هرگز تسلیم نشوید ، هرگز تسلیم نشوید ، هرگز ، هرگز ، هرگز ، هرگز تسلیم نشوید. هیچچیز ، بزرگ یا کوچک وجود ندارد ، تسلیم میشوید مگر اینکه اعتقادات و حس خوب داشته باشید. پس هرگز بهزور تسلیم نشوید. هرگز در مقابل قدرت ظاهراً طاقتفرسای دشمن تسلیم نشوید. ” وینستون چرچیل
در این زندگی قطعاً شجاعت لازم است. ما این را میگویم زیرا شکست بخش عظیمی از زندگی است . این برای همه ما اتفاق میافتد. بنابراین ، آیا میتوان از شکست عبرت گرفت؟
به نظر میرسد افراد موفق اینگونه فکر میکنند. ادیسون می گوید که “ده هزار شکست” بود که منجر به موفقیت نهایی و اختراع یک لامپ روشن شد. در این اختراع یک درس در مورد شکست نهفته است: بدون توجه به شکست یا تعداد تلاشهای ناموفق ، به جلو حرکت کنید. در ادامه به چندین درس عالی دیگر در مورد شکست پرداختهایم.
۱+۳۰ راهی که شکست به ما کمک می کند
همه در زندگی شکست میخورند. در یک نقطه یا مرحله دیگر ، شما از طریق شکست رنج خواهید برد. اگر قبلاً شکستهای عظیمی را تجربه نکردهاید ، فقط منتظر بمانید و ببینید. ما این را نمیگوییم چون نگاه ما بدبینانه نیست بلکه این یک نگاه واقعگرایانه است که ما در مقاله به آن پرداخته ایم.
مشکل چیست؟ بیشتر افراد شکست را با شکست کامل مرتبط میدانند. ما این را میدانیم ، زیرا ممکن است هرکدام از ما بارها شکستخورده باشیم. درواقع ، در یک برهه از زمان ، هرکسی میتوانست ما را یک شکستخورده حرفهای بنامد. ما در هر کاری شکست میخوردیم. در ازدواج،کسبوکار، زندگی و… که بهطورکلی ما احساس شکست کامل و مطلق کردیم.
اما از طریق این شکستها ، ما درسهای مهمی آموختیم. در حقیقت ، قبل از اینکه مجبور باشیم از شکستهای بیشماری رنج ببریم ، هیچوقت به اهمیت شکست پی نبردیم. ما همچنین هرگز متوجه نشدیم که چگونه برخی از مشهورترین افرادی که تابهحال موفق شدهاند، بیشترین شکست ها را خوردهاند.
امروز ، برخی از ما هرگز شکستهایمان را پس نخواهیم گرفت. ما هرگز ساعت را نگاه نمیکنیم و همه کارها را دوباره انجام میدهیم. ما هرگز شکستهای خود را لغو نمیکنیم. تقریباً میتوانیم به شما اطمینان دهیم که موفقترین افراد جهان نیز چنین کاری نمیکنند. درحالیکه شکست میتواند به شما صدمه بزند ، بخشی از طراحی زندگی نیز هست.
وقتی شکست میخوریم ، یاد میگیریم. ما رشد میکنیم و بالغ میشویم ، به درک و دیدگاههای جدیدی از زندگی ، عشق ، تجارت ، پول ، روابط و افراد دست مییابیم. ما مجبور به ایجاد ارتباطات جدید میشویم . این موضوع جایی را که قبلاً نقاط را به هم متصل نکردهایم ، از بین میبرد.
DNAشکست
شکست نیز بخشی از ترکیب ژنتیکی زندگی است. DNA ما نتیجه شکستهای بیپایان است. با هر بار تکرار ، فیبر ژنتیکی ما از این شکستها برای تکامل استفاده میکند. این بخشی از انتخاب طبیعی و طراحی بزرگ چیزهای درروی زمین است.
بااینحال ، اگر در حال حاضر با شکست روبرو هستید ، ممکن است سودمندی آن را پیدا نکنید. ما میدانیم که دور زدن و از بین رفتن درد دارد. در حقیقت ، درد میتواند آنقدر عمیق شود که گهگاه ، وجود خود را زیر سال ببرید. اما مطمئناً در انتهای تونل نور وجود دارد ما میتوانیم این را برای شما تضمین کنیم.
در طول بسیاری از شکستهایمان ، ما با چند درس مهم آشنا شدیم ، این درسی است که میخواستیم با همه شما به اشتراک بگذاریم. ما میدانیم که عبور از شکست و شکست گذشته چقدر سخت است. اگر شما در حال حاضر از آن عبور میکنید ، به معنای واقعی کلمه ، ما آن را احساس میکنیم. چون میدانیم که چقدر جای آن در قلب ما درد میکند.
بسیاری از افراد ، درسهایی از طریق شکست آموختهاند ، آنها ارزشمندترین درسی هستند که میتوانید در زندگی کسب کنید. اگر شکست شمارا به سمت بهتر هدایت کرده است ، دوست داریم در مورد آن نظرات خود را زیر این مقاله بنویسید.
۱. میفهمید که انتهای جاده نیست
وقتی شکست میخورید ، و شکست شما بسیار بزرگ است ، به نظر میرسد به پایان راه خود رسیدهاید. به نظر میرسد که هر آنچه روزی به آن امید داشتید و آرزو میکردید اکنون کاملاً از دسترس شما خارجشده است. این موضوع ضرر عاطفی به شما وارد میکند. شمارا ازنظر جسمی ، روحی و روانی میشکند.
اما ، آنچه باید بفهمید این است که شکست پایان راه نیست. اگرچه بیشتر ازآنچه توصیف کنیم این موضوع درد دارد ، اما شکست بیش از آنکه مانع ما باشد ، به ما خدمت میکند. شکست کمک میکند تا ما در حال حاضر رشد کنیم. شکست تمایل دارد که این کار را برای همه انجام دهد.
درحالیکه عقاید نسبی است ، چشمانداز حاصل از عدم موفقیت هیچچیزی نیست. بیشتر اوقات ، ما بیشتر ترس از شکست را نگران کننده می دانیم تا اینکه از خود شکست بترسیم. دیگران چه فکر خواهند کرد؟ چگونه به صورت همسالان خود نگاه خواهم کرد؟ گرچه اینها برخی از سؤالاتی است که ممکن است بپرسیم ، اما قطعاً شکست پایان راه نیست و ما می توانیم از آن یاد بگیریم.
۲. به تعریف مجدد اولویتهای زندگی کمک میکند
شکست یا موفقیت شمارا به وجود خواهد آورد یا باعث شکستن شما خواهد شد. اما تا وقتیکه شمارا می شکند ، نمیتواند شمارا بسازد. این قسمت روی حیله و تزویر سکه است. هیچکس احساس موفقیت وحشیانهای را تجربه نکرده است بدون اینکه در یک روش عمده شکست بخورد. درحالیکه برخی مجبور شدهاند تنها چند شکست را قبل از موفقیت تحمل کنند ، دیگران هزاران بار آن را تحمل کردهاند.
اما وقتی شکست میخورید ، اتفاق عجیبی میافتد. شما شروع به تعریف مجدد اولویتهای زندگی خود میکنید. چیزهایی را که برای شما مهم هستند را دوباره مرتب می کنید. شما به درون خود نگاه میکنید ، موجودیِ امیدها و آرزوهای خود را بررسی میکنید. و شما به چیزهایی پی میبرید که بیشترین اهمیت را برای شما دارند.
برای اکثر افراد ، تعریف مجدد اولویتها گامی اساسی برای غلبه بر شکست است و یا گامی برای یادگیری از شکست است. شما چیزهای اطراف را مرتب میکنید تا فضای مهم برای یادگیری از شکست را فراهم کنید. اگر فکر میکنید موفقیت به اندازه زیادی برای شما مهم است ، پس شروع به انجام تنظیمات لازم کنید.
۳.آنچه شما برای آن ارزش قائل هستید را شکل میدهد
جالبِ است بدانید، از طریق هر شکست پیدرپی در زندگی ، ارزشهای ما تغییر شکل مییابد. باگذشت زمان ، آنها کاملاً شکل گرفتند. آنچه ما ۱۰ سال پیش برای آن ارزش قائل بودیم با آنچه امروز برای آن ارزش قائل هستیم یکسان نیست. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد هنگام تلاش برای موفقیت مرتکب میشوند این است که آنها برای کارهای اشتباه ارزش قائل هستند.
وقتی برای چیزهای اشتباه ارزش قائل شوید ، موفقیت میتواند زودگذر باشد. راحتتر است اما ، وقتی ارزشهای شما منظم باشد ، میتوانید بهجای موفقیت در خوشبختی موفق شوید. بنابراین ، ارزشگذاری چیزهای درست دقیقاً به چه معناست؟هر وقت تمرکز ما بر این است که چیزی را از دنیا یا افراد دیگر بگیریم ، شکست فقط یکلحظه با آن فاصله دارد. اما ، هنگامیکه ارزشهای ما بر اساس سهم ثابتی به ارزشهایی دیگر تغییر میکنند و بیش ازآنچه دریافت میکنیم به جهان میدهند ، یک تغییر ساختاری عظیم رخ میدهد.
۴.این باعث دلسوزی شما میشود
همه ما قدرت دلسوزی را میدانیم. قبل از اینکه ما بهصورت عمده شکست بخوریم ، منیّت زندگی مارا اداره میکند. شما بیشتر به این فکر میکنید که مردم درباره شما چه فکر میکنند یا اینکه چقدر پول در مقابل دیگران خرج میکنید. اما وقتی شکست میخورید ، اوضاع تغییر میکند.
شکست عمده باعث خرد شدن منیّت میشود. درنتیجه دلسوزتر میشوید. شما بیشتر با همنوعان خود در ارتباط هستید. این موضوع شمارا مجبور میکند به چیزهای عمیقتری نگاه کنید ، بیشتر از اینکه به رفتار دیگران تمرکز کنید ، به دیگران توجه کنید و به آنها اهمیت دهید. ناکامیهای زندگی ما بیش ازآنچه تصور میکردیم در خدمت ما بوده اند. آنها ما را بیش از هر زمان دیگری مهربانتر ، ملایمتر ، و مراقب و بخشندهتر کردند. بدون آن شکستها ، محکومبه زندگی دلسوزانهای کمتر هستیم.
۵.دیدگاه شما در امور مالی را بهبود میبخشد
هر شکست بزرگ به شما کمک میکند تا به شیوهای دیگر به پول نگاه کنید. خواه در ازدواج ، تجارت ، روابط یا هر چیز دیگری شکست بخورید. ما میدانیم که می توانیم از شکست بیاموزیم. شما مجبور هستید دیدگاه خود را در مورد همه موارد مربوط به پول بهبود ببخشید.
تمام تصمیماتی که در زندگی میگیریم ، درنتیجه کار ما تأثیر دارد. وقتی ما به پول احترام نمیگذاریم و بابی اعتنایی عادی به آن برخورد میکنیم ، این احتمال شکست را نزدیک میکند. وقتی مواردی مانند قمار ، الکل و سایر اعتیادات را به این ترکیب اضافه کنید ، این فقط شانس شکست شمارا افزایش میدهد.
اما با هر شکست پیدرپی ، دیدگاه خود را درباره پول بهبود ببخشید. باید یاد بگیرید که به آن احترام بگذارید و بااحتیاط با آن رفتار کنید ، نه اینکه آن را بابی اعتنایی مصرف کنید. تا زمانی که بتوانید از طریق هر شکست پیدرپی پیشرفت کنید ، در این صورت یک بستر قویتر برای موفقیت و ثروت نهایی در آینده ایجاد کردهاید و از شکست های خود یاد گرفته اید.
۶.شما مجبور هستید که رویکرد خود را اصلاح کنید
در بسیاری از کتابهایی که نوشتهشده است ، در مورد ضرورت ایجاد یک برنامه برای موفقیت صحبت شده است. اما نهتنها ایجاد یک طرح و تغییر داد آن لازم است ، شما باید دائماً رویکرد خود را بازبینی کنید ، همهچیز را اندازهگیری و دوباره آن را تنظیم کنید.
نویسندهای تعریف میکرد که: وقتی درگذشته شکست خوردم ، فهمیدم که کار اشتباهی انجام میدهم. من در این راه بهدرستی برنامهریزی نمیکردم. اگر بهتر برنامهریزی میکردم ، شاید در چنین راههای عظیمی شکست نمیخوردم. اهداف نباید تغییر کنند ، اما برنامه شما باید دائماً در حال پیشرفت باشد.
بهعنوانمثال یک هواپیما را در نظر بگیرید. یک هواپیما از تهران بلند میشود و به فرانسه پرواز میکند. هواپیما در این برنامه قصد دارد ۵.۵ ساعت بعد با سرعت ، ارتفاع و جهت خاص حرکت کند. اما چه اتفاقی میافتد که در این مسیر وقفه ایجاد می شود؟ آیا در پرواز تلاطم ایجاد میشود ؟ ازدحام ترافیک هوایی وجود دارد؟ هواپیما برنامه خود را با تغییرات به وجود آمده تنظیم میکند. اما هدف خود را تغییر نمیدهد.
۷. شما میآموزید که دوستان واقعی شما واقعاً چه کسانی هستند
خیلی سریع یاد میگیرید که دوستان واقعی شما پس از هر شکست پیدرپی چه کسانی هستند. بسیاری از افراد همین کار را میکنند. اصطلاحاً شکست مانند یک فیلتر برای دوستان عمل میکند. وقتی موفق میشوید ، همه میخواهند در اطراف شما باشند. اما ، وقتی شکست میخورید ، بیشتر کسانی که بهاصطلاح دوست هستند ، از بین میروند و ناپدید میشوند.
در آن زمان ، احساسی که دارید دردناک است. گویی همه به شما خیانت میکنند. اما ، دوستان واقعی شمارا به خاطر آنچه هستید دوست دارند و نه اینکه چقدر موفق هستید. یک دوست واقعی به پول شما در بانک یا انواع کارهایی که انجام دادهاید اهمیت نمیدهد.
دوستانی که واقعاً به شما اهمیت میدادند ، دورهم جمع شدند. آنها به شما الهام و انگیزه میدهند. آنها برای بلند کردن شما حاضر هستند همه کاری انجام دهند. آنها چیزهای مثبتی را به شما میگویند و روی موارد منفی تمرکز نمی کنند. دوستان واقعی شما پس از هر اتفاقی کنار شما خواهند بود.
۸.شما روشهای جدیدی برای کنار آمدن با احساسات خود ایجاد میکنید
شکست میتواند احساسات شمارا خراب کند. وقتی ناراحت هستید و از درد ناخوشایند رنج میبرید ، متمرکز و متعهد ماندن سخت است. احساسات شما میتواند همهجا باشد ، مانند اینکه سوار غلتکی شدهاید و شمارا بهشدت میلرزاند. شکست برای همه دردناک است.
اینیک واقعه احساسی است . شاید خیلی وقتها ، احساس کرده باشید نمیتوانید دیگر این موضوع را تحملکنید. اما ، با برخی از ابزارهای مهم کنار آمدن و با احساسات خود توانستید بر خود مسلط شوید.شما یاد گرفتید که چگونه دوباره تمرکز کنید و ذهن خود را دوباره آموزش دهید تا چیزهای مثبت را بهجای موارد منفی ببینید.
ذهن ما بسیار شبیه لنز دوربین است هر آنچه را که تمرکز میکنید میبیند. وقتی ذهن خود را آموزش میدهید تا روی چیزهای درست تمرکز کند ، میتوانید بهتر با احساساتی که ممکن است به شما آسیب بزنند، کنار بیایید.
۹.شما به ایمان خود به یک قدرت بالاتر نگاه میکنید
چه به خدا ، بودا یا فقط یک وحدت معنوی اعتقاد داشته باشید که همه ما را به هم پیوند میدهد ، شکست باعث میشود که به قدرت برتر خود توجه بیشتری بکنید. همه ما موجوداتی بههمپیوسته هستیم. یک فیبر معنوی وجود دارد که از طریق ذهن همه ما عبور میکند.
وقتی ما به یک روش عمده شکست خوردیم ، به قدرت بالاتر خود روی میآوردیم. شما برای الهام گرفتن به دنبال قدرت بالاتر خود هستید و میفهمید که با هر مشکلی که روبرو هستید ، دیگران قبلاً با آنها روبرو شدهاند. شکستهایی را که متحمل شدهاید ، دیگران نیز قبلاً متحمل شدهاند.
شما به قدرت بالاتر خود ایماندارید زیرا میدانید همهچیزهای زندگی یک هدفدارند. شکست اهداف خود را دارد ، همانطور که موفقیت هدف خود را دنبال میکند. این همان کاری است که ما در برابر شکست انجام میدهیم ، زیرا واقعاً به تعریف و شکلگیری ما کمک میکند و باعث یادگیری ما میشود.
۱۰ . میفهمید که موفقیت همهچیز نیست
وقتی شکست میخورید و این کار را به روش عمده انجام میدهید ، میفهمید که موفقیت همهچیز نیست. این بهویژه هنگامی صادق است که ارزشهای شما با اهداف شما مطابقت نداشته باشد.
وقتی در تجارت ، ازدواج و بهطورکلی زندگی ناکام مانده باشید ، میفهمید که موفقیت با روشی که آن را تعریف کردهاید ، همهچیز نیست. این امر شمارا وادار میکند تا نگاه عمیقتری داشته باشید ، و غواصی عمیقتری در مورد آنچه هستید و چرایی کارهایی که انجام میدهید انجام دهید.
از همه مهمتر ، وقتی برای موفقیت بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل شوید، شکست معمولاً خود را نشان میدهد. اما ، هنگامیکه شما برای شادی و مشارکت ارزش قائل هستید ، موفقیت تقریبا ًبیدردسر میشود.
۱۱.اهداف خود را دوباره تصور کنید
ما فکر نمیکنیم حتی اگر شکست بخورید باید اهداف شما تغییر کند. مهم نیست که اهداف شما چقدر والا باشد. آنچه از طریق شکست درک میشود این است که باید اهداف خود را دوباره تجسم کنیم ، نه اینکه در آنها تجدیدنظر کنیم. لازم است که آنها را در ذهن خود واضحتر ببینیم.
تعیین اهداف به روش صحیح عامل اصلی در موفقیت شماست. لازم است که برگردید و اهدافی را که در ذهن داشتید را دوباره تجسم کنید.وقتی دوباره تصور میکنید و یکقدم به عقب برمیگردید ، دید بیشتری پیدا میکنید. شما چیزها را واضحتر میبینید. سپس ، میتوانید گرد و قبار را از جلو چشمان خود پاک کنید. تا وقتیکه تسلیم نشوید ، درواقع شکست نمی خورید. این فقط یک شکست موقتی بود. اگر بخواهید آن را قبول کنید یک عقبگرد واقعی و سخت برای شما اتفاق میافتد.
۱۲. شما به دنبال الهام گرفتن از طریق دیگران هستید
عدم موفقیت باعث میشود که از طریق دیگران الهام بگیرید. چه از طریق افراد مشهور که در ابتدا ناکام ماندهاند و چه از طریق منابع دیگر ، شما شروع به جستجوی مواردی میکنید که به شما کمک میکنند به سمت اهداف خود بروید. و این دقیقاً همان کاری است که باید انجام دهید.
چیزی که باید متوجه بشوید این است که بسیاری از افراد قبل از موفقیت چندین بار شکست خوردهاند. وقتی به خودتان خیلی سخت گرفته باشید نیاز دارید که سبکتر شوید و فقط از سفر لذت ببرید تا اینکه بخواهید بازهم خیلی سختروی مقصد نهایی تمرکز کنید.
اگر شکستخوردهاید ، شما نیز باید درک کنید که بسیاری دیگر نیز درگذشته شکستهای مشابه ، اگر نگوییم بدتر، خوردهاند. به دنبال الهاماتی باشید که به دنبال آن هستید.
۱۳.شما یاد میگیرید که زمان خود را بهتر مدیریت کنید
از طریق شکست ، میفهمید که شما مدیر مؤثر برای زمان خود نیستید اما از طریق مدیریت زمان مناسب قادر به موفقیت هستید. با توجه به اینکه همه ما در این دنیا زمان برابر داریم ، باید بدانید که می توانید به سرعت تغییراتی را ایجاد کنید.
ازآنجاکه هیچکس وقت بیشتری نسبت به دیگری ندارد ، اینیک تساوی عالی در زندگی است. درحالیکه هر چیز دیگری ممکن است متفاوت باشد ، اما زمان ما یکسان است. چیزی که بهسرعت باید بفهمید این است که همهچیز مربوط به کاری است که تصمیم گرفتید در این زمان انجام دهید ، مهم نیست ، فکر کنید چقدر میتوانید آن را انجام دهید.
دوستی تعریف میکرد :من بهطور پیشفرض از سیستم مدیریت زمان به روش تقسیم بندی به چهار قسمت استفاده کردم. من کار خود را با حسابرسی زمان در دو هفته اول شروع کردم. من هر کاری را که انجام دادم دستهبندی کردم و بر اساس فوریت و اهمیت آنها را دریکی از چهار ربع قراردادم. سپس ، نتایج را ارزیابی کردم و سیستم را دنبال کردم تا اینکه این موضوع برای من به یک عادت تبدیل شد.
۱۴.اقدام عظیم
شما نمیتوانید کارهای بزرگ را بهیکباره انجام دهید بلکه باید آنها را به قسمتهای کوچک تقسیم کنید . با انجام چنین عملی متوجه میشوید که از این طریق کار برای شما راحتتر است. چیزی که شاید متوجه آن نشوید این است که فقط چقدر میتوانید حواسپرت و آشفته به نظر برسید زیرا فهرستی برای انجام کارهای خود ندارید . شما باید درک کنید که باید یک برنامه عملیاتی عظیم ایجاد کنید و در تعیین اهداف روزمره شرکت کنید.
شما نباید لیست کارهای خود را زیاد کنید فقط جزئیات کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید را توضیح دهید. ابتدا اهداف بلندمدت خود را بخوانید. سپس سؤالات زیر را از خود بپرسید:
“امروز به چه چیزی رسیدم؟” در مورد این سؤال تأملکنید فرض کنید به پایان روز رسیدید. سپس ، در پایان روز واقعی ، نتایج را مقایسه میکنید. آیا شما به اهدافی که در طول روز داشتید رسیدهاید؟ آیا شما به برنامه اقدام عظیم خود پایبند بودهاید؟
بنابراین یاد میگیرید که منظم شوید، از جهات دیگر نیز میتواند این موضوع به شما کمک کند. شما یاد میگیرید که روز خود را برنامهریزی کنید تا بتوانید در مسیر آنچه میخواستید به دست بیاورید ، قرار بگیرید. این کارهای کوچکی است که بهطور روزمره انجام میشود و منجر به موفقیت نهایی میشود و از شکست شما جلوگیری میکند.
۱۵.قورباغه خوردن را یاد میگیرید
مارک تواین میگوید که “اگر کار شما قورباغه خوردن است ، بهتر است این کار را صبح انجام دهید. و اگر کار شما این است که دو قورباغه بخورید ، بهتر است ابتدا بزرگترین را بخورید. ” منظور او این است که شما باید در طول روز بزرگترین و تأثیرگذارترین فعالیت خود را انجام دهید.
این همچنین بهعنوان مهمترین وظیفه در روز کاری شما شناخته میشود. چیزی که باید یاد بگیرید این است که بعد از شکست کافی است اطمینان حاصل کنید قورباغه خود را ابتدای صبح میخورید. هنگامیکه در ابتدای روز با مهمترین کارهای خود مقابله میکنید ، جنبش زیادی در خود ایجاد میکنید. همچنین با دانستن اینکه مسئله اصلی را از سر راه خود برداشتهاید ، احساس موفقیت بیشتری میکنید. اگر با اهمالکاری مشکلدارید ، پس قورباغه را بخورید! ذهن شما در هنگام صبح پاکترین حالت را دارد ، بنابراین اولین کار خود را در صبح انجام دهید.
۱۶.شما شروع به متفاوت نگاه کردن به موانع میکنید
ما در یک جامعه هستیم که به دنبال رضایت فوری است. ما به دنبال چیزهایی هستیم که هم اکنون آنها را میخواهیم داشته باشیم. ما از این نظر تا حدودی شبیه نوزادان و کودکان نوپا هستیم. این بخشی از روانشناسی ذهن ما است زیرا ما وقتی متولد میشویم ، این قسمت اصلی و غریزی ذهن است که بر اساس اصل لذت عمل میکند. اما این قسمت ذهن ما هنوز در بزرگسالی زیاد رشد نکرده است.
اما ، وقتی شکست میخورید ، متوجه میشوید که چیزهای خوب یکشبه نمیآیند. ما نمیتوانیم کیک خود را بخوریم. زیرا برای تحقق آرزوها و تحقق اهداف خود باید سخت کارکنیم. وقتی چندین بار شکست خوردیم ، بیشتر و بیشتر متوجه این موضوع میشویم.
مشکل در کجاست؟ وقتی اهداف جدیدی داریم ، برای ما بسیار هیجانانگیز هستند. اما وقتی این جدیدت از بین میرود ، سختتر شدن رسیدن به آن واقعیتر میشود. حوصله ما سر میرود ، ازخودراضی نمیشویم ، سیر میشویم و به روشهای قبلی خود برمیگردیم. اهداف ما از ذهن ما خارج می شوند. اما ، وقتی میتوانید این گرایش طبیعی را نادیده بگیرید ، آنوقت است که جادو شروع بهاتفاق افتادن میکند. نه یکشبه بلکه بهموقع اتفاق میافتد.
۱۷.شما یاد میگیرید که “نه” را برای قبول نکنید
پس از چند شکست بزرگ ، شما در مورد آنچه مردم میگویند و درواقع آنچه را که میخواهند را درک میکنید و نیازهای آن ها را پیدا می کنید . شما یاد میگیرید که جواب “نه” را به خود نگیرید. شما بدون توجه به اینکه چهکاری طول میکشد ، به فشار و تحریک ادامه میدهید.
سرهنگ کلمن سندرز ، بنیانگذار KFC ، که ۱۰۰۹ بار قبل از اینکه کسی با روش پخت مرغ سوخاری او موافقت کند ، طرد شد. اما او در اعماق وجود خود میدانست که محصولش برتر است. او این اعتقاد را داشت که سرانجام مردم شروع به گفتن بله میکنند.باید یاد بگیریم جواب نه را به خود نگیریم. ما باید پیگیر باشیم. مهم نیست چند بار مردم به ما میخندند یا پشت سر ما حرف میزدند. این درس بزرگی است که باید از شکست دیگران یاد بگیریم
۱۸.شما در مورد مأموریت خود اشتیاق بیشتری پیدا میکنید
دو شرکت اول هنری فورد شکست خوردند. اولی ورشکست شد. و در شرکت دوم بعد از یک اختلاف بزرگ مجبور شد فقط با حق داشتن نام از شرکت فاصله بگیرد. اما این سومین تلاش او بود که واقعاً توانست به موفقیت برسد. او چنان به مأموریت خود علاقه داشت که حاضر به تسلیم شدن نشد.
باید درک کنید پیشرفت طبیعی است حتی اگر چندین بار شکست بخورید زیرا در مورد مأموریت خود اشتیاق بیشتری پیدا میکنید. این نتیجه تصفیه ایدهها در ذهن شما ، تحکیم آنها در فکر ، واقعیتر و مشخصتر بودن آنها است.غالباً ، چنان احساساتی میشوید که میتوانید طعم موفقیت را بچشید.
باید بدانید که اگر شکست بخورید ، این پایان کار شما نیست. اینیک شروع جدید است. این فرصتی است که دوباره خود را پس بگیرید و دوباره امتحان کنید ، اما این بار با تمام دانش ، خرد و تجربهای که از چندین تلاش گذشته به دست آوردهاید، می توانید موفق شوید.
۱۹. شما احساس عمیقتری از اجتماع پیدا میکنید
عبور از شکست بهتنهایی سخت است. ما معمولاً ایجاد ارتباط عمیقتر با گروه خود را انجام نمیدهیم. ما به کلیسا ، معبد یا مساجد میرویم. ما در اجتماعات مذهبی شرکت میکنیم تا ارتباط خود را با دیگران عمیقتر کنیم. ما به دنبال راهنمایی مربیان هستیم و به دیگران کمک میکنیم تا از عذاب شکست دور بمانند.
از طریق ناکامیهای خود ، به دنبال تقویت پیوندیم و با افراد جامعه ارتباط برقرار میکنیم. زندگی ما ممکن است بینظیر باشد ، اما داستان ها تمایل دارند بارها و بارها تکرار شوند. و این داستانها در زندگی دیگران نیز وجود دارد. باتجربه آنها میتوانیم بر بدترین شکستهای خود غلبه کنیم.
۲۰.شما عادتهای بد خود را تشخیص میدهید
وقتی شکست میخورید ، بخشی از نفس خود را از بین میبرید. بسته به اینکه این شکست چقدر بهیادماندنی باشد ، شما یک قطعه اصلی یا یکتکه کوچک از نفس ارزشمند خود را از دست میدهید. هنگامیکه آن خودخواهی درنتیجه شکست، خرد شد ، شما شروع به تشخیص عادتهای بد خود میکنید.
عادتهای بد مانع شکست شما نمیشوند. درواقع ، عادتهای بد همه چیز در مورد عدم موفقیت شما هستند. و منظور ما به معنای واقعی کلمه هر چیزی است. بخشی از شکستهای ما نتیجه عادتهای بدی است که سالها و سالها در ما ریشه دوانده است.
اما شما یاد میگیرید که آن عادتهای بد را تشخیص دهید. و وقتی موفقیت برای شما به معنا پیدا می کند ، شروع به تغییر میکنید. شما بهمرور زمان رفتار خود را بهآرامی اصلاح میکنید تا از شر هر عادت بدی که مانع موفقیت شما میشود ، خلاص شوید.
۲۱. میآموزید که هرگز تسلیم نشوید
عبارت “هرگز تسلیم نشو” یک کلیشه و ضربالمثل است. اما ، گرچه به نظر دنیوی و بیشازحد تکراری به نظر می رسد ، اما کاملاً درست است. وقتی برای رسیدن به موفقیت بهاندازه کافی برای شما معنای عمیقی پیدا میکند، یاد میگیرید که هرگز در هر شرایطی تسلیم نشوید.مهم نیست که چند بار مردم به شما میخندند ، یا روی اعصاب شمارا راه میروند یا فقط شمارا نادیده میگیرند و یا شما را تحت فشار قرار میدهند، مهم نیست که هرروز فقط کمی پیشرفت می کنید. آنچه مهم است این است که شما بهطورکلی پیشرفت کنید. شما نمیتوانیم متوقف شوید.
۲۲. شکست را بپذیرید ، اما به تلاش خود ادامه دهید.
مایکل جکسون می گوید : “من میتوانم شکست را بپذیرم ، همه در چیزی شکست میخورند. بهعبارتدیگر ، شکست بخشی از سفر به سمت موفقیت است. همه در یکزمان یا زمان دیگر شکست میخورند ، بخشی از شجاعت در این راه ، ادامه تلاش است.
۲۳. علیرغم عدم موفقیت ، به جلو ادامه دهید.
والت دیزنی اخراج شد زیرا “فاقد تخیل بود و ایده خوبی نداشت.” در اینجا او مسئول یک امپراتوری فیلمهای تخیلی و بازی برای کودکان در سراسر جهان است ، و بااینحال ، او کار خود را به دلیل کمبود تخیل از دست داد. درسی که در اینجا وجود دارد این است که حرکت را به سمت هدف نهایی ادامه دهید ، حتی زمانی که افراد دیگر قادر به دیدن چشمانداز شما نیستند.
۲۴. موفقیت یا شکست به این بستگی دارد که آن را ادامه دهید یا نپذیرید.
بیت روت میگوید که “هر اعتصابی مرا به خانه بعدی نزدیک میکند.” این درس شبیه اظهارات ادیسون در مورد لامپ است. چه بخواهیم و چه نخواهیم شکست موتور اصلی موفقیت است ، و ما را یکقدم به نتیجه موفقیتآمیز نزدیک میکند. البته این به این معنی است که شما باید در تلاش برای رسیدن به هدف ثابت قدم باشید و دست از کار نکشید.
۲۵. گاهی اوقات شکست بهسادگی به معنای تغییر جهت است.
آیا بستنی آیس پک را دوست دارید؟آقای بابک بختیاری با بدهی فراوانی که داشت به زندان میافتد اما در زندان ایده بستی آیس پک به ذهن او خطور می کند و باعث میشود مسیر زندگی او تغییر کند و به موفقیتهای بسیار بزرگی برسد.
۲۶. خودتان را باور کنید.
قرار نیست همه “شمارا قبول داشته باشند”. به مستر بین گفته شد بیاستعدادی و نمیتوانی بازیگر یا کمدین شوی ! بااینحال ، آیا میتوانید جهانی را بدون شوخطبعی او را تصور کنید؟ موفقیت از طریق اعتقاد به آنچه میتوانید انجام دهید آغاز میشود. اجازه ندهید دیگران در مسیر موفقیت، شمارا دلسرد کنند.
۲۷. شکست فرصتی برای یادگیری است.
از هنری فورد نقلشده است که میگوید: “شکست بهسادگی فرصتی برای شروع دوباره است ، این بار باهوشتر باشید.” مطمئناً ، ادیسون نیز با او موافق بوده است. همانطور که ادیسون با “ده هزار” تلاش اشتباه خود توانست موفق شود ، شما نیز می توانید از همه راههای اشتباه که را برای رسیدن به آن موفقیت خاص آموختهاید، استفاده کنید و یاد بگیرید. هر شکست درس آموخته شده برای حرکتی در مسیر درست است.
۲۸. نگرش در مورد شکست میتواند تفاوتهای زیادی ایجاد کند.
سر وینستون چرچیل میگوید: “موفقیت توانایی رفتن از شکست به شکست بعدی بدون از دست دادن اشتیاق شماست.” انگلیس با ظهور جنگ جهانی دوم در وضعیت بسیار بدی قرار گرفت. اعتقاد مشتاقانه چرچیل به دفاع از انگلیس بخشی از نقطه عطف آن کشور در جنگ بود.
۲۹. شجاعت باید کلیدواژه شما باشد.
“اگر شما اشتباهاتی ، حتی اشتباهاتی جدی مرتکب بشوید ، همیشه یک فرصت دیگر برای شما وجود دارد. آنچه ما آن را شکست مینامیم سقوط نیست بلکه ماندن است. ” همه ما کاملاً قادر به انجام اشتباهات دیدنی هستیم و برخی از ما ، مرتکب آنها شدهایم. نکته اصلی این است که اجازه ندهیم شکست یکچیز نهایی در زندگی ما باشد. شما باید رفتن به سمت جلو را ادامه دهید.
۳۰. تسلیم نشو.
“برای هر شکست ، یک اقدام جایگزین وجود دارد. . فقط باید پیدایش کنید. وقتی به یک مانع در جاده موفقیت رسیدید ، یک مسیر انحرافی را طی کنید ، “نقلقول از مری ای کش. وی بنیانگذار مشاغل خانگی بسیار موفق درزمینهٔ تولید محصولات آرایشی بهداشتی بود. شاید ، درسی که باید از شکست یاد بگیریم این باشد که ممکن است راهی بهتر یا متفاوت برای رسیدن به هدف ما وجود داشته باشد.
۳۱. موفقیت فقط از شکست میتواند رشد کند.
بنیامین دیزرائیلی ، نخستوزیر پیشین انگلیس میگوید ، “تمام موفقیتهای من بر اساس شکستهای من ساختهشده است.” درواقع ، شکست تنها یک نقطه اوج برای کسی است در مسیر موفقیت قرار دارد. بدون شکست ، ما بهعنوان انسان یاد نمیگیریم و حرکت ما به سمت موفقیت راکد است. بگذارید شکست بهجای تبدیلشدن به نقطه توقف ، شمارا به سمت موفقیت هدایت کند.
کلام آخر
پس برای اینکه از شکست های خود یاد بگیریم باید بدانیم که شکست ما را شکل می دهد و به ما کمک میکند نقاط ضعف خود را پیدا کنیم و اشتباهات خود را تصحیح کنیم. به ما کمک میکند برای رسیدن به موفقیت تلاش و امید دوباره پیدا کنیم تا بتوانیم رو به جلو حرکت کرده در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیریم.
به نظر شما از چه راه های دیگری می توان از شکست ها یاد گرفت؟آیا دوست دارید از شکست ها یاد بگیرید؟