هدف‌گذاری چیست؟ و اهمیت هدف‌گذاری در موفقیت

خانه » بلاگ » هدف‌گذاری چیست؟ و اهمیت هدف‌گذاری در موفقیت

فهرست عناوین

تصور کنید شما به تنهایی یا همراه با دوستانتان در یک قایق نشسته اید و در دریا گم شده اید؟ چه چیزی شما را امیدوار می کند که مسیر را پیدا می­کنید؟ اگر ساحل را ببینید؟ اگر فانوس دریایی را ببینید؟ دیدن ساحل که جای خود دارد، دیدن فانوس دریایی شما را امیدوار خواهد کرد، چون نشان دهنده ساحل و اسکله است. پس امیدوارانه به سمت فانوس حرکت می­کنید. حالا این تشبیه را در زندگی بکار ببرید. در اقیانوس متلاطم زندگی، فانوس دریایی ما،  هدف‌گذاری ما خواهد بود. هدف‌گذاری مانع از سردرگمی، بی انگیزگی، کلافگی و …. میشود. پس مهمترین چیز در زندگی داشتن هدف است.

معنی هدف‌گذاری چیست؟

حالا از جنبه دیگر صحبت می کنم. آیا شما از دسته کسانی هستید که دوست دارید جزء افراد موفق محسوب شوید؟ پس برای دستیابی به این آرزو باید هدف‌گذاری کنید. چون شما بدون هدف‌گذاری تمرکز و انگیزه خود را از دست داده و بنابر این مسیر مشخصی هم برای حرکت ندارید.
هدف یعنی جایی یا چیزی که شما برای رسیدن به آن، برنامه‌ریزی مشخصی داشته باشید. اگر می خواهید تغییرات کوچکی در زندگی داشته باشید این تغییرات، هدف محسوب نمی‌شوند. چون این کار نیازی به برنامه سازمان یافته ندارد. مثل افزایش حقوق بیست هزار تومانی یا کاهش وزن به مقدار نیم کیلو.
پس برای رسیدن به هدف، اول باید بدانید که هدف شما زبانی نباشد. مثلاً فقط با گفتن “من می خواهم ” نباید انتظار موفقیت داشته باشید. هدف‌گذاری امری چند مرحله ایست که شروع آن با دقت و بررسی کار و جوانب است و ادامه و پایان هم، سعی و تلاش بسیار زیاد است.
در فاصله بین شروع و پایان، گامها و اقدامات دارای اهمیتی وجود دارند که آگاهی و اشراف به آنها به شما اجازه می دهد اهداف قابل دسترسی ای را در سر بپرورانید. یادتان باشد بدون داشتن هدف، تمرکز نداشته و از مسیر مشخصی نیز برخوردار نیستید‎.
یکی از فواید هدف‌گذاری و تعیین هدف اینست که تحمل شما در هنگام مواجه با مشکلات و موانع موجود در راه رسیدن به چیزی که خواهان آن هستید بالا می رود. مثلاً هدف من کسب اعتماد بنفس و عزت نفس بود. من در مسیرم با یک سری از مشکلات روبرو شدم ولی ایستادگی، سعی و تلاش و سعه صبر را در کارم قرار دادم. مقداری از وقتم را صرف توسعه فردی خود کردم و در نهایت به نتیجه هم رسیدم.

آیا هدف‌گذاری فایده دارد؟

البته که هدف‌گذاری مفید است. اصلاً آدم بی هدف و زندگی بی هدف معنایی ندارند. هدف‌گذاری موجب افزایش عزت نفس، افزایش اعتماد بنفس، افزایش انگیزه، امید و نظم می شود.

آیا نداشتن هدف برایمان مضر است؟

البته که نداشتن هدف برای ما بسیار ضرر و زیان در پی دارد. مضراتی مثل کلافه بودن،  سر در گم شدن، افسردگی، نداشتن انگیزه، از بین رفتن سلامتی و احساس نارضایتی و بی ارزشی، روی آوردن به مواد مخدر و بزهکاری، جرم و جنایت  ناشی از بی هدفی در زندگی است.

چرا به هدفی که داریم نمی‌رسیم؟

برای اینکه به اهدافمان برسیم باید هدف‌گذاری کنیم. پس باید در ابتدا ویژگی‌های یک هدف را بدانیم.

اگر برای هدف‌گذاری، انگیزه ای نداشته باشیم چکار کنیم؟

فهرستی از آرزوها و یا دغدغه هایمان تهیه کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.
در نهایت برای رسیدن به هدف، باید از فکر، انرژی و زمان نهایت استفاده را بکنیم. این سه نکته تفاوت بین انسانهای موفق و انسانهای شکست خورده است.

آیا باید برای هدف‌گذاری، موقعیت‌مان را بسنجیم؟

بله باید موقعیتی را که در آن ایستاده اید مورد ارزیابی قرار دهید. منظور از سنجیدن موقعیت اینست که اکنون کجا و با چه شرایطی و در چه سطحی از رضایمتندی قرار گرفته اید. اینکه بدانید از آینده چه می‌خواهید و از چه راه‌هایی می توانید به آن برسید. وقتی موقعیت خود را درک کردید  آن را روی کاغذ بنویسید. چیزی که لازمه نوشتن است، آنست که سوالی از خود بپرسید: آیا از وضعیت فعلی‌ام راضی هستم یا خیر؟
سنجیدن و ارزیابی موقعیت، به شما نشان‌ می‌دهد کجا هستید و وقتی بدانید کجا قرار گرفته اید، آن زمان است که می‌توانید مشخص کنید باید کجا باشید. در حقیقت ارزیابی به شما سمت و سو می‌دهد.
سعی کنید در چند روز آتی بر روی ارزیابی و بررسی موقعیت‌ و اهداف‌تان متمرکز شوید. دقت کنید، کجا هستید و موقعیت فعلیتان را مکتوب کنید، بنحوی که بتوانید از بررسی‌ها و یادداشت‌هایتان به درک درستی از پیشرفتتان برسید. ارزیابی و سنجش را بطور منظم و مداوم انجام دهید، بتدریج متوجه نتیجه مثبت کارتان خواهید شد.

آیا باید بدانیم چه می خواهیم؟

اینکه بگویید «درآمد بیشتری می خواهم» کافی نیست. باید به طور مشخص صحبت کرده و هدفتان را با جزئیات بنویسید. اگر واقعاً می خواهید درآمد خود را افزایش دهید، لازم است بطور دقیق مقدار درآمدی را که می خواهید، بنویسید. یعنی رقم آن را بصورت کامل و دقیق بنویسید. هنگامی که دقیقا تعیین می کنید دنبال چه چیزی می گردید دستیابی به آن برایتان راحت تر می شود.

آیا باید هدف‌گذاری هوشمندانه باشد؟

پاسخ مثبت است. منظور از هدف‌گذاری هوشمندانه، یعنی اینکه هدف، قابل سنجش و اندازه گیری، دست یافتنی، واقع بینانه و زمان دست یافتن به آن مشخص باشد.

آیا باید هدفمان را بنویسیم؟

اگر هدف بر روی کاغذ پیاده نشود مثل بخار آب است. در لحظات اولیه، ما بخار آب را می بینیم ولی بعد ناپدید می شود. پس هدفی که در ذهن است هم به مرور از ذهن خارج شده و ناپدید می شود. ولی وقتی هدفی نوشته میشود، خواندنی، دیدنی و لمس کردنی می شود و حتی گاهی حس کردنی هم می شود. با نوشتن اهداف، بهتر می توانید تصمیم بگیرید و راحت تر می توانید آنها را مدیریت کنید. خود من نمونه ای واقعی از نوشتن هستم. نوشتن باعث نزدیکتر من به خود واقعیم شد و از طریق نوشتن بهتر توانستم افکار، اهداف و انگیره هایم را مدیریت کنم. همچنین نوشتن هدف، شما را محبور به تعهد و پایبندی می سازد.

آیا لازم است برای رسیدن به هدف، زمانی را مشخص کنیم؟

صد در صد. در بخش هدف‌گذاری هوشمندانه، زمان را ذکر کردم. مسأله ای که مهم است، اینست که برای هدفتان باید بازه زمانی مشخصی را تعیین کنید. مثلاً بگویید من می خواهم تا شش ماه آینده درآمدم به میزان سه میلیون تومان افزایش داشته باشد. اگر هدفتان خیلی بزرگ است، باید علاوه بر اینکه تاریخ رسیدن به هدف را می نویسید، این فاصله زمانی را هم به زمان های کوتاه تری تقسیم بندی کنید. این را هم باید بدانید که باید به همان میزان سعی و تلاشتان را اضافه کنید تا به چیزی که مد نظرتان است برسید.

خودباوری در این روند، چه تأثیری دارد؟

سعی کنید به خود و توانایی‌های تان برای رسیدن به اهداف و آرزوهای که دارید باور داشته باشید. خودباوری باعث می شود بهتر و راحت تر در راه رسیدن به اهدافتان از مسیری پر پیچ و خم و پر از سنگلاخ عبور کنید. در نتیجه تاب آوری شما برای رسیدن به اهداف بیشتر می شود.

آیا باید در مسیر، متعهد بود؟

تعهد نسبت به کارها، نزدیکان و دوستان عامل مهمی در موفقیت فردی، عاطفی و اجتماعی است. پس سعی کنید پایبند قولی که به خودتان برای دستیابی به هدفتان داده اید، باشید. چون افرادی که به خود قول می دهند و نسبت به قولشان متعهد می مانند، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. بهتر است این قول را به یکی از بستگان یا دوستان نزدیک خود هم بدهید. زیرا اینگونه قول دادن، تاثیر مهمی در موفقیت شما در رسیدن به هدفتان دارد.

نقشه راه هدف‌گذاری به چه معناست؟

شاید با خود بیندیشید که نیازی به این مرحله نیست. ولی این را بدانید که نقشه راه روند رسیدن به هدف را مشخص می کند. نقشه راه یعنی اینکه شما در یک برنامه جداگانه به تعیین تک تک  قدم های کوچکی که قرار است بردارید بیندیشید و مکتوب کنید.  ضمن اینکه باید در طی انجام دادن هر کدام از مراحل و قدم‌ها ، آنها را خط زده و از لیست خود حذف کنید تا حس رشد و پیشرفت به شما منتقل شود.

آیا آماده اجرای اهدافتان هستید؟

خب حالا شروع کنید. اولین قدم را بردارید و بعد به سراغ قدم های بعدی بروید. حرکت خود را با سرعت ادامه دهید. سعی کنید تأخیری در اجرای کارها نداشته باشید. اینکه شما عمل گرا باشید بسیار در موفقیتتان تأثیرگذار خواهد بود.
شاید در ابتدا به نظرتان، کار سخت باشد، حتی اگر در واقعیت هم کار سخت بود در سعی و تلاشتان وقفه نیندازید. مطمئن باشید نتیجه تلاش خود را خواهید دید. من در پاراگرافهای قبلی، برایتان از نوشتن خودم مثال زدم. حالا می خواهم بیشتر در رابطه با خودم بگویم.

هدف من در ابتدا کسب اعتماد بنفس و عزت نفس بود. من برای رسیدن به این هدف کارهای متفاوتی انجام دادم. از جمله مراجعه مکرر به اینترنت و مطالعه مطالب مفید، استفاده از مشاور مجرب، تغییر سبک زندگی، شرکت در کلاسها و یادگیری و بکار بردن مطالب آموزش دیده.

پس حواستان باشد گاهی در مسیر هدف باید از نقاط و ایستگاههای مختلفی عبور کنید. شاید مسیرتان بیابان خشک باشد، شاید مجبور شوید از مناطق برفی با هوای بسیار سرد رد شوید. اما باید تحمل طی چنین مسیری را داشته باشید. تا در نهایت به باغی زیبا، سرسبز و با میوه های رنگارنگ وارد شوید.
جا دارد در اینجا نقل قولی از نیچه را هم بنویسم. “هر کس چرایی زندگی را بفهمد با هر چگونگی میسازد”. یعنی اینکه اگر ما هدف و دلیل زندگی کردن را درک کنیم هر مشکلی را  میتوانیم حل کرده و یا با آن کنار بیاییم.
خب حالا که اینقدر از فواید هدف‌گذاری صحبت شد پس:

چرا بعضی از انسان‌ها هدف‌گذاری نمی کنند؟

  1. به دلیل اینکه به آنها آموزش داده نشده است که باید در زندگیشان هدف داشته باشند.
  2. دلیل دیگر ترس از شکست است. احتمالا وقتی قصد انجام کاری را داشته اند با یک سری افکار و باورهای منفی مواجه شده اند. یکی از انواع افکار منفی و ترسها ترس از شکست است که مانعی برای تعیین هدف است.
  3. ترس از طرد شدن می تواند مانع دیگری برای هدف‌گذاری بشود. چون بعضی از افراد از ترس اینکه در انجام کار یا هدفی شکست بخورند و در پی آن طرد بشوند هراس دارند.
  4. شاید تعجب کنید. اما ترس از موفقیت هم میتواند مانعی دیگر برای هدف‌گذاری باشد. مثلاً نوجوانی از اینکه در تیم والیبال مدرسه برنده بشود میترسد. چون در ادامه باید در تیم منطقه، شهر و ….. خودش را نشان بدهد و چون از حضور در جمع ترس و خجالت دارد از همان اول بازی خوبی در تیم مدرسه از خود نشان نمیدهد.
  5. بعضی از افراد هستند که به دنبال پول نمیروند چون میترسند با بدست آوردن ثروت از مسیر خود خارج بشوند.
  6. داشتن باورهای غلط مانع دیگری بر سر راه هدف‌گذاری خواهد بود. مثلاً اگر مردی پولدار بشود ازدواج مجدد میکند.
  7. گاهی برای رسیدن به یک هدف باید دچار تغییر شد و تغییر کردن کاریست بس دشوار.
  8. ندانستن نوع هدف هم میتواند مانع دیگری محسوب بشود.

آیا فقط باید در یک حوزه هدف‌گذاری کنیم؟

هدف‌گذاری مطلوبست که شش جنبه از جنبه‌های زندگی ما را پوشش دهد. یعنی باعث رشد خانواده ، پیشرفت در کسب و کار، رشد فردی و رسیدگی به علایق، افزایش توجه به سلامتی و تندرستی، ارتقاء منزلت و جایگاه اجتماعی و افزایش معنویت در زندگی ما بشود.
البته باید برای هدف‌گذاری در این شش جنبه، اولویت بندی را هم در نظر داشته باشیم یا میتوانیم دو یا چند هدف را با هم پوشش بدهیم.
مثلا میتوانیم وقتی مشغول ورزش هستیم، خانواده را هم با خود هماهنگ کنیم. در این صورت در دو جنبه ما هدف‌گذاری کرده ایم.

دلیل رها کردن هدف در میان راه چیست؟

  • ویژگی هدف را ندارد.
  • در بین راه به خودمان پاداش نداده ایم.
  • در میان راه برای خودمان ایستگاه سنجش در نظر نگرفته ایم. یعنی در بین مسیر، در نظر نگرفته ایم که چه میزان به هدفمان نزدیک شده ایم؟ و آیا اصلا به هدف نزدیک شده ایم یا خیر؟
  • باید ببینیم اگر از فلان راه به هدف نرسیده ایم، راه رسیدن به هدف را تغییر دهیم نه خود هدف را.
  • هدف باید انرژی بخش باشد.

برای رسیدن به اهداف و تجربه موفقیت‌های بیشتر لازم است هدف‌گذاری کنیم. اگر اهداف مشخص و دقیقی در زندگی نداشته باشیم، دچار رخوت و بی‌انگیزگی می‌شویم و بی‌انگیزگی ما را به سمت افسردگی، پرخاشگری و سایر بیماری‌های روحی و جسمی می‌کشاند. اهمیت هدف‌گذاری بسیار بیشتر ازآنچه است که می‌توانیم تصور کنیم. زندگی بدون هدف برای انسان غیرممکن است. چرا که او آمده تا با اهداف و آرزوهای خود و تلاش برای رسیدن به آن‌ها توانایی‌های خود را به چالش بکشد، آن‌ها را رشد دهد و با رسیدن به نتایج جهان خود را زیباتر و پیشرفته‌تر کند.

اهمیت هدف‌گذاری و نقش آن در موفقیت

ذهن انسان به‌گونه‌ای است که تمایل دارد برای خود اهداف و خواسته‌هایی در نظر بگیرد و سپس به سمت آن‌ها حرکت کند اما چرا گاهی از حرکت به‌سوی اهداف طفره می‌رود و چطور می‌توانیم ذهن خود را برای حرکت در مسیر اهدافمان مشتاق کنیم و یا آن را از نو تربیت کنیم؟ در ادامه به این پرسش‌ها پاسخ داده‌ایم و سپس به بیان ضرورت و اهمیت هدف‌گذاری و تأثیر آن بر موفقیت و کیفیت زندگی پرداخته‌ایم.

چرا از هدف‌گذاری طفره می‌رویم؟

انسان مجموعه‌ای از باورها و امیال مثبت و منفی است که او را به‌سوی تجربه زندگی بهتر و یا تجربه آنچه نمی‌خواهد سوق می‌دهد. وظیفه ما این است که ذهن خود را به‌گونه‌ای تربیت کنیم و افکار و باورهای مثبتی را در ذهنمان پرورش دهیم تا بتوانیم انتخاب‌ها و تصمیمات درستی داشته باشیم.
اگر ذهن ما تمایلی به هدف‌گذاری ندارد به این دلیل است که زندگی راحت و آسان و شاد را مخالف و در تضاد با تلاش و هدف‌گذاری می‌داند. بنابراین اگر ما به‌درستی با ضرورت و اهمیت هدف‌گذاری آشنا شویم نه‌تنها در برابر هدف‌گذاری تنبلی نمی‌کنیم بلکه برای انتخاب هدف و تجربه زندگی هدفمند و رسیدن به اهدافمان تلاش می‌کنیم و ذهن ما به. ‌جای طفره رفتن و فرار از هدف‌گذاری مشوق و محرک ما نیز خواهد شد.

آیا بدون هدف‌گذاری می‌توان موفق شد؟

تلاش بدون هدف‌گذاری مانند این است که بخواهیم سفری را بدون تعیین مقصد آغاز کنیم. هیچ تضمینی برای اینکه قرار است به کجا برسیم و چه اتفاقات خوب یا بدی را تجربه کنیم وجود ندارد. همان‌طور که سفر بدون مقصد معنا ندارد، موفقیت نیز بدون هدف‌گذاری امکان‌پذیر نیست.

هدف داشتن بخشی از طبیعت ذاتی ماست.

هر چیزی را که بخواهیم تجربه کنیم باید برای رسیدن به آن هدفی تعیین کنیم، حتی اگر نوشیدن یک لیوان به‌منظور رفع تشنگی باشد، یا غذا خوردن برای رفع گرسنگی، شما باید انتخاب کنید که برای رفع گرسنگی چه غذایی را می‌خواهید میل کنید، خودتان قصد دارید آن را آماده کنید یا به رستوران بروید. هدف‌گذاری، تصمیم‌گیری و انتخاب آگاهانه و تلاش برای رسیدن به اهداف است.
قصد ما از هدف‌گذاری آگاهانه، انتخاب و رسیدن به هدفی بلندمدت‌تر و پیچیده‌تر ازآنچه است که غریزه ما برای رفع نیازهای اولیه‌اش انجام می‌دهد. درواقع توانایی هدف‌گذاری و تلاش آگاهانه برای رسیدن به اهداف است، که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند. ذهن پیچیده انسان این قابلیت را دارد که اهدافی را آگاهانه انتخاب کند و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی و تلاش کند.

پیامدهای عدم هدف‌گذاری

آگاهی از پیامدهای زندگی بدون هدف و در برابر آن، اطلاع از مزایایی که زندگی هدفمند برای ما دارد، سبب می‌شود تا هرچه بیشتر به‌ضرورت و اهمیت هدف‌گذاری و تأثیر آن بر میزان کیفیت زندگیمان پی ببریم و مسیر موفقیت و دستیابی به اهدافمان را پیش بگیریم.
نداشتن هدف مشخص و درنتیجه عدم برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن‌ها، اثرات نامطلوبی بر زندگی ما خواهد گذاشت؛ از کمترین مضرات عدم هدف‌گذاری بی‌انگیزگی، سستی و تنبلی و درنهایت غم و افسردگی است. فردی که هدفگذاری ندارد، حتی اگر اهدافی برای خود تعیین کند ممکن است به دلیل تلاش ناآگاهانه با شکست‌های پی‌درپی مواجه شود که درنهایت او را خسته و از ادامه تلاش منصرف می‌کند. در چنین شرایطی احساس ناتوانی در رسیدن به اهداف ممکن است او را به سمت احساس ناامیدی و یا حتی افسردگی بکشاند.

چرا باید هدف‌گذاری کنیم؟

هدف‌گذاری مهم‌ترین عامل موفقیت است. نمی‌توان انتظار موفقیت داشت بدون اینکه هدف‌های روشن و واضحی داشته باشیم. هدف‌گذاری صحیح برای ما نوع هدف، شیوه دستیابی به هدف و نیروی لازم برای رسیدن به هدف را فراهم می‌آورد. برای اینکه با اهمیت هدف‌گذاری بیشتر آشنا شویم در ادامه تأثیراتی که هدف‌گذاری در موفقیت ما دارد را بیان کرده‌ایم.

تأثیر هدف‌گذاری بر افزایش تمرکز

وقتی ما برای خود هدف تعیین می‌کنیم، یعنی متعهد ‌شده‌ایم تا به سمت هدف خود حرکت کنیم. در واقع ذهن ما این تعهد را می‌پذیرد و خود را متعهد می‌داند که به هدف خود برسد، همین تعهد باعث افزایش تمرکز نیز می‌شود.
هدف‌گذاری باعث افزایش تمرکز شما در مسیر موفقیت و دستیابی به اهدافتان می‌شود. فردی که هدفمند است و برای رسیدن به اهداف خود هدف‌گذاری می‌کند، ارزش وقت خود را می‌داند و تا جای ممکن از درگیر شدن در حواشی روزمره دست می‌کشد و همچون عقابی تیزبین، جسور و مطمئن، مستقیم به سمت هدف اصلی خود پیش می‌رود.

تأثیر هدف‌گذاری در سنجش و ارزیابی

هدف‌گذاری به شما کمک می‌کند تا روند پیشرفت خود را بسنجید و آن را ارزیابی کنید. در این صورت متوجه خواهید شد که اگر پیشرفت شما آن‌گونه نبوده که انتظارش را داشتید، باید تغییراتی را در برنامه‌ریزی و یا شیوه پیشین خود اعمال کنید.

تأثیر هدف‌گذاری در میزان انگیزه

انگیزه نیروی لازم برای حرکت است. وقتی هدف‌گذاری می‌کنیم درواقع مسیر درست را به خودمان نشان می‌دهیم. دیدن مسیر درست از استرس ما می‌کاهد و باعث افزایش انرژی و بازدهی ما می‌شود. چراکه با هدف‌گذاری رسیدن به اهداف برای ذهن ما قابل‌دستیابی و امکان‌پذیر می‌شوند و این پیغام «من می‌توانم» به مغز، انگیزه ما را برای رسیدن به اهداف بالا می‌برد. علاوه‌ براین، ذهن انسان هدف‌گذاری و رسیدن به اهداف را دوست دارد و به آن همانند حل یک چالش یا معما می‌نگرد؛ ذهن ما از این بازی لذت می‌برد. هدف‌گذاری تلاش کردن برای رسیدن به اهداف را برایمان لذت‌بخش می‌کند.

نقش هدف‌گذاری در جلوگیری از اهمال‌کاری

اهمال‌کاری، سستی در انجام وظایف و به تعویق انداختن کارها از عادت‌های خطرناکی است که گریبان گیر بسیاری از افراد شده است. هدف‌گذاری دشمنِ نابودگر اهمال‌کاری است. با هدف‌گذاری به ارزشمندی وقت خود پی می‌بریم. هدف‌گذاری به ذهن ما نظم می‌بخشد و به ما می‌آموزد تا وظایف خود را اولویت‌بندی کنیم.
زیرا با هدف‌گذاری می‌دانیم نباید وقت خود را صرف انجام کارهای با اولویت پایین و گاه بیهوده کنیم. اما با نگاهی به دنیای اطراف متوجه خواهیم شد که این اولویت‌بندی در زندگی بسیاری از افراد دگرگون شده است، اکثر افراد وقت خود را صرف انجام کارهایی با کمترین اولویت می‌کنند. برای چنین افرادی رسیدن به هدف و از همه مهم‌تر تلاش برای رسیدن به هدف رنج‌آور است چراکه آن‌ها باور کرده‌اند رسیدن به هدف سخت و حتی غیرممکن است. با هدفگذاری می‌توان این غیرممکن را ممکن ساخت.

همچنین در خصوص اهمالکاری بخوانید : چگونه در انجام کارها تعلل نکنیم؟

هدف‌گذاری مانند یک نقشه عمل می‌کند. در نظر بگیرید که می‌خواهید به شهری در ۸۰۰ کیلومتری خود سفر کنید به‌طوری‌که تا به ‌حال به آنجا نرفته‌اید و هیچ اطلاعی از مسیرها و جاده‌ها برای رسیدن به مقصد ندارید، احتمالاً شما دچار اضطراب شوید و یا حتی ممکن است از سفر کردن منصرف شوید. درواقع هرچقدر مقصد و هدف شما بزرگ‌تر و ناشناخته‌تر باشد، اضطراب شما برای حرکت و تلاش و دستیابی به هدف نیز بیشتر است و می‌تواند شما را به این نتیجه برساند که دستیابی به آن غیرممکن است.
به همین دلیل است که درصد بسیاری از افراد جامعه از اهداف خود منصرف شده و تصمیم می‌گیرند هدف بزرگ در سر پروراندن را برای همیشه فراموش کنند. کودکان بسیاری را دیده‌ایم که آرزوهای بزرگ داشته‌اند اما اکنون در بزرگسالی نه‌تنها به خواسته‌های خود نرسیده و آن‌ها را رؤیاهای کودکانه خود می‌دانند بلکه اطرافیان را نیز به قانع شدن و فراموش کردن رویاهایشان تشویق می‌کنند.
وقتی رسیدن به هدفی برای شما غیرممکن به نظر می‌رسد، درواقع ذهن شما راه رسیدن به هدف را نمی‌داند و نمی‌تواند مسیرهای دستیابی به مقصد موردنظر را تشخیص دهد. هدف‌گذاری همان نقشه راهی است که به ما می‌گوید رسیدن به هدف امکان‌پذیر است و به ما کمک می‌کند تا راه‌های رسیدن به مقصد را به‌وضوح ببینیم و مسیر درست را انتخاب کنیم. هدف‌گذاری راه را به نشان می‌دهد.
در اینجاست که اهمیت هدف‌گذاری را به‌وضوح درک می‌کنیم. اگر همزمان که رویایی در ما شکل می‌گیرد نحوه هدف‌گذاری را نیز فرابگیریم در این صورت رسیدن به هر مقصدی هرچقدر دور و هدفی هراندازه ناشناخته، دیگر برای ما غیرممکن نیست.
-محل عکس نوشته : هدف‌گذاری غیرممکن را ممکن می‌سازد-

تأثیر هدف‌گذاری بر اعتمادبه‌نفس

هدف‌گذاری به ما کمک می‌کند تا ارزش خود و خواسته‌هایمان را بهتر درک کنیم. تکنیک‌ها و مهارت‌های لازم برای مدیریت زمان و اولویت‌بندی کارها و برنامه‌ریزی را فرابگیریم. هدف‌گذاری به ما کمک می‌کند تا احساس کنیم توانمند هستیم و به‌راحتی می‌توانیم به خواسته‌ها و اهداف خود برسیم. مسئله هدف‌گذاری، احساس ارزشمندی و باور توانمند بودن را در ما تقویت می‌کند و سبب افزایش اعتمادبه‌نفس ما می‌شود.

تأثیر هدف‌گذاری در شادی

اگر هدف‌گذاری کنیم و برای خود هدف تعیین کنیم به فردی شادتر و باانگیزه‌تر تبدیل می‌شویم. زیرا هدف‌گذاری سبب پویایی زندگی ما می‌شود. گویا به زندگی ما روح می‌بخشد. و ما را از کسالت و خمودیِ زندگی بی‌هدف رها می‌کند. برخلاف تصور تنها رسیدن به هدف و موفقیت نیست که باعث شادی ما می‌شود بلکه تعیین هدف و زندگی هدفمند داشتن از ما شخصیتی شاد، شجاع و تلاشگر می‌سازد.

تأثیر هدف‌گذاری در سلامتی

همان‌طور که می‌دانیم استرس، غم و ناامیدی عامل بسیاری از بیماری‌های روحی و جسمی است. هدف‌گذاری می‌تواند بسیاری از استرس‌های روحی را کاهش دهد، زیرا فردی که هدف‌گذاری می‌کند و برای رسیدن به اهداف شخصی خود تلاش می‌کند کمتر به مسائل تنش‌زا فکر می‌کند، برای اینکه می‌داند باید وقت و انرژی خود را در جهت تلاش برای خواسته‌های خود صرف کند.
علاوه بر این ما می‌توانیم با تعیین اهدافی در جهت سلامتی بیشتر، سبک زندگی سالم‌تری را برای خود انتخاب کنیم. اهدافی مانند ورزش روزانه، رژیم غذایی سالم، اختصاص زمان‌هایی برای تفریح و شادی خود می‌تواند زندگی سالم‌تر و بانشاط‌تری را به ما ببخشد و سطح سلامتی ما را نیز ارتقا دهد.

چگونه هدف‌گذاری در شناسایی اهداف واقعی به ما کمک می‌کند؟

هدف‌گذاری ما را به شناخت بیشتری از خود و خواسته‌هایمان می‌رساند، به ما کمک می‌کند تا خواسته‌های اصلی مان را از خواسته‌های بی‌اهمیت جدا کنیم. برای مثال فرض کنید هدفی مشخص را برای خود تعیین کرده‌ایم و سپس با استفاده از روش‌های صحیح هدف‌گذاری آن را به اهداف کوچک‌تر تبدیل می‌کنیم.
در این صورت برای ما روشن می‌شود که می‌خواهیم به کجا برسیم و چه گام‌هایی لازم است برای رسیدن به اهداف کوچک‌تر برداریم. درنتیجه هدف‌گذاری به ما کمک می‌کند تا مطمئن شویم این همان هدفی است که همیشه آرزویش را داشته‌ایم، همان هدفی که حاضریم بهایش را بپردازیم و در راه رسیدن به آن تلاش کنیم.
همچنین ممکن است در طی فرایند هدف‌گذاری متوجه شویم که هدف ما صرفاً یک احساس هیجان کاذب بوده که با خواسته‌های درونی و واقعی ما کاملاً متفاوت است و با ارزش‌ها و علایق ما هماهنگ نیست.
هدف‌گذاری خواسته‌های واقعی و اهداف حقیقی‌مان را روشن کرده و همچنین رسیدن به آن‌ها را با ایجاد گام‌های کوچک دست‌یافتنی می‌کند. هدف‌گذاری آرزوهای دشوار و ناممکن را به‌طور منطقی در نظر ما آسان و ممکن می‌سازد. گام‌های عملی برای دست‌یابی به اهداف است که ما را به وضوح درباره خواسته‌های اصلی و حقیقی‌مان می‌رساند.

یک هدف‌گذاری خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

کسب مهارت و دانش لازم برای هدف‌گذاری بسیار ضروری است چراکه بیان اهداف به‌صورت کلی و مبهم نتیجه‌بخش نخواهد بود. به همین دلیل لازم است تا روش‌های درست هدف‌گذاری و ویژگی‌های هدف گذاری خوب را یاد بگیریم. اهدافی که تعیین می‌کنیم باید واضح و روشن بیان شوند. همچنین به شکل مثبت ذکر شود به‌طوری‌که به ما انگیزه دهد.
برای رسیدن به اهداف بزرگ لازم است که آن را به اهداف کوچک تقسیم کنیم، هدف‌های کوتاه‌مدت باید قابل‌دستیابی بوده و با شرایط و امکانات فعلیمان قابل‌اجرا باشند. لازم است دفتری برای هدف‌گذاری تهیه کنیم تا بتوانیم اهداف خود را در آن بنویسیم و گام‌هایی که برای رسیدن به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت باید برداشته شوند، را به‌طور دقیق در آن دفتر ثبت کنیم.

دانستن ضرورت و اهمیت هدف‌گذاری چه کمکی به ما می‌کند؟

هدف ما از بیان اهمیت هدف‌گذاری و تأثیرات آن در این مقاله این بود که ذهنیت موفق را در خود پرورش دهیم و همان‌طور که از کودکی یاد گرفته‌ایم که از هر آنچه به ما آسیب می‌زند دوری کنیم یا عادت‌هایی را در خود بسازیم که برای ما مفیدند. برای مثال ما در کودکی یاد گرفتیم نباید به بخاری دست بزنیم چون دست ما دچار سوختگی و سوزش می‌شود.
ما یاد گرفتیم عادت خوب کتاب خواندن را در خود پرورش ‌دهیم چون متوجه شدیم با کتاب خواندن می‌توانیم برای رسیدن به اهدافمان آموزش ببینیم. ذهن انسان به این گرایش دارد تا در هر چیزی به دنبال چرایی و یافتن معنا باشد.
بیان اهمیت هدف‌گذاری، پاسخ به چراهای ذهنمان است. ذهن ما همواره نیاز دارد تا او را از مسیرهای نادرست دور کرده و به سمت مسیرهای درست هدایت کنیم. مسیرهایی که موجب موفقیت بیشتر و تجربه یک زندگی بهتر و باکیفیت‌تر می‌شوند.
درواقع بیان ضرورت و اهمیت هدف‌گذاری همان پرورش و هدایت ذهنمان به سمت مسیر درست موفقیت‌هاست.چراکه با هدف‌گذاری می‌شود در تمام جنبه‌های زندگی خود به موفقیت‌های والا برسیم و زندگی بسیار زیباتر را برای خود رقم بزنیم.
به نظر شما چرا هدف‌گذاری اهمیت دارد؟
اگر در مورد هدف‌گذاری سوالی دارید می‌توانید پایین همین مقاله از ما بپرسید.

دیدگاهتان را بنویسید