحرانها پا به میدان گذاشته و دیگران را ترغیب کردهاند که روند پیشنهادی آنها را دنبال کنند. آنها دارای صفات و خصوصیاتی بودند که به آنها کمک میکرد در نقشهای رهبری قدم بگذارند.
رهبری در مقابل مدیریت
اصطلاحات رهبری و مدیریت معمولاً بهجای هم استفاده میشوند، اما یکسان نیستند. رهبری نیاز به صفاتی دارد که فراتر از وظایف مدیریت است. هم رهبران و هم مدیران باید منابع موجود را مدیریت کنند، اما رهبری واقعی به موارد بیشتری نیاز دارد. بهعنوانمثال، مدیران ممکن است توسط افرادی که زیر نظر آنها کار میکنند، الهامبخش توصیف شوند، اما یک رهبر باید به کسانی که آنها را دنبال میکند، الهام ببخشد.
مفاهیمی که ما در بالا ذکر کردیم بهطورکلی است و هر نوع رهبر یا مدیر را شامل نمیشود. بسیاری از مدیران رهبر هستند و بالعکس اما همه اینگونه نیستند.
تفاوت های دیگر مدیر و رهبر
تفاوت دیگر رهبران و مدیران این است که رهبران بیش از هر چیز بر نوآوری تأکید دارند. درحالیکه یک مدیر میخواهد ضمن پیروی از قوانین شرکت، گروه خود را برای دستیابی به اهداف گسیل دهد، یک رهبر ممکن است بیشتر به فکر تعیین و دستیابی به اهداف عالی باشد حتی اگر این اهداف با هزینههای ساختاری موجود شرکت منافات داشته باشد.
هنگامیکه یک کارگر ایده جدید و اساسی برای چگونگی حل یک مسئله ارائه میدهد، یک رهبر احتمالاً آن شخص را تشویق میکند تا به دنبال ایده خود برود.
مدیران احتمالاً ساختارهای موجود را حفظ میکنند زیرا خودشان در آن ساختار فعالیت میکنند. آنها ممکن است رئیس هایی بالاتر از خود داشته باشند، بنابراین آزادی کمتری برای نقض قوانین در دستیابی به اهداف والا دارند.
از طرف دیگر، رهبران اغلب نسبتاً مستقل عمل میکنند. این موضوع به آنها امکان میدهد هرجومرج بیشتری را تحمل کنند این موضوع تا زمانی ادامه پیدا میکند که رهبران معتقد باشند هدف آنها، ارزش این کار را خواهد داشت.
بااینحال، تمایل یک رهبر به نوآوری ممکن است گاهی هزینههایی نیز در برداشته باشد. هرجومرج و محیط کار با فشار بالا میتواند مسائل بین فردی ایجاد کند. وقتی چنین مسائلی پیش میآید، یک مدیر بیشتر وظیفه خود میداند که مشکلات بین کارمندان را برطرف کند. گاهی اوقات رهبران میتوانند چنان انفرادی بر دستیابی به اهداف عالی متمرکز شوند که اجازه دهند مسائل بین فردی و رفاه کارکنان در حاشیه قرار گیرد.
رهبری هنر انگیزه دادن
رهبری هنر انگیزه دادن به گروهی از مردم برای اقدام در جهت دستیابی به یک هدف مشترک است. سازمانها از کارکنان سطح بالا در ساختارهای مدیریتی خود بهعنوان رهبری یاد میکنند.
برای اینکه یک رهبر مؤثر در تجارت باشید، باید صفاتی داشته باشید که فراتر از وظایف مدیریتی باشد.
مهارتهای رهبری را میتوان آموخت و رهبران ممکن است با یادگیری و تقویت مهارتهای خود به یک رهبر قدرتمند تبدیل شوند.
ممکن است از یک شخص بانام “رهبر” و هم “مدیر” یاد شود، گرچه این دو اصطلاح لزوماً مترادف نیستند.
