وقتی قدرت انرژی مثبت را مهار میکنید، تأثیر آن بر زندگی شما بسیار شگفت آور است. این موضوع میتواند استرس را کاهش دهد و هر لحظه ارزش تجربی را برای شما ایجاد کند. با مثبت اندیشی، نمیتوانید خوشبین باشید، این موضوع میتواند حتی وقتیکه همه اطرافیانتان بدبخت هستند نیز صادق باشد. در نتیجه، شما نسبت به آن ها شادتر هستید، افسردگی کمتری دارید و از رضایت بیشتری در زندگی برخوردار هستید.
فواید مثبت اندیشی بسیار زیاد است. بنابراین چگونه مغز خود را برای مثبت اندیشی تربیت میکنید؟
مغز خود را با مثبت اندیشی تربیت کن!
بررسی کلی
آیا شما به نیمهپر لیوان نگاه میکنید یا نیمهخالی را مدنظر دارید؟ مطالعات نشان داده است که هر دو میتوانند بر سلامت جسمی و روانی شما تأثیر بگذارند و مثبت اندیشی از این دو بهتر است.
در یک تحقیق که روی ۷۰،۰۰۰ زن در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ صورت گرفت . در این تحقیق نشان داده شد که کسانی که خوشبین هستند خطر مرگومیر در آنها که ناشی از چندین علت عمده مربوط به مرگ است کاهش فاحشی داشته است.این عوامل مانند:
- بیماری قلبی
- سکته
- سرطان، از جمله سرطانهای پستان، تخمدان، ریه و روده بزرگ
- عفونت
- بیماریهای تنفسی
- سایر مزایای اثباتشده مثبت اندیشی شامل:
- کیفیت بهتر زندگی
- سطح انرژی بالاتر
- سلامت روانی و جسمی بهتر
- بهبود سریعتر از آسیب یا بیماری
- سرماخوردگی کمتر
- نرخ پایینتر افسردگی
- مهارتهای بهتر مدیریت و استرس
پس از تحقیق فراوان روی این افراد مشخص شد این عوامل تأثیر کمتری روی این افراد دارد و طول عمر آنها بیشتر از افرادی است که فاقد تفکر مثبت و مثبت اندیشی هستند.
مثبت اندیشی جادو نیست و باعث از بین رفتن همه مشکلات شما نخواهد شد. آنچه که مثبت اندیشی انجام می دهد این است که مشکلات قابلکنترلتر به نظر میرسند و به شما کمک میکند تا مشکلات را به روشی مثبت و مثمر ثمر تر حل کنید.
چگونه مثبت اندیشی را به وجود آوریم؟
مثبت اندیشی را میتوان از طریق چند تکنیک مختلف اثباتشده مانند، تمرکز روی چیزهای خوب، حذف افراد منفی، گفتگوی مثبت با خود و تصاویر مثبت و… به دست آورد.
در ادامه به چند نکته برای شروع کار و مثبت اندیشی اشاره شده است که میتوانند به شما در این راه کمک کنند تا مغز خود برای مثبت اندیشی تربیت کنید.
روی چیزهای خوب تمرکز کنید
شرایط چالشبرانگیز و موانع بخشی از زندگی هستند. وقتی با یکی از این چالشها روبرو شدید، به چیزهای خوب توجه کنید .این موارد می تواند چیزهای بسیار کوچک یا بهظاهر ناچیز به نظر برسند. اگر به دنبال آن باشید، همیشه میتوانید مثبت اندیشی را حتی زمانی که اوضاع خوب نیست،پیدا کنید. بهعنوانمثال، اگر کسی قرار ملاقات کاری را لغو کرد، بر این موضوع تمرکز کنید که چگونه وقت شمارا برای وقت گذاراندن با خانواده و یا فعالیت دیگری که دوست دارید، آزاد شده است.
صحبت شخصی مثبت را تمرین کنید
ما تمایل داریم که سختترین نسبتها و سختترین مجازات را برای خود در نظر بگیریم و بدترین منتقد خودمان باشیم. باگذشت زمان، این موضوع میتواند باعث شود شما یک نظر منفی درباره خودتان ایجاد کنید که از بین بردن آن سخت است. برای متوقف کردن این مسئله، باید مراقب صدای موجود در ذهن خود باشید و به پیامهای مثبت پاسخ دهید، که این کار بهعنوان گفتگوی خودمثبتی یا خود گفتاری مثبت شناخته میشود.
