هوش هیجانی توانایی درک، استفاده و مدیریت احساسات خود از طریق روشهای مثبت برای از بین بردن استرس، برقراری ارتباط مؤثر، همدلی با دیگران، غلبه بر چالشها و خنثی کردن تعارض است. هوش هیجانی در مصاحبه به شما کمک میکند روابط قویتری برقرار کنید، در مدرسه و کار موفق شوید و اهداف شغلی و شخصی خود را به دست آورید همچنین کمک می کند در مصاحبهها موفق شوید. همچنین میتواند به شما کمک کند تا بااحساسات خود ارتباط برقرار کنید، قصد را به عمل تبدیل کرده و درباره آنچه بیشتر از همه برای شما مهم است تصمیمات آگاهانه بگیرید.
به سختی میتوانید کسی را پیدا کنید که بگوید عاشق حضور در مصاحبه است. مهم نیست که چه کسی هستید یا چقدر باتجربه هستید، مصاحبهها می توانند افراد را عصبانی کنند.
مصاحبه بهاندازه سؤالات غیرمنتظرهای که ممکن است از ما بپرسند آنچنان سخت نیست که باعث نگرانی ما میشود.
سؤالات اساسی پیرامون مهارتها و تجربیات ما معمولاً بهراحتی پاسخ داده میشوند، اما در مورد سؤالاتی مانند “چقدر در درخواست کمک مهارت دارید؟” یا “چگونه تعادل خود را در زندگی خود ایجاد میکنید؟” این سؤالات کمی شخصیترند. آنها به دنبال پاسخ سطحی شما نیستند، اما به دنبال درک هوش هیجانی در مصاحبه شما هستند.
چطور با هوش هیجانی در مصاحبه فوقالعاده باشیم؟
این مقاله شامل موارد زیر است:
سؤالات مصاحبه برای سنجش EQ یا هوش هیجانی در مصاحبه
چند سؤال بحث بیشتر
پرسشنامهها و ابزارهای خودارزیابی هوش هیجانی در مصاحبه
سؤالات مصاحبه ویژه هوش هیجانی در مصاحبه برای رهبران
سؤالات مربیگری هوش هیجانی برای دانشجویان
منظور ما از “سؤالات هوش هیجانی” چیست؟
شما بدون شک اصطلاح “هوش هیجانی” را شنیدهاید، بهخصوص در چند سال گذشته که حتی در اینترنت در مورد آن بسیار نوشتهشده است.
برای درک منظور ما از سؤالات هوش هیجانی، خوب است که ابتدا منظور ما از هوش هیجانی را بفهمیم. یک تعریف مشهور از محققان برجستهای که برای اولین بار این اصطلاح را ابداع کردند می تواند به ما در درک هوش هیجانی کمک کند:
هوش هیجانی در مصاحبه شامل توانایی پردازش اطلاعات پیچیده درباره احساسات خود و دیگران و توانایی استفاده از این اطلاعات بهعنوان راهنمای تفکر و رفتار است. یعنی افراد دارای هوش هیجانی بالا، به احساسات توجه، استفاده، درک و مدیریت میکنند و این مهارتها در خدمت عملکردهای سازگارانهای هستند که بهطور بالقوه برای خود و دیگران سود ندارند.
مایر و سالووی با توسعه اولین مفهوم هوش هیجانی اعتبارات زیادی به دست آوردند. آنها در مدل رشد خود، ۱۶ مرحله طراحی کردند که رشد هوش هیجانی را از کودکی تا بزرگسالی نشان میدهد. ۱۶ مرحله به چهار زیرمجموعه اصلی تقسیم میشوند:
- توانایی درک دقیق احساسات در خود و دیگران.
- توانایی استفاده از احساسات برای تسهیل تفکر.
- توانایی درک احساسات، زبان احساسی و سیگنالهای منتقلشده توسط احساسات.
- توانایی مدیریت احساسات برای رسیدن به اهداف خاص.
تحقیقات نشان داده است افرادی که به طور کلی نمره بالایی از هوش هیجانی در مصاحبه میگیرند، بهتر میتوانند از پس چالشها و استرس برآیند، آنها روابط معناداری دارند و سطح بالاتری از شایستگی اجتماعی را نشان میدهند. هوش هیجانی بالا همچنین بااحساس بهتر بهزیستی کلی روانشناختی مرتبط شده است.
سؤالات مصاحبه باهوش هیجانی به دنبال کشف سطح هوش هیجانی در مصاحبه شما هستند. اساساً، این سؤالات را در مورد سناریوهای مختلف موقعیتی یا فرضی از شما میپرسند تا ببینید چگونه رفتار میکنید، درگیر میشوید و چگونه واکنش نشان میدهید. مصاحبهگرانی که از این نوع سؤالات استفاده میکنند میخواهند نحوه مدیریت خود و همچنین پاسخ شما به دیگران را بفهمند.
مهم است که بدانید هنوز هیچ آزمایش روانسنجی معتبری برای هوش هیجانی در مصاحبه وجود ندارد و وقتی صحبت از این سؤالات میشود، هیچ پاسخ سخت “غلط” یا “درستی” وجود ندارد. این موضوع فقط مربوط به خود شما است، که شما چقدر خودآگاهی احساسی دارید و شما ظرفیت بیان این موضوع را چگونه درک میکنید.
هوش هیجانی در مصاحبه معمولاً توسط چهار ویژگی تعریف میشود:
خود مدیریتی – شما قادر به کنترل احساسات و رفتارهای تکانشی هستید، احساسات خود را به روشهای سالم مدیریت میکنید، ابتکار عمل را به دست میگیرید، تعهدات را دنبال میکنید و با شرایط تغییریافته سازگار میشوید.
خودآگاهی – شما احساسات خود و نحوه تأثیر آنها بر افکار و رفتار خود را میشناسید. نقاط قوت و ضعف خود را میدانید و اعتمادبهنفس دارید.
آگاهی اجتماعی – شما همدلی دارید. شما میتوانید احساسات، نیازها و نگرانیهای افراد دیگر را درک کنید، نشانههای احساسی را انتخاب کنید، ازنظر اجتماعی احساس راحتی کنید و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان بشناسید.
مدیریت روابط – شما میدانید که چگونه میتوانید روابط خوب را برقرار کرده و حفظ کنید، برقراری ارتباط واضح، الهام بخشیدن و با تأثیرگذاری بر دیگران، به خوبی در یک گروه کار کنید و تعارضات را مدیریت کنید.
چرا هوش هیجانی در مصاحبه این قدر مهم است؟
همان طور که میدانیم، باهوشترین افراد کسانی نیستند که در زندگی موفقترین هستند. شما احتمالاً افرادی را میشناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی در کار یا روابط شخصی خود ناتوان و ناموفق هستند. توانایی ذهنی یا ضریب هوشی شما (IQ) بهتنهایی برای دستیابی به موفقیت در زندگی کافی نیست.
بله، ضریب هوشی شما میتواند به شما کمک کند وارد دانشگاه شوید ، اما این ضریب احساسی شما است که به شما کمک میکند استرس و احساسات را هنگام مواجه شدن با امتحانات نهایی یا مصاحبه خود را مدیریت کنید. ضریب هوشی و ضریب احساسی یا هوش هیجانی بهطور همزمان وجود دارند و وقتی از یکدیگر تأثیر میگیرند بسیار مؤثر هستند.
هوش هیجانی در عملکرد
عملکرد شما در مدرسه یا محل کار یا مصاحبه. هوش هیجانی بالا میتواند به شما کمک کند تا از پیچیدگیهای اجتماعی محل کار یا هنگام مصاحبه استفاده کنید، دیگران را هدایت و انگیزه دهید و در حرفه خود سرآمد باشید. در حقیقت، وقتی نوبت به ارزیابی کاندیداهای مهم شغلی میرسد، بسیاری از شرکتها هوش هیجانی در مصاحبه را بهاندازه توانایی فنی مهم ارزیابی میکنند و قبل از استخدام از آزمون EQ استفاده میکنند.
سلامتی جسمی شما. اگر قادر به کنترل احساسات خود نیستید، احتمالاً استرس خود را نیز نمی توانید کنترل کنید. این موضوع میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود. استرس کنترل نشده فشارخون را افزایش میدهد، سیستم ایمنی را سرکوب میکند، خطر حملات قلبی و مغزی را افزایش میدهد، به ناباروری کمک میکند و روند پیری را تسریع میکند. اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی در مصاحبه ها ، یادگیری نحوه کنترل استرس است.
سلامت روان شما. احساسات و استرس کنترل نشده همچنین میتواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شمارا در برابر اضطراب و افسردگی آسیبپذیر کند. اگر قادر به درک، احساس راحتی و مدیریت احساسات خود نیستید، برای ایجاد روابط قوی نیز تلاش بیشتری خواهید کرد اما نتیجه دلخواهی نمی توانید از این موضوع کسب کنید. این موضوع بهنوبه خود میتواند احساس تنهایی و انزوا را در شما ایجاد کند و مشکلات روانی را بیشتر تشدید کند.
سؤال مصاحبه برای سنجش EQ
سؤالات مصاحبه تقریباً همیشه با سؤالاتی مربوط به هوش هیجانی به پایان میرسند. بنابراین، به سؤالاتی فکر کنید که با “چه کسی” “چه” “چه زمانی” “کجا” و “چگونه” شروع میشود. آنها از شما میخواهند که در مورد پاسخ خود عمیقتر فکر کنید پس کمی بیشتر گفتمان را ادامه دهید تا یک سؤال پایانیافته که پاسخ اساسی “بله” یا “نه” را در پی داشته باشد را دنبال کند.
در مورد این سؤالات در اینترنت چیزهای زیادی وجود دارد، اما ده سؤال برتر که بارها و بارها با آنها روبرو میشوید در ادامه به آن پرداختهشده است.
- چگونه استرس خود را پس از یک روز بد در کار کاهش میدهید؟
- چه چیزی است که شما به آن افتخار کردهاید و بیشتر به آن افتخار میکنید و چرا؟
- چه کسانی از بهترین الگوهای شما هستند، چرا آنها الهامبخش شما هستند؟
- چگونه موفقیت خود را جشن میگیرید؟
- وقتی همکار شما را به چالش میکشد چگونه پاسخ او را میدهید؟
- آیا تا به حال مجبور شدهاید که رفتار خود را تغییر دهید، چه در محل کار یا در خانه، اگر چنین است، چرا مجبور به تغییر شدید، و چگونه تغییر کردید؟
- چگونه از شکست رهایی مییابید؟
- چه زمانی احساس بیانگیزگی کردهاید و برای غلبه بر این اتفاق چه کاری انجام دادهاید؟
- برخی از نزدیکترین دوستان شما چگونه شما را توصیف میکنند؟
- چه نوع رفتاری باعث عصبانیت و آزار شما میشود؟
همانطور که گفته شد، با طرح این نوع سؤالات هیچ پاسخ درست یا غلطی برای آنها وجود ندارد، اما پاسخهای شما میتواند تأثیر زیادی در نظر مصاحبهکننده درباره شما و مناسب بودن شما برای نقش یا موقعیت فعلی داشته باشد.
چند سؤال برای بحث بیشتر
سؤالات بعدی از قالب کمی متفاوت تر پیروی میکنند. آنها مفهوم هوش هیجانی در مصاحبه را با سؤالات بیشتر مبتنی بر سناریو ترکیب میکنند و تمایل دارند با “از من در مورد زمانی بگویید” شروع کنند. این سؤالات باعث تردید مردم میشود، اما عمدتاً مصاحبه کننده میخواهد شما یک مثال خاص را توصیف کنید که نگاهی اجمالی به رفتار شما دارد:
از زمانی بگویید که روحیه شما در کار شما تأثیر داشته است (این میتواند مثبت یا منفی باشد).
مثالی را توصیف کنید که چه زمانی برای دستیابی به نتیجه مجبور به تقابل بودهاید، چه کاری انجام دادید و چگونه به هدفتان دست پیدا کردید ؟
از زمانی برای من بگویید که مجبور بودید شرایط استرسزا را در یک محیط حرفهای خنثی کنید.
از زمانی برای من بگویید که مجبور بودید به عنوان یک گروه و با افرادی که دوستشان ندارید منسجم کار کنید.
زمانی را توصیف کنید که مجبور شدهاید خبرهای بدی را به کسی منتقل کنید.
این سؤالات شما را ملزم میکند که درباره پاسخ خود عمیقتر بیندیشید، همچنین سعی کنید برای آن “قصهای بگویید”. پاسخ شما باید تصویری واضح از جایی که بودید، چه کاری انجام میدادید، وضعیت چگونه بود، چه کاری انجام داده و نتیجه چه بود نشان دهد.
ارزیابی خود
اگر میخواهید در پاسخ دادن به سؤالات هوش هیجانی در مصاحبه بهتر شوید، بهترین مکان برای شروع این است که کشف کنید در حال حاضر با چه مکانیکی از هوش هیجانی برخوردار هستید، چقدر از خود، آگاهی دارید.
چندین تمرین عملی هوش هیجانی وجود دارد که به شما کمک میکند تا هوش هیجانی در مصاحبه خود را بهتر درک کنید و آن را توسعه دهید. در ادامه به سه تمرین برای ارزیابی هوش هیجانی در مصاحبه شما اشاره کرده ایم:
۱. تأمل در خود با هوش هیجانی در مصاحبه
هدف از این تمرین تشویق شما برای تأمل در هوش هیجانی در مصاحبه و ارزیابی مهارتها و پاسخهای خود از طریق لنز هوش هیجانی در مصاحبه است. این قسمت از چهار زیر مجموعه توسط مایر و سالووی به وجود آمد که سؤالاتی در مورد هریک از آنها ایجاد میکند.
سه سؤال زیر را برای هر یک از زیر مجموعهها در نظر بگیرید:
- فکر میکنید در حال حاضر ازنظر هوش هیجانی مربوط به این حوزه کجا قرار دارید؟
- برخی از زمینههای اصلی قدرت در این زمینه از هوش هیجانی در مصاحبه برای شما کداماند؟
- برخی از زمینههای اصلی پیشرفت شما در این زمینه کداماند؟
همچنین، یادآوری چهار زیر مجموعه برای تأمل در این سؤالات:
- توانایی شما برای درک دقیق احساسات در خود و دیگران.
- توانایی شما در استفاده از احساسات برای تسهیل تفکر.
- توانایی شما در درک احساسات، زبان احساسی و سیگنالهای منتقلشده توسط احساسات.
- توانایی شما در مدیریت احساسات برای رسیدن به اهداف خاص.
این تمرین از انعکاس خود در هوش هیجانی در مجموعه ابزارهای روانشناسی مثبت اقتباسشده است.
۲. سنگ محک
یکی از بهترین راهها برای رشد هوش هیجانی خود درک این مسئله است که چرا و در چه مواقع احساسات خاصی را تجربه میکنید و چگونه چارچوبی از زبان و برچسبهایی که به شما کمک میکند را ایجاد میکنید. استفاده از یک سنگ محک یک روش عالی برای انجام این کار است.
مرحله اول: احساسات را شناسایی کنید
ابتدا باید یک خط مبنا ایجاد کنید. لحظهای اختصاص دهید و با وضعیت احساسی فعلی خود ارتباط برقرار کنید. برای این کار میتوانید از ذهن آگاهی یا مراقبه استفاده کنید. چشمان خود را ببندید و احساسات خود را تنظیم یا مرتب کنید. چه اتفاقی میافتد؟ آیا شما آشفته، هیجانزده، غمگین، خوشحال هستید؟ لحظهای را که این اتفاقات میافتد را مشاهده کنید.
مرحله دوم: به احساسات امتیاز دهید
هنگامی که احساس کردید احساسات را شناسایی کردهاید، به آن درجهبندی بین ۱ (بسیار ناخوشایند) و ۱۰ (بسیار دلپذیر) بدهید.
مرحله سوم: به انرژی خود امتیاز دهید
اکنون میزان انرژی خود را انعکاس دهید و از همان مقیاس برای دادن رتبه استفاده کنید. بنابراین، از ۱ (مقدار بسیار کم انرژی) به ۱۰ (مقدار بسیار زیاد انرژی) سرعت دهید.
مرحله چهارم: تأملکنید
اعداد را با هم جمع کنید و میانگین آن ها را به دست آورید. اکنون برچسبی برای احساسات خود در نظر گرفتهاید، و بیان کنید که چرا ممکن است اینگونه احساس کنید و این گونه امتیازی برای هوش هیجانی در مصاحبه خود دریافت کنید. گرسنهاید یا خستهاید؟ اوایل روز چه اتفاقی افتاد؟ با چه کسی تعامل داشتید و این تعامل چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ این تمرین تأمل به شما کمک میکند تا درک خود را از چگونگی، زمان و دلیل احساسات خاص ایجاد کنید.
این تمرین با ابزار تحریک سنجش روانشناسی مثبت سازگار شده است.
۳. “باید” را به “میتواند” تبدیل کنید
این تمرین به شما کمک میکند ایدهها یا اعتقادات محدودکنندهای را که در اختیاردارید شناسایی کرده و گامبهگام روند چگونگی پرداختن به آنها را مشخص کنید. باورهای محدود با ایجاد رفتارهای ناخواسته، که سؤالات هوش هیجانی در مصاحبه برای کشف آنها طراحیشده است، بر هوش هیجانی ما تأثیر میگذارند. برای بهتر شدن در پاسخ دادن به این سؤالات، خوب است بدانید چه اعتقادات محدودکنندهای دارید که از آنها بیاطلاع هستید.
شروع کار چگونه است؟:
مرحله اول: یک لیست (من باید…) ایجاد کنید
ابتدا با نوشتن فهرستی از تمامکارهایی که فکر میکنید باید انجام دهید، میخواهید یا به آنها اعتقاد دارید، شروع کنید. اینها میتوانند از مواردی مانند”من نباید نگران باشم” تا “من باید خانه را مرتبتر تمیز کنم” باشد. وقت کافی برای این کار اختصاص دهید و تا میتوانید بیشتر بنویسید.
مرحله دوم: از خودتان بپرسید چرا ؟
اکنون که لیست خود را نوشتید، به ابتدا برگردید و از خود بپرسید که چرا این اتفاق باید بیافتد. به نظر شما چرا باید کمتر نگران باشید؟ فکر میکنید چرا باید خانه را بیشتر تمیز کنید؟ فرایندی به نام “پنج چرا” وجود دارد که میگوید اگر بعد از هر چیزی که میگویید میتوانید مدام سؤالات بیشتری بپرسید، پس به اصل موضوع نرسیدهاید. از خود بپرسید چرا حداکثر پنج بار برای کشف باورها و عقاید عمیقتر باید به سؤال پرسیدن ادامه داد؟
مثال:
من باید خانه را بیشتر تمیز کنم
- چرا؟ چون مادرم گفت من باید خانه را تمیز کنم.
- چرا؟ چون او فکر میکرد من بزرگ میشوم.
- چرا؟ چون نمرات بالایی را که او میخواست نگرفتم.
- چرا؟ چون فکر نمیکردم بتوانم به نتیجه بهتری برسم.
- چرا؟ چون فکر میکرد من هم تنبل هستم.
در این مثال، شما میتوانید ببینید که چگونه حفاری کردن یا کلنگ زدن یا نقاب زدن با سؤال چرا یک باور محدودکننده مبنی بر اینکه فرد تنبل است و قادر به رسیدن به حد ممکن نیست را از بین برد.
مرحله سوم: آن را به “میتوانید” تبدیل کنید.
اکنونکه فهمیدید استفاده از کلمه “باید” چگونه به شما ضرر میرساند، وقت آن است که باور پشت آن را تغییر دهید. بهجای “باید”، فکر را به یک “میتوان” مثبت تغییر دهید. با استفاده از “میتواند” ایده را به چیزی تبدیل میکند که قدرت بیشتری دارد و شما قادر به کنترل آن هستید.
مثال: اگر میخواستم میتوانستم خانه را بیشتر تمیز کنم، هیچچیز مانع من نمیشود و اگر بخواهم این کار را میکنم.
طرح مجدد این باور بهعنوان یک ایده میتواند ایدههایی برای تلاش، برای دلجویی شدن از طرف دیگران را از بین ببرد و شما را قادر به کنترل مجدد رفتار خود کند.
سؤالات و پاسخهای احتمالی هوش هیجانی در مصاحبه
دانستن اینکه از نظر خودآگاهی در چه جایی قرار دارید میتواند عالی باشد و به شما کمک میکند تا برای پاسخ به سؤالات مصاحبه هوش هیجانی آمادگی بهتری داشته باشید. در ادامه به طرح پنج سؤال برتر به همراه راهنمایی در مورد پاسخ لازم در مصاحبه پرداختهایم.
۱. چه کسی برای شما الهامبخش است، و چرا؟
بجای استفاده از یک سؤال یخشکن، این سؤال به دنبال درک این موضوع است که شما به چه نوع شخصیت، رفتار و برداشت عمومی احترام میگذارید و به طور بالقوه میخواهید از خود الگوبرداری کنید. هنگام پاسخ به این سؤال، موارد زیر را در نظر بگیرید:
فرهنگ و ارزشهای سازمانی: چه کسی به شما الهام میبخشد که ارزشهای مشابهی را به نمایش میگذارید؟
نمایه عمومی فرد: قبل از اینکه به شخصی پیشنهاد دهید مطمئن شوید که او چگونه انسانی است زیرا نمیخواهید خود را با شخصی که ممکن است گفتههای نادرست سیاسی دارد همسو کنید.
ظرفیت آنها برای ایجاد روابط و مشارکتها: آیا آنها بیشتر مانند یک گرگ تنها هستند؟
۲. چگونه برای دوستی در محل کار خود ارزش قائلید؟
این سؤال به دنبال این است که کمی به نحوه ایجاد روابط و اهمیت دادن به دوستیهای شما بهعنوان بخشی از فرهنگ محیط کار سالم، عمیقتر شود. در پاسخ خود، در مورد:
- اینکه آیا هنوز با همکاران محل کار گذشته دوست هستید یا خیر تمرکز دارد.
- پس بهتر است روی ویژگیهایی که به شما در ایجاد روابط کمک میکنند تمرکز کنید، نشان دهید که چگونه این همکاری بزرگ را برای دستیابی به پروژهها و اهداف امکانپذیر میکند.
- چگونه دوستی در محیط کار به شما کمک کرده است تعادل بین زندگی و کار را ایجاد کنید.
- این را فرصتی برای پرسیدن فرهنگ و گروه فعلی ببینید.
۳. چه نوع رفتاری باعث عصبانیت و آزار شما میشود؟
این احتمالاً یکی از پیچیدهترین سؤالات است که از شما پرسیده میشود! شما دقیقاً چگونه جواب میدهید؟ صداقت بیشازحد میتواند شمارا در آب داغ بی اندازد اما انکار اینکه در محیط کار آزرده خاطر شوید یا عصبانی شوید، صرفاً غیر واقعی است. همه ما گاهگاهی این کار را میکنیم. هنگام پاسخ دادن، موارد زیر را در نظر بگیرید:
هوش هیجانی شما: داشتن برخی ناراحتیها خوب است، اما آنچه آنها میخواهند بشنوند این است که چگونه اینها را بهطور حرفهای و پیشگیرانه مدیریت میکنید.
درباره افراد یا سازمانهای خاص منفی صحبت نکنید، پس بهتر است پاسخ خود را به این شکل بهطورکلی حفظ کنید.
آن را برای خود آسان جلو دهید: برای جلوگیری از سخت شدن این مسئله از شوخطبعی استفاده کنید و نشان دهید که این ناامیدی خاص را بخشی از نقش صنعت میدانید و به آن عادت کردهاید.
۴. یکی از افتخار آمیزترین موفقیتهای شما چیست؟
این سؤالات میخواهد به قلب آنچه برای شما مهم است برسد. نحوه پاسخ شما میتواند چیزهای زیادی را درباره آنچه موفقیت میدانید نشان دهد. در پاسخ خود، موارد زیر را در نظر بگیرید:
این که آیا میخواهید یک موفقیت انفرادی یا یک موفقیت تیمی به دست آورید. این موضوع بسته به سازمان و نقش شما، و این که کدام یک را انتخاب میکنید تمرکز داد.
چرا این دستاورد برای شما مهم بود و باعث افتخار شما شده است؟
چگونه به آن دست یافتید؟ داستانی را بیان کنید که هرگونه پشتکار یا مقاومت برای رسیدن به آن را برجسته میکند
۵. چگونه از شکست خود درس گرفته اید؟
این سؤال کمی دو پهلو است: اولاً، آنها میخواهند در مورد زمانی که شما شکست خوردهاید و سپس چگونگی غلبه بر آن را بشنوند. اساساً، آنها میخواهند بدانند که چگونه از عقبنشینی دوری میکنید. پس در پاسخ خود، موارد زیر را در نظر بگیرید:
با استفاده از یک مثال حرفهای بهجای چیزی یا شخصی شروع کنید.
بدون پیدا کردن مقصر، اشتباه را شرح دهید، مطمئن شوید که مالکیت و دروننگری مناسبی را نشان دادهاید.
درباره چگونگی غلبه بر آن مثبت صحبت کنید. بگویید برای کمک با چه کسی صحبت کردید؟ چگونه ارزیابی مجدد کردید؟ برای دفعه بعدی چه اقداماتی انجام دادید؟
سؤالات مصاحبه ویژه هوش هیجانی در مصاحبه برای رهبران
مهارتهای رهبری در بسیاری از زمینههای مختلف جامعه ما بسیار ارزشمند است. در تجارت، مدارس، بیمارستانها، سیاستها و سازمانهای جامعه، فقط چند مورد از این زمینهها هستند که بهطور فزایندهای از هوش هیجانی در مصاحبه به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی رهبری موفقیتآمیز یاد میشود.
گرچه مایر و سالووی مفهوم هوش هیجانی در مصاحبه را ابداع کردند، اما این گلمان بود که از طریق کتاب کار با هوش هیجانی آن را به محبوبیت امروز رساند.
گلمان به نقش هوش هیجانی در مصاحبه و محل کار خود علاقهمند بود و آن را از اهمیت حیاتی برای موفقیت رهبران برشمرد. اگرچه برخی ممکن است معتقد باشند که هوش هیجانی قابل توسعه نیست، اما این لزوماً درست نیست و تحقیقات بیشتر خلاف این را نشان میدهند.
بنابراین، اگر هدف شما یک نقش رهبری است، بهتر است سؤالات مربوط به هوش هیجانی رهبری را تمرین کنید. طرح این سؤالات معمولاً به دنبال آن است که در قلب ارزشهای اصلی شخصی شما قرار بگیرند و بفهمند که چگونه رهبری میکنید.
- اگر کسب و کار شخصی خود را شروع کنید، بهترین ارزش کسب و کار شما کدام است؟
- در مورد زمانی بگویید که یکی از همکاران یا کارمندان شما از اقتدار یا دستورالعملهای شما سؤال کرده است. چگونه پاسخ میدهید؟
- چگونه میتوانید اختلاف بین دو کارمند را حلوفصل کنید؟
- پنج سال دیگر خودت را کجا میبینی؟
- چگونه از عهده تغییر برمیآیید؟ آیا میتوانید درباره زمانی بگویید که علیرغم تقاضای رقابتی مجبور به پاسخگویی انعطافپذیرتری بودید؟
سؤالات مصاحبه برای مربیگری هوش هیجانی برای دانشجویان
دانستن اینکه هوش هیجانی تا چه اندازه برای موفقیت مناسب است، شروع بسیار خوبی برای شروع زمان مربیگری دانشجویان است. استفاده از سؤالات در مصاحبه مربیگری هوش هیجانی میتواند به دانشجویان کمک کند تا خودآگاهی خود را بهتر رشد دهند، و درک بیشتری از چگونگی قرار گرفتن مهارتها، تجربیات و ارزشهای شخصی آنها در ساختارهای بزرگ جامعه و کار آنها فراهم کند.
برخی از سؤالات عالی برای شروع عبارتاند از:
- به نظر شما مهمترین نقاط قوت شما چیست؟
- فکر میکنید بزرگترین نقاط قوت شما در زندگی، در مدرسه یا در محیط کار به چه درد شما میخورد؟
- به نظر شما بزرگترین نقطهضعف شما چیست؟
- فکر میکنید ضعف شما چه تأثیری در موفقیت شما دررسیدن به اهداف شما دارد؟
- آیا هنگام حضور در مدرسه یا دانشگاه یا محل کارآگاهانه احساسات خود را در نظر میگیرید؟ چرا؟
نکته مهمی که باید در مورد سؤالات در مصاحبه هوش هیجانی برای دانشآموزان یا دانشجویان به یاد داشته باشید این است که بیشتر به مربیگری آنها کمک میکند تا درک خود را از اینکه چه کسی هستند توسعه دهند و در پاسخ آنها تأمل کنند. اگر میخواهید از این سؤالات برای مربیگری دانشآموز استفاده کنید، مطمئن شوید که هیچ پاسخ غلط یا درستی وجود ندارد، فقط مسیرهایی برای یادگیری و رشد برای آن ها وجود دارد.
کلام آخر
اگر یکچیز وجود داشته باشد که من بخواهم از این مقاله با خود ببرید، این است که سؤالات مصاحبه هوش هیجانی برای جلبتوجه شما، احمق بودن شما یا جلوگیری از ایجاد فرصتی که دنبال میکنید، طراحی نشدهاند. آنها سؤالات بسیار خوبی هستند که میتوانند خارج از هر حوزهای مورد استفاده قرار گیرند تا به شما کمک کنند تا خودآگاهی خود را برای هوش هیجانی خود توسعه داده و زمینههای بالقوه رشد شخصی و شغلی را کشف کنید.
منتظر فرصتی ننشینید تا بتوانید در مورد جوابهای خود در مورد برخی از سؤالات فوق، تأملکنید. پس زودتر دستبهکار شوید زیرا پاسخهای شما ممکن است شمارا متعجب کند.
بنظر شما چه راه های دیگری برای کنترل هوش هیجانی در مصاحبه وجود دارد؟ آیا دوست دارید مهارت هوش هیجانی در مصاحبه را یاد بگیرید؟