خواه یک مدیر دفتر باشید یا یک مدیر پروژه، همهی رهبران خوب نیازمند یادگیری تعدادی مهارت برای کمک به خود در تعامل مثبت با کارمندان یا اعضای گروه هستند. رهبران مؤثر توانایی برقراری ارتباط خوب، ایجاد انگیزه در گروه خود، رسیدگی و تفویض مسئولیت، گوش دادن به بازخورد و انعطافپذیری برای حل مشکلات را دارا هستند.
کارفرمایان این مهارتها را در افرادی که برای نقشهای رهبری استخدام میکنند، جستجو میکنند. مهارتهای قوی رهبری نیز برای کلیه متقاضیان کار و کارمندان ارزشمند است.
اینکه آیا شما از یک سطح ابتدایی شروع میکنید و به دنبال بالا رفتن از نردبان موفقیت شغلی هستید و یا به دنبال ارتقا هستید، مهارتهای رهبری شما از ارزشمندترین داراییهای شما در این راه خواهد بود.
۱۰ مهارت برتر رهبری
هر رهبر در محیط کار خود نیازمند مهارتهایی است که با به دست آوردن آنها میتواند رهبری قدرتمندی داشته باشد.
۱. ارتباطات آهنین ایجاد کن
بهعنوان یک رهبر، شما باید بتوانید از اهداف سازمانی گرفته تا کارهای خاص، برای کارمندان خود بهروشنی آگاه باشید و به آنها در مورد مسائل بهصورت مختصر توضیح دهید. رهبران باید بر تمام اشکال ارتباطی، ازجمله مکالمات شخصی، میان سازمانی و ایجاد روابط میان تمام کارمندان و همچنین ارتباطات از طریق تلفن، ایمیل و رسانههای اجتماعی تسلط داشته باشند.
بخش عمدهای از ارتباطات شامل گوش دادن است. بنابراین، رهبران باید یک جریان ثابت ارتباطی بین خود و کارکنان یا اعضای گروه خود، یا از طریق سیاست درهای باز یا مکالمات منظم با کارگران برقرار کنند. رهبران باید خود را مرتباً در دسترس قرار دهند تا در مورد مسائل و نگرانیها با کارمندان گفتگو کنند. مهارتهای دیگری که مربوط به ارتباطات عبارتاند از:
- گوش دادن فعال
- بیان کردن
- وضوح
- جمعبندی
- نامهنگاری
- ویرایش
- توضیح دادن
- آگاهی بهاصطلاح
- تسهیل مکالمات گروهی
- ارتباط غیرکلامی
- ارائه مطالب دقیق
- سخنرانی عمومی
- خواندن زبان بدن
- کاهش ابهامات
- ارتباط کلامی
- ارتباط نوشتاری صحیح است.
۲. باانگیزه دادن در سازمان خود سرمایهگذاری کن
بهعنوان یک رهبر، یکی از مهارتهایی که باید بیاموزید ، تشویق کردن افراد است. اگرچه این موضوع به این معنا نیست که شما مجبورید در تمام اوقات زمان خود را صرف انگیزه دادن به افراد بکنید، اما باانگیزه نگهداشتن کارکنان برای سازمان شما بسیار حیاتی است. انگیزه کارکنان از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا نقش مهمی در ادامه کار سازمان دارد. سه دلیل برای این موضوع وجود دارد:
الف) افزایش بهرهوری
اگر تفکر کارمندان با دیدگاه شرکت همخوانی داشته و از آن دیدگاهها استفاده میکنند، بهرهوری بالاتری به دست میآورند. وقتی کارکنان شما باانگیزه و راضی باشند، آنها تمایل بیشتری برای به اتمام رساندن کارهای خود در سازمان دارند.
ب) افزایش رضایت شغلی
طبق تحقیقاتی که روی کارمندان راضی صورت گرفت مشخص شد ، با افزایش رضایت شغلی کارمندان، بهرهوری آنها به میزان ۱۲ درصد افزایش داشته است و کسانی که از کار خود ناراضی هستند ۱۰ درصد کاهش بهرهوری را تجربه میکنند.