تحقیقات نشان میدهد که حتی یک تغییر کوچک در نحوه گفتگو با خود میتواند بر توانایی شما در تنظیم احساسات، افکار و رفتار در شرایط استرسزا تأثیر بگذارد. به طور مثال: بهجای اینکه فکر کنید “من واقع این موضوع را بههمریختهام”، سعی کنید به خود بگویید که:”من دوباره آن را به روشی دیگر امتحان میکنم.”
هدفی بالاتر از خود داشته باشید
داشتن ایمان قوی به قدرتی بالاتر در داشتن خودگفتاری مثبت مفید است. تحقیقات نشان میدهد نوجوانانی که “حضور منظم در مراسمهای معنوی داشته اند ، قدرت ذهنی،عزت نفس و نگرش مثبت بیشتری نسبت به همسالان خود کسب کردهاند.داشتن ایمان به قدرت بالاتر، همراه با مشارکت در یک جامعه معنوی، به افراد کمک میکند تا از عزتنفس بالاتری برخوردار شوند. عزتنفس و گفتگو با افراد دیگر و برقراری ارتباط در کنار هم هستند.
بهعنوانمثال، اگر شما اعتقاد دارید که خدا (یا هر قدرت بالاتر) خوب است و شمارا دوست دارد، پس احساسات شما نسبت به خودتان مهربانانهتر خواهد بود. شما توسط موجودی بالاتر خلقشدهاید که شمارا برای هدفی ساخته است. وقتی این را در قلب خودباور دارید، پس شما بیشتر به خود باور دارید و به دنبال چیزهای مثبتی هستید که برای زندگی خلق شده است.
وقتی احساس میکنید هدفدارید و بر دلایل مثبتی تمرکز میکنید ،شما برای پیگیری و انجام آنها مشتاق تر و با انگیزه تر هستید.
افراد بیشازحد منفی را از زندگی خود حذف کنید
هر کس میتواند یک روز آرام داشته باشد و منفی یا بدخلق نیز باشد. بااینحال، به نظر میرسد برخی از مردم هرروز از زندگی خود ناراضی هستند. اگر بعضی از این افراد را در زندگی خود دارید، شاید وقت آن رسیده که از آنها فاصله بگیرید. نگرش افرادی که در اطراف آنها هستید، در نگرش شما تأثیر میگذارد. اگر کسی نگرش منفی داشته باشد، احتمالاً اطرافیان را سرنگون خواهد کرد، خصوصاً اگر منفی بودن او باگذشت زمان و در موقعیتهای مختلف فراگیر باشد.
قطع ارتباط با خانواده یا همکاران در زندگی سخت است. بااینوجود میتوانید زمان و مواجهه خود با این افراد را محدود کنید. پس سعی کنید وقت خود را خارج از محیط کار باهمکاران منفی سپری نکنید. با محدود کردن وقت خود با افراد منفی، چیزهای منفی را در زندگی خود به حداقل برسانید.
خود را با دیگران مقایسه نکنید
هنگامیکه مرتباً کمبودهای خود را با دیگران دارند مقایسه میکنید، میتوانید بهراحتی خود را تحت تأثیر قرار دهید. اگر بازی مقایسهای انجام دهید، آسان است که در مورد زندگی خود فکرهای منفی کنید. در عوض، بهجای تمرکز بر آنچه ندارید، روی چیزهایی که دارید تمرکز کنید.
بهعنوانمثال، شما ممکن است یک دوست معمولی داشته باشید که همیشه هر دو سال یک وسیله نقلیه جدید تهیه میکند. آنها همیشه وسایل نقلیه برتر و زیبا سوار میشوند. از طرف دیگر، شما در حال رانندگی با یک پراید مدل ۸۵ هستید. شما بچههای هم سن سال با تحصیلات یکسانی دارید و هر دو با شوهر موفقی ازدواج کردهاید. شما خودتان را با آنچه آنها دارند مقایسه میکنید و تعجب میکنید که چرا نمیتوانید هرساله وسیله نقلیه جدیدی داشته باشید.