ج) تشویق
رهبران باید کارگران و کارمندان خود را تشویق کنند تا برای سازمانهای خود بیشتر از قبل تلاش کنند. در این بین فقط پرداخت حقوق و دستمزد عادلانه به کارمندان بهطورمعمول الهامبخش و کافی نیست (اگرچه این موضوع نیز مهم است) و انگیزه و رضایت شغلی بخش مهمی از این فرایند را تشکیل میدهد.
راههای مختلفی برای ایجاد انگیزه در کارگران وجود دارد: شما میتوانید از طریق شناخت و دادن پاداش، یا با دادن مسئولیتهای جدید به کارمندان کمک کنید تا عزتنفسشان بالا برود. شما با این کار سرمایهگذاری بزرگی در سازمان خود انجام دادهاید.
رهبران باید یاد بگیرند برای بالا بردن بهرهوری و اشتیاق، چه انگیزههایی برای کارمندان یا اعضای گروه مهم است که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم.
- اجازه آزادی عمل به کارمندان
- درخواست راهحل از کارمندان
- ارزیابی منافع کارکنان
- قانعکننده بودن
- راهنمایی کردن کارمندان
- پذیرای نگرانیهای کارمندان
- ترغیبکننده بودن
- ارائه کار مولد و چالشبرانگیز
- دادن پاداش
- شناختن دیگران
- تعیین اهداف مؤثر
- گروه سازی
- تشکر از کارکنان
- درک تفاوتهای میان کارمندان
۳. تفویض اختیار کن تا آسوده باشی
یکی از دشوارترین کارها برای رهبران، سپردن کارها به دیگران است. بهعنوان یک مدیر جدید وقتی وارد یک سازمان میشوید میتوانید با کمک کردن و انجام وظایف بیشتر با ادامه کار کردن کنار بیایید. همتایان و رئیسان حتی ممکن است تمایل شمارا برای ادامهی کار برای انجام وظایف تاکتیکی، تحسین کنند. اما هرچه مسئولیتهای شما پیچیدهتر میشود، تفاوت بین یک رهبر مؤثر و یک همکار فردی فوقالعاده با عنوان یک رهبر به طرز دردناکی مشخص میشود.
موعظه گران دینی و رهبران دینی معمولاً تمایلی به تفویض اختیار ندارند زیرا به این گفتهی قدیمی معتقدند که: “اگر میخواهید کاری درست انجام شود، باید خودتان این کار را انجام دهید.” اگرچه این موضوع ممکن است در موارد معدودی درست باشد، اما یکی از مؤلفههای اصلی رهبری انجام کارها از طریق دیگران است.
دلایلی که رهبران تفویض اختیار نمیکنند
اگرچه دلیل اصلی که اکثر مدیران وظایف خود را کمتر از دیگران واگذار میکنند، ترس از شکست به دلیل انجام کارهای مهم به دست شخص دیگری است، دلایل دیگری نیز وجود دارد. برخی احساس میکنند که تفویض صحیح از انجام ساده کار ، بیشتر طول میکشد و بعضی افراد حتی توانایی خود را در انتخاب فرد مناسب برای انجاموظیفه زیر سؤال میبرند. بااینحال، با درک مزایای تفویض اختیار، میتوان بر این اعتراضات غلبه کرد.
رهبرانی که بخواهند بیشازحد وظایف خود مسئولیتی را به عهده بگیرند برای انجام هر کاری تلاش خواهند کرد. این رهبران غالباً میترسند که تفویض وظایف نشانه ضعف باشد، درحالیکه درواقع نشانه یک رهبری قوی است.
بنابراین، شما باید مهارتهای هر یک از کارمندان خود را شناسایی کنید و بر اساس مجموعه مهارتهای خود، وظایفی را برای هر کارمند تعیین کنید. با تفویض وظایف به اعضای سازمان، میتوانید روی سایر کارهای مهم تمرکز کنید. برخی از مهارت هایی که یک نمایندهی خوب برای انجام کارهای تفویض شده ایجاد میکند عبارتاند از:
- پذیرش بازخورد کارمندان
- اختصاص منابع برای کارمندان
- ارزیابی نقاط قوت و ضعف کارمندان
- تعریف انتظارات
- ارزیابی عملکرد کارکنان
- شناسایی نتایج قابلاندازهگیری
- تطبیق کار با کارمند مناسب
- اولویتبندی کارها
- تنظیم انتظارات
- برنامهریزی کار گروهی
- مدیریت زمان
- آموزش
- اعتماد به کارمندان
۴. در محیط کار مثبت باش
چرا رهبران باید نگرش مثبت داشته باشند؟
بهعنوان یک رهبر یا مدیر یک گروه، نگرش شما بهطور مستقیم بر کارمندان و گروه اطراف شما تأثیر میگذارد. این کار بهنوبه خود، بر موفقیت آنها، میزان بهرهوری، میزان خوشبختی و تمایل آنها برای انجاموظیفه خوب تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین، مهم نیست که چقدر در کار خود مهارت دارید، داشتن یک نگرش منفی میتواند مانع موفقیت خود و گروه شما شود.
شما با هر انرژی که وارد دفتر خود میشوید این انرژی را در اطرافیان خود منعکس میکنید. گروه شما به دنبال شما برای گرفتن راهنمایی است، به همین دلیل شما رهبر هستید! مهم نیست که در زندگی شما چه میگذرد، انرژی مثبت را در هر کار پیشپاافتاده و پروژه جدید اتخاذ کنید تا گروه خود را بهتر روی کارها متمرکز کنید.
یک نگرش مثبت میتواند در دفتر کار مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما باید بتوانید به کارها و اتفاقاتی که کاملاً طبق برنامه پیش نمیرود بخندید و لبخند بزنید و غمگین نشوید و سطح انرژی خود را بالا نگهدارید. این موضوع مهم به ایجاد محیط کاری شاد و سالم حتی در دورانی که پرتنش و شلوغ است، کمک میکند.
اقدامات ساده مانند سؤال پرسیدن از کارمندان در مورد برنامههایی که برای تعطیلات دارند ، فضای مثبتی را در دفتر ایجاد میکند و باعث افزایش روحیه کارکنان میشود.
اگر کارمندان احساس کنند که در یک فضای مثبت کار میکنند، تمایل به حضور در محل کارشان بیشتر است و بنابراین تمایل بیشتری به کار در ساعات طولانی در صورت لزوم دارند. این موضوع را میتوان در دفتر مجموعهی سه درصد مشاهده کرد. برخی از مهارتهایی که به ایجاد فضای مثبت در محل کار کمک میکند عبارتاند از:
- مراقبت از ارتباطات
- مدیریت تعارض
- ایجاد رابطه
- دیپلماسی
- دلگرمی دادن به کارمندان
- همدلی کردن با کارمندان
- دوستی
- کمک به کارمندان
- شوخطبعی
- تقویت مثبت روابط
- توجه به کارمندان
۵. قابلاعتماد بودن را به دیگران نشان بده
برای تأثیرگذار بودن، رهبران به اعتماد گروه خود نیاز دارند. اما چگونه میتوان این اعتماد را جلب کرد؟ اگر اعتماد را از دست بدهید چگونه میتوانید آن را پس بگیرید؟ اولین مورد ایجاد روابط مثبت در گروه شما است.
روشهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد ازجمله:
الف) کمک به کارمندان برای همکاری، حل تعارضات بین دیگران، بازخورد صادقانه و بررسی و کمک به حل مسائل و مشکلات کارمندان.
ب) رفتار درست بعدی نشان دادن تخصص و قضاوت صحیح است. اگر افراد معتقد باشند شما دانش فنی و تجربه تصمیمگیری مناسب درباره کار تیمی رادارید، بهاحتمالزیاد به شما اعتماد خواهند کرد.
ج) سازگار باشید. شما باید همان کاری را انجام دهید که میگویید انجام میدهم! تعهدات خود را دنبال کنید و به هر قولی که دادهاید عمل کنید. برای داشتن یک رهبری قابلاعتماد نیازی نیست که در این سه رفتار کامل باشید، اما باید در آنها مهارت داشته باشید.
کارمندان باید با مراجعه به مدیر یا رهبر خود با سؤالات و ابراز نگرانی های خود احساس راحتی کنند. برای شما باید مهم باشد که یکپارچگی رفتارهای رهبر گونهی خود را نشان دهید. کارمندان فقط به رهبرانی که به آنها احترام میگذارند، اعتماد خواهند کرد.
با صراحت، صداقت را در کارمندان خود ترغیب خواهید کرد. در ادامه به چند مهارت اشاره می کنیم که به شما کمک میکند تا قابلیت اطمینان بخشی و اعتمادسازی خود را بهعنوان یک رهبر منتقل کنید:
- امکان عذرخواهی از اشتباهات خود
- مسئولیتپذیری
- اخلاق کسبوکار
- محرمانه بودن اطلاعات شخصی افراد
- باوجدان برخورد کردن
- سازگار بودن در رفتار با کارمندان
- ایجاد اعتبار
- هوش هیجانی
- یکدلی
- صداقت
- پیشوای اخلاقی
- قابلیت اطمینان بخشی
- احترام گذاشتن به کارمندان
- ایستادن بر سر حرف خود برای آنچه درست است
- متفکر بودن
۶. رهبری خلاق باش!
رهبری خلاق باعث بهرهوری و رشد موفقیت در یک شرکت میشود.
خلاقیت یکی از مهمترین ویژگیهای یک رهبر در تجارت مدرن است ، خلاقیت، کنار گذاشتن ساختارهای سخت است. داشتن خلاقیت ویژگی بسیار مطلوبی است که افراد در موقعیتهای رهبری باید در محیط شرکت، داشته باشند.
رهبران خلاق این توانایی را دارند که به روشهای جدید به مسائل نگاه کنند و با دیدن چیزهایی که دیگران نمیدانند و نمیبینند، مشکلات را حل میکنند. مترادف خلاقیت شامل کلماتی مانند ابداع، تخیل، نوآوری، چشمانداز، پیشرفت، اصالت و تدبیر است.
همهی این موارد ویژگیهای رهبران موفق خلاق است که توانستهاند دنیا را تغییر دهند.
نقش خلاقیت در رهبری برای بقاء هر سازمان در فضایی که در حال تغییراست مخصوصاً در کسبوکارها ، امری حیاتی است.
شما بهعنوان یک رهبر، باید تصمیمات درستی برای مسائلی که پاسخ روشنی ندارند بگیرید. بنابراین شما باید بتوانید خارج از چارچوب فکر کنید.
یادگیری و سعی در حل مسائل بهصورت غیر سنتی، یا نزدیک شدن به مشکلات از راههای غیر سنتی، به شما کمک میکند تا مسئلهای غیرقابلحل را به شیوهای نوین حل کنید. این کار باعث میشود اکثر کارمندان تحت تأثیر رهبری شما قرار گیرند و آنها نیز سعی میکنند همیشه راه ایمن و متعارف را انتخاب نکنند. در ادامه به برخی از مهارتهای مربوط به تفکر خلاق موردنیاز رهبری در تصمیمگیری میپردازیم:
- تحلیل کردن مسائل
- انعطافپذیری شناختی
- تصور کردن
- تفکر انتقادی
- کنجکاوی
- پذیرش دیدگاههای مختلف فرهنگی
- آیندهنگری
- شناسایی الگوها
- پرورش تخیل
- گوش دادن به ایدههای دیگران
- ایجاد ارتباطات بین فردی
- مشاهدهگر بودن
- ایجاد ذهن باز
- حل مسئله
- قضاوت سالم
- ایجاد چشمانداز
۷. بازخوردهای ثروت ساز
مشارکت کارمندان یکی از نگرانیهای اصلی رهبران امروز است. متأسفانه، بسیاری از رهبران نمیدانند وقتیکه صحبت از افزایش تعامل در بین کارمندان است ، کجا یا چگونه باید شروع به کار کنند و تعامل را بین کارمندان ایجاد کنند.
بنابراین، آنها درنهایت منابع و زمان ارزشمندی را صرف ابتکاراتی میکنند که بههیچوجه تغییراتی را ایجاد نمیکند. و این موضوع باعث میشود آنها درست در همان نقطهای که شروع میکنند، باقی بمانند.
“این نکته یک راز بسیار مهم است: اگر میخواهید سطح تعامل بهسرعت و بهطور پایدار افزایش یابد، ایجاد فرهنگ ارتباط و بازخورد شمارا بهجایی که میخواهید میرساند“.
بازخورد رهبران
حقیقت این است که بیشتر کارمندان تمایل به بازخورد رهبران خود دارند. برخلاف تصور عمومی، آنها از بازخورد نمیترسند. بلکه گاهی هوس میکنند تا دیگران به آنها بازخورد بدهند و وقتی بازخوردی دریافت نمیکنند، ناامید میشوند.
هنگامیکه مدیران ارتباطات مداوم را حفظ میکنند و بهطور منظم بازخورد ارزشمندی را ارائه میدهند، سطح تعامل کارکنان افزایش مییابد. بازخورد منظم همچنین باعث میشود کارمندان بیشتر با رهبران و یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اینگونه فرهنگهای سازمانی میتواند به کارمندان کمک کند به سمت بهتر شدن سوق پیدا کنند.
رهبران باید دائماً به دنبال فرصتهایی باشند تا اطلاعات مفیدی درباره عملکرد آنها به اعضای گروه ارائه دهند. بااینوجود، بین ارائهی مشاوره و کمک کردن به کارمندان و مدیریت خُرد، مرز خوبی وجود دارد. با آموزش کارکنان درزمینهی بهبود کار و دادن آزادی عمل در تصمیمگیری ، کارمندان در انجام وظایف خود احساس اعتمادبهنفس بیشتری پیدا خواهند کرد و رهبری آن ها بیشتر نمود پیدا میکند.
کارمندان همچنین به رهبری که بازخورد خود را به روشی روشن اما همدلانه ارائه میدهد احترام میگذارند. برخی از مهارتهای ارائه بازخورد روشن شامل موارد زیر است:
- باز بودن ذهن برای دریافت بازخورد
- ایجاد اعتمادبهنفس در کارمندان
- وضوح و شفافیت در کارها
- بیان واضح انتظارات
- مربیگری برای افراد
- پیگیری کارها
- بازخورد مکرر
- گوش دادن به پاسخهای کارمندان
- راهنمایی دادن و راهنمایی گرفتن
- تقویت مثبت روابط
- ارائه مشاوره خاص
- احترام گذاشتن به کارمندان و زیر دستان است.
۸. مسئولیت موفقیت و شکست سازمان را بپذیر
یک رهبر هم مسئول موفقیتها و هم مسئول شکستهای گروهش است. بنابراین، وقتی چیزی درست پیش نمیرود، باید مایل باشید سرزنش شدن را بپذیرید.
اگر کارمندان شما ببینند رهبرشان با انگشت اشاره میکند و دیگران را سرزنش میکند، احترام به شما ا از دست میرود. اشتباهات و شکستها را بپذیرید، و سپس راهحلهای روشنی برای پیشرفت تدوین کنید. در اینجا برخی از مهارتها و ویژگیهایی وجود دارد که به رهبران کمک میکند حس مسئولیتپذیری خود را به کارمندان منتقل کنند:
- قبول کردن اشتباهات
- اجازه برای دادن بازخورد از طرف مشتری
- ارزیابی بهترین راهحلها
- پیشبینی مسائل
- یادگیری از اشتباهات گذشته
- گوش دادن به بازخورد کارمندان و مدیران
- برنامهریزی پروژه
- بازتاب
- حل مشکلات
- شفافیت
- عیبیابی
۹. به مهارت رهبری خودت متعهد باش!
بسیاری از رهبران، وفاداری و تعهد یک کارمند به شرکت را، کیفیتی میدانند که کارمند باید از همان ابتدا داشته باشد، اما این یک تصویر واقعی از استعدادهای امروز کارمندان نیست. کار ارزشمند را کسانی انجام میدهند که میدانند خودشان چقدر ارزشمند هستند و وقتی متعهد میشوند بهترین کار خود را به ارمغان میآورند، این موضوع به این دلیل اتفاق میافتد که کارمندان میتوانند ببینند سازمان و رهبران آنها چقدر برای آنها ارزش قائل هستند.
تعهد رهبری و تعهد کارمندان دست به دست هم میدهد
اگر میخواهید کارمندانی داشته باشید که به کار خود متعهد هستند، برای اعتقاد و انتقال جهت و هدف سازمان به تعهد شما نیاز دارد. این امر به معنای توجه به چگونگی هماهنگی، تواناییها و شخصیتهای منحصر بهف رد کارمندان شما با ارزشها و فرهنگ شرکت بستگی دارد و به آنها نشان میدهد که ارزش آنها بیش از یک برچسب قیمتی است که با حقوق آن را دریافت میکنند.
گروههای متعهد رهبرانی دارند که ارزش ذاتی هر یک از کارمندان را بسیار زیاد میدانند.
برای اینکه رهبری باشید که تعهد را القا میکند، به این نکات فکر کنید و از خودتان (و گروه خود نیز بپرسید!) کدامیک از این رفتارهای رهبری را قبلاً بهخوبی انجام دادهاید و میتوانید کدام یک را اجرا کنید یا در آنها بهترین باشید.
برای رهبران مهم است که آنچه را که میخواهند انجام دهند دنبال کنند. شما باید مایل باشید ساعات اضافی را برای انجام یک کار اختصاص دهید. کارمندان این تعهد را میبینند و از شما الگو میگیرند.
سعی کنید به همان ترتیبی که به فرزندان خود قول میدهید که بعد از گرفتن نمره بیست به آن ها جایزه میدهید و این کار را انجام میدهید، به کارمندان خود نیز جایزه بدهید .اگر یک رهبر نتواند همان کار را انجام دهد، نمیتوان انتظار داشت که کارمندان به شغل و وظایف خود متعهد شوند. برخی از مهارتهای مربوط به تعهد در محل کار عبارتاند از:
- استفاده از بازخورد صحیح
- تعهد به اهداف شرکت
- نشان دادن عزم راسخ
- پذیرش توسعه حرفهای
- دنبال کردن مستمر کارها
- وفای به وعدهها
- شور و اشتیاق
- استقامت در مشکلات
- اولویت بندی کارهای سازمان
- حرفهای گری
- بازیکن گروه خودی بودن
- داشتن اخلاق کاری
۱۰. انعطافپذیری
رهبران انعطاف پذیر توانایی تغییر برنامههای خود ، متناسب با واقعیت اوضاع را دارند. درنتیجه، آنها بهرهوری را در طول انتقال یا دورههای هرج و مرج حفظ میکنند. رهبرانی که در این شایستگی مهارت دارند، تغییر را میپذیرند، ذهنشان نسبت به ایدههای جدید باز است و میتوانند با طیف گستردهای از مردم کار کنند.
رهبران باید یاد بگیرند که با عدم اطمینان و ابهام به عنوان یک امر طبیعی جدید رفتار کنند. انعطاف پذیر بودن شامل تغییرات بزرگی است، اما درعینحال فعالیتهای روزمره که قابل تغییر هستند را نیز در برمیگیرد.
همیشه سوءاستفادهها و تغییرات لحظه آخری در محل کار رخ میدهد. رهبران باید انعطاف پذیر باشند و هر تغییری را که پیش میآید بپذیرند. کارمندان از توانایی شما در پذیرش تغییرات و حل خلاقانه مشکلات تشکر میکنند.
به همین ترتیب، رهبران باید در برابر پیشنهادها و بازخوردها، ذهن خود را باز بگذارند. اگر کارمندان شما از یک مسئله در محیط کار ناراضی هستند، به نگرانی آنها گوش دهید و در انجام تغییرات لازم ابتکار عمل داشته باشید. کارمندان از توانایی یک رهبر در پذیرش بازخورد مناسب قدردانی خواهند کرد.انعطاف پذیری شما نسبت به نظرات و انتقادات کارمندان به آنها احساس امنیت و اعتماد خواهد داد. مهارتهای مربوط به انعطاف پذیری عبارتاند از:
- توانایی یادگیری مهارتهای جدید
- توانایی پاسخگویی به مشکلات یا مسائل جدید
- تطبیق پذیری
- بداهه گویی
- مذاکره
- بازخورد
- شناخت نقاط قوت و مهارتهای افراد
- رفتار صحیح با کارمندان به صورت فردی
- مهارتهای اساسی بیشتر برای رهبران
چگونه میتوانید مهارتهای رهبری را ایجاد کنید
برای پرورش مهارتهای رهبری نیازی به نظارت یا مدیر بودن ندارید. شما میتوانید این مهارتها را در محل کار به روشهای زیر توسعه دهید:
ابتکار عمل را در پیش بگیرید: فراتر از شرح وظایف خود به موضوعات بنگرید. به مدت طولانی در مورد آنچه برای سازمان و شرکت مفید است فکر کنید. سعی کنید ایدههای جدید را با طوفان فکری همراه کنید و متعهد به انجام کارهایی شوید که فراتر از برنامهی روزمره شما است.
درخواست مسئولیت بیشتر: در حالی که شما نمیخواهید مسئولیت دیگری را در هفته دوم کار خود درخواست کنید، هنگامی که در موقعیتی قرار گرفتید که میتوانید متخصص شوید، میتوانید به مدیریت و رهبری خود اشتیاق داشته باشید و تواناییهای رهبری خود را رشد دهید.
بپرسید چگونه میتوانید کمک کنید؟ آیا پروژههای آیندهای وجود دارد که به یک شخص برای مدیریت و رهبری نیاز داشته باشد؟ آیا کاری وجود دارد که بتوانید آن را از لیست کارهای مدیر خود خارج کنید؟
مهارتهای خاص را هدف قرار دهید: اگر مهارت خاصی دارید که میخواهید در آن پیشرفت کنید و این مهارت تفکر خلاقانه یا مهارت ارتباطی باشد، میتوانید برای بهبود توانایی های خود در این زمینه برنامههای صحیحی ایجاد کنید.
با مدیران و همکاران و همچنین دوستان خود، در خارج از محل کار صحبت کنید تا به شما کمک کنند تا برنامههای خود برای پیشرفت را بهتر کنید.
کلام آخر
هر فردی برای اینکه بتواند مهارت رهبری خود را گسترش دهد و رهبری قدرتمندی از خود به نمایش بگذارد نیازمند مهارتهایی است که با تقویت و رشد آنها امپراتوری خود را میتواند تشکیل دهد.
این مهارتها عبارتاند از ایجاد ارتباطات مثبت، دادن انگیزه به کارمندان و دیگران، دادن بازخورد مناسب، ایجاد اعتماد، مسئولیت پذیری، تعهد، خلاقیت، انعطافپذیری و…که با آموزش و یادگیری آن میتوان به رشد و پیشرفت در همهی زمینهها رسید.
شما چگونه کارهای خود را رهبری می کنید؟ آیا دوست دارید مهارت رهبری را یاد بگیرید؟