آنچه شما نمیدانید این است که او و شوهرش مقدار زیادی بدهی دارند. آنها در حد توان خود زندگی نمیکنند و برای بازنشستگی خود بسیار اندک برنامهریزی کردهاند. شما و شوهرتان در برنامهریزی هزینهها و بازنشستگی بسیار مسئولیتپذیر بودهاید. عاقلانه نیست که خود را با این زن یا هر شخص دیگری مقایسه کنید، زیرا بهاحتمالزیاد از کل داستان اطلاع ندارید.
شما همیشه میتوانید افراد دیگری را پیدا کنید که از شما بهتر هستند یا از شما بدتر هستند. تمرکز بر خود و سپاسگزار بودن از زندگی خود مهمتر است که این امر موجب مثبت اندیشی شما خواهد شد.
پس به زندگی خود را ادامه دهید و هرگونه مقایسه را متوقف کنید.
مناطق منفی نگری خود را مشخص کنید
به مناطق مختلف زندگی خود خوب نگاه کنید و مواردی را که بیشتر در آنها احساس منفی بودن میکنید را شناسایی کنید. اگر خودتان مطمئن نیستید؟ از یک دوست یا همکار مورد اعتماد خود در این رابطه سؤال کنید. بهاحتمالزیاد، آنها میتوانند بینشی خوب نسبت به شما ارائه دهند. یک همکار ممکن است متوجه شود که شما در انجام کار تمایل به منفی بودن دارید. همسرتان ممکن است متوجه شود که شما در هنگام رانندگی احساسات منفی دارید. پس سعی کنید هر بار یک منطقه یا یک حوزه را کنترل کنید.
هرروز با یک یادداشت مثبت شروع کنید
آدابی را ایجاد کنید که در آن هرروز با یکچیز نشاط آور روز خود را به صورت مثبت شروع کنید. در ادامه به چند ایده در این باره اشاره شده است:
به خود بگویید که روز خوبی خواهد بود یا هر تائید مثبت دیگری می توانید از خود بکنید.
به یک آهنگ یا لیست پخش شاد و مثبت گوش دهید.
با تعریف و تمجید یا انجام کارهای خوب برای یک نفر، برخی از موارد مثبت خود را به اشتراک بگذارید.
حافظه خود را برای اطلاعات مثبت تقویت کنید.
آیا میدانید فقط با به خاطر سپردن فهرستی از کلمات مثبت، ممکن است بتوانید میزان مثبت اندیشی شمارا افزایش دهد؟ دلیلش این است که وقتی مغز خود را مجبور به استفاده مکرر از کلمات مثبت میکنید، این کلمات (و معنای اصلی آنها) را در مغز قابل دسترسیتر هستند و، اتصال بیشتری بامغز وزندگی ایجاد میکنند که شما میتوانید آن را بهراحتی فعال کنید. بنابراین وقتی میخواهید کلمه یا ایدهای را از حافظه خود بازیابی کنید، موارد مثبت را میتوانند راحتتر و سریعتر به یاد آورید.
مطمئن نیستید کدام کلمات مثبت هستند؟ روانشناسان برای تعیین میزان مثبت و منفی بودن آنها، هزاران کلمه را با زحمت و سختی اندازهگیری کردهاند. اگر در فکر مثبت اندیشی هستید، ابتدا این استراتژی را امتحان کنید. این موضوع میتواند به پیشرفت مغز شما کمک کند به طریقی که ممکن است اجرای سایر استراتژیهای مثبت اندیشی برای شما آسان تر شود.
توانایی مغز خود را برای کار با اطلاعات مثبت تقویت کنید.
هنگامیکه مغز شما شبکههای عصبی قوی را برای کلمات مثبت ایجاد کرد، سعی کنید این شبکهها را با درخواست از مغز خود برای استفاده از اطلاعات مثبت به روشهای جدید گسترش دهید. بهعنوانمثال، میتوانید کلمات مثبت را به خاطر بسپارید و زنگ هشدار را طوری تنظیم کنید که به شما یادآوری کند این کلمات را به ترتیب یا به طور معکوس، یک ساعت بعد به خاطر بیاورید.
یا میتوانید این کلمات مثبت را روی کارتهایی چاپ کنید، آنها را به دو قسمت برش دهید، همه را باهم بریزید و سپس با مطابقت هر تکه ،پیام هر کارت را پیدا کنید. بهعنوانمثال، کلمه “خنده” ” را به دو قسمت تقسیم کنید. برای مطابقت کلما باهم، مغز شما باید اطلاعات مثبت زیادی را جستجو کند تا آنچه را که میخواهد پیدا کند. این کار به یادآوری حافظه مثبت کمک میکند که ممکن است هنگامیکه میخواهید مثبت فکر کنید، کار را برای شما آسان کند.
توانایی مغز خود را در توجه به موارد مثبت تقویت کنید.
آیا شما از آن دسته افرادی هستید که به سرعت متوجه چیزهای بد میشوید، مثل وقتیکه در ترافیک گیر میکنید یا غذای شما طعم خوبی نمیدهد؟ شما احتمالاً مغز خود را آموزش دادهاید تا روی نکات منفی تمرکز کند که مغز شما واقعاً در این زمینه مهارت پیدا کرده است. خنثی کردن این آموزش واقع چالشبرانگیز است. بنابراین در عوض میتوانید مغز خود را برای تمرکز بر نکات مثبت آموزش دهید.
خود را شرطی کنید تا لحظات مثبت تصادفی را تجربه کنید.
آیا میدانید میتوانید خود را برای مثبت اندیشی شرطی کنید؟ اگر از شرطیسازی آگاهی داشته باشید، احتمالاً درباره مطالعه پاولوف و نظریه او چیزهایی شنیدهاید.
پاولوف میخواست ببیند که آیا جانداران میتوانند شرطی شوند یا خیر.به همین دلیل آزمایشاتی روی سگ خود انجام داد.هنگامی که او میخواست به سگ خود غذا دهد صدای زنگ را در میآورد.بعد از مدتی که به این کار ادامه داد.صدای زنگ را بدون دادن غذا به صدا درمی آورد.سگ پاولوف که شرطی شده بود وقتی صدای زنگ را میشنید آب دهانش شروع به رفتن میکرد. این آزمایش نشان داد که چیزیهای بی معنی میتوانند اتفاقات مختلف پیوند برقرار کنند.
این اثر را شرطیسازی کلاسیک مینامند. این ایده ای است که وقتی دو محرک بهطور مکرر جفت میشوند، پاسخی که برای اولین بار توسط محرک دوم (غذا) ایجاد میشد، اکنون توسط محرک اول و بهتنهایی (زنگ) ایجاد میشود. این اتفاق دائماً میافتد بدون اینکه حتی خودمان هم متوجه آن باشیم. بهعنوانمثال، غذای موردعلاقه بسیاری از ما غذایی است که در کودکی و در کنار خانواده خود خوردهایم.
آنچه احتمالاً اتفاق افتاده احساسات مثبت در کنار خانواده و غذای خاصی است که در مغز ما جفت شده است. در نتیجه، ما اکنون احساسات گرم و مبهمی را که از صرف وقت با خانواده به همراه خوردن غذا دریافت کردهایم، باعث می شود از بعضی غذاها خوشمان بیاید و به آنها علاقه بیشتری نشان دهیم..
اگرچه محیط شما باعث میشود دائماً با روشهای خاصی واکنش نشان دهید، اما اگر میدانید چهکاری انجام میدهید، میتوانید از تهویه کلاسیک برای تقویت مثبت اندیشی خود استفاده کنید. شما دقیقاً همان کاری را انجام میدهید که پاولوف انجام داد. شما فقط بارها و بارها چیزهای خستهکننده (مانند زنگ زدن) را با افکار و احساسات مثبت پیوند میدهید.
خیلی زود، این چیزهای کسلکننده بهطور خودکار ،مثبت اندیشی را ایجاد میکنند. این شرطیسازی کلاسیک را می توانید در محل کار نیز استفاده کنید. این موضوع میتواند به شما کمک کند مثبت فکر کنید زیرا وقتی در زندگی خود مشغول به کار هستید، حتی ممکن است در برابر استرسها یا چالشهای دستوپا گیر،به دام افتاده باشید، این لحظات مثبت اندک باعث میشود که شما باانرژی و روحیه خوب خود را حفظ کنید.
مثبت فکر کنید، اما نه خیلی زیاد، و در صورت نیاز منفی فکر کنید.
البته مثبت اندیشی فوایدی زیادی دارد. اما مثبت اندیشی همیشه بهترین پاسخ نیست. افکار منفی نیز بعضاً فوایدی نیز دارند.
وقتی غمگین یا ناراحت هستیم، به افکار منفی فکر میکنیم و احساساتی را که این افکار ایجاد میکنند، به ما کمک میکند تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم زیرا به حمایت و مهربانی آنها نیاز داریم. وقتی با ما ناعادلانه رفتار میشود و عصبانی میشویم، افکار ما میتوانند به ما انگیزه دهند تا اقداماتی درست انجام دهیم، تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم و جهان را تغییر دهیم.
کنار گذاشتن عاطفی این احساسات منفی بدون توجه جدی به ریشه آنها میتواند عواقب منفی زیادی داشته باشد. بنابراین، وقتی روی اتفاقات منفی تمرکز میکنید، از خود بپرسید آیا این احساس منفی منجر به عملی میشود که زندگی شمارا بتواند بهبود بخشد؟ اگر چنین است، پس آن را نگهدارید. اگرنه، پسروی تغییر آن کارکنید.
سپاسگزاری را تمرین کنید
شکرگزار باشید
یک راه عالی برای یافتن نکات مثبت در زندگی و ایجاد مثبت اندیشی، شناخت مواردی در زندگی است که میتوانید قدردان آنها باشید. مطالعهای در روانشناسی امروز نشان داد که:” بزرگ سالانی که وظیفه نگهداری از مجلاتی با مضمون تشکر را بر عهده دارند، در مقایسه با سایر گروهها ، توجه، اشتیاق و انرژی بیشتری از خود نشان میدهند.”
یافتن چیزهایی که روزانه از آنها سپاسگزار هستید، به بهبود نگرش شما کمک میکند تا گفتگوی مثبت و مثبت اندیشی بیشتری داشته باشید. یکی از راههای تمرین قدردانی، استفاده دفترچه تشکر است. از آن برای نوشتن چیزهایی که هرروز سپاسگزار هستید استفاده کنید.
برخی از چیزها بزرگ و برخی دیگر کوچک خواهند بود. این موضوع به شما کمک میکند تا روی چیزهای خوبی که در زندگی شما اتفاق میافتد تمرکز کنید، حتی اگر این کار به سادگی دیدن رنگین کمان یا صرف وقت برای راه رفتن و صحبت با یک دوست باشد. ابراز قدردانی شما در یک دفترچه این احساسات و تجربیات را ملموستر میکند. شما به خودتان کمک میکنید تا روی خوبیهای زندگی خود تمرکز کنید.
نیازی نیست که یک یادداشت طولانی بنویسید. شما میتوانید با پیدا کردن مواردی و یادداشت کردن ۳ تا ۵ مورد در پایان هرروز سپاسگزار خاص آن روز را انجام دهید.
۱. انتخاب نکنید: از همه چیز قدردانی کنید
حتماً لازم نیست قدردانی و سپاسگزاری را برای چیزهای “بزرگ” زندگی حفظ کنید. عادت سپاسگزار بودن با قدردانی از هر چیز خوب در زندگی شروع میشود که با این کار تشخیص میدهید هیچچیز کوچکی برای شکرگزاری وجود ندارد. حتی اگر این موضوع یک اتفاق بسیار ساده مانند هوای خوب و صاف باشد و یا می تواند این باشد که جمعه هفته گذشته پستچی بستهای را بهسرعت به شما تحویل داده است . شما می توانید به کمک شکرگزاری در مورد این اتفاقات کوچک به مثبت اندیشی خود کمک کنید، پس سعی کنید هنگام تمرین قدردانی خود چیزی را کنار نگذارید.
۲. در چالشهای خود قدردانی کنید
قدردانی فقط به خاطر سپاسگزار بودن از تجربیات مثبت نیست. در حقیقت، گاهی اوقات فکر کردن در مورد موقعیتهای منفی یا دشوار میتواند به شما کمک کند تا واقعاً چیزی را که باید از آن شکرگزار باشید را پیدا کنید و در مورد آن مثبت اندیشی کنید.
حقشناسی
سخنران معنوی جک کن فیلد از تمرینی صحبت میکند که در آن مردی از نوه خود مراقبت میکند درحالیکه پسر و عروسش با اعتیاد به مواد مخدر مبارزه میکردند. باوجود تمام آنچه از سر گذرانده بود، این مرد همچنان توانست شکرگزار باشد و با میزان دلسوزیای که آموخته بود و تأثیری که توانست بر افراد دیگر بگذارد، مشکلات خود را حل نماید.
کمی بیشتر در بعضی از تجربیات گذشته خود فروبروید و سعی کنید بفهمید که چگونه آنها به شما در شکل دادن به شخصی که امروز هستید کمک کرده است.
۳. ذهن آگاهی را تمرین کنید
روزانه بنشینید و به پنجتا ده موردی که از آنها ممنون هستید فکر کنید. ترفند این است که شما باید آن را در ذهن خود با احساس سپاسگزاری تصور کنید. هرروز با این کار مغزتان سیمپیچ میشود تا بهطور طبیعی سپاسگزارتر و مثبت اندیش تر باشید . با این کار بعد از هر جلسه احساس شادی و مثبت اندیشی زیادی خواهید کرد.
فقط هشت هفته تمرین قدردانی لازم است تا افراد شروع به نشان دادن الگوهای مغزی تغییریافتهای کنند که منجر به همدلی و شادی و مثبت اندیشی بیشتر می شود.
طعم لحظات خوب را بچشید
غالباً ما لحظات خوب را میگذرانیم، بدون آنکه واقعاً آنها را جشن بگیریم. شاید دوست شما یک هدیه کوچک به شما بدهد یا یکی از همکارانتان شمارا بخنداند. آیا متوقف میشوید تا متوجه این لذتهای کوچک زندگی شوید؟ اگرنه، پس میتوانید ازاینپس به آنها توجه کنید و از مزایای آن بهرهمند شوید.
علاقهمندی فقط به معنای نگهداشتن افکار و احساسات خوبی است که داریم. با نگهداشتن احساساتی که در لحظات مثبت احساس میکنید میتوانید روح خود را خوشبو کنید. یا میتوانید بافکر کردن در مورد تجربیات مثبت از مدتها قبل، ذهن خود را تحت تأثیر قرار دهید. علاقهمندی راهی عالی برای ایجاد جریان طولانیمدت افکار و عواطف مثبت و درنهایت مثبت اندیشی است.
با دیدن فیلمهای سرگرم کننده احساسات مثبت ایجاد کنید
نظریه گسترش و ساخت نشان میدهد که تجربه احساسات مثبت منابع روانی، فکری و اجتماعی ما را میسازد و به ما این امکان را میدهد که از تجربیات خود بهره بیشتری ببریم و شادتر باشیم. بنابراین چگونه می توان زندگی خود را با انفجارهای کوچک مثبت پر کرد؟
یکراه تماشای فیلمهای مثبت و انگیزشی یا سرگرمکننده است. تماشای فیلمهای مثبت یا فیلمهای الهامبخش میتواند باعث افزایش سریع احساسات مثبت شود . این فیلمها میتواند به تقویت مارپیچ احساسات مثبت کمک کند. فقط مطمئن باشید که از طریق استراتژیهایی مانند صرفهجویی، احساسات مثبتی را که به وجود میآیند ازنظر ذهنی درگیر میکنید تا هنگام ترک مبل روحیه شادتری داشته باشید .البته شما باید مراقب باشید در این فیلمها غرق نشوید وگرنه ممکن است به خاطر انجام ندادن کارهای بیشتر، احساس گناه کنید.
موفقیتهای خود را کماهمیت نکنید
ما عادت بدی داریم که موفقیتهای خود را کماهمیت میدانیم و بردهای خود را کاملاً ارزیابی نمیکنیم. بهعنوانمثال، ممکن است بگوییم، “هرکسی میتواند کلمات مثبت را حفظ کند” یا “من آنقدر که میخواستم خوشبختیام را افزایش ندادم”. اما این موضوع، تلاش شمارا بهسختی نشان میدهد، زیرا این تلاشی است که همه برای آن زحمت نمیکشند. این عبارات موفقیتهای کوچک شمارا بهجای جشن گرفتن به حداقل میرسانند.
مردم ما را به خاطر ایجاد مشاغل شخصی تحسین خواهند کرد. این مشاغل ممکن است مشاغلی باشد که به مردم کمک میکند شادی و رفاه خود را افزایش دهند. اما وقتی بگوییم، “هرکسی میتواند این کار را انجام دهد. ما فقط خوششانس بودیم. ” این نوع تفکر تمام تلاشهای کوچکی را که برای موفقیت در کار خود انجام دادهایم را بی ارزش میکند. هرکسی میتوانست این کار را انجام دهد، اما آنها این کار را نکردند. اما ما آن را انجام دادیم.
در مورد همه مردم هم همین موضوع صادق است. حتی خواندن این پست تا این نقطه به این معنی است که شما تلاش میکنید توانایی خود را در مثبت اندیشی بهبود بخشید. به خودتان کمی اعتبار دهید. هنگامیکه به دنبال مثبت اندیشی، خوشبختی یا رفاه هستید ، هدف شما هرچه باشد ، پیروزیهای خود را یادداشت کنید. بعد از هر برد کوچک، یک جشن کوچک برای خود بگیرید.
تفکر همهیاهیچ را متوقف کنید
تفکر همهیاهیچ وقتی اتفاق میافتد که ما یک موقعیت را خوب یا بد مطلق بدانیم. این عادت تفکر منفی سخت دیگری است که باید بر آن غلبه کرد. بهعنوانمثال، ما ممکن است فکر کنیم که یک فرد ناکام هستیم، زیرا در خصوص کمک به بچهها در پرورش مهارتهایی که به آنها کمک میکند مثبت فکر کنند و خوشبختی را افزایش دهند، موفق نبودهایم. ما حتی مجبور میشویم اولین کار خود را که هدف آن پرورش رفاه در بچهها است را، تعطیل کنیم.
همیشه جای پیشرفت وجود دارد، اما مراقب باشید و فکر نکنید فقط به این دلیل که در تمام راههایی که امیدوار بودید به موفقیت برسیدهاید ، کاملاً شکستخوردهاید. مقداری برنده میشویم، مقداری میبازیم. این زندگی است و همینطور نیز خواهد ماند.
در ادامه به این سناریویی ۷ مرحله ای اشاره میکنیم که ما برای عبور از تفکر همه چیز یا هیچ استفاده میکنیم:
- یادگیری تفکر همهیاهیچ را بیاموزید.
- شرایط را توصیف کنید.
- داستانهایی که میگویید را مدنظر بگیرید.
- احساساتی را که داستان شما تحریک میکند، مشخص کنید.
- نتیجه افکار و احساسات خود را توصیف کنید.
- فکر اولیه خود را به چالش بکشید.
- فکر جدیدی را انتخاب کنید.
مرحله ۱: بیاموزید تفکر همهیاهیچ چیست؟
قبل از اینکه بتوانید افکار خود،خرابکارانه را تغییر دهید، ابتدا باید یاد بگیرید آنها چه چیزهایی هستند. چگونه این کار را انجام میدهید؟ تحقیقات نشان میدهد که یکی از روشهای توجه به افکار منفی ، آگاهی از زبان مورداستفاده با خودتان است. خواه با دیگران صحبت کنید خواه با خودتان، به کلمات کلیدی مانند: همیشه، هرگز، غیرممکن، کامل یا خراب توجه کنید.
در اینجا مثالهایی از زبان همهیاهیچ وجود دارد:
من روزها بهطور عالی رژیم را حفظ میکنم، اما شبها “همیشه” پرخوری میکنم.
من “هرگز” بیش از سه هفته رژیم نمیگیرم تا همه از بین برود.
اکنون زمان خوبی نیست. خیلی اتفاق میافتد من منتظر شروع زمان “عالی” هستم.
من فقط یک ردیف بیسکوییت کرمدار خوردم. خوب، حدس میزنم رژیم من “خراب” شد.
و بازگشت به سناریوی بالا، زبان همهیاهیچ این بود:
“ادامه دادن این رژیم اکنون غیرممکن است. وقتی میتوانم به آن توجه کامل کنم دوباره شروع میکنم. ”
اگر به دنبال تناسباندام هستید، آگاهی یافتن و تغییر این نوع تفکر دقیقاً همان چیزی است که میتواند به مثبت اندیشی شما کمک کند.
مرحله ۲: شرایط را توصیف کنید.
لازم نیست همه اتفاقات را بنویسید، فقط حقایق را بنویسید.
این مرحله برای یادگیری بیشتر در مورد الگوها یا رویدادهایی که باعث تفکر منفی میشوند بسیار حیاتی است. محرکهایی مانند:
فشار در محل کار یا مدرسه در حال افزایش است،
شما یک پروژه را تا آخرین لحظه به تعویق انداختید،
دیر بیدار شدهاید،
شما در خانه بحث کردید،
یا مانند مثال ما وضعیت این بود: شما دو پروژه جدید را به عهده گرفتید.
وقتی همهچیز اشتباه پیش میرود چگونه مثبت فکر کنیم
تلاش برای مثبت بودن هنگام ناراحتی یا تجربه سایر پریشانیهای جدی غیرممکن به نظر میرسد. در این زمانها، مهم است که عامل فشار خود را بیابید تا پوشش نقرهای را پیدا کنید. در عوض، این انرژی را برای گرفتن حمایت از دیگران هدایت کنید و به مثبت اندیشی خود بپردازید.
تفکر مثبت و مثبت اندیشی به معنای دفن هر فکر یا احساس منفی در شما یا اجتناب از احساسات دشوار نیست. کوچکترین نکات در زندگی ما اغلب مواردی هستند که انگیزه ما را برای ادامه حرکت و ایجاد تغییرات مثبت به وجود میآورد.
هنگام گذراندن چنین زمانی، سعی کنید خود را طوری ببینید که گویی دوست خوبی برای خود هستید و بهراحتی و مشاوره صحیح نیاز دارید. به او چه میگویید؟ شما بهاحتمالزیاد احساسات او را تصدیق میکنید و به او یادآوری میکنید که حق دارد در شرایط خود غمگین یا عصبانی باشد، و سپس با یادآوری ملایم حمایت از او را پیشنهاد میدهید که اوضاع بهتر خواهد شد.
عوارض جانبی تفکر منفی
تفکر منفی و احساسات زیادی که میتواند همراه آن باشد، مانند بدبینی، استرس و عصبانیت، میتواند باعث ایجاد تعدادی از علائم جسمی شود و خطر ابتلا به بیماریها و کاهش طول عمر شمارا افزایش دهد.
استرس و سایر احساسات منفی فرآیندهای مختلفی را در بدن ما، از جمله ترشح هورمون استرس، متابولیسم و عملکرد ایمنی بدن تحریک میکنند. استرس طولانیمدت باعث افزایش التهاب در بدن شما میشود، که همچنین در تعدادی از بیماریهای جدی نیز نقش دارد که این امر می تواند مانع بزرگی برای مثبت اندیشی شما باشد.
کلام آخر
پس برای اینکه به فرد مثبت اندیشی تبدیل شوید نیمه پر لیوان را ببینید و به این فکر کنید که درست است شرایط مطابق با میل من نیست اما حتماً راهی برای حل این مسئله یا مشکل وجود خواهد داشت که میتواند به من کمک کند.برای اینکه به این روند سرعت بخشید بهتر است سپاسگزاری را تمرین کنید، تجسم کنید،اطراف خود را با انسان های موفق و مثبت اندیش پر کنید.
می توانید ذهن خود را با کمک عبارتهای مثبت ،شرطی کنید تا به محض اینکه افکار منفی به سراغتان آمد به سرعت به نکات مثبت زندگی خود توجه کنید.شما می توانید با مثبت کردن لحن صحبت با خود تفکر همه یا هیچ را از بین ببرید و باعث مثبت اندیشی خود شوید.
به نظر شما از چه راه های دیگری میتوان مثبت اندیشی را تقویت کرد ؟آیا دوست دارید به یک فرد مثبت اندیش تبدیل شوید